من ، دریا ، غروب (سفرنامه من به کوش آداسی- خرداد 98)

4.5
از 26 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
اینجا به داشتن زیباترین غروب‌های دنیا معروف است! +تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
24 آبان 1398 09:00
23
10.1K

64-Kusadasi-Blog cover (01-03-18).jpg 

اردیبهشت ماه بود که تصمیم گرفتیم اولین سفر خارجی را به همراه دوستانمون برویم. با توجه به داشتن پسر 7 سالمون موارد زیادی بود که باید در نظر می­ گرفتیم. برای اولین سفر ترکیه و با توجه به مسافت کوتاه ازمیر تا کوش آداسی، کوش آداسی را انتخاب کردیم . هتل های زیادی را بررسی کردم و پس از آن به این نتیجه رسیدم که با تور قیمت مناسب تری را می­ توانیم تهیه کنیم. البته ما حدودا 20 روز جلوتر تور را خریدیم و هر چه به تاریخ سفر نزدیک تر می شدیم قیمت های لحظه آخری مناسب تر می ­شد اما با توجه به اولین سفرمون و شرایط کاریمون نمی ­توانستیم لحظه آخر تصمیم به رفتن بگیریم. از آژانس تور 5 شب و 6 روز هتل سی لایت ریزوت به همراه خدمات ALL  و پرواز آسمان با هواپیمای ایرباس را با قیمت 7،850 بزرگسال و کودک 6،350 با تخت رزرو کردیم. حساسیت زیادی نسبت به انتخاب آژانس داشتم چون قبلا شنیده بودم که آژانس هایی هستند که تور را می فروشند و بعدش متوجه می شوید که هتلی در کار نیست، پس در نهایت با سندیکای آژانس ها تماس گرفتم و تائید آژانس را از اونها گرفتم. البته که آژانس گزینه های بهتری هم داشت حتی با پرواز ترک با همین مبلغ اما خوب همراهان ما محدودیت تاریخ داشتند . در مورد تور لیدر نگران بودم که از شرکت معتبری نباشد که زمان گرفتن بلیط ها این نگرانی هم برطرف شد که از شرکت سی تراول بود و در موردش تعریف های زیادی شنیده بودم.

پس از گرفتن تور و عقد قرارداد برای خرید به بازار تهران رفتم و از همون جا هم لیر را به نرخ 2،430 و یورو را به قیمت 16،000 تومان خریداری کردیم . عوارض خروج از کشور را به مبلغ 220 هزار تومان برای هر نفر اینترنتی پرداخت کردیم. در مورد هتل هم بسیار بسیار گشتم که حتما هتل مناسب خانواده و بچه باشه. همسرم که از قبل گفته بود میخوام سفر ریلکسی داشته باشم و خیلی به دنبال گشت و گذار بیرون نباشم. پس باید با خدمات All می ­گرفتم و نزدیکی به شهر هم برای من بسیار مهم بود، پس از نظر دسترسی نیز باید چک می کردم و در نهایت با خواندن نظرها در لست سکند و بوکینگ و تریپ ادوایزر این هتل را انتخاب کردم و کاملا راضی بودم.

