00روز پنجم : استراحت و کوتا گردی
صبح امروز همسرم و پسرم ساعت 6 بیدار شدند و دو عدد دوچرخه از هتل کرایه کردند و در پیاده روی ساحلی کوتا دوچرخه سواری مفرحی را تجربه نمودند.
دوچرخه سواری تفریح مفرح در سواحل کوتا
من هم پس از بیدار شدن از خواب به سمت پیاده رو ساحلی کوتا رفتم، توریست های زیادی را دیدم که در حال دوچرخه سواری و استفاده از هوای صبحگاهی ساحلی بودند .کمی قدم زدم و به استقبال همسر و پسرم رفتم.
با آمدن آنها به رستوران هتل رفته و صبحانه روز سوم اقامت در هتل را خوردیم. پس از صرف صبحانه وسایل و لوازم شنا برداشتم و جهت استفاده از استخر بزرگ و زیبای هتل آماده شدم.
استخر بزرگ هتل
همسرم و پسرم هم برای گرفتن اسکیت بردی که دو شب پیش سفارش داده بودیم، به فروشگاه مربوطه رفتند. از ساعت 10 الی 16 به شنا واستراحت کنار استخر پرداختم .
با نزدیک شدن به بعدازظهر و کاهش دمای هوا ،جهت پیاده روی و بازدید از خیابانها و مراکز خرید آماده شدیم.
از هتل خارج و به سمت شرق خیابان کارتیکا حرکت کردیم. خیابان کارتیکا به موازات ساحل اقیانوس بوده و به همین دلیل هتلها و رستوران های زیادی در آن مشغول ارائه خدمات به توریست ها می باشند، همچنین پارک آبی معروف water bom در آن قراردارد. پس از 15 دقیقه پیاده روی به مرکز خرید LIPPO رسیدیم. این مرکز خرید نسبت به دیسکاوری کوچکتر ولی خوش ساخت و شیک تر بود . برنامه مسابقه موزیک و رقص توسط دانش آموزان در وسط مرکز خرید در حال برگزاری بود و چهره شاد آنان و شرکت در رقابت دوستانه برایم جذاب بود .(چقدر جای خالی این چنین برنامه هایی در کشور ما خالی است.) مدتی را به تماشای هنرنمایی نوجوانان پرداختیم و پس از خرید مختصری از فروشگاهها پوشاک، از مرکز خرید خارج شدیم . در جلوی درب مرکز خرید نیز یک گروه در حال اجرای مراسم رقص سنتی بالیایی و آتش بازی بودند . حال و هوای خیلی خوبی داشت و کلی انرژی مثبت گرفتیم .
در حال بازگشت به هتل، برای مدت خیلی کوتاهی بارش باران شروع شد ولی شدت بارش کم بود و قدم زدن در این باران را خیلی دوست داشتم ولی در نهایت همه خیس شدیم .
در ادامه پیاده روی به سمت غرب به انتهای خیابان کارتیکا رفتیم و سپس وارد خیابان RAYA LEGIAN شدیم . این خیابان هم شلوغ و علاوه بر وجود رستورانهای خوب، چندین کافه شبانه هم درآن قرارداشت. همین جوری که داشتم راه می رفتم ، چند مورد ذهنم را به خود مشغول کرده بود:
-توریستهای زیادی درمنطقه کوتا برای گذراندن تعطیلات به سر می برند ، چیزی که جلب نظر میکرد ساده سفر کردن اغلب آنان بود. (باید نگرشی نو در سفر ایجاد کنیم، سفری خوب و کم هزینه)
-مردمان محلی زیادی که اغلب تهیدست به نظر میرسند در گوشه و کنار خیابان به سر می برند ولی هیچ مزاحمتی برای توریستها ایجاد نمیکنند.
-علیرغم فقر زیاد مابین ساکنین جزیره و وجود کارتن خوابهای زیاد و لی هیچ متکدی را مشاهده نکردم.
-مردمان بالی با روی خندان از شما استقبال میکنند و در صورت درخواست راهنمایی و کمک بدون چشم داشتی به شما کمک خواهند نمود.
-افراد محلی در کوچه و خیابان و مراکز خرید با روشن کردن عود خوشبو و تقدیم گل به مقدسات خود ، ادای احترام می نمودند.
در همین افکار بودم که به هتل بازگشتیم . تعدادی کنسرو از ایران با خود آورده بودیم که قرار شد امشب را با آنان سپری کنیم .
بارش باران مجدد شروع شده بود و در رستوران بالیایی هتل برنامه موزیک زنده به همراه رقص محلی در حال برگزاری بود. کنجکاو شدم و از اتاق بیرون آمده و در زیر باران شدید به سمت رستوران ساحلی هتل رفتم .دو مرد در حال نواختن موسیقی محلی و دو خانم هم با لباس محلی در حال رقص بودند.
جالب اینکه بواسطه 24 ساعته بودن استفاده از استخر هتل، چند نفر هم در زیر باران شدید در استخر مشغول شنا بودند. قطرات باران درشت و نسبتا ولرم بود و برای مدتی بدون سرپناه زیر باران ماندم و از هوای بارانی لذت بردم .
روز ششم : کینتامانی جایی متفاوت از استوا
مطابق هماهنگی انجام شده صبح ساعت 9 کادک جلوی هتل منتظر ما بود . امروز قرار بود خانوده آقای ایزدی (خانوده ایی که در ابتدای سفر با آنها آشنا شده بودیم. ) در تور گردشگری امروز ما را همراهی می نمودند .
پس از صرف صبحانه، جلوی لابی سوار ماشین شده و راهی جاده های سرسبز مرکز جزیره شدیم.
جاده های بالی
یکی از تور های خیلی جذابی که طرفدار زیادی دارد ، سفر به کوه آتشفشان کینتامانی وکوه نوردی تا قله آن بود، مشاهده طلوع آفتاب از ارتفاع 1800 متر و بالاتر از ابرها، چشم انداز بی نظیری را رقم می زد .
