4-2- روز هفتم: قلعه جایگار، کاخ امبر، و چاه – پله آمر
صبح روز هفتم کمی استراحت کردیم و بعد به قصد دیدن دو قلعه و کاخ و یک چاهپله راه افتادیم. قلعه جایگار Jaigarh Fort و قلعه امبر Amber Fort که البته بیشتر یک کاخ-قلعه هست در نزدیکی هم هستن. از اونجا که جایگار فورت در بالای کوه و امبر فورت در پایین کوه بود تصمیم گرفتیم ابتدا به جایگار بریم و بعد سرپایینی به امبر بیایم. ریکشاها مبلغ ۸۰۰ روپیه درخواست میکردن و اصرار داشتن که منتظر ما بمونن با این ادعا که برای برگشت وسیله نیست. اکثر توریستها از وجود مسیری میانبر برای رفتن از جایگار به امبر بیخبرن و به همین دلیل مبالغ زیادی برای رزرو ریکشا پرداخت میکنن. ما در نهایت با مبلغ 250 روپیه یک ریکشا به جایگار گرفتیم که چون پیشنهاد داد ما رو به چند فروشگاه در مسیر ببره و روی تصمیمش هم پافشاری کرد پیاده شدیم. بعضا ریکشاها از این طریق کسب درآمد میکنن و با بردن افراد به فروشگاهها از صاحبان فروشگاه پورسانت میگیرن. منتهی ما نه وقتش رو داشتیم و نه قصد خرید داشتیم. به همین دلیل پیشنهادش رو رد کردیم و پیاده شدیم و ریکشایی دیگه به مبلغ ۳۰۰ گرفتیم.
تصویر شماره 127- تاکسی متر (یا بهتره بگیم ریکشا متر) این ریکشا خیلی جالب بود. البته کسی از این ریکشا مترها استفاده نمیکرد. مثه تهران بیشتر جنبه زینتی دارن.
تصویر شماره 128- تصویری از جال محل از بالای کوه و در دل جنگل
تصویر شماره 129- جاده جایگار فورت و راننده ریکشای ما
مسیر بسیار زیبا بود و در جایی توقف کردیم و چند عکس از بالای کوه از شهر و دریاچه جال محل گرفتیم. ورودی قلعه تنها ۱۰۰ روپیه بود و واقعا قلعه زیبا و بزرگی بود. قسمتهای بسیاری داشت که همه رو رفتیم و بازدید کردیم و واقعا ۱۰۰ روپیه براش خیلی کم بود. اما چون توریستها کمتر اون رو میشناسن خلوت و ارزون بود. داخل قلعه کاخی هم برای حاکم ساخته شده بود تا در زمانی که در محاصره هست و در قلعه به سر میبره عیش و نوش خودش رو از دست نده.
این قلعه پیشتر آهنگری بزرگی بوده که برای ساخت ابزار نظامی به خصوص توپهای جنگی استفاده میشده. وجود سنگ آهن در کوههای اطراف و همچنین عوارض جغرافیایی اطراف باعث مکش باد به داخل تونل باد آهنگری و در نتیجه دمیدهشدن بر آتش و بالا رفتن حرارت تا 2400 درجه میشده و همین مساله اونجا رو مساعد برای آهنگری و ساخت توپ جنگی میکرده. بعد از اینکه اورنگزیب (فرزند ناخلف شاهجهان) پدر رو از کسوت شاهی خلع و به جنگ برادر میره (داستان اون رو در کادرهای تاریخی به صورت خلاصه توضیح داده بودم)، برادر بزرگتر یعنی دارا شکوه در این قلعه از خود دفاع میکنه. اما در نهایت از اورنگزیب شکست میخوره. این قلعه بعدها توسط جایسینگ دوم توسعه داده میشه. به نوعی میشه گفت این قلعه برای حفاظت از کاخ امبر و یا گریختن به بالای کوه در زمان نبردها و محاصرهها در سال 1726 به شکل امروزی ساخته شده. در این مکان میشه روی دیوارههای قلعه قدم زد و اون رو به صورت کامل بازدید کرد. تصویر زیر نمایی از قلعه به همراه مسیر تقریبی بازدید ما هست که به صورت اتفاقی خیلی بهینه و البته کامل بود.
تصویر شماره 130
تصویر شماره 131- قدم زدن روی دیوارههای قلعههای تاریخی رو خیلی دوست دارم.
تصویر شماره 132- محلی برای ذخیره آب در دل قلعه. البته چند نقطه دیگه هم در داخل قلعه بودن که همین کار رو میکردن.
تصویر شماره 133
تصویر شماره 134- جنگلهای اطراف قلعه
تصویر شماره 135
تصویر شماره 136- نمایی از جال محل از داخل قلعه جایگار
تصویر شماره 137- این توپ (جایوانا Jaivana) بزرگترین توپ چرخدار جهان هست.
تصویر شماره 138- این توپ عظیم توسط جایسینگ دوم در کارخانه توپسازی قلعه جایگار ساخته شده.
تصویر شماره 139- برجی در داخل قلعه جایگار که پرچم پادشاهی امبر بر فراز آن هنوز افراشته است.
تصویر شماره 140- نمایی از کاخ امبر از داخل قلعه جایگار
تصویر شماره 141- کولرهای سلطنتی. احتمالا قدمت زیادی ندارن. پادشاهی امبر تا زمان استقلال هند از بریتانیا در سال 1947 پابرجا بودند و بر جایپور و اطراف اون حکمرانی میکردن.
تصویر شماره 142- نمایی نزدیکتر از کاخ امبر از داخل قلعه جایگار
تصویر شماره 143- عکس از اینترنت: چهارباغ. محلی برای عیش و نوش پادشاه در زمان محاصره و خطر
تصویر شماره 144- دیوار چین (نسخه هندیش). دیوارهای دفاعی چند لایه و آبانباری طبیعی برای تامین آب در زمان حمله دشمنان. ترس و وحشتی که سپاهیان نادرشاه در حمله به هند ایجاد کرده بودند در ساخت این دیوارها توسط جای سینگ دوم بی تاثیر نبوده.
تصویر شماره 145- جنگلهای اطراف قلعه
تصویر شماره 146- برخی از تجهیزات ساخت لولههای توپهای جنگی. در زمان خود مطمئنا تکنولوژی بسیاری پیشرفتهای محسوب میشده.
بعد از بازدید قلعه جایگار از مسیر پشت قلعه پیاده به سمت امبر فورت رفتیم. قلعهای کهربایی (امبر) که با نامهای همچون امر و عامر نیز از آن یاد میشود. این قلعه توسط جان سینگ اول حکمران گماشته اکبرشاه ساخته شد و بعدها توسط جای سینگ دوم توسعه داده شد. این کاخ دارای چهار طبقه با حیاط مخصوص به خود هست و اتاقهای بیشمار و پیچ در پیچ اون شما رو مبهوت خود خواهد کرد. با خود میاندیشیدم اگر ارزش تاریخی این قلعه نبود، بهترین جا برای یک بازی پینتبال بود یا لااقل میشد یک قایم باشک تیمی بزرگ رو در این قلعه بازی کرد. ورودی کاخ 500 روپیه بود که در مقایسه با قلعه جایگار و بزرگی اون بسیار گرون هست.
گفتن این نکته خالی از لطف نیست که شما میتونید مسیر ورودی این قلعه رو با فیل طی کنید که قیمت اون برای دو نفر 1100 روپیه هست. البته مسیر کوتاهه و به دلیلی که بر ما معلوم نشد روزی که ما اونجا بودیم فیلها حضور نداشتند. به نظر میرسه فشار انجمنهای حمایت از حیوانات گردانندگان این فیل سواری رو مجبور به تخصیص یک روز استراحت در هفته برای فیلها کرده و اون روز هم روز تعطیلی فیلها بود. بدین ترتیب وحید همسفر من حسرت فیلسواری که دلیل دوم حضورش در هند بود به دلش موند. در ادامه چند عکس از این کاخ – قلعه رو مشاهده میکنید.
تصویر شماره 147- محوطه ورودی کاخ امبر
تصویر شماره 148- دیوان عام. جایی برای ملاقات مردم عادی با پادشاه و عرض شکایت
تصویر شماره 149
تصویر شماره 150
تصویر شماره 151- شیش (شیشه) محل. آینهها از شام (سوریه) به اینجا آورده میشده و در زمان خود بسیار لوکس و قیمتی بوده. البته از نظر زیبایی و ظرافت آینهکاری اصلا قابل مقایسه با آینهکاریهای ایران و به خصوص حرم امام رضا نیست.
تصویر شماره 152- دربهای سلطنتی. متاسفانه چیز زیادی ازش باقی نمونده
تصویر شماره 153- حمام سلطنتی. جکوزیهای امروزی کپی اینها هستن.
تصویر شماره 154- دیوان خاص. محل ملاقات نورچشمیها با پادشاه
تصویر شماره 155- این هم نوع دیگهای از میمون در جایپور. صورت سیاه و دمهای بلندی داشتن و خجالتیتر و ترسو بودن.
در ویدیوی زیر قسمتی از کاخ و اتاقهای تودرتوی اون رو میبینید.
بعد از بازدید این مجموعه برای بازدید از یک چاه-پله رهسپار داخل شهر آمر شدیم. چاه-پلهها سبک خاصی از چاهها در هند هستند که معماری خاص خودشون رو دارند. اونها از مجموعهای از پلهها تشکیل میشن که طبقه به طبقه کوچکتر میشه تا در نهایت به انتهای چاه میرسه. طبیعتا در زمانهای پر بارش سطح آب بالاست و برای برداشتن آب نیاز نیست پلههای زیادی رو طی کرد. اما در فصول کم بارش باید پلههای بیشتری رو طی کرد و برای برداشتن آب به قسمتهای پایینتر رفت. از این چاهپلهها به خصوص در ایالت راجستان زیاده و تقریبا هر شهر یک یا چند چاه- پله داره که البته برخی معروفتر از بقیه هست. Chand Baori معروفترین و زیباترین اونهاست که در روستای دورافتاده Abhaneri قرار داره و رفتن به اونجا کمی دردسر داره و ضمنا اجازه رفتن روی پلهها رو هم نخواهند داد. گویا این چاهپله لوکیشن چند فیلم هندی و غیرهندی هم هست. از جمله قسمتی از Dark Knight Rises (شوالیه تاریکی برمیخیزد) در این جا فیلم برداری شده. هر چند که در صفحه مخصوص این فیلم در سایت imdb به این لوکیشن اشارهای نشده. به هر حال از اونجا که زمان رفتن به روستای آبهانری رو نداشتیم به دیدن چاهپله آمر اکتفا کردیم. البته متاسفانه اینجا هم یک مامور پلیس حضور داشت و اجازه پایین رفتن از پلهها رو به ما نداد و ما به بازدید اون از بالا و برداشتن چند عکس و دیدن دو لاکپشت خیلی بزرگ در انتهای پلهها اکتفا کردیم و در برگشت بازدیدی چند دقیقهای از یک معبد کوچک کرده و به جایپور برگشتیم.
تصویر شماره 156- چاهپله آمر
تصویر شماره 157
تصویر شماره 158
تصویر شماره 159- لاکپشتی در انتهای چاهپله. میگن لاکپشتها زیاد عمر میکنن. تصور عمری طولانی در ته این چاهپله چطوریه؟ راستی فیلم اتاق (Room) محصول سال 2015 رو دیدین؟ اتاق ما چقدر از اتاق این لاکپشت بزرگتره؟
تصویر شماره 160- معبدی با سازهای جالب و دیدنی در نزدیکی چاهپله آمر
در تقشه زیر میتونین موقعیت ورودی قلعه جایگار، خروجی قلعه جایگار، ورودی و خروجی کاخ امبر، و محل چاهپله رو مشاهده کنید. همچنین مسیر بین قلعه جایگار و کاخ امبر که 900 متر پیاده روی در سراشیبی هست و همچنین مسیر پیاده روی تا چاهپله رو مشاهده میکنید.
در هنگام برگشت و در نزدیکی هتل یک معبد بود که بازدید کوتاهی هم از اون داشتیم و در حالیکه پسری جوان با علاقهای وافر در حال ارائه توضیحاتی درباره مجسمهها و برشمردن نام اونها بود، طبق رسم آب بر روی چند تا از خدایان هندی ریختیم و بعد از گذاشته شدن خال روی پیشانی و در حالیکه هندوهای معبد از دیدن ما در اونجا خیلی خوشحال شده بودن و همگی به ما دست دادن و خیلی احترام کردن از معبد بیرون اومدیم. به هتل رفتیم. وسایل رو پک کردیم و خوابیدیم.
تصویر شماره 161- معبدی در نزدیکی هتل
عنوان هزینه | هزینه برای ۱ نفر به روپیه |
---|---|
ریکشا به قلعه جایگار | 150* |
بلیت ورودی قلعه جایگار | 100 |
آب | 20 |
ورودی کاخ امبر | 500 |
نوشابه | 40 |
کلاه هندی | 50 |
میوه و مایحتاج | 135 |
ریکشا از آمر به هتل | 75* |
هتل (دو شب) | 875* |
جمع کل: | 1945 روپیه |
* موارد ستارهدار سهم یک نفر از هزینه کل هست. هزینه کل دو برابر مبلغ فوق است.
5- برگشت به پایتخت و آماده بازگشت: دهلی نو
5-1 روز هشتم: رسیدن به دهلی و گشت و گذار شهری
صبح زود از خواب بیدار شدیم و به سمت راهآهن رفتیم. شب گذشته همسفرم وحید دچار حالت تهوع و استفراغ شده بود و نشانه هایی از مسمومیت غذایی رو بروز داد. این در حالی بود که هر آنچه من خورده بودم او هم خورده بود. من داروهای مناسب اسهال و استفراغ آورده بودم و این داروها کمک کرد حال بهتری داشته باشه. صبح زود به راهآهن رفتیم. قطار به موقع حرکت کرد و ساعت 10:30 به دهلی رسیدیم.
تصویر شماره 162- نمایی از داخل قطارهای کلاس cc
تصویر شماره 163: نمونه بلیت قطار در هند
شرایط جسمی وحید طوری نبود که بخوایم وقت زیادی برای دنبال هتل گشتن بزاریم و به محض پیاده شدن از ریکشا در نزدیکی یک چهار راه شلوغ اولین هتل موجود رو گرفتیم. هتل نسبتا تمیز بود. اما بوی تمیزکنندهها و خوشبوکننده ها به شکلی افراطی در اتاق و به خصوص سرویس بهداشتی پراکنده بود و نفس رو تنگ میکرد. از اون بدتر پنجره مشرف به چهارراه شلوغ در محله پاهارگنج بود که بوقهای بیامان عملا امکان خوابیدن رو از بین برده بود. البته وحید بدحالتر از اون بود که بخواد به این بوقها اعتنا کنه و بلافاصله به خواب رفت. عصر مجددا کمی پول چنج کردیم و بالاخره موفق شدم صرافیای که اسکناس 500 یورویی بپذیره و 350 یورو بهم برگردونه و معادل 150 یورو هم بهم روپیه بده پیدا کردم. بعد از اون سری به راجیو چاک Rajeev Chowk زدیم. راجیو چاک میدانی چند لایه هست که تمام برندهای معروف دنیا اونجا شعبه دارند. پارک مرکزی دهلی نیز در وسط این میدان قرار گرفته و شما میتونید نمایی از دهلی امروزی و پیشرفته رو در این میدان مشاهده کنید. در اونجا کمی خرید سوغاتی کردیم و شام خوردیم و بعد به هتل برگشتیم. هتلی که گرفته بودیم در 200 متری متروی راما کریشنا آشرام مارگ Rama Krishna Ashram Marg بود. همچنین خیابان main bazar در نزدیکی ما بود که یکی از خیابانهای معروف و البته شلوغ دهلی است. شب در آن قدمی زدم و از مغازههای آن بازدید کردم و بعد به هتل برگشتم و به تماشای فیلم سوم مرتبط با هند نشستیم. فیلم سومی که به تماشای اون نشستیم فیلم «میلونر زاغهنشین بود». بعد از دیدن فیلم خوابیدیم. حال وحید هم بهبود یافته بود.
تصویر شماره 164- خیابان «بازار اصلی» (Main Bazar) خیابانی شلوغ و پر از فروشگاه و هتل در مرکز دهلی و محله پاهارگنج هست.
تصویر شماره 165- تو آینه داشت به خودش میرسید. دقیقا نفهمیدم چکار میکرد.
تصویر شماره 166- تو دهلی خیلی از مغازهها و هتلها چنین چیزی به درب ورودی محل کسبشون آویزون کرده بودن. چند فلفل و یک لیمو که به نخ کشیده شده بود. دلیلیش رو نفهمیدم و با اینکه برام سوال بود نمیدونم چرا از کسی نپرسیدم؟
تصویر شماره 167- کارگاه ساخت پلاک خودرو. در هند خودروها پلاک استانداردی ندارن. شماره پلاک حین خرید خودرو تخصیص داده میشه، اما ساخت و نصب پلاک به عهده خود فرد هست. در نتیجه شما همه مدل پلاکی میبینید. این روش جون میده برای تهرانیها و طرح زوج و فرد شهری.
تصویر شماره 168- لطفا بوق نزنید. از معدود هندیهایی که با بوق زدن موافق نیستن. مقایسه کنید با تصویر شماره 38 که به بوق زدن تشویق میکرد.
تصویر شماره 169- سوار اینا شدن حس دوگانهای داره. از یک طرف از اینکه باعث زحمت یکی میشی که داره به زور و با تلاش بسیار تو رو جابجا میکنه معذبی و از یک طرف اگر سوار نشی طرف نونی برای سر سفره بردن نداره. واقعا باید چکار کرد؟
تصویر شماره 170- نه دنده دارن و نه هیچی. واقعا شغل سختیه. فقط برای 10-15 روپیه.
تصویر شماره 171- سریال آمریکایی HIMYM (آشنایی با مادر) در یکی از شبکههای هندی + حولهای که نشون میده زیاد آدم منظمی نیستم.
تصویر شماره 172 - فیلم میلیونر زاغهنشین
داستان فیلم: «جمال» پسری زاغهنشین، فقیر، یتیم و فاقد تحصیلات، در آستانه برنده شدن 20 میلیون روپیه در یک مسابقه سخت تلویزیونی هست. پلیس مضنون به تقلب هست و در نتیجه جمال رو دستگیر و بازجویی میکنه. «جمال» برای پاسخ به بازجوییهای پلیس و اینکه جواب سوالات رو از کجا میدونه شروع به تعریف داستان زندگی خود میکنه و فیلم با پلیبک به گذشته جمال به تصویر کشیدن زندگی مردم کوچه و بازار میپردازه و نمایی از زندگی اکثریت هندیها رو نشون میده. این فیلم هندی- بریتانیایی به کارگردانی دنی بویل برنده جوایز بیشمار جهانی از جمله گلدن گلاب و اسکار شده و مورد تمجید بسیار قرار گرفته. بعید میدونم اهل فیلم باشید و این فیلم رو ندیده باشین.
عنوان هزینه | هزینه برای ۱ نفر به روپیه |
---|---|
ریکشا به راهآهن | 25* |
خوراکی | 50 |
ریکشا از راهآهن به پاهارگنج | 50* |
هتل | 600 |
نان | 15 |
مترو | 20 |
خرید شخصی | 600 |
مکدونالد | 200 |
مترو | 10 |
میوه | 95 |
جمع کل: | 1665 روپیه |
* موارد ستارهدار سهم یک نفر از هزینه کل هست. هزینه کل دو برابر مبلغ فوق است.
5-2 روز نهم: معبد، پارک لودی، و خانه گاندی
با صدای بوقهای کر کننده و دیوانهوار از خواب بیدار شدم و هر چه کردم نتونستم دوباره بخوابم. تصمیم گرفتم همین امروز هتلمون رو عوض کنم. به خصوص که کولر اتاق هم از کار افتاده بود و علی رغم چند بار زنگ زدن به رسپشن هتل جز وعده راهافتادن به زودی کولر جواب دیگهای نشنیدیم. لیست هتلهای تهیه شده از سایت بوکینگ.کام رو در آوردم و زدم از هتل بیرون. ابتدا به هتل تاشکند Tashkand رفتم. هتل دو ستارهای بود در یک کوچه که تقریبا تمیز بود و قیمت مناسب داشت و از همه مهمتر اینکه قبول کرد با نصف قیمت اجازه بده تا ساعت 10 شب فردا در هتل بمونیم. هتل بعدی رو هم که از سایت بوکینگ رزروش کرده بودم هتل گیتَسار Geetasaar بود. بسیار تمیز بود و موقعیت مکانیش هم با توجه به نزدیکی به متروی نیودلهی New Delhi (که برای رفتن به فرودگاه مناسب بود) عالی بود. منتهی گفت با پرداخت نصف قیمت میتونیم تنها تا ساعت 6 در هتل بمونیم و بعد از اون باید هزینه رو کامل پرداخت کنیم. به همین دلیل رزروم رو در موعد مقرر کنسل کردم و هتل تاشکند رو برای اقامت انتخاب کردیم. به هتل قبلی برگشتم و وسایل رو جمع کردیم و با هتل تسویه کرده و به هتل تاشکند رفتیم. علت نامگذاری این هتل هم این هست که صاحب اول اون اهل ازبکستان بوده و مالکین فعلی هم نخواستن نام جاافتاده هتل رو تغییر بدن. خلاصه وسایل رو در هتل گذاشتیم و برای بازدید به راه افتادیم. محل بازدید اول ما معبدی بود که جوایز معماری زیادی برده بود. بعد از بازدید اونجا به پارک لودی Lodhi Garden رفتیم. این پارک پارکی معروف در هند هست و مقبره اسکندر لودی (پادشاه دوم سلسله لودی که پیشتر مختصری درباره اونها گفتم) در این پارک قرار داره. این پارک به خاطر اینکه دربرگیرنده مقبره اسکندر لودی و چند تن از اعضاء خانواده وی هست به پارک لودی معروفه. نکتهای که باید توجه کنید این هست که حداقل دو سه تا پارکی که ما در دهلی دیدیم روزهای ۲شنبه تعطیل هستند. مقبره «محمد شاه سید» چهارمین پادشاه سلسله سید که خود را منسوب به ائمه شیعه میدانستند در این پارک هست. این سلسله شیعه مذهب چهار پادشاه داشت که کمی بیش از ۴ دهه بر قسمتهایی از دهلی حکمرانی کردند و توسط سلسله لودی از بین رفتند.
تصویر شماره 173- پارک لودی
174- پارک زیبایی هست. پاتوقی برای دختر و پسرهای جوان
تصویر شماره 175- مدفن اسکندر لودی در شمال پارک
تصویر شماره 176- مدفن محمد شاه سید در جنوب پارک لودی
بعد از بازدید این پارک پیاده به سمت بنای یادبود گاندی رفتیم. بنای فوق در یکی از محلههای اعیانی دهلی قرار داره. در گذر پیاده از این محله با خانههای کاخ مانند و بسیار وسیع و زیبایی روبرو میشدیم که نام ساکن آن بر روی دیوار نقش بسته بود و در کنار درب آنها یک یا چند نگهبان بعضا مسلح حضور داشت. با سرک کشیدن در یکی از دربهای باز، با حیاطی بسیار بزرگ و ماشینهای متعدد پارک شده روبرو شدیم. تصور اینهمه تفاوت طبقاتی در هند واقعا عجیبه و به جرات میگم این وضعیت در ایران به این شدت وجود نداره.
تصویر شماره 177- خیابانهای تمیز و خلوت محله اورنگ زیب با خانههایی کاخمانند و نگهبانان مسلح
تصویر شماره 178- محله اورنگ زیب. چه نام با مسمایی برای این محله. اگر داستان اورنگ زیب رو در کادرهای مکمل تاریخی خونده باشید و در ادامه سفرنامه بخونید که این محله متعلق به چه قشری در هند هست تصدیق خواهید کرد که نام با مسمایی برای این محله انتخاب شده.
تصویر شماره 179- در کوچهگردیهای محله اورنگ زیب با یکی از اینا روبرو شدیم. قبل از سفر به هند تصورم این بود از اینها زیاد خواهم دید. اما فقط دو تا از اینا دیدیم و البته فرصت نشد سوار بشیم.
بالاخره به یادبودگاه گاندی رسیدیم. اینجا جایی است که گاندی روزهای آخر عمر خود رو در آن سپری کرد و در نهایت در همین خانه ترور شد و به قتل رسید. بازدید از این بنا رایگان هست و فقط نام و نام خانوادگی و شماره تلفن ازتون میخوان.
اطلاعات مکمل - سیری در تاریخ: مهاتما گاندی |
---|
گاندی در خانوادهای هندو و از نظر اقتصادی متوسط در سال 1869 و در شهر پوربندر به دنیا آمد. وی در ۱۳ سالگی با دختری 14 ساله ازدواج کرد و در 18 سالگی وارد دانشگاه شد. اما به توصیه و تشویق یکی از اقوام، سودای سفر به لندن و تحصیل حقوق را در سر پروراند و علیرغم مخالفت مادر و همسر تازه زایمان کردهاش عازم لندن شد. با اینحال در حضور اقوام به مادر قول داد از مصرف گوشت و الکل خودداری کرده و تن به بی بندوباری جنسی ندهد. چهار سال بعد به هند برگشت و متوجه شد که مادرش از دنیا رفته. گاندی خجالتی و گوشهگیر موفق به گذراندن آزمونهای وکالت در هند نشد و حتی نتوانست مجوز عریضهنویسی نیز به دست آورد و لذا مشغول به تدریس گردید. اما تاجری مسلمان او را در سن 23 سالگی برای امور حقوقی تجارتخانه خود در آفریقای جنوبی به استخدام درآورد و گاندی عازم آفریقا گردید و ۲۱ سال را در آفریقای جنوبی گذراند و در این مدت با تبعیضهای بسیاری از سوی اروپائیان سفیدپوست روبرو شد. به گونهای که حتی یک بار به خاطر عدم قبول نشستن بر روی زمین در واگن یک قطار، از قطار به بیرون پرتاب شد. این تبعیضها تاثیری شگرف بر گاندی گذاشت و باعث شد که زندگی وی در آفریقا تنها منحصر به وکالت شرکت تجاری نباشد. او در این ۲۱ سال درگیر بسیاری از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی گوناگون گردید و در بسیاری از اتفاقات و رخدادهای مهم اجتماعی و سیاسی آفریقای جنوبی مشارکت داشت و از اینرو کمکم آوازهای جهانی برای خود به دست آورد. تجربیات زندگی در آفریقای جنوبی تاثیرات شگرفی بر گاندی گذاشت و او در بازگشت به هند در ۴۴ سالگی فردی دیگر شده بود. او در زمان بازگشت به هند در سال 1915 به عضویت کنگره ملی هند درآمد. ۵ سال بعد او رهبری کنگره را به دست آورد و از آن زمان خواستههای روزافزون او برای کسب امتیازات بیشتر از امپراتوری بریتانیا به نفع هند، فزونی گرفت تا آنکه در سال 1930 کنگره ملی هند به رهبری گاندی استقلال هند از بریتانیا را اعلام کرد. این استقلال توسط انگلستان رد شد، اما مذاکرات با کنگره ملی هند به جریان افتاد. بعد از اینکه راج بریتانیا (به معنای دولت مستعمره هند که تحت نفوذ کامل و مستقیم انگلستان اداره میشد) بدون مشورت کنگره ملی هند در سال 1939 و در بحبوحه جنگ جهانی به آلمان اعلام جنگ کرد، کنگره ملی هند حمایت خود از «راج» را ملغی کرد و تنشها بین کنگره ملی و دولت راج بالا گرفت تا اینکه در سال 1942 و در میانه جنگ جهانی دوم کنگره مجددا درخواست استقلال فوری نمود که این امر منجر به دستگیری و زندانی شدن گاندی و دهها تن از اعضاء کنگره ملی گردید. در این زمان حزب مسلم-لیگ هند به همکاری با بریتانیا ادامه داد و به مخالفت با کنگره ملی هند و گاندی پرداخت و خواهان سرزمینی جداگانه با نام پاکستان برای مسلمانان هند گردید. در سال 1947 انگلستان با این جدایی و استقلال موافقت کرد و بدینترتیب پاکستان از هند جدا شده و دو کشور هندوستان و پاکستان استقلال نسبی یافتند که البته این جدایی مورد موافقت گاندی قرار نگرفت. گاندی در غروب روز 30 ژانویه 1948 و در حالیکه برای آیین نیایش عصرانه به سمت محل نیایش در حرکت بود توسط «ناتورام گودسه» که یک ناسیونالیست افراطی و مخالف مدارای گاندی با تشکیل کشور پاکستان بود با شلیک سه گلوله در سینهاش ترور شد. او پیش از قتل گاندی در پیش پای او زانو زد و بعدها در زمان محاکمه شدن از علاقه شدید خود به گاندی و دلیل قتل او علیرغم احترام بسیار زیاد برای گاندی نوشت. گاندی در طول دوران مبارزات خود علیه بریتانیا همیشه بر «رسیدن به حقیقت» و «پرهیز از خشونت» تاکید داشت و این دو اصل را سرلوحه همه اعمال و رفتار خود (فراتر از مبارزات سیاسیاش) میدانست. با اینحال معتقد بود این دو اصل ابداع او نیست و حقیقت و پرهیز از خشونت همسن کوهها هستند. سالهای مبارزه او با استعمار بریتانیا شاهد جنبشهای مختلف اجتماعی و نافرمانیهای مدنی بسیار بود. آشوب چامپاران، آشوب خیدا، جنبش خلیفه، جنبش عدم همکاری، جنبش نمک، رهبری بسیاری از اعتصابات، و جنبش خروج هند از جمله مهمترین فعالیتهای گاندی در طول سالهای مبارزات وی بود که عموما با روزههای طولانی مدت (اعتصاب غذا) همراه میشد. پس از مرگ وی علاوه بر دوستان و موافقان او در سراسر دنیا، بسیاری از مخالفان سیاسی (همچون محمد علی جناح) و حتی دشمنان او (همچون چرچیل) به مدح و ستایش وی پرداختند. گاندی امروزه احترامی بسیار نزد همه هندیها دارد و به او لقب «ماهاتما» دادهاند که به معنای روح بزرگ است. عکس گاندی بر روی همه اسکناسهای هندی وجود دارد و در هر شهر و حتی محلهای خیابانی به نام او وجود دارد. او در طول زندگی خود نیز با افراد معروف بسیاری ملاقات و دوستی داشت. از هنرمندی چون چارلی چاپلین گرفته تا دانشمندی همچون انیشتین. همچنین زندگی او الهامبخش و الگوی بسیاری از مبارزان بعد از خود از مارتین لوترکینگ و نلسون ماندلا گرفته تا دالایی لاما و سوچی بوده است. پیکر گاندی پس از مرگ سوزانده و خاکستر او در کوزههایی ریخته شد و برای مراسم بزرگداشت به سراسر هند ارسال گردید. بیشتر این خاکسترها در نهایت در محل به هم پیوستن دو رودخانه یامونا و گنگ در اللهآباد (در نزدیکی بنارس) به آب سپرده شد. با اینحال برخی از کوزههای حاوی خاکستر گاندی امروزه در برخی دیگر نقاط هند و حتی جهان نگهداری میگردد.
تصویر شماره 180 |
بنای یادبود گاندی قسمتهای مختلف داشت و پر از عکسهایی از گاندی و همچنین ماکتهایی از اتفاقات مهم زندگی گاندی بود. تخت و وسایل شخصی او نیز در معرض دید بود (از اصالت اونها مطمئن نیستم). در نهایت مسیری که گاندی در آخرین روز عمر خود و در مسیر رفتن به عبادتگاه خود طی کرده بود نشانگذاری شده بود و در محل ترور وی نیز بنایی کوچک ساخته شده بود.
تصویر شماره 181- وسایل شخصی گاندی. عینک گاندی در سمت راست و بالای عکس نماد بسیار معروفی در هند هست و این نماد رو در همه جا میتونید ببینید. حتی روی بلیت قطارها
تصویر شماره 182- محل استراحت گاندی و تشک و بالشتی که در روزهای آخر عمر از اونها استفاده میکرده.
تصویر شماره 183- گاندی در گذر زمان.
تصویر شماره 184- گاندی در ملاقات با سردار پاتل (یک ساعت قبل از ترور)
تصویر شماره 185- نگارهای از نقاشیای با عنوان «سرنوشت سه مرد بزرگ». گاندی در کنار بودا و مسیح مصلوب
تصویر شماره 186- در داخل موزه وقایع مهم زندگی و مبارزات گاندی به صورت ماکتهایی طراحی شده بود. این ماکت حضور گاندی در لندن و ملاقات با پادشاه جرج پنجم (پادشاه بریتانیا و امپراطور هند) رو نشون میده. این ملاقات در سال 1931 و در اوج مبارزات گاندی با سلطه بریتانیا بر هند صورت گرفت. استعمارگران بریتانیایی حداقل اونقدرها که فکر میکردیم در برابر مخالفین و دشمنانشون سختگیر نبودن.
تصویر شماره 187- مسیری که گاندی آخرین بار به سوی عبادتگاهش طی کرد. به یادبود نمادین قدمهای او توجه کنید.
تصویر شماره 188
تصویر شماره 189- بنای یادبود ساخته شده در نقطهای که گاندی ترور شد.
با بازدید این مکان و اندیشیدن به این مرد بزرگ تاریخ و تجلیل او محل رو ترک کردیم و با ریکشا به مترو رفتیم. راننده ریکشا در مورد خونههای این محله گفت که اینجا خونه سناتورهای مجلس سنا و سیاستمداران کلهگنده هندی هست. متاسفانه تا بوده همین بوده. سیاستمدارانی همچون گاندی در این دنیا کم هستند. اونهایی که سیاست و قدرت رو نه برای رسیدن به ثروت بلکه برای خدمت به مردم و ضعفا در دست میگیرن. البته نه مدعیان خدمت، بلکه خدمتگذاران واقعی. ( به توضیحات تصویر شماره 178 مراجعه کنید).
اطلاعات مکمل - سیری در سیاست: معرفی نظام سیاسی کنونی هندوستان |
---|
هند به عنوان بزرگترین (پرجمعیتترین) دمکراسی دنیا شناخته میشود. نظام سیاسی این کشور جمهوری پارلمانی است. در حال حاضر قویترین حزب این کشور حزب «بهاراتیا جاناتا» Bharatiya Janata به معنای حزب خلق هندوستان هست که بر خلاف اسمش حزبی راستگرا و عموما بازتابدهنده گرایشات ملی و هندوئیستی هست. حزب تاثیرگذار و مهم دیگر هندوستان حزب کنگره ملی هند Indian National Congress (همان حزب گاندی) است که حزبی سکولار و چپ میانه است و مهمترین نقش را در کسب استقلال هند بر عهده داشت. سیستم سیاسی این کشور از سه رکن اصلی تشکیل میشود: نهاد ریاست جمهوری، مجلس سفلی (لوک سابا یا مجلس عوام)، و مجلس علیا (راجیا سابا یا سنا). در حال حاضر در هر دو مجلس حزب بهاراتیا جاناتا و ائتلاف آنها دارای اکثریت نسبی هستند و حزب کنگره ملی با ائتلاف با سایر احزاب به عنوان اپوزوسیون اصلی دولت دارای بیشترین کرسی ائتلافی میباشد، هر چند که احزاب خارج از ائتلافها که با هیچ یک از این دو حزب متحد نشدهاند دارای کرسیهای بیشتری نسبت به ائتلاف حزب کنگره ملی هستند. مقام ریاستجمهوری در هندوستان قدرت زیادی ندارد و نخست وزیر گرداننده اصلی کشور میباشد. اولین نخستوزیر هند جواهر لعل نهرو بود و تنها نخستوزیر زن هند ایندیرا گاندی (دختر نهرو و البته بیارتباط با خانواده گاندی) است که دو مرتبه به این مقام رسید. این پدر و دختر در مجموع نزدیک به 33 سال نخستوزیر هند بودند. نخستوزیر کنونی نارندرا مودی از حزب بهاراتیا جاناتا هست. هندوستان کشوری فدراسیونی هست و از 29 ایالت و 7 منطقه تشکیل میشود. همه ایالتها و 2 منطقه از 7 منطقه دارای انتخابات محلی و مجالس قانونگذاری مختص خود هستند و 5 منطقه دیگر توسط منطقه مرکزی دهلی مدیریت میشوند. |
بعد از گذر از محله سناتورها و نمایندهها، با مترو به هتل برگشتیم. وحید برای بازدید آکشاردام رفت و من که کمی خرید داشتم به قصد خرید زدم بیرون. آکشاردام بسیار زیباست و دوست داشتم آکشاردام رو ببینم. منتهی اون رو برای سفرهای آتی گذاشتم. آکشاردام مجموعهای از معابد بسیار زیباست که نمایشها و برنامههای دیگهای هم در اون برگزار میشه. مشکل اون اینه که متاسفانه اجازه بردن دوربین و حتی گوشی تلفن همراه و کلا هر نوع وسیله الکترونیک به داخل رو نمیدن. در ادامه چند عکس که از اینترنت تهیه کردم رو برای آشنایی با این معبد قرار میدم. برای بازدید این معبد میتونید ساعت 14 اونجا باشید. تا ساعت 15 برخی قسمتهای رایگان مجموعه رو بازدید کنید. بعد به تماشای نمایشهای سهگانه برید (170 روپیه – 2 تا ۳ ساعت زمان میبره) و بعد به تماشای مراسم دعا و نیایش بشینید (50 روپیه اهداء) و بعد از غروب خورشید هم به تماشای نمایش آب بپردازید (80 روپیه).
تصویر شماره 190- آکشاردام در شب. اینو وحید در برگشت گرفته بود.
تصویر شماره 191- عکس از اینترنت – آکشاردام
تصویر شماره 192- عکس از اینترنت – معبد آکشاردام
تصویر شماره 193- عکس از سایت آکشاردام – دقت کنید که بهترین زمان برای بازدید این معبد غروب هست. زیرا برنامههای متفاوتی برپا هست و زیبایی این بنا در نورپردازی بسیار جلوهگرتر هست.
عنوان هزینه | هزینه برای ۱ نفر به روپیه |
---|---|
خرید شخصی | 165 |
مترو به معبد | 40 |
آب و ... | 55 |
ریکشا به مترو | 15* |
مترو از معبد به پارک لودی | 30 |
ریکشا از بنای بادبود گاندی به مترو | 25* |
مترو از گاندی به هتل | 30 |
هتل ( یک روز و نیم) | 950* |
خرید شخصی | 1800 |
جمع کل: | 3110 روپیه |
* موارد ستارهدار سهم یک نفر از هزینه کل هست. هزینه کل دو برابر مبلغ فوق است.
5-3 روز دهم: بزرگترین بازار ادویه آسیا، خرید سوغاتی، دروازه هند
روز دهم (برای من و روز هفتم برای وحید) روز آخر ما در هند بود. این روز رو با حرکت به سمت بزرگترین بازار ادویه آسیا شروع کردیم. به عنوان سوغاتی کمی فلفل سیاه و زردچوبه و دارچین و بادام هندی خریدیم و دادیم برامون بسته بندی کردن.
تصویر شماره 194- گاو باشی. تو هند به دنیا بیای. بعد ببندنت به گاری؟ بدشانسترین گاو هند
تصویر شماره 195- بازار ادویه دهلی – متاسفانه وقت زیادی برای بازدید اون نداشتیم. به یک خرید سریع و سرعتی اکتفا کردیم.
تصویر شماره 196- فلفل تند هندی
بعد از خرید ادویهجات به سمت راجیو چوک برگشتیم و خریدهامون رو کامل کردیم و نهار خوردیم. تقریبا میشه گفت تمام حمل و نقل ما در هند با مترو بود. متروی دهلی بسیار منظم و تمیز هست و تقریبا به همه نقاط شهر دسترسی خوبی داره. اگر مایلید نحوه استفاده از مترو در دهلی رو بدونید کادر زیر رو بخونین.
اطلاعات مکمل - مترو و سایر روشهای حملونقل عمومی در دهلی |
---|
متروی دهلی مترویی بسیار منظم، سریع، به نسبت خلوت، و ارزان هست. به نظرم بهترین گزینه برای رفت و آمد در دهلی مترو هست. خطهای متعدد و دسترسی به بسیاری از نقاط استفاده از این مترو رو راحتتر میکنه. نقشه این مترو رو به صورت کلی میتونید در تصویر زیر ببینید.
تصویر شماره 197 آدرس سایت متروی دهلی به شرح زیر هست. www.delhimetrorail.com منتهی استفاده از گوگل مپ برای رفتوآمد بسیار راحتتره. بدین منظور کافیه اپلیکیشن Google Map رو بر روی گوشیتون باز کنید و اینترنت گوشی رو فعال کنید. مبدا و مقصد رو مشخص کنید. (اگر نمیدونید دقیقا کجا هستید کافیه جی.پی.اس گوشی رو فعال کنید.) حالا حمل و نقل عمومی رو به عنوان روش جابجایی انتخاب کنید. گوگل مپ بهترین مسیر و نزدیکترین ایستگاه مترو رو براتون پیدا میکنه. اگر از نزدیکترین ایستگاه فاصله داشته باشین احتمالا پیشنهاد سوار شدن به اتوبوس بهتون خواهد داد در غیر اینصورت پیاده به ایستگاه برید. به عنوان مثال مطابق تصویر زیر تصمیم داریم از ایستگاه Chandi Chowk به Akshardham بریم. دو مسیر پیشنهاد شده که با توجه به مدت زمان کمتر مسیر اول برگزیده میشه. همونطور که در تصویر میبینید هزینه سفر و خلاصهای از مسیر هم نمایش داده میشه.
تصویر شماره 198
حال با انتخاب مسیر اول میتونید ببینید که در ایستگاه Chandi Chowk باید در پلتفرم ۱ سوار مترو بشید. مترو ساعت 9:50 میرسه و بعدیش هم ساعت 9:51. یعنی فاصله بین هر مترو 1 دقیقه هست. بعد از طی 2 ایستگاه در 4 دقیقه در ایستگاه راجیو چوک پیاده شده و با عوض کردن خط و رفتن به پلتفرم 3 منتظر متروی خط آبی بمونید. همونطور که میبینید فاصله بین قطارها در خط آبی 5 دقیقه هست. با طی چند ایستگاه در آکشاردام از مترو پیاده و از ایستگاه بیرون میآییم.همونطور که در تصویر پایین سمت راست میبینید، یکی از مزایای گوگلمپ برای مسیریابی اینه که میتونید ترجیحات خودتون رو هم مشخص کنید. مثلا میتونید بگید ترجیح میدین با اتوبوس، مترو، یا قطار رفت و آمد کنید. یا اینکه اولویت مسیریابی رو به «بهینهترین مسیر»، «کمترین تعداد عوضکردن وسیله»، یا «کمترین پیادهروی بدین».
تصویر شماره 199
دقت کنید هر ایستگاه مترویی در دهلی دارای چند سکو یا همان پلتفورم است که شماره آن به صورت کامل در ایستگاهها مشخص شده است و نرمافزار گوگلمپ سکویی که باید سوار شوید را به صورت دقیق به شما نشان میدهد. البته نشانههای زیادی در مترو دهلی هست که پیدا کردن مسیر رو خیلی راحت میکنه. دنبال کردن علامتهای رد پا با رنگهای همسان با رنگ خطوط مترو شما رو به سمت خطوط مورد نظر مترو راهنمایی میکنه. اما نکته دیگهای که در متروی دهلی جالب توجه هست و البته کمی دردسر درست میکنه جو بسیار امنیتی در ایستگاههای مترو هست. برای ورود به محوطه مترو همه افراد با دستگاهایی بازرسی بدنی میشن و همه وسایل باید داخل دستگاههای X-Ray گذاشته بشه. یک نفر با تیربار داخل یک محفظه فلزی نشسته و آماده مقابله با تروریستهای احتمالی هست. ماموران زیادی در سکوها هستن و مراقب همه چیز هستن. هر نوع عکسبرداری و فیلمبرداری در ایستگاه ها و داخل متروها ممنوعه. حتی یکبار به خاطر دوربینم که به گردنم آویزون بود نمیخواستن اجازه ورود بهم بدن که خودم رو زدم به اینکه متوجه منظورشون نمیشم و دوربین رو دادم بهشون. هر چی گفت نمیتونی به خاطر دوربینت بیای تو من خودم رو به نفهمیدن زدم تا اینکه یکی از مامورها به هندی یه چیزی گفت و راهم دادن داخل. این به نفهمیدن زدن میتونه خیلی جاها به کارتون بیاد و مشکلتون رو حل کنه. در مورد بلیت مترو هم باید بگم روشهای مختلفی برای خرید بلیت هست. یک سری کارتهای توریستی یک روزه و سه روزه به قیمتهای 200 و 500 روپیه هست که به نظرم مقرون به صرفه نیست. راه دیگه خرید token هست. توکنها رو میتونید از باجههای فروش بلیت و با ذکر نام ایستگاه مقصد بخرید یا از طریق دستگاههای تعبیه شده در ایستگاهها. دستگاهها زبان انگلیسی دارند و با انتخاب نام مقصد یا کلیک کردن بر روی اون روی نقشه و بعد انتخاب تعداد بلیت مورد نظرتون مبلغ کل مشخص میشه. حالا باید اسکناس رو در دستگاه بزارین. دستگاه اسکناس رو تشخیص و مبلغ رو محاسبه و توکن و الباقی پولتون رو بهتون بر میگردونه. البته دستگاهها روی اسکناسها خیلی حساسن و ممکنه اسکناسی با کمی تاخوردگی رو قبول نکنن. همون خرید از باجه بهترین گزینه هست. توکنها رو حین ورود روی دستگاه در محل مشخص شده قرار میدین و گیت باز میشه. منتهی باید اونها رو تا زمان خروج نگه دارید. موقع خروج توکن رو باید در داخل دستگاه بندازین تا گیت باز بشه و بتونین رد شین. اگر توکن گم بشه باید جریمه توکن رو پرداخت کنید.نمونهای از توکنها رو میتونید در تصویر زیر ببینید.
تصویر شماره 200
نماد متروی دهلی به شکل زیر هست که میتونه برای پیدا کردن ورودی ایستگاههای مترو کمکتون کنه.
تصویر شماره 201
دقت کنید که گوگلمپ تنها به درد استفاده از مترو نمیخوره. شما میتونید از اون برای اتوبوس و تاکسی هم استفاده کنید. مطابق تصویر زیر در سمت چپ میتونید با ااتوبوس هم مسیر گفته شده قبلی رو طی کنید. در این حالت باید در ایستگاه اتوبوس «مسجد جامع» سوار یکی از اتوبوسهای خطوط 118EXT، 347 و یا 348 بشین. همچنین میتونید از تاکسیها هم برای رفت و آمد استفاده کنید. همونطور که در تصویر سمت راست میبینید، سه شرکت ارائه دهنده سرویس تاکسی در هند هستند. Ola، Uber، و Meru. میتونید قیمتهای این شرکتها رو با انتخاب هر کدوم مشاهده و سرویس موردنظرتون رو انتخاب کنید.
تصویر شماره 202 |
تصویر شماره 203- با اینکه چند روز بیشتر در دهلی نبودیم، اما پیمایش در دالانهای متروی دهلی به مراتب آسونتر از متروی تهران بود. متاسفانه اجازه عکاسی نداشتیم و فقط چند تا عکس یواشکی گرفتیم.
تصویر شماره 204- متروی دهلی تمیز، بزرگ (به ردیف میلههای وسط دقت کنید)، منظم، و خلوت بود.
تصویر شماره 205- مثل ایران بانوان دو واگن اختصاصی در ابتدا و انتهای مترو داشتند. علاوه بر اون دو صندلی سمت چپ دربها یکی در میون به بانوان و سالمندان اختصاص داشت. البته این قانون کمتر رعایت میشد.
بعد از تکمیل خریدها و در حالی که هنوز کلی وقت داشتیم تصمیم گرفتیم سری به India Gate بزنیم. به همین منظور و برای تجربه اتوبوس سواری در دهلی با اتوبوس (نفری 5 روپیه) به India gate رفتیم که بنای یادبودی برای همه کشتهشدگان هندی در جنگها بود. توجه کنید که برای مسیریابی اتوبوسها در هند از همون روش توضیحداده شده برای مترو با استفاده از گوگل مپ میشه استفاده کرد. ایستگاهی که باید سوار شین و خطهای اتوبوسی که شما رو به مقصد میبرن و برآورد زمان پیمایش (با توجه به ترافیک موجود) در این اپلیکیشن نمایش داده میشه.
تصویر شماره 206- اتوبوسهای شهری هند. البته انواع کولردار هم داشت که به مسیر ما نمیخورد.
تصویر شماره 207- دروازه هند. بنای یادبود کشته شدگان جنگی هند در سراسر دنیا.
تصویر شماره 208- یه ماشین کلاسیک دیگه
تصویر شماره 209- دروازه هند از نمایی دورتر
تصویر شماره 210- آناناس به سبک هندی.
تصویر شماره 211- مسیری معروف به Raj Path
بعد از بازدید دروازه هند، با قدم زدن در پارک کنار Raja path به مترو رفتیم و به هتل برگشتیم. کمی در هتل استراحت کرده و دوش گرفته و وسایل را پک کردیم و ساعت ۲۲ از هتل زدیم بیرون. پیاده و با گذر ار آخرین کوچههای تنگ و باریک و شلوغ دهلی به New Delhi metro station رفتیم و در مسیر باقیمونده غذاها و وسایلی که قصد برگردوندنشون رو نداشتیم در محلههای اون اطراف بین مردم تقسیم کردیم. از طریق ایستگاه مترو نیودهلی میتونید با یک مترو و در کمترین زمان و کمترین هزینه به فرودگاه برین. البته یک ایستگاه قطار هم اونجا هست و دقت کنید تو ایستگاه قطار نرید. ایستگاه مترو بیرون ایستگاه قطار هست. قطار بسیار سریع و با ۴ توقف به فرودگاه رسید.
تصویر شماره 212- متروهای مخصوص فرودگاه
وقتی رسیدیم چک-این شروع شده بود. دقت کنید نارگیل و پاوربانک تو وسایلی که به قسمت بار تحویل میدید نباشه. من کولهپشتی بزرگم رو تحویل دادم و کولهپشتی کوچک (Day Pack) و دوربین رو با خودم بردم. بعد از خوردن مهر خروج بر روی پاسپورت و کنترل امنیتی وارد سالن ترانزیت شدیم. شام خوردیم (که بسیار تند بود و نصفه رهاش کردم) و در حالیکه دو نفری تنها 25 روپیه برامون باقی مونده بود منتظر پرواز موندیم.
هواپیما با 1 ساعت و 10 دقیقه تاخیر ساعت 4 بامداد به مقصد تهران پرواز کرد و پس از 3:30 دقیقه پرواز در ساعت 6:30 دقیقه به وقت تهران به زمین نشست. به قدری خسته بودم که فقط لحظه تیکآف و شام خوردن و لندینگ رو به خاطر مییارم. و البته لحظهای که در بین پرواز و احتمالا به خاطر تکانهای هواپیما بیدار شدم و از گوشه چشم تصویری بسیار بسیار زیبا از خورشید در حال طلوع و افقی بنفش و نارنجی و سرخ و زرد رو دیدم. در حالت خواب و بیداری به این فکر میکردم که بیدار شم و از این نمای بسیار زیبا و خوش رنگ عکس بگیرم. اما خستهتر از اون بودم که بخوام دست به سمت کیف دوربین ببرم و فرصت تماشا و عکاسی چنین نمای زیبایی رو از دست دادم. بعد از پیاده شدن، با تحویل گرفتن بارها و خوردن مهر ورود بر پاسپورت وارد ایران شدیم و در قسمت گمرک هم با دیدن یک کولهپشتی و مبدا سفرمون بدون بازرسی وسایل وارد شدیم. اولین متروی فرودگاه ساعت6:50 دقیقه حرکت کرده بود و ما اون رو از دست دادیم و برای بعدی باید تا 8:10 معطل میموندیم. به همین دلیل منصرف شدیم و در حالیکه هیچ راننده تپسی و اسنپ هم حاضر به برداشتن ما نشد با یک تاکسی 50.000 تومن طی کردیم و به ونک (محل کارمون) اومدیم و با 45 دقیقه تاخیر در محل کار انگشت زدیم و بدینترتیب سفر ما در این لحظه به اتمام رسید و روزهای کاری مجددا شروع شد.
تصویر شماره 213- آخرین عکس سفر
عنوان هزینه | هزینه برای ۱ نفر به روپیه |
---|---|
آب (2 عدد) | 40 |
مترو به بازار | 20 |
خرید شخصی | 2040 |
مترو از بازار به راجیکچاو | 20 |
مکدونالد | 160 |
خرید شخصی | 400 |
اتوبوس | 5 |
مترو به هتل | 20 |
خرید شخصی | 105 |
مترو از هتل به فرودگاه | 60 |
کی.اف.سی | 260 |
تاکسی از فرودگاه به ونک | 25.000 تومان * |
جمع کل: | 3130 روپیه + 25.000 تومان |
* مورد ستارهدار سهم یک نفر از هزینه کل هست. هزینه کل دو برابر مبلغ فوق است.
5-4 جمعبندی هزینهها و چند نکته
سفر در ذهن بعضیا مصادف هست با چمدانهایی پر از وسایل که با زحمت به اینور و اونور کشیده میشه و یا روی چرخدستیهایی توسط باربرهای فرودگاه با مراقبت و مواظبت حمل میشه. اما همونطور که گفتم من سفرم به سبک بکپکری بود. کل وسایلی که من داشتم یک کولهپشتی 40 لیتری بود با یک کوله کوچک 10 لیتری به همراه یک کیف کمری کوچک و یک کیف دوربین. در این قسمت نهایی میخوام کمی در مورد این مساله توضیح بدم که چه کولهای برای سفر انتخاب کنید.
اطلاعات مکمل - کوله مسافرتی مناسب چه مشخصاتی داره؟ |
---|
کوله مسافرتی که برای شهرگردی استفاده میشه با کولههای طبیعتگردی که برای کمپینگ و طبیعتگردی و یا کوهنوردی استفاده میشه متفاوته. کولههای طبیعتگردی کولههایی بلند و باریک هست که درب اون از بالا باز میشه. اما کوله مناسب سفر کولههایی چمدانی هست. به این معنا که این کولهها کوتاه و عریضتر از کولههای کمپینگ هستند و یک زیپ سراسری دارن. این زیپ سراسری به شما کمک میکنه بدون اینکه بخواین کل محتویات کولهپشتی رو برای رسیدن به یک وسیله در ته کوله بیرون بریزین به انتهای کوله دسترسی راحتی داشته باشین. تصویر زیر تفاوت این دو نوع کولهپشتی رو نشون میده.
تصویر شماره 214
مطلب دیگه که باید در خرید کولهپشتی سفری در نظر بگیرید این هست که کولهپشتی سفری تنها برای روی «کول» حمل کردن نیست. شما کولههای سفری رو معمولا تو شهر استفاده میکنید و به همین دلیل در زمان استفاده از حمل و نقل عمومی باید اون رو با دست حمل کنید. به همین دلیل این کولهها باید دستههای بسیار محکم در بالا و حتا کنار داشته باشن. این دستهها همچنین باید ضخیم و نرم و ابری باشن تا در زمان حمل با دست دچار زحمت و یا آسیب به دست نشن. در حالیکه دستههای کولههای کمپینگ یک تسمه ساده و باریکه. همچنین همونطور که گفتم این کولهها ارتفاع کمتری دارند و به جاش عریضتر هستن. این باعث میشه مرکز ثقل درونی داشته باشن و مدام غش نکنن و نیفتن. در ضمن این کولهها زیپهای محکم دارند که هم دیرتر خراب میشن هم اینکه میتونید به زیپهای دوگانه اون قفل بزنید که برای اقامت در هاستل مناسبه. نکته بعدی در مورد سفر با کولهپشتی وجود یک کوله کوچکتر هست. این کولهها به عنوان کوله روزانه (Day Pack) شناخته میشن. مزیت این کولهها در اینه که کوچیکند و شما رو از حمل کوله بزرگ اصلی در گردشهای شهری بینیاز میکنن. یک بطری آب و برخی لوازم ضروری رو در اونها قرار میدین و میزنین بیرون. البته پیدا کردن اونها کمی سخته و باید زیاد بگردین. فروشگاههایی که وسایل کوهنوردی و سنگنوردی میفروشن از این کولهها دارند و با عنوان «کوله حمله» (منظور حمله برای فتح قله) از اونها نام میبرن. از برخی نکات عمومی در مورد کولهپشتی صرف نظر میکنم. مثل ضدآب بودن، پدهای کمری و سینه مناسب داشتن، سایز مناسب ، داشتن کاور ضد آب، زیپ قوی و محکم داشتن، دور دوز قوی و مستحکم پدهای کوله و دستگیرهها، پدهای لونه زنبوری برای جلوگیری از تعریق، طراحی مناسب اسکلت کوله برای راحتی حمل، سیستم گردش هوای مناسب در پشت برای جلوگیری از تعریق، داشتن جای لپتاپ و ... |
امیدوارم این سفرنامه و عکسهای اون و توضیحات تکمیلی که پیرامون مسائل مختلف دادم به دردتون خورده باشه.
در زیر خلاصه هزینههای سفر به تفکیک طبقات اصلی اومده:
روز سفر | خوراکی | اقامت | رفتوآمد درونشهری | رفتوآمد برونشهری | بازدیدها و تفریحات | خریدهای شخصی و متفرقه |
---|---|---|---|---|---|---|
قبل از شروع سفر | 126.000 تومان |
| 8.000 تومان | 1.621.000 تومان |
| 572.000 تومان |
روز اول (دهلی – بنارس) | 207 |
| 50 |
|
| 130 |
روز دوم (بنارس) | 243 |
| 445 | 1350 |
| 220 |
روز سوم (بنارس) | 420 | 1200 | 80 |
|
|
|
روز چهارم (آگرا) | 395 | 450 | 90 |
| 1000 | 650 |
روز پنجم (فاتحپور و آگرا) | 280 | 450 | 160 | 1145 | 1060 | 25 |
روز ششم (آگرا – جایپور) | 415 |
| 330 |
| 175 | 25 |
روز هفتم (جایپور) | 195 | 875 | 225 |
| 600 | 50 |
روز هشتم (جایپور – دهلی) | 360 | 600 | 105 |
|
| 600 |
روز نهم (دهلی) | 55 | 950 | 140 |
|
| 1965 |
روز دهم (دهلی – تهران) | 460 |
| 125 + 25.000 تومان |
|
| 3150 |
جمع کل: 21450 روپیه (معادل 270 یورو) + 2.352.000 تومان
| 3030 روپیه + 126.000 تومان | 4525 روپیه | 1750 روپیه + 33.000 تومان | 2495 روپیه + 1.621.000 تومان | 2835 روپیه | 6815 روپیه + 572.000 تومان |
لیست مکانهای بازدید شده هم در جدول زیر خلاصه شده. علاوه بر این برخی جاذبههایی هم که دوست داشتم ببینم ولی به دلیل کمبود وقت موفق به دیدن اونها نشدم رو هم آوردم.
نام مکان بازدید شده | امتیاز Trip advisor | امتیاز Google | امتیاز من | هزینه بازدید | توضیحات |
---|---|---|---|---|---|
بنارس (4.3) | |||||
4.5 | 4.6 | 3.0 | رایگان | گات اصلی بنارس و محل برگزاری مراسم گانگا آرتی | |
4.5 | 4.5 | 5.0 | رایگان | محل سوزاندن و به آب سپردن مردگان | |
4.5 |
| 5.0 | رایگان | بنارس گاتهای بسیار که داستان و تاریخهای خاص خودشون داره. | |
5.0 |
| 4.0 | رایگان | مراسمی در حمد و سنای رودخانه گنگ | |
آگرا (3.3) | |||||
5.0 | 4.6 | 3.0 | 1000 | مقبره ممتاز محل (همسر شاهجهان) و به نوعی معروفترین بنای هند. بردن خوراکی به داخل ممنوع. جمعهها تعطیل است. | |
4.5 | 4.5 | 4.0 | 550 | قلعه آگرا. بردن غذا به داخل ممنوع است. | |
Fatehpur Sikri Complex |
| 4.4 | 3.0 | 510 | مجموعهای از بناهای مختلف که به عنوان یک کاخ ساخته شده است. 40 کیلومتر خارج از آگرا است. |
4.5 | 4.3 |
| 200 | مقبره میرزا غیاث بیگ (مشهور به اعتمادالدوله) وزیر و پدرزن ایرانی جهانگیر شاه | |
4.5 | 4.4 |
| ؟؟ | مقبره اکبر شاه | |
4.0 | 4.4 |
| رایگان | مسجد جامع آگرا | |
4.5 | 4.7 |
| رایگان | معبد سیکها | |
جایپور (4.5) | |||||
4.5 | 4.6 | 4.0 | 500 | کاخ امبر | |
4.5 |
| 4.0 | 30 | مقبره مهاراجهها و از جمله جای سینگ دوم | |
4.0 | 4.5 | 5.0 | 100 | قلعه بزرگ و بسیار زیبا | |
4.5 | 4.3 | 5.0 | رایگان | چاه پله. اجازه پایین رفتن از پلهها داده نمیشود. | |
4.0 | 4.3 | 5.0 | رایگان | معبد میمونها. چند معبد و مکان دیدنی در اطراف آن هست. | |
4.0 | 4.2 | 4.0 | رایگان | قصری در میان دریاچه. غیرقابل بازدید. | |
4.0 | 4.4 |
| ؟؟؟ | کاخ جایپور | |
4.0 | 4.4 |
| ؟؟؟ |
| |
4.0 | 4.3 |
| 200 | برجی قدیمی برای تماشای شهر از بالا | |
دهلی نو (2.8) | |||||
4.5 | 4.4 | 4.0 | رایگان | مکانی که گاندی ماههای آخر عمر خود را در آن زیست و در همانجا ترور شد. | |
4.5 | 4.5 | 3.0 | رایگان | پارکی زیبا در دهلی. دوشنبهها تعطیل است. | |
4.5 |
| 2.0 | رایگان | خیابانی در دهلی. | |
4.0 | 4.6 | 2.0 | رایگان | سازهای در دهلی به عنوان یادبود کشتهشدگان هندی در جنگها | |
Temple | 4.0 | 4.5 | 3.0 | رایگان |
|
4.5 | 4.3 |
| ؟؟ |
| |
4.5 | 4.6 |
| 300 | دوشنبهها تعطیل است. | |
4.5 | 4.5 |
| ؟؟ | مقبره همایون شاه | |
4.0 | 4.4 |
| ؟؟ | قلعهای در دهلی و پایتخت 200 ساله پادشاهان گورکانی بعد از آگرا و فاتحپور. این همان قلعهای است که نادرشاه تخت طاووس و همچنین الماسهای کوه نور و دریای نور را از غارت کرد. |
نکته بعدی در مورد بحث چنج کردن پول هست. زمانی که من به هند سفر کردم نرخ برابری یورو و روپیه در سایت www.xe.com معادل 80.6 بود. متوسط نرخی که من یورو چنج کردم 79 بود. به عبارتی اگر نرخ سایت xe رو در 0.98 ضرب کنید به نرخی میرسید که میتونین با اون دلار یا یورو رو به روپیه تبدیل کنید. این نرخ در فرودگاه کمتره و ضمنا مالیات هم بهش تعلق خواهد گرفت. من در بانک با نرخ بهتری چنج کردم. منتهی پیدا کردن بانکی که ارز چنج کنه سخته و علافی زیادی داره. در هند صرافیهایی وجود داره و میتونید اونجا هم با نرخ مناسب و البته بدون مالیات پول چنج کنید. اینجا جای چانه زدن دارین و میتونین نرخهای بهتری گیر بیارین.
توصیه دیگه در هند مواظبت از سلامت و بهداشتتون هست. کوچکترین بیاحتیاطی میتونه باعث بشه مریض بشین و سفرتون تبدیل به یک کابوس بشه. حتما مایع ضدعفونیکننده دست که نیازی به آب نداره با خودتون ببرین. حین عبور از خیابون خیلی مواظب باشین. هندیها رانندههای خوبی هستن و علیرغم اینهمه شلوغی من تصادف ندیدم. ولی عادت نداشتن ما به سمت و سوی رانندگی در هند (که بر خلاف ایران در سمت چپ هست) میتونه موقع رد شدن از خیابون خطرناک باشه.
اگر بهداشتتون رو مراقبت کنید و زیاد سختگیر نباشید، هند کشور خوبی برای مسافرته. زیباست. تاریخ خوبی داره و بناهای تاریخی اون دیدنی هست. به جز دهلی (و احتمالا کلکته، بمبئی و گوآ) به فکر تفریحات شبانه در هند نباشید. کلا در هند به فکر تفریحاتی از این دست نباشید. از طبیعت و تاریخ و معماری، و دیدن تفاوتها و شباهتهای فرهنگی لذت ببرید. هند شاید جایی برای خوشگذرانی نباشه. اما مطمئنا جای خوبی برای به چالش کشیدن خودتون هست.
در انتها از مدیریت و کارکنان و همه دستاندرکاران سایت لست سکند بابت فراهم کردن بستری برای به اشتراکگذاری خاطرات و تجربیات سفرهامون تشکر میکنم و امیدوارم شاهد موفقیت و پربارتر شدن بیش از پیش این سایت باشیم. همچنین از شما دوستان عزیز که سفرنامه من رو مطالعه کردید متشکرم. امیدوارم این سفرنامه و راهنمای سفر برای شما مفید فایده بوده باشه. اگر سوالی داشتید در قسمت نظرات بپرسید. سعی میکنم جوابگو باشم. و اگر نقد یا نظری دارید خوشحال خواهم شد بشنوم تا در سفرنامههای بعدی از اونها استفاده کنم. لطفا نظراتتون رو دریغ نکنید.
من گفتنیها رو گفتم و موند چند جمله در مورد «داستانِ ناکاملِ سفرِ کاملِ من !!!».
6- سفر کامل : سفر پنج است !
وقتی سفر میکنم و وقتی سفرم رو به پایان میرسونم و به نتایجی که اون سفر برای تکامل شخصیتم داشته فکر میکنم همیشه در تمنای یک «سفر کامل» هستم. فریدالدین عطار نیشابوری در تذکرهالاولیاء جملهای از ابوالحسن خرقانی نقل میکنه که از دید من مشخصات یک سفر کامله. ابوالحسن خرقانی این عارف بزرگ قرن 4 میفرماید: «سفر پنج است: اول به پاي، دوم به دل، سيوم به همت، چهارم به ديدار، پنجم در فناء نفس». به تفسیر من «پای» امکانات سفر هست. پول، زمان، مرخصی و توانایی جسمی و روحی مطابق با مقصد انتخابی. «دل» همون کشش و خواهشی هست که نسبت به سفر داریم. «همت» عزم و اراده برای روبرو شدن با سختیهای قبل و حین سفر هست و مرارتیهایی که باید کشید تا سفر رو به انجام برسونیم. سفر بدون سختی سفر نیست. «دیدار» نتیجه طی سه مرحله قبلی است و بازدیدی است که از مقصد داریم. تا اینجای کار رو همه میریم و دیدنیها رو میبینیم و لذت میبریم. ولی نکته کلیدی سفر که یک سفر رو کامل میکنه همون «فنای نفس» هست که نتیجه رسیدن به بینشی است که به ما کمک میکنه خودمون رو بیشتر و بهتر بشناسیم و با درک یگانگی همه انسانها در سراسر این کره خاکی از منیت و غرور و تکبر و تعصب رها بشیم و به یگانگی با هستی و خالق اون برسیم.
نمیدونم سفر کامل من کجا اتفاق میافته. شاید در یک سفر معنوی به حج یا شاید در قونیه و بارگاه حضرت مولانا. شاید در کنار ساحلی ماسهای در مالدیو یا بالی. شاید در کوهستانهای سر به فلک کشیده نپال و یا شاید در کنار دریاچهای زیبا در سوئیس. شاید بر فراز صخرهای بر بلندای آب-درهای ژرف در نروژ یا شاید در صحراهای لیبی و مراکش و یا در بیابانهای ایران. شاید هم در دل جنگلهای آمازون یا بر فراز خانهای درختی در لائوس. و چه کسی میدونه؟ شاید هم در همین خیابانهای تهران یا کوچه پسکوچههای زادگاهم مشهد. این مرحله پنجم سفر به شخصه برای من هنوز اتفاق نیفتاده و نمیدونم آیا روزی میتونم مرحله پنجم سفر رو هم کامل کنم یا نه؟ حتی نمیدونم آیا رسیدن به این مرحله پنجم یکباره و ناگهانی است یا سیری تکاملی و گام به گام داره؟ هر آنچه هست در این لحظه خودم رو از چنین مقامی بسیار بسیار دور میبینم. اما تمنای سفری کامل تا روز «سفر آخر» با من خواهد ماند. و چه کسی میدونه؟ شاید «سفر آخر» همون سفر کامل من باشه. شما در مورد سفر کاملتون چی فکر میکنید؟