سفرنامه روسیه (قسمت اول)

روسیه کشوری شگفت انگیز

مدت ها بود به همراه همسرم به دنبال یک جای خوب برای سفر میگشتیم. از آنجا که هر دو به سفرهایی علاقه مند هستیم که اماکن دیدنی و تاریخی زیادی داشته باشه و به سفرهای استراحتی علاقه کمتری داریم و متاسفانه سفر به کشورهای شینگن هم دردسرها و سختگیری های خاص خوشو داره، به دنبال مکان خاص و مناسبی میگشتیم. از اینترنت شروع کردیم و دیدن عکسهای مختلف و جستجو در tripadvisor.com چند جا انتخاب شد و با در نظر گرفتن شرایط آب و هوا و زمان مناسب برای سفر به این مقاصد (من و همسرم به شدت گرمایی هستیم) کشور روسیه انتخاب شد.

حالا نوبت این بود که سفرنامه ها خوانده بشه و مطالب مفید یادداشت برداری شه. متاسفانه در مورد کشور روسیه اطلاعات و سفرنامه های زیادی وجود نداره و چون این کشور مدت ها یک کشور کمونیستی بوده و هنوز بلد نیستند برای جذب توریست کاری انجام بدن، به اون صورت روش تبلیغ نمیشه. با این حال ما دل به دریا زدیم و چون سفر ما همزمان بود با پدیده شب های سفید در شمال روسیه، روی انتخابمون پافشاری کردیم .

" شب های سفید سن پترزبورگ که هر ساله از اوایل خرداد آغاز می شود در حقیقت یک پدیده طبیعی است و به علت طولانی بودن روزها در مناطق نزدیک به قطب شمال کره زمین به وجود می آید. این شهر که از موقعیت جغرافیایی ویژه ای برخوردار است . شمالی ترین شهر پرجمعیت جهان به شمار می رود و هر سال در اوایل تابستان به علت بسیار طولانی شدن زمان تابش آفتاب در تاریکی شب فرو نمی رود و همه مدت شبانه روز یا هوا روشن است و یا گرگ و میش صبحگاهی دارد که به همین علت شب های اوایل فصل تابستان در این شهر شب های سفید نام گرفته است "

یک نکته که قبل از این سفر باید در نظر گرفت انتخاب یک آژانس بسیار خوب و با تجربه است که بتونه برنامه ریزی صحیحی برای این سفر ارائه بده. چون اگر زبان روسی بلد نباشید امکان نداره که بتونین از پسش بر بیاین و حتما باید راهنمای سفر خوب و واردی داشته باشین که همه جا رو بهتون نشون بده و اطلاعاتش زیاد باشه . به همین دلیل ارزش بیشتر هزینه کردن و انتخاب یک تور روسیه خوب رو داره چون روس ها به هیچ وجه زبان انگلیسی بلد نیستند و حتی دانشجویان و جوان هاشون نمیتونن حتی یک راهنمایی ساده به زبان انگلیسی کنند و حتی متوجه بشن که شما چه درخواستی دارین. هزینه ها بالاست و شما با تاکسی نمیتونین رفت و آمد کنین. برای سوار شدن به اتوبوس و مترو هم لازمه که حداقل با حروف زبان روسی آشنا باشید تا بتونین بخونین که کجا میره و نام ایستگاه مورد نظر چیه؟! یک آژانس خوب این سفر رو برای شما با گشت های مختلفش برنامه ریزی میکنه،