البته با توجه به شرایط خودمان، این امکان برایم وجود نداشت که بتوانیم صبح به این منطقه برویم ، لذا صرفا به دیدن آنجا از نزدیک اکتفا کردیم. مسیر ما از کوتا به سمت ابود و سپس کینتامانی بود . با عبور از جاده های بسیار زیبا و کوهستانی پس از یک ساعت و نیم به منطقه کینتامانی رسیدیم.جهت ورود مبلغ 10000 روپیه پرداخت نمودیم.
کوه باتور
کادک ماشین را در پارکینگ پارک کرد و ما پس از پیاده شدن از ماشین به سمت تراس بزرگی رفته و از آنجا چشم انداز بسیار زیبایی از دریاچه و کوه باتور را نظاره گر شدیم. هوای منطقه 13 درجه بالای صفر بدون رطوبت ودرحالیکه هوای کوتا 30 درجه بالای صفر و بسیار شرجی بود.
روستهای اطراف کوه باتور
هوای بسیار مطبوع ، خنک و دل انگیز بود. از روی تراس به راحتی می شد کوه آتشفشان و دریاچه باتور را مشاهده کرد.
دامنه کوه و دریاچه باتور
آثار به جا مانده ناشی از فعالیت آتشفشان که موجب سوختگی مزارع و دشت های اطراف، کاملا مشهود بود. بخش وسیعی از دامنه سیاه و بخش پایینی آن کاملا سرسبز و اهالی در حال کشاورزی بودند .
دریاچه زیبای باتور واقع در دامنه کوه
نمایی دیگر از دریاچه باتور
پس از کلی عکاسی به سمت ماشین آمدیم.به کادک گفتیم که ما رو به سمت دریاچه ببرد، ولی ایشان امتناع کرده و گفتند جاده ای که به سمت دریاچه می رود مناسب نیست. ما هرچقدر اصرار کردیم ایشان نپذیرفت. البته ماشینهای خیلی زیادی درحال رفت و آمد به سمت دریاچه بودند ولی ایشان قبول نکرد و ما از دیدن دریاچه زیبا و معبد بسیار با شکوه باتور محروم شدیم . دوستمان هم گفت خیلی اصرار نکن بیا برگردیم و به جاهای دیگه بریم. با ناراحتی سوار ماشین شدیم و مسیر آمده را بازگشتیم .
معبد goa gajah & elephant temple
پس از نیم ساعت به معبد گوا گاجه رسیدیم . از ماشین پیاده شده و به سمت درب ورودی معبد راهی شدیم .محوطه بیرونی معبد پر از فروشگاههای صنایع دستی و چوبی بود.
بابت ورود به معبد جهت هر نفر 15000 روپیه پرداخت نمودیم و پس از گرفتن پارچه مخصوص (همانند معابد قبلی) وارد محوطه داخلی شدیم.
برکه زیبای داخل محوطه معبد
معبد goa gajah مکانی خاص و تاریخی در دامنه یک تپه بسیار زیبا قرار گرفته است که از درون آن رودخانه ای با عبور ازجنگل و لابلای صخره ها ، آبشاری کوچک و زیبا را بوجود آورده است.
آبشار کوچک دورن معبد
این معبد محل عبادت خدای شیوا(خدای طغیانگر ) می باشد. علاوه بر معبد اصلی ، معبد دیگری جهت پیروان آیین بودا در آنجا وجود داشت.
تابلوی راهنمای معبد بودا
مکان یکی از عبادتگاههای معبد
محوطه بسیار زیبای معبد فیلها
این معبد در قرن یازدهم به عنوان مکانی جهت عبادت ساخته شده است . فضای درونی شامل یک استخر کوچک و بزرگ ، غار ، محل های عبادت ، 74 مجسمه و حکاکی هایی که رو سنگها نگاشته شده و درخت کهنسال با ریشه هایی که از دل خاک بیرون آمده و جلوه خاصی را به پارک طبیعی معبد داده است .
درخت کهنسال معبد
محوطه پر از درختان کهنسال بود و خزه هایی که بر روی درختان و سنگ ها با رنگ سبز خود، چهره متفاوتی را به نمایش می گذاشت.
غار معبد فیلها
مسیر پیاده رو جهت بازدید از کل محوطه وجود داشت که با قدم زدن در آن می شد کل محوطه معبد را بازدید نمود .
مسیر گشت و گذار داخل معبد
محل های عبادت آیین هندو
معبد پیروان آیین بودا
مدت یکساعت به بازدید از چشم اندازهای زیبای محوطه معبد سپری کردیم و سپس از آن خارج شدیم .
جنگل میمونها(monkey forest)
مقصد بعدی ما بازدید از جنگل میمونها بود. پس از نیم ساعت به محل ورودی جنگل رسیدیم. جنگل میمونها دارای سه ورودی می باشد . با پرداخت مبلغ 40000 روپیه جهت هر نفر از ورودی دوم وارد محوطه جنگل شدیم .
تابلو مشخصات انواع میمونهای موجود در جنگل
رودخانه جاری از داخل جنگل
برای ورود به جنگل توصیه هایی از قبیل همراه نداشتن زیورآلات ، کیف دستی ، عینک شده بود. با توجه به قلمرو میمونها در جنگل ، آنان به صورت آزادانه در سراسر جنگل وجود دارند و با شیطنت های خود به دنبال دریافت موز و میوه های مختلف از بازدید کنندگان هستند.
مسیر پیاده روی داخل جنگل
جنگل میمونها ازچشم انداز و زیبایی خاصی برخوردار است ، وجود درختان سر به فلک کشیده داخل جنگل واقعا حیرت انگیز است. رودخانه ایی در قسمت پایین جنگل جاری است . درختان بلند و انبوه مرا به یاد فیلم های مستندی که از جنگهای آمازون دیده بودم می انداخت .
درختان سر به فلک کشیده مجاور رودخانه
در بخشی از جنگل معبدی وجود دارد که به معبد میمونها معروف است . پله های پیاده روی چوبی وجود دارد که توریستها می توانند با گذر ازآن و با کمک تابلو ها از نقاط مختلف جنگل دیدن نمایند.
