از راین تا صخره اژدها

4.7
از 49 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
از راین تا صخره اژدها

چکیده سفرنامه

من در این سفر، به صخره اژدها در جنوب شرقی بن آلمان می روم تا کمی با رمز و رازهای اژدهایی که توسط زیگورد افسانه ای کشته شد آشنا شوم. با قدیمی ترین راه آهن آلمان به قله صخره اژدها میرسم تا معروف ترین چشم انداز رودخانه راین را ببینم. از میان خرابه های قلعه دراخنفلز به قصر باشکوه دراخنبورگی خواهم رفت که احساس کاخ زیبای دیو و دلبر را به من میدهد.

قبل از آنکه واقعا احساس کنم اسباب و اثات این خانه حرف میزنند، از آن فانتزی خارج میشوم و در مسیری که بطرز جسارت آمیزی « راه خرها» نامیده میشود، راه میروم و به تالاری میرسم که اژدهایی ۱۳ متری را در خود جای داده است. در پایان، تنها واقعیت شبیه اژدهایی را که میبینم، چشمان موجود خشنی است که در کنار تالار نیبلونگن زندگی میکرد. چشمهایش!

1.jpg

قصر دراخنبورگ افسانه ای

مقدمه

قسمت مهمی از سفر من به ایالت نوردراین- وستفالن در آگوست سال ۲۰۲۳ ، به پایتخت سابق آلمان غربی(بن) اختصاص داشت. شهر بن در کنار رودخانه راین قرار دارد و با حدود ۳۲۵ هزار نفر جمعیت یکی از ۲۰ شهر بزرگ آلمان است. پس از جنگ جهانی دوم، بن پایتخت موقت آلمان شد و نهایتا در سال ۱۹۹۰، پس از اتحاد مجدد آلمان غربی و شرقی، برلین دوباره پایتخت شد. این تنها شهر آلمان با عنوان "شهر فدرال" است که یادآوری و ادای احترام به گذشته شهر به عنوان پایتخت است. بن به‌عنوان زادگاه بتهوون، با مجموعه‌ای از کنسرت‌هایی که هر ساله در سپتامبر و اکتبر برگزار می‌شود، از پسر معروف خود در جهان تجلیل می‌کند.

این شهر با موزه های معروف هنری خود، یکی از مراجع اصلی نماش هنر آلمانی و بویژه اکسپرسیونیسم است. هر چند شهر بن، نمادی از دیپلماسی، دموکراسی و ظهور آلمان پس از جنگ جهانی دوم است ولی قدمتی بیش از دو هزار سال دارد. در این سفرنامه بجای سخن از زیبایی های درون شهر بن، داستان سفرم را به صخره اژدها بیان خواهم کرد و گام در سرزمینی خواهم گذاشت که آمیزه ای است از از تاریخ و افسانه. مقصد من، منطقه کونیگزوینتر( Königswinter ) در جنوب شرقی بن و در امتداد شرقی رودخانه راین است، تا محل وقوع یکی از مهمترین داستانهای اساطیری آلمان و همچنین معروف ترین چشم انداز راین را ببینم.

چگونگی رسیدن به مقصد

در کمتر از ۸ دقیقه از ایستگاه Beuel شهر بن بوسیله خط RE 8  به کونیگزوینتر خواهید رسید و فاصله ایستگاه مرکزی شهر بن تا Beuel هم بیش از ۱۵ دقیقه نخواهد بود. همچنین دسترسی به ایستگاه راه آهن کونیگزوینتر از تمام شهرهای مهم ایالت نوردراین- وستفالن(مانند کلن، دوسلدورف و دورتموند) براحتی امکانپذیر است. من با خرید بلیطDeutschland Ticket  به قیمت ۴۹ یورو، امکان استفاده از کل سیستم حمل و نقل عمومی بین شهری و داخل شهری کشور آلمان در طول ماه اگوست را داشتم( قطارهای سریع السیر ICE و IC جز دامنه خدمات این بلیط نمیباشد). نهایتا با دویچلند تیکت نازنینم و با کمک اپلیکشن DB navigator (که راهنمای شما در استفاده از سیستم حمل و نقل عمومی آلمان است) به ایستگاه راه آهن کونیگزوینتر رسیدم.

