رویای آزادی در آنتالیا

4.5
از 60 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
با نگین فیروزه‌ای همسایه دیوار به دیوار ایران آشنا شوید! +تصاویر

07-Antalya-Blog cover (01-05-01).jpg

رویای آزادی در آنتالیا

سلام به همه دوستان عاشق سفر

منزلگاه واقعی هر انسان ، خانه وی محسوب نمی شود ، بلکه جاده ها خانه ما هستند. زندگی خود سفریست که با گامهایمان در آن رهسپار هستیم ( بروس چاتوین)

تصمیم برای سفر

اصلاً چی شد که ما تصمیم گرفتیم بیایم آنتالیا ، جونم براتون بگه که ما اول تصمیم داشتیم بریم استانبول ، با توجه به اینکه بهمن 96 یک هفته اونجا بودیم و خیلی دلمون برای کوچه و پس کوچهای خیابون استقلال تنگ شده بود و با عنایت به شرایط کاری خودم که چند روز تو ایام عید باید میرفتم سرکار ، تصمیممون این بود که برای بعد از تعطیلات عید نوروز یعنی فاصله بین 13 تا 20 فروردین برنامه سفرمون رو هماهنگ کنیم به همراه یکی از دوستان خانوادگیمون (حسین ، پرستو و دختر 20 ماهشون ، دنیز کوچولو)، البته سر تاریخ یکم با هم مشکل داشتیم و خانم دوستم میگفت که من نمیتونم دقیقاً بعد از تعطیلات نوروز یک هفته مرخصی بگیرم اگر هفته اول اردیبهشت بریم بهتره و خوب شرایط کار من هم طوری بود که نمیتونستم تو اردیبهشت مرخصی بگیرم ولی در نهایت با توجه به اینکه دوست داشتیم با هم سفر بریم، چون قبلاً تجربه دو تا سفر تایلند و کوش آداسی رو با هم داشتیم ، به یه سفر سه الی چهار روزه استامبول رضایت دادیم. تا اینکه چنتا اتفاق خوب افتاد .....

  • اتفاق اول ، برنامه کاریم طوری شد که فقط باید دو روز اونم 7 ام و 8 ام فروردین میرفتم کارگاه ، خب پس زمان آزاد بیشتری تو ایام عید داشتم.
  • اتفاق دوم ، ساکن غرب تهران هستیم ظهر روز 28 ام اسفند من به همراه همسر و دخترم رفتیم سمت فلکه دوم آریاشهر برای گشت و گذار عید البته نه برای خرید بلکه فقط رفتن تو شلوغی های شب عید و تماشای این دست فروشها که بساطشونو رو زمین پهن میکنن (البته به اصرار همسرم) که تو این مسیر بسیار شلوغ و تقریباً طولانی دختر من که الان 5/4 سالشه و یکمم تپل مپل 10 بار ازم خواست تا بغلش کنم و همونجا به خانمم گفتم سفر قبلی ما به استانبول چون نیکا (دخترم) کلاسکه داشت ما راحتر رفت و آمد میکردیم ولی الان که بزرگتر شده و کلاسکه نداره استانبول گزینه خوبی برای سفر نیست و همسرم هم حرفم رو تایید کرد ولی میگفت دیگه با حسنینا این همه جنگ و جدال کردیم سر زمان سفر و بقیه مسائل نمیشه بازم تغییرش بدیم و میگفت: سخته ولی میریم و باید با هم همکاری کنیم تا مشکلی پیش نیاد.
  • اتفاق سوم که دقیقاً ضربه فنی کرد سفر رفتن ما رو به استامبول ، یک استوری اینستا گرامی از یکی از دوستان خانمم در تاریخ یکم فروردین بود که در این استوری بچه هاش تو آنتالیا در حال شنا کردن و عشق و حال بودن. بعد از کلی صحبت در فضای مجازی مابین همسر گرامی و دوستشون، دلمون رفت آنتالیا و تصمیم گرفتیم برای تغییر مقصد سفر با همسفرامون مشورت کنیم . ساعت 2 بامداد دوم فروردین یه پیغام دادم به حسین، که اونم اتفاقاً بیدار بود و موضوع رو باهاش در میون گذاشتم و گفتم تازه اگر برای هفته دوم عید بریم نیازی هم به گرفتن مرخصی نیست و اونم رفت در مورد پیشنهاد ما با همسرش مشورت کنه .

 نیم ساعتم نشد که خبر داد با توجه به اینکه ما تا حالا آنتالیا نرفتیم و همچنین یه بچه کوچیک شیطون داریم کاملاً با نظر شما موافقیم ، ولی داداش حواست به هزینه ها باشه.  من و همسرم هم با این دستور ماموریتی ، اقدام به تحقیقات کامل در مورد هتل های آنتالیا کردیم.  اینجوری شد که سر هواپیمای ما از استامبول به سمت آنتالیا چرخید، دقیقاً مثل هواپیمای بچه های سریال پایتخت 5 .

نحوه انتخاب هتل

وقتی که مقصد سفر ما مشخص شد با تحقیقاتی که به همراه همسرم کردیم برای هفته دوم عید هتلهای liberty و kremlin نظرمون رو جلب کرد که البته اولش که همسفرامونو در جریان گذاشتم با توجه به هزینه اولیه بالا قبول نکردن و میگفتن حداکثر از 5/4 میلیون برای هر نفر بیشتر نشه و نظر ما هم این بود که، هزینه رو که داریم میکنیم و تا اونجا میریم چرا برای یه اختلاف 2 تا 3 میلیونی هتلی با کیفیت پایین تر بریم مخصوصاً تو آنتالیا، در نهایت گفتم شما بسپار به من و نگران نباش .

خلاصه بعد از کش و قوسهای بسیار زیاد تصمیم بر این شد که ببینیم آژانس الفبای سفر برای ما چیکار میکنه و من ظهر روز 6 ام فروردین یه راست رفتم سراغ مدیر محترم آژانس الفبای سفر (جناب آقای افشین موسوی) و به توصیه ایشون با در نظر گرفتن زمان سفر ما و اتمام برنامه های ویژه نوروزی که اکثراً هفته اول فروردین بودن، هتل liberty رو به ما پیشنهاد دادن . در هر صورت بعد از هماهنگیهای لازم با همسفرهای عزیز و همسر عزیز تر از جانم، برای روز دهم فروردین ساعت 10 شب با پرواز بیزینس کلاس هواپیمایی ماهان بلیط رو گرفتم البته مهمترین بخش این داستان هزینه های هتل و پرواز بود که حدود 25 درصد از قیمتهای روز پایینتر بود یعنی برای بزرگسالان نفری 5.200.000 تومن برای کودک بالای دو سال 2.000.000 تومن و کودک زیر دو سال 295.000 تومن و در مجموع 23.095.000 تومن شد که عالی بود . (در ضمن وقتی رسیدیم هتل متوجه شدیم که آقای موسوی الحق درست راهنمایی کردن و جا داره تشکر ویژه ای بکنم ازشون).

البته از معیارهای دیگه انتخابمون اینا بودن:

  • سه سال پیش تو همین منطقه لارا و تو هتل  Grand Park Lara اقامت داشتیم می دونید خیلی دوست دارم جاهایی رو که قبلاً سفر کردم و بهم خوش گذشته رو یک بار دیگه ببینم.
  • هتل liberty تو منطقه لاراس و هتل kremlin تو منطقه kondu و منطقه لارا نسبت به kondu به شهر آنتالیا نزدیکتره ، چون با داشتن دو تا بچه کوچیک بعد مسافت جهت گشتن شهر آنتالیا و خرید برامون مهم بود.
  • مهمتر از همه نظرات دیگران در سایتهای مختلف در مورد دو هتل مورد نظر ما بود که باعث شد هتل liberty رو انتخاب کنیم.
  • یه پیشنهادی که دارم اینکه وقتی در مورد هتل تحقیق میفرمایید اول که حتماً حداقل با گوشی هاتون در سایتهای مختلف ایرانی و خارجی مثل last second ، booking و trip advisor در مورد هتل و امکاناتش تحقیقات کامل کنید و بعد حتماً تو Google earth و یا سایتهای مشابه،  موقعیت جغرافیایی و حتی شکل و عکس های مربوط به هتل و خیابونای اطرافش رو خوب چک کنید چون هر چه قدر اطلاعاتتون در مورد هتل بیشتر باشه انتخاب درست تری رو خواهید داشت. یکی از دوستانم که یه گوشی چندین میلیونی دستشه و چندین بار هم تجربه سفر خارجی داشت بدون تحقیق و اعتماد به آژانس به سفری رفته بود و هتلی که اصلاً ساحلی نبود رو به اسم هتل ساحلی بهش داده بودن . درسته که عمل کارمند آژانس x درست نبوده ولی اینکه خود ما هم از گوشیهای چند میلیونیمون در حد گوشی 1100 استفاده می کنیم و برای یه سفری که با این شرایطی اقتصادی چندین میلیون هزینه داره تحقیق نمی کنیم قابل تأمله
  • یکی دیگه از منابع بسیار خوب جهت تحقیق در مورد مقصد سفر، اینستاگرامه، چون میتونید با فالو کردن پیج افرادی که در شهر مورد نظر شما زندگی میکنن یا مهاجرت کردن اطلاعات بسیار خوبی ازشون استخراج کنید البته کلاً بعضی از این پیجها به همین منظور ساخته شدن ولی در مجموع منبع بسیار خوبی برای گرفتن اطلاعاته و همچنین میتونید با فالو کردن پیج هتلهایی که مد نظرتونه از حال و هواشون خبردار بشید یعنی اطلاعات اینستاگرامی هتل رو از پست ها ، استوری ها و لایوایی که میذارن بگیرید مخصوصاً اگر تو های سیزن باشه، البته به نظر من حداقل دو هفته قبل از رزرو هتل باید این کار رو کرد.

رفتن به فرودگاه

به نظر من بیشتر کیف سفر به کارای قبل از سفر ، مثلاً تصمیم برای سفر رفتن، تحقیقات در مورد هتل و جایی که میخوای بری یا ذوق اینکه مثلاً دو هفته دیگه می خوای بری سفر ( که البته این موقع ها آدم یکم نگرانی هم داره و میگه نکنه اتفاقی بیوفته) و تهیه لیست چیزایی که نیاز داری از یه هفته قبل و یا بستن چمدون، از همه بهتر گرفتن ماشین و یا استارت زدن ماشین خودت برای رفتن به فرودگاه، همه و همه اینا از خود سفر برای من شیرینتره ولی وقتی پاتو میذاری تو هتل ، زمان روز برگشت کنتور میندازه که اگر بخوای بهش فکر کنی یکم غم انگیز ، البته من رو خودم اساسی کار کردم و تا لحظه ای که تو سفر هستم برای خودم برنامه دارم و از تمام لحظاتم لذت می برم .

بالاخره بعد از دیدن دربی تهران که نیم ساعت آخرش خانمم پدرمو درآورد که بدو بدو دیر شد با گرفتن یه ماشین به سمت فرودگاه حرکت کردیم و خدا رو شکر خیلی زود رسیدیم هزینه تاکسی هم 35 هزار تومن شد.

تصویر شماره 1: غروب زیبای روز دهم فروردین

1.jpg

وقتی رفتیم داخل سالن فرودگاه ما که انتظار یه صف طولانی برای گیت ورودی به سالن رو داشتیم با تعجب دیدیم که بسیار خلوته از لحاظی خوشحال شدیم چون دیگه معطل نشدیم و از لحاظی هم ناراحت شدیم چون نشون دهنده اوضاع اقتصادی هموطنای عزیزمون بود، کی بود میگفت تحریما تاثیری رو زندگی مردم نذاشته؟.... بگذریم ....

تصویر شماره 2: گیت های خلوت

2.jpg

تصویر شماره 3: فرودگاه دنج

3.jpg

وارد سالن شدیم و تو تابلوی پرواز دیدیم که گیت پرواز ساعت 22 به مقصد فرودگاه دنیزلی، باز شده و رفتیم منتها علیه غربی سالن گیت شماره 86 و 87 جهت گرفتن کارت پرواز و تحویل چمدونهامون که وقتی رسیدیم فکر کردم هنوز گیت باز نشده، چون هیچ کس نبود بعد خانم مسئول گفت تشریف بیارید چمدوناتونو تحویل بدید خلاصه ما هم با ارائه پاسپورت کارت پروازامونو گرفتیم و با راهنمایی مسئول محترم ، به سمت ماهان لانچ حرکت کردیم.

ماهان لانچ

بعد از تحویل چمدونامون به همسفرامون زنگ زدم و گفتن که تو بلوار فرودگاهن . بهشون گفتم مامیریم ماهان لانچ کنار شعبه بانک ملی و قرار شد بعد از گرفتن کارت پرواز بهمون ملحق بشن ، خلاصه رفتیم داخل با نشون دادن کارت پرواز چون ما پروازمون بیزینس بود بصورت رایگان از ما پذیرایی شد البته اگر پرواز اکونومی باشید 200.000 تومان هزینه داره که به نظر من اصلاً به صرفه نیست .

یه سالن خیلی آروم و شیک که یه میز در حدود 10 مدل غذا از قبیل سوپ ، اسنک، کباب کوبیده و ... و شیرینی ، یه یخچال بزرگ انواع بستنی و نوشیدنی های مختلف به همراه چایی ، قهوه و... که بصورت سلف سرویس در اختیار مسافرین قرار میگرفت. البته اولش که دوستامون اومدن یه شیطنتی کردم و گفتم نفری 200.000 تومن باید بدیدا ، اونا هم گفتن ما نمی یایم و منم رفتم تو ، بعد از چند دقیقه برگشتم گفتم بیاید داخل مهمون من ، اول مخالفت کردن ولی بعدش که حقیقت رو گفتم میخواستن جفت پا بیان تو صورتم که سریعاً رفتم داخل. خب چه کنم درسته 38 سالمه ولی کودک دورنم هنوز به شیطنتهای خودش ادامه میده.

تصویر شماره 4: سالن ماهان لانچ

4.jpg

بازم پروازم دیر شد

حدود ساعت 21:15 بود که به بچه ها گفتم بسه دیگه ، بریم که این چند روزه وقت برای هر کاری داریم. وقتی وارد سالن شدیم دیدیم به به ، آفرین به ما ، بلند گو اسامی ما رو داره صدا میزنه خلاصه دوان دوان رفتیم سمت گیت بازرسی آخر و بعد از چک کردن بلیط ها از رمپ دوست داشتنی فرودگاه که من بهش میگم راه بهشت پایین اومدیم و سوار اتوبوس شدیم و به سمت هواپیما حرکت کردیم و در پی ناباوری پروازمون 5 دقیقه زودتر از وقت موعد پرید اول فکر کردم ساعت من مشکل داره ولی بعد که از سر مهماندار پرسیدم گفت چون همه اومده بودن و فرودگاه هم خلوت بود زودتر اجازه پرواز رو بهمون دادن خلاصه پرواز شماره 1136 ماهان با ایرباس 310 تحت هدایت کاپیتان آریایی پور به مقصد فرودگاه دنیزلی به هوا پرید و سفر ما آغاز شد.

تصویر شماره 5 : مسیر حرکتمون در مانیتور هواپیما

5.jpg

تصویر شماره 6: شام هواپیما

6.jpg

فرودگاه دنیزلی

بعد از حدود 3 ساعت و نیم پرواز خوب و آروم با یک فرود عالی ، وارد فرودگاه شهر دنیزلی شدیم و به راحتی با یه پیمودن یه مسیر 50 متری وارد سالن ورودی فرودگاه شدیم و بعد از تشریفات اولیه وارد سالن انتظار جهت گرفتن چمدونهامون شدیم . بعد از شمردن حدودی مسافرای هواپیما متوجه شدم در حدود 60 نفر فقط همسفر داشتیم . خلاصه چمدونا رو گرفتیم و رفتیم برای پیدا کردن تور لیدرها و اعزام به سمت هتل.

فرودگاه دنیزلی تقریباً کوچیکه و سالن ورودیش در حدود 1000 متر مربعه ولی سالن خروجیش 5 تا 6 هزارمتری هست در کل یه فرودگاه نقلی با امکانات متوسط رو به پایینه و فاصلشم تا شهر آنتالیا حدود 4 ساعته.

تصویر شماره 7 : سالن پروازهای ورودی فرودگاه دنیزلی

7.jpg

تصویر شماره 8 : محوطه فرودگاه دنیزلی

8.jpg

تصویر شماره 9 : سالن پروازهای خروجی فرودگاه دنیزلی

9.jpg

امکانات هتل لیبرتی

بعد از چهار ساعت و نیم مسافرت زمینی حدوداً ساعت 5 صبح به هتل رسیدیم و با تور لیدر خونگرم مقیم هتل آقا دانیال ، آشنا شدیم و ما رو برد و همه جای هتل رو نشون داد و در کل ایشون تا آخر سفر بسیار مسئولیت پذیر و خوش برخورد بودن .کمی تو لابی هتل استراحت کردیم و چنتا پتو هم بهمون دادن برای خوابیدن حدود ساعت 8  رفتیم برای صبحانه و تقریباً ساعت 9 صبح هم اتاق رو بهمون تحویل دادن.

تصویر شماره 10 : ورودی هتل لیبرتی

10.jpg

یک نکته بسیار مهم در مورد هتل هایی که در ایام عید مسافرای ایرانی رو میپذیرن این هست که اکثر این هتل ها با 50 تا 70 در صد ظرفیت خودشون در حال فعالیت هستن چون تعداد مسافراشون کمه و کمتر مسافرای اروپایی تو اون فصل از سال میان ترکیه و مهمتر از همه طرف قرارداداشون برای ارائه خدمات ، آژانسهای ایرانین پس بیشتر باید در مورد توانایی های هتل بحث کرد نه امکانات اون مقطع از سال.

 اینجور که من متوجه شدم مسافرای این هتل اکثراً بریتانیایی بودن و این هتل مثل اکثر هتلهای دیگه یک رستوران اصلی داره به همراه یک رستوران ایتالیایی غذاهای هتل هم دارای تنوع خوبیه و در کل بعد یک هفته خسته نمیشید از غذاها و 4 کافه که یکی کنار استخر اصلی و یکی کنار ساحل و یکی در لابی که تا ساعت 12 سرویس میدن و همچنین دارای دو پارک آبی ساده برای بزرگسالان و کودکان که از اواسط فروردین فعال می شد و یک استخر بزرگ هم برای ریلکس کردن و آفتاب گرفتن داره و یک استخر سرپوشیده (در ضمن استخر اصلی و سرپوشیده دمای آبش در حدود 25 درجه بود و بسیار مناسب برای شنا کردن) ، سالن بدن سازی با امکانات تقریباً متوسط در حدود 100 مترمربع ، سونا ، اسپا ، زمین فوتبال چمن ، زمین بسکتبال ، تنیس ، میز تنیس رو میز و یه پارک کوچیک به همراه محل نگهداری و بازی بچه ها امکاناتی بود که تو این چند روزه بیشتر خود نمایی میکرد.

تصویر شماره 11 : پارک آبی هتل

11 .jpg

اتاق های هتل حدوداً بزرگ و همشون حداقل یه دید 40 درجه ای نسبت به دریا دارن طوری که اتاق ما که تقریبا شمالی ترین اتاق هتل بود هم دید خوبی نسبت به دریا داشت و اتاقها هر روز اگر میخواستید تمیز میشدن و همچنین مینی بارش که رایگان بود هم هر روز شارژ میشد.

تصویر شماره 12 : دید اتاق ما نسبت به دریا

12.jpg

تصویر شماره 13 : اتاقمون در لحظه ورود

13.jpg

محوطه هتل خیلی قشنگه البته وقتی عکس میندازید ساختمان هتل با توجه به مجاورت با هتل Royal Holiday یکم کوچیک به نظر میرسه ولی داخل لابی هتل بسیار زیبا با سنگهای زیبا فرش شده است.

تصویر شماره 14: شبهای خلوت هتل با منظره هتل رویال هالیدی

14.jpg

برخورد کارکنان هتل هم خوب و با احترام بود ولی در کل نباید انعام دادن رو فراموش کنیم چون خیلی تأثیر تو برخوردشون داره

  • توی لابی هتل یه welcoming table هست که شیرینیای پسته ای عالی ای داره حتما تست کنید و جای منم رو هم خالی کنید البته خدا کنه وقتی شما تشریف می برید عوضش نکنن.

تصویر شماره 15 : میز صبحانه 

15.jpg

تصویر شماره 16 : میز صبحانه 

16.jpg

تصویر شماره 17 : میز صبحانه 

17.jpg

تصویر شماره 18 : میز تزئین شده برای مهمانهای ویژه

 18.jpg

 حمل و نقل و خرید

مسافرای ایرانی اکثراً علاقه زیادی به خرید دارن (البته وقتی ترکیه میری منطقی هم هست ، مثل خودم) پاساژای Terra City و Mark antalia  اصلی ترین مقاصد خرید برای مسافرهای ایرانی هستن که من میخوام یه پاساژ دیگه که چند وقته افتتاح شده رو به شما معرفی کنم، به نام  Agora، که در کنارش هم مجموعه فروشگاه IKEA هستش و خود این پاساژ تمامی برندهای محبوب ایرانیها رو داره به اضافه رستوران و محل بازی بچه ها و...  پیشنهاد میکنم اگر دوست دارید فقط از پاساژ خرید کنید و همچنین اگر تو منطقه لارا و کندو هستید اول برید این پاساژ و اولویت دو پاساژ دیگه، اول Mark Antalya و بعدش Terra City هستش.

 ولی در کل این یک اشتباهه که در ابتدا همه بریم تو این پاساژها ، با توجه به تحقیقاتی که کردم اطراف پاساژ Mark Antalya یعنی دقیقاً مرکز شهر آنتالیا پر از مغازه و بازارهای سرپوشیده محلی هستش که اونا رو حتما یه سر بزنید چون قیمتاش بسیار مناسب تر از خود پاساژها ست و خود ترک ها هم از این مغازه ها خرید میکنن و همچنین Deepo Outlet که در مجاورت فرودگاه آنتالیاست که همون طور که گفتم چند سالیه در نزدیکیش و در مجاورتش پاساژ Agora و مجموعه فروشگاه IKEA افتتاح شده

 حالا برای رفتن به این پاساژها باید چکار کرد ، خب اول خط 07 رو از مقابل هتل تو خیابون لارا سوار شید و برای پاساژ Terra City ایستگاه Terra City و برای پاساژ Mark Antalya ایستگاه VANDIZLI MEZARLIĞI پیاده بشید و برای پاساژ Agora  به همراه فروشگاه IKEA و Deepo Outlet روبروی هتل سوار خط 511 بشید و به ترتیب ایستگاه Agora Avm و deepo avm پیاده بشید البته من شنیدم از مرکز شهر هم برای پاساژ  Agora و مجموعه فروشگاه IKEA تراموا هست که نمیدونم شماره خطش چنده، خودتون اگر مرکز شهر بودید یه سوالی از راننده های اتوبوس بکنید یا راهنمای همه خطوط اتوبوس و تراموا با شمارش تو تمام ایستگاه ها هست میتونید یه جستجویی بکنید ولی در کل هر خطی که سمت فرودگاه بره از نزدیکی این پاساژ رد میشه. یادتون باشه ساعت کاری اتوبوس ها در آنتالیا از ساعت 6:30 صبح الی 23:30 هستش .

تصویر شماره 19: مسیر حرکت اتوبوس های مقابل هتل در خیابان لارا

19.jpg

تصویر شماره 20: بلوار تکلی اوقلو مقابل پاساژ ترا سیتی

20.jpg

ما خودمون برناممون این بود که دو روز از سفرمون رو برای خرید اختصاص بدیم و طبق همین برنامه ریزی چون دوشنبه بعد از ظهر با یکی از دوستام که تو آنتالیاس و خونش نزدیک ترا سیتیه قرار گذاشته بودم ، اول رفتیم پاساژ  Terra Cityو چهارشنبه صبح رو رفتیم پاساژ  Mark antaliaو اطرافش که حسابی خرید کردیم و کلی هم خسته شدیم و چون این بخش از مسافرت چیز خاصی نداره برای گفتن، ازش میگذرم. یه توضیح هم بدم که متأسفانه به علت کم بودن وقت ما پاساژ Agora و مجموعه فروشگاه IKEA رو نرفتیم.

  • لازم به ذکر تمام آدرسایی رو که من دادم از محل هتل خودمونه و در کل برای دوستانی که سمت لارا و کندو هستن میتونن طبق همین آدرس به مقاصد ذکر شده تشریف برن.
  • دوستانی هم که سمت منطقه کمر هستن برای خرید میتونن به پاساژ میگروس که تو منطقه کونیالتیه تشریف ببرن که این پاساژ دقیقاً روبروی شهر بازی آکتور آنتالیاس و تقریباً بزرگ و کامله

 سیاحت شبانه تو خیابان لارا

یکی از خوبی های داشتن یه همسفر خوب اینه که برای هر کاری یه پایه ای داری و میتونی به راحتی با تقسیم وظایف لحظات خوبی رو کنار هم بگذرونید. چون شبا تو هتل برنامه خاصی نداشت یا شاید به مذاق ما خوش نمیاومد یک شب رو تو خیابون لارا و پاساژاش رفتیم و قدم زدیم که البته این منطقه رو برای خرید اصلاً پیشنهاد نمی کنم و صد البته با تقسیم وظایف بچه ها رو به همسران گرامی سپردیم و دو شب رو خودمون دوتایی با حسین دوستم رفتیم برای قدم زدن که به قدری خوش گذشت که یکی از بهترین خاطرات سفرمون شد هنوز که فیلماشو می بینم کلی میخندم و میگم یادش بخیر . (میدونید من خودم با داشتن یه فیلم حتی کوتاه از یک جا خیلی بیشتر از عکس ارتباط برقرار میکنم چون فکر میکنم فیلم زنده تر از عکسه به همین خاطر وقتی سفر میرم یه سفرنامه تصویری از سفرم دارم از بس که فیلم میگیرم) البته وقتی بر میگشتیم هتل اصلاً به روی خودمون نمیووردیم که بهمون خوش گذشت و خیلی عادی برخورد میکردیم چون میدونید که، کافیه خانوما بدونن که یه جایی به آقایونشون خوش میگذره تا اونجا رو تبدیل به جهنم نکنن بیخیال نمیشن    ( البته با معذرت خواهی فراوان از بانوان محترم).

تصویر شماره 21: پاساژ آنتالیوم در خیابان لارا

21.jpg

تصویر شماره 22: بدون شرح

22.jpg

آبشار دودن((DÜDEN ŞELALE

آبشار دودن که در جاده قدیم لاراس و البته در حال حاضر دیگه با گسترش شهر آنتالیا جزئی از شهر شده و از رودخانه دودن شکل میگیره و از صخره های دودن میریزه تو دریای مدیترانه . البته این آبشار بخاطر مسیر خاصی که داره معروفه چون از دو چشمه به نام پینار باشی در منطقه کیرک گوزلر در چهل کیلومتری خود آبشار، سرچشمه میگیره و بعد از پیمودن چهارده کیلومتر حرکت زیر زمینی از گودالی به اسم وارساک بیرون میزنه که این گودال در دو کیلومتری خود آبشاره ، پیشنهاد میکنم اگر به اصطلاح پای کوهنوردی دارید این مسیر رو برید که بسیار زیباست و طبیعت بکری داره ، ولی مطمعناً اکثراً میگید کی میره این همه راه رو ولمون کن تو رو خدا چند روز اومدیم عشق و حالا...

ما روز سه شنبه 10 صبح از هتل زدیم بیرون و رفتیم جلوی هتل خط ال سی 37 رو سوار شدیم و بعد از حدود 20 دقیقه تو ایستگاه پارک دودن پیاده شدیم هزینشم حدود 5 لیر رفت و برگشت برای هر نفر شد که اونجا حسابی عکس گرفتیم و محیط خیلی قشنگ و آرومی داره و برای برگشت هم سوار اتوبوس خط ال سی 37 شدیم و برگشتیم البته با خطوط ال سی 73 و 07 هم میشه.

تصویر شماره 23: آبشار دودن

23.jpg

شبای آنتالیا

برای سه شنبه بعد از برگشتن از آبشار دودن و استراحت تو هتل حدود ساعت 8 شب زدیم بیرون و رفتیم سمت خیابان آتاتورک حوالی دروازه هادریان که اطرافش شبای زنده ای داره و خیلی قشنگه و از اونجا به داخل کالیچی رفتیم و تو خیابون فیرین قدم زدیم و چیزایی که دیدم رو میخواستم به اشتراک بذارم.

 تو آنتالیا اگر رستورانی میز و صندلیاش آبی و سفید بود یعنی ساندویچ ماهی داره (مثل استانبول زیر پل گالاتا) که من خودم از این ساندویچا خوشم میاد یه دونه خریدم به قیمت 12 لیر و یه غذای دیگه هست به اسم نخود پلو با مرغ که با خیارشور و ترشی میخورن که علی رغم ظاهر سادش بسیار خوشمزس و بهترین جا برای میل کردن این غذا رستوران 07midye تو خیابون ایشیکلار هستش و اگر خواستید لوکوم و باقلوا بگیرید تو خیابون ایشیکلار در امتداد خیابون آتاتورک سراغ مغازه حاجی شریف رو بگیرید . یه حلوایی دارن به اسم ایرمیک که با آرد سمولینا درست میشه و با بستنی میخورنش که همین فروشگاه حاجی شریف بهترینشو داره، در واقع میشه گفت یه دسر سنتیه ترکیس مثل بستنی زعفرونی خودمون و همین بستنی رو توی سوپر مارکتها بصورت لیوانی میفروشن که باید اول بزارید تو آبگرم و بعد میل بفرمایید که من خوردم خیلی خوشم اومد. از رستورانهای معروف منطقه کالیچی میشه از رستوران فیمس کیچن و وانیلا نام برد که کیفیت غذا و پذیرایشون عالیه.

تصویر شماره 24 :شبهای کالیچی

24.jpg

خلاصه اینکه خواهشاً تو هتل خودتونو بستری نکنید و حتما حداقل یک شب رو بیاید و شبهای این مناطق رو ببینید خدایی سفر یعنی همین دیگه، و گرنه هتل هر چه قدر هم قشنگ باشه، زیبایی های این مناطق رو نداره و به نظر من سفر یعنی آشنا شدن با فرهنگ های مختلف و تجربه برخورد با اتفاقای جدید.

 

شهر قدیمی آنتالیا ((ANTALIA KALEÇI و یا OLD TOWN

اگر اومدید آنتالیا و این منطقه رو بازدید نکردید یعنی پازل سفرتون ناقصه، شاید بگید ما علاقه ای به مکانهای تاریخی نداریم ولی اشتباه میکنید حتما بیاد و از اسکله زیبا و کوچه پس کوچه های این منطقه دیدن کنید تا آنتالیا رو کاملاً درک کنید.

تصویر شماره 25 : کالیچی

25.jpg

تاریخچه منطقه کالیچی بر میگرده به دوران امپراطوری روم که در سال 130 بعد از میلاد و بیشتر برای حفاظت از بندرگاه در مقابل شرق و همچنین عبور دادن محصولات ساخته شده که قبلاً دور تا دورش دیوار بوده که الان فقط دو دیوار و یک دورازه ازش باقی مونده که دروازه Hadrian's gate  و یا به زبان ترکی  Ç kaleciŪ یکی از اصلی ترین نمادهای باقیمانده از اون دورانه.

برای اومدن به این منطقه باید سوار اتوبوس های خط 07 شده و چنتا ایستگاه مونده به پاساژ Mark antalia تو ایستگاه BAŞÖĞRETMEN ATATÜRK OKULU پیاده بشید که نشونش اینه که ایستگاه دقیقاً روبروی هتل استار هستش و اسم خیابون روبروشم ALI  ÇETINKAYA و با یکم پیاده روی و عبور از چهار راه آتاترک می رسید به برج ساعت و میتونید وارد شهر قدیمی آنتالیا بشید و همچنین اگر از چهار راه آتاتورک رو به سمت چپ بردید میرسید به دروازه Hadrian که همونطور که گفتم در واقع یکی از اصلی ترین نمادهای به جا مانده این منطقس. البته میتونید قبل اومدن به این منطقه اول تو گوگل مپ نقشه های مسیر رو دانلود کنید و به صورت off line استفاده کنید.

من به همراه همسر و دخترم روز پنجشنبه رفتیم به این منطقه و از سمت برج ساعت یا منطقه Kalekapisi وارد KALEÇI شدیم . وقتی وارد این منطقه و کوچه پس کوچه هاش می شید از زیبایی ها و بازی رنگ ها توی کوچه پس کوچه ها، عطر و بوی بهار نارنج (البته تو فصل بهار) و گل مدهوش می شید و جالب اینجاست که این منطقه با توجه به قدمتش ، هنوز زندس و اکثر ساختموناش تبدیل شده به رستوران ، موزه ،گالری های مختلف ، هتل و یا یک مکان دیدینی . اگر هم شب تشریف ببرید در بعضی از خیابونا مثل firin sk. و خیابونای اطرافش پر از رستورانه که اکثراً موسیقی زنده دارن و میز صندلی روتو فضای آزاد گذاشتن و می تونید از محیط گرم و خوبش لذت ببرید.

تصویر شماره 26 : حیوان نوازی

26.jpg

 

ما که فقط مشغول عکس انداختن و دیدن مساجد و موزه ها بودیم باورتون نمیشه وقتی رسیدیم به اسکله از بالا که میدیدم دهنمون باز مونده بود و فقط گفتیم وای چقدر قشنگه، رفتیم پایین و یک عالمه عکس انداختیم و فیلم گرفتیم و اونجا پر بود از کشتی های تفریحی با نماد های مختلف که اگر میخواستید میتونستید برنامه کشتی ها رو بگیرید و یه تور ازشون بخرید که صد البته از قیمتهای تور لیدرهای عزیزمون بهتر و مناسب تره.

تصویر شماره 27: یکی از موزه های منطقه کالیچی

27.jpg

تصویر شماره 28 : لوله کشی قدیمی فاضلاب داخل مسجد ییولی مناری

28.jpg

تصویر شماره 29 : کوچه های کالیچی

29.jpg

تصویر شماره 30 : کوچه های کالیچی

30.jpg

تصویر شماره 31 : کوچه های کالیچی

31.jpg

تصویر شماره 32 : کوچه های کالیچی

32.jpg

تصویر شماره 33 : کوچه های کالیچی

33.jpg

تصویر شماره 34 : کوچه های کالیچی

34.jpg

بعد از دیدن اسکله از سمت جنوب اسکله ادامه مسیر دادیم و بازم برگشتیم تو کوچه پس کوچه های قشنگ این منطقه و از عکس و فیلم خودمونو خفه کردیم و در آخر پرسون پرسون رفتیم سمت دروازه Hadrian و این منطقه زیبا رو ترک کردیم . بعد رفتیم تو خیابون آتاتورک که دقیقاً در ضلع شرقی این منطقس و پیاده به سمت یه رستوران رفتیم و بعد از خوردن ناهار به قصد تکمیل خریدامون به راه افتادیم.

تصویر شماره 35 : دیوار قدیمی قلعه قدیمی کالیچی

35.jpg

تصویر شماره 36 : من و نیکا در اسکله

36.jpg

تصویر شماره 37 : اسکله کالیچی

37.jpg

تصویر شماره 38 : اسکله کالیچی در یک قاب

38.jpg

تصویر شماره 39 : دروازه هادریان

39.jpg

 

 خرید تکمیلی

بعد از دیدن منطقه کالیچی به سمت پاساژ مارک آنتالیا حرکت کردیم و در خیابان آتاتورک رستوران پینگو بورگر (با مدیریت ایرانی) رفتیم و یک پرس بال کبابی و یک پرس دونر کباب دوبل به همراه 5 عدد دوغ(چون دوغاشون خوشمزه بود دو تا بیشتر خوردیم)، 98 لیر شد و بعد اون رفتیم برای تکمیل خریدامون مخصوصاً برای خانمم . تو تقاطع خیابان ALI ÇETINKAYA و خیابان آتاتورک یعنی دقیقاً مسیری که برای رسیدن به کالیچی رفته بودیم یه فروشگاه زنجیره ای بزرگ به اسم Fulla بود (یه شعبه دیگش که من دیدم دقیقاً روبروی پاساژ مارک آنتالیاس) که خانمم حسابی خرید کرد برای خودش با قیمتهای خیلی خوب البته شانسم آوردیم چون از هولش کیفشو که موبایلش و پول توش بود رو تو اتاق پرو جا گذاشته بود که من متوجه شدم بعد از یه ساعت و رفتیم از یکی از صندوق دارا گرفتیم ، خلاصه حسابی شانس آوردیم. بعد از اونجا به سمت مارک آنتالیا رفتیم یکمم تو پاساژ قدم زدیم و بیشتر سفارشات دوستان رو خرید کردیم و حدود ساعت 10 شب به سمت هتل برگشتیم.

تصویر شماره 40 : ناهارمون

40.jpg

تصویر شماره 41 : منو رستوران

41.jpg

تصویر شماره 42 : منو رستوران

42.jpg

تصویر شماره 43 : منو رستوران

43.jpg 

روز جدایی

روز جمعه چون دیگه برنامه ای نداشتیم خوب استراحت کردیم و حدود ساعت یک اتاق رو تحویل دادیم و رفتیم سراغ استخر هتل حسابی از آخرین لحظاتمون لذت بردیم البته روزای قبل هم تو آب رفته بودیم ، توی آخرین گشتی که داشتیم تو هتل میزدیم خانمم میگفت واقعاً فکر میکنم که زود داریم بر میگردیم و جا داره یه چند روز دیگه بمونیم ولی حیف که نمیشد . حدود ساعت 4 بعد از ظهر اتوبوس اومد دنبالمون و به همراه گروه های دیگه رفتیم به فرودگاه دنیزلی البته تو برگشت چون دیگه انگیزه نداری مسیر برات طولانی تر به نظر میرسه ولی خلاصه بعد از حدود 5 ساعت رسیدیم به فرودگاه و اونجا متوجه شدیم پرواز ما که 23:30 جمعه بود رو با پرواز شنبه 6 صبح ادغام کردن و شده یه پرواز و همه ساعت 12 بامداد شنبه به سمت تهران حرکت کردیم و حدود ساعت 3:30 بامداد شنبه 17/1/98 رسیدیم به شهر تهران و بدین گونه سفر ما به اتمام رسید.

 

تفریحات دیگه آنتالیا

از تفریحات دیگه شهر آنتالیا که من در موردش یه تحقیق کوچیک کردم موارد زیر بود: 

  • از اصلی ترین تورهایی که تو آنتالیا هست و تعریف می کنن ازش تور رفتینگ ، که میگن شناسنامه آنتالیاس ، و بچه های بالای یک سال هم میتونن به این تور بیان که البته ما خودمون این ریسک رو نکردیم و نرفتیم ولی از دوستانی که رفته بودن میگفتن که خیلی خوب عالی بود ، شما هم برید اگر بچه کوچیک ندارید یا ریسکشو میپذیرید.