معبد میمونها
تابلو راهنمای داخل جنگل
مسیر های مخصوص
داخل محوطه کارکنان زیادی وجود دارند که به راهنمایی و ارائه اطلاعات به توریستها مشغول بودند ، آنها اطلاعات خوبی از اهمیت تاریخی و فرهنگی این جنگل و آثار موجود در آن را ارائه می نمودند.
محبت مادرانه یک میمون
میمونها علیرغم وحشی بودن تحت مراقبت های پرورشی و سلامتی قرار دارند و هرکدام دارای شناسنامه می باشند.
میمونهای بازیگوش جنگل
برخی از توریستها با نشان دادن موز به میمونها ، آنها را به سمت خود کشیده ومیمونها بر بالای سر وی رفته آنگاه موز را گرفته و با مهارت پوستش را می کند و شروع به خوردن می نماید.جنگل گردی در حضور میمونها تجربه جالب و برایمان به یاد ماندنی شد .
نمایی دیگر از جنگل میمونها
پس از یک ساعت گشت و بازدید از جنگل میمون ها خارج شده و به سمت ماشین بازگشتیم . ساعت 16بعد از ظهر بود و من همچنان از کادک ناراحت، پیشنهاد دادم که ما را به معبد تانالوته ببرد، که با اخم کادک مواجه شدم(به دلیل مسافت زیاد و ترافیک مسیر) ولی اصرار کردم که هر طور شده ما را آنجا ببرد، ایشون هم بناچار قبول کرد.
دختر کوچک همسفرمان از صبح چیزی نخورده بود، لذا به دنبال رستوران kfc می گشتیم که کادک گفت تو ابود برگر کینگ ، کی اف سی و مک دونالد وجود ندارد. با توجه به اینکه بعد از ظهر روز یکشنبه بود، ابود خیلی شلوغ و پر ترافیک بود. پس از یک ساعت به منطقه tabanan رسیدیم و در رستوران kfc سفارش غذا دادیم. برایم جالب بود که در ساعت 17 بعد ازظهر این رستوران شلوغ بود و با اینکه منطقه توریستی نبود ولی پر از توریست بود.نیم ساعتی طول کشید تا سفارش غذای ما آماده شود.بدلیل اینکه به وقت غروب نزدیک می شدیم مجبور بودیم غذا را در داخل ماشین بخوریم تا سریعتر به مقصد برسیم .لذا پس از دریافت غذا سریع سوار ماشین شده و به سمت مقصد بعدی حرکت نمودیم.
معبد تانالوته TANALOTE TEMPLE
پس از 15 دقیقه راس ساعت 17:45به پارکینگ معبد رسیدیم . از ماشین پیاده شدیم و با راهنمایی کادک به سمت ورودی محوطه معبد رفتیم. ورودیه جهت هر نفر 40000 روپیه بود.با پرداخت مبلغ فوق وارد محوطه شدیم .
با توجه به شهرت جهانی این معبد و همچنین زمان نزدیکی غروب آفتاب ، محوطه بسیار شلوغ و پر ازدحام بود. حد فاصله ورودی محوطه تا درب اصلی معبد بایستی کلی راه می رفتیم و در این گذر از مقابل انواع رستورانها و فروشگاههای صنایع دستی عبور نمودیم تا به درب ورودی اصلی معبد رسیدیم. هوا داشت تاریک می شد و من استرس از دست دادن غروب رو داشتم. با سرعت زیاد از ورودی اصلی معبد وارد شدم .در این هنگام ساحلی بی نظیر، که معبدی زیبا و شگفت انگیز در دماغه آن قرار داشت در مقابل دیدگانم ظاهر شد.
معبد تانالوته یکی از مهمترین و بارزترین معابد بالی می باشد
محل قرارگیری این معبد در دماغه اقیانوس ، جایی که امواج سهمگین پس از برخورد با صخره ها ، چشم انداز منحصر بفردی را رقم می زند.
درباره معبد :
معبد تانالوت (معرف به معبد لوت) یکی از اصلی ترین جاذبه های گردشگری جزیره بالی محسوب می شود ، برای دریای زیبا و غروب خورشید در پس زمینه منحصر به فردش، شهرت جهانی دارد. معبد باستانی هندو در بالای صخره و درمیان امواج طغیانگر، خود را به رخ بازدید کنندگانش می کشاند .
افسانه تانالوت:
دنگ هیانگ ، یک کاهن اعظم از پادشاهی ماجاپاهیت ، در شرق جاوا از سال 1489 جهت گسترش آیین هندو به بالی سفر می نماید . وی پس از ورود به این جزیره زیبا ، به افتخار خدای دریا (بارونا) معبد لوت را بنا نمود و سپس به ترویج آموزه های دینی برای روستاییان پرداخت .
پس از گذشت قرنها ، با برخورد موجهای بزرگ به صخره ها ، سنگهای معبد رو برو فرسایش می رفت که تهدیدی برای معبد بود . در سال 1980 مقامات کشور اندونزی با همکاری کشور ژاپن تلاش های زیادی برای مرمت و نگهداری این معبد و سایر امکان تاریخی و مذهبی بالی نمودند .تا کنون یک سوم از معبد با سنگهای مصنوعی بازسازی شده است .
معابد کوچک دیگری اطراف تانالوته وجود دارد که میزبان جلسات دعا و نماز برای جنبه های مختلف زندگی و کشاورزی روستاییان جهت برداشت برنج می باشد. پنج روز قبل از روز مقدس کونینگن (تاریخ سالگرد معبد)حج موروثی که یکی از رژه های جشن بالی است، برگزار می شود.جهت ورود به محوطه معبد بایستی با احترام و لباس مناسب وارد شد .
توجه :امواج بزرگ نزدیک صخره ها ، خطر آفرین است لذا بایستی در هنگام بازدید، به علائم هشدار دقت کرد.
درزمان بالا آمدن آب اقیانوس ساختمان معبد همانند یک جزیره از ساحل در میان امواج دریا قرار میگیرد
هنگام غروب توریستهای بیشماری جهت مشاهده چشم انداز بی نظیر غروب و رقص آتش و اعمال مراسم های عبادت که توسط افراد محلی برگزار می شود به این منطقه می آیند.
معبد در دماغه اقیانوس ساخته شده است و به واسطه پیشروی آب و فرسایش صخره ها، در طی روز با بالا آمدن آب اقیانوس، دسترسی به معبد امکانپذیر نمی باشد و فقط بعد از ظهر و هنگام غروب می شود به آن نزدیک شد.
رنگ آمیزی طبیعی آسمان هنگام غروب
عکسهای زیبایی از تانالوته و اطرافش گرفتم و از زیبایی های خدادادی منطقه لذت بردیم . پس از تاریکی کامل هوا به سمت پارکینگ بازگشته و پس از سوار شدن به ماشین راهی هتل شدیم. در راه بازگشت مطابق معمول ترافیک سنگین بود و با معطلی دو ساعته به هتل رسیدیم. روز خیلی خوبی را سپری کردیم . برای شام به رستوران پیتزا هات، واقع در جلوی مرکز خرید دیسکاوری، سفارش پیتزا و سوپ دادیم. پسرم نوعی پیتزا که با خمیر مشکی و فیبردار تهیه شده بود را سفارش داد که خیلی خوشمزه و متفاوت بود . پس از صرف غذا و در هنگامیکه بارش نم نم باران شروع شده بود به سمت هتل آمدیم .با توجه به اینکه روز بعد بایستی صبح ساعت 6 بیدار می شدیم لذا ترجیح دادیم که زودتر استراحت کنیم .
روز هفتم :جزیره نوسا پنیدا و سواحل شگفت انگیزش
برنامه گشت امروز که آخرین گشت روزانه ما در بالی بود، سفر یکروزه به جزیره نوسا پنیدا اختصاص داشت .
صبح ساعت 6 از خواب بیدار شدیم . خوشبختانه سرو صبحانه هتل از ساعت 6 برقرار بود، وسایل سفر یکروزه رو جمع و جور کردیم و پس از صرف صبحانه، ساعت 6:30 با خوردرویی که جهت ترانسفر جلوی هتل منتظر مان بود، راهی اسکله قایق های تندرو جزایر سه گانه جنوب بالی شدیم . هزینه تور یکروزه جهت سه نفر یک میلیون و هشتصدوپنجاه هزار روپیه شد (معادل 135 دلار)
در ساعات صبح خبری از ترافیک خیابان ها نبود وما کمتر از نیم ساعت به اسکله رسیدیم . چندین دفتر فروش بلیط به جزایر وجود داشت که هرکدام بلیط قایقهای خود را می فرختند. توریستهای زیادی در صف خرید بلیط ایستاده بودند. بلیط یکسره جهت هر نفر 200000 روپیه بود . راننده ماشین، ما را به شخصی معرفی کرد و آن شخص ما را به سمت یکی از دفاتر راهنمایی نمود و سپس بلیط قایق تندور برایمان صادر شد . در هر ساعت یک قایق به سمت جزیره نوسا پنیدا حرکت می نمود .
سه جزیره با فاصله کم از هم قرار دارند که نام های آنان شامل : جزیره نوسا پنیدا (از همه بزرگتر)- نوسا لمبونگان- نوسا سنینگان(از همه کوچکتر).
مسافران جزیره نوسا لمبونگان از همه بیشتر بود و هر نیم ساعت یک قایق حرکت میکرد . ساعت حرکت ما 8:30 دقیقه بود. قبل از حرکت به ما گفتند ، شخصی به نام پوتو در جزیره به دنبال شما خواهد آمد.
اسکله ایی جهت پهلو گیری قایقها در ساحل وجود نداشت و ما برای سوار شدن بایستی وارد آب می شدیم . البته چون من نسبت به این موضوع آگاهی داشتم از قبل همگی دمپایی پوشیده بودیم . پس از اینکه مسافران تکمیل شدند قایق 4 موتوره با سرعت به سمت جزیره حرکت نمود.
45 دقیقه بعد به ساحل جزیره رسیدیم . پس از پیاده شدن آقای پوتو به استقبالمان آمد .ایشان با خوش آمد گویی و روی خندان ما را به سمت خودروی خود راهنمایی نمود. اسکله جزیره خیلی سنتی و اصلا تمیز نبود .پس از سوار شدن، نقشه جزیره را به ما نشان داد و مکانهایی که قرار بود بازید کنیم را بر روی آن مشخص نمود.
پوتو بسیار مودب و مهربان بود. اوپس از توضیحات کافی به سمت اولین مقصد حرکت نمود.
Angel billabong beach
سواحل صخره ایی
اولین مقصد ما انجل بیلابونگ بیچ بود. جاده بسیار باریک و دارای پستی و بلندی های زیاد بود.در طی مسیر از روستا هایی گذر کردیم که اغلب مردمان به کشاورزی و دامداری مشغول بودند.( در این لحظه به یاد روستاییان عزیز و زحمت کش کشور خودمان افتادم ).آنان با دیدن ما دست تکان داده و به علامت احترام سلام می نمودند و تبسمی بر لبانشان جاری می شد . پس از نیم ساعت به مقصد رسیدیم. پس از پیاده شدن از ماشین به همراه پوتو به سمت سواحل صخره ایی زیبا رفتیم. ایشان توضیحاتی در خصوص این سواحل ارائه نموند و سپس به جایی خیلی خاص و استثنائی رسیدیم .
رنگ آبی و زیبای اقیانوس چشم نوازی می کرد
ما بین دو صخره بزرگ، فضایی به مانند استخر به صورت طبیعی درست شده بود که آب دریا از طریق امواج بلند اقیانوس وارد این استخر طبیعی و زیبا می شود. زیبایی و طبیعی بودن استخر وصف ناپذیر است.