چرا که بعد از رسیدن به مقصد از شما هزینه های بسیار زیاد و نامعقولی برای هر گشت گرفته میشه که اگر خودتون بخواین بدون تور به این جاها برید شاید یک پنچم این هزینه هم صرف نکنید. پس بهتره انتخاب شما تور با گشت های کامل شهری و اماکن دیدنی باشه و بهتره دقت کنید که ورودیه ها هم به عهده تور باشه، چون اگر قرار باشه شما فقط نمای بیرونی رو مشاهده کنید یک روز دیگه باید وقت بذارین و تازه اگر بلد باشین خودتونو مجدد به اونجا برسونین و ورودی تهیه کنید و داخل شین که البته چون زبان روسی بلد نیستید در مورد تاریخ و اتفاقات و نکته های شنیدنی اون بی بهره میمانید. از آنجایی که مسکو یکی از گرانترین شهرهای توریستی دنیا به حساب می آید ، هر چیزی که مورد نیازتان است را با خود ببرید تا کمتر مجبور به خرید شوید . هزینه ها بسیار بالاست و وقت بسیار کم برای خرید.

سفر ما اواخر خرداد ماه شروع شد، از اینترنت چند مورد برای راهنمایی پرینت گرفتیم، حروف روسی و چند جمله کاربردی را در یک برگه چاپ کردیم تا همیشه همراه ما باشد. چمدانی پر از لباس های مختلف بستیم چرا که نمیدانستیم هوا به چه صورت خواهد بود و هر روزی که آب و هوا را چک میکردیم در عرض چند ساعت هوا از این رو به آن رو میشد و ما مجبور شدیم انواع لباس های تابستانی، پاییزه و زمستانی را همراه ببریم. یک چتر هم که همراه همیشگی شما خواهد بود در این سفر چرا که یک دفعه بغض آسمان میترکد و باران مثل سیل باریدن خواهد گرفت.

روز اول :

به لطف راهنمایی بسیاری از عزیزان در سفرنامه ها یا وبلاگها از همان ابتدا با دلشوره پرواز با ایرفلوت را آغاز کردیم . ولی دیری نپایید که متوجه شدیم این یکی از بهترین پروازهایی بود که داشتیم .

هواپیمای ایرباس که انقدر تمیز و مرتب بود که گویی ما اولین مسافران آن هستیم، مهمانداران بسیار خوشرو با اینکه زبان یکدیگر را متوجه نمیشدیم و پروازی آرام همراه با فرودی دلپذیر . علی رغم توصیه دوستان در مورد پذیرایی در این ایرلاین و گرفتن هزینه های جداگانه، این اتفاق اصلا نیفتاد و به خوبی از ما پذبرایی شد. مقصد ما مسکو بود که بعد از 3:30 به مقصد رسیدیم و راهنما بیرون سالن منتظر ما بود.

متاسفانه ایران برای اینکه هزینه زیادی پرداخت نکند نمیتواند از ترمینال جدید مسکو استفاده کند و ما چون از فرودگاه یک راست به سمت سن پترزبورگ پرواز داخلی داشتیم باید وسایلمان را به لطف ایرانی بودنمان تحویل میگرفتیم از ترمینال قدیم کلی راه پیاده تا ترمینال جدید طی میکردیم و مجدد بارها را تحویل میدادیم و سوار هواپیمای داخلی به سمت سن پترزبورگ روانه می شدیم. در صورتی که مسافران دیگر کشورها مستقیما به ترمینال جدید وارد میشدند و بدون دریافت بار سوار هواپیمای داخلی میشدند. مجدد با ایرفلوت به پرواز به سمت سن پترزبورگ ادامه دادیم و همچنان در طول یک ساعت پرواز از ما به خوبی پذیرایی شد.

زمانی که به آسمان مسکو میرسید زیر پای شما یکدست جنگل سبز و انبوه است . از داخل هواپیما انگار میتوانید هوای تمیز و باطراوت آن را استشمام کنید. خبری از انبوه ساختمان ها و برج ها نیست، خانه ها پراکنده از یکدیگر پخش شده اند و چیزی چشمان شما را آزار نمیدهد .

