سفر به گالاپاگوس، تحقق یک رویا

4.5
از 26 رای
سفرنامه نویسی لست‌سکند - جایگاه K دسکتاپ
سفر به گالاپاگوس، تحقق یک رویا
آموزش سفرنامه‌ نویسی
03 اردیبهشت 1403 12:03
28
1.2K

اکوادر در آمریکای جنوبی هم مرز با سه کشور پرو وکلمبیا وبرزیل است  وتمامی سمت غربی کشور اقیانوس آرام می باشد.در هزار کیلومتری این سرزمین مجموعه جزایر گالاپاگوس به عنوان یکی از بکر ترین نقاط دنیا به عنوان بخشی ار خاک اکوادر قرار دارد.برای هر طبیعت گرد و عاشق حیات وحش گالاپاگوس یک مقصد رویایی است. جزایری که نامش با نام دانشمند بزرگ داروین گره خورده است. گالاپاگوس یک پارک ملی بزرگ شامل 18 جزیره آتشفشانی با گونه های منحصر به فرد متعلق به کشور اکوادر در آمریکایی جنوبی است.  برای من رسیدن به این مقصد دور با توجه به مسافت و هزینه بالا رویایی بود که چند سالی ذهن من را درگیر کرده بود. رویای دیدن شیرهای دریایی، ایگواناهای دریایی، لاک پشت های غول پیکر و فنچ های داروین از نزدیک ، آشنایی با ایستگاه تحقیقاتی داروین، جستجوی دنیای زیر آب و شنا با کوسه های گالاپاگوس مدت زیادی با من بودند و نهایتا اولین تجربه ی سفر تنهایی در 50 سالگی .

نقشه جزایر گالاپاگوس
(نقشه ی جزایر گالاپاگوس)

پاندمی کووید فرصتی شد که مدت دو سال به برنامه ریزی این سفر بپردازم. روزی نبود که در ذهنم مسیر سفر را مرور نکنم. خواندن سفر نامه هایی زیاد (متاسفانه تنها یک سفرنامه ایرانی در این مورد داریم )کم کم مرا برای این سفر مشتاق تر می کرد. از آنجایی که پرواز به آمریکای جنوبی بخش عمده ای از هزینه سفر را در بر می گرفت تصمیم گرفتم که به مدت یک ماه به بازدید دو کشور مورد علاقه ام، پرو و اکوادور در یک سفر بپردازم و نهایتا تعطیلات نوروز را به عنوان زمان مناسبی برای این سفر 28 روزه انتخاب کردم.

شروع ماجرا بعد از بررسی برنامه، اقدام برای ویزای پرو بود. متاسفانه کشور پرو ،که ماچوپیچوی زیبا در آن قرار دارد و به نوعی کعبه طبیعت گردان است، در ایران سفارت ندارد. معمولا تور پرو از ایران به صورت ترکیبی برزیل و پرو انجام می شود. وویزای پرو را در حین سفر برزیل از سفارت پرو در آن کشور می گیرند. از آنجایی که من نمی خواستم به برزیل سفر کنم و با توجه به اینکه برزیل ویزای ترانزیت نمی خواهد، گزینه سفارت پرو در آنکارا را انتخاب کردم و بعد از طی کردن مراحل ویزا که داستان جداگانه ای دارد ویزای پرو در پاسپورتم ثبت شد و یک قدم به رویایم نزدیکتر شدم.

متاسفانه مدتی است که سفارت اکوادر در تهران بسته شده است و نزیک ترین سفارت این کشور برای دریافت ویزا آنکارا می باشد. بعد از زدن ایمیل و دریافت جواب از سفارت  متوجه شدم که مدارک زیادی نیاز است که همه باید به اسپانیایی ترجمه و به تایید امور خارجه و دادگستری برسد؛ علاوه  براین باید حداقل سه هفته صبر کنم تا بعد از بررسی مدارک وقت مصاحبه حضوری بدهند. به نظر می رسید گرفتن ویزای اکوادر ظاهرا کار دشواری است. اوایل اسفند بود و زمان کافی برای تهیه و انجام تمامی این کارها نبود. با مشورت با دوستان به این نتیجه رسیدم که باید به سفارت اکوادر در لیما برم و در خواست بدم. کلیه مدارک بالاخره تا آخرین لحظه های سال آماده شدند و به امید خدا همزمان با تحویل سال نو جدید عازم پرو شدم تا در دو روزی که در لیما فرصت داشتم شانس خود را امتحان کنم. 

آغاز سفر

فرودگاه امام خمینی

در سالن فرودگاه غوغایی به پا است، مراسم سال تحویل را جشن گرفته اند و من آغاز سال نو را برای محقق شدن یکی از رویاهایم به فال نیکو می گیرم. پروازم به مقصد لیمارا با پرواز قطر ایرویز با دو توقف در دوحه و سائوپالو شروع کردم و بعد از 21 ساعت سرانجام به پرو رسیدم و به سمت هتل محل اقامت رفتم تا فردا به امید خدا به سفارت اکوادر بروم .

undefined

 صبح اول وقت پس از تبدیل پول و خریدن سیم کارت به سمت سفارت حرکت کردم. اول وقت بود و سفارت خلوت بود. یکی از کارمندان سفارت به سمتم آمد و گفت چه کاری دارم؟ گفتم برای در خواست ویزا آمدم،گفت متاسفانه از اول سال میلادی حضوری مدارک قبول نمی کنیم و باید مدارک را اول ایمیل کنید و بعد از سه هفته بیایید، انگار آب سردی رویم بریزند با کمال نا امیدی گفتم که دیدن گالاپاگوس رویایی است که دو سالی است در ذهن می پرورانم و به دلیل کرونا نتوانستم اقدامی کنم. نمی دانم چه شد و خدا چه به دلش انداخت که  یک دفعه گفت  صبر کن تا تماسی با کیتو بگیرم و مدارکم را گرفت.

در نیم ساعتی که منتظر بودم ، که در نظرم بسیار طولانی می گذشت، تمامی برنامه سفر از جلوی رویم گذشت و از خدا خواستم که اگر صلاح است ساز این سفر برای من کوک شود. بعد از حدود نیم ساعت  همان فرد به سمت من آمد و گفت با درخواستتان موافقت شده و باید وجه ویزا را که 200 دلار هست پرداخت کنم .  سر از پا نمی شناختم با راهنمایی اش به نزدیکترین شعبه رفتم ووجه را واریز کردم و به سرعت برگشتم. فیش پرداختی را بهش دادم و بعد از حدود یک ربع گفت ایمیلت را چک کن ویزا برات ایمیل شده. باورم نمی شد من انتظار حداقل یک الی دو هفته انتظار را داشتم.

تشکر فراوانی از او کردم که باعث تحقق آرزوهایم شده بود؛ بدین ترتیب این شد داستان سریعترین ویزایی که تا کنون گرفته بودم. پس از خریدن پروازها و رزرو اقامتگاهها، سفرخاطره انگیزم را برای دیدن پروی زیبا و رسیدن به ماچو پیچوی افسانه ای آغاز کردم.(در مورد پرو اگر فرصتی دست داد سفر نامه اش را می نویسم ولی هدف من اینجا سفرنامه گالاپاگوس است.)

ماچو پیجوی زیبا
( ماچوپیچوی زیبا)

بعد از دیدن ماچوپیچو و شهر تاریخی کوزکو با پرواز عازم لیما شدم تا به سوی شهر کیتو بروم.

کیتو پایتخت دوست داشتنی

سرانجام به کیتو رسیدم. کیتو دومین پایتخت مرتفع دنیا با ارتفاع 2850 متر یکی از زیباترین پایتخت های دنیا به عقیده خیلی از جهانگردان است. شهر کیتو به عنوان یکی از قدیمی ترین شهر ها دنیاست که به ثبت یونسکو رسیده است. واحد پول  دلار آمریکا و  زبان اصلی اسپانیایی است .من برای این سفر به مدت دو سال اسپانیایی به صورت خود آموز مطالعه کردم که واقعا در کل سفر خیلی به کارم آمد. از فرودگاه تا محل اقامتم چیزی حدود یک ساعت در خیاباهای با شیب زیاد راه بود. با رسیدن به محل اقامتم و قدری استراحت از آنجایی که هوا تاریک شده بود برای شام به گردش شهری رفتم. همه ی مغازه ها بسته و شب های خلوتی داشت. بعد از صرف شام، به هتل برگشتم و استراحت کردم. 

صبح پس از صرف صبحانه، برای خرید سیم کارت و گشت مرکز تاریخی به راه افتادم. مسیر تماما سر بالایی با شیب نسبتا تند و خیابانهایی که یک طرفه بودند. همانطوری که انتظار داشتم معماری بافت قدیمی شهر حکایت از دوران استعمار داشت. دیدن افراد مسن با لباسهای محلی که در حال فروش میوه و گل بودند بسیار متفاوت جلوه می کرد. مردمی خوش رو ومهربان که در جنب جوش برای گذران زندگی بودند .

بافت قدیمی کیتو
(بافت قدیمی شهر کیتو)

بهترین اپراتور تلفن همراه در اکوادر با آنتن دهی مناسب CLARO می باشد؛ سیم کارت را از یک داروخانه تهیه کردم . اولین مقصدم کلیسای زیبای سن فرانسیس بود که در مرکز تاریخی در یک میدان زیبا به همین نام واقع شده بود. این کلیسا با قدمت 150سال قدیمی ترین بنای مذهبی اکوادر به حساب می آمد.

کلیسا ومیدان سن فرانسیس
( کلیسا و میدان سن فرانسیس)

  مردم اکوادر را مردمی مذهبی دیدم که در تمامی ساعات در کلیسا به دعا و نیایش مشغول بودند.

و مردی که به دعا بر خاسته
(مردی که به دعا بر خاسته)

لحظه ای کنار میدان روبروی کلیسا نشستم و غرق در تماشای نمای کلیسا و مردمی بودم که در رفت و آمد بودند؛ ناگهان مامور پلیسی به سمتم آمد و یک نقشه توریستی شهر را من دادو بعنوان پلیس توریسم راهنمایی هایی در مورد شهر  به من داد و مسیر ها را توضیح داد. یکی از نکات مهم این بود که علیرغم حضور متکدیان زیاد و شلوغی بالای مرکز تاریخی حضور پلیس گردشگری همه جا مشهود بود که احساس امنیت را به وجود می آورد. با نزذیک شدن به میانه روز برای استراحت به هتل رفتم و مابقی گشتم را برای عصر گذاشتم.

undefined

عصر, مجدد به سمت مرکز تاریخی برگشتم و وقتم را در کوچه پس کوچه های بافت قدیمی شهر گذراندم. آنجا حس و حال عجیبی برایم داشت؛ از پرسه زدن در خیابان های زنده و زیبای شهر خسته نمی شدم. در این میان ازمیدان استقلال یا همان پلازا گرانده و بناهای تاریخی اطراف میدان  بازدید کردم . این میدان یکی از بزرگترین وزیباترین میدانهای شهر که در هر چهار ضلعش بناهای مهمی چون کلیسای جامع،تالار شهر،کاخ دولتی وقصر اسقف اعظم قرار دارد ومرکزش محلی برای جمع شدن افراد بود.در مرکز مجسمه آزادی از جنس برنز قرار داشت.

 

نمایی از میدان استقلال در غروب ابری
(نمایی از میدان استقلال در غروب ابری)

 بعد از آن در یکی از کافه های دور میدان که به سبک قدیم دکور شده بود نشستم و قهوه ای نوش جان کردم .                         

undefined

با غروب آفتاب عده ای از جوانان با روشن کردن آتش و دادن شعار در میدان اصلی به مشکلات اقتصادیشان اعتراض می کردند و البته پلیس حضور داشت و مراقب بود.

undefined

برنامه ی روز بعد استفاده از اتوبوس هایHOP-ON  HOP-OFFبرای گشت کامل شهری بود. این اتوبوسهای در زمانهای مشخص از ایستگاه مبدا حرکت کرده و با اهمیت ترین جاذبه های شهر را بهتون نشان می دادند. شما میتونید در هر نقطه که مایل بودین پیاده شوید و راس ساعت بعدی با اتوبوس بعدی ادامه بدهید. اعتبار بلیط ممکنه یک روزه یا چند روزه باشه. خوبیش اینه که معمولا  راهنما توضیحات کاملی می دهد و می توانید در یه زمان کم اطلاعات کافی از جاذبه های یه شهر بدست بیاورید .

برنامه ام را جوری تنظیم کردم که ابتدا بلندترین تله کابین دنیا به نام تله فریتو را ببینم و بعد در ادامه به گشت شهری بروم.تله کابین مسیر 20.5 کیلومتری را طی می کرد تا مسافرانش را در ارتفاع 4000 متری در دل رشته کوه های آند برساند.در آن ارتفاع دید خوبی به شهر کیتو ورشته کوههای اتشفشانی اطراف می توان داشت.

گرافیتی ورودی تله کابین
(گرافیتی ورودی تله کابین)

صبح اول وقت با یک تاکسی اوبر به ایستگاه تله کابین رفتم. در کابین با یه جوان فرانسوی به اسم فرانسوا آشنا شدم که تا پایان گشت با هم بودیم. فرانسوا شش ماهی بود که تو سفر آمریکایی جنوبی بود و علاقه زیادی به مردم و فرهنگ منطقه داشت. از آنجایی که در یک شهر مرزی با اسپانیا زندگی می کرد زبان اسپانیایی را مسلط بود. همچنین چند کلمه عربی هم از دوست بحرینی اش یاد گرفته بود که مداوم تکرار می کرد.

در کل قسمت مهمی از هر سفر برای من معاشرت و آشنایی با مردم تازه است که همیشه برای من راهی برای یادگیری بیشتر است. فرانسوا در میان بقیه توریست ها متفاوت جلوه می کرد او در فضای مجازی فعالیتی نداشت از چیزی عکسی نمی گرفت و به جای آن از بودن در فضاهای جدید لذت می برد و محو تماشای اطراف بود. هوای در آن روز ابری بود پس از مدتی باران شدیدی شروع به باریدن گرفت و من از آنجایی که میخواستم به گشت شهری برسم از رفتن به قله منصرف شدم و به پایین برگشتم.

نمایی از تله فریتو
(نمایی از تله فریتو)

 پس از آن تاکسی گرفتم و به ایستگاه اول اتوبوس کنار پارک مرکزی کیتو رفتم. سر ساعت حرکت کردیم . راهنما  شهر کیتورا بنا شده بر شهر باستانی اینکاها به همین نام در قرن 16 معرفی کرد.زیبایی  این شهر محصور شده در رشته کوهای آند و معماری خاصش آن را به یکی از زیباترین پایتخت های دنیا تبدیل کرده است. نقاط تاریخی ومحله های مختلف شهر را معرفی کرد ونهایتا  به ایستگاه آخر یعنی  ال پانسیلو و مجسمه مریم مقدس در یکی از مرتفع ترین نقاط شهر رسیدیم و پس از بازدید کامل به ایستگاه اول برگشتیم. نکته جالب که اکثر قریب به اتفاق مسافران از آمریکای جنوبی بودند وراهنما به دو زبان اسپانیایی و انگلیسی برای همه توضیح می داد. دیدن بافت جدید و قدیم شهر در این گردش فرصت آشنایی بیشتر با فضا را برایم فراهم آورد.

اتوبوس توریستی کیتو
( اتوبوس توریستی کیتو)
مجسمه مریم مقدس
(مجسمه مریم مقدس)

به هتل برگشتم و بعد از قدری استراحت عصر راهی دیدن باسیلیکا(La basillica) که یکی از بزرگترین کلیساهای گوتیک آمریکای جنوبی است شدم. این کلیسابا ارتفاع 115 متر ومعماری خاص وستونهایش وشیشهای رنگی که نور افتاب را به صورت دلپذیری به داخل هدایت می کرد فضای جذابی را ایجاد کرده بود.ساعتی به تماشای کلیسا و مردمی که در حال عبادت بودند گذارندم.. لحظاتی در کنار مردم بودن فرصت خوبی برای هر گردشگر می باشد.

undefined

اینجا مریم نیز لباس محلی پوشیده بود
( در اینجا مریم نیز لباس محلی به تن دارد)

 ناگهان باران تندی شروع شد و در چشم بهم زدنی دستفروشان برای فروش چتر و پانچوی یک بار مصرف در خیابان ردیف شدند. چتری خریدم و به راهم ادامه دادم . این بار با آرامش بیشتر از مناطق مختلف بازدید کردم. به علت عید شکرگزاری کلیساها مملو از جمعیت  بود، گویی که ارتباط تنگاتنگی بین زندگی و مذهب در فضای آنجا وجود داشت.

نمایی دیگر از بافت تاریخی در شب
(نمایی دیگر از بافت تاریخی در شب)

یکی از غذا های معروف اکوادر آمپانادا می باشد که یک نوع پیراشکی پنیری سرخ شده است که روش شکر می پاشند، که در اکثر غرفه های خیابانی دیده می شود. 

به هتل برگشتم و به این فکر کردم که یک شب بیشتر تا رسیدن به آرزویم فاصله ندارم. برای رفتن به جزایر گالاپاگوس می توان به یکی از دو فرودگاه اصلی در جزیزه بالترا یا سن کریستوبال پرواز کرد که معمولا باید قیمت بالایی برایش پرداخت کرد. چندین شرکت هواپیمایی به این جزایر پرواز دارند که قیمت شرکت avianca  که متعلق به پرو است مناسب تر است. بلیط رفت را به جزیره بالترا و برگشت را از جزیره ی سن کریستوبال از طریق اینترنت با قیمت خیلی مناسب خریدم. صبح پس از تحویل اتاق راهی فرودگاه  شدم. طبق توصیه های قبلی اندکی زودتر به فرودگاه رقتم تا مراحل ورود به جزیره را طی کنم.

از آنجایی که گالاپاگوس یک پارک ملی بزرگ با قوانین خاص است، هر گونه ورود و خروجی  به دقت کنترل می شود. ابتدادر فرودگاه با دادن 20 دلار در یک باجه مخصوص رجیسترشدم ، بعد ساکم را  یک محل جدا برای کنترل مواد ممنوعه بردم که با یک بست پلاستیکی پلمب کردند. نهایتا به کانتر ایر لاین رفتم و بار را آنجا تحویل دادم..

کانتر رجیستری گالاپاگوس
  (کانتر رجیستری برای گالاپاگوس)

undefined

خوشبختانه پرواز در زمان معین انجام شده. ابتدا قبل از به پا خواستن هواپیما همه محفظه های بار را با اسپری مخصوص ضد عفونی کردند. داخل هواپیما فرم های خود اظهاری بهمون دادن که باید اعلام می کردیم که مواد ممنوعه شامل میوه تازه، گوشت، بذر گیاهان، منسوجات حیوانی و...همراه نداریم. بعد از یک ساعت و نیم جزایر در قاب پنجره پنجره ی هواپیما برایم نمایان شدند. هیجان عجیبی در فضای هواپیما حس می شد و همه با دست جزایر را به یک دیگری نشان می دادند و عکس و فیلم می گرفتند. 

undefined

  بالاخره رسیدیم و پا به مکانی گذاشتم که دو سال انتظارش را می کشیدم.

فرم اتشفشانی جزایر که کاملا مشخص است.
(فرم آتشفشانی جزایر) 

 بعد از پیاده شدن از هواپیما در جزیره اولین میزبان ما ایگونای خشکی بود که رسیدنمان را خوش آمد می گفت.

فرودگاه سن کریستوبال
( فرودگاه بالترا)

 در ابتدای ورود به جزیره با پرداخت 100 دلار بلیط ورود به پارک ملی را گرفتم  و مهر پارک ملی در پاسپورتم خورد.

undefined

در مرحله بعد سگهای تعلیم دیده  از کنار چمدانهای مسافران رد می شدند و مواد ممنوعه را شناسایی می کردند.

قوانین پارک ملی
(قوانین پارک ملی)

چمدانم را تحویل گرفتم و از سالن خارج شدم. با پرداخت یک دلار بلیط اتوبوسی را که ما را به کانال حد واسط جزیره با بخش مسکونی می برد خریدم. با  به اتوبوس به ایستگاه قایق رفتیم و با آنها به سمت دیگر کانال به جزیره سانتا کروز رسیدیم و مجددا با خرید بلیط دیگر با یک مینی بوس عازم مرکز جزیره شدیم.

undefined

به هاستلم که نزدیک خیابان اصلی بود رفتم و پس از پروسه تحویل اتاق و خوردن ناهار در اقامتگاه تا خنک شدن هوا به استراحت پرداختم. عصر قدم زنان به خیابان اصلی جزیره رفتم.  خیابان پر بود از سوغاتی فروشی و رستوران و آژانسهایی که گشت های جزیره را می فروختند؛ و البته تابلوهایی که از پیشنهاد تور های دقیقه 90 حکایت داشت. با چند تا آژانس صحبت کردم و اطلاعات مفیدی از چند و چون برنامه های روزانه آنجا به دست آوردم .

undefined

به طور خلاصه، تورها به دو دسته تورهای تخصصی غواصی و تورهای ترکیبی گشت جزایر مختلف واسنور کلینگ (اسنور کلیتگ یعنی استفاده از ماسک های خاصی که توسط یک لوله میتوانید در سطح آب شنا کنید ونفس بکشید و زیبایی های زیر آب را ببینید)بود. قیمت بسته به نوع برنامه و دوری یا نزدیکی جزایر متفاوت بود و بیشتر برنامه های یک روزه در آن متداول بود. اما ترجیح دادم با یکی از دوستانم که در کوچ سرفینگ باهاش آشنا شده بودم مشورت کنم. 

تور های جزایر مختلف
(تور های جزایر مختلف)

سفر به گالاپاگوس به دلیل هزینه بالا معمولا تنهایی انجام نمی شود و برای تقسیم هزینه ها به صورت چند نفری انجام می شود. . با دابیر جوان اکوادری ساکن جزیره که خودش لیدر محلی تورهای جزیره سانتا کروز بود تو کوچ سرفینگ آشنا شده بودم. دابیر بهم پیام داد که امکان میزبانی من را ندارد ولی هر کمکی از دستش بر بیاد می کند. باهاش قرار گذاشتم و به اتفاق با گپ و گفتی که داشتیم برنامه روزهای آتی را ریختیم. به یک رستوران محلی رفتیم وبعدش با موتورش گشتی توی محله های دیگر جزیره که بیشتر افراد محلی زندگی می کردنن زدیم.  دابیر اطلاعات کاملی در مورد گالاپاگوس، معاش مردم و برنامه های رایج جزیره  به من داد و دوتا تور هم با توجه علایق من با قیمت مناسب برایم رزرو کرد، با توجه به شلوغی این روز های جزیره معمولا ایتنری های متداول پر بود و با قیمت بسیار بالاتری باید خریداری می شد که کمک بزرگی در جهت خرید تورها بهم کرد.

روز اول

روز اول را به گشت خود جزیره سانتا کروز اختصاص دادم. در این جزیره چندین مسیر پیاده روی زیبا و همچنین ایستگاه تحقیقاتی داروین وجود دارد. صبح خیلی زود با طلوع آفتاب یه صبحانه سرپایی خوردم و به ابتدای مسیر پیاده روی ساحل لاک پشت ها رفتم. در ابتدای اسمت را به عنوان بازدید کننده ثبت می کردند. در کل مسیر تا ساحل اقیانوس مشخص بود و تابلو های که هشدارعدم خروج از مسیر را می دادند در همه جا  جلب  توجه می کرد.

undefined

به جرات یکی از زیبا ترین مسیر های پیاده روی برایم بود. در مسیر انواع خزندگان خاص از جمله مارمولک های گدازه ای و گونه های زیادی از پرندگان را دیدم .گاهی عکس گرفتم ولی بیشتر سعی کردم تصویر این مسیر زیبا را در ذهنم ثبت کنم. در آنجا گذر زمان برایم نامشخص بود. سرانجام به ساحلی زیبا با کلی پرنده کنار آبزی رسیدم.

مارمولک گدازه ای یکی از خزتدگان بومی جزایر
(مارمولک گدازه ای یکی از خزتدگان بومی جزایر)

ساحل بسیار تمیز بود با شنهای سفید که سنگهای سیاه آتشفشانی در میان آن سفیدی خودنمایی می کرد. در کنار ساحل مناطقی حصار کشی شده جهت تخم گذاری لاک پشت ها مشخص شده بود. با ادامه مسیر ناگهان تعداد زیادی ایگوانا دریایی که در ساحل لمیده بودند دیدم. به قدری زیاد بودند که باید حواست بود پا روی آنها نذاری. با دیدن آنها به وجد آمدم و مدتی به عکس گرفتن ازشون پرداختم.

ایگوانای دریایی گالاپاگوس
(ایگوانای دریایی گالاپاگوس)

قانونی در جزایر حاکمه که باید از نزدیک شدن بیش از 2 متر به حیوانات جلوگیری شود ولی گاهی فراموش می کردم که تا نیم متریشون هم می رفتم. گاهی چشمایشان را باز می کردند و دوباره به آفتاب گیری ادامه می دادند.

undefined

 کمی جلوتر در یک فرورفتگی با درختان مانگرو دو تا پلیکان نابالغ گالاپاگوسی بدون هیچ ترسی از حضور آدمها در آرامش تمام استراحت می کردند.

پلیکان جوان بومی منطقه که بدون ترس از انسان در حال استراحت هستند.
( پلیکان جوان بومی منطقه در حال استراحت)

با ادامه مسیر به خلیج زیبایی رسیدم که محل استراحت و شنای مردمی بود که به دور از هیاهو و در آرامش خاطر به سر می بردند. نیم ساعتی در خلیج آبی آنجا شنا کردم و در ساحل استراحت کردم. پرواز آرام پلیکانها بر روی خلیج و آواز فنچ های داروین در اطرافم مرا وارد جهانی نو از جنس طبیعت کرده بود. در آن لحظه قدردان تک تک ثانیه هایی که در آنجا میگذراندم بودم.

یکی از گونه های فنچ های داروین
(یکی از گونه های فنچ های داروین)

شیر دریایی نابالغی زیر یکی از نیمکت ها دراز کشیده بود که خر و پفش بلند بود . در آن لحظه تصمیم گرفتم کمی به آن نزدیک تر شوم او برای لحظاتی چشمانش را کمی گشود و دوباره با صدایی بلندتر به خواب رفتم. حیوانات در فضای جزیره به صورت باورنکردنی با انسانها احساس نزدیکی می کردند به گونه ای که گاهی از موقعیت مشابه آن متعجب می شدم.

undefined

من برای برگشتن دو انتخاب داشتم. انتخاب اول برگشتن با قایق بود، و دومی برگشتن از مسیر پیاده قبلی بود که البته با توجه گرمی و شرجی بودن شدید هوا بایدگزینه اول را ترجیح می دادم اما در لحظات آخر تصمیم گرفتم دوباره پیاده برگردم تا  از مسیر زیبای پیاده روی لذت ببرم. عصر بعد از کمی استراحت و خنک تر شدن هوا برای دیدن مرکز داروین راه افتادم.

undefined

برنامه بازدید از مرکز داروین یک برنامه حدود یک ساعته بود که راس ساعت های خاصی برگزار می شد. لیدر توریست ها را از مراکز مختلفی برای گشت می برد. او ابتدا توضیح کاملی در مورد جزایر و حیات وحش و اهمیت این مرکز و پارک ملی داد. بعد به بخش نگهداری لاک پشت ها که مهمترین فعالیت این مرکز بود رفتیم و توضیحات کاملی ارایه شد. عمده ی فعالیت مرکز حفاظت از لاک پشت های غول پیکر گالاپاگوس است. لاک پشت ها از بدو تولد تا 4 سالگی در آنجا محافظت می شوند، سپس آنها را در طبیعت رها می کنند.

undefined

سن لاک پشت ها معمولا 100 سال یا بالاتر می رسد. تغدیه این لاک پشت ها از میوه های درخت کاکتوس است، برای همین گردن درازی دارند.

undefined

معرفترین نماد این مرکز لاک پشت غول پیکری به اسمLANSOME GORGE که بعد از 120 سال عمر 10 سال پیش میمیرد و  او را پس از آن تاکسی درمی کرده و در یک اتاقک خاصی با دمای پایین نگهداری می کنند. سپس به سالن اصلی که توضیحات کاملی در مورد داروین و نظریه تکامل و شکل گیری اش می داد رفتیم. هوا تاریک شده بود و کمی در اطراف مرکز قدم زدم و برای صرف شام به خیابان اصلی جزیره رفتم. رستورانهای زیادی در نزدیک ساحل به سرو ماهی می پرداختند. ماهیان خاصی که مخصوص این منطقه بود مانند وایت تیونای که با مبلغ  بیست دلار آن را سفارش دادم، میتوانم بگویم که ماهی بسیار لذیذی بود که به صورت محلی طبخ شده بود.

ماهی بروجو
(ماهی بروجو)
لابستر قرمز
( لابستر قرمز)

روز دوم 

گشت جزیره ایزابلا

جزیره ایزابلا بزرگترین جزیره گالاپاگوس است و تور یک روزه اون پر طرفدارترین تور هست.قیمت نرمال صد و هشتاد و پنج دلار برای یک روز است، که شامل کلیه گشت ها و ناهار می شود و با اینکه کلیه تورها رزرو شده بود، دبیر با 160 دلار برام این تور را خرید. برنامه ساعت 7 صبح از بندر شروع شد، ابتدا با یه قایق تندرو بعد از دو ساعت وارد جزیره ایزابلا شدیم. سپس افراد در آنجا تقسیم به گروهی 16نفره شدند و جهت اسنور کلینگ به آنها اضافه شدم . در آنجا بود که دنیای ناشناخته و متنوع زیر آب در اطراف جزیره آشنا شدم. انقدر ماهیهای مختلف دیدم که بخاطر آوردن اسمهایشان برایم غیر ممکن است، والبته دیدن کوسه های معرف گالاپاگوس از هیجان انگیز ترین قسمت های این برنامه برایم بود.

بعد از پایان اسنورکلینگ به همراه لیدر به یک پباده روی در یک مسیر به نام ISLOTEL TINTORAS رفتیم. محل پیاده روی بین سنگهای آتشفشانی و محل تخم گذاری ایگواناهای دریایی بود و به هیچ وجه اجازه ی خروج از مسیر داده نمی شد. راهنما توضیحات کاملی در مورد ایگواناها و لانه سازی و انواع آنها در جزیره داد. انتهای مسیر جایی بود که می شد برای دیدن مجدد کوسه ها اسنورکل کرد.

پس از صرف ناهار، به بازدید مرکز حفاظت از لاک پشت ها رفتم که زیر مجموعه مرکز تحقیقات داروین در جزیره ایزابلا بود؛ در این برنامه گونه ی دیگری از لاک پشت را داشتند. جزایر گالاپاگوس 97 درصد بخش دولتی و 3 درصد دست بخش خصوصی است، که متاسفانه بخش خصوصی مشکل زیادی در اجرای برنامه های حفاظتی ایجاد میکنند. در مجموع دوازده گونه لاک پشت در جزیره حضور دارد که نسبت به زمان داروین چهار گونه ی آنها متاسفانه از بین رفته است.

مقایسه مراحل رشد لاک پشت وانسان
( مقایسه مراحل رشد لاک پشت و انسان)

در قسمت دوم این برنامه به بازدید flamingo lagon برای دیدن فلامینگو های صورتی رفتیم که متاسفانه فقط یک عدد آنجا حضور داشت و راهنما توضیح داد که فلامینگو ها مرتب در حال جا به جایی هستند و به احتمال زیاد برای همین در این موقع حضور نداشتند.

فلامینگو لاگون
  (فلامینگو لاگون)

به اسکله برگشتم و راهی مسیر برگشت شدم. مرتب صحنه هایی را که دیده بودم را در ذهن مرور می کردم و از این همه زیبایی و گونهای زیاد جانوری که در آنجا وجود داشت در حیرت بودم. به این فکر کردم که چقدر دنیا جای زیباتری بود اگر انسان کمتر در محیط طبیعی دخالت می کرد و بیشتر مراقب محیط اطرافش بود.

روز سوم

این روز را به گشت اطراف جزیره و پرنده نگری (جستجوی پرنده ها در طبیعت) اختصاص دادم. البته می شد تورهای دیگه ای خرید که من ترجیح دادم به گشت جزیره و جستجو برای یافتن پرنده اندمیک منطقه(پرنده ای که تنها در یک منطقه وجود دارد)  به نام مگس گیر گالاپاگوس بپردازم. 

عکس مگس گیر گالاپاگوس در موزه داروین
(عکس مگس گیر گالاپاگوس در موزه داروین)

بعد از پرنده نگری صبحگاهی اطراف جزیره به دیدن بازار ماهی فروش ها رفتم. در آنجا خانمی ماهی فروش را دیدم که  مشغول تمیز کردن ماهی برای مشتری بود و جماعتی از حیوانات شامل ایگواناها و شیر های دریایی و حواصیل و کاکایی ها و فریگت برد ها دورش می چرخیدند و ازش تکه های ماهی می گرفتند و گاهی قاپ میزدند. صحنه جالب و خنده داری بود که از دیدن آن کلی لذت بردم.

undefined

 

undefined

روز چهارم

گشت نیم روزه جزیره سانتا کروز 

ابتدا با قایق به محل تجمع بوبی های پا آبی که یکی از نمادهای این جزایر است رفتیم و از نزدیک آنها را دیدیم. بعد در نزدیک همان صخره ها اسنورکل کردیم و دو گونه از کوسه های گالاپاگوس را دیدیم.

بوبی پا آبی
(بوبی پا آبی)

یکی دیگر از حیوانات شاخص گالاپاگوس کوسه ها هستند که 9 گونه کوسه در اطراف جزایر وجود دارد که بسته به فصل و محل می شود هرکدام از آنها را دید. البته حیات زیر آب جزایر بسیار خاص با آبزیان مخصوص منطقه است که برای دیدن کاملتر آنها باید تور غواصی رزو کرد که با توجه به هزینه ی بسیار بالا اولویت من نبود. در کنار صخره ها به فاصله چند متری بوبی ها می دیدیم و بوبی ها پرندگانی هستند که انواع مختلف دارند ولی بوبی پا آبی از معروفترین و بامزه ترین آنها است. در نهایت به پیاده روی در ساحلی به نام ساحل خرچنگ ها رفتیم و لیدر در مورد جانوران و گیاهان صحبت های جالبی کرد. دیدن پرندگان متفاوت و فریگت بردهایی که در حال پرواز بر بالای سرمان بودند بسیار دیدنی بود. 

خرچنگ گراپسوس
(خرچنگ گراپسوس)

 حوالی ظهر به جزیره برگشتیم. از دوستان خداحافظی کردم و به هتل رفتم تا برای رفتن به جزیره سن کریستوبال آماده شوم . بعد از جمع کردن وسایل به اسکله رفتم. برای رسیدن به جزیره ی زیبای سن کریستوبال از جزیره سانتا کروز باید قایق های تندرویی را سوار شد، که دو ساعت زمان می برد و برای بلیطتش باید سی دلار هزینه کرد که بهتره از قبل آن را رزرو کنید. سن کریستوبال بزرگترین جزیره گالاپاگوس با جمعیتی حدودا 6000 نفر دارد که اکثرا در بندر باکیوزیو زندگی می کنند، بندر کوچک و جمع و جور با  خیابان هایی موازی و بسیار تمیز که آن را پایتخت بهشت می نامند.

undefined

اولین مواجه من با بندر غروبی بسیار زیبا بود و تعداد باورنکردنی از شیرهای دریایی که در کنار ساحل لم داده بودند. 

ساحل بندر باکیوزیو
(ساحل بندر باکیوزیو)

بخش خاصی از ساحل را جدا کرده بودند که به شیرخوارگاه شیرهای دریایی معروف بود. هر از چند گاهی شیر دریایی ماده ای از آب بیرون می آمد و در ساحل لم می داد، در حالی که توله های شیرهای دریایی با صدا کردن در آن شلوغی ساحل به دنبال مادر خود برای شیر خوردن می گشتند، صحنه شگفت انگیزی بود وقتی یک توله به مادرش می رسید و در کنارش آرام می گرفت تا شیر بخورد.

undefined

دیدن این صحنه ها از که قبلا فقط در مستندها برایم امکان پذیر بود و غروب زیبای جزیره، یکی از بهترین لحظات سفر را برایم رقم زد.  برای شام به یکی از رستورانهای منطقه که فقط محلی ها در آن بودن رفتم و غذایی که عموما مردم آنجا می خورند را که شامل تکه های مرغ بریان و سیب زمینی بود با نام papipollo تست کردم. در تهیه آن مرغ را با زغال بریان می کنند و بسته به سفارش با برنج یا بدون برنج سرو می کنند.

رستوران محلی
(رستوران محلی)

روز پنجم

بهترین و پر طرفدارترین تور جزیره تور 360 درجه است که از قبل آن را تهیه کرده بودم. صبح زود به دفتر تور رفتم و بعد از تحویل تجهیزات به اسکله برای سوار شدن قایق رفتم.

undefined

در ابتدا به منطقه kicker rock رفتیم و برای دیدن کوسه سر چکشی اسنورکل کردیم که متاسفانه به علت بالا بودن دمای آب موفق به دیدنش نشدم. صخره زیبای roca cerro brujo را در آنجا دید که منظره ای خارق العاده را ایجاد کرده بودند.

undefined

به ساحل زیبای Rosa blanca رفتیم و با شیرهای دریایی شیطون شنا کردیم. تعدادی شیر دریایی که به حضور انسان عادت کرده بودند اطراف ما شنا می کردند که بسیار تجربه جذابی بود.

undefined

به منطقه سوم برای اسنورکل به نام sardina bay رفتیم و با لاک پشت های دریایی شنا کردیم. بعد به محل تجمع بوبی های پا قرمز رفتیم و آنجا هر سه گونه بوبی(بوبی پا آبی،بوبی پا قرمز،بوبی نازکا) را دیدیم.بعد از استراحتی در قایق غروب به جزیره برگشتیم.

روز ششم

با توجه به اینکه عصر پرواز داشتم صبح زود یک مسیر ترکینگ برای دیدن لانه ی فریگت بردها را انتخاب کردم و در مسیر پیاده روی به سمت این محل نماهای زیبایی از ساحل و پرواز بوبی ها و فریگت برد ها شاهد بودم.

undefined

 

فریگت برد
(فریگت برد)

بعد از پایان پیاده روی به هتل برگشتم و با جمع کردن وسایل عازم فرودگاه شدم. در آن روز باران شدیدی آمد و من خدا را شکر کردم که در چند روز گذشته هوا با من یاری کرده بود. به فرودگاه کوچک سن کریستوبال رسیدم و به سمت کیتو پرواز کردم.

undefined

 خدا را شاکرم بخاطر این فرصتی که نصیب من شد تا تکه ای از بهشت روی زمینش را ببینم. آرزو دارم که تمام علاقه مندان روزی بتوانند به این مکان شگفت انگیز سفر کنند.

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر