تا جایی که یادم می آید از همان کودکی عاشق دوچرخه و دوچرخه سواری بودم. طبیعت را هم دوست داشتم و بارها با دوچرخه کودکیهایم به دل طبیعت می زدم و آنقدر که سن من اجازه می داد از خانه، محله و شهر دور می
پری بیا انار بخور، نه نه من زیاد خوردم، دارم آجیل میخورم، چخبرته بابا دل درد میگیری، پری برات هندوونه بزارم، نه من اصلا جا ندارم خیلی سنگین شدم. شب یلدا بود و خونه یکی از دوستان جمع بودیم، بعد از کلی بگو و بخند
چند روزی به تعطیلات خرداد مانده بود که تصمیم گرفتیم یه سفر دو نفره دیگه ای با همسرم(مصی) رو تجربه کنیم. اول به سراغ گزینه های داخلی رفتیم و انتخابمون با توجه به تعداد روزهای خوب تعطیلات کردستان و منطقه اورامانات بود. ازونجایی که از
در چهل قاعده شمس تبریزی وقتی به قاعده دهم میرسیم سخنی زیبا به میان میاید جناب شمس میفرماید: به هر سو که میخواهی شرق، غرب، شمال یا جنوب برو اما هر سفری که آغاز میکنی سیاحتی به درون خود بدان! آنکه به درون خود سفر
یکی از معدود جاهایی که میشه معجزه رو با چشم دید سفر هست. اینکه صحیح و سالم به مقصد برسی، اونجا با کلی چالش رو به رو بشی و در نهایت با کلی تجربه و یادگیری به مقصد برسی یعنی یک معجزه اتفاق افتاده. از
بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه کرونا همه چیز را تعطیل کرده بود تا چه رسد به سفر .دو سالی بود مسافرت نرفته بودیم و بسیار مشتاق سفر بودیم . با فروکش کردن پاندمی کرونا مرزها کم کم در حال بازگشایی بودند و ما هم در اندیشه
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی من و داداشم از مدتها پیش قصد داشتیم ک به ارمنستان سفری داشته باشیم ولی از بدشانسی مون ، کرونا همچی رو خراب کرد و امکان سفرو ازمون گرفت ولی تو همون مدت حسابی راجب ارمنستان و بخصوص شهر
تاریخ سفر: 1401/05/20 تا 1401/05/24 به نام پروردگار یکتا سلام خدمت خوانندگان و مخاطبان گرامی لست سکند این اولین سفرنامه ای می باشد که به رشته تحریر در می آورم، امیدوارم که بتوانم به عنوان اولین تجربه سفرنامه نویسی برای یک سایت در حوزه گردشگری یک سفرنامه
منو همسرم میخواستیم تجربه سفر زمینی به یکی از کشورهای همسایه رو داشته باشیم، برای همین ارمنستان رو انتخاب کردیم، فکر کنم دیگه همه میدونن که برای سفر زمینی نیاز به گواهینامه بینالمللی، برگه کاپوتاژ ماشین، برگه سند بینالمللی ماشین و پلاک بینالمللی ، بیمه
شروع سفر فائزه... فائزه... با توام زودباش پیاده شو!! با صدای حامد از فکر و خیال بیرون اومدم بدو بدو وسایل رو از ماشین (اسنپ) برداشتم و دوباره توی کیفم پاسپورت رو چک کردم که بعد از ده بار چک کردن سرجاش باشه. رفتیم و خودمونو به
تنها در قفقازستان ایروان این سفرنامه قسمت سوم از سفرنامه من هست ، اگر هنوز دو قسمت اول رو نخوندید میتونید از لینکهای زیر اونها رو مطالعه کنید :قسمت اول : تنها در قفقازستان (سفرنامه باکو) قسمت دوم : تنها در قفقازستان (سفرنامه تفلیس)در قطار تفلیس به ایروان، بعد از اینکه
راننده تاکسی دستم را گرفت ((حسین آقا سلام. به یِروان خوش اومدید. حسین آقا کدوم هتل میرید؟ من میرسونمتون)) اینها را با لهجهی قشنگ ارمنی و زبان فارسی می گفت. گفتم هتل ماریوت. دستگیرهی چمدان را گرفت و به سمت ماشینش راه افتاد. با خودم فکر کردم
ارمنستان به دلیل همسایگی با کشورمان یکی از محبوبترین و پرطرفدارترین مقاصد گردشگری ایرانیان محسوب میشود. بسیاری از هموطنان با تور ارمنستان به صورت زمینی یا هوایی، یا با ماشین شخصی خود به این کشور سفر میکنند. به دلیل پیشینه تاریخی این سرزمین، تعداد زیادی
با سلام خدمت همه لست سکندی های عزیز و گرامی، این اولین سفرنامه ای هست که می خوام در سایت خوب لست سکند بنویسم، بنده تا حالا سفرهای خارجی دوبی و استانبول هم رفتم ولی به خاطر تنبلی خودم دیگه قسمت نشد بنویسم ولی این
مقصد سفر: ارمنستان، ایروان تاریخ رفت: 7دی 98 تاریخ برگشت: 12 دی 98 مدت زمان اقامت 5 روز فکر میکنم ایروان بهترین مقصد برای سفر اولیها و کسب تجربه برای سفرهای بعدی باشه. چون اگر تو ایروان گم بشید راهتون رو زود پیدا میکنید، اگر اشتباه برید با
سفر من به ارمنستان در تاریخ پنج شنبه 18 مرداد 1397 و از شیراز و با پرواز شیراز-تهران هواپیمایی آسمان آغاز شد. حرکت من از تهران با اتوبوس و از ترمینال غرب بود. بلیت اتوبوس را با قیمت 120 هزار تومان و اینترنتی خریده بودم.
سلام بر ارمنستان «بارِو». این اولین کلمهای بود که وقتی تحقیقاتم در مورد ارمنستان رو شروع کردم، بهش بر خوردم. کلمهای که احتمالا قرار بود خیلی زیاد ازش استفاده کنم و خدا رو چه دیدی، شاید تنها کلمهای بود که میتونستم تو مکالماتم با مردم ارمنستان
ارمنستان؛ دختر کوهسار اردیبهشت 1397 بود. توی لابی هتل منتظر نشسته بودم و کاری برای انجام دادن نداشتم و توی اینترنت پرسه میزدم. خودش آمد جلو، به فارسی و با آن لهجه و آهنگ دلنشینش گفت حتما دلت برای اینجا تنگ میشود. راست میگفت، بعد
مقدمه این اولین سفره خارجیه که من (حمید) و محبوبه بعد از ازدواجمون رفتیم. برای این سفر تقریبا یکسال بود داشتیم پس انداز میکردیم بدون اینکه مقصدمون مشخص باشه! یکی از ویژگیهای این سفر این بود که بخشی از هزینه رو (دقیقا ده میلیون ریال
پرستوها به لانه باز می گردند(داستان ارمنستان) این بار می خواهم کمی از داستان ارمنستان را برایتان روایت کنم، داستان سفرم به ایروان از جنسی دیگر است؛از تجربه ی آن صبح یکشنبه ی به یاد ماندنی تا سفر به آشیانه ی پرستوها بر بام ایروان، امیدوارم