فرودگاه های روسیه چیز خاصی ندارند، بسیار ساده هستند ولی تمیز و مرتب. همه کارها با نظم و ترتیب انجام میشود و هرگاه به خدمه نگاه کنید آنها به شما لبخند میزنند. البته بماند که از چندین گشت باید رد شوید و حتی کفش و کت و ساعت و کمربند خود را در بیاورید و داخل دستگاه بگذارید. با این که در مورد روس ها و سرد بودن و جدی بودنشان بسیار شنیده بودیم ولی آنها بسیار خوشرو هستند و شاید برداشت اینهمه سردی و جدیت به دلیل رنگ پوست و موی آنها باشد.

به محض رسیدن همان ابتدا راهنمای تور که در فرودگاه به استقبال ما آمده بود خبر داد که هم هتل عوض شده و هم برنامه هایی که آژانس به ما داده بود ! به سمت هتل روانه شدیم، فرودگاه سن پترزبورگ از مرکز شهر دور است و ما راه زیادی داشتیم تا هتل که در سر دیگر شهر قرار داشت. در طول راه از جاهای مختلفی رد شدیم و راهنما برای ما هر یک را توضیح داد، تازه فهمیدیم که چرا به اینجا شهر مجسمه ها هم میگویند.

از هر کوچه و خیابانی که رد شوی مجسمه های عظیمی را میبینی که با چه ظرافتی ولی چقدر باشکوه ساخته شدند و هرکدام برای خود داستانی دارند. در طول راه راهنما چنان از پوتین تعریف میکند و کارهایی که انجام داده است که حتما به او علاقه مند خواهید شد. اکثر راننده تاکسی ها، ون یا اتوبوس عکس او را به دلخواه خود جلوی داشبورد قرار میدهند بسیار به او علاقه مند هستند و احترام میگذارند.

هتل پارک این پریبالتیسکایا

مقصد هتل" پارک این پریبالتیسکایا " بود که "پارک این" شعب بسیار زیادی در مسکو و سن پترزبورگ داشت. هتل بسیار بزرگ ولی دور از مرکز شهر بود. خیلی سریع اتاق ها تحویل داده شد. هتل بسیار بزرگ،تمیزو ساکت، کارمندان بسیار خوشرو و اتاق ها مناسب بودند. صبحانه مفصل ولی در همه روزها یکی بود. ما از بوفه شام هتل استفاده کردیم که چنگی به دل نمیزد و تنوع خاصی نداشت. هتل یک پارک آبی داشت که در مدت زمان اقامت ما در حال تعمیر و بازسازی بود ولی عکس های آن مشخص میکرد که جای خوب و دلچسبی خواهد بود. تا ایستگاه مترو 20 دقیقه پیاده روی داشت و جلوی هتل ایستگاه ون و تاکسی به جاهای مختلف وجود داشت که البته مستلزم بلد بودن زبان روسی بود. (در قسمت هتل ها در مورد هتل توضیحات هتل کامل داده شده و نقد و بررسی شده)

عبور از کانال ها برای رسیدن به نوا

کشتی رزم ناو اورارا باقی مانده از جنگ جهانی

باز شدن پل ها

برای استراحت به اتاق ها رفتیم و برای شب تور شبهای سفید را از راهنما خریداری کردیم. (اگر خودمان از طریق هتل یا افرادی که در سطح شهر جلوی توریست ها را میگیرند برای فروش این تور ها اقدام کرده بودیم هزینه بسیار کمتر بود ولی متاسفانه به دلیل عدم آشنایی آنها به زبان انگلیسی مجبور به تهیه آن از طریق راهنمای تور خود شدیم) ساعت 12 شب با تعجب از روشن بودن هوا و حتی آقتابی بودن آن جلوی هتل جمع شدیم تا به دیدن پدیده شبهای سفید و باز شدن پل های رودخانه نوا برای رد شدن کشتی ها برویم. این تور توسط کشتی بر روی رودخانه نوا صورت میگیرد که تور شاد و بسیار جالبی است و طی آن هوا فقط در حد 45 دقیقه گرگ و میش میشود و مجدد روشن.

اگر کسی به سن پترزبورگ سفر کند ولی این مورد را نبیند حتما افسوس خواهد خورد. نورپردازی بسیار زیبا و امکان دیدن بیشتر اماکن دیدنی از داخل کشتی بسیار هیجان انگیز است. با اینکه تابستان است ولی در آن ساعت بسیار سرد است و به شما پتو خواهند داد تا دور خود بپیچید یا در صورت نیاز داخل قسمت سرپوشیده شوید برای گرم شدن.( توصیه میشود اگر به دلیل ساعت سفر کم خوابی دارید این تور را برای زمانی بگذارید که کمخوابی نداشته باشید و با انرژی بتوانید کاملا لذت ببرید).

روز دوم :

با اینکه شب گذشته بسیار دیر تور تمام شد و دیر خوابیدیم صبح برای صبحانه و تور بعدی زود بیدار شدیم. سالن صبحانه بسیار بزرگ بود و تقریبا همه چیز برای صبحانه وجود داشت. پس از صرف صبحانه به سمت پترگف حرکت کردیم برای بازدید از کاخ تزارها که این کاخ شامل بیش از150 فواره مختلف درکنارخلیج زیبای فنلاند است. مسیر طولانی طی شد تا رسیدیم. در طول مسیر از مناظر بسیار لذت بردیم و کلیسایی نظر ما را به خود جلب کرد که از راهنما خواستیم برای عکس انداختن توقف کنیم. این کلیسا که جای معروفی نبود و تقریبا متروکه به حساب می آمد بسیار زیبا بود و جزئیات معماری آن حواس هر بیننده را به خود جلب میکرد.

کلیسا در مسیر پترگف

زمانی که به پترگف رسیدیم فردی آنجا بود که به محض پیاده شدن هر گروه با توجه به پرچم کشوری که دست هر راهنما بود سرود آن کشور را میزد و توریست ها اگر دوست داشتند مبلغی به او کمک میکردند. ما هم بعد از پیاده شدن صدای سرود ای ایران را شنیدیم. از پارکینگ تا کاخ ها مسیری وجود دارد که دکه هایی برای فروش سوغات و نماد های این شهر دارد. به نظر من اگر میخواهید سوغاتی خریداری کنید اینجا بهترین جاست و بهترین قیمت ها را دارد و شما جای دیگری با این تنوع و قیمت نمیتوانید چیزی خریداری کنید. همچنین باید بسیار چانه زد تا جنسی را به قیمت مناسب خریداری کرد و هر فروشنده هر قیمتی بخواهد روی جنس میگذارد، پس ابتدا از چند نفر قیمت بگیرید سپس خرید کنید.

این مجموعه آنقدر بزرگ است که با یک نگاه حتی از دور و با فاصله نمیتوانید همه آن را ببینید. تا چشم کار میکند سبز است و طلایی. صدای فواره ها، عظمت کاخ و دیگر ساختمان ها هیجان را بیدار میکند. به جرعت میتوانم بگویم تا به حال چشمانم چنین مجموعه زیبایی را ندیده است. هر مسیری از بین شمشاد های بلند به یک سری فواره و مجسمه میرسد. در آن رستوران ها و کافی شاپ های زیادی وجود دارد برای صرف نهار یا ... . حدود 4 ساعت در این مجموعه بودیم ولی میتوانم بگویم همه آن را وقت نکردیم ببینیم. بهتر است لباس و کفش راحت داشته باشید و وسایل زیادی همراه خود نبرید چون پیاده روی زیادی خواهید داشت. همچنین چتر و یک ژاکت همیشه همراه شما باشد.

ورودی کاخ تزارها

نمای بیرونی کاخ

باغ فواره ها

باغ فواره هاانتهای این کاخ به خلیج فنلاند میرسد که از همانجا کشتی ها به سمت فنلاند حرکت میکنند.

در مورد این مکان دقت داشته باشید که درست است ورودی گران نیست و خودتان میتوانید آن را خریداری کنید ولی از شهر دور است و شما خودتان نمیتوانید به راحتی از آن دیدن کنید مگر اینکه هزینه بسیار بالای تاکسی را پرداخت کنید، چون مترو و اتوبوس در این قسمت وجود ندارد. .پس بهتر است توری را انتخاب کنید که این مورد را داشته باشد. مکان مشابه دیگری به نام کاخ کاترین وجود دارد که شرایط آن هم مثل همین است و بهتر است با تور از آن دیدن کنید. متاسفانه ما به دلیل همراهی نکردن گروه نتوانستیم از کاخ کاترین دیدن کنیم و با وجود پرس و جوی بسیار امکان دیدن از آن توسط خودمان وجود نداشت چون مسیر دور بود .

تور برای شب برنامه ای نداشت و ما خودمان تصمیم گرفتیم نقشه مترو را از هتل بگیریم و راهی شویم. خوشبختانه تا صبح هوا روشن بود و احساس امنیت میکردیم . پس از صرف نهار و کمی استراحت به کمک یکی از کارکنان هتل پیاده تا استگاه مترو رفتیم. البته یک شماره خط اتوبوس نیز به ما دادند تا اگر خواستیم درست از جلوی در هتل با اتوبوس جلوی در مترو برویم. ولی ما که مشتاق دیدن کوچه پس کوچه های سن پترزبورگ و نحوه زندگی مردم آن بودیم یک ربع راه را پیاده تا مترو رفتیم. این شهر به شدت تمیز است. امکان ندارد جایی بوی بدی به مشام برسد یا جایی آشغالی ببینید. مردم همه شاد و خوش پوش هستند. اکثرا سگ دارند ولی از گربه خبری نیست. جلوی ورودی مترو دستفروش ها گل و میوه میفروشند. میوه ها با شما حرف میزنند. بهترین توت فرنگی و توت وحشی هایی که میتوانید بخورید. انواع میوه ها که پیش خود فکر میکردید هر کشوری چنین میوه هایی نخواهد داشت و چقدر خوش طعم و خوش مزه.

برای خرید بلیط مترو 10 دقیقه کنار ایستادیم تا ببینیم دیگران چه میکنند. کسی انگلیسی بلد نبود تا راهنمایی کند، آخر سر با پانتومیم از یک خانم کمک خواستیم و ایشان از ما پول گرفتند و نشان دادند چگونه بلیط تهیه کنیم. هزینه مترو هم نسبت به کشور ما زیاد بود. متروی سن پترزبورگ یکی از قدیمی ترین مترو هاست و فقط با یک ردیف پله برقی شیب بسیار زیادی را پایین میرود. در این استگاه شما واگن های مترو را نمیبینید. فقط در فاصله های منظم دیواری یک سری در مثل آسانسور باز میشوند و این همان در مترو است که شما از طریق آن سوار میشوید و دو لایه در پشت شما بسته خواهند شد. سرعت مترو سرسام آور است یا صدای بسیار زیاد.

در این نقطه که ما هستیم مترو از زیر آب عبور میکند تا به خیابان نوفسکی برسد. اگر خود را به خیابان نوفسکی برسانید دیگر همه شهر را میتوانید بگردید. کسانی که هتلشان در این خیابان باشد، جدا از شلوغی و سروصدا بهترین دسترسی را به هر جایی خواهند داشت. در مترو همه مشغول مطالعه هستند، کتاب یا روزنامه یا مجله یا حتی از روی تبلت. به خیابان نوفسکی وارد میشویم، این خیابان همیشه زنده است و پر از رفت و آمد. چیزی شبیه به خیابان استقلال استانبول یا ولیعصر خودمان در قدیم.

بهترین مراکز خرید، انواع برند ها، رستوران ها و کافه ها و ... به کمک نقشه مرکز خرید گالریا که یکی از بزرگترین و معروفترین ها هست رو پیدا کردیم. این مرکز خرید بسیار بزرگ است ولی قیمت ها بسیار بالاست. آخرین طبقه آن شامل سینما و رستوران و یک شهربازی برای کودکان است. برای گشت و گذار جای خوبی است ولی مطمئنا برای خرید کشور خودمان بسیار مناسب تر است حتی در گرانترین جاها . . بالای این مرکز خرید انواع رستوران ها وجود دارد که برای ما که زبان روسی نمیدانیم کمک بزرگی است برای انتخاب غذا. از این مرکز خرید و خیابان عکسی نداریم چون راهنما به شدت ما را ترساند گه اگر بفهمند توریست هستید ممکن است جیب شما را بزنند یا پلیس به شما شک کند و پرس و جو کند و ... به همین دلیل دوربین با خود نبردیم.

روز سوم :

روز گشت شهری، صبح زود بعد از صرف صبحانه همراه راهنما برای گشت شهری راه افتادیم. چیزی که آژانس های مسافرتی به عنوان گشت به شما معرفی میکنند صرفا دیدن جاهای دیدنی بدون ورود به آنها و ... است مگر اینکه رایگان باشد و ورودیه نخواهد. به نظر من گشت شهری فقط برای این خوب است که شما به صورت کلی با جاهای مختلف آشنا شوید و هر کدام را که خواستید خودتان برای بازدید طولانی تر و داخل آن اقدام کنید. گشت ما با بازدید از مغازه صنایع دستی شروع شد. یک مغازه لوکس برای دیدن صنایع دستی. قیمت ها باور نکردنی بودند . این مغازه بزرگ شامل انواع زیورآلات کهربا، سنگ های مختلف، عروسکهای ماتریشکا، لباس های پوست و ... بود. برای یکبار دیدن ارزش داشت.

مغازه صنایع دستی

مقصد بعدی موزه هرمیتاژ بود که یکی از بزرگترین موزه های دنیا به حساب می آید. به گفته راهنما اگر کسی بخواهد این کل این موزه را ببیند و برای هر شی که که در آن موجود است چند ثاینه وقت بخواهد بگذارد سالها دیدن آن طول خواهد کشید. برای ما چند سالن در نظر گرفته شده بود که ما از همان ها بازدید کردیم. البته این بازدید حدودا 4 ساعت طول کشید. این موزه بی نظیر است . معماری آن بسیار چشم نواز است و باید همه تن چشم شوی تا بتوانی جایی را از قلم نیندازی. مطمئنا توضیحات این موزه در اینترنت به صورت کامل وجود دارد به همین دلیل به گذاشتن چند عکس اکتفا میکنم و امیدوارم توضیحات آن را خودتان در اینترنت جستجو کنید و بخوانید. شاید هم قسمت شود و خودتان تشریف ببرید و از راهنما بشنوید.

موزه هرمیتاژ

پس از آن برای بازدید از نمای بیرونی کیسای خون ریخته شده راهی شدیم. این کلیسا به شدت زیباست و معماری با آنهمه جزئیات و رنگ چشم انسان را خیره میکند. توصیه میشود حتما خودتان برای بازدید از داخل کلیسا اقدام کنید. ورودی هزینه زیادی ندارد. روزهای چهارشنبه کلیساها اجازه ورود نمیدهند. عروس و داماد ها در این شهر برای گرفتن عکس های مراسم خود هر جایی دیده میشوند. این شهر به قدری زیباست که دیگر نیازی به آتلیه و باغ رفتن برای عروس و داماد ها نیست. در این اماکن افرادی هستند که لباس های قدیمی مربوط به همان تاریخ را پوشیده اند و در قبال دریافت پول با شما عکس میگیرند. در حیاط این کلیسا شما میتوانید یادگاری هایی از این شهر برای سوغاتی خریداری کنید.

کلیسای خون ریخته شده

حیاط کلیسا

پس از آن کلیسای کازان را دیدیم . این کلیسا ورودی ندارد و راهنما ما را داخل برد. فضای کلیسا بسیار زیباست. صف طولانی برای عبادت وجود داشت و باید سکوت میکردیم. داخل این کلیسا عکس برداری و فیلم ممنوع است. نور شمع و سکوتی که هست فضا را بسیار معنوی میکند و حتما شما از داخل این کلیسا لذت خواهید برد.

کلیسای کازان

پس از آن سوار بر اتوبوس دور شهر کمی چرخیدیم تا مجسمه های معروف میدان ها و ... را ببینیم و هر کجا که میخواستیم نگه میداشتند تا عکس بگیریم.

مجسمه نیکلای اول همراه با همسر و دخترانش

کلیسای بعدی کلیسای ایزاک یا اسحاق میباشد . برای این کلیسا دو ورودی وجود دارد. یک ورودی برای داخل آن، که بسیار زیباست و حتما خودتان برای بازدید از داخل اقدام کنید. و یک ورودی برای بام کلیسا که بسیار دیدنی است و شهر زیر پای شما خواهد بود. البته در نظر بگیرید که تعداد پله ها بسیار زیاد است.

کلیسای اسحاق

پس از آن از دور جزیره خرگوش ها را دیدیم و در جزیره واسیلی پیاده شدیم. در این قسمت شما کنار آب خواهید بود و نمای زیبایی از جزیره خرگوش ها مقابل شما خواهد بود که اکثر عروس و داماد ها برای عکس به این منطقه می آیند با مهمان های خود و جشن میگیرند.

جزیره خرگوش ها

جزیره واسیلی

به دلیل سرد بودن هوا و وزش باد عکس زیادی نتوانستیم بگیریم و در بسیاری از نقاط حتی نتوانستیم پیاده شویم. حتما لباس گرم همراه خود ببرید. عصر به هتل باز گشتیم . دیگر برای راه رفتن پایی نمانده بود. کمی در هتل گشت زدیم و از مغازه های آن دیدن کردیم ولی از سرما نتوانستیم بیرون برویم و ترجیح دادیم استراحت کنیم تا روز بعد بتوانیم راه برویم.

روز چهارم :

روز چهارم روز آزاد بود. ما تصمیم گرفتیم بعد از صبحانه برای بازدید از داخل کلیساهایی که در گشت شهری فقط نمای بیرونی آن را دیده بودیم برویم. همسفران ما چون بچه همراه خود داشتند به پارک آبی رفتند و شب نیز به دیدن رقص محلی. ولی ما ترجیح دادیم روز آخر را خودمان بگردیم تا جایی نمانده باشد. شب که از همسفران خود پرسیدیم متوجه شدیم ما چیزی از دست ندادیم. چون هزینه رفت و آمد به پارک آبی به شدت آن ها را متعجب کرده بود و دست آخر فقط به بچه ها خوش گذشته بود. رقص محلی هم برایشان دلچسب نبوده و خسته شده بودند.

ما با مترو خودمان را به ایستگاه خیابان نوفسکی رساندیمو از آنجا پیاده به همه کلیساها و اماکن دیدنی راه داشت. دقت داشته باشید که حتما راهنمای کامل مترو را داشته باشید و از کارکنان هتل بخواهید استگاهی را که باید سوار و پیاده شوید برایتان روی نقشه علامت بگذارند. چون حتی اگر نام استگاه را بدانید با لهجه آنها متوجه نام آن نخواهید شد و ممکن است گم شوید.

همچنین به دلیل چند طبقه بودن مترو که برای عوض کردن خط باید طبقات را بالا و پایین روید بدون بلد نبودن زبان روسی دچار مشکل خواهید شد. حتما از قبل راهنمایی های کامل را از راهنمای خود یا کارکنان هتل که انگلیسی بلدند بخواهید. ما به راحتی ورودیه کلیساها را تهیه کردیم و خودمان از داخل آنها بازدید کردیم.

کانال که به ونیز معروف است

نمای شهر از بالای کلیسای اسحاق

متاسفانه تور شامل خیلی از جاهای دیدنی این شهر نمیشود و چون رفت و آمد سخت است نمی توان همه شهر را گشت. برای دیدن این شهر شاید یک ماه هم کم باشد ولی ما در این چهار روز سعی کردیم تا میتوانیم شهر را بگردیم و از کوچه ها و پارک های آن هم لذت بردیم.

روز پنجم : ورود به مسکو

صبح بسیار زود پرواز داخلی به سمت مسکو داشتیم . وسایل را جمع کرده بودیم و دلخور از ترک این شهر زیبا راهی فرودگاه شدیم. طبق معمول پذبرایی مفصلی در طول 1:30 پرواز صورت گرفت . بعد از پرواز اگر خلبان فرود خوبی داشته باشد در بلندگو اعلام میکنند و مسافران برای خدمه پرواز دست میزنند. فاصله فرودگاه تا شهر بسیار زیاد است و ترافیک مسکو معروف. مدت زمان زیادی در راه و ترافیک شدید بودیم تا به هتل نووتل مسکو سنتر وارد شدیم.

اتاق ها را تحویل گرفتیم. این هتل تقریبا در مرکز شهر و در یک خیابان شلوغ پر از مغازه و رستوران و بار است . یک هتل بیزینسی، بدون کوچکترین نشانه ای از لوکس بودن ولی تمیز و آرام. هتل لابی ندارد . هیچ کس برای کمک به شما حتی اگر چند چمدان داشته باشید و بچه، جلو نمی آید. خودتان باید درها را باز و بسته کنید. وسائل خود را به اتاق ببرید. اتاق ها بزرگ هستند. داخل هر اتاق به تعداد نفرات آب معدنی بزرگ، چای کیسه ای و نسکافه وجود دارد و البته یک چای ساز.

برعکس هتل قبلی یخچال هست و صندوق داخل کمد . مسکو نسبت به سن پترزبورگ شهری تر است. درست کنار هتل ایستگاه مترو است. در خیابانی که هتل قرار دارد مغازه های بسیاری هست که میتوان از آنها خرید کرد ولی نه ارزان و شاید کمی گرانتر از تهران. روز ورود روز آزاد است. خودمان خیابان را میگردیم. کوچه پس کوچه ها را طی میکنیم . رانندگی کردن آدم های این شهر وحشتناک است و امکان ندارد شما بتوانید از خیابانی رد شوید مگر اینکه زیرگذر داشته باشد یا خط عابر پیاده.

قیمت موارد غذایی سر به فلک میزند . اینجاست که قدر کشور خودمان را باید بدانیم. هوا باز هم بسیار دیر تاریک میشود البته نه به اندازه سن پترزبورگ. مترو تا ساعت 2 نیمه شب کار میکند و تا آن ساعت باز هم بسیار شلوغ است. باز هم مشکل زبان و مشکل هزینه رفت و آمد با تاکسی و ... ولی ما دیگر مترو را یاد گرفتیم. استگاه های متروی مسکو بسیار معروف هستند چون هر یک به شکلی طراحی شدند و هر یک برای خود داستانی دارند. به طوری که یک روز از گشت ما تور مترو است که البته ما قبل از آن بیشتر ایستگاه ها را دیدیم به دلیل رفت و آمد زیاد با مترو.

شام را در یکی از رستوران های خیابانی که هتل قرار دارد میخوریم. به ندرت رستورانی پیدا میشود که منوی انگلیسی داشته باشد و وقتی هم از گارسون سوال بکنی که این غذا چیست فقط به شما نگاه میکند و لبخند میزند چون انگلیسی بلد نیست. ناچارا غذا سفارش دادیم و در مقابل پولی که پرداخت کردیم غذا حجمش بسیار کم بود و هیچ کدام سیر نشدیم. میگویند چون در این کشور دستمزد ها بسیار بالاست هزینه ها هم بالا رفته است.

مرغ گریل با حجم کم به قیمت 150000 تومان

نویسنده : درسا سلیمانی