این تور بر روی رودخانه کوپرولوکانیون یا به زبان محلی مناگات در منطقه کمر تو یه مسیر 14 کیلومتری انجام میشه و در حدود 4 ساعت هم طول میکشه البته بدون در نظر گرفتن زمان رفت و برگشت. یکی از مهمترین نکاتش اینه که حتما لباس نخی راحت به همراه کفش پلاستیکی یا پارچه ای با خودتون ببرید و گرنه اگر مجبور بشید اونجا لباس بخرید حدود 300.000 تومن هزینه اضافه داره. هزینه تور هم در حدود 50 دلار هست. دوستانی که رفته بودن تعریف میکردن که خیلی خوب و با هیجانیه و هر 10 نفر تو یه قایق میشینن و به همراه یه کاپیتان که همرو راهنمایی میکنه و میگفتن کلی خندیدیم و کیف کردیم. یه غذایی هم شامل پاستا و برنج و مرغ از این قبیل چیزا میدن که زیاد تعریفی نیست ولی چون اکثراً گرسنه بودن بهشون چسبیده بود در ضمن از هتل حتما آب معدنی و حتی نوشابه به تعداد مناسب با خودتون ببرید چون آب معدنی گرون تر از داخل شهر در حدود 3 لیره .   

  • شهربازی آنتالیا یا اکتور لونا پارک که تو منطقه کونیالتی شهر آنتالیاس و ساعت کارش هم از ساعت 10 صبح تا 12 شبه و مبلغ بلیطش هم به ازای هر 10 بازی 30 لیر هستش جالب اینکه بعضی از دوستان داخل هتل همین تور رو به مبلغ نفری 45 دلار رفته بودن خودتون حساب کنید اختلاف رو
  • پارک کپز ورساک که شامل دو بخش آبی و پارک ماسال هستش که بخش ماسال مخصوص کودکان زیر 7 ساله و ساعت کارش از ساعت 8:30 تا 9 شبه ورودیش هم از دوستم که سوال کردم گفت فکر کنم نفری40 لیر و مراکز دیگه هم میشه مرکز سرپوشیده تکنو نام برد که در منطقه کپزه که از ساعت کار و قیمتش اطلاعاتی ندارم
  • شهربازی دنیای برف که اینم تو آنتالیا و منطقه کونیالتیه تو بلوار Dumlupinar و برای افرادی که عاشق برف بازی و سرما هستن عالیه شامل سرسره های برفی و خانه های عروسکی و مجسمه های برفی و آکواریوم یخی و ... هستش و ساعت کارش از ساعت 10 صبح تا 10 شبه . هزینشم 75 لیر برای هر نفر جالبه که بدونید این پارک تقریباً روبروی رستوران 7mehmet قرار داره، همون رستورانیه که دوستان سریال پایتخت 5 چند سکانس توش بازی کردن.
  • پارک ژوراسیک آنتالیا یا دینو پارک در منطقه کمر هستش و شامل مجسمه های شبیه سازی شده از اقسام مختلف دایناسوره و شامل باغ وحش ، سوارکاری ، استخر ، سینمای 7 بعدی و ... ساعت کارشم از ساعت 9 صبح تا 8 شبه و هزینشم برای هر نفر 30 دلاره البته شبیه همین پارک تو تهران و بالای پارک پرواز هست و ورودیش هم نفری 10 تومنه
  • و البته تورهای زیادی هست مثل انواع تور کشتی ، پاموکاله ، غواصی ، سافاری ، اسب سواری ، موزه های آنتالیا و برای افرادی که علاقه خاصی به مراکز تاریخی دارن شهر ترمسوس ،شهر پرگ ، آمفی تأتر آسپندوس ، بندر پاسه لیس و معبد آپولو و... که اگر بخواید میتونید از تور لیدر ها اطلاعات اولیشو بگیرید و با یه تحقیق کوچیک تو اینترنت اطلاعاتتون رو تکمیل کنید و اگر خواستید از خود تور لیدرها و یا از جاهای دیگه که تو سطح شهر هستن بلیط این تورها رو رزرو کنید یا اصلاً خودتون برید . مثلاً ما که تو منطقه لارا بودیم بعد هتل گرند پارک لارا تو ضلع شمال خیابون لارا از این مراکز فروش تور زیاد بودن که مبالغشون از تور لیدرها در حدود 40 درصد پایین تره و اگر خواستید خرید کنید چونه زدن رو هم فراموش نکنید.

 

سخن آخر

در کل قبل از اومدن به هر سفری اول از همه، در مورد جایی که میخواید برید تحقیقات کامل بکنید مثل هتل یا مراکز تفریحی و دیدنی ، فرهنگ مردمش ، آب و هوا (مثلاً تو هفته ای نرید سفر که کلاً هوا بارونی یا نامناسب باشه) ، حمل و نقل و چیزای دیگه . هر چقدر که تحقیقتون دقیقتر باشه مطمعناً برنامه ریزی بهتری برای سفرتون میتونید داشته باشید و بطبع لذت بیشتری هم خواهید برد. این جمله رو از من داشته باشید شاید هیچ وقت اون جایی که رفتید رو دیگه نتونید ببینید، پس از همه چیز لذت برید و در حد کمال ازش استفاده کنید. حتماً حداقل یه شب رو برای گشتن شهر آنتالیا وقت بذارید و اگر هزینه های اولیه سفر براتون مهمه یه هتل داخل شهر بگیرید و از خود شهر آنتالیا لذت ببرید. آنتالیا فقط زرق و برق هتل های یو آلش نیست آنتالیا رو باید تو کالیچی دنبالش گشت جایی که با دیدنش رنگ و بوی سفرتون عوض میشه. به امید سلامتی و سفرهای خوش برای دوستان

 

نویسنده : مهدی

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.