آشنایی با ارمنستان
- ارمنستان کشوری هم مرز با ایران در غرب آسیا ؛ محصور در خشکی از شمال به گرجستان از شرق به جمهوری آذربایجان و قره باغ از جنوب به ایران و غرب به ترکیه.
- پایتخت ایروان ودارای زبان رسمی ارمنی
- اولین کشوری بود که در قرن چهارم دین رسمی کشور خود را مسیحیت اعلام کرد.
- تا زمان روی کار بودن اتحاد جماهیر شوروی از مراکز صنعتی شوروی سابق بود.
- نفوذ شوروی سابق را در خیابان ها ، ساختمان ها، و شاید در بعضی از مجسمه و المان های شهری می توان دید.
- مردمی مذهبی، جدی و شاید اخمو نشان داده می شوند ولی انسان های خوبی هستند.
- واحد پولشان درام می باشد.
- با اینکه کشوری پیشرفته نیست و حمل و نقل عمومی زیاد جالبی نداشت اما ماشین های سواری چند سر و گردن از ما بهتر بود و ماشین های اروپایی ، آمریکایی و روسی زیاد دیده می شد.
سفر ما (من ، همسرم و پسر 5ساله مان به همراه خانواده 4نفره از دوستان) با تور ارمنستان در شهریورماه 1402 با پرواز فلای آرنا از فرودگاه امام آغاز شد و بعد از حدود یک ساعت و نیم به فرودگاه کوچک ایروان بنام زوارتنوس رسیدیم. البته از فرودگاه ایران خیلی پررونق تر بود. چند لحظه پس از ورود به شهر می توان فهمید که با کشور پیشرفته ای روبرو نیستیم. اما جاده ها و خیابان ها همه تمیز و از کیفیت نسبتا خوبی برخوردار بودند. خیابان ها مرتفع نبودند. لوله کشی های گاز اغلب از رو بودند و اصلا جلوه زیبایی نداشتند و به نظر خطرناک بودند.
هرچه به مرکز شهر نزدیک می شدیم ساختمان ها زیباتر و بزرگ تر می شدند.البته اصلا منظورم برج های مرتفع و آسمان خراش نمی باشد. خیابان ها پهن که همه سبک معماری شوروی سابق بودند ولی نکته زیبای شهر وجود مجسمه ها و المان های شهری زیاد و زیبایی بود که در کل شهر به چشم میخورد. بعد از حدود نیم ساعت به هتلمان Best western Plus Congress که در خیابان ایتالیا واقع شده است رسیدیم. هتل 4 ستاره خوبی بود. تمیز بود صبحانه خوبی داشت. و موقعیتش هم خوب بود.
بعد از تحویل اتاق ها و استراحتی کوتاه برای تفریح آماده شدیم. پس از حدود 10 دقیقه پیاده روی به میدان جمهوری رسیدیم. میدانی بزرگ که دورتادور آن آثار تاریخی و نماد ملی این کشور بود و در گذشته نام این میدان لنین بود و طراحی این میدان توسط یک معمار ارمنی انجام شده است. حوالی میدان جمهوری قدم زدیم و یکی از رستوران ها را انتخاب کردیم و شام خوردیم و چون همگی خسته بودیم به هتل برگشتیم و استراحت کردیم.
روز دوم
دومین روز سفر ما به گردش در شهر ایروان گذشت. پیاده از هتل به سمت میدان جمهوری رفتیم و بعد از آن به سمت خیابان شمالی. این خیابان به سبک معماری جدید و بعد از جنگ جهانی دوم ساخته شده است که پر از کافه و رستوران و برندها و فروشگاههای معتبر می باشد.
انتهای خیابان شمالی به ساختمان اپرا وصل می شودکه دیدن آن بسیار جذاب است. این ساختمان دایره ای شکل را می بایست دور زد و دید.
در زمان اقامت ما در این شهر نمایش موزیکال و اپرایی نمایش داده نمی شد. پس از دیدن آن به سمت کاسکاد (آبشارهای کوچک ) البته ایرانی ها آن را به هزار پله می شناسند، رفتیم. کمتر از 10 دقیقه از ساختمان اپرا تا هزار پله پیاده راه هست که مسیر آن نیز جذاب می باشد. شروع هزار پله با یک مجسمه زیبا و کمی عجیب و قابل تامل هست و از آنجا تا آخر راه کامل مشخص است . دیدن این مسیر هم در روز و هم در شب پیشنهاد می شود.
شروع پله ها بعد از هر چند پله یک حوضچه و آب نما و مجسمه های زیبا دیده می شود. هرچه بالاتر می روی نمای شهر زیبانر می شود.لازم به ذکر است تمام این مسیر چه رفت و چه برگشت با پله برقی امکان پذیر است.
در انتهای پله ها یک فضای نیمه ساخته و به ظاهر رها شده وجود دارد. بعد از آن یک مجسمه بزرگ که نماد کومونیست هست دیده می شود که تماشای آن خالی از لطف نیست. زمانی که به نماد کومونیست رسیدید دیدنی های هزار پله به اتمام میرسد و یکی از مهمترین مکان های ملی و جاهای دیدنی ایروان ارمنستان در نزدیک ماست.
بعد از بازدید از این مجسمه مسیر را ادامه می دهیم و پس از چند دقیقه پیاده روی به یک بزرگراه رسیدیم و با عبور از زیرگذر به آن دست بزرگراه رفتیم و وارد پارک پیروزی شدیم. پس از ورود به پارک با دوراهی روبرو می شویم که انتهای هر دو راه به مجسمه مادر ختم می شود. پیشنهاد من مسیر سمت راست است که با قدم زدن مجسمه های مختلف را می توان دید و در انتها به حوضچه مقدس کومونیست و مجسمه بزرگ و غول پیکر مادر میرسیم که در زیر آن موزه جنگ بود.
داستان مجسمه مادر به قرن بیستم برمی گردد و این مجسمه بزرگ نماد پیروزی و شادی است. تا به اینجا کلیه مکان های بازدید شده رایگان می باشد. این پارک دارای فضای بازی و وسایل بازی برای بچه ها می باشد که می توانید در صورت تمایل استفاده کنید. دیگه موقع ناهار شده بود و ما برگشتیم به انتهای کاسکاد در دوطرف این پیاده راه کافه ها و رستوران های زیادی وجود دارد. ما به اتفاق یکی از این رستوران ها را انتخاب کردیم. غذاهای خوشمزه ای داشت. پس از صرف ناهار قدم زنان به هتل برگشتیم و کمی استراحت کردیم. شب مجدد به سمت خیابان شمالی رفتیم و از مغازه های دیدن کردیم و البته به دنبال فروشگاه زنجیره ای sas. همسفران ما در هتل ماندند و خودشان رابرای سفر فردا آماده کردند.
برای فردا تصمیم داشتیم به سمت تاتو و جرموک برویم و پس از قیمت گرفتن از چند ون در میدان جمهوری و صحبت با لیدر تور ایروان و با توجه به تعدادمون تصمیم گرفتیم که یک ون با راننده و با همان لیدر تور بگیریم.
روز سوم
برای این روزما یک ون با راننده برای 7 نفر به مدت 2 روز در اختیار گرفتیم به مبلغ 110 هزار درام. ون 8 صبح از هتل به مقصد تاتو حرکت کرد.مسیری کوهستانی که حدود 4 تا5 ساعت بسته به سرعت و توقف در راه طول می کشد. جاده ای نسبتا زیبا و تمیز. در هر چند کیلومتر افرادی دیده می شدند که در حال جمع آوری آشغال های کنار جاده بودند. لازم به ذکر است این جاده منتهی به مرز و کم رفت و آمد بودو شما در مسیر راه کوه آرارات در مرکز ترکیه را میدیدید.
پس از گذشت حدود 4 ساعت به روستای تاتو و پارکینگ تله کابین رسیدیم . متاسفانه هوااز نزدیکی تاتو ابری و مه آلود شد. البته ما این نکته را از شب قبل می دانستیم ولی از آنجاییکه از چند هفته قبل در جرموک هتل رزرو کرده بودیم امکان جابجایی تاریخ را نداشتیم. بلیت تله کابین تاتو 700 درام برای هر شخص بود
این تله کابین دو کابین 25 نفره بزرگ دارد و ارتفاع آن از سطح زمین 320 متر و مسیر 7.5 کیلومتر می باشد که در حدود 11 دقیقه طی می شود. مناظر زیبایی در طول مسیر مشاهده می شود و راهنمای صوتی مناطقی را اعلام می کند. این تله کابین هالیزور و تاتو را بهم وصل می کند و ظاهرا بزرگترین تله کابین دو ریله در جهان می باشد. زمانی که سوار تله کابین شدیم و به سمت دیگر رسیدیم یعنی از یک کوه به کوه دیگر، مقصد بعدی ما دیدن صومعه تاتو و صومعه سنگی قدیمی در کنار یک پرتگاه بود. قدمت این بنا به حدود قرن 4 میلادی میرسد. در راه یک نان گاتا به مبلغ 2000 درام گرفتیم و دوستان ما از غرفه صنایع دستی آنجا یک عروسک خریدند.
پس از بازدید به سمت ماشین حرکت کرده و در یک رستوران محلی Family Restaurant ناهار خوردیم. برای 7 نفر 32000 درام هزینه ناهار شد. بعد از حدود 2 ساعت و نیم مسیر برگشت به سمت ایروان به روستا یا دهکده جرموک رفتیم که از قبل هتل Verona رزرو داشتیم. هتلی زیبا در دل جنگل و با منظره دریاچه.
این دهکده به داشتن آب گرم و معدنی و آبشار معروف است . وقتی ما رسیدیم تقریبا غروب بود و در کنار دریاچه قدم زدیم و به موزه آب گرم رفتیم و از زیبایی ها لذت بردیم. و آنقدر همگی خسته بودیم که خیلی زود خوابیدیم.
روز چهارم
بعد از خوردن صبحانه و تحویل اتاق ها به سمت آبشار جرموک رفتیم و گشتی در شهر زدیم. ارتفاع این آبشار 70 متر و دومین آبشار بلند ارمنستان می باشد.
ما در ادامه مسیر به ایروان با یک فرعی مسیرمان را به سمت روستا و معبد گارنی تغییر دادیم . چون گارنی و گغارد نزدیک ایروان هست با کمتر از یک ساعت می توان به آنجا رسید. بعد از ترک جرموک حدود 2 ساعت بعد به معبد گارنی رسیدیم. در 27 کیلومتری شرق ایروان در بین کوههای گغاما در کنار روستای گارنی این معبد بنا شده است که متعلق به تیرداد اول پادشاه اشکانی، بازمانده از دوران مهر پرستی می باشد.
گارنی تنها یاد آور معماری یونانی در ارمنستان کنونی می باشد. که به دلایل نامعلوم سالم ماند و ویران نشد. هزینه بازدید از گارنی نفری 1500 درام بود و از کودکان هم مبلغی دریافت نمیشد. این روز سالگرد ازدواج همسفران ما بود و در کنار معبد گارنی کیک خوردیم و عکس گرفتیم. به دلایلی ما نتوانستیم به کلیسای کغارد برویم. و متاسفانه نمی توانم چیزی در باره آن بنویسم ولی در فاصله 9 کیلومتری از گارنی می باشد.
حوالی غروب به ایروان رسیدیم و پس از کمی استراحت برای صرف شام بیرون رفتیم. شام را در یکی از مجموعه رستوران های نزدیک اپرا خوردیم.
روز پنجم
امروز از پاساژ سنتی ورنیساژ که از قدیمی ترین بازارهای ارمنستان می باشد دیدن کردیم. این بازار همه روزه دایر می باشد اما در آخر هفته ها (یکشنبه ها) همانند پاساژ پروانه خودمان میشود. و قیمت ها با توجه به پول ما گران بود. برای رفتن به این پاساژ می بایست به سمت میدان جمهوری و ایستگاه متروی جمهوری بروید. حدود 2 ساعت در این بازار گشت زدیم.
پس از آن به سمت موزه برندی رفتیم. (خیابان ایتالیا، روبروی ساختمان شهرداری ، موزه برندی) لازم به ذکر است که در تمامی ساعت ها به زبان انگلیسی و فارسی لیدر ندارند. جهت اطلاعات بیشتر می توانید به سایتشان مراجعه کنید. در ساعتی که ما رفتیم تنها لیدر ارمنی زبان داشتند ولی چون علاوه بر ما چند خانواده دیگر فارسی زبان هم آمده بودند و حدودا 15 نفر می شدیم یک لیدر انگلیسی زبان مارا همراهی کرد.
پس از دیدن موزه به پارک آبی رفتیم. چون هوا سرد بود فقط قسمت سرپوشیده آن فعال بود که فضای چندان بزرگی نداشت و سرسره های آن در ساعت های مشخص به مدت نیم ساعت کار می کردند. ورودی برای هر بزرگسال 7000 درام و کودکان 5000 درام بود. اگر قصد استفاده از این پارک را دارید حتما دمپایی و کلاه شنا همراهتان باشد. پس از پارک آبی به هتل برگشتیم و برای فردا د بازدید های آن ماشین هماهنگ کردیم.
روز ششم
سفر امروز ما به سمت دریاچه بزرگ سوان و منطقه دلیجان می باشد.از روز قبل یک ماشین ون رزرو کردیم به مبلغ 80 هزار درام. ماشین 8 صبح از هتل دنبال ما آمدو بعد از حدود 1 ساعت از کنار دریاچه سوان رد شدیم ولی بازدید از آن برای ظهر بود. نیم ساعت بعد به یک تونل رسیدیم که قیافه آن با تونل های ما متفاوت بود ولی آن طرف تونل منطقه جنگلی و زیباتر شد و ناخودآگاه مرا یاد تونل کندوان جاده شمال انداخت.حدود نیم ساعت دیگر از این مسیر جنگلی گذشتیم تا به شهر دلیجان رسیدیم و از آن هم گذشتیم و بعد از آن به یک فرعی رسیدیم که آقای راننده به ما گفت 2ساعت بعد مرز گرجستان هست.
راه فرعی را رفتیم تا به جنگلی بکر و زیبا با کمترین آشغال رسیدیم.در این مسیر نکته جالب وچود آلاچیق های زیبا و بزرگ برای مردم بود و بسیار تمیز و سالم .
کمتر از 30 دقیقه بعد به کلیسای زیبای هاقارسین در دل جنگل رسیدیم. این کلیسا در قرن 13 میلادی ساخته شده است.
دلیل نام هاقارسین:
بر اساس افسانه ها عقابی بر بلندای این کلیسا پرواز می کرد و نام کلیسا از نام این عقاب گرفته شده است. هق در زبان ارمنی به معنی بازی کردن و آرتسین به معنی عقاب می باشد. نکته مهم دیگر این کلیسا نوسازی مجدد آن توسط سلطان بن محمد القاسمی حاکم شارجه انجام شده است.
بعد از بازدید از این کلیسا مسیر را به سمت جاده اصلی برگشتیم و به جهت دلیجان حرکت کردیم. پس از حدود 10 دقیقه به راه فرعی دیگری رفتیم . مسیر همچنان جنگلی و زبیا تا رسیدیم به دریاچه پارزلیچ. عنی لغوی ان دریاچه زلال می باشد. در شرق دلیجان و در پارک ملی دلیجان. دیدن این دریاچه و قایق سواری و استفاده از تفریحات آن پیشنهاد می شود.
بعد از حدود یم ساعتی که در این فضای زیبا بودیم به سمت مرکز دلیجان ادامه مسیر دادیم. وقتی به این شهر رسیدیم به خودم گفتم کاش میشد یک شب در اینجا ماند. زیبا ، آرام و پر از جاذبه های زیبا. البنه ما فقط قسمت قدیمی این شهر را دیدیم که بسیار لذت بخش بود. به این شهر در ارمنستان سوئیس هم گفته میشود. از دیگر جاهای دیدنی در این شهر خیابان هنرمندان هم بود که ما آن را ندیدیم. ولی با عکس ها و تعریف هایی که از آن شنیدم پیشنهاد می کنم برای بازدید از آن وقت بگذارید.
بعد از آن مسیرمان را به سمت ایروان ادامه دادیم و به دریاچه بزرگ سوان رسیدیم. این دریاچه بزرگترین دریاچه قفقاز و از بزرگترین دریاچه های کوهستانی آب شیرین در جهان است که در 60 کیلومتری شهر ایروان قرار دارد.
2 کلیسا در ارتفاعات کنار این دریاچه قرار دارد که برای دیدن این کلیساها حدودا چند دقیقه در مسیر پلکانی بالا میروید. که این کلیساهای قدیمی و زنده را از نزدیک می بینید و هم دریاچه را از منظره بهتری تماشا می کنید.
در اینجا یک رستوران بزرگ وجود دارد که معمولا تورها مسافران خود را به آنجا میبرند و این منطقه ماهی های معروف دارد که معمولا مسافران سفارش می دهند. ما در این رستوران ناهار خوردیم ولی رستوران های کوچیک تری هم در این محوطه وجود دارد که به نظرم بهتر ازرستوران ما می آمد. پیشنهاد می کنم سایر رستوران ها را امتحان کنید چون این رستوران اولویتش تورها بودند و غذای ما خیلی طول کشید و غذا بسیار معمولی بود.هزینه ناهار برای ما 31000 درام شد.
پس از آن به سمت هتل رفتیم ولی و حدود ساعت 7 شب در هتل بودیم. شب را با گشت خیابانی و قدم زدن در پارک اطراف هتل گذراندیم. روبروی هتل ما پارکی بود که رقص آب و فواره داشت و یک سری از این فواره ها برای بازی وسرگرمی مردم بود که جذاب بود.
روز هفتم
صبح مجدد به بازار ورنیساژ رفتیم چون همسفران ما از آنجا خرید داشتند و بعد از آن با یاندکس یه ایروان مال رفتیم. حدود 5عصر به هتل برگشتیم و پس از استراحتی کوتاه برای شام آخر به سمت بنای کاسکاد و رستوران های آنجا رفتیم .
روز هشتم
ساعت 11 پرواز ما به سمت تهران بود که ساعت 8.30 اتوبوس تور دنبال ما آمد و به سمت فرودگاه رفتیم و یک سفر خاطره انگیز دیگر به پایان رسید. برای تردد در داخل شهر پیشنهاد می کتم از تاکسی های اینترنتی(یاندکس ) استفاده کنید که به صرفه می باشند.