به زیبایی ترابزون

سفر به ترابزون

از مدتی قبل وصف زیبایی ها و طبیعت بکر ترابزون را از دوستان اهل سفر شنیده بودم و منتظر فرصتی جهت سفر به این شهر شمالی کشور همسایه ، ترکیه بودم . البته محجور بودن این شهر علی الرغم زیبایی وصف ناشدنی آن نسبت به سایر شهرهای ترکیه که معمولا هم وطنان بیشتر تمایل به رفتن انها را دارند، نداشتن خطوط هوایی از ایران و سختی تور ترابزون با اتوبوس است . و دلیل مردد بودن من نیز همین سختی سفر بود تا اینکه دل را به دریا زدیم وبرای یک سفر هیجان انگیز و متفاوت خودرا آماده کردیم.

 شروع سفر

بلاخره ۴شنبه ۸خردادماه مطابق با ۲۳ رمضان 1398به همراه همسر و دوستان خانوادگی با پرواز  ساعت ۱۲ ظهر از مشهد به تبریز پرواز کردیم و عصر همان روز ساعت ۵ بعد از ظهر نیز با اتوبوس از ترمینال تبریز به ترابزون حرکت کردیم .بلیط اتوبوس تبریز به ترابزون را بصورت انلاین از سایت به قیمت هرنفر 200 هزارتومان از قبل رزرو کرده بودیم .معمولا درتمام ایام سال هرچهارشنبه این اتوبوس این مسیر  تردد دارد. اتوبوس از نوع تک صندلی وبه نسبت راحت و مجهز بود. ساعت حدود ۱۲ شب به مرز رسیدیم و بعد از معطلی تقریبا یک ساعته و انجام تشریفات خروج به بخش ترکی گمرک رسیدیم.تا اتوبوس هم بتونه از مرز رد بشه تقریبا ساعت ۳ صبح به راهمان ادامه دادیم.

اتوبوس راحتی بود ،جاده هم خیلی زیبا،بعد از ارزروم جاده پر از پیچ های زیبا و مناظر کوهستانی و جنگل ، ساعت حدود ۹ صبح تو یه کافه بین راهی در نزدیکی ارزروم اتوبوس توقف کرد و مسافرین هم کمی استراحت و صبحانه خوردن .بعد از آن به شهر زیبای گموشخانه رسیدیم،تقریبا از این شهر تا ترابزون ۱.۵ ساعت فاصله است ،بر عکس آنچه فکر میکردم مسیر نسبتا طولانی اونهم سفر با اتوبوس خیلی هم سخت نبود.حدود ساعت ۱۲ به ترابزون رسیدیم،ابتدا بلیط برگشت رو از یک اژانس برای دبایزید وروز چهارشنبه هفته بعد گرفتم وبعد  تاکسی گرفتیم و آدرس هتل پاناگیا رو بهش دادیم ،هتل پاناگیا رو هم با کلی بررسی از سایت رزرو کردم ،هتل خیلی از ترمینال دور نبود.بعد از رسیدن به هتل کار چک این هم خوشبختانه بسرعت انجام شد و در یک سویئت دو خواب تمیز و مجهز مستقر شدیم.
با توجه به خستگی راه نهار و خوردیم و کمی استراحت کردیم.

عصر رفتیم میدون مرکزی شهر،از جلو هتل دلموش مسیر رو تا میدون به ۲.۵ لیر میبرد.مکانی بسیار زیبا وپرجنب وجوش،اطراف میدان پربود از رستورانها وکافه ها با انواع غذاهای ترکی، نزدیک افطار کافه ها مملو از محلی ها وتوریستها ،شام رو با اصرار یه ایرانی کارمند یکی از رستورانهای میدون خوردیم و بعد از گشت و گرفتن چند عکس به هتل برگشتیم.

روز دوم

برای روز دوم سفر یعنی روز جمعه 10 خرداد، پیشنهاد شد صبح به مرکز خرید جواهر بریم ، بعد از صبحانه مفصلی که در تراس زیبا و روبه ساحل هتل خوردیم ، با دلموش به میدان رفته و بعد از تعویض دلموش به مرکز خرید جواهر رسیدیم. ساعت شروع بکار مرکز 10 صبح بود و ما نیم ساعت زودتر به محل رسیده بودیم. در مجاورت Trabzon Cevahir OutletمرکزMedia Markt Trabzon Yomra - Cevahir بود که خوشبختانه شروع بکار کرده بود.ماهم برای اینکه از وقت استفاده کنیم به گشت زنی در این مرکز که تقریبا همه نوع لوازم مورد نیاز از ساخت وساز ساختمان تا وسایل ولوازم منزل در ان یافت میشد ادامه دادیم .و پس از ان به مرکز جواهر رفته و تا عصر در فروشگاههای ان چرخ زده و خرید کردیم.

بعد از ظهر هم بعد از صرف نهار در هتل و استراحت ، به میدان رفتیم و از جنب وجوش میدان و بازارهای اطراف ان لذت بردیم.
ضمنا با مشورت مسئول فروش تورهای شهری که دردفتر فروش شرکت مترو و نزدیک میدان بود در مورد تور یکروزه باتومی سوال کردیم. او که یک جوان خوش برخورد ایرانی بود نظرمان را از تور یکروزه باتومی عوض کرد و بدلیل مشکلاتی که ممکن بود در مرز برای ایرانی ها ایجاد کنند. توصیه میکرد که حتی الامکان از این تور صرفنظر کرده ویا مبلغ بیشتری برای صدور واچرهتل باتومی و بیمه پرداخت کنیم. بعد از مشورت با همسفران کلا از خیر تور یکروزه باتومی گذشتیم و قرارشد تور نیم روزه اوزن گل و تور نیم روزه سوملا روبخریم. برای روز شنبه تور نیم روزه اوزون گل رو خریدیم نفری 50 لیر.

روز سوم

براساس برنامه ریزی انجام شده صبح شنبه بعد از صرف صبحانه به میدان و به دفتر مترو رفتیم .قرارحرکت ساعت 10 صبح از جلو دفتر مترو بود.که ما حدود ساعت 9:30 به انجا رسیدیم . ساعت 10 و با رسیدن سایر مسافرین که یک خانواده عرب، دو خانواده مشهدی که اتفاقا از تبریز نیز همسفربا ما بودند .به سمت ازون گل حرکت کردیم.

از میدان تا اوزون گل حدود 100 کیلومتر فاصله است و دلموش تور، این مسیر را با چند توقف انجام میدهد. توقف اول در یک کارخانه تولید چای و در منطقه ای زیبا انجام شد. در این کارخانه که فروشگاهی از انواع چای و دم نوشهای مختلف به اضافه شیرینی و باقلواهای ترکی میفروخت حدود نیم ساعت توقف کردیم. با هماهنگی راننده تور یک چای هم به مسافرین دادند، البته بطورمعمول سروچای جزو برنامه بود که چون ایام ماه مبارک رمضان بود پذیرایی چای برای بازدیدکنندگان حذف شده بود. بعضی از همسفران هم از فروشگاه خرید کردند. بعد از آن و در ادامه مسیر به یک مرکز اسب سواری رسیدیم که مطابق برنامه تور در این منطقه هم حدود نیم ساعت توقف کردیم ،مناظر زیبای رودخانه و جنگل کوهستانی همسفران را بیشتر از اسب ها و اصطبل جذب کرده بود و گرفتن عکسهای گروهی و سلفی زمان توقف را پرکرد.

حدود ساعت 12 به ازون گل رسیدیم. روستایی بسیار زیبا با چشم اندازهای بی نظیر از دریاچه و جنگل و مسجدی زیبا در یکی از گوشه های دریاچه . هوا هم نیمه ابری و نسبتا خنک بود که زیبایی مناظر را چند برابر میکرد.
بعد از گرفتن چندین عکس از زوایای مختلف، مینی بوس به بالای تپه ای رفت که مشرف به دریاچه بود. محلی بسیار زیبا برای گرفتن عکسهایی خیره کننده. قبل از ما نیز چند گروه در روی سکو درحال عکس برداری گروهی و سلفی بودند. ما هم تا توانستیم از این موقعیت استفاده کرده و عکس گرفتیم .

پس از آن مینی بوس مارا به نزدیکی مسجد که بازارچه سنتی و رستورانهاو کافه های زیادی وجود داشت پیاده کرد و قرار شد ساعت 5 عصر جهت برگشت در همان محل حاضر باشیم. خواندن نماز ،خوردن نهار کنار دریاچه و گرفتن عکس و گشت زدن درفروشگاههای بازارچه حاشیه دریاچه که گاها با بارش ملایم باران همراه میشد لذت سفررا چندین برابرکرده بود .زمان بسرعت سپری شد وناچارا ساعت 5 عصر و برگشت به ترابزون .
در میدان شهر جایی که زندگی در ان جریان دارد پیاده شدیم. لذت تماشای جنب وجوش مردم ، توریستها و بازی بچه ها نزدیک غروب افتاب و اماده شدن کافه ها و رستورانها برای پذیرش افطاری و شام مردمی که خسته و یا جهت وقت گذرانی به میدان امده بودند وصف ناشدنیست. ماهم در کوچه های باریک و پر ازدحام به دیدن اجناس و انتخاب انچه دنبالش بودیم .گاه هم خرید بستنی از فروشنده ای که با مهارت با تهیه بستنی با مشتری شوخی میکرد.
شام را هم در یک رستوران در حاشیه میدان صرف کردیم و بعد به هتل برگشته و روز پر از زیبایی را به رویا سپردیم.

روز چهارم

یکشنبه 12خرداد را برای بازدید و خرید از مرکز تجاری فروم برنامه ریزی کردیم .ابتدا با صبحانه هتل شروع کردیم وبعد مطابق معمول به میدان رفته وازمیدان هم دلموشی دربست مارو به مرکز فروم برد . این مرکز از جواهر بزرگتر و برندهای بیشتری در ان حضور داشتند از انجا که نزدیک عید فطر بود اکثر فروشگاهها تخفیفات بی نظیری ارایه داده بودند و ماهم از این تخفیفات نهایت سود را بردیم .بطور کلی خرید پوشاک ترک در ترکیه و در ترابزون نسبت به ایران تا 40 درصد بصرفه تراست. ضمن اینکه اصل بودن ان هم تضمینی است. تا عصر در این مراکز تجاری گشت زدیم و بعد به هتل برگشتیم.

بعد از نهار وکمی استراحت عصر به میدان رفتیم ،زندگی در میدان بقدری زیبا و پرجنب وجوش بود که در طول سفر هیچ گاه از دیدن و بودن در ان احساس خستگی نکردیم. بعد ازکلی گشت و انرژی گرفتن از جنب وجوش مردم به هتل برگشتیم درهتل متوجه اشتباه یکی از خریدهای انجام شده امروز شدیم .لاجرم بایستی روز بعد نیزبه مرکز تجاری فروم برای تعویض میرفتیم.

روز پنجم

دوشنبه 13خرداد و روز 29 رمضان در ترکیه بود . مطابق تقویم ،عید فطر روز سه شنبه خواهد بود و در ترکیه به همین مناسبت سه روز تعطیل رسمی است . با تجربه ای که چند سال پیش در وان داشتیم و تعطیلی مطلق فروشگاهها را در ایام عید فطر دیده بودیم، قرارشد امروز را به خرید اختصاص دهیم و دوروز باقی مانده از سفر را به جاهای دیدنی ترابزون. لذا بعد از صبحانه ابتدا جهت تعیین تکلیف خرید تعویضی به فروم رفتیم . و چون به نظر ما مرکز جذابی بود تصمیم گرفتیم تا ظهر در همانجا گشت بزنیم .
عصر هم بعد از نهار و استراحت ، مجددا به میدان رفتیم و باقی مانده خرید از فروشگاههای کتون ...ال سی و....
ضمنا جهت رزرو تور سوملا به دفتر مترو رفته و تور را برای روز سه شنبه با قیمت هر نفر 60لیر رزرو کردیم . حرکت تور ساعت 9:30 روز سه شنبه از جلو دفتر فروش مترو بود.

روز ششم

روز سه شنبه 14 خرداد و عید فطر در ترکیه . مطابق برنامه ریزی بعد از صبحانه به دفتر تور رفتیم . مطابق اعلام ساعت 9:30 با تعداد دیگری از مسافرین که در میان انها توریستهای عرب ، ترک و چند نفر ایرانی دیگر هم بودند، تور نیم روزه را شروع کردیم. قرار بود طی این تور از 4 نقطه دیدنی بازدید کنیم ،غارکف ، شهرک کوهستانی ،منطقه زیبا در دل کوهستان و صومعه سوملا "قدمت این صومعه به هزاران سال پیش بر می گردد اما تاریخ دقیق و شخصی که این بنا را ساخته است مشخص نیست هرچند افسانه هایی وجود دارد که می گویند دو راهب یونانی به دلیل اینکه تصویر مریم مقدس را بر روی صخره ها دیدند، اقدام به ساخت این صومعه کردند. به دلیل جنگ هایی که در آن زمان رخ میداده، هدف از ساخت صومعه سوملا، فرار از دشمنان بوده است.  صومعه تاریخی سوملا،  4 کیلومتر خارج از شهر ترابزون، بر روی صخره  بنا را شده است. صومعه ی سوملا  که خود 300 متر ارتفاع دارد، 1200 متر بالاتر از سطح دریا بنا شده که در محاصر درخت ها قرار گرفته است.

بازدیدکنندگان این صومعه می توانند اوج هنر و معماری قدیمی ترکیه را مشاهده کنند. بر روی دیوار ها داخلی و خارجی صومعه از جمله اتاق شاگردان، کتابخانه، اتاق مهمان و آشپز خانه می توان نقاشی ها و آثار تاریخی زیبایی را مشاهده کرد. لازم به ذکر است طبق اطلاعاتی که وجود دارد، تمام این آثار و نقاشی ها، در سال 386 بعد از میلاد مسیح، توسط راهبانی که در این معبد حضور داشتند، وقف مریم مقدس شد. "تمام مناطق هم چنین مسیر طی شده در این تور بسیار هیجان انگیز بود. فقط چون مسیر سوملا باریک و زمان بازدید ما مصادف با تعطیلات ترکیه بود متاسفانه در مسیر رفت ترافیک زیادی وجود داشت که مجبور شدیم با تعویض مینی بوس و با سختی به سوملا برسیم . به هر شکل خاطرات خوش ان سالها در ذهن خواهد ماند وسختی های مسیر بسرعت از ذهن محو خواهد شد.

روز هفتم

روز چهارشنبه و روز پایان سفر ترابزون ، مطابق برنامه امشب ساعت 22:30 بایستی ترابزون را ترک کنیم . و در ادامه ترابزون گردی قراربود امروز بعد از صبحانه باردیگربه ساحل زیبای دریای سیاه که روبروی هتل بود رفته و بعد از چک اوت وسایل را تحویل هتل داده و به کوشک آتاتورک رفته ، بعد از ان به بز تپه که یکی از مناطق زیبا ودیدنی ترابزون هست را بازدید کنیم. بهر شکل ابتدا اخرین صبحانه هتل را صرف کردیم و بعد از بستن چمدانها و دوش گرفتن به ساحل رفته و از دیدن مناظر ان لذت بردیم. دریا مواج و اسمان ابری بود . نسیم خنکی میوزید که لذت بودن در ساحل را صد چندان میکرد ودل کندن از این مناظر رویایی را سخت ولی با توجه به وقت چک اوت اجبارا به هتل برگشته و چمدانهارا تحویل انبار هتل داده و چک اوت کردیم. با دلموش جهت بازدید از کوشک اتاتورک به میدان رفته و از انجا به عمارت اتاتورک که در تپه ای بلند واقع است. عمارتی زیبا و تاریخی . محلی که اتاتورک در سفربه ترابزون از ان استفاده میکرده و الان بصورت موزه و منطقه ای دیدنی حفاظت میشود.

"عمارت آتاتورک ترابزون: این بنا در سال 1890 به عنوان خانه ییلاقی توسط یک معمار ایتالیایی برای یک بازرگان سرشناس یونانی طراحی و ساخته شد. در سال 1942 آتاتورک در بازدید از این محل این خانه را به عنوان محل زندگی برگزید. این بنا از 2 طبقه تشکیل شده که اثر معروفی از فرشهای ایرانی در آن به چشم می خورد. در سال 1987 این عمارت زیبا به موزه باستان شناسی و قوم شناسی تبدیل شد و وسائل شخصی، عکس ها و ابزار به جای مانده از آتاتورک نیز در این موزه در معرض نمایش عموم قرار داده شده است."

بزتپه که با نام کوه مینتریون هم شناخته می شود، از جاذبه های طبیعی و دیدنی شهر ترابزون است. بزتپه به فاصله 3 کیلومتر در جنوب شرق ترابزون قرار گرفته و از سمت شرق، دره دِییرمَندِره (Değirmendere) را پوشش داده است. بعد از برگشت فرصت انرا داشتیم که به بزتپه رفته و ضمن دیدن مناظر زیبای شهر وساحل از ارتفاع بز تپه ،نهار خورده و عکس بگیریم.و ساعتی را استراحت کنیم.
"این تپه علاوه بر بعد طبیعی و گردشگری، از حیث مذهبی نیز اهمیت فراوانی دارد. زیرا که در اطرافش چندین مسجد و کلیسا قرار دارند و همچنین 4 چشمه مقدس در آن سر از زمین برون آورده اند. بر فراز بز تپه می توانید نمایی کامل از شهر را زیر پاهایتان شاهد باشید، چای بنوشید و از طبیعت لذت ببرید."
و در برگشت از بزتپه مجددا گشتی در میدان زدیم و به هتل برگشتیم. با هماهنگی انجام شده ساعت 8 تاکسی جهت رفتن به ترمینال رسید . با توجه به شروع تعطیلات ایران امشب هتل خیلی شلوغ شده بود به طوری که تمام اتاقهای ان رزرو شده و هیچ جایی برای اقامت نداشت .البته قیمت اتاقها هم نسبت به هفته قبل افزایش یافته بود.البته ماکه در حال ترک هتل بودیم ولی مسافران رسیده و در حال امدن مطمئنا روزهای شلوغی را درپیش خواهند داشت.
تاکسی ساعت حدود 9 به ترمینال رسید. تا 10:30 فرصت گشت زدن و کمی استراحت در سالن ترمینال را داشتیم . کم کم که مسافرین اتوبوس دبایزید میرسیدند، مشخص شد که تقریبا 30 درصد مسافرین ایرانی هستند و به مقصد ایران با اتوبوس به دبایزید میروند. این موضوع دلگرمی بیشتری به ماداد .
اتوبوس با تاخیر نیم ساعته حرکت کرد. تقریبا تمام صندلیها پر شده بود.
در بین راه ودر ارزروم تقریبا همه مسافرین ترک که بنظر میرسید بیشترشان دانشجو باشند پیاده شده بودند و مسافرین مانده همه ایرانی بودند. حدود ساعت 7 بوقت ترکیه به دبایزید رسیدیم . به پیشنهاد یکی از مسافرین دلموشی از شهر دبایزید تلفنی گرفتیم و حدود 13 نفر مسافر یکجا با هزینه نفری 10 لیر به مرز بازرگان حرکت کردیم.
عبور از مرز زیاد طول نکشید و بعد از ورود به ایران یک تاکسی در بست به قیمت 210 تومان اجاره کردیم تا مارا مستقیم به تبریز برساند. هوا خیلی گرم و افتاب سوزانی داشت. متاسفانه راننده تاکسی هم به هیچ وجه رضایت نمیداد که کولر را روشن کند. مسیر هم طولانی و بعد از طی مسیر حدود 4 ساعته در هوای سوزان وجزغاله شدن ،حدود ساعت 3:30 به تبریز رسیدیم. ابتدا تصمیم داشتیم به یکی ازمرکز خرید تبریز رفته و نهار را انجا بخوریم وتا زمان پرواز گشتی بزنیم که متاسفانه بدلیل مسیر طولانی و گرمای شدید، حالی برای اجرای برنامه بالا در هیچ کداممان نبود. لذا تصمیم گرفتیم در فرودگاه نهار ونمازو استراحت کنیم و تا زمان پرواز بمانیم. بعد از مدتها خوردن نهار ایرانی و بعد هم استراحت در مسجد فرودگاه و زمان پرواز تقریبا سریع گذشت . پرواز هم با حدود نیم ساعت تاخیر حدود ساعت 10 شب به مشهد رسید و سفر زیبای ترابزون و تجربه های متفاوت آن با خوشی بی حد به پایان رسید.

نویسنده : رضا خواجه پور