از حدود یک سال پیش من و خانمم ، دنبال یه تور مناسب برای سفر به روسیه بودیم و دوست داشتیم در زمان وقوع شب های سفید -21 خرداد الی 11 تیر - در سنت پترزبورگ باشیم ، البته نیم نگاهی هم به این موضوع داشتیم که خودمون ، بدون تور به این سفر بریم ، مهمترین علتش هم این بود که توی سفرهای قبلی مون ، تجربه خوبی از تورها و تورلیدرها نداشتیم . تقریبا در بیشتر مواقع ، هم از نظر مالی و هم از نظر وقت ، به ضرر ما تمام شده بود .
با این حال با توجه به اطلاعاتی که از سفرنامه های مختلف کسب کرده بودیم ، برای رزرو هتل می بایست از سایت بوکینگ و گرفتن ویزا از طریق آژانس ها اقدام می کردیم . در تاریخی هم که ما قصد سفر داشتیم ، هم بلیط هواپیما و هم قیمت هتل ها ، نسبت به روزهای دیگه کمی بالاتر بود ، از طرفی این هزینه ها ، اختلاف چشمگیری با قیمت تورها نداشتند . بنابراین ، با کمک سایت لست سکند ، برای تاریخ 31 خرداد از یکی از آژانس ها ، تور 9 شب و 10 روز مسکو-سنت پترزبورگ با پرواز امارات رو با قیمت 4 میلیون و هفتصد و ده هزار تومن برای هر نفر ، تهیه کردیم .
نکات قبل از سفر
1 - خواندن سفرنامه های قبلی :
با توجه به فرصتی که تا زمان برگزاری تور داشتیم ، سعی کردیم تا حد امکان اکثر سفرنامه ها رو مطالعه کنیم ، و اطلاعات بسیار جالبی به دست آوردیم که خیلی به درد ما خورد .
2 - برنامه بازدید روزانه
ما قصد نداشتیم از همه برنامه های تور استفاده کنیم بنابراین تصمیم گرفتیم برای روزهایی که تور برنامه های آپشنال اجرا می کنه ، خودمون برنامه ریزی کنیم . لیستی از اماکن دیدنی مسکو و سنت پترزبورگ رو به ترتیب اولویت بازدید تهیه کردیم .
ساعت باز شدن اکثر این اماکن ، 10:00 صبح بود و تعطیلی بیشتر اونها معمولا ساعت 18:00 و بعضی از اونها هم تا ساعت 22:00 بود ، برای همین سعی کردیم برنامه بازدید های خودمون رو با توجه به موقعیت مکانی اونها نسبت به هم و ساعت تعطیل شدن اونها بچینیم .
3 – شناسایی موقعیت مکانی هتل و اماکن دیدنی
طبق برنامه ای که تور به ما داده بود ، هتـل محل اقامـت ما در سنت پترزبورگ ، "هتل سنت پترزبورگ" و هتل ما در مسکو هم "هتل ایزمایلوف آلفا " بود . بنابراین از روی نقشه گوگل ، به جستجوی اماکن دیدنی اطراف این هتل ها و راههای دسترسی به اونها پرداختیم . همچنین بصورت مجازی از برخی از خیابان های مهم مسکو وسنت پترزبورگ و همچنین موزه هرمیتاژ بازدید کردیم . تور مجازی هرمیتاژ از لینک زیر قابل دسترسی هست :
4 - نرم افزارهای مورد نیاز
معمولا نرم افزارهای مسیریابی و کمک به برقراری ارتباط با افراد ، در همه سفرها لازم و ضروری هستند . که معمولا ، خود گوگل در این زمینه پیشتاز هست . با این حال بهتر دیدیم نرم افزارهای تخصصی روسیه ، یعنی مجمـوعه نرم افزارهای یاندکـس ( Yandex ) رو روی گوشی نصب کنیم.
* یاندکس مپ ،براي مسير يابي در شهر، که به صورت آفلاین و آنلاین مورد استفاده قرار می گرفت ( بعد از نصب ، از خود نرم افزار نقشه های آفلاین رو دانلود کنید).
* یاندکس مترو ، برای کمک به مسیریابی در مترو ها و تخمین مسافت و زمان سفر درون شهری به کار می اومد.
* یاندکس تاکسی ، برای سفارش تاکسی های ارزان همانند نرم افزارهای سفارش تاکسی در ایران بود ، که البته می بایست با یک شماره تلفن فعال می شد.
* نرم افزار مترجم گوگل ، که چند جايي به كار ما اومد.
* سایجیک تراول ( هم به صورت نرم افزار و هم به صورت وب سایت ) برنامه بسیار خوبی برای پیدا کردن موقعیت جغرافیایی اماکن دیدنی بر روی نقشه بود که میتونستیم این مکانها رو به لیست علاقه مندی هامون اضافه کنیم.
لینک سایت سایجیک تراول
البته برنامه های دیگه ای هم نصب کرده بودم که به اندازه برنامه های فوق ، به کار ما نیومدند.
تصمیم داشتم تا برای استفاده بهتر از این نرم افزارها ، حتما اینترنت گوشیم رو فعال کنم تا بتونم از قابلیت آنلاین این نرم افزار ها هم استفاده کنم.
5 – الفبای روسی
یادگیری حروف روسی به اندازه ای که بتونید نوشته های روی تابلوها رو بخونید کفایت می کنه.
حروف زبان روسی
6 – وضعیت جوی
با توجه به اطلاعات بقیه سفرنامه ها و سایت های هواشناسی ، لازم بود چتر و لباس گرم هم با خودمون برداریم .هوای روسیه مخصوصا سنت پترزبورگ ، خیلی متغیره و در طول روز ممکنه چندبار تغییر وضعیت بده .
7 – وسایلی که باید به همراه داشت
داشتن کفش پیاده روی و راحت برای پیاده روی های طولانی واقعا ضروری هست، همچنین همراه داشتن بیسکوییت ،کیک، شکلات ، آب و هر غذای کم حجم و انرژی دهنده ، در طول پیاده روی ها و گشت های شهری ، در ذخیره وقت و هزینه کمک زیادی خواهد کرد .
پاور بانک ، کارت حافظه اضافه ، نخ و سوزن ، کیسه فریزر ، روزنامه باطله ، دمپایی برای استفاده در هتل ، چند مورد از موارد ضروری هست که به کار ما اومده بود.
#پترزبورگ_کارت ، یک کشف فوق العاده قبل از شروع سفر
در جستجوهایی که برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سفر به روسیه انجام می دادم ، در یکی از سایت های خارجی ، به نام پترزبورگ_کارت برخوردم که برام خیلی جالب بود منتها توی هیچ سایت یا سفرنامه ایرانی ای نتونستم در موردش اطلاعاتی کسب کنم ، البته در سایت ارائه کننده این کارت ، اطلاعات خیلی خوب و جالبی نوشته شده بود ، ولی میخواستم در موردشون اطمینان پیدا کنم ، برای همین سعی کردم از طریق شبکه های اجتماعی با ایرانی های ساکن در روسیه ، ارتباط برقرار کنم و ازشون در مورد پترزبورگ_کارت سوال کنم که متاسفانه ، اونها هم اطلاعات ناقصی داشتند .
با توجه به مطالب سایت پترزبورگ_کارت ، بازدید از 64 مکان دیدنی سنت پترزبورگ ،چند گشت دریایی روزانه (کانال و رودخانه ) ، گشت دریایی باز شدن پل ها ( شبانه ) و ... ، برای دارندگان این کارت ، کاملا رایگان بود . علاوه بر اون ، بازدید از برخی مکانهای دیگه و استفاده از برخی رستوران ها ، مترو و اتوبوس هم ، همراه با تخفیف بود .
این کارت ها به صورت 2 روزه ، 3 روزه ، 5 روزه و 7 روزه قابل خرید بود.
حتی توی سایت ، نحوه خرید و مکانهای خرید این کارت به صورت آنلاین و آفلاین ، شرح داده شده بود . همچنین ، به طور پیش فرض ، برای بازدیدهای خريداران اين كارت ، برنامه ریزی هم انجام دادند که ميشه طبق اون پیش رفت. در مورد هر مکان هم به صورت جداگانه توضیحات مختصر همراه با وبسایت ، ساعت بازدید و راههای دسترسی به اون مکان نوشته شده بود.
کشف فوق العاده ای بود ، شاید به اندازه کریستف کلمب از کشف خودم خوشحال بودم! حالا که توی هیچ سایت و سفرنامه ایرانی در مورد این کارت مطلبی وجود نداشت ، تصمیم گرفتیم بریم و تجربه کنیم واین اطلاعات رو در اختیار بقیه قرار بدیم . قطعا تجربه های اول ، همراه با آزمون و خطاست ولی هیجان داشتیم تا هرچه زودتر از این کارت استفاده کنیم و این بخش هیجان انگیز سفر ما بود . البته مسکو هم کارت مشابهی به نام مسكوكارت داشت که با توجه به زمان وفرصت کم ما ، استفاده از اون خیلی مقرون به صرفه نبود .
سایت های ارائه کننده این کارت ها ، دائما در حال به روز رسانی هستند و ممکنه در زمان سفر شما ، به تعداد این مکان ها و قابليت هاي اون افزوده شده باشه .
تمامی اطلاعات مورد نیاز نظیر مراکز فروش کارت، آدرس اماکن دیدنی و نحوه دسترسی به اونها ، روز ها و ساعات بازدید، گشت های دریایی، اتوبوس هاپ آن هاپ آف وخیلی چیزهای دیگه در سایت بطور کامل نوشته شده.
عکس از اینترنت – قیمتهای مختلف پترزبورگ کارت
سایت پترزبورگ_کارت
سایت پترزبورگ_کارت :
https://petersburgcard.com/en/
سایت مسکو پس :
https://moscowpass.com/
روز قبل از سفر ، ویزا و پاسپورتمون رو از آژانس تحویل گرفتیم و چون در بانک ملت حساب داشتم ، به بانک ملت شعبه ونک ، که ارزی هم بود مراجعه کردیم . بعد از تحویل دادن کلیه مدارک لازم ( کپی پاسپورت ، شناسنامه ، بلیط و کارت ملی ) ، حواله های ارزیمون رو دریافت کردیم. که این حواله رو توی فرودگاه امام و باجه حواله ارزي ، تحویل دادیم و به ازای هر حواله 300 دلار دریافت کردیم .
شروع سفر
چهارشنبه 31 خرداد 1396
پروازمون ساعت 06:35 بود ، بنابراین حدود 3 ساعت قبل از پرواز ، خودمون رو به فرودگاه امام رسوندیم تا بتونیم به موقع به تشریفات پیش از سفر مانند دریافت دلار و یا پرداخت عوارض خروج كه به ازاي هر نفر 75 هزار تومن بود ، برسیم .
پرواز اول ما از فرودگاه امام به سمت دبی بود ، که هواپیمای امارات ، راس ساعت مقرر تهران رو به سمت دبی ترک کرد . و بعد از کمی انتظار و بدون اینکه چمدونها رو تحویل بگیریم ، با هواپیمای بعدی ، دبی رو به سمت فرودگاه بین المللی دوموددوف ترک کردیم . در هر دو مسیر ، پروازهای خوبی داشتیم ، در طول پرواز هم میتونستیم با استفاده از مانیتورهای مجزا، به تماشای فیلم و سریال و یا کارتون بپردازیم ، علاوه بر اون هر نفر میتونست از 20 مگابایت اینترنت وای_فای رایگان هم استفاده کنه . چت با اهل فامیل و دوستان ، اون هم روی آسمان و دریا ، برای ما تجربه ای جالب و هیجان انگیز بود .
صفحه مربوط به تنظیمات وای فای رایگان در هواپیما
پذیرایی توی هواپیما و برخورد پرسنل ، خیلی خوب و راضی کننده بود .از کسانی که بچه کوچیک ( تا حدود 10-12 ساله ) همراهشون بود ، عکس فوری رایگان میگرفتند و توی یه پاکت به یادگار تحویلشون می دادند ، به بچه های کمتر از 7-8 ساله، اسباب بازی می دادند .
پذیرایی داخل هواپیمای امارات
برخی از امکانات داخل هواپیمای شرکت هواپیمایی امارات
در فرودگاه مسکو ، حدود یک ساعت برای کنترل پاسپورت و گرفتن برگه مهاجرت در صف انتظار بودیم .پس دادن این برگه های مهاجرت هنگام خروج از کشور ، الزامی است .
برگه مهاجرت
بعد از عبور از گیت مربوطه و تحویل گرفتن چمدونها ، با کمک کارگزار تور ، به گیت مربوط به پرواز مسکو به سنت پترزبورگ هدايت شدیم که البته به علت تغییر در گیت خروجی ، در فرودگاه بزرگ روسیه ، کمی دچار سردرگمی شدیم ولی به موقع خودمون رو به گیت خروجی رسوندیم و سوار هواپیمای S7 شدیم .
حدود ساعت 17:30 ، مسکو رو به مقصد سنت پترزبورگ ترک کردیم.
شدت باد باعث شده بود هواپیما تیک آف ناجوری داشته باشه و در طول پرواز هم ما رو از تکانهای نسبتا شدید ، بی بهره نذاره .
هواپیمای اس 7 -خطوط داخلی روسیه
بعد از حدود یک ساعت و نیم پرواز ، ساعت 19:00 وارد شهر سنت پترزبورگ شدیم.
هوا سرد بود ،بعد از اینکه تورلیدرمون اومد دنبالمون ، سوار اتوبوس شدیم تا به هتل محل اقامتمون بریم . در طول مسیر ، یک سری اطلاعات کلی در مورد شهر سنت پترزبورگ و همچنین برنامه های رایگان و آپشنال تور به ما داده شد .
سنت پترزبورگ دومین شهر بزرگ روسیه پس از مسکو هست . شهر سنت پترزبورگ روی 44 جزیره بزرگ و کوچیک واقع شده که همشون با پل بهم وصلند . به دلیل عبورکانالهای آب و رودخانه از دل شهر ، برخی ها سنت پترزبورگ رو به نام ونیز دوم هم می نامند .
هتل سنت پترزبورگ ، هتلی نسبتا بزرگ با نمایی زيبا روبه رودخانه نوا بود . این هتل ، ازخيابان نفسكي كه قلب تپنده شهر سنت پترزبورگ به حساب مياد کمی فاصله داشت . بعد از رسیدن به این هتل و تحویل گرفتن اتاقمون ، لیدر به هر خانواده یه نقشه و یک نوع خاصی از سیم کارت شرکت بی لاین تحويل داد که متاسفانه این سیم کارت ها به شکلی بودند که تا شارژ نمی شدند ، حتی نمی شد بهشون زنگ زد . لیدر هم گفت اگه قصد استفاده از اینترنت سیم کارت رو دارید ، بهتره یه سیم کارت دیگه تهیه کنید چون این نوع از سیم کارت ، به درد نمی خوره . درواقع یک سیم کارت بی مصرف به ما تحویل دادند .
هتل_سنت_پترزبورگ ( عکس از اینترنت )
هتل سنت پترزبورگ از نمایی دورتر
نکته جالب اینه که تابلوی خود هتل اصلا مشخص نیست
اتاق های هتل ، به دو شکل بودند .
اتاق هاي رو به رودخانه نوا ، کمی بزرگتر ، با منظره اي چشم نوازتر ، زيبا تر و البته گران تر ، و اتاق هایی که به ما تحویل دادند ، اتاق هایي رو به خيابان پشتی که كوچيك تر و ارزان تر بودند که منظره اونها هم يه ساختمان چند طبقه و يك خيابان بود.
اتاق شامل دمپایی حوله ای ،شامپو و صابون، یخچال،تلویزیون ،میز و آینه و کمد بود ،اما بزرگترین عیبش این بود که گاو صندوق (safe box) نداشت . البته با پرداخت هزينه به پذيرش ، ميتونستیم از گاوصندوق اونجا استفاده كنيم ، مشكل بعدي اين بود كه کولري هم که داشت اصلا کار نمیکرد! البته هوا خنك بود و با باز كردن پنجره ، اتاق هم خنك مي شد ولي با باز شدن پنجره ، سر و صدا واقعا آدم رو كلافه مي كرد .
در هر طبقه برای استفاده عموم، دستگاه آب سردكن و آب جوش گذاشته بودند.
اينترنت واي فاي رايگان در لابي و در اتاق ها در دسترس بود .
نکته جالب اینکه ، موقع تحویل دادن اتاق ، فقط از ما پاسپورت ها و برگه های مهاجرت رو تحویل گرفتند و پولی به عنوان گرو ( دپوزیت ) ، از ما درخواست نکردند.
عکس های هتل و اطلاعات بیشتر درباره هتل در لینک زیر قابل مشاهده است:
https://www.booking.com/hotel/ru/saint-petersburg.en-gb.html?aid=356980;label=gog235jc-hotel-XX-ru-saintNpetersburg-unspec-ir-com-L%3Aen-O%3AwindowsS10-B%3Achrome-N%3AXX-S%3Abo-U%3AXX-H%3As;sid=3d6461d0d9a29d3c5961cd4d5efb013c;dist=0&sb_price_type=total&type=total&
بعد از تحویل گرفتن اتاق ، تصمیم گرفتیم یک گشت کوتاه ، در اطراف هتل بزنیم تا کمی موقعیت اطراف رو شناسایی کنیم . در اطراف ما ، ایستگاه متروی لنین ، چند فست فود ،صرافی ، مرکز خرید و فروشگاه 24 ساعته سیمیا برای خریدهای سوپرمارکتی وجود داشت با این حال ، از مرکز شهر دور بودیم و این نکته مثبتی نبود . برای خرید هم حتما می بایستی از روبل استفاده میکردیم ولی چون صرافي ها حداكثر تا ساعت 20:00 باز بودند ، ما هم موفق نشدیم پولمون رو تبدیل کنیم.
ساعت از 11 شب هم گذشته بود ولی هوا علاوه بر اینکه سرد بود و سوز داشت ، کاملا روشن بود، به هتل برگشتیم تا استراحت کنیم و برای برنامه گشت روز اول سرحال باشیم .
از اونجایی که برای خرید به روبل احتیاج داشتیم و ما هم روبلي نداشتيم ، بنابراين در روز اول هيچ هزینه ای نداشتیم .
اتاق ما در هتل سنت پترزبورگ
نمای بیرون از اتاق ما و راهروی طولانی هتل
پنج شنبه 1 تیر 1396
برنامه بازدید امروز : کلیسای کازان ، کلیسای اسحاق ، ستون های راسترلی ، موزه هرمیتاژ، میدان قصر
برنامه روز دوم روی نقشه
ساعت 8 صبح برای صرف صبحانه ، به رستوران هتل واقع در طبقه B ( طبقه دوم ) رفتیم . رستوران بزرگی بود ولی اونقدر توش توریست چینی پر سر و صدا بود که یه لحظه فکر کردم رفتیم پکن ، به سختی یه میز خالی پیدا کردیم و مشغول صرف صبحانه سلف سرویس شدیم . غذای صبحانه بسیار متنوع بود فقط یک نکته منفی داشت و اون این بود که جلوی خیلی از غذاها ، اسم اون غذا نوشته نشده بود . مثلا در مورد سوسیس و کالباس ها ، نمی شد فهمید که از چه گوشتی تهیه شدند . از گارسون ها هم که میپرسیدیم این چه گوشتیه ؟ نمی فهمیدند چي ميگيم ، حتی مترجم گوگل هم نتونست اونجا به ما كمك كنه . بنابراین سوسیس ها رو به کل بیخیال شدیم و رفتیم سراغ بقیه موارد .
صبحانه هتل سنت پترزبورگ
صبحانه هتل سنت پترزبورگ
بعد از صرف صبحانه ، به لابی هتل رفتیم و به اتفاق لیدر و بقیه هم توری ها ، سوار اتوبوس شدیم و به سمت اولین محل بازدید رفتیم .
طبق برنامه تور ، قرار بود اینترنت 24 ساعته داشته باشیم ولی ما فقط توی هتل اینترنت داشتیم و توی اتوبوس از اینترنت خبری نبود.
اولین جایی که برای دیدن اون رفتیم ، کلیسای مریم بانوی نگهدارنده کازان یا همون کلیسای کازان بود . علت نامگذاری این اسم هم این بود که در خرابه های به جا مانده از جنگ روسیه، تصویری از حضرت مریم پیدا کردند و مردم معتقد بودند که حضرت مریم سبب پیروزی روس ها بر ناپلئون شده بود .
کماکان عده زیادی از مردم برای دعا و نیایش و ادای احترام به تصویر حضرت مریم ، به این کلیسای زیبا که به شکل نیم دایره ساخته شده ، مراجعه میکنند .
در گوشه ای از این کلیسای زیبا ، و در کنار مقبره مارشال کوتوزوف ، کلید شهرهای آزاد شده توسط این فرمانده ارتش روسیه ، نگهداری می شد .
در محوطه بیرونی کلیسا هم مجسمه مارشال کوتوزوف و یکی دیگر از سرلشگر های معروف آن دوره ، ژنرال دتولی ، نصب شده بود. در سنت پترزبورگ ، مجسمه های زیادی از این دست ، به چشم میخوردند.
کلیسای کازان (عکس از اینترنت)
نمای داخلی کلیسای کازان
بعد از کلیسای زیبای کازان ، که در خیابان معروف نفسکی واقع شده ، با عبور از لابه لای ساختمانهای قدیمی و زیبای شهر ، به سمت کلیسای جامع سنت اسحاق رفتیم .
در گوشه ای از میدان سنت اسحاق، از اتوبوس پیاده شدیم ،مجسمه نیکولای اول سوار بر اسب به همراه همسر و دخترانش که هر کدومشون وسیله ای به عنوان یک نماد در دست داشتند ، در مرکز این میدان خودنمایی می کرد.
در سمت راست میدان ، هتل آستوریا با بیش از ۱۰۰ سال قدمت قرار داشت ، این هتل در سال ۲۰۰۷ به عنوان رمانتیک ترین هتل دنیا انتخاب شده بود .
در قسمت شمالی میدان سنت اسحاق ، کلیسای جامع سنت اسحاق قرار داشت ، بزرگترین کلیسای روسیه و چهارمین کلیسای بزرگ دنیا که میتونه ۱۴ هزار عبادت کننده رو در خودش جا بده .
بازدید از داخل این کلیسا ، جزو برنامه تور نبود و ما خودمون يك روز ديگه مجددا به این کلیسا اومدیم و از نمای داخلش هم دیدن کردیم .
نمای این کلیسای زیبا همراه با گنبدی از جنس طلای خالص و با ارتفاع حدود ۱۰۱ متر ،که به سبک معماری روسی ساخته شده ، از همه جای شهر ، قابل مشاهده هست.
در میدان اسحاق ، یک زن و مرد با لباس قدیمی روسی ،ایستاده بودند و با توریست ها عکس مینداختند که البته به ازای هر عکس مبلغ 250 روبل هم پول میگرفتند .
البته در تمام نقاط دیدنی سنت پترزبورگ افرادی بودند که با پوشش های مختلف و جالب ، در انتظار توریست ها بودند تا کنارشون بایستند و عکس بگیرند و در ازای اون پول دریافت کنند.
هتل آستوریا و میدان اسحاق
کلیسای اسحاق
محل بعدی که ما برای دیدنش رفتیم ، ستونهای راسترلی بودند.
این دو ستون در منتهی الیه جزیره واسیلی ، در فاصله ای حدود ۵۰ متری از هم و در کنار رودخانه نوا ، با طرح و نمایی جالب و یکسان، ساخته شدند . در قسمت پایه ، ۴ مجسمه به عنوان نماد ۴ رودخانه اصلی روسیه و همچنین نمادهایی از کشتی های شکست خورده در نبرد با روسها ، وجود داشت.
به دلیل برگزاری مسابقات فوتبال جام کنفدراسیون ها ، مکان هایی از شهر به عنوان کلوب های هواداران برای دیدن مسابقات از طریق ویدیو پروژکتور در نظر گرفته شده بود ، که این نقطه از شهر هم جزو این مکان ها بود.
ستون راسترلی
برنامه بعدی تور ما ، بازدید از فروشگاه صنایع دستی بود.
معمولا همه شرکت های گردشگری ، با یك فروشگاه قرارداد دارند تا توریست ها رو براي خريد به اونجا ببرند .
یادمه توی سفر به هندوستان ، تورلیدر ما که خودش هم هندی بود ، قبل از رفتن به یکی از فروشگاههای صنایع دستی ، به شدت سفارش کرده بود که هیچ کس هیچی از اينجا نخره چون قيمت اجناس خیلی بالاست و ما صرفا به دلیل قراردادی که با این فروشگاه داریم ، شما رو به اینجا آوردیم.
فروشگاهی که این سری رفتیم ، به دیدنش می ارزید ، پر بود از صنایع دستی روسیه و فروشنده هایی که خیلی با حوصله به زبان انگلیسی ، برامون توضیحات لازم رو ارائه میکردند. اینو هم بگم که خیلی قشنگ انگلیسی صحبت میکردند. یکی از فروشنده ها بعد از اینکه فهمید ایرانی هستیم ، با کلی ذوق و شوق ، از سفر چند ماه قبلش به ایران و دیدن شهرهای اصفهان و تهران و شیراز میگفت و اینکه چقدر توی این سفر بهش خوش گذشته بود .
یاد سفرنامه هایی که قبلا در مورد روسیه خونده بودم افتادم که اکثرشون نوشته بودند : روسها انگلیسی بلد نیستند و برای برقراری ارتباط باهاشون ، به مشکل بر میخوردیم . اما ، چیزی که من دیدم و لیدرمون هم روش تاکید داشت این بود که تقریبا توی اکثر فروشگاهها حداقل یک نفر پیدا میشه که انگلیسی بلده ، فقط یه کم اعتماد به نفسشون پایینه وگرنه از ماها بهتر بلدن .
برای خرید توی این فروشگاه ، از دلار هم می شد استفاده کرد . اکثر ماها هنوز پولهامون رو تبدیل نکرده بودیم ، یعنی فرصتش هم پیش نیومده بود .
فروشگاه صنایع دستی
فروشگاه صنایع دستی
بعد از گشت و گذار توی فروشگاه و استفاده از چای و نسکافه رایگانش ، برای صرف ناهار به سمت مقصد بعدی یعنی رستوران آذری inaab واقع در خیابان نفسکی رفتیم.
غذای این رستوران ، برای کسانی که با غذاهای روسی نمیتونن کنار بیان ، مناسبه . برنج ،کباب ، سوپ و میوه که به ذائقه ایرانی ها کاملا سازگار بود . طعم و کیفیت غذا خوب بود اما ما دوست داشتیم طعم غذاهای روسی رو تجربه کنیم . بنابراین تصمیم گرفتیم بعدا خودمون بریم و چندتا از غذاهای معروف روسی رو هم تست کنیم.
توی رستوران آذربایجانی ، اونا که آذری بلد بودند میتونستند با پرسنل راحت تر صحبت کنند. نزدیک رستوران ، یه صرافی بود ،من هم از فرصت استفاده کردم و۳۰۰ دلارم رو به روبل تبدیل کردم. نرخش هم بد نبود، بعضی صرافی ها مبلغی رو هم به عنوان کمیسیون بر میدارن و توی فاکتوری که میدند ، این رو هم می نویسند ، ولی خب ، جز اعداد و ارقام ، همه چیز توی این برگه فاكتور به زبان روسی نوشته شده و عملا نمیشد فهمید چه اتفاقی افتاده!
غذای رستوران آذربایجانی ایناب
بعد از صرف ناهار ، به سمت موزه هرمیتاژ رفتیم .
ساعت ۱۶:۳۰ به جلوی موزه رسیدیم.
متاسفانه از طرف شرکت ( تور ) زمان خیلی خیلی کمی برای بازدید از این موزه فوق العاده زیبا و دیدنی برای ما درنظر گرفته شده بود . قبل از ورود به موزه ، یه سری گوشی و هدفون بین ما توزیع شد تا بتونیم حرفهای لیدر رو که با میکروفون بیسیم صحبت میکرد ، گوش کنیم ، اینطوری میتونستیم توی شلوغی و سر و صدای داخل موزه ، اطلاعات بهتری از لیدرمون بگیریم. به همراه گروه ما ، یک تور لیدر محلی هم همراه شد ، تا توضیحات کاملتری به ما داده بشه.
موزه هرمیتاژ یا به قول روسها ارمیتاژ ، به معنای عزلتگاه و محل خلوت و تنهایی کاترین کبیر بود ، کاترین خانم علاقه زیادی به هنر های سراسر دنیا داشت بنابراین ، تعداد زیادی نقاشی و مجسمه و .. . از سرتاسر دنیا خریداری کرد و به این محل آورد . برای اینکه موش ها به این آثار آسیب نزنند ، تعدادی گربه هم اونجا نگهداری میکرد . کاترین کبیر خیلی دوست داشت که بقیه هم بتونن بیان و اونجا رو ببینند .
تعداد آثار موزه اونقدر زیاد بودند که اگه برا هر کدوم یک دقیقه وقت ميگذاشتيم ، بیش از 10 سال طول میکشيد تا همش رو ببینیم . حالا ما توی یک ساعت زمانی که برامون در نظر گرفته شده بود ، چقدرش رو میتونستیم ببینیم . عين نامردي بود . شركت بايد به نحوي برنامه ريزي مي كرد كه حداقل 3 الي 4 ساعت توي اين موزه باشيم ولي متاسفانه برنامه ريزي درستي نداشت .
آثار هنرمندان مطرح دنیا مثل داوینچی ، میکل آنژ ، موزه مصر باستان ، مومیایی های قدیمی و مجسمه های خدایان یونانی ، مواردی بودند که خوشبختانه موفق شدیم ببینیم .
نمای ساختمان موزه هرمیتاژ (عکس از اینترنت)
بلیط موزه هرمیتاژ
موزه هرمیتاژ
موزه هرمیتاژ
بعد از بازدید خلاصه و مختصر از موزه هرمیتاژ ، به سمت میدان روبروی موزه یعنی میدان قصر رفتیم . میدان بسیار بزرگی که ستون الکساندر در وسط آن قرار داشت . در این میدان تاریخی ، اتفاقات زیادی از جمله یکشنبه خونین در سال ۱۹۰۵ و انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ رخ داده بود .
مردم در حال آماده شدن برای مراسم جشن فرداشب بودند . جشن بادبانهای سرخ که هر ساله به مناسبت پایان سال تحصیلی دانش آموزان و آغاز تعطیلات تابستان ، برگزار میشه .
گشت روز اول ما که به عهده تور بود ، به پایان رسید . به هتل برگشتیم .
من و خانمم براي خريد پترزبورگ_کارت به هتل ایندیگو ، یکی از محل های فروش این کارت رفتيم . فاصله اين هتل تا هتل ما حدود یک کیلومتر بود . قبل از اون ، در كنار يكي از ورودي هاي ايستگاه متروي لنين ، از شركت ام تي سي ، يك سيم كارت به مبلغ 400 روبل خريدم و اينترنتش رو فعال كردم .
به هتل ایندیگو رسیدیم و از پذیرش هتل در مورد کارت پرسیدیم . هنوز هم شک داشتیم که آیا این کارت وجود خارجی داره یا نه . هیچ کس در موردش اطلاعاتی به ما نداده بود و تنها اطلاعات ما ، خود وبسایت پترزبورگ کارت بود . خیلی با احترام ، از ما پرسید که کارت چند روزه میخوایم و ما هم ۲ تا کارت دو روزه به مبلغ ۳۵۰۰ روبل خریدیم. مسئول پذیرش ، همراه كارت ها ، دو عدد دفترچه راهنما که توش کوپن های تخفیف و یا بازدید رایگان از اماکن دیدنی بود تحویل ما داد .
آدرس هتل ایندیگو روی نقشه
پترزبورگ_کارت به همراه دفترچه راهنما
بعد از خرید کارت ، حس خیلی خیلی خوبی داشتیم، قرار بود چیزی رو تجربه کنیم که ظاهرا کسی تا حالا تجربه ش نکرده و یا لااقل کمتر کسی تجربه کرده بود .
بعد از صرف شام توی فست فود برگرکینگ نزدیک هتل ، به هتل برگشتیم تا دفترچه پترزبورگ کارت رو بررسی کنیم و برنامه نهایی رو برای بازدیدهامون بر طبق پترزبورگ_كارت بچینیم .
واقعا جالب بود ، با استفاده از این کارت، ۶۴ نقطه دیدنی سنت پترزبورگ ، استفاده از 2 تا از خطوط اتوبوس های گشت شهری ( هاپ آن - هاپ آف ) ، 2 گشت روزانه کانال و رودخانه ، همراه با قایق ، گشت شبانه رودخانه نوا و مشاهده باز شدن پل ها ، همگی رایگان بودند . علاوه بر این موارد چند گشت دیگه رایگان و تخفیف دار دیگه هم توی دفترچه راهنما وجود داشت که واقعا جالب بودند.
قسمتی از لیست اماکن دیدنی با پترزبورگ کارت
استفاده حداکثری از این کارت ، حداقل ۵-۶ روز زمان میبره که لازمه یک کارت ۵ روزه تهیه کرد ، که خب قیمت بالاتری داره ولی به نظر من براي كسانی كه زمان كافي دارند واقعا می ارزه .
نکته جالب کتابچه راهنمای کارت این بود که ، اطلاعات مربوط به ساعت کار و مسیرهای دسترسی به محل مورد نظر ، توش وجود داشت .
برنامه فردامون با تور ، بازدید از باغ پترهوف بود . البته بلیط باغ پترهوف هم همراه با پترزبورگ کارت رایگان بود منتها ما قصد داشتیم روز سوم و چهارم تیر از این کارت استفاده کنیم و پترهوف رو همراه با تور بریم چون جزو برنامه های رايگان تور بود .
شام ما در برگر کینگ
هزینه های روز دوم : 7000روبل پترزبورگ_کارت برای دونفر ، 400 روبل سیم کارت ، 400 روبل شام برگرکینگ.
جمعه 2 تیر 1396
برنامه بازدید امروز: باغ پترهوف ، خیابان نفسکی
برنامه روز سوم روی نقشه
روز سوم حضور ما و روز دوم گشت رایگان شهری ما بود.
صبح کمی زودتر از روز قبل به رستوران هتل رفتیم تا هم با آرامش بیشتری صبحونه بخوریم و هم یه میز خوب نصیبمون بشه ، ولی اکثر میزها توسط چینی ها و برخی توریست های دیگه ، از همون ساعت ابتدایی باز شدن رستوران ، یعنی 07:00 صبح ، پر می شد .
ویووی رستوران روبه رودخانه نوا بود ، دیدن این منظره زیبا در ابتدای صبح ، واقعا انرژی بخش بود .
بعد از صرف صبحانه ، و پوشیدن لباس نسبتا گرم ، همراه با یه کوله پشتی که برای مواقع مورد نیاز توش چتر و مونوپاد و دوربین و یه مقدار تنقلات و خوراکی گذاشته بودیم به لابی هتل رفتیم و تا همراه بقیه به سمت باغ پترهوف یا به قول روسها پترگوف حرکت کنیم .
در طول مسیر ، ساراخانم ( لیدرمون ) اطلاعات جالبی در مورد سبک زندگی روسها ، در آمد ها ، هزینه ها و ... به ما داده بود که برامون یه مقدار عجیب بود .
اینکه درآمدشون کمه و هزینه هاشون زیاده، اینکه هنوز بعضی خونه ها به سبک کمونیستی هستند يعني سه یا چهار خانواده توي يك خونه زندگی میکنن.از سن 15 _16 سالگی ، بچه ها تقریبا مستقل میشن و میرن سراغ کار .
جمعیت زنها در روسیه بيشتر از مردهاست و نکته جالب دیگه این که خونه هاشون علاوه بر کنتور آب سرد ، یه کنتور آب گرم هم داره . سیستم آب گرم اونها به صورت مرکزی هست که بعد از گرم شدن ، توسط لوله آب (مثل لوله آب سرد) به تمام منازل انشعاب داده میشه و هزینه ش هم جداگانه محاسبه میشه . خونه ها هم لوله كشي گاز ندارند و اجاق پخت و پزشون ، برقی هست.
در خارج از شهر ، پولدارهای روس ، برا خودشون ویلا دارن که به داچا معروفه ، و آخر هفته یا تعطیلات میرن اونجا کباب یا به قول خودشون شیشلیک میزنن و استراحت میکنن . حتی بعضیاشون هم مرام معرفت دارند و کلید داچای خودشون رو به دوست و رفقا میدن!
توی مسیر پترهوف ، تعداد زیادی از این داچاها رو دیدیم كه هيچكدومشون به گرد ويلاهاي شمال نمي رسيد .
داچا (خانه های ویلایی و چوبی روس ها)
بعد از حدود یک ساعت ، به ورودی باغ و کاخ پترهوف رسیدیم.
یه بازارچه از صنايع دستي با قیمت نسبتا مناسب ، البته به شرطي كه بتونيد چونه بزنيد ، در ورودی باغ وجود داشت که موقع برگشت یه سر بهش زدیم .
بعد از عبور از گیت كنترل بليط ، وارد محوطه باغ پترهوف شدیم . پترگوف ، به زبان آلمانی به معنی دربار پیتر هست . علت نامگذاری این باغ به این اسم ، علاقه شدید پترکبیر به فرهنگ غربی و اروپایی بود.
گروههای زیادی از کشورهای مختلف از جمله ایران ، هم زمان با ما در این باغ منحصر به فرد و زیبا حضور داشتند که تقریبا همه ی اونها ، یه هدفون و گیرنده بیسیم ، شبیه اون چیزی که توی موزه هرمیتاژ به ما داده بودند ، داشتند ، بجز ما و این باعث میشد بيشتر توضیحات لیدر رو به دلیل شلوغی و سر و صدای محیط و مردم ، از دست بدیم .
بهترین حالت اینه که قبل از اومدن به این باغ و یا هر مکان دیدنی ، یه جستجو توی گوگل انجام بدیم و اطلاعاتی حتی بیشتر از اونچه که لیدر میدونه ، به دست بیاریم. البته حضور لیدر هم مزایای خودش رو داره ولی در کل باید سنجید کدوم حالت بهتره ، گشت و گذار با لیدر، یا بدون لیدر ، نظر من قطعا حالت دومه!
متاسفانه برنامه ی تور ما شامل بازدید از خود قصر نمیشد و این رو زمانی فهمیدیم که وارد باغ شده بودیم .
کاخ پترهوف ، مجموعه باغ رو به دو قسمت باغ بالایی و باغ پایینی تقسیم میکنه بازدید از باغ بالا براي عموم رایگان هست ولی باغ پایین ۴۵۰ روبل هزینه داره . بخشی که ما از اون بازدید کردیم ، باغ پایین بود که هزینه ش توسط تور پرداخت شده بود.
باغ پایین ، در کنار خلیج فنلاند بود كه آب بیش از ۱۷۰ فواره و ۶ آبشار موجود در مجموعه باغ بالا و پايين ، وارد اين خلیج مي شدند .
اکثر مجسمه ها و فواره هاي موجود در اين باغ ، برای خودشون داستان و سرگذشت شنیدنی داشتند . پتر کبیر علاقه زیادی به مجسمه سازی و کارهای مشابه داشت و اوقات فراقتش رو به ساخت مجسمه و قایق و ... سپری میکرد.
در بخشی از باغ و در کنار خلیج فنلاند ، مجسمه نپتون ( خدای دریاها ) که به دست شخص شخیص پترکبیر ساخته شده قرار داشت ، مردم روس و البته توریست ها هم میومدند و اونجا سکه پرت میکردند و به پای مجسمه دست می کشیدند . روسها معتقد بودند این کار براي اونها خوش یمن هست .
مهمترين فواره ، مربوط به مجسمه سامسون مقدس و شير بود. فواره آب در حالي كه سامسون با دو دستش در حال شكافتن دهان شير بود به ارتفاع 20 متر و از دهان شير به سمت بالا پرتاب مي شد.
شير ، نماد كشور سوئد بود و اين مجسمه به مناسبت پيروزي روسها بر سوئدي ها اون هم در روز تولد سامسون مقدس ساخته و نصب شده بود .
يك نكته رو هم بگم كه به نظر خودم لازمه در صورت نياز ، از سرويس هاي بهداشتي داخل باغ استفاده كنيد ، تقريبا اكثر سرويس هاي بيرون از مجموعه ، چه بيرون از باغ پترهوف و چه در نقاط ديگه از شهر ، رايگان نيستند . قيمتهاشون هم از 20 الي 50 روبل متغير هست .سرويس هاي موجود در بعضي از فست فودها مثل برگركينگ هم كد رمز داشت . موقعي كه سفارش غذا ميداديم ، به ما يه فيش ميدادند كه روش يه باركد وجود داشت . باركد رو جلوي باركدخواني كه روي درب سرويس نصب شده بود ، مي گرفتيم تا باز بشه .
بعد از حدود 2 ساعت ، از باغ زيباي پترهوف خارج شديم ، واقعا جا داشت كه چند ساعