یازده روز فرا رویایی در اروپا (آرامش هلسینکی، پاریس عشاق، ونیز آبی و رم شهر گلادیاتورها)

4.6
از 18 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
یازده روز رویایی در سرزمین عشاق و شهر گلادیاتورها + تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
08 آبان 1398 09:00
23
13.6K

bn72.jpg

سلام. نقطه ی شروع اولین سفر خارجی من، جایی بود که انتظارش را نداشتم: یک ماموریت خارجی ای که کنسل شد!
قصه از اونجایی شروع شد که برای شرکت در یک ماموریت خارجی، فرآیند اخذ ویزای من با تاخیر استارت خورد و من نتونستم به موقع ویزا بگیرم و اون ماموریت خارجی را برم اما ویزایی توی پاسپورت من، برام باقی موند که اصلاً فکر استفادش را هم نداشتم.
اول از همه بگم که من کاملاً عاشق سفرم اما قبل از اینها تفکر من این بود که چرا با پولی که میشه چندتا سفر توپ داخلی داشت، بریم و ارز از کشور خارج کنیم و پول را به خارجی ها بدیم. تا اینکه با توصیه دوستان مبنی بر اینکه برو و دنیا را ببین و ... و همچنین برای اینکه فرصت گرفتن ویزای مجدد، برام از دست نره، کم کم به این سفر علاقمند شدم. نهایتاً بعد از یک دوره ی پر مشغله ی کاری، به خودم این جایزه را دادم که در آخرین روزهای valid بودن ویزام در مرداد 97 به این سفر برم. با خودم گفتم که بالاخره خوبه یکبار هم که شده توی زندگیم مثل این همه مقاصد سفر داخلی که تجربه کردم، برم و یک سفر خارجی هم تجربه کنم (یک نکته داخل پرانتز اینکه من در زمان سفرم به اروپا به جز سه استان، جاذبه های مهم سایر استانهای کشور را دیده بودم اما سفر خارجی نرفته بودم. الان فقط یک استان کشور را ندیدم.
باور کنید فقط دو هفته به این سفر مونده بود که ما شروع به برنامه ریزی سفر کردیم. اولین نکته این بود که اصلاً کجا بریم، کی بریم، از پس هزینه هاش برمیایم و ... . در پاسخ به سوالی که کجا بریم، ناچاراً به خاطر ویزای من که از فنلاند بود، باید از طریق فنلاند وارد میشدیم. نمیدونم چرا اما توی ذهنم، من همیشه پاریس را ته مدرن بودن میدونستم و واسه همین، فرانسه شد مقصد دوم سفر ما. خیلی دوست داشتیم که حداقل سه کشورا در مدت کوتاه سفرمون ببینیم. گزینه های بعدی ما ایتالیا، سوئیس و ... بود. با آنالیز زمانی، هزینه ی هتل، پرواز و ...  ایتالیا شد مقصد سوم و آخر این سفر ما.


خلاصه ی سفر:
• کشورهای بازدید شده: فنلاند (هلسینکی)، فرانسه (پاریس) و ایتالیا (ونیز و رم)
• مدت سفر: 11 روز
• زمان اخذ ویزا: اسفند 96
• تاریخ سفر: 24/5/97 تا 4/6/97
• نرخ ارز در زمان اخذ ویزا: هر یورو حدود 6200 تا 6300 تومان
• نرخ ارز در زمان سفر: هر یورو حدود 11900 تا 12000 تومان
• مجموع هزینه های سفر به جز اخذ ویزا: حدود نفری 17 میلیون تومان ( مجموعاً 695 یورو برای دو نفر + سایر هزینه های پرداخت شده ی ریالی) به جز خرید سوغاتی ها
• مجموع هزینه های اخذ ویزا: حدود 850 هزار تومان برای من 
• مهمترین جاذبه های بازدید شده:
 senate square، Suomenlinna، برج ایفل، موزه ی لوور، موزه ی orsay، طاق پیروزی، خیابان شانزلیزه، کلیسای نوتردام، میدان سن مارکو ونیز، کاخ دوک، مورانو، کلسئوم، roman forum، واتیکان، trevi fountain و ... .


با این مقدمه، سفرنامه ای که من با تور اروپا داشتم را در چند بخش تقدیم خوانندگان میکنم. در هر بخش سعی کردم که نکاتی که به نظرم مهم میرسه را بنویسم و آخر سفرنامه هم نظرات کلی خودم را نوشتم. اگر اطلاعات کافی در مورد ویزا، هتل، پرواز و ... دارید، میتونید بخش اول سفرنامه را رها (skip) کنید و باقی مطلب را بخونید.
شاید همونطور که خودم قبل سفرهام، از اطلاعات مختلف اینترنتی و سفرنامه های سایرین استفاده میکنم، سبب خیری بشم و علاقمندان سفر هم بتونن از این تجربه ی من استفاده کنند. اگرچه نوشتن این سفرنامه خیلی زمانبر بود اما، یکی از محرکهای من برای نوشتن سفرنامه، یادآوری بهترین سفر زندگیم و شاید بهترین روزهای عمرم هست.

 

  1. بخش اول: مقدمات سفر (ویزا، رزرو هتل، پرواز و ...)
    1.1. ویزا:
    حتماً همه میدونید که برای سفر به اغلب کشورهای اروپایی نیاز به ویزای شینگن هست. با اخذ ویزای شینگن و ورود به این منطقه، شما میتونید مثل سفرهای داخل یک کشور، به سایر کشورهای حوزه ی شینگن سفر کنید. برای اینکه سفرنامم طولانی نشه و حوصله ی شما سر نره، پیشنهاد میکنم در صورت نیاز، جستجویی در Google با کلید واژه ی «ویزا شینگن» داشته باشید. تا دلتون بخواد، مطلب فارسی توی اینترنت در موردش هست. فقط دقت کنید که مطالب برای آشنایی اولیه هست و در صورتی که میخواید که عملاً اقدام کنید، آخرین مطالب را از سایت سفارت یا شرکت واسط اخذ مدارک ویزا مثل vfs و ... چک کنید.
    همونطور که اول سفرنامه نوشتم، قصه ی سفر من از یک ماموریت خارجی نرفته شروع شد. برای این ماموریت، من باید ویزا از نوع business میگرفتم. من از طریق یکی از شرکتهای فنلاندی، نامه ی invitation دریافت کردم. توی این دعوت نامه، با ذکر نام و شماره ی پاسپورت و سایر مشخصات، عنوان شده بود که من برای انجام جلسات کاری و ... به فنلاند سفر خواهم کرد و هزینه های سفر من نیز توسط اون شرکت تقبل میشه. برای شروع پروسه ی اخذ ویزا، من ایمیلی با متن انگلیسی به شرکت vfs ارسال کردم و با ذکر نوع ویزا و مشخصات شامل نام، شماره های تماس، ملیت، شماره پاسپورت، تاریخ انقضا پاسپورت، تاریخ مورد درخواست جهت حضور در VFS، تاریخ سفر و ... درخواست appointment داشتم. در ایمیل ارسالی، دعوت نامه و کپی پاسپورت را پیوست کردم. دو روز بعد از ارسال تقاضا، ایمیلی مبنی بر دریافت تقاضا و شروع بررسی دریافت کردم. بلافاصله همون روز ایمیلی مبنی بر تعیین وقت مصاحبه برای دو روز بعد اون دریافت کردم (البته شنیدم که شرکتی هم که برام دعوت نامه فرستاده بوده برای تسریع موضوع کمک کرده). خلاصه چهار روز بعد از ارسال درخواست تقاضا به شرکت VFS واقع در ساختمان پالادیوم مراجعه کردم. توی این حد فاصل سعی کردم همه ی مدارک مورد نیاز را فراهم کنم:
    • Application form تکمیل شده
    • عکس
    • کپی پاسپورت
    • دعوت نامه
    • نامه ای از شرکتی که در اون کار میکنم برای بیان علت سفر و ... .
    • صورتحساب بانکی سه ماهه
    • ترجمه ی رسمی شناسنامه
    • رزرو بلیط پرواز
    • بیمه ی مسافرتی (که از شرکت بیمه با حدود هزینه ی 70-80 هزار تومان تهیه شد).
    • ترجمه ی رسمی حکم حقوقی و سه فیش حقوقی آخر
    • رزرو هتل (دو مورد اخیر را بعداً به مدارکم اضافه کردم)
    • هزینه ی ویزا (60 یورو هزینه ی سفارت + 29 یورو هزینه ی خدمات VFS)