برای بستن ساک سعی کردم هر آنچه که لازم و ضروری هست را فقط با خودم ببرم و حتی با توجه به اینکه مصرف آب ما بالا بود یک باکس آب معدنی کوچک هم تو چمدان گذاشتیم. پسر من تا به حال سوار هواپیما نشده بود و هر وقت تحت شرایط جدید که قرار می­گیرد و دچار هیجان می­شود حالت تهوع بهش دست می­دهد و حالش بهم می­خورد. برای همین با مشورت دوست پزشکم شربت پرومتازین را از داروخانه تهیه کردم ، 2 تا شیشه گرفتم که اگه تو فرودگاه ایران گرفتند برای برگشت هم داشته باشم که مشکلی پیش نیامد. این شربت بی ضرر است و حتی به نوزادان و خانمهای باردار می­دهند برای حساسیت است و یکم حالت ریلکسی و خواب آلودگی می آورد. به هر حال من هر شربتی که به پسرم می­دهم قبلش خودم هم کمی ازش می­خورم و اینبار هم تست کردم . ساعت 2 شب جمعه پرواز داشتیم، به خاطر استرس پسرم ساعت 10 شب به فرودگاه رفتیم که کمی حال و هوایش عوض بشه اما کماکان حال خوبی نداشت و من باید شربت را حدودا یک ساعت قبل از پرواز بهش می­دادم . زمان گرفتن کارت پرواز نگرانی ام را با مسئولین مطرح کردم و ازشون خواستم جای مناسبی را برای ما در نظر بگیرند و واقعا ازشون سپاسگزارم که با توجه به اینکه جزو نفرات آخر بودیم جای مناسبی را بهمون دادند. در حین رفتن به سمت اتوبوس و پس از اون دیدن هواپیمای به اون بزرگی که تا قبل از اون فقط در اندازه ی اسباب بازی هاش بود حالش بهم خورد و خیلی ترسیده بود که همون مسئول مربوطه این اطمینان را بهش دادکه تا حالت خوب نشود ما پرواز نخواهیم کرد و هیچ نگران نباش و همین حرف اون باعث شد که خیلی حالش بهتر بشود و پس از نشستن تو هواپیما خوشحال و خندان بود و کل سفر را خوابید.

پرواز ما بدون تاخیر حرکت کرد و 3 ساعت طول کشید. اما با با توجه به اینکه اونجا 1.5 ساعت از ما عقب تر بودند ما حدودا ساعت 3.30 صبح توی فرودگاه ادنان مندرس ازمیر بودیم . آقای پارسا از شرکت سی تراول اومده بودند دنبالمون و برخورد کاملا مناسبی داشتند البته این هم بگم که آقای ایمان و خانم آزاده هم که از همین شرکت بودند کاملا خوش برخورد بودند . تعداد ایرانی های هتل ما حدودا 6 خانواده بود و این برای ما عالی بود . با اتوبوس حدود 1 ساعت تا هتل راه بود تا برسیم هتل حدود ساعت 5.30 صبح به هتل رسیدیم. ساعت 12 باید هتل را به ما می­دادند که لیدر گفت می­توانین با پرداخت 20 دلار الان اتاقتون را بگیرید و از امکانات استفاده کنید. شنیده بودم که تو همین هتل قبلا بدون دریافت هزینه اتاق دادند اما ما توی تعطیلات عید فطر بودیم و هتل مسافر زیاد داشت. حتی شهروندان ترکی هم آمده بودند. اول قبول نکردیم اما بعد دیدیم خب باعث میشه نصف روز را تو لابی باشیم و زمان از دست میدیم و قبول کردیم .

اتاق ها در ووچر استاندارد بود . هتل 8 طبقه بود . و دارای موقعیت رو به دریا ، رو به جنگل ، روبه خیابان و پارکینگ و رو به استخر یا همان هم کف بود . همراهانمون گفتند که ماه عسلشون هست و  ازشون خواست که اتاق sea view بهشون بدهند که مسئول مربوطه لبخندی زد . و من هم باتوجه به اینکه توی خرداد ماه متولد شده بودم خواستم که اتاق مناسبی را بهمون بدهند که سفر خاطره انگیزی برایم شود. خلاصه زمان تحویل اتاق ها وقتی در اتاق را باز کردم انگار دنیا را به من دادند . طبقه 7 وسط هتل و کاملا رو به دریا و به دوستانمون طبقه 4 و روبه جنگل و کمی هم دید دریا دادند.

تصاویر اتاق و امکانات جانبی

1.jpg01.jpg001.jpg

روز اول

پس از تحویل اتاق ها به رستوران رفتیم و پس از صرف صبحانه و بعد از اون تا ظهر مشغول استخر و استفاده از سرسره های آبی شدیم. کنار هر سرسره توضیحاتی داده شده و حتی محدودیت سنی هم مشخص شده. پس از صرف ناهار به لابی رفتیم که انواع نوشیدنی و قهوه و چای سرو می شد و دو خانم پیانو و ویالون میزدند، بعد از کمی استراحت، مسابقات شروع شد آب بازی و دارت بازی و پس از اون به ساحل اختصاصی رفتیم . تا ساحل حدود 30 تا پله بود و البته یه ون کوچیک هم برای رفتن به اونجا بود. ساحل اختصاصی بسیار خوبی داشت. دریای تمیز و خوش رنگ هر کسی را برای شنا به سمت خودش می کشید. کافهکنار ساحل ماهی های بسیار خوش مزه ای را سرو می­کرد. و انواع میوه و نوشیدنی نیز میتوانستین اون جا انتخاب کنین.

موقع غروب اینقدر زیبا بود که نمی­توانم توصیفش کنم.فقط دلت میخواست بشینی و نگاه کنی. و این صحنه را هم از داخل اتاق و هم از کافه ها و هم در کنار میز شامتون میتوانستین داشته باشد. زیبائیش دیوانه کننده بود. شب هم پس از صرف شام به سمت سالن آمفی تئاتر رفتیم هر شب حدود ساعت 9 برای بچه ها مسابقه داشتند و بعد از اون هم سرگرمی های بسیار جالبی را ارائه می­دادند ساعت 11 شب هم کافه کنار استخر یه نفر گیتار می­زد و می­خواند، انواع آهنگ ها حتی اهنگ های ایرانی.

تصاویر لحظه غروب خورشید

7.jpg07.JPG

تصاویری از سرسره ها و محیط استخر

20190531_070921.jpg2.jpg5.jpg20190531_074345.jpgwEgd0Z49vdn9mHNkACtdAH1UmXjqMRib0ouTO6CF.jpegAYmVueYGL13SbMw41qI1Wlok2D9N03XtR6iszv5v.jpeg3.JPG6.jpg

روز دوم

 پس از صرف صبحانه با دلموش 5 به قیمت نفری 2 لیر و 75 کروش به شهر رفتیم و کمی در شهر گشت زدیم قیمت تور کروز را پرسیدیم که گفت برای 3 شب و 4 روز 1000 یورو است که البته باید ویزای شینگن داشته باشید و اینکه انگار به تازگی استفاده از کشتی کروز برای ایرانی ها و حتی ترک ها به دلیل رعایت نکردن قوانین ممنوع شده است، اما کشتی های کوچک برای سفر های یک روزه موجود بود. کمی در شهر و ساحل قدم زدیم . مغازه های مختلف را گشتیم و بعد از اون با دلموش شماره 6 به مرکز خرید AVM که خودشون میگن آ- و – م رفتیم . اسباب بازی بسیار گران بود. و فقط از دفکتو و یه فروشگاه لوازم بهداشتی آرایشی خریدیم که به نظرم برای سوغاتی هم مناسب بود. ناهار به هتل برگشتیم و بعد از اون استخر و عصر هم از برنامه زومبا استفاده کردیم و پس از کمی استراحت و شام برنامه آمفی تئاتر و گیتار را داشتیم.

تصویر کشتی کروز و ساحل در شهر

8.JPG

IMG_20190609_115649_522.jpg

فروش نماد شهر

photo_2019-06-09_12-20-41.jpg

روز سوم

طبق هر روز برنامه صبحانه داشتیم. من که به شدت روز اول سوخته بودم از لیدر خواستم که من را به دکتر ببرد .بقیه تو هتل بودند و از تفریحات لذت بردند و من راهی شدم.  اتفاقا یه خانواده ایرانی هم پسرشون را گربه در حین بازی چنگ زده بود و همه با یک ون به یک مرکز درمانی بین المللی رفتیم و اونجا اون خانواده را به یک مرکز دیگر فرستادند برای زدن واکسن هاری و به من پیشنهاد سرم دادند و من چون رگ های نازکی دارم و همیشه کلی دردسر دارم قبول نکردم. پیشنهاد آمپول دادند قبول نکردم و در نهایت چند کرم و ژل را ترکیب کردند و دادند که مدام بزنم و واقعا خیلی بهتر شد. البته گفتند اگه سرم بزنی خیلی سریع خوب می­شود و اینکه می­گفتند ایرانی ها همیشه دچار آفتاب سوختگی می­شوند.( هزینه ای هم بابت دارو و ویزیت پرداخت نشد ، با همان بیمه مسافرتی کارها انجام شد)

تصویر درمانگاه

9.jpg09.jpg

بعد از ظهر هم به سمت مرکز خرید اوت لت سوکه رفتیم. با دلموش 5 به شهر و بعد از اون با ون به سمت سوکه و در ایستگاه گاراژ پیاده شدیم در اینجا از پسر من هم کرایه گرفت و من اعتراض کردم چون هیچ دلموشی بچه را حساب نمی کرد بعد از اون یک خانم محجبه ترک که با ما پیاده شد خیلی ناراحت شد و گفت متاسفانه اینها از توریست ها کرایه می گیرند وگرنه نباید از شما پولی می­گرفت و چون هم مسیر بودیم به سمت اوت لت، یک ماشین سوار شدیم و اون خانم کرایه هر سه ما را که 2.75 کروش بود داد و من هر چه خواستم که بهشون بدهم قبول نکردند و گفتند شما مهمان ما هستین و میخواهم که خاطره خوبی داشته باشین از شهر ما و شماره تماسشون را دادند که اگر دچار مشکلی شدیم باهاش تماس بگیریم.

اینم بگم من خیلی هم از رفتار اون راننده تعجب نکردم چون تو ایران علاوه بر این بچه را حساب می کنند هر روز کرایه تاکسی ها سلیقه ای افزایش پیدا می کنه ولی خب چون دلموش ها اصلا پولی برای بچه نمی گرفتند برای همین اعتراض کردم .اما روزهای بعد متوجه شدم برای کودک داخل شهر هزینه نمی­گیرند ولی بین شهری هزینه می­گیرند. مغازه ها تا ساعت 11 باز هستند اما دلموش ها تا ساعت 10 کار می­کنند پس ما ساعت 9 سوار همان ون ها شدیم به گاراژ رفتیم سوار مینی بوس شدیم تا شهر کوش آداسی و بعد از اون بادلموش به هتل برگشتیم. اونجایی که پیاده میشین برای تعویض ماشین به سمت اوت لت یعنی همون سوکه یه جورایی از بافت توریستی درمیاد و خانمها بهتر است پوشش مناسب تری داشته باشند . البته وقتی به اوت لت میرسین بهتر میشه ولی کلا با کوش اداسی فرق میکنه. هزینه رفت و برگشت ون و ودلموش مجموعا 71 لیر برای 2 نفر و یک بچه – تو سوکه کتانی و کفش بچگانه حدودا 60 الی 70 لیر هم پیدا می­شود که ما ساک نایک با تخفیف 50 درصد 105 لیر و دو کفش از FLO مجموعا 150 لیر خریدیم.

تصویر مرکز خرید سوکه

ubPG5m90Lf4868e9czrNDjY7ufu1qnqYl4Metq1Z.jpeg

روز چهارم

دوستانمون تور پارک آبی را خریداری کردند و من و همسرم با توجه به علاقه بسیار زیادی که به معماری هر شهری علاقه داریم به افس رفتیم و کاملا هم از این انتخابمون راضی بودیم و اما ما خودمون با دلموش 5 به شهر و از اونجا با مینی بوس های سلجوک با نفری 7 لیر به افس رفتیم و اتفاقا پارک آبی ادالند که دوستامون رفته بودند تو همون مسیر بود. برای کسانی که میخواهند خودشون بروند و نزدیک هتل افسوس بود . افس بین سلجوک و کوش اداسی است. و مسیر گردشگری به صورت یه کوه هست که مینی بوس شما را پایین کوه پیاده می­کند حدود 2 الی 3 ساعتی را اونجا هستین . پیشنهاد میک­نم عصر به اونجا برین که آفتاب شدید نباشد. ما بعد از ناهار رفتیم و حدود ساعت 3.30 اونجا بودیم . پس از پیاده شدن از مینی بوس راننده تاکسی پیشنهاد داد که ما را به بالای مسیر می­برد که ما به صورت سرپایینی برویم. البته من پیش بینی این پیشنهاد را داشتم. قیمت پیشنهادی 60 لیر بود و با چانه زنی به 30 لیر به توافق رسیدیم . پس از پیاده شدن فروشگاه صنایع دستی در اونجا بود که ما حتما باید یه نمادی میخریدیم و این از باید های هر سفر ماست البته تو سفر های داخلی اعتقاد داریم که بیشتر هم خرید کنیم که کمکی به چرخه اقتصاد اون شهر کرده باشیم. خلاصه بگم براتون که هر مغازه نرخ خودش را داشت و ما در نهایت یک گوی شیشه ای و دو مجسمه را با تخفیف خوب به قیمت 60 لیر خریدیم.