استخر طبیعی صخره ایی
تعدای از توریستها درحالی که شنا می کردن، از وجود همچین جایی لذت می برند. البته جهت ورود به آبگیر بایستی ازمسیری سخت و صخره ایی به سمت پایین می رفتیم . پوتو با یک دست دوربین و دستی دیگر موبایمان را گرفت که از ما عکس بیاندازد. صخره ها تیز و برنده بودند و کوچکترین بی احتیاطی باعث زخمی شدن پا ها می شد . با احتیاط زیاد در حال پایین رفتن بودم در یک آن قدم بلندی برداشتم که قدم برداشتن همانا و پاره شدن بخشی از شلوارکم همانا.
با اینکه شرایط کمی سخت شده بود ولی به هر طریقی بود به سمت پایین و تا آبگیر خودمان را رساندیم .. چقدر زیبا و خاص بود . بچه ای کوچک با لوازم شنا در حال شنا کردن بود و توریسهای دیگر هم در حال عکاسی بودند. عکسهای زیادی گرفتیم .( تعداد خیلی محدودی از عکسها با اعمال تغییرات جزیی قابل انتشار می باشند .)
برای رفتن به قسمت پایین حتما باید از کفشهای مخصوص ساحل و یا دمپائی استفاده نمود . شنا کردن در استخر طبیعی و دیدن مناظر زیبای اقیانوس از میان صخره ها بسیار شگفت انگیز بود .
پس از یک ساعت گشت و عکاسی سوار خوردو شدیم و به سمت مقصد بعدی حرکت نمودیم .با توجه به اتفاقی که برای شلوارک افتاده بود مجبور شدم با مایو پادار که جهت شنا آورده بودم عوض کنم .
BROKEN BEACH
broken beach
پس از یک ربع به دومین توقفگاه جزیره رسیدیم . ظاهرا زیبایی این جزیره تمام نشدنی است. اطراف جاده باریک و خاکی که به سمت ساحل شکسته یا BROKEN BEACH می رفت مملو از درختان استوایی و نارگیل بود .
از خودرو پیاده شده و ازراه باریک وخاکی در لبه صخره ها به صورت پیاده به سمت ساحل شکسته حرکت کردیم . توریستهای زیادی در آنجا حضور داشتند. به محض رسیدن به محل با منظره بسیار عجیب و خارق العاده ایی مواجه شدیم .
پل طبیعی و زیبا که حاصل برخورد امواج با صخره ها می باشد
جایی که دور تا دور آن صخره که آب دریا از طریق یک دروازه طبیعی نسبتا بزرگ که به صورت پل درآمده به داخل یک آبگیربزرگ وارد می شود. آب بقدری زلال و شفاف بود که از آن ارتفاع بالا به راحتی آبگیر را می شد ملاحضه نمود. همه توریستها از دیدن اینهمه طبیعت زیبا و خالقانه در شگفت بودند .
عکسهای زیادی از زوایای مختلف انداختم و با توجه به گرما و رطوبت بالای هوا بسیار تشنه شده بودیم که خوشبختانه بوفه ایی در آنجا بود آب معدنی و آب میوه خریداری نمودیم و پس از کمی استراحت در سایه درختان به سمت ماشین حرکت نمودیم و راهی مقصد سوم شدیم .
KELLING KELLING BEACH
بی نظیر ترین صحنه ایی که شاید دیده باشم
از broken beach تا kelling kelling beach مسافت زیادی بود و چیزی در حدود یکساعت در راه بودیم . پوتو اصرار کرد که نهار بخوریم که با توجه به اینکه صبحانه را کامل خورده بودیم تمایلی نداشتیم . جاده های جزیره بسیار بد و در برخی مناطق خاکی و باریک بود ولی بسیار زیبا بود.
بالاخره پس از کلی راه به خاص ترین مکان جزیره رسیدیم. پس از پیاده شدن از ماشین به سمت صخره هایی که ارتفاع زیاد داشت رفتیم . به جرات می توانم بگویم که یکی از آروز های زندگیم برآورده شده بود . صخره بسیار زیبایی که در ساحل آن، آب های فیروزه ایی اقیانوس هند، دل هر بیننده را می ربود.
ساحل فیروزه ایی
تعداد کمی از توریستها از مسیر سخت و مرتفع به سمت پایین صخره می رفتند تا در آبهای فیروزه ایی شنا کنند. پسرم اصرار داشت که به سمت پایین برویم و در آنجا کمی شنا کنیم، که پوتو گفت مسیر رفت و برگشت به پایین خیلی سخته و زمانی زیادی می بردو احتمال دارد به مقصد بعدی با تاخیر برسیم و با توجه به محدودیت زمانی تردد قایقها (حداکثر ساعت 17)موقع برگشت به مشکل بخوریم .
صحنه زیبای برخورد امواج با صخره
هرچند توصیه پوتو را انجام دادم ولی بعد ها پشیمان شدم از نرفتنم .
صخره زیبای کلینگ کلینگ
ساحل کلینگ کلینگ دو سوی کاملا متفاوت داشت . از یکطرف ساحل وسیع با صخره های زیبا و از سوی دیگر صخره زیبا وسیع و مرتفع که به صورت عمودی به سمت دریا پیشروی داشته است .در هر دو سوی ساحل شروع به قدم زدن نمودم.
بخش دیگر از ساحل کلینگ کلینگ
بیش از یکساعت به عکاسی و گشت و گذار پرداختیم. پس از کمی استراحت در زیر سایه یک آلاچیق و خوردن دو عدد آب نارگیل طبیعی به سمت خودرو رفته و راهی آخرین نقطه از جزیره شدیم.(سعی کردم جهت معرفی زیبایی این ساحل بیشتر از عکسها استفاده کنم )
صخره کوچک پشت صخره اصلی
پس از سوار شدن به ماشین یادم افتاد که پول نارگیل های آبدار را که خورده بودیم را حساب نکرده بودم . که با پوتو مطرح کردم و قرار شد که مبلغ را به پوتو پرداخت کنم و ایشان هم روز های بعد به صاحب آلاچیق پرداخت نمایند .
نارگیل آبدار
CRYSTAL BAY BEACH
ساحل کریستال
در مسیر با خوردن کمی بیسکویت و چای که همراه خود آورده بودم تا حدودی رفع گرسنگی کردیم .پس از یک ساعت به ساحل زیبا که مخصوص شنا و اسنورکلینگ بود رسیدیم .وارد ساحل شدیم و یکی از سایبان ها را به همراه تشک و یک جلیقه نجات جهت همسرم کرایه کردم .
ساحل با شن های طلایی
ساحل آرام با امواج کوتاه و بلند بود . گرمای هوا ساعت 14 ظهر، بهترین زمان برای شنا و آب بازی بود . آب زلال دریا، نوید یک شنای خوب در اقیانوس را میداد .
جزیره کوچک در مجاورت ساحل کریستال بای
در کنار ساحل و به موازات صخره ها رود خانه کوچکی جاری بود که وارد دریا می شد . آب دریا ولرم و مناسب آب بازی و شنا بود، ما یک ساعتی را به شنا و آب بازی پرداختیم .
تصاویری از ساحل کریستال بای
آخرین نقطه از جزیره هم زیبا و شگفت انگیز بود. دیدن ساحل کریستالی و زیبا و جنگل های انبوه و درختان سربه فلک کشیده نارگیل ، تصاویری را خلق میکرد که بنده فقط در کارت پستال ها و تصاویر تلویزیونی دیده بودم .
تصاویری از جنگل های اطراف ساحل کریستال
وقت خداحافظی با ساحل داشت فرا می رسید و بایستی به اسکله بر می گشتیم .سوار خودرو شده و به اسکله قایقها رسیدیم . ساعت 15:30 و یک ساعت و نیم تا زمان حرکت قایق مانده بود . در این لحظه از اینکه جهت شنا در ساحل فیروزه ای کلینگ کلینگ نرفته بودم پشیمان بودم و دائم به خودم نهیب می زدم . حتی پسرم خیلی اصرار کرد ولی فکر کردم در ادامه وقت کم بیاریم . حالا باید یک ساعت و نیم در ساحل نه چندان مناسب منتظر قایق می ماندیم .
قایق با 15 دقیقه تاخیر آمد و مصیبت سوار شدن به قایق شروع شد . بدلیل عدم وجود اسکله مناسب جهت استقرار قایقها در زمان جزر (پایین رفتن آب دریا) مسافرین با قایقی کوچک به سمت قایق اصلی که در نقطه عمیق تر قرار دارد، ترانسفر می شوند و به دلیل کوچک بودن قایق فوق، چندین بار این رفت و برگشت انجام می شود تا کلیه مسافرین را سوار قایق اصلی کنند . این جابجایی حدود یک ساعت طول کشید. هنگام غروب به ساحل رسیدیم و با همان راننده ایی که صبح به سمت اسکله ترانسفر شده بودیم ، به هتل بازگشتیم. راننده پیشنهاد داد با توجه به ترافیک زیاد در صورت تقبل پرداخت عوارض، از آزاد راه احداث شده بر روی دریا برویم که من استقبال کردم. خیلی تمایل داشتم که این آزاد راه دریایی را ببینم . آزاد راه، مناطق جنوب ، جنوب غربی را به شهر دنسپار و کوتا متصل می نمودرانندگان جهت استفاده از این آزاد راه بایستی مبلغ 11 هزار روپیه پرداخت می نمودند که اغلب راننده ها به همین دلیل تمایلی به استفاده از آن را نداشتند و ترافیک سنگین را به استفاده از آزاد راه ترجیح می دهند.ساعت 8 به هتل رسیدیم .
روزی پر از دیدن مناظر خارق العاده را پشت سر گذاشتیم وبا اینکه خسته بودم، ولی انرژی زیادی داشتم . برای شام به درخواست پسرم مجدد به پیتزا هات رفتیم و برای پسرم و خودم پیتزا با نان سیاه فیبر دار و برای همسرم هم خوراک مرغ به همراه سوپ سفارش دادیم . پیتزا سفارش شده خیلی خوشمزه وبا کیفیت بود .
پیتزا با خمیر مشکی فیبردار
خوراک مرغ با برنج محلی
پس از صرف غذا کمی قدم زدیم وهمسرم به هتل رفته و من جهت رفع خستگی به یکی از سالن های ماساژ رفتم.
روز هشتم : ساحل بزرگ کوتا
برای امروز برنامه خاصی نداشتیم ، لذا تصمیم گرفتیم که کمی در ساحل بزرگ کوتا قدم بزنیم . از آنجائیکه بخش غربی هتل به سمت اقیانوس بود ، از درب غربی هتل خارج شدیم و در امتداد ساحل شروع به قدم زدن نمودیم . دیدن پهنه بیکران اقیانوس و قدم زدن در کنار آن می تواند برای هرکس خاطره انگیز باشد .
پس از 20 دقیقه پیاده روی به محل آموزش موج سواری رسیدیم . افرادی در کنار ساحل بودند که علاوه بر اجاره تجهیزات موج سواری، مهارت های لازم جهت موج سواری را نیز آموزش میدادند . تعداد کمی در حال موج سواری بودند. به دلیل آرام بودن دریا شرایط چندان مساعد موج سواری نبود. قدم زنان به مرکز خرید beach walk رسیدیم. هوا بسیار گرم و شرجی بود. از یکی از فروشگاهها، وارد مرکز خرید شدیم داخل مرکز خرید هوا کمی خنک بود. قصد خرید نداشتیم لذا پس از کمی قدم زدن و بازدید از فروشگاهها، از مرکز خرید بیرون آمده و راهی کوچه پس کوچه ها و بازار های محلی منطقه کوتا شدیم.
مرکز خرید beach walk
عموم مردم بالی قشر کم درآمد هستند و این را به راحتی با پرسه زدن در محله های آن می توان مشاهده نمود. با وجود فقر ولی من کسی رو ندیدم که دست گدایی به سمت ما دراز کند . فارغ از سن و جنسیت افراد زیادی جهت کسب درآمد اقدام به دستفروشی می نمایند. اغلب آنان صنایع دستی و محلی بالی را که مورد توجه توریست ها هست را عرضه می کنند. از دستفروشی که دو بچه کوچک همراه داشت خرید مختصری انجام دادیم و پس از خوردن یک بستنی در هوای گرم به هتل بازگشتیم. پس از مراجعه به هتل سریع لوازم شنا برداشته و به استخر خیلی خوب هتل رفتم. از ساعت 13 الی 18 در کنار استخر به استراحت و شنا پرداختم.