 

در روز تعیین شده و در ساعت مقرر به VFS واقع در طبقه یازدهم ساختمان پالادیوم (خیابان مقدس اردبیلی) رفتم. اونجا شلوغتر از اونی بود که فکر میکردم ولی به هرحال وارد مرکز شدم. توی این مرکز ورود یک سری از وسایل مثل پاوربانک، فلش مموری و ... ممنوع هست و واسه همین توصیه میکنم که اگه سر و کارتون به اونجا افتاد اصلاً چیز اضافه ای با خودتون نبرید. لیست وسایل ممنوعه هم در ایمیل تعیین وقت شما ذکر شده. پس از ورود، توی نوبت باجه ی اخذ مدارک فنلاند وایسادم. اصلا خبری از مصاحبه و ... نبود. کارمند VFS هم مدارک مورد نیاز من را گرفت. کپی یکی از مدارک را هم نداشتم که بابت سه برگ کپی، سه یورو ناقابل اضافه تر پرداخت کردم. کارمند VFS به من اعلام کرد که مدارک مربوط به ترجمه ی حکم حقوقی و فیش های حقوقی به همراه رزرو هتل هم الزامیه اما گفت که این مدارک را هم میتونی به مدارکت بعداً اضافه کنی. سایر مراحل انگشت نگاری و عکس و ... چندان زمان بر نبود. برای من که خیلی سرم شلوغ بود و میخواستم که زودتر به ماموریت خارجیم برسم، ریسک ندادن مدارک کامل زیاد بود. واسه همین با پرداخت هزینه ی اضافه بابت فوریت ترجمه، کار ترجمه ی مدارک باقیمونده را در همون ساختمون پالادیوم انجام دادم. رزرو هتل را هم سریع با کمک دوستان شرکت فنلاندی ردیف کردم و برگشتم و این موارد را به سایر مدارکم اضافه کردم.
برای خرید ارز در اون مقطع به سادگی و از طریق دستگاه ATM بانک سامان که در ساختمون پالادیوم بود اقدام کردم. البته با توجه به قوانین فعلی کشور نمیدونم که هنوزم میشه از اون طریق خرید کرد یا خیر.
بعد از اون، هر روز کارم شده بود کنترل سایت VFS با استفاده از tracking number ای که کارمند VFS بهم داده بود. خلاصه بعد حدود دو هفته، ویزام آماده شد. ویزایی که دیگه به درد ماموریتم نمیخورد و من اون شانس را از دست دادم. وقتی که برای گرفتن پاسپورتم به VFS مراجعه کردم، با دیدن فرصت ویزای شش ماهه ی multiple با امکان اقامت 45 روزه تعجب کردم ولی با توجه به اینکه اون موقع هیچ برنامه ی سفری نداشتم و اصلاً برام سفر خارجی آن چنان جذابیتی نداشت، چندان حس خاصی نداشتم.


برای دونستن مدارک مورد نیاز ویزای فنلاند میتونید به صفحه ی زیر سر بزنید:
https://www.vfsglobal.com/Finland/Iran/

نکته های تهیه ی ویزا :
• ورود شما به منطقه ی شینگن باید از طریق کشوری باشه که از اون درخواست ویزا کردید. بعد از اون، میتونید از طریق هریک از کشورهای عضو شینگن از این محدوده خارج بشید. البته با سوالی که از برخی آژانسها داشتم، گفتند که این امکان هست که حتی از طریق کشور دیگه ای وارد شینگن بشید که از اونها ویزا نگرفتید اما به هرحال من با توجه به جستجوهایی که کرده بودم به این نتیجه رسیدم که ریسک نکنم. ضمن اینکه حتی اگر هم بشه این کارا کرد، ممکنه در دفعات بعدی اخذ ویزا مشکل ایجاد کنه.
• به نظر من آژانس ها و موسسات توریستی نمیتونند کمک خاصی در فرآیند اخذ ویزای شینگن داشته باشند (حداقل در مورد اقدام از طریق VFS و ویزای فنلاند که نظر من اینه). پس به نظر من به جای پرداخت اضافه به آژانسها، تمرکز خودتون را روی کامل بودن همه ی مدارک مورد نیاز اعلام شده بگذارید.
• در خصوص ویزای فنلاند، نیازی به تاییدیه وزارت خارجه و دادگستری نیست و ارائه ی ترجمه رسمی از دارالترجمه ها کفایت میکنه.

 

1.2. پرواز :
همینطور که در مقدمه نوشتم، سفر ما تقریباً یهویی شد. فکر کنم دو هفته مونده بود به سفرمون که search ما شروع شد. با برنامه ریزی  که انجام دادیم، 24 مرداد را برای شروع سفر انتخاب کردیم. اینجوری با تعطیلی که در هفته ی بعدش بود با 6 روز مرخصی میتونستیم، 11 روز به سفر بریم. بعد هم با برآوردی که داشتیم، 2 روز برای فنلاند، لحاظ کردیم و 3.5 روز برای فرانسه. 3.5 روز آخر هم به ایتالیا رسید. باقی تایم هم در عمل به رفت و آمدها میگذشت.
با کلی ارزیابی زمانی و هزینه ای، بالاخره پروازهای زیر انتخاب شدند،. کل پروازها را هم یک هفته مونده بود به سفر خریدیم:
1. تهران/ هلسینکی - تاریخ و ساعت پرواز: 24/5/97 ساعت 5:15 - مدت توقف: 90 دقیقه در فرودگاه کیف اوکراین - قیمت: 25357495 ریال - Ukraine Airline
2. هلسینکی/پاریس - تاریخ و ساعت پرواز: 26/5/97 ساعت 15:25 - - مدت توقف: 45 دقیقه در فرودگاه استکهلم - قیمت: 17586386 ریال - SAS Scandinavian Airline
3. پاریس/ ونیز - تاریخ و ساعت پرواز: 30/5/97 ساعت 18:40 - بدون توقف - قیمت: 6685596 ریال - EasyJet
4. رم/ تهران - تاریخ و ساعت پرواز: 3/6/97 ساعت 14:45 - مدت توقف: 4:35 ساعت در فرودگاه استانبول- قیمت: 21886493 ریال - Pegasus

برای ترنسفر بین ونیز تا رم هم برناممون این شد که از قطارهای بین شهری استفاده کنیم. بعداً براتون خواهم نوشت که با کلی مکافات بلیط قطار برای این مورد را به قیمت نفری 59 یورو خرید کردیم.
بعد از خرید بلیط پروازها و موقع پرینت بلیطها متوجه شدیم که پروازهای داخل اروپامون، مقدار بار را صفر زدند. اون موقع، این موضوع اصلاً در مخیله ما هم نمی گنجید. با تماس با پشتیبانی سایت و همینطور بررسی سایتهای airline ها فهمیدیم که نهایتاً میتونیم چمدونهای cabin size را با خودمون داخل ببریم و برای بار اضافه تر، باید پرداخت مجزا داشته باشیم. ناچاراً برای جلوگیری از پرداخت اضافه تر، مجبور شدیم خودمون را با این موضوع هماهنگ کنیم و وسایل و لباسهایی که میخواستیم به سفر ببریم را محدود کنیم. خلاصه کل وسایل ما برای این سفر شد یک کوله پشتی معمولی با یک چمدون cabin size.
بطور کلی پروازهامون قابل قبول بودند اما به جز پرواز رفت، سایر پروازهامون پذیرایی ای نداشتند. فقط اگر اشتباه نکنم SAS یک فنجان قهوه به ما داد. هواپیمای برگشت Pegasus هم اگر از هواپیماهای داخلی کهنه تر نبود، بهتر هم نبود. تازه فاصله ی صندلیهاش هم خیلی کم بود. به هرحال به نظرم با توجه به استراتژی ما برای پرداخت هزینه ی حداقلی، قابل قبول بودند.

نکته های خرید بلیط پرواز :
• تا اونجایی که میشه سعی کنید هر چه سریعتر بلیطهای پروازهاتون را از قبل خرید کنید. هرچی به زمان پرواز نزدیک بشید به احتمال زیاد، هزینه هاتون خیلی بیشتر میشه.
• نکته ای که بعدها من متوجه شدم اینه که در زمان خرید بلیط پرواز، اگر بلیط رفت و برگشت را از یک ایرلاین بگیرید و یا اینکه با امکان گزینه بلیطهای چند مسیره، بتونید بلیط همه ی پروازهاتون را از یک ایرلاین خرید کنید، خیلی براتون به صرفه تر و با قیمت پایینتری خواهد بود. البته با توجه به محدودیت زمانی ما و برنامه ریزی که برای دیدن چند شهر در مدت کوتاه داشتیم این امکان میسر نبود.
• ایران ایر و ماهان چند پرواز در طی هفته به اروپا و در روزهای خاص هفته دارند. اگر جوری بتونید برنامه ریزی کنید که از پروازهای ایرلاین های ایرانی استفاده کنید، احتمالاً هزینه هاتون در مقایسه با ایرلاینهای خارجی به طور قابل توجهی کمتر خواهد بود.
• برای خرید بلیط پرواز، حتماً آیتم بار مجاز ایرلاین ها را چک کنید. در سفر بعدی که ما به روسیه داشتیم، ایرلاین pobeda حتی اجازه ی ورود چمدون cabin size را هم نمیداد و  حتی ما را هم مجبور به خرید اضافه بار کرد.
• در خرید بلیط ورود و خروج از ونیز دقت کنید که حتماً پروازتون از فرودگاه Marco polo باشه. در فرودگاه دیگری به نام Treviso هم پروازهای ونیز انجام میشه و اکثرا پروازهای ارزون قیمت تر هستند. اما فاصله ی این فرودگاه با ونیز نسبتاً زیاده و بخاطر صرف هزینه و زمان برای رفت و آمد به اون، من توصیش نمیکنم.

 

1.3. رزرو هتل :
 ما دنبال هتلهای آن چنانی نبودیم اما برامون مهم بود که در هتلها آرامش و احساس تمیز بودن داشته باشیم. برامون مهم بود که یک اتاق private با حموم و دستشویی اختصاصی داشته باشیم. واسه همین گزینه هامون بیشتر روی هتلهای سه ستاره بود. همه احتمالاً میدونند که شاید بهترین مرجع ارزیابی هتلهای خارجی سایت booking.com هست. با توجه به اینکه ما credit card نداشتیم، مجبور بودیم که از سایتهای داخلی خرید کنیم. برای این کار، گزینه های ممکن را از سایتهای داخلی استخراج کردیم و با کلی بررسی امتیاز هتلها در booking، مطالعه review های هتلها، بررسی location و فاصله ی آنها با جاذبه های شهرهای مقصد، هتلهای زیر را انتخاب کردیم و از سایت اونها را رزرو کردیم :
1. شهر رم - هتل Piemonte - مدت اقامت: 2 شب- قیمت کل: 13423500 ریال - قیمت هرشب:  6711750 ریال - با صبحانه
2. شهر ونیز - هتل Casa Sant’Andrea - مدت اقامت:  2 شب- قیمت کل: 17090500 ریال - قیمت هر شب: 8454250 ریال - با صبحانه
3. شهر پاریس - نام هتل: Ibis Paris tour Eiffel Camborne 15 eme- مدت اقامت: 4 شب- قیمت کل: 34713000 ریال- قیمت هر شب:  8678250 ریال - با صبحانه
4. شهر هلسینکی - نام هتل: Crowne plaza- مدت اقامت:  2 شب- قیمت کل:  25878000 ریال - قیمت هر شب:  12939000 ریال - بدون صبحانه

از نظر کیفیت خدمات، هتل هلسینکی از همه ی هتلها بهتر بود. اتاق دلبازی داشت که میشد از پنجره ی اون کلیساهای Helsinki cathedral و uspenski cathedral را هم از دور دید. با کمتر از نیم ساعت پیاده روی به senate square میرسیدیم. اما مشکلی که وجود داشت، نبودن صبحانه برای ما بود. البته در صورتی که میخواستیم اگه اشتباه نکنم میشد با هزینه ی نفری 23 یورو صبحانه را هم اضافه میکردیم اما برای ما نمی ارزید و نهایتاً چون اولین مقصد سفر ما بود، برای صبحانه دو روز اول، ما با خودمون از تهران خوراکی بردیم.
هتل پاریس، اگرچه جز یک تخت و حموم و دستشویی بسیار کوچک نبود اما تمیز بود و همه ی نقصهاش را صبحانه ی فوق العادش برای ما پر میکرد. شاید یکی از بهترین صبحانه هایی که من توی تمام سفرهام توی هتلهای مختلف دیدم، برای این هتل بود و واقعاً تنوع خوبی داشت. از نظر موقعیت، نزدیک ایستگاه مترو بود و حدود 20 دقیقه پیاده با ایفل فاصله داشت. از این هتل هم ناراضی نبودیم، اما شاید با توجه به استراتژی ما برای اینکه حتی المقدور همه جا را پیاده بریم، بهتر بود هتلمون را جایی بین لوور و ایفل انتخاب میکردیم. با اینحال مجموعاً از این هتل هم راضی بودیم.

نکته ی دیگه اینکه بعضی از هتلها، مثل این هتل ما در پاریس، برای داشتن ویو به اماکن و جاذبه ها قیمت بالاتری را مطالبه میکنند. مثلاً قیمت اتاقهای همین هتل، برای اتاقهای رو به ایفل،  بیش از 50 درصد گرونتر بود.
پرواز ما به ونیز جوری بود که در عمل شب میرسیدیم اونجا. برای همین با توجه به ناشناخته بودن شهر برامون، تصمیم گرفتیم که نزدیکترین هتل به ایستگاه اتوبوس ورودی به شهر را انتخاب کنیم. پذیرش این هتل هم به ما در واقع دو تا اتاق داد که درب بین اونها را برامون باز کرد. این هتل هم اگرچه خیلی قدیمی بود و صبحانش هم به نسبت سایر هتلهامون در این سفر، معمولی بود، اما تمیز بود و به نظرم با توجه به موردی که گفتم، برای ما بهترین گزینه بود.
نهایتاً هتلمون در رم هم جوری انتخاب کرده بودیم که نزدیک rome termini یعنی ایستگاه قطار باشه. فاصلش با کلسئوم هم کمتر از نیم ساعت پیاده بود. این هتل هم تمیز بود و فضای اتاقش هم مناسب بود.
مجموعاً من از هتلهایی که گرفته بودیم، راضی بودم.


1.4. خرید ارز :
شاید یکی از پر دردسرترین بخشهای سفر ما تهیه ی ارز بود. قبل از سفر ما ارائه ی ارز دولتی به مسافرین متوقف شد. البته در اخبار گفته شد که به مسافرین با نرخ نیمایی ارز داده میشه (نرخ نیمایی تا اونجایی که یادم هست برای هر یورو حدود 9 الی 10 هزار تومان بود). ولی این هم در حد حرف بود و جز دوندگی ما در فردوسی و بین صرافی ها هیچ فایده ای نداشت. تا سه روز قبل سفر منتظر معجزه ای برای گرفتن ارز با قیمت منطقی تر بودیم اما ناچاراً آخرش با ارائه ی مدارک کامل (بلیط، ویزا و عوارض خروج از کشور) تونستیم که با کلی دردسر یورو با نرخ آزاد بخریم (با قیمت 11900 و 11950). با توجه به شرط بعضی از صرافی ها برای ارائه ی پرداخت عوارض خروج از کشور، محبور شدیم زودتر این مورد را هم پرداخت کنیم. 
در اون زمان هر صرافی ارز نمی فروخت و صرافی ها هم اکثرا مقدار محدودی ارز داشتند. واسه همین از سه تا صرافی مختلف ارز خریدیم. موقع خرید ارز در یکی از صرافی ها هم اتفاق بدی برای من افتاد. پول از حسابم کم شد اما تراکنش ناموفق بود و گفته شده بود که پول در 72 ساعت دیگه به حساب من برمیگرده. به این ترتیب در عمل پولی نداشتم که باهاش ارز بخرم. با کمک چندتا از دوستان و ... تونستیم مبلغ مورد نیازمون را تامین کنیم و بالاخره ارز را با این شرایط تهیه کردیم.


1.5. اپلیکیشن های مورد استفاده :
برای برنامه ریزی سفر و همینطور مسیریابی ما از دو اپلیکیشن اصلی google map و google trips در کنار سرچ در اینترنت استفاده کردیم (متاسفانه از اوایل آگوست امسال google استفاده از اپلیکیشن google trips را متوقف کرده اما خدائیش بویژه در سفرهای خارجی به من خیلی خیلی کمک کرده بود). برای اینکه نمیخواستیم هزینه ای بابت خرید سیم کارت بدیم، من در تهران، تمام اطلاعات شهرهای مقصد را در google trips دانلود کردم تا بتونم آفلاین هم ازش استفاده کنم. علاوه بر این نقشه ی شهرهای مقصدمون را هم در google map دانلود کردم. طی سفرمون هم برای مسیریابی در google map سعی میکردم که در هتل یا جایی که اینترنت رایگان داره، سرچ هام را انجام بدم و این جوری، بدون هزینه ی خرید سیم کارت، مسیر یابی و اطلاعات مورد نیاز سفرمون را بدست آوردم. با سرچ در اینترنت و استفاده از google trips ساعت و روزهای باز بودن هریک از جاذبه ها هم در دسترس بود و تونستیم برنامه ریزی لازم را داشته باشیم.
من در مورد حمل و نقل داخل شهری، زیاد در سفرنامم توضیح ندادم، چون به نظرم به هر حال هرکسی که به این سفرها میره، متناسب با موقعیت هتل و جاذبه هایی که میبینه باید از طریق اپلیکیشن های مختلف مسیریابی کنه. البته نکته های کلی که به نظرم میرسه را براتون خواهم نوشت.


1.6. امتیازدهی به جاذبه ها :
توی گزارش سفرم، من سعی کردم به جاذبه هایی که دیدم امتیاز بدم تا اگه کسی خواست، بعدها از سفرنامه ی من برای اولویت بندی دیدن جاذبه های شهرها استفاده کنه. رنج امتیازی که من دادم از 0 تا 5 با تعریف زیر هست، هرچند شاید آدمهای مختلف با سلایق مختلف امتیازهای متفاوتی به این جاذبه ها بدهند:
• امتیاز 5 : یعنی جاذبه یکی از شاخصترین جاذبه های دیدنی و توریستی جهانه. به هیچ وجه اون را از دست ندید.
• امتیاز 4 : یعنی جاذبه عالیه! حیفه که نبینیدش و من حسابی با دیدنش لذت بردم و توصیه اکید به دیدنش دارم.
• امتیاز 3 : یعنی جاذبه ی خوبیه. بهتره ببینیدش. من از دیدنش لذت بردم.
• امتیاز 2 : یعنی بد نبود. با وجود اومدن توی فهرست جاذبه های اصلی اون شهر در اینترنت، من خیلی با دیدنش حال نکردم.
• امتیاز 1 : من توصیه واسه ی دیدنش ندارم ولی رفتن به اونجا آزار دهنده نیست.
• امتیاز صفر: اصلاً نرید اونجا بهتره. من توی اونجا اذیت شدم.
من در سفرنامم خیلی در مورد جاذبه ها توضیح ندادم چون اگر براتون جذاب باشه، خیلی راحت میتونید با یه سرچ کوچولو حتی به زبان فارسی هم کلی توضیحات در مورد هر جاذبه پیدا کنید.

2. بخش دوم: گزارش سفر
با تقریبا دو هفته تلاش، تونستیم تمام مقدمات لازم را فراهم کنیم. برخلاف همیشه که معمولا در مسافرتهای داخلیمون، با ماشین خودمون سفر میرفتیم و چندان محدودیتی برای برداشتن لباس و بار نداشتیم، این بار باید خودمون را به یک چمدون کوچیک و یک کوله محدود میکردیم. واسه همین خیلی گزیده چمدونمون را بستیم. لباسها را محدود کردیم و مجبور شدیم در سفر هم لباسامون را دو سه باری بشوریم و مجدد استفاده کنیم. یه مقدار غذای کنسروی و یک مقدار کیک و آجیل و ... به همراه وسایل شخصی شد کل کوله بار سفر ما. یکی از دغدغه هام هم، استفاده از توالت فرنگی بود! اما به هر حال این را هم باید می پذیرفتم. روز آخر قبل سفر همش به بدو بدو گذشت. به آدمهای زیادی نگفته بودیم که داریم میریم سفر اما اونهایی که فهمیده بودن کلی بهم بابت ویزا و ورود به فنلاند و افسر مرزی استرس داده بودن. هم هیجان داشتم و هم استرس.
فکر کنم ساعت حدود یک و نیم صبح بود که از منزل با tap30 به فرودگاه رفتیم. از اولین ناشناخته های من، هواپیماها و ایرلاین های خارجی و خدمه ی پرواز اونها بود. برخورد مودبانه ی مهماندارها و بعد هم شروع پرواز.

پذیرش پرواز بدون تاخیر بود اما حدود 25 دقیقه تا نیم ساعتی تا شروع پرواز طولش داد که احتمالاً مشکل آزاد شدن باند پرواز برای take off بود. اوایلش هیجان خاص خودش را داشتم و اینکه چند دقیقه ی دیگه دارم از آسمانهای ایران خارج میشم و وارد دنیای دیگه ای میشم. به خاطر بیدار بودن شب و خستگی که بابت سرچ های اون چند وقته و ردیف کردن کارها در شرکت در روزهای آخر منتهی به سفرمون داشتم، توی پرواز کمی خوابیدم. طول پرواز حدود 4:15 ساعت بود. نزدیک اکراین و فرودگاه کیف که شدیم همه چیز سرسبز و قشنگ شد. فرودگاه کیف هم سرسبز بود. وقتی پرواز ما نشست، فقط 55 دقیقه تا پرواز بعدیمون وقت بود. دیگه باید فقط می دویدیم. پرسون پرسون و خیلی سریع مثل مسافرهای دیگه ای که وضعیت مشابه و یا بدتری هم از نظر زمان باقیمانده به پرواز بعدی داشتند، و با کمک پرسنل فرودگاه که بعضا با اعلام موضوع ما و دیدن بلیطهامون، متوجه مساله میشدند، خودمون را بالاخره به پذیرش پرواز بعدیمون رسوندیم. در حین ورود و پذیرش پرواز بعدیمون، مامور مربوطه، به ویزای من و پاسپورتم گیر داد و بعد n بار کنترل و چک کردن بارکد پاسپورت و ویزا، بالاخره به من اجازه ی ورود به پرواز را دادند. استرس داشتم که حالا که در connection flight اینقدر گیر دادن، مامور مرزی فنلاند چه کار میخواد بکنه.
پرواز بین کیف تا هلسینکی طولانی نبود (حدود 2 ساعت). نزدیک فرودگاه هلسینکی که شدیم، واقعاً دیدن تصاویر بالا به پایین هلسینکی جذاب بود. جزایر زیبایی را میدیدم که در دنیای آبی دریاها قوطه ور بودند.

 


5Oy1LxpNaUcsfoFnwuYHJKeTEcltymIu1YbhunfF.jpeg

تصویر 1 – تصویری از هلسینکی قبل از فرود در فرودگاه Vantaa

 


بالاخره پرواز به زمین نشست و لحظه ی استرس زای ورود به فرودگاه هلسینکی. توی صف کنترل پاسپورتها وایسادیم. اکثراً مسافرین چینی در صفها بودند اما ژاپنی ها و مردم چند کشور دیگه هم در صف دیده میشدند. بالاخره نوبت من شد. وقتی جلوی باجه ی مامور مرزی قرار گرفتم، ارتباط شبکه ی اونها قطع شد. خیلی خودم را عادی نشون دادم و باهاش گپی زدم و بهش گفتم با توجه به اینکه کار خودمم توی حوزه های IT هست، درک میکنم. وقتی سیستمشون وصل شد، با پرسش و پاسخی ساده و بدون دردسر گیتهای ورود را برام باز کرد.

 

روز اول: سلام هلسینکی (شهر آرامش)
بالاخره از فرودگاه بیرون اومدیم. خدا میدونه چقدر اون موقع هیجان داشتم. از اتوبوس های با عنوان Fin air استفاده کردیم تا خودمون را به هتل crowne plaza برسونیم. قیمت بلیط برای هر نفر 6.8 یورو بود و راننده نقدی اون را دریافت کرد. اتوبوس وای فای رایگان داشت. چقدر این هلسینکی، شهر تمیز و قشنگی بود و من در راه با هیجان زیاد دور و برم را و این شهر سرسبز و زیبا را رصد میکردم.

 

Z6VRHDBlhI1uuU1iXHYztnl7i49OwtaRPbJA77Rb.jpeg
تصویر 2 – مسیر فرودگاه Vantaa تا هتل

 

 

wIA5TUgCBIhrxdOoVVdUJ3EaZLDsB6oG7lfrJpiW.jpeg
تصویر 3 – مسیر فرودگاه Vantaa تا هتل

 

 

در کمتر از یک ساعت با راهنمایی راننده ی اتوبوس و با 2-3 دقیقه پیاده روی به هتل crowne plaza رسیدیم. اتاقی که گرفتیم خیلی تمیز و خوب بود. ویوی قشنگی هم به شهر داشت. وقتی که به هتل رسیدیم، ظهر بود. یکی از محاسن هتل فنلاند و بعضی دیگه از سرویس بهداشتی هایی که در فنلاند دیدیم، داشتن شیرآب در توالتهاشون بود. کمی در هتل استراحت کردیم و حدودای 4 عصر بود که زدیم بیرون.
اولین جایی که طبق برنامه پیش بینی شده میخواستیم بریم، senate square بود اما در مسیر پیاده روی تا اونجا ساختمانهای موزه ی ملی فنلاند، ساختمان پارلمان و چند تا ساختمون و مجسمه ها و المانهای زیبای شهریشون را دیدیم. توی یکی از خیابونهای مسیر هم چند نفری بودند که به نواختن ساز و خوندن مشغول بودن. اما اون چیزی که بیشتر برای من جذاب و جالب بود، مردم و فضای آروم و بدون استرس در این شهر بود. پیاده رو ها دو بخش مجزا داشتند. بخشی برای پیاده روی و تردد عابرین و بخشی هم برای دوچرخه سواری. خیلی از مردم هم آروم و بدون عجله، درحالی که هندزفری در گوششون بود با آرامش داشتند ورزش میکردند. هوا عالی بود و گلکاری زیبای خیابونها و فضاهای شهری لذت تردد در این شهر قشنگ را چند برابر میکرد. تعداد ماشینها زیاد نبود و در تردد اونها کوچکترین اثری از عجله نمیدیدیم. همه بسیار آروم و منطقی رانندگی میکردن. شهر کاملاً تمیز و بدون هیچ زباله ای بود. همه قوانین شهری را رعایت میکردند. نظم خاصی توی ساختمونهای این شهر از نظر تعداد طبقات و ارتفاع ساختمونها و معماری اونها دیده میشد. خلاصه اینکه با وجود جذاب بودن جاذبه های این شهر (به ویژه اینکه این شهر اولین شهر خارجی بود که من میدیدم) اما اون چیزی که در ذهن من از هلسینکی نقش بسته، آرامش و فضای بدون استرس و نظم قشنگ این شهر بود. واسه همین، هلسینکی را شهر آرامش نامیدم.

 

lublkrMUU8Z1KQT50uYIHSRScbCOF9a8nV4wfIEv.jpeg
تصویر 4 – ساختمان پارلمان فنلاند در هلسینکی

 

 

به میدون senate square رسیدیم و مقابل کلیسای Helsinki Cathedral قرار گرفتیم. کلیسایی که قبلاً سنت نیکلاس نامگذاری شده بوده و بعد از استقلال فنلاند از روسیه در سال 1917 تغییر نام پیدا کرده. سال ساختش به 1830 برمیگرده و 12 مجسمه ی حواری مسیح روی سقف اون هست. خود میدون senate و معماری کلیسای جامع هلسینکی خیلی خیلی قشنگ بود و من به اون امتیاز 4 میدم.
اما داخل کلیسا با اینکه قشنگ بود اما خیلی چیز فوق العاده ای نداشت و در مقایسه با کلیساهای دیگه ای که در این سفر و در سفر بعدیم در روسیه رفتیم، چیز خاصی نبود. بازدید از داخل کلیسا هم رایگان بود.


v0Pp8PpLLSolS0MLU0BtH1kiyPce2zNxnjOZ0uBL.jpeg
تصویر 5 – senata square و کلیسای Helsinki cathedral

 

 

nHaVFQHgLZWfq4H46vK0aLmHcuEYI3WVtDObznKV.jpeg
تصویر 6 – senata square

 

 

ykLNywBFeXmAtLUGVKOPEmhVkam1YAjWQ72ZInmR.jpeg
تصویر 7 – senata square و کلیسای Helsinki cathedral

 

 

AKpiUHiX8TM64BpGJThTpsLSU8nsGSX6Y7973Fjy.jpeg
تصویر 8 – نمایی از داخل کلیسای Helsinki cathedral

 

 

بعد از اون به Market square یا Kauppatori رفتیم که یک بازار روباز هست که در اون انواع غذاهای فنلاندی، صنایع دستی و ... فروخته میشه. Market square کنار ساحل دریا و چسبیده به پارک اسپالاندی بود. اونجا قیمتهای همه چیز خیلی بالا بود. اساساً کلا در هلسینکی همه چی خیلی گرون بود. با توجه به اینکه من خیلی از خرید رفتن لذت نمیبرم، امتیاز 2 بهش میدم.
بعد از اون در مقابل خودمون Helsinki city hall را دیدیم که با توجه به رایگان بودن بازدید به داخلش رفتیم. یک سری مجموعه عکس از بازیگرهای تاریخ سینمای فنلاند و لباسهای سنتی اونها، به بازدید گذاشته شده بود. امتیاز من به این جاذبه 1 هست.

 

5Cuwmwa5lygzVx115gEXDOJmSFsgUFkeCRMK8FLp.jpeg
تصویر 9 – Helsinki city hall

3bVBg24szSN4QVDy6ave1gJ0oBIquaAKgRHdgG7s.jpeg
تصویر 10 – Helsinki city hall

بعد از اون میخواستیم از Uspenski Cathedral بازدید کنیم اما وقتی متوجه بسته بودنش شدیم، بازدید را به روز بعد موکول کردیم. به خاطر ساعت کاری کلیسای kamppi خودمون را سریع به اونجا رسوندیم اما سر راه، ساختمون ریاست جمهوری فنلاند را دیدیم که واقعا در مقابل بناهای دیگه ی این شهر خیلی حقیر بود.


lwhkJuIB1mHh979XPq29qqO3i3Dm8yrwO9eirEvT.jpeg
تصویر 11 – ساختمان ریاست جمهوری فنلاند

توی مسیر هم داخل یک سوپرمارکت رفتیم و از دیدن قیمتهای بالای همه چیز کف کردیم. آخرش هم با کلی گشتن، دو تا بستنی کوچک 80 سنتی خریدیم، که خوردنش در اون شرایط ما خالی از لطف نبود.
کلیسای kamppi مثل خود هلسینکی بود و جایی برای آرامش و لذت از سکوت. این کلیسای چوبی که کلیسای سکوت هم نامیده میشه، محلی هست که در داخل اون هیچ صدایی نیست و همه فارغ از هرصدایی با خدای خودشون خلوت میکردن. از نظر معماری هم واقعاً قشنگ و جذاب بود. امتیاز من به kamppi ، سه هستش.


nfBl7hrM04cINp255PLEiGJTQF7etjRjIP7OnAZv.jpeg
تصویر 12 – کلیسای kamppi

نوبت به پارک اسپالانادی (esplanade park) رسید. پارکی که در سال 1812 ساخته شده و شناخته شده ترین پارک هلسینکی هست. پارکی که در اون چندتا مجسمه از مشاهیر فنلاند و المانهای زیبای شهری دیده میشد و پر از گل کاری های فوق العاده قشنگ و رنگارنگ بود. مرغهای دریایی که اونجا بودند، با اینکه جذابیت و زیبایی پارک را چند برابر کرده بودن اما مجسمه های این مشاهیرا بی نصیب نگذاشته بودن و حسابی بهشون حال داده بودن! انتهای پارک هم یک سن برای اجرای موسیقی بود که مردم محلی و توریستها را به خودش جذب کرده بود. امتیاز من به این پارک قشنگ 3 بود.

SEX4DDO5S0xGtsa7E4ncVD3VQ9J6PsrXsCYXcBU3.jpeg
تصویر 13 – پارک اسپالانادی (esplanade park)

 

Tkl7ChZWJxrQCMxsvbXkxL1OiSuyUKWJLg695y6A.jpeg
تصویر 14 – پارک اسپالانادی (esplanade park)

توی مسیر برگشت به هتل هم از پارک و دریاچه ی زیبای در مسیر لذت بردیم و کلی ساختمون و مجسمه ی قشنگ دیدیم.
RIhLYMfY1mDtrzrbTME38X79p3N3nhX77vvLUwTw.jpeg

تصویر 15 – غروب زیبا در هلسینکی

روز دوم: گشتی در هلسینکی و مناظر زیبای سمونلینا
بعد از خوردن صبحونه ی مختصر با استفاده از خوراکی هایی که از تهران آورده بودیم، روز دوم سفرمون را شروع کردیم. خودمون را به market square رسوندیم و از اونجا بلیط کشتی برای بازدید از Suomenlinna به قیمت نفری 5 یورو خریداری کردیم. برای بازدید از سومنلینا گزینه ها و تورهای مختلفی فروخته میشد اما ما، هم به دلیل قیمت و هم به خاطر اینکه میخواستیم داخل جزیره را هم ببینیم، از این بلیط استفاده کردیم. جالب این بود که هیچ کسی کنترلی روی بلیط ها نمیکرد اما تا اونجایی که من دیدم همه بلیط میخریدن. اینم شاید یه نمونه از فرهنگ بالای فنلاندی ها بود.
سومنلینا جزیره ای هست نزدیک هلسینکی که اونجا قلعه ی قدیمی دریایی توسط سوئدی ها برای حفاطت در مقابل روسها ساخته شده. هرچند در محافظت از حمله روسها موفق نبوده اما الان قطعاً با بازدید بیش از یک میلیون توریست در سال تونسته کمک زیادی به فنلاندی ها بکنه. اگر چه خیلی من ازش احساس جای تاریخی  نکردم اما مناظری که در مسیر به جزیره و بعد از اون از کنار قلعه ی اون دیدم، برام جذاب بود. یکی از چیزهایی که توی سومنلینا برام جلب توجه میکرد اهمیت و توجه اونها به حفظ تمام آثارشون بود. توی یکی از ساختمونهای سومنلینا تعدادی مجسمه ی دست ساز بود که وقتی ما برای بازدید اونجا رفتیم، راهنمای اونجا به ما گفت که اینا خیلی ارزشمنده. 20 سال پیش ساخته شده و کسی که اونها را ساخته همین پارسال فوت کرده. حالا مقایسه کنید با آثار تاریخی n هزار ساله ی ما که به امان خدا سپرده شده (در سفر اخیر من به آینالو در نزدیکی کلیبر و در جنگلهای ارسباران، بخش زیادی از عمارت آینالو خراب شده بود و در اتاق های اون چند گوساله رها شده بودند! ).
dIbevMHVzZXE6FGpTemBCD8iUJshddYaRQx3QEii.jpeg
تصویر 16 – نمای زیبا از شهر هلسینکی

dcBI3hkiQBF3S6ua6dn1lHc6sv3dfnQFZJjEdzxi.jpeg
تصویر 17 – رودخانه ی میان جزیره سومنلینا 

tCDLXOqE4Z1ZgAtY5wfdEtYMYCiHJ7FSwjQaUfQx.jpeg
تصویر 18 –جزیره ی سومنلینا

RVPHJzxlsKQDfHX5qKTRk9lqzPkr5EmTYOaUnVHQ.jpeg
تصویر 19 – قلعه ی جزیره ی سومنلینا

 

مورد جذاب دیگه ای که در این جزیره دیدیم، غرفه ی تاریک اجرای موسیقی لبنانی بود که با کلی وسایل عجیب و غریب در اون، طبق تابلویی که جلوش بود، در جشنواره های ونیز اجرا شده بود. اولش که آدم وارد این سوله میشد، میترسید اما بعد از یک مدت کوتاه حضور در اون لذت بخش بود.


8dkEuNIcl48ReycZthZ7jxMnXUpsSyU5ytHggoUV.jpeg
تصویر 20 – غرفه ی تاریک اجرای موسیقی لبنانی در سمونلینا 

emdtuHVMb72Ruw6KOvl0dx4L3dmcl3mzUxYTKy8W.jpeg

تصویر 21 – غرفه ی تاریک اجرای موسیقی لبنانی در سمونلینا

WKgX7ffI3FD6049GCvfyaHFm7k82LXb5idLrICY6.jpeg
تصویر 22 – غرفه ی تاریک اجرای موسیقی لبنانی در سمونلینا

  

بازدید ما از این جزیره تا حدود ظهر طول کشید و امتیاز من به سمونلینا بین 3 و 4 هست.
بازدید از Uspenski Cathedral برنامه ی بعدی ما بود. کلیسای ارتدوکس با آجرهای قرمز رنگ که بعدها که به مسکو سفر داشتم، فهمیدم که چرا میگن از اونها الگوبرداری شده (ساختمونش خیلی شبیه State Historical Museum در میدان سرخ مسکو بود). اگرچه این کلیسا و دیدن بیرونش جذاب بود اما داخلش خیلی چیز خاصی نداشت. امتیاز من به این جاذبه هم 2 هست.

t16tl8ZnQMSE53aioD36o9YQw5qjdknJf6rEzjvR.jpeg
تصویر 23 – Uspenski Cathedral

  

بعد از این سوختمون واقعاً ته کشیده بودیم. توی market square هم اینقدر قیمتها بالا بود که چیزی نمیشد خرید. بالاخره در پیشنهاد ویژه ی برگر کینگ، یه مورد خوب 8 یورویی دیدم و ما را از گرسنگی نجات داد.

 

JUGCxsmq8dQKDydO3OxFqqYqV3a8rD0dliAQgt0M.jpeg
تصویر 24 – ناهار در برگرکینگ

  

بعد از ناهار، و در مسیر به سوپرمارکت هم سری زدیم و خوراکی خاص فنلاند که چیزی شبیه نانهای فانتری بود را برای تست خریدیم. کاریالانپیراکات (Karjalanpiirakat) یا پای کارلین (Karelian pies) از سنتی‌ترین غذاهای فنلاند به شمار می‌ره و کیک‌های کوچکی از نان چاودار هست که با برنج و سایر چاشنی‌ها پر می‌شه. البته به نظر من مزه ی خیلی جالبی نداشت اما برای تست بد نبود.
کلیسای سنگی یا Temppeliaukion Church مقصد بعدی بازدید ما بود. طبق اون چیزی که در سایتها نوشته شده از این کلیسا برای برگزاری کنسرتها هم استفاده میشه و ساخت اون در دو مقطع در قرن 20 انجام شده. موقعی هم که ما از اون بازدید کردیم، یه عروس و داماد برای عکس گرفتن اونجا اومده بودند. بلیط ورودی این کلیسا هم اگر اشتباه نکنم نفری 3 یورو بود. امتیاز من به این جاذبه بین 3 تا 4 هست.

 

jYNv86BEeD6UU4P2gKyOiIXiVb8NzqsD1Pg1sCOj.jpeg

تصویر 25 – Temppeliaukion Church  

6iLKxlUjbMdY15Zg9JCOW9QYwpiDeyIIJqWUzayf.jpeg

تصویر 26 – Temppeliaukion Church و عکاسی عروس و داماد در آن

 

بعد از بازدید کلیسای سنگی فوق العاده خسته شده بودیم و سر راه قبل رفتن به لیناماکی استراحت کوتاهی در هتل کردیم. شهربازی Linnanmaki محل بعدی بود که رفتیم اما بیشتر از خود لینانماکی پیاده روی در مسیر هتل به شهربازی به من چسبید. قیمتهای وسایل بازی لینانماکی اینقدر بالا بود که بیخیالش شدیم و به تماشای وسایل بازی و گلکاری های اونجا بسنده کردیم. امتیاز من به این جاذبه 2 هست.

sQPmbPBIykIlntuWSKvm05p30xPJNwYoCOzWMEPq.jpeg
تصویر 27 – گلکاری و فضاهای سبز شهربازی Linnanmaki 

q1BCLVYED9qG8CzKzOXBiweiwAXhPFQvIErsSBdi.jpeg

تصویر 28 – گلکاری و فضاهای سبز شهربازی Linnanmaki

 

توی مسیر هم باغ گیاهشناسی هلسینکی را بصورت اتفاقی دیدیم که با اینکه ساعت کاریش تموم شده بود اما ما بازم از پشت شیشه ها یه نگاهی به داخلش انداختیم و در محیط اطرافش چرخی زدیم.

DKxYrqttbNvuEOw7fZd3gmXEG1VRDX6EA462Fou0.jpeg
تصویر 29 – باغ گیاهشناسی هلسینکی

 

شب برای check in آنلاین وارد سایت ایرلاین SAS شدیم اما متاسفانه ref code ما کار نکرد. خلاصه با کلی دردسر به پشتیبانی سایت زنگ زدیم و با کد جدیدی که بهمون دادند، online check in کردیم. هزینه ی این تماس با پشت خط موندن اون، 180 هزار تومن ناقابل در قبض موبایل من شد !

روز سوم: خداحافظ هلسینکی (شهر آرامش)/
پاریس در نگاه اول؛ متفاوت از آن چیزی که در موردش فکر میکردم

طبق برنامه ی اولیه دلمون میخواست که در این روز به جزیره سوراساری بریم اما به خاطر اینکه ساعت 3.5 عصر پروازمون به پاریس بود و باید زودتر خودمون را به فرودگاه میرسوندیم، قید این برنامه را زدیم و به جاش بازدید از مجسمه ی سیبلیوس، آهنگساز فنلاندی را در برنامه قرار دادیم. این مجسمه با استفاده از کمکهای مردمی ساخته شده و تا دلتون بخواد در زمان بازدید ما چینی ها دور و بر این جاذبه اومده بودن. امتیاز من به این جاذبه 2 هست.

 

WE6uUSvZGQPmg6Yi82kbVR3ZBQrwCTqAFMmsTaNF.jpeg
تصویر 30 – مجسمه ی سیبلیوس در هلسینکی

 

وقت کوتاه باقیمونده را هم به گشت مختصر در پاساژها و خرید جزئی از سوپرمارکت (نان به قیمت حدود 1.8 یورو) گذروندیم. 6 یورو هم خرج خرید یک مگنت نماد هلسینکی کردیم تا دست خالی از هلسینکی نرفته باشیم. بعدش هم به هتل اومدیم و وسایلمون را برداشتیم و مثل ورودمون به هلسینکی با اتوبوسهای finair خودمون را به فرودگاه Vantaa رسوندیم (بلیط به قیمت نفری 6.8 یورو).
پروازمون به پاریس هم با هواپیمایی SAS بود با یک توقف کوتاه در استکهلم. دلهره ی اینا داشتیم که با توجه به فاصله ی کوتاه بین پروازهامون (45 دقیقه) جا نمونیم. اما خدا را شکر، پرواز بعدیمون هم با همون هواپیمای اولیه و درست در همون گیتی بود که از طریق اون وارد ترمینال شده بودیم.
بالاخره به پاریس رسیدیم. ورود ما به پاریس از فرودگاه شارل دوگل بود. از طریق مترو RER B و دو خط مترو خودمون را به هتل محل اقامتمون Ibis Paris tour Eiffel Camborne 15 eme رسوندیم. قیمت بلیط RER نفری 10 یورو بود و بلیط ورودی مترو هم نفری 1.9 یورو بود. اما چون مجبور بودیم که در هنگام خط عوض کردن، از ایستگاه خارج بشیم و در ایستگاهی دیگه وارد بشیم، باید نفری دوتا بلیط میخریدیم.
یه نکته دیگه هم اینکه براساس تعداد روزهایی که پاریس هستید و جاهایی که میخواهید برید میتونید برآوردی از تعداد سفرهاتون داشته باشید. در این حالت به احتمال زیاد خرید دسته های 10 عددی بلیط به قیمت 14.9 یورو برای شما به صرفه خواهد بود. برای خرید بلیط هم خیلی ساده میتونید از دستگاههای خودکار استفاده کنید.
اون چیزی که خیلی توی ذوق من زد و اصلا فکرش را هم نمیکردم متروی قدیمی پاریس و فضای نسبتاً کثیف اون و شلوغی همه جا بود. البته اشتباه نشه! منظور من از کثیف بودن این نیست که همه جا را آشغال برداشته، بلکه با توجه به فضای آراسته و قشنگی که در هلسینکی دیده بودم، انتظارم از اونجا خیلی بیشتر بود. توی مقدمه هم گفتم، نمیدونم چرا اما از فرانسه انتظار ته مدرنیته را داشتم و وقتی متروی قدیمی اونجا را دیدم، مخالف انتظاراتم بود. 


wk8cnV5y1Ca7zSXpkp28z7CBMnsV4K4riFOTYiTD.jpeg
تصویر 31 – متروی پاریس

sDM7kd9yDzXgHmWIN5CO5M4Cx7TfHl80LMSFMIu4.jpeg
تصویر 32 – متروی پاریس

  

توی مترو و در حین مسیر، یک زوج آلمانی را دیدیم که باهم در مسیر، قدری هم کلام شدیم. هر سال کلی سفر خارجی میرفتن. از سفراشون به مراکش، آسیای شرقی و موزامبیک و ... گفتن. و اینکه آلمان کار میکنن و بلافاصله با پولی که جم میکنن، به سفر میرن. چقدر عالی!
وقتی برای تعویض خط مترو از ایستگاه خارج شدیم و دنبال ایستگاه بعدی برای سوار شدن میگشتیم، از یه خانمی که ازونجا عبور میکرد، کمک خواستیم. بعد راهنماییش، ازمون سوال کرد که اهل کدوم کشور هستیم. وقتی پاسخ ما را شنید، دستی به حالت تمسخر تکون داد و رفت. اونجا بود که تاثیر تبلیغات منفی که علیه ایرانی ها در دنیا میشه را بیشتر فهمیدم.
بعد دردسر نسبی که در مترو برای پیدا کردن مسیر داشتیم، وقتی به هتل رسیدیم، دیگه نای برامون نمونده بود و تصمیم گرفتیم که استراحتی کنیم. توی پاریس هتلها به ازای هر نفر/شب 1.65 یورو مالیات اقامت میگرفتن و من تمام پول خرده هایی که داشتم را جم کردم و با دادن اون به پذیرش هتل، خودم را از دستشون خلاص کردم (معضلی بودن این پول خردها در سفر! جیب دو تا از شلوارهام را سنگینی همین سکه ها پاره کرد). فضای اتاق هم کوچک بود، اما تمیز بود و بدک نبود ولی اصلاً به کیفیت هتل هلسینکی نمیرسید. برخورد پذیرش هم خیلی مثل برخورد هتل هلسینکی مودبانه نبود ولی برای ما که فقط دنبال یه جای خواب تمیز و خصوصی بودیم، راضی کننده بود.