پوشاک سنتی مردم بومی جزیره کیش

4.4
از 24 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
لباس‌های جامعه پنهان لوکس‌ترین جزیره ایران + تصاویر
10 فروردین 1400 08:00
0

 اگر کمی کنجکاو و علاقمند به دیدن چهره بومی کیش باشید، از پس پاساژها و مراکز خرید پر زرق و برقش، مردم بومی با لباس‌های متفاوت محلی کاملا بین مسافران مدرن جزیره، به چشم می‌آیند. گر چه به نسبت جزایر همسایه خود (مثل قشم)، بومیان حضور چشمگیر ندارند و آخرین نشانه‌ها از زندگی محلی و سنتی در میان هتل‌های عظیم‌الجثه و هجوم مدرنیته، در حال نابودی است. البته نسل قدیمی‌ترشان به نسبت جوان‌ترها، وفادارتر به فرهنگ و لباس‌هایشانند. امّا در این مطلب، سعی کردیم کمی به لباس محلی زنان جزیره بپردازیم که جزئیات بسیاری هم دارد.

قبل از گفتن اجزای لباسشان، باید بدانیم که فرهنگ مردم کیش، تاثیر زیادی از فرهنگ اعراب گرفته. این مسئله در غذاهای محلی کیش و لباس‌هایشان به خوبی هویداست. این تاثیرپذیری را بگذارید در کنار هوای گرم و طاقت‌فرسای جزیره و حجب و حیای مردمانش، می‌شود لباس‌های گشاد و خنکی که بلند هستند و حجاب دارند. البته زنان جنوبی حسابی خوش‌سلیقه و اهل زیورآلات هم هستند، از این رو، لباس‌هایشان رنگارنگ و پر زرق و برق هم هست. امّا این زرق و برقی بیشتر در لباس جوانترها به چشم می‌خورد، هر چه سن‌شان بیشتر می‌شود، ترجیحشان به سمت لباس‌های ساده‌تر و تیره‌تر می‌رود. 

حالا یکی یکی اجزای لباسشان را نام می‌بریم تا با جزئیات آن بیشتر آشنا شوید. اجزای لباس زنان به پوشش سر، پوشش صورت، تن‌پوش‌ها و پاپوش تقسیم می‌شود:

پوشش سر 

سرپوش‌هایی که در کیش استفاده می‌شود، متنوع است و نام‌های گوناگونی دارد:

  • مخنگ(mexnag): پوشش سر دختر بچه‌ها با حاشیه سوزن‌دوزی یا قیطون‌دوزی.
  • ملفع یا ملفا (melfâ,- melfa): روسری مستطیل شکل که به دور سر پیچانده می‌شود. ملفع را زنان جوان، میانسالان و کهنسالان در مراسم رسمی با ثوب (جلوتر توضیح میدهیم)، به تن می‌کردند. در حال حاضر، خیلی کمتر از ملفع استفاده می‌کنند.
  • اصماد (esmâde): اصماد را مثل روسری دولا می‌کردند و از پشت گردن گره می‌زدند.
  • اوگای یا چادر( ogâi): ردایی که کل سر و بدن را می پوشاند و زنان بیرون از فضای خانه از آن استفاده می‌کنند. چادرها نازک، رنگی و گلدار است و گاهی تزئینات هم دارد. جنس پارچه اش شیله، کیش، اطلس، ژورژت و ویل است. عروس‌ها معمولا ویل سبزرنگ گل ابریشمی استفاده می‌کنند.
پوشاک سنتی
منبع عکس: ایلنا

پوشش صورت 

در حال حاضر بیشتر زنان کهنسال و میانسال صورتشان را می‌پوشانند و بین جوان‌ها خیلی رایج نیست. بعضی زنان در کیش صورتشان را با پارچه‌های مستطیل‌شکل به نام پوشیه و بعضی دیگر با محافظی به نام برقع یا بطوله می‌پوشاندیند. بنابراین ممکن است به این دو شکل پوشش برخورد کنید.

پوشیه یا اخمار (exmâr) 

پوشیه‌ها معمولا به رنگ سیاه و چند لایه‌ست.جالب است بدانید این پوشیه‌ها علاوه بر حجاب، برای محافظت پوست از آفتاب شدید خورشید در جنوب هم هست.

برقع یا بطوله (batule): صورت را میپوشاند. مدلهای مختلفی داره و هر روستا سبک خودش را دارد. با همین برقع میتوانند تشخیص بدهند آن زن اهل کجاست.گاهی اطرافش را تزیین می‌کنند. نسل جوان از جنبه تزیینی آن را استفاده می‌کنند امّا قدیمی‌ترها از سر عادت. گفته شده این برقع‌ها از یونان به سمت آفریقا و سواحل خلیج‌فارس و بقیه کشورهای این حوزه سفر کرده!

لباس محلی
منبع عکس: ایرنا
مردم محلی کیش
منبع عکس: شبکه اطلاع‌رسانی دانا

تن‌پوش‌ها

اگر بخواهیم یک ویژگی مشخص برای لباس‌هایی که زنان جزیره به تن می‌کنند، بگوییم، این است که لباس‌ها بلند و گشادند. امّا انواع آن:

  • کَندورا یا مخوّر (moxavvar- kandorâ): پیراهن بلند آستین داری است که بدون یقه با چاکی که روی یقه است و دکمه دارد پوشیده میشود. قد لباس را تا جایی می‌گیرند که دوخت‌های تزئینی شلوار را نپوشاند. دور یقه، دور آستین و حاشیه پایین پیراهن را دوخت تزئینی می زنند.
  • جلابیه (jallâbi): لباس راحتی یقه گردی است که معمولا در خانه می‌پوشند. این پیرهن هم بلند و گشاد است و تزییناتش از مخوّر کمتر است.
  • فستان (fostân): لباس‌های رسمی‌تر زنان کیشی که معمولا در عروسی می‌پوشیدند.
  • گوان (goân): پیراهنی کمر چین است و بلندی آن تا زیر زانوست. سر آستین‌هایش مثل کندوره طلادوزی دارد. تفاوتش با کندوره همان چین کمر است.
  • ثوب (sob): عرب‌های جزیره به همه لباس‌های پوشیدنی ثوب می‌گویند امّا در گذشته نام بخشی از لباس زنان بوده. پوشش توری مانندی که درست ماننده کندوره است و روی آن پوشیده میشود و با خوس تزئین شده. چون تزئیناتش زیاد است، برای زیبایی روی کندوره پوشیده میشود.
  • سروال (servâl): زنان جزیره شلوار را زیر لباس‌هایی مثل مخور یا جلابیه استفاده می‌کردند و هیچوقت دامل یا شلوار را به شکل جدا استفاده نمی‌کردند. سروال مردان بدون تزیین و برای زنان همراه با تزیینات است. در گذشته جنسش معمولا اطلس، ساتن یا زرباف بوده. به رنگ‌های مختلفی آن را می‌دوختند امّا قرمز متداول‌تر بود. در حال حاضر جنس سروال‌های زنان وال، نخی، تترون و چیت است و به جای تکّه‌دوزی و زری‌دوزی دستی، از چرخ‌های صنعتی استفاده می‌کنند.
مردم محلی
منبع عکس: خبرگزاری مهر | امید شکاری
لباس محلی
منبع عکس: ایرنا

پاپوش‌ها

کفش‌های بومیان معمولا روباز است شاید علت اصلی آن گرمای هوا و سهولت در استفاده باشد. انواع آن به صورت زیر است:

  • جوتی (joti):جوتی یک لفظ عام برای همه پاپوش‌های مختلف با هر طرح و رنگ است.
  • نعال (neâl): به همه دمپایی‌ها با طرح و رنگهای مختلف نعال می‌گویند.
  • مداس (medâs): پاپوشی که با پوست گاو یا بز برش می‌زدند و قسمت جلویی آن را با پوسته‌ای تکه‌تکه به هم متّصل می‌کردند.
  • نعل‌بوفصما (na,l-bofesm(â)): این نوع کفش در گذشته استفاده میشده و دکمه‌دار بوده.
  • گرحاف (garhâf): پاپوشی با چوب مستطیلی که موقع راه رفتن صدا ایجاد می‌کند. چوبی کوچک بین انگشت بزرگ و دوم قرار می‌گیرد و نواری چرمی پاپوش را در پا نگه می‌دارد.
  • کوش (koŜ): پاپوش جلوبسته‌ای که پشت پا باز است.
  • ملکی (mâleki): برای درست کردن ملکی چندین پارچه چیت را روی هم قرار می‌دادند و با نخ لایه‌ها را به هم وصل می‌کردند. ملکی شبیه جوراب کلفت بدون پاشنه است.
لباس محلی
منبع عکس: رجانیوز

 از لباس مردان کیش چندان چیزی باقی‌ نمانده است. اگر لباس محلی هم بخواهند بپوشند، پیرهن‌های بلند سفیدرنگ را به تن می‌کنند که نمونه‌هایش در استان هرمزگان دیده می‌شود.

امیدواریم فرهنگ بومی مردم جزیره حفظ شود و بیش از این شاهد لباس‌های محلی در آنجا باشیم. شما چه فکر می‌کنید؟ دیدن و خریدن این لباس‌های متنوع، به هیجانتان می‌آورد یا ترجیح می‌دهید همه مانتو شلوارهای یکسان بپوشند و از پاساژهای پر زرق و برق و دیگر مراکز خرید کیش دیدن کنید؟

اگر به دنبال اطلاعات بیشتری درباره این جزیره مرجانی می‌خواهید، مطلب راهنمای سفر به جزیره کیش برای شما تهیه شده است. اگر قصد سفر هم دارید، نگاهی به تورهای کیش در سایت لست‌سکند بیندازید.

لباس محلی
منبع عکس: رجا نیوز

تألیف: لست‌سکند

نرگس کاظمی‌فرد
نرگس کاظمی‌فرد

سفر که به واژه‌ها پیوند می‌خورد، برایم مرزها را بی‌معنی می‌کند. گردشگری خواندم چون مفهوم سفر بیش از کلمه‌اش در ذهنم قد کشیده بود و ایرانشناسی خواندنم، دلیلش چیزی جز پیدا کردن ریشه‌هایم نبود. اما این ماجراجویی در مسیر واژه‌ها بود که علایقم را به سطح واقعیت رساند و مزه‌مزه کردن جهان را دوباره برایم ترجمه کرد.