تصویر1. ابهت دره هایقر
درۀ هایقر عمیق ترین درۀ ایران و یکی از زیباترین آنها هم هست. این دره در جنوب فیروزآباد در استان فارس قرار گرفته است و برای فعالیت هایی مانند دره نوردی، سنگ نوردی و ورزش های مهیج دیگری از این دست بسیار مناسب است. پنج شنبه 19 اردیبهشت1393 سفر ما از پایانۀ مدرس شیراز آغاز شد. در طول راه از شیراز به فیروزآباد جاذبه های طبیعی و تاریخی زیبایی مانند دشت موک، دشت و تفریح گاه دو راهی میمند که تفریح گاه اصلی مردم فیروزآباد در فصل بهار است، سد فیروزآباد، کاخ اردشیر ساسانی و قلعۀ دختر وجود دارد که همه کنار جاده بوده و قابل دیدن هستند. به فیروزآباد که رسیدیم راهنمای محلی و دستیار ایشان را هم سوار کرده و عازم دره شدیم. از میان این دره رودخانۀ قره آغاج میگذرد و سدی بر روی این رودخانه در حال احداث است و وقتی به نزدیکی سد رسیدیم زیبایی های دره آشکار شد. چشم انداز فوق العاده زیبا بود و همانجا متوجه شدیم که سفری ماجراجویانه و فوق العاده را پیش رو داریم.
تصویر2. گل گوهری
تصویر3. گل زیبای وحشی در ورودی دره
تصویر 4. نمای ورودی درۀ هایقر از جایی که پیمایش ما شروع شد
تصویر 5 . چشم اندازی از مسیری که باید پیمایش میکردیم
ساعت 16 به محل شروع پیمایش رسیدیم. هوا نسبتا گرم بود. از همان ابتدای حرکت مسیر ورود به دره را در پیش گرفتیم و مسیر به گونه ای بود که باید خیلی احتیاط میکردیم و اصطلاحا دست به سنگ میشدیم. پس از دو ساعت پیمایش به جایی رسیدیم که محل شب مانی بود. چادرها را برپا کرده و منقل طبیعی برای گرم کردن غذاها را هم درست کردیم و سپس به آبگیری که در نزدیکی چادرها بود رفته و شنا کردیم. هوا که تاریک شد به دلیل عدم وجود نور شهر، یکی از زیباترین آسمان های شب زندگیمان را تماشا کردیم، آسمانی پرستاره که علاوه بر ستاره، نور شهاب سنگ ها، هواپیماها و حتی ماهواره ها هم چشم نواز بودند. بعد از شام به تعریف و صحبت و یادآوری نکات آموزشی پیمایش فردا پرداختیم و زود هم خوابیدیم تا فردا صبح زود حرکت را آغاز کنیم.
تصویر6. جایی که باید دست به سنگ میشدیم.
تصویر 7. آغاز پیمایش روز دوم با دیدن این گل زیبای وحشی شروع شد
صبح جمعه 20 اردیبهشت ساعت 6 از خواب برخواستیم و چادرها را جمع کرده و سپس کوله پشتی ها را بستیم و ساعت 7 حرکت کردیم و بدین ترتیب یک روز سراسر ماجراجویی آغاز شد. از همان ابتدای مسیر ورود به آب شروع شد و حرکت ما از لابه لای برگ درختان و نی زارها بود. مرتب باید مسیرمان را ارزیابی میکردیم تا پایمان بین نی ها گیر نکند و معلق نخوریم. شاخه های درختان در صورتمان بودند و باید فاصله مان را از نفر جلویی خیلی بیشتر از حد معمول که یک متر است نگه میداشتیم تا شاخه ها شلاق وار به صورتمان نخورند. تا زمانی که برای صبحانه ایستادیم، چند بار از آب رد شده و دوباره به خشکی برگشتیم. عمق آب حداکثر تا زانوهایمان بود. در کنار رود، جنگل انبوهی شامل درختان و بوته ها و نی زارها وجود داشت و این امر باعث میشد که تجربۀ زیبایی از رود و جنگل و آب و دره و چشم اندازهای زیبای سنگ ها و کوه دو طرف دره که به زیبایی فرسایش یافته بودند را یکجا داشته باشیم. به دلیل اینکه بسیاری جاها باید از زیر شاخۀ درختان رد میشدیم، فعالیت بدنی زیاد بود.
تصویر 8. رودخانه و جنگل کنار هم
تصویر 9 . شکاف عمیق و طولانی در دیوارۀ دره
گاه خم میشدیم، پیچ و خم به بدن خود میدادیم، به عقب متمایل میشدیم، از سنگ ها بالا میرفتیم و خلاصه یک تجربۀ کامل از فعالیت هایی که در برنامه های مختلف بوم گردی هست را یکجا در این برنامه داشته باشیم. هر چه پیشتر میرفتیم، مسیر کمی سخت تر میشد تا اینکه به جایی رسیدیم که دره کمی وسیع تر میشد و برای آب تنی مناسب بود. چند نفر از همسفران داخل آب رفته و آب تنی کردند و بقیه زیر سایۀ درختان آرمیدند. بعد از این استراحت حدودا 15 دقیقه ای مسیر را ادامه دادیم.
تصویر 10. چشم اندازهای زیبای دره
تصویر 11. محل استراحت و آب تنی همسفران
تصویر 12. چشم انداز زیبای دیگر
تصویر 13. پیمایش سخت تر و جدی تر میشود
هر چه به ظهر نزدیک تر میشدیم هوا گرم تر میشد و آب ها در حال تمام شدن بودند تا اینکه به یک چشمۀ خیلی کوچک رسیدیم که آب کمی داشت. حدود نیم ساعت هم اینجا توقف کردیم تا بچه ها آب بردارند. اتفاق مهم هم این بود که کمی بعد تر یکی از همسفران در هنگام عبور از یک راه باریک سر خورد و در حال سقوط بود که یکی دیگر از همسفران دستش را گرفت و او را از سقوط نجات داد اما این سر خوردن باعث شد که آرنج یکی از دست هایش تا مچ کاملا زخمی و خراشیده شود. در ادامۀ مسیر چند صخرۀ دیگر که کمی بالا رفتن از آنها سخت بود هم داشتیم. ساعت حدود 16 بود که برای ناهار توقفی داشتیم و بچه ها که خیلی خسته بودند تجدید قوا کردند. از آنجا که واقعا گرسنه بودیم تقریبا تمام خوراکی های همراه همسفران نوش جان شد.
تصویر 14. دیواره های زیبای دره که برای مطالعۀ زمین شناسان مناسب است
تصویر 15. نمای زیبای دیگری از داخل دره
بعد از ناهار دیگر تقریبا بدون توقف تا انتهای دره که به سد ختم میشد رفتیم. در این مسیر یک گدار نسبتا خطرناک و یک ارتفاع حدودا 4 متری که باید از سنگ پایین می آمدیم داشتیم که هر دو را به سلامت گذشتیم. به نزدیک های سد که رسیدیم با تابلوهای ورود ممنوع و خطر انفجار مواجه شدیم. یک تونل انحرافی که جلویش آب زیادی جمع شده بود و بوی خوبی هم نمیداد در ابتدای ورود به محوطۀ سد دیده میشد. پس از آن به بالا رفتن از مسیر تا رسیدن به روی تاج سد پرداختیم و چون این مسیر سربالایی بود آخرین رمق بچه ها را میگرفت. در نهایت خسته ولی خوشحال و سلامت به انتهای مسیر رسیدیم و یکی از مهیج ترین پیمایش های بومگردی را پشت سر گذاشتیم و از طبیعت زیبا و وحشی درۀ هایقر لذت بردیم.
تصویر 16. یکی از قسمت های دره که مجبور شدیم وارد آب شده و دست به عصا پیمایش کنیم
تصویر 17. انتهای دره، نزدیک سدی که در حال احداث بود.
نویسنده: saeedtrips