5 مکان در ایران که ویژه بخت گشایی بودند!

4.5
از 2 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
جاذبه‌هایی در ایران که قدرت بخت گشایی دارند! + تصاویر
18 تیر 1400 09:00
1

بحث بخت‌گشایی و تأکید خانواده‌های ایرانی به ازدواج هر چه زودتر جوانان در مناطق مختلف ایران با توجه به فرهنگ و باورهایشان متفاوت است. به نظر می‌رسد هر چه جامعه سنتی‌تر باشد، این مسئله برایش اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. نگرانی خانواده‌ها از دیر شدن ازدواج جوانان گاهی باعث میشد به هر روشی روی بیاورند تا موانع ازدواج را برطرف کنند. به باور آنها گاهی عواملی باعث میشد «بخت» افراد بسته شود و با دعا و انجام اعمال خاص سعی می‌کردند بخت را بگشایند. منظورشان از بخت هم همان ازدواج کردن بود.

بخت گشایی در ایران

بحث بخت‌گشایی در باور ایرانیان بحث گسترده‌ای دارد. ابعادش در هر منطقه متفاوت است و یک سری اصول کلی دارد. به این معنی که معتقد بودند بعضی زیارتگاه‌ها و مکان‌ها به طور کلی برای بخت گشایی مناسب هستند امّا در کنار این مکان‌های کلی، گاهی در یک شهر چند نقطه شاخص هم به همین منظور معروف می‌شدند. خلاصه که این مسئله به اندازه‌ای در فرهنگ ایرانیان ریشه‌ای است و ابعاد مختلف دارد که بعضی پژوهشگران فولکلور به صورت تخصصی به مطالعه آن می‌پردازند تا ریشه‌های این باور را پیدا کنند.

پیش از این از مکان‌هایی که به باور مردم داستان‌های عجیبی درباره آنها وجود دارد، گفتیم. در این متن می‌خواهیم از مکان‌هایی بگوییم که به باور مردم بخت گشا بودند و حضور فرد در آن مکان و گاهی انجام بعضی اعمال، باعث گشوده شدن بختش میشد. فارغ از اینکه این مسئله چقدر صحیح است و واکاوی این باور، در اینجا قصدمان معرفی مکان‌هاست که امروزه جاذبه محسوب می‌شوند و در کنار اطلاعات تاریخی و تکمیلی آن‌ها، دانستن از باور مردم درباره آن جاذبه، باعث کامل‌تر شدن اطلاعاتمان می‌شود. بنابراین در زیر به معرفی تعدادی از این مکان‌ها می‌پردازیم. از طرفی، این اطلاعات ما را با فرهنگ مردم مناطق مختلف ایران آشناتر می‌کند.

1. توپ مروارید تهران

در میدان ارگ جلوی کاخ گلستان و جلوی نقاره‌خانه قدیم، توپی وجود داشت که به توپ مروارید معروف بود. این توپ از نظر مردم توانایی‌های فراوانی داشت از جمله باز کردن بخت! دخترها برای باز شدن بختشان از زیر آن باید رد می‌شدند. مردم به اندازه‌ای برای این توپ قدرت و توانایی قائل بودند که می‌گفتند خودش از بوشهر تا تهران آمده!

توپ مروارید تهران

2. منار سر برنجی یا چهل دختران اصفهان

دخترانی که می‌خواهند بختشان باز شود، به بالای منار سربرنجی می‌رفتند که در محله جوباره قرار دارد. سپس روی پله آم گردو می‌گذاشتند و شعرهایی می‌خواندند. موقع پایین آمدنشان از بالای منار، گردویی که روی پله گذاشته بودند را می‌شکستند و معتقد بودند همین کار باعث باز شدن بخت و سفیدبختی‌شان می‌شود. این مناره از 5 مناره قدیمی محسوب می‌شود که قدمتش به دوران سلجوقی بازمی‌گردد.

چهل دختران
عکس از صاحب نیوز

3. خاتون قیامت شیراز

در شیراز بنای آجری برج مانند و نیمه ویرانه‌ای در بیرون دروازۀ قصابخانه شیراز وجود دارد كه معروف به خاتون قیامت است. دخترها برای باز شدن بختشان دور هاون سنگی (جوغن) که در میان این بنا قرار گرفته، می‌چرخیدند.

 

4. حمام شیخ بهایی اصفهان

حمام شیخ بهایی اصفهان که معروف است شیخ بهایی آن را به گونه‌ای طراحی کرده که با یک شمع گرم شود، مکانی برای باز شدن بخت هم به حساب می‌آمد. به این صورت که شب چهارشنبه به حمام می‌آمدند و برای باز شدن بخت با جام چهل کلید روی سرشان آب می‌ریختند.

حمام شیخ بهایی
عکس از آرشیو لست سکند | هادی انصاری

5. شیر سنگی همدان

شیر سنگی همدان از جاذبه‌های این شهر محسوب می‌شود که مردم معتقد بودند اگر روغن روی آن بریزند، بخت افراد توسط این کار باز می‌شود.

شیر سنگی
عکس از آرشیو لست سکند | ویدا مهین پو

سخن آخر

همانطور که در بعضی مطالب مرتبط با این موضوع توضیح داده‌ایم، مناطق مهم در نظر مردم ایران به مکان‌های مقدسی تبدیل می‌شدند که مردم برای گرفتن حاجت به آنها مراجعه می‌کردند یا کارهایی انجام می‌دادند. در واقع بخت گشایی هم زیر مجموعه همان برآوردگی حاجت قرار می‌گیرد زیرا که تعدادی، حاجتشان ازدواج کردن بود و برای رسیدن به خواسته‌شان حاضر به انجام اعمال و کارهای مختلفی بودند که از نسل‌های پیش از خود می‌شنیدند. امّا بعضی مکان‌ها هم به صورت ویژه به عنوان مکانی برای باز شدن بخت معروف میشد و رفت و آمد به آن به این منظرو متداول میشد. در این متن سعی کردیم تعدادی از همین مکان‌های معروف در شهرهای مختلف را معرفی کنیم تا با این بعد از آنها آشنا شوید. بعدی که اشاره به باور مردم آن منطقه دارد!

 

تألیف: لست سکند

منبع: فرهنگ عامیانه مردم ایران از صادق هدایت

نرگس کاظمی‌فرد
نرگس کاظمی‌فرد

سفر که به واژه‌ها پیوند می‌خورد، برایم مرزها را بی‌معنی می‌کند. گردشگری خواندم چون مفهوم سفر بیش از کلمه‌اش در ذهنم قد کشیده بود و ایرانشناسی خواندنم، دلیلش چیزی جز پیدا کردن ریشه‌هایم نبود. اما این ماجراجویی در مسیر واژه‌ها بود که علایقم را به سطح واقعیت رساند و مزه‌مزه کردن جهان را دوباره برایم ترجمه کرد.