پس از اون ورودی بلیط را گرفتیم. پسرم را حساب نکرد و از ما نفری 60 لیر بلیط گرفتند . برای شهروندانشون نفری 30 لیر بود. حدود ساعت 6 بود که انتهای مسیر رسیدیم و کاملا از اینکه از تاکسی استفاده کرده بودیم راضی بودیم. چون پسرم بسیار خسته شده بود.آب معدنی ، عینک آفتابی، کلاه و کفش مخصوص پیاده روی و خوراکی همراه داشته باشین.اگه از درب پایین بخواهین برید فروشگاه زیاده اما اگه درب بالا برین خیلی فروشگاه نیست. پس از رسیدن به انتهای مسیر ما باید همون جایی که پیاده شده بودیم آن سمت بزرگراه صبر می­کردیم تا مینی بوس کوش اداسی بیاد. آقایی انجا به توریست ها میگفت که این کار را نکنید و من میبرمتون سلجوک نفری 7 لیر و بعد دوباره از سر خط سوار مینی بوس بشین و برگردین به کوش اداسی. همسرم موافق بود و من مخالف و بهش گفتم همانطور که اومدیم برمی ­گردیم و لزومی به پرداخت هزینه بیشتر نیست. حدود 5 دقیقه ای سربالائی تا سر خیابان داشت که چون کمی مسیر مشخص نیست ممکنه منصرف بشین و بخواهین برین سلجوک و بعد از رسیدن به بزرگراه 7 دقیقه ای هم صبر کردیم تا مینی بوس رسید و ما سوار شدیم.

من برای دو نفر پول دادم و راننده وقتی ماشین پر شد از من خواست که پسرت را پول ندادی روی پای خودت بشیند و مشکلی هم نبود چون بیشتر مسیر را روی صندلی بود.

هزینه های رفت و برگشت 78 لیر برای 2 نفر و یک بچه – بلیط 120 لیر- صنایع دستی 60 لیر

شاید این سوال باشه که چرا پارک آبی نرفتم و دلایلش را میگم براتون: بدنم به شدت سوخته بود و اصلا دوست نداشتم بیشتر از این اذیت بشم با توجه به شخصیت پسرم که دوست ندارد در مکان های جدید تنها باشه و باید حتما یکی از ما پیشش باشیم به نظرم اومد ممکنه نتوانیم از همه امکانات استفاده کنیم. چون همون سرسره های هتل که 6 تا بود هم به غیر از یکیشون که واقعا فقط برای بزرگسالان بود فقط به دوتای اونها اطمینان داشت و تمایلی به استفاده از بقیشون نداشت. پس رفتن به پارک آبی هزینه ای بی مورد بود  و سرسره های هتل در حد همون دو تا براش خیلی لذت بخش بود . 

تصاویری از افس

14.JPG12.JPG11.JPG16.JPG15.JPG13.JPG

تصویری از پارک آبی که توسط دوستانمون گرفته شد

17.jpg  

روز پنجم

دوستانمون تور کشتی را خریداری کردن البته اگه خودشون می­خواستند تهیه کنند ساعتی 10 لیر و برای نوشیدنی و ناهار هم باید هزینه می­داند . برنامه تور به این شکل بود که اولا همه ایرانی بودند، موزیک ایرانی، شیرجه در آب که شنیدم با توجه به ارتفاع زیاد فقط 5 نفری پریده بودند و ناهار و نوشیدنی که من به همان دلیل که پارک آبی را انتخاب نکردم از گرفتن این تور هم صرف نظر کردم.که البته دوستانمون هم از لیدر خواسته بودن که زودتر برگردند که به برنامه هتل برسند. حالا برنامه چی بود ..... به دلیل عید فطر برنامه کف پارتی راه انداخته بودند . دیگه نمیدونین چی بود. عالی بود عالی . کلی کف و بادکنک تو هوا بود و همه تو کف بودند. بچه ها که دیگه خودشون را هلاک کردند از بازی و در نهایت شب هم رستوران و برنامه آمفی تئاتر. شب هم کل ساک را جمع کردم که فردا که روز آخر هست را با پسرم تو استخر و سرسره ها باشم که معلوم نیست کی بتواند دوباره برگردد.

تصویری از تور کشتی ( عکس را دوستانمون گرفتند)

18.jpg19.jpg20.jpg

روز ششم

از صبح زود پس از صبحانه به استخر و سرسره رفیتم تا ساعت 11:30 و نیم ساعت وقت داشتیم که اتاق را تحویل بدیم و چون همه کارها شب قبل انجام شده بود کاملا به برنامه رسیدیم . روز آخر باید اتاق را تحویل می­دادیم. لیدر گشت خرید رایگان ازمیر را درنظر گرفته بود که شامل دو مرکز خرید بود و ما باید پس از تحویل اتاقها و صرف ناهار سوار اتوبوس می شدیم اما روز قبل خانواده های ایرانی تصمیم گرفتند که برای امروز گشت ازمیر را نروند و به جای آن تا 12 شب هتل باشند و به صورت رایگان از امکانات هتل استفاده کنند و با هزینه نفری 5 دلار لیدر براشون اتوبوس رزرو کرد. ما هم اول تصمیم داشتیم که به ازمیر برویم ولی بعدش پشیمان شدیم که متاسفانه اتوبوس پر شده بود، پیشنهاد تور لیدر گرفتن تاکسی بود که هزینه برای دو تا خانواده 350 لیر بود و اما پیشنهاد من این بود که با دلموش به مرکز شهر برویم از اونجا به اتوگار و با هاواش به فرودگاه برویم سایت هاواش را داشتم (https://www.havas.net) اما به ترکی بود و از مسئولین هتل خواستم برام ترجمه کنند و دیدم که ساعت 9 و 10:30 شب به سمت فرودگاه ماشین هست. اما بقیه ترس از دست دادن پرواز داشتند که اگه یک درصد هم خطا داشته باشه ریسک نکنیم و درنهایت بعد از صرف ناهار ساعت 2 سوار اتوبوس شدیم.

ساعت 4 به مرکز خرید رسیدیم و تا ساعت 6:30 بهمون وقت دادند . مرکز خرید خیلی بزرگی بود و زمان کم . قیمتها از سوکه گران تر بود . با اینکه حراج گذاشته بودند اما ارزش پولمون خیلی کم بود. خلاصه تصمیم گرفتیم که با توجه به وقت کم خیلی توی فروشگاه ها نچرخیم و برندهای مشخصی را ببینم. همگی کتانی میخواستیم و تقریبا با قیمت مناسبی توانستیم از pulo  و hummel حدودا هر کفش را با قیمت 310 لیر خرید کنیم. البته پولو حراج تک سایز 135 لیر بود و روی خرید بالامون 100 لیر تخفیف خورد برامون. خلاصه نگم براتون این مدت کمی که برای خرید دادند فقط توی فروشگاه ها میدویدیم و شدیدا پا درد و خسته شده بودیم.

مرکز خرید بعدی هم به همین شکل بود ساعت 7 رسیدیم و باید تا ساعت 10سوار اتوبوس میشدیم که فقط از برند ایکیا و ال سی کمی خرید کردیم و  با توجه به وقت و خستگی و شلوغی و اصلا نتوانستیم هم فروشگاه ها را سر بزنیم. یه نکته اینکه اگه از ایکیا خریدی ندارین اصلا تو این شرایط زمان کم ریسک نکنید که یه سر بزنین بهش چون حدودا نیم ساعت در بهترین شرایط طول میکشه تا بتوانین ازش بیاین بیرون. من و همسرم اصولا برای خرید زمان میخواهیم و تحت این شرایط، خیلی سخت میتوانیم خرید کنیم. اما خوب مهم ترین چیزی که میخواستیم بگیریم را گرفتیم. برای شام هم من از همان چیزبرگرهای اسنک بار دو تا با خودم آورده بودم .

ساعت 11 شب به فرودگاه رفتیم و موقع گرفتن کارت پرواز مجدد با مسئولین مشکل پسرم را درمیان گذاشتم و باز هم جای مناسبی بهمون دادند و این بار دیگه کلا پسرم ترسش ریخته بود و خداروشکر اصلا دچار مشکل نشد. بعد از گرفتن کارت پرواز به سمت گیشه tax رفتیم که کلا 2 نفر بیشتر نبودیم که متاسفانه این برخوردشون اصلا خوب نبود. تمام گیشه ها مسئول داشت به غیر از این بخش. آقایی که مدام به این جا سفر می کرد می­گفت مسئولش میره پشت گیشه می­شینه که مسافران منتظر بمانند و در نهایت نیز بیخیال پس گرفتن مالیات هاشون بشوند و حتی یک دفعه کار به دعوا کشیده شده که بالاخره مسئول مربوطه همان لحظه از پشت درآمده  بود بیرون.

علاوه بر این کاری به فاکتور و مهر فروشگاه ندارند شما باید یک تکه از اجناسی که خریداری کردین را حتما همراه داشته باشین که اگه حواستون نباشه و رد کرده باشید توی بار قبول نمی­کنند.  اون آقا چند بار اعتراض کرد و من هم چند بار از همکاراشون خواستم که ما مدتی هست منتظر هستیم چرا کسی پاسخگو نیست و این رفتارتون اصلا درست نیست اما فقط می­گفتند بله می­بخشید تماس گرفتیم دارند میان و در آخر از گرفتنش منصرف شدیم. مالیات من حدود 50 لیر می­شد ولی خب اون آقا باید حدود 300 لیر می­گرفت. به هر حال در نظرم خیلی رفتار ناپسندی بود و وقتی برگشتم به ایران برای مدیر فرودگاه نامه شکایتی در این خصوص نوشتم که البته پاسخی نیز دریافت نکردم. 

 

در مورد هتل  

اینترنت خوب بود هم در لابی هم در اتاق ها حتی Video call هم داشتیم. اتاق دارای دمپایی، سیف باکس رایگان ، کتری برقی ، چای و نسکافه ، حوله و شامپو بود و نیز یک پک شامل گوش پاک کن و نخ سوزن و پد آرایشی و سوهان ناخن و داخل یخچالش هم به تعداد آب معدنی و نوشابه بود. هر زمان که مایل بودین اتاق سرویس و همه اینها رایگان شارژ می شد. شامپو ها خیلی چیز خاصی نبودند بهتره همراه داشته باشین. ملحفه­ ها و حوله ­ها همه تمیز بودند . حوله استخر جدا می­دهند بهتون البته با کارتی که هتل بابت حوله داده باشه. ولی بهتره اگر بچه کوچیک دارید حوله خودش را ببرید. استخر بزرگ و خوب بود با توجه به اینکه روس ها اصلا توی آب نمی ­آمدند بسیار هم خلوت بود. 6 تا سرسره عالی داشت که تقریبا هر کس با هر سن و سالی می توانست استفاده کند. زمین بسکتبال و والیبال داشت. پارک بازی برای بچه ها هم فعال بود البته با وجود سرسره های آبی کسی استفاده نمی­ کرد. مهد کودک برای ساعت های مشخص داشت. برنامه های انیمیشن خیلی خوب بود و قبل از اون برای بچه ها مسابقه و برنامه داشتند که متاسفانه بر اساس قوانین عکسی نمی توانم بگذارم . حمام ترکی هتل که لیست هزینه هاش را براتون می­گذارم.به من پیشنهاد دادند که چون پوستت سوخته از حمام و ماساژ استفاده کن ولی خب به نظرم عقلانی نبود و اما دکتر هم گفت چه خوب که نرفتی چون شدیدا آسیب میزنه.

تصویر مبلغ ماساژ و جمام ترکی

photo_2019-06-09_10-21-00.jpg

در مورد کارکنان هتل

رفتارشون بسیار مناسب و تفاوتی بین ایرانی ها و مابقی کشورها نمی­گذاشتند، فقط یکی دو مورد بی­حوصلگی دیده شد. برنامه هتل هر روز مشخص و به تابلو اعلانات نصب می­شد و انصافا برنامه هاشون خوب بود و برای هر سنی عالی بود.

 

لابی

به نسبت خوب بود منتها یه وقتایی جا برای نشستن نبود البته اینو بگم که ما همیشه دیر میرسیدیم به صبحانه به ناهار به شام به تفریحات . 

 

رستوران هتل

غذاهای بسیار متنوعی داشت از انواع سالاد، سبزیجات ، نان، شیرینی، میوه، ادویه جات، نوشیدنی، زیتون و هر روز هم چند نوع غذای اصلی سرو می کردند. فضای رستوران هم بسیار بزرگ و سرپوشیده و سرباز بود. علاوه بر این هتل دارای چند رستوران و 4 کافه جانبی بود . حتی برای کسانی که 7 شب رزرو می­ کردند می توانستند یک شب را به عنوان مهمان در یک یاز رستوران ها به صورت ویژه براشون شام سرو شود.البته تور لیدر هم به ما پیشنهاد داد که میتوانید شما هم استفاده کنید ولی شرایطش برای ما پیش نیامد.

 

تصاویری از نواع غذاها

21.jpg22.jpg23.jpg24.jpg25.jpg26.jpg27.jpgphoto_2019-06-07_18-22-57.jpg

یه سری کلمات کلیدی برای خرید از ترکیه براتون میگذارم که امیدوارم در خرید کمکتون کند.

kiz = دختر/ erkek = مرد ,پسر / GENÇ = نوجوان / ÇOCUK =کودک / BEBEK = نوزاد kaban ve mont = بارانی و کاپشن وپالتو / esarp =روسری indirim =حراج / canta = کیف  / triko = بافتنی ayakkabi = کفش / elbise =پیراهن / pantolon=شلوار / tek kisilik =یکنفره / cift kisilik =دونفره nevresim=کاور/ boy = قد / bel = کمر / gogus = سینه/ tukendi=تمام شده / beden tablosu = راهنمای سایز بدنkadin / مردerkek/ تاپatlet/ پیراهن مدل مردانه یقه دار gomlek بافتنی kazak- hirka / پیراهن زنانه elbise / دامن etek / شال گردنatki / دستکشeldiven / کلاهbere /بوت ساق کوتاه bot/ بوت ساق بلند یا چکمه cizme / ابعاد ebat / جزییات محصول urun detay / لباس عروس gelinlik / رنگ زرشکی bordo- همه بوتیک ها tum butikler / سایز beden / قیمت نزولیfiyata gora azalan - pahalidan ucuza قیمت صعودیfiyata gora artan - ucuzdan pahaliya

تجربه این سفر برام عالی بود چون که هر وقت به سفر می رفتیم از روزی که می رسیدم تند تند باید همه جاهایی که لیست شده بود را می دیدم و اگه این اتفاق نمی افتاد تو راه برگشت مدام تو ذهنم می چرخوندم که نشد این سفر کامل نشد. اما رفتن به کوش آداسی جالب بود برام از این نظر که یه وقتا هم بهتره به روح درونت سفر کنی، ساعت ها کنار دریا باشی و با هر موجش بالا و پایین بری و وقت غروب نظاره گر زیباترین لحظه دنیا باشی. یه وقتا باید در کنار خانواده دور از کار و دغدغه فقط برای خود خودتون وقت بگذارین و صدای خنده ها و آرامشتون را بشنوین. این اولین سفر خارجی من بود و همچنین اولین سفرنامه ام در سایت خوب لست سکند. به امید سفر و سفرنامه های بیشتر

 

نویسنده: شیما ت

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.