2.jpg

ایستگاه راه آهن کونیگزوینتر

از آنجایی که کونیگزوینتر در ساحل رودخانه راین قرار دارد، یکی از راههای متداول رسیدن به آن از کلن و دوسلدورف(و بالعکس)، استفاده از کشتی و قایقهای مسافربری است. بنابراین با پرداخت ۲۶ یورو میتوانید در مسیری مستقیم، از زیبایی های راین و ساحل شگفت انگیزش لذت ببرید و بدون دردسرهای قطارهای آلمانی به این شهر برسید.

3a.jpg

بندرگاه کشتی های مسافربری به کلن و دوسلدورف و بالعکس

شرح سفر

در شهر زیبای کونیگزوینتر با جمعیت حدودا ۴۱ هزار نفر، علاوه بر صخره اژدها چیزهای دیگری هم برای لذت بردن وجود دارد. دفتر گردشگری کونیگزوینتر بروشورهای بسیار زیبا  و البته رایگان در اختیار شما میگذارد تا بتوانید خود راهنمای سفر خود باشید و ضمن بازدید این زیبایی های شهر، کمی از تاریخ پشت آن هم مطلع شوید. بنابراین کمی در امتداد رودخانه راین قدم زدم که مملو از مناظر زیبا، کافه های دوست داشتنی و رستوران های شیک بود. مرکز شهر خود مکان جمع و جور خوبی برای یک پیاده روی فرح انگیز است. پس از کمی پرسه زدن در شهر و خرید کمی مواد غذایی و نوشیدنی از یک سوپرمارکت محلی(که کمتر از ۲ یورو شد)، آماده ورود به صخره اژدها با دنیایی از افسانه ها و فانتزی ها شدم.

3.jpg

ساحل رود راین در کونیگزوینتر

4.jpg

بافت مرکز شهر کونیگزوینتر

حالا آماده سیر و سیاحتی هیجان انگیز در دراخنفلز (Drachenfels) هستم. دراخنفلز که به معنای "صخره اژدها" است، مملو از افسانه هایی رنگارنگ مربوط به اژدها است. این تپه ۳۲۰ متری از هر نقطه شهر قابل مشاهده است و قلعه ای زیبا در میانه آن، جلوه ای فانتزی به آن میدهد. داستانی میگوید که یک اژدها در تپه زندگی می کرده است، اما دعای یک دختر مسیحی باعث شد که پرواز کند و دیگر برنگردد. در داستان دیگری گفته می شود که اژدهای دیگری با استفاده از باروت شکست خورده است. اما مطابق معروف ترین افسانه آلمان، فافنیر، پسر یک پادشاه کوتوله توسط حلقه نفرین شده به اژدها تبدیل شد و سپس توسط قهرمان اسطوره ای، زیگورد کشته شد.

فافنیر در غاری پر از گنج زندگی می کرد که طبق افسانه ها در دراخنفلز قرار داشت. علیرغم آنکه بسیار دوست دارم این افسانه ها باور کنم، احتمالا "سنگ اژدها" در اصل به سنگ معدن تراکیت استخراج شده از تپه اشاره دارد(واقیتهای علمی متاسفانه با خشونت تمام، افسانه ها را برملا میکنند). دراخنفلز از زمان رومیان به دلیل معادن تراکیت خود شناخته شده است و همچنین امروزه ثابت شده است که در حدود هزار سال پیش، سنگ های استخراج شده از این تپه برای ساخت کلیسای کلن مورد استفاده قرار گرفته است. اما هنوز میخواهم چیزهای بیشتری از اژدهای دراخنفلز بدانم.

5.jpg

دراخنفلز (صخره اژدها)

با کمی پیاده روی از هر نقطه شهر به پای دراخنفلز (صخره اژدها) می رسید. در پای این صخره رویایی، به ایستگاه راه آهن دراخنفلز (Drachenfelsbahn) میرسم که گویا قدیمی ترین سیستم راه آهن آلمان در نوع خود است.  این راه آهن در سال ۱۸۸۳ با استفاده از قطارهای بخار شروع به کار کرد و در سال ۱۹۵۳ به سیستم برقی تغییر کرد و تا به امروز هم به همین صورت باقی مانده است.

6.jpg

یک لوکوموتیو ابتدایی مربوط به قبل از برقی شدن قطارهای دراخنفلز

در کنار ایستگاه راه آهن مسیری زیبا و تابلویی وجود دارد که زمان پیاده روی تا قله صخره را ۴۵ دقیقه تخمین میزند. اما شاید آنچه باعث شد، قدم در این مسیر پیاده روی نگذارم، عنوان جسارت آمیزی است که به این راه داده اند. این مسیر را به اصطلاح Eselsweg می گویند که به معنی «راه خرها» است. این نامگذاری بدین علت است که به طور سنتی برای حمل و نقل اربابان و خانم ها به بالای تپه از خرها استفاده میکردند. بنابراین با جدیتی همراه با کمی شوخ طبعی، فعلا از پیاده روی صرفنظر کردم و وارد ایستگاه قطار شدم.

7.jpg

ابتدای مسیر پیاده روی و کوهنوردی صخره اژدها

8.jpg

مسیر پیاده روی و کوهنوردی صخره اژدها  که به «مسیر خرها» معروف است

9.jpg

ایستگاه راه آهن دراخنفلز

قیمت بلیط یک طرفه این قطار ۱۰ یورو و بلیط رفت و برگشت آن ۱۲ یورو بود که مسلما انتخاب من، گزینه رفت و برگشت بوده است. سفر با آن قطار زیبا و حرکت در دل طبیعت و زیبایی های صخره اژدها، احساسی شگفت انگیز را در من بوجود می آورد. مانند آلیس در سرزمین عجایب یا انیمیشنهای کودکی که شخصیتهای داستانی، صورت خود را مقابل باد قرار میدادند و یا مانند هر حس خوبی که در فانتزی های خودم متصور بودم.

10.jpg

فضای داخلی قطار دراخنفلز

11.jpg

قطار دراخنفلز

پس از طی مسیری زیبا بوسیله قطار به ایستگاه اول و میانی آن که قلعه دراخنبورگ (Schloss Drachenburg) است، رسیدم که تصمیم گرفتم آن را در مسیر برگشت بازدید کنم. بنابراین در ایستگاه بعدی و آخر این مسیر زیبا پیاده شدم.

12.jpg

آخرین ایستگاه قطار دراخنفلز در بالای تپه اژدها

به محض پیاده شدن از این قطار زیبا، ناخودآگاه به سمت لبه صخره می روم تا یکی از محبوب ترین و معروف ترین نماهای رودخانه راین را مشاهده کنم. بله، این همان نمای راین با جزیره ای کوچک در میان خود است. کمی جلوتر و در کنار یکی از سمبلهای صخره اژدها، میتوانید سمت دیگر رودخانه راین را ببینید. از این منظر، زیبایی های شهر بن و همچنین پس زمینه ای از کلن قابل مشاهده هست.

13.jpg

نمای رودخانه راین از فراز صخره اژدها

15.jpg

نمایی از رودخانه راین و شهر بن

از کنار محوطه رستوران و فضای جالب کناری آن که بگذرید، یک سرویس بهداشتی تر و تمیز و در کمال تعجب مجانی را می یابید. سرویس بهداشتی رایگان خود از عجایب نه تنها این تپه افسانه ای، که کل اروپاست. در همین مسیر به سمت خرابه های قلعه دراخنفلز (Burg Drachenfels) که در قله این تپه قرار دارد، حرکت میکنم.

16.jpg

فضای بالای صخره دراخنفلز با پس زمینه خرابه های قلعه دراخنفلز

در سال ۱۱۳۸، اسقف اعظم کلن ساخت این قلعه را آغاز کرد و در نهایتا در سال ۱۱۴۹ تکمیل شد. در ابتدا برای دفاع از شهر کلن در برابر مهاجمان احتمالی در نظر گرفته شده بود. در اوایل قرن هفدهم، در طول جنگ سی ساله، سوئدی ها به قلعه بالای تپه حمله کردند و به شدت به آن آسیب رساندند. ارباب دراخنفلز که در قلعه دیگری زندگی می کرد، علاقه ای به بازسازی آن نداشت.

این قلعه با از دست دادن اهمیت استراتژیک خود، هرگز بازسازی نشد و تا به امروز به صورت مخروبه باقی مانده است. پس از جنگ‌های ناپلئونی، دراخنفلز و ویرانه‌های قلعه آن توسط افرادی مانند لرد بایرون بازدید شد و به موضوع شعر تبدیل گردید. این موضوع، گردشگری در این منطقه را تقویت کرد و به خصوص با راه اندازی راه آهن دراخنفلز در سال ۱۸۸۳ ، دسترسی به آن برای گردشگران تور اروپا آسان تر شد. در همین زمان بود که یک قلعه باشکوه به نام Schloss Drachenburg در میان تپه ساخته شد.

17.jpg

خرابه های قلعه دراخنفلز

مطابق یکی از تابلوهای اطلاعات برای گردشگران، متوجه شدم در مورد اژدهای این صخره علاوه با روایتهایی که گفتم، افسانه های دیگری هم وجود دارد. آیا این همه روایت در مورد اژدها برای این صخره، بی دلیل است؟

18.jpg

اطلاعاتی در مورد صخره اژدها و اشاره به افسانه های مرتبط با صخره

پس از بازدید خرابه های قلعه دراخنفلز آماده بودم که جهت بازدید کاخ دراخنبورگ، با قطار دراخنفلز به ایستگاه میانی این تپه زیبا برگردم. نکته جالب در این بازدید، حضور محسوس گردشگران هلندی بود. شاید به دلیل محبوبیت این تپه در بین گردشگران هلندی، دراخنفلز لقب طنز آمیز "بلندترین تپه در هلند" را به خود اختصاص داده است. در ایستگاه کاخ دراخنبورگ پیاده شدم و مشتقانه به سمت این کاخ فانتزی حرکت کردم.

19.jpg

ایستگاه راه آهن دراخنفلز - کاخ دراخنبورگ

20.jpg

دروازه ورودی قلعه دراخنبورگ

بلیط ورودی این کاخ ۸ یورو بود و با اسکن یک بارکد میتوانستید از راهنمایی دیجیتالل بهره مند شوید. من همیشه معتقدم که بهترین تفریحات، ارزان ترین آنها هستند و همیشه با پرداخت هزینه ورودی مشکل داشته ام. اما در این مورد بخصوص، با کمال میل ورودی را پرداخت کردم و هیجان زده به سمت قلب قلعه ای حرکت کردم که الهام بخش قلعه انیمیشن "زیبای خفته" دیزنی بوده است.

21.jpg

بلیط ورودی قلعه دراخنبورگ

22.jpg

کالسکه ای در ورودی قلعه دراخنبورگ

این قلعه در اواخر قرن نوزدهم، بین سال های ۱۸۸۲ و ۱۸۸۴، توسط بارون استفان فون سارتر به عنوان یک اقامتگاه تابستانی برای خود و خانواده اش ساخته شد. طراحی قلعه از معماری قلعه‌های قرون وسطایی که در امتداد رودخانه راین یافت می‌شود، الهام گرفته شده است و ترکیبی از سبک‌های معماری نئوگوتیک، رومانسک و رنسانس را به نمایش می‌گذارد. این عمارت با برج ها و طاقهای با شکوهش، به گونه ای بنا شده است که شبیه یک قلعه افسانه ای باشد. در نظر من، نمای بیرونی قلعه با سنگ کاری های پیچیده، برجهای عجیب و جزئیات باورنکردنی، چیزی بیش از یک افسانه است.

23.jpg

قلعه دراخنبورگ

از تراس‌های قلعه، مناظر خیره‌کننده ای از رودخانه راین و کوه‌های اطراف قابل مشاهده است. این قلعه همچنین توسط باغی با منظره‌سازی زیبا احاطه شده است که مملو از چمن‌های آراسته، تخت‌های گل و مسیرهای پر پیچ و خم است.

25.jpg

زیبایی های اطراف قلعه دراخنبورگ

پس از پرسه زدن در محوطه اطراف این قلعه زیبا، وارد فضای داخلی کاخ شدم. به محض ورود حس و حال پدر قهرمان داستان دیو و دلبر (Beauty and the Best) به آن قلعه را داشتم که محو زیبایی های فضای داخلی و اسباب و اثاث آن شده بود. نقاشی‌های دیواری نفس‌گیر، عناصر تزئینی منحصربه‌فرد مانند نیم‌تنه‌های مرمری، ظروف، سازهای مختلف و کلیه اسباب و اثاث آن باعث شده است که فضای داخلی آن نیز به اندازه بیرون، شیک و مجلل باشد. مبلمان بسیار نفیس، ظروف زیبا، کارهای چوبی پیچیده، پنجره‌های شیشه‌ای رنگارنگ و نقاشی‌های دیواری هنری، جلوه ای بی نظیر به این کاخ فانتزی داده است.

براستی احساس میکردم وسایل خانه مانند داستان دیو و دلبر با من صحبت میکنند. این قلعه دارای اتاق‌ها و سوئیت‌های بزرگ با شومینه‌های کاشی‌کاری شده، بالکن‌های مشرف به جنگل، کاشی‌کاری‌های پیچیده و فرش‌های زیبا است. اتاق‌های مجلل مختلفی از جمله سالن بزرگ، اتاق موسیقی، سالن سیگار کشیدن و اتاق غذاخوری در این کاخ افسانه ای وجود دارد که محو تماشای آنها میشوید. وقتی داشتم اتاقهای ابتدایی کاخ را بازدید میکردم، متوجه شدم که مسوول مربوطه بسیار با استرس از دور مراقب من هست.

کمی بعد تابلویی را دیدم که روی آن گفته شده بود اگر کوله پشتی دارید آن را از جلو حمل کنید! بله، این توصیه احتیاطی است برای مراقبت از زیبایی های این کاخ تا در چرخشهای خود، کوله پشتی ناخواسته به این دارایی های ارزشمند خسارتی وارد نکند. بعد از اصلاح وضعیت کوله پشتی ام، آن مسوول مربوطه با خیال راحت به صندلی خود برگشت(و هرگز متوجه نشدم چرا شفاها مشکل را بازگو نکرد؟!).

26.jpg

نقاشی‌های دیواری و طرح داخلی طاق ورودی دراخنبورگ

27.jpg

منظره کوههای اطراف و برجهای کاخ از درون دراخنبورگ

28.jpg

اتاق موسیقی

29.jpg

اتاق ناهار خوری

30.jpg

اتاق صبحانه خصوصی

از این قلعه برای فیلمبرداری چندین فیلم و میزبانی رویدادهای مختلف در طول سال استفاده شده است، مانند سریال تلویزیونی آلمانی Babylon Berlin به عنوان خانه آلفرد نیسن. همچنین این قلعه الهام بخش رمان « هرگز گل نفرست» از سری داستانهای جیمز باند است. مشهور است که در طول کریسمس نمایش خیره ای کننده ای از چراغهای رنگی در قلعه و باغ اطراف آن برپا میشود. خب، داستان این قلعه و همه زیبایی های اشرافی آن بالاخره تمام میشود تا با یک پیاده روی مهیج، راهی یکی دیگر از زیبایی های این تپه بشوم.

خیلی زود به عمارت زیبای Nibelungenhalle (تالار نیبلونگن) رسیدم. قبلاً کمی در مورد اژدهاکش زیگفرید گفتم که شخصیتی از Nibelungenlied (آواز Nibelungs)، یک شعر اساطیری معروف آلمانی است. تالار نیبلونگن یک بنای فرهنگی و تاریخی منحصر به فرد است که از اپرای ریچارد واگنر الهام گرفته شده است(که آن اوپرا نیز خود تحت تاثیر همان آواز اساطیری آلمانی است). تالار نیبلونگن یک معبد سنگی است که ترکیبی عجیب از موزه هنری و معماری، باغ فانتزی و باغ وحش است. با نقش برجسته ها، مجسمه ها، کاشی ها و نقاشی ها تزئین شده است که بسیاری از آنها اژدها، کوتوله ها و دیگر شخصیت های اپرای واگنر را نشان می دهند. نقطه برجسته آن قطعاً غار اژدها است، که یک اژدهای سنگی ۱۳ متری، نمایانگر افسانه ی فافنیر است.

31.jpg

تالار نیبلونگن

33aa.jfif

غار اژدها در تالار نیبلونگن (برگرفته از Naturpark7gebirge)

کاش میتوانستم این سفرنامه را با همین چهره مغرور از فانفیر افسانه ای به پایان برسانم اما شوربختانه پس از ۹۰ سال از ساخت این مجسمه زیبا که بوسیله فرانتس یوزف کرینگز ساخته شد، سر این اژدها نه بوسیله زیگفرید افسانه ای که به علت فرسایشهای طبیعی شکسته شد و در حوض پایین خود افتاده است. بسیاری از بازدیدکنندگان سکه های مسی را در این حوض می اندازند و برای خود آرزو میکنند. وقتی به وضعیت این اژدهای نگون بخت می نگرم با خود می اندیشم که چه بر سر آرزوهای خفته در حوض خواهد آمد.

32a.jfif

آسیب مجسمه اژدها پس از ۹۰ سال(برگرفته از General Anzeiger)

همچنین با کمال تاسف باید اعلام کنم که واقعی ترین موجود زنده این مجموعه زیبا، یک تمساح است که علیرغم ظاهر خشن خود، فرسنگها با اژدهای مورد نظر شما فاصله دارد. در کنار این کاریکاتور مضحک از اژدها، تعداد زیادی مار، مارمولک، لاک پشت هم در باغ وحش خزندگان این مجموعه زندگی میکنند. وقتی به چشمان تمساح نیبلونگن خیره شوید(آن هم فقط در تابلو باغ وحش نیبلونگن)، در می یابید که شباهتهایی با اژدهای افسانه ای دارد. فقط چشمهایش!

33.jpg

چشمهای تمساح تالار نیبلونگن

با دیدن تردد بسیار سایر گردشگران تور آلمان در مسیر  پیاده روی و کوهنوردی کذایی که قبلا در مورد آن صحبت کردم(راه خرها)، افکار تبعیض آمیز برتری انسان نسبت به این حیوان دوست داشتنی را موقتا فراموش کردم تا پای در راه بگذارم. هر چند راه رفتن در مسیری که به آن « راه خرها» میگویند کمی آبروریزی بنظر می آید، ولی دیدن این طبیعت جذاب همراه با کافه و رستورانهای دوست داشتنی به این برچسب طنزگونه می ارزد.

بطور کلی هر جا داستانی از اژدها باشد احتمال حضور خری دوست داشتنی هم هست، مانند انیمیشن جذاب شرک(Shrek). هر چند مطابق افسانه های دراخنفلز، نگاه عاشقانه ای میان اژدهای این صخره و هیچ خری روایت نشده است. بطور کلی شما حضور سنگین این چهارپای دوست داشتنی را در همه جای شهر و بويژه در کنار رودخانه راین احساس میکنید و به هیچ وجه زیر سایه سنگین اژدها قرار نگرفته است.

34.jpg

مجسمه ای از دو خر که نشان دهنده اهمیت این حیوان با مزه در این شهر است

فاصله پایین تپه اژدها تا ایستگاه راه آهن قطار در حدود ۷ دقیقه پیاده روی است. به ایستگاه قطار کونیگزوینتر وارد میشوم و منتظر قطار برای مقصد بعدی می مانم.

جمع بندی و پایان

چنانچه به شهرهای اصلی ایالت نوردراین وستفالن سفر میکنید، به هیچ عنوان بازدید از صخره اژدها را از دست ندهید. هزینه های سفر یک روزه من به این صخره اسرارآمیز بشرح زیر بوده است:

  • هزینه رفت و آمد به ایستگاه قطار کونیگزوینتر: با دویچلند تیکتی که طبق آن میتوانستم به مدت یکماه از سیستم حمل و نقل عمومی آلمان استفاده کنم و بنابراین این سفر، هزینه اضافه ای در برنداشت (قیمت دویچلند تیکت یک ماهه ۴۹ یورو)
  • هزینه غذا و آشامیدنی  : ۲ یورو (خرید از سوپرمارکت)
  • بلیط رفت و برگشت راه آهن دراخنفلز: ۱۲ یورو
  • بلیط ورودی دراخنبورگ: ۸ یورو

وقتی قطاری که قرار بود مرا به مقصد بعدی ببرد، در ایستگاه کونیگزوینتر توقف کرد، احساس میکردم در قاب تیتراژ پایانی یک انیمیش زیبا از دیزنی قرار دارم. به قطار وارد شدم و با حرکت قطار، آرام آرام از این دنیای فانتزی خارج شدم. 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر