به نام خالق یکتا
5/7/1391
از آن جایی که من، احسان، عباس و مهدی تقریبا هم شیفت بودیم در طی دوهفته کار در منطقه در شهریور تصمیم به رفتن سفر یک هفته ای به غرب کشور را گرفتیم.
تاریخ حرکت سفر 5 مهر 91 مصادف با روز جهانی گردشگری در نظر گرفته شد و مبدأ ، شیراز در خونه ی ما.
احسان 4 مهر برای استراحت به جهرم رفت و 5 مهر ساعت 8 صبح با عباس که شیراز بود قرار گذاشتند، مهدی هم که صبح اردکان (سپیدان) بود با احسان و عباس قرار گذاشتند و 9 صبح دنبال من اومدند خلاصه ساعت 9:10 از شیراز به سمت سپیدان حرکت کردیم. ساعت 10:30 رسیدیم سپیدان و بنزین زدیم جالبه سفر ما شامل جاهای سردسیر می شد حساب کنید تو جاهایی که ما می خواهیم بریم، سپیدان را می توان گرم تر از بقیه حساب کرد، خدا کنه سردمون نشه. (تازه من هم که سرما خوردم)
بعد از خرید تنقلات در سپیدان از مسیر قدیمی (چله گاه) یا به قول عباس گردنه ی ماه پرویز به سمت یاسوج رفتیم.
تو راه از محل تنگ تیزاب رد شدیم قدم به قدم پرورش ماهی قزل آلا بود.
ساعت 12 ظهر رسیدیم یاسوج.
دقایقی رو تو یاسوج گشتیم بعد تصمیم گرفتیم برای ناهار بریم سی سخت.
رسیدیم به شهرستان دنا (سی سخت) که جاهای دیدنی چشمه میشی در کوه گل و دریاچه داره، رفتیم اونجا هم عکس بگیریم هم ناهار بخوریم.
ساعت 2 رسیدیم به یک جا قبل از دریاچه که ناهار بخوریم چندتایی آلاچیق بود با محل پارک ماشین. هوا هم خوب بود.
تصمیم گرفتیم ناهار را همان جا بخوریم بعدش بریم دریاچه.
قبل از این که بریم طرف دریاچه حدود ساعت 3 بالاخره تونستیم یک قوری بابونه دم کنیم سوژه ی خیلی خوبی بود درست کردن بابونه.
در ادامه مسئول خرید یا به اصلاح مادر خرج (احسان) گفت که هر چی میخواهید بگید تا بخرم من چون یک کم سرما خورده بودم ترجیح می دادم بیشتر میوه بخورم تا تنقلات.
ساعت 3:45 پیاده رفتیم طرف چشمه یا دریاچه.
ولی یک عده که رفته بودند بالا دیده بودند که دریاچه خشکه علاوه بر این ما هم راستش حال نداشتیم که 3 ساعت کوهنوردی کنیم بریم آبشار پس از خدا خواسته برگشته تا بریم چشمه میشی.
چشمه میشی در سی سخت
حدود ساعت 5:30 از چشمه میشی برگشتیم پایین. آب چشمه فوق العاده سرد بود یکبار هم من سقوط کردم داخل آب. ولی به خیر گذشت فقط یخ زدم.
ساعت 5:45 به سمت شهرستان سی سخت رفتیم.
در شهرستان دنا (سی سخت) حدود ساعت 6 تا 7 وسایل شام و یک لامپ شارژی هم برای شب ها خریدیم البته من هم دو تا آمپول داشتم که اونجا زدم.
ساعت 8 رفتیم پارک شهرداری سی سخت که شام بخوریم پارک کوچکی بود و هیچ کس در آن نبود فقط خودمون بودیم و خدایمان.
عباس شروع کرد به آشپزی و املت درست کرد، ساعت 9 شام خوردیم.
بعد از شام هم چای و میوه خوردیم شب اول خیلی خسته بودیم حدود ساعت 10:30 خوابیدیم اما خوابمان چند مرحله ای بود. ساعت 1:30، 3:30 ، 5:30 بلند می شدیم هوا بر خلاف تصورمان خیلی سرد نبود.
6/7/1391
بالاخره 6 از خواب بلند شدیم مهدی رفت دنبال صبحانه و 6:15 اومد چند تا بوق زد احتمالا دست پر اومده، آره دست پر اومده بود آش خریده بود.
ساعت 7:30 صبح از شهرستان دنا به سمت پاتاوه حرکت کردیم.
در راه از روستای توتنده و سمرون رد شدیم در سمرون یک رودخانه هم وجود داشت.
همچنین در مسیر تأسیسات تقویت فشار گاز پاتاوه (توربین) وجود داشت این ایستگاه ها در 40 کیلومتری سی سخت (درکنار روستای باگ) قرار داشت.
جالبه واقعاً وقت خوبی برای سفر بود تو جاده فقط ماشین خودمون بود که می رفت ، مسیر خلوت بود.
ساعت 8:30 در فاصله ی 195 کیلومتری شهرکرد بودیم.
قدم به قدم از تونل رد می شدیم.
از رودخانه ای کنار روستای کتا رد شدیم که تقریباً در 70 کیلومتری سی سخت قرار داشت.
در ادامه وارد استان چهارمحال و بختیاری شدیم، کمی خرید کردیم. سپس راه افتادیم از روستای ده سوخته، یورد سوخته و دلورا رد شدیم. این روستاها در 100 کیلومتر مانده به بروجن قرار دارند.
از گردنه ی کره بس که مناظر سرسبز و زیبایی داشت رد کردیم که 50 کیلومتری تا بروجن فاصله داشت.
بعد از آن از ایستگاه تقویت فشار دوراهان رد شدیم. (45 کیلومتری بروجن)
ساعت 10:30 به بروجن رسیدیم و پس از آن از فرادنبه رد شدیم.
ساعت 11:30 به شهرکرد رسیدیم یک 45 دقیقه ای داخل شهر گشتیم پس از آن تصمیم گرفتیم به سمت پل زمان خان واقع در سامان برویم.
ساعت 1 به پل زمان خان که برروی رود زاینده رود قرار دارد رسیدیم ناهار رو هم همونجا رفتیم بخوریم.
پل زمان خان محل خوبی برای استراحت تا عصر بود پس تصمیم به استراحت کردن در این مکان تا ساعت 6 گرفتیم تا ساعت 4 زیر آلاچیق های درختی خوابیدیم پس از آن عصرانه چای، بابونه و هندوانه خوردیم و ساعت 6:30 تصمیم گرفتیم به شهرکرد برویم و گشتی در شهر بزنیم.
پل زمان خان در چهارمحال و بختیاری
حدود ساعت 9 پس از رفتن به پارک ملت شهرکرد به یک رستوران سنتی واقع در چهار راه فردوسی شهرکرد رفتیم به امید این که بختیاری بخوریم اما متاسفانه بختیاری نداشت و مجبور به سفارش دیزی و جوجه شدیم ولی خیلی رستوران سنتی جالبی بود کلی عکس اون داخل گرفتیم.
دیزی در رستوران سنتی شهرکرد
پس از خوردن شام به یک پارک کوچکتر از پارک ملت حوالی همان فردوسی نزدیک شهرداری رفتیم تا چادرمان را آن جا نصب کرده و شب را آن جا تا صبح سپری کنیم.
حدود ساعت 10 خوابیدیم.
7/7/1391
ساعت 6 از خواب بلند شدیم حول و حوش 6:30 برای صبحانه داخل شهر رفتیم.
حدود ساعت 7 به طرف فارسان حرکت کردیم.
ساعت 8 به پیرغار رسیدیم روبروی غار روی کوه زیر آفتاب صبحانه را خوردیم و پس از آن به غار رفته و عکس و فیلم گرفتیم ساعت 8:45 از پیرغار به سمت کوهرنگ حرکت کردیم.
پیر غار در فارسان
ساعت 10 به تونل کوهرنگ در چلگرد رسیدیم تونل کوهرنگ به منظور تقویت آب زاینده رود احداث گردیده است که در 5 کیلومتری آن در پشت کوه سد کوهرنگ قرار دارد.
تونل کوهرنگ در چلگرد
حدود ساعت 11:30 به طرف سه کوهرنگ رفتیم و تا ساعت 12:30 اطراف سد و قسمت ورودی تونل کوهرنگ را دیدیم.
سد کوهرنگ در چلگرد
ساعت 1 دوباره با ماشین به قسمت خروجی تونل کوهرنگ رفتیم تا با لباس بختیاری عکس بگیریم اما عکاسی نداشتند مجبور شدیم لباسها را بپوشیم و با دوربین خودمان عکس بگیریم.
ساعت 2 برای ناهار به رستوران هتل زردکوه در کوهرنگ رفتیم و بالاخره تونستیم چلوکباب بختیاری بخوریم بعد از خوردن ناهار تصمیم گرفتیم که به چشمه دیمه در 9 کیلومتری کوهرنگ برویم حدود ساعت 3 به چشمه دیمه رسیدیم.
تا ساعت 5 چشمه دیمه ماندیم و عکس و فیلم گرفتیم و عصرانه خوردیم. ماشین مهدی هم با آب چشمه دیمه شسته شد و خیلی تمیز شد.
چشمه دیمه 9 کیلومتری کوهرنگ
پس از آن به سمت آبشار شیخ علی خان در 8 کیلومتری کوهرنگ حرکت کردیم حول و حوش ساعت 5:15 بود و نم نم باران می بارید.
به آبشار شیخ علی خان رسیدیم جای خیلی قشنگی بود خوب شد که این جا را هم رفتیم چون قبلش شک داشتیم بریم تا نه. خلاصه خوب شد که اینجا رو هم از دست ندادیم در ادامه این راه در 12 کیلومتری غاریخی وجود داشت ولی چون هوا تاریک شد نتونستیم غاریخی رو ببینیم. به این نتیجه رسیدیم که آبشار شیخ علی خان آخرین جایی باشد که دراستان چهارمحال و بختیاری ببینیم ساعت 6:15 از آبشار برگشتیم.
آبشار شیخ علی خان 8 کیلومتری کوهرنگ
ودر ادامه به استان لرستان می خواستیم برویم اما از چه مسیری؟ پس از سوال فهمیدیم که باید از مسیر داران در استان اصفهان رفته و به الیگودرز در استان لرستان برسیم حدود ساعت 8:30 به شهرستان داران رسیدیم.
در شهرستان داران شام را خوردیم و به طرف ازنا و پس از آن دورود حرکت کردیم هوای دورود گرمتر از شهرکرد و یاسوج بود و شب را در پارک در دورود خوابیدیم.
8/7/1391
صبح ساعت 6:30 از خواب بلند شدیم و ساعت 7 به سمت خرم آباد حرکت کردیم.
هدف رفتن به آبشار بیشه بود که هم از طرف دورود با قطار و هم از طرف خرم آباد با ماشین می توان به آنجا رسید ما تصمیم گرفتیم که با ماشین از مسیر خرم آباد برویم. آبشار در 65 کیلومتری خرم آباد قراردارد که 48 متر ارتفاع و 17 متر عرض دارد.
صبحانه را هم در کنار آبی که در مسیر رد می شد خوردیم و به طرف آبشار حرکت کردیم ساعت حدود 10 در هوای نیمه ابری که نم نم باران می بارید در حرکت بودیم.
ساعت 11 به آبشار بیشه رسیدیم و قرار شد تا عصر را همانجا بگذرانیم. واقعاً ارزش این جا بیشتر از این هم بود.
آبشار بیشه در دورود لرستان
و در برگشت در 10 کیلومتری به روستای پسیل رسیدیم که یکی از سرچشمه های رود در آن قرار دارد.
هدف اصلی ما در استان لرستان آبشار بیشه بود که به آن هم رسیدیم.
ساعت 6 به خرم آباد برگشتیم و احتیاج به حمام شدیداً احساس می شد به دنبال چند حمام عمومی گشتیم اما مناسب نبودند تصمیم گرفتیم به استخر برویم سانس استخر ساعت 8:30 بود تا 8:30 گشتی در شهر زدیم و سپس به استخر رفتیم.
پس از آن به دریاچه کیو و شهربازی کیو رفتیم و در آن جا سوار کشتی صبا (وایکینگ ها) شدیم حدود ساعت 11 تا 12 را برای پیدا کردن جای مناسب و امن برای خواب در شهر می گشتیم، حدود ساعت 12 به یک بستنی فروشی رسیدیم و آب هویج خوردیم پس از آن به طرف پارک دانشجو رفتیم و شب را آن جا خوابیدیم.
9/7/1391
پس از خوردن صبحانه در پارک به طرف قلعه فلک الافلاک حرکت کردیم و تا ساعت 10 در فلک الافلاک بودیم سپس به بازار رفته و کمی بازارگردی کردیم پس از آن قرار بر این شد که به طرف بروجرود و پس از آن همدان حرکت کنیم ساعت 11 به طرف بروجرد حرکت کردیم فاصله خرم آباد تا همدان 260 کیلومتر بود.
قلعه فلک الافلاک در خرم آباد
ساعت 12:30 به بروجرد رسیدیم.
برای ناهار به بهترین رستوران بروجرد بنام رستوران داداش رفتیم که واقعاً هم چلوکباب بسیار خوشمزه ای بود پس از آن با پرسش فهمیدیم که سراب کرتول و ونایی جاهای دیدنی بروجرد است پس به سمت سراب کرتول که به گفته بروجردی ها خیلی جای باصفایی است رفتیم.
