دمی با مردم سیستان و بلوچستان

4.5
از 34 رای

خیلی وقته که معنی سفر برام عوض شده. حتی اگر به دیدنِ معبد و مسجد و کلیسا و غیره برم، میرم که رد پای آدما، فرهنگ و رفتارشون رو توی خشت خشت اون آثار پیدا کنم. آخ که چه لذتی داره همنشینی با مردم بومی، شنیدن قصه هاشون و کشف تار و پود و ذره ذره ی وجودشون.

چه خوشحالم و سرمست که تونستم چند روزی با مردم سیستان و بلوچستان زندگی کنم و باهاشون یکی بشم.

چه خوشبختم که با سلیمان تو دره پنج شیر دوست شدم و با هم آدامس برچسب دار و شکلات و لواشک رد و بدل کردیم. چه خوشبختم که لطیفه رو تو محله همت آباد دیدم و با هم حرف زدیم، چه خوشبختم که دخترای مدرسه ی محله ی آزادی از سر و کولم بالا رفتن، چه خوشبختم که بچه های کوچیک تو روستای درک مدام ماچ آب دار می کردن

خلاصه که زندگی عجب لذتی داره، تازه دارم کشفش میکنم و جرعه جرعه مینوشمش!