تصاویری از استخر و محوطه هتل
هتل دیسکاوری
هنگام غروب به کنار ساحل رفته و با همسرم آخرین غروب خورشید را در سواحل بالی نظاره گر بودیم .لحظاتی که شاید به سختی بار دیگر تکرار شود. با اینکه از لحظه طلوع و غروب خورشید از مناطق مختلف عکسهای زیادی دارم ولی مشاهده این صحنه همیشه برایم جذاب و تازه گی دارد.
غروبی زیبا در اقیانوسی آرام
پس از غروب در محوطه هتل همسفرمان هم به ما اضافه شد و پیشنهاد استفاده از شام هتل را داد . راستش رو بخواهید، خیلی تمایل داشتم و به گرمی از این پیشنهاد استقبال کردم .
هتل برای شام هر شب برنامه خاصی داشت وبرنامه شام هتل برای امشب BBQ NIGHT بود .( اسمش آدم راگرسنه می کند چه بسا من که نهار هم نخورده بودم رو دیگه نگو.)
هزینه غذا برای هر نفر 275000 روپیه بود که 22 درصد مالیات هم به آن اضافه می شد . همزمان با تاریکی هوا وارد رستوران اصلی هتل شدیم . در کنار رستوران چند آشپز در حال کباب نمودن انواع گوشت بودند . تنوع از گوشتهای باربیکیو شده در سلف سرویس داخل رستوران قرار داشت . چند نوع ماهی ، گوشت گوساله ، دنده گوسفندی، میگو ، دنده خوک، بال ، کتف و ران مرغ .
بخش سالاد هم مملو از انواع سالاد های مختلف بود ولی نوشیدنی به صورت جداگانه سرو میشد و مشمول قیمت غذا نمی شد. همچنان که داشتیم انواع غذاها را امتحان می کردیم گروه سرگرمی هتل وارد رستوران شد و شروع به اجرای رقصهای سنتی و بالیایی نمودند . چقدر از پیشنهاد دوستمان برای برنامه شام امشب خوشحال شدم . کیفیت و طعم غذاها بسیار عالی و لذیذ بود .
در انتهای برنامه نمایشی، از میهمانان هم درخواست شد که هنرمندان را همراهی نمایند. شب بسیار خوبی بود . پس از اتمام برنامه با پسرم جهت آخرین ماساژ به یکی از مراکز مراجعه نمودم .
روز نهم: بالی دلم همیشه برایت تنگ میشود
امروز روز آخر بود و بایستی اتاق را تا ساعت 12 ظهر تحویل می دادیم . پس از صبحانه، به مرکز خرید دیسکاوری جهت خرید یادگاری و صنایع دستی رفتیم . پس از کمی جستجو یک نقاشی با تصویر یک معبد کنار دریا که بر روی پارچه طراحی شده بود را انتخاب و خریداری نمودیم . سریع به هتل بازگشتیم ، وسایل را جمع جور کرده و اتاق را تحویل دادیم .
تقدیرنامه های هتل
زمان ترانسفر به فرودگاه ساعت 16 بود ، لذا من وسایل شنا را جداگانه برداشتم و جهت استفاده از آخرین لحظات به استخر رفتم . پس از کمی شنا بر روی تخت های کنار استخر دراز کشیده و غرق در تفکرات و خاطرات خود طی هشت روز اقامت در بهشت خدایان بودم .
عمر ما کوتاه ، امکانات ما کم، ولی زیبایی های جهان تمامی ندارد و بالی نقطه کوچکی در برابر تمام زیبایی هاست.
وقت رفتن و خداحافظی فرا رسید. هشت روز زندگی توریستی در این جزیره برای من و خانوده ام سرشار از تجربه بود ودر زمان باقی مانده مروری کوتاه بر مشاهداتم داشتم.
1-سبک زندگی مردم در کوتا و ابود و نوسا دوا باهم متفاوت است .مردم ابود خیلی محلی و سنتی تر زندگی میکنند
2-بالی در نیمکره جنوبی و کمی پایین تراز خط استوا قرار دارد و آب هوایی کاملا استوایی دارد.
3-جنگلهای انبوه بالی جزو میراث و منابع طبیعی بسیار مهم جزیره است و اهتمام مردم به حفظ و نگهداری و توسعه آن قابل تقدیر است .(قابل توجه مخربین محیط زیست کشور مان )
4-برخی از سواحل بالی کثیف و غیر قابل استفاده می باشند . دلیل این کثیفی باران های سیل آسایی است که چوب ، شاخ و برگ درختان را با خود به دریا وارد می کند و از طریق امواج به ساحل منتقل میگردد .
5-تجربه دمای هوای 13 درجه در ظهر و آنهم بر روی خط استوا در منطقه کینتامانی و کوه باتور برایم شگفت انگیز بود .
6-مشاهده مراسم آیین های هندو و اهتمام ورزیدن به اعتقاداتشان در قرن 21به من ثابت کرد که تهاجم فرهنگی ساخت و پرداخته ذهن است و نمی تواند مانع از بین رفتن اعتقادات گردد . بلکه دل بستن به تجملات زندگی شهری بین ما و اعتقاداتمان فاصله می اندازد.(منظور از اعتقادات ، صرفا دین نیست )
7-در جزیره بالی هندوها در کنار بودایی ها و مسلمانان و سایر ادیان، زندگی آرام و مسالمت آمیزی را دارند و اجازه نمیدهند که اعتقادات مذهبی شان اختلافی بین آنان ایجاد نماید .
8-مردم بالی ، انسانهای مهربان و دوست داشتنی هستند و همواره از شما با لبخند استقبال می کنند .(چیزی که ما کمتر در کشورمان شاهدش هستیم )
9-بالی سرزمین خدایان است .میراث بجا مانده از گذشته معابدی است که هرکدام بخشی از تاریخ بالی را رقم زده اند.
10-بالی بسیار زیباافسونگر است و هرکس با هر نوع سلیقه ایی را راضی می نماید .
و ..........
بالاخره راس ساعت 16 به سمت فرودگاه بزرگ دنسپار راهی شدیم و پس از 15 دقیقه رسیدیم .گیت پرواز قطر باز و در حال پذیرش مسافر بود . پس از دریافت کارت پرواز به سمت گیت پاسپورت و بازرسی رفتیم .
سالن ترانزیت فرودگاه دنسپار
با توجه به فرصت باقی مانده تا پرواز گشتی درسالن زیبای فرودگاه زدیم . و پس از مدتی به گیت خروجی پرواز قطری رسیدیم .
نمایی از محوطه پروازی فرودگاه دسپار
برعکس روز قبل که شاهد غروب از اقیانوس بودیم ، امروز غروب را بایستی از سالن فرودگاه نظارگر می شدیم و همچنان زیبا بود. راس ساعت 18:45 در های بوئینگ 777 قطری باز شد و همگی بر روی صندلی های مشخص شده نشستیم . هواپیما پس از 10 ساعت پرواز، به آرامی هرچه تمامتر در فرودگاه دوحه به زمین نشست . با توجه به زمان اندک مابین دو پرواز ، یکی از کارکنان قطری جلوی درسالن با گفتن کلمه تهران ، مسافرین را جدا کرده و درخواست نمود که خیلی سریع و پشت سر ایشان حرکت نماییم.
پرواز برگشت نیز بوئینگ 777 بود صندلی های زیادی خالی بود. تاخیر 20 دقیقه ایی پیش آمد و آنهم به دلیل نیامدن یکی از مسافرین بود ،لذا مسئولین بار، مجبور شدند که چمدان ایشان را از قسمت بار خارج نمایند و بلافاصله هواپیما شروع به پرواز نمود. پروازبا عبور از آسمان خلیج همیشه فارس وارد ایران عزیز شد .با توجه به تاخیر بوجود آمده ولی به موقع در فرودگاه امام خمینی به زمین نشست .
در پایان به برخی از نقاط توریستی که بنده نتوانستم در بالی آنها را تجربه کنم، اشاره میکنم :
- تور دوچرخه سواری در مزارع برنج (علیرغم تاکید یکی از دوستان عزیزم نتوانستم برم)
- تور رافتینگ در رودخانه های بالی بی شک یکی از تفریحات هیجان انگیز است .
- پارک آبی واتر بوم ، با توجه به عدم علاقمندی به پارک آبی تمایلی به استفاده از آن نداشتم ، ولی پارک آبی واتر بوم طرفداران زیادی داردو بسیار جذاب است
- سافاری ورد و نایت سافاری از دیگر جاذبه های بالی است که دیدن آن بسیار پیشنهاد می شود .
- معابدی که متاسفانه من نتوانستم بروم و واقعا تاسف خوردم از ندیدن آنها عبارتند که عبارتند از:
- BESAKIH TEMPLE
ULAN DANU BERATAN TEMPLE
GANUNG KAWI TEMPLE
BATUR TEMPLE
LEMPUYANG TEMPLE
6- بالی آبشار های زیبای دیگری دارد که دسترسی به بعضی از آنها کمی سخت است نام برخی از آبشار های معرف به شرح ذیل است :
ALING ALING WATERFALL
DUSAN KUNING
BANYUMALA
منطقه ابود زیباییهای بی انتهایی دارد که لازمه آن اقامت طولانی مدت در آنجاست
پیشنهاد میگردد جهت سفر به بالی، اقامت به صورت ترکیبی در منطقه ابود و یکی از سواحل کوتا و یا نوسادوا را انتخاب گردد، تا به راحتی بتوان از زیبایی های هر دو منطقه ساحلی و جنگلی استفاده کرد.(بسیاری از مناطق خاص و زیبای بالی در ابود قرار دارد)
درپایان از همسرمهربان و پسر عزیزم کمال تشکر و قدردانی دارم که تنها با وجود آنها سفر ها معنا می بخشد .
از مدیریت و مجموعه لست سکند نیز بخاطر فراهم نمودن امکان سفر و همچنین از مدیریت آژانس گلفام سفر که شرایط خوبی برای این سفر فراهم نمودند کمال تشکر و قدردانی را دارم .
زمانیکه این سفر نامه را نگارش می کنم ،متاسفانه به دلیل مشکلات ناشی از بالا رفتن نرخ ارز(هر دلار 15000 تومان ) هزینه های سفر از قبیل نرخ های پرواز و هتل بسیار بالا رفته و قطعا سفر رفتن بسیار سخت و دشوار خواهد بود، لذا برای بسیاری انجام سفر و کسب تجربه عملا با محدویت هایی همراه خواهد بود .
امیدوارم مشکلات به زودی رفع گردد تا جوانان و هموطنان جهانگرد به راحتی بتوانند همانند گذشته به آرزوها و آمال خود دست یابند ، همچنین صنعت گردشگری و توریستی دوباره به روز های اوج بازگردد .(آمین)
در پایان نیز اشاره ایی به هزینه های این سفر می نمایم :
هزینه خرید خوراکی و غذا | 318.63 دلار |
هزینه های کرایه ماشین و ورودیه ها و تفریحات | 499.33 دلار |
هزینه های حرید | 366.44 دلار |
جمع کل | 1184.40 دلار |
در مجموع با توجه به صرفه جویی در هزینه ها توانستیم با کمترین مبلغ بیشترین عایدی را از سفر به بالی داشته باشیم .
سفر ما از هتل اسپیناس پلاس شروع در بالی به اوج خود رسید و در فرودگاه امام خمینی تهران پایان یافت . از این به بعد بایستی به عکسها و خاطرات آن فکر کرد .
یاشاید هم به مالدیو خدا رو چه دیدید...........