روستای کرتول در بروجرد
بعد از آن سری به بازار بروجرد زدیم واقعاً به نظر من نسبت به خرم آباد، بروجرد شهر بهتری بود.
شب برای خواب به پارک یادبود (سماور) رفتیم شام را هم من درست کردم خورشت بادمجان که خیلی هم چرب شده بود.
ساعت 11 شب در پارک خوابیدیم.
10/7/1391
صبح حدود ساعت 7:30 به طرف ملایر حرکت کردیم و ساعت 8:30 به ملایر رسیدیم و در پارکی در مسیرصبحانه را خوردیم و بلافاصله به سمت همدان حرکت کردیم در واقع فقط از ملایر رد شدیم فاصله ی ملایر تا همدان 75 کیلومتر است.
ساعت 10 به هدف اصلی که همان همدان بود رسیدیم. غار علیصدر در 70 کیلومتری شمال غربی همدان قرار داشت که ما ساعت 11:30 به غار علیصدر رسیدیم واقعاً بی نظیر بود بزرگترین غار آبی جهان که عمق آب در آن از نیم تا 16 متر می رسید و دما در آن در تمام طول سال 16درجه ثابت می باشد. حدود 1 ساعت در غار با قایق و پیاده گشت زدیم کلی عکس هم گرفتیم.
غار علیصدر در همدان
ناهار را هم همان بالا در رستوران خوردیم و حدود ساعت 3:30 از آن جا برگشتیم.
در برگشت قصد رفتن به لالجین را داشتیم که به خاطر سفال های این شهر شهرت دارد.
لالجین درفاصله ی 55 کیلومتری راه برگشت از غار علیصدر به همدان قرار دارد.
لالجین همدان
پس از برگشت از لالجین به بازار همدان و میدان امام رفتیم و در بازار هم گشتی زدیم وبه خاطر سردی هوا و همچنین احتیاج به حمام تصمیم گرفتیم که خانه کرایه کنیم پس از جستجو بالاخره خانه ای پیدا کردیم و آن را اجاره کردیم کلید را گرفتیم و برای شام به فست فود پدرخوب رفتیم و پیتزا خوردیم حول و حوش ساعت 11 شب به خانه برگشتیم و خوابیدیم.
11/7/1391
صبح ساعت 6:30 از خواب بیدار شدیم و حمام رفتیم پس از آن ساعت 8 به طرف گنج نامه حرکت کردیم در راه در مسیر گنج نامه کنار جاده که جای خیلی باصفایی بود صبحانه خوردیم.
ساعت 9:30 تا 10:30 را در گنج نامه بودیم که شامل آبشار، کتیبه داریوش و خشایار شاه می شد همچنین آن جا تکه کابین گنجنامه و سکوی پرتاب وجود داشت.
کتیبه گنج نامه همدان
آبشار گنج نامه همدان
پس از آن به آرامگاه باباطاهر و ابوعلی سینا رفتیم.
آرامگاه باباطاهر همدان
آرامگاه ابوعلی سینا همدان
سپس ساعت 1:30 به رستورانی در همان میدان ابوعلی رفته و ناهار خوردیم این جا پایان سفرمان بود ساعت 3 از همدان خارج شده و به سمت ملایر رفتیم مسیر برگشت را از اراک انتخاب کردیم در فاصله ی 80 کیلومتری در راه اراک به شهر زنگنه شهر شکوفه های گیلاس رسیدیم که فوق العاده زیبا و سرسبز و پر از باغ بود.
و پس از آن از مسیر سلفچگان به دلیجان رفتیم و قرار شد شب را دراصفهان بخوابیم اما پس از رسیدن به اصفهان و خوردن شام در اصفهان و گشتی به شهر تصمیم گرفتیم به شهرضا رفته و آن جا بخوابیم ساعت 12 شب به شهرضا رسیدیم و در پارک چادر زده و خوابیدیم.
1/7/1391
ساعت 7 از خواب بیدار شدیم و به سمت شیراز حرکت کردیم ساعت 9 به آباده رسیدیم.
در پارک شهر آباده صبحانه خوردیم و ساعت 10 به سمت شیراز حرکت کرده و ساعت 13 به شیراز رسیدیم.
نتیجه گیری و توصیه ها:
- دیدن آبشار بیشه دورود لرستان
- دیدن غار علیصدر همدان
-خرید در بازار بروجرد
- خوردن آب هویج بستنی و کباب بروجردی
- گرفتن عکس با لباس بختیاری کنار سد کوهرنگ شهرکرد
- بردن لباس گرم برای سفر به استان های ذکر شده در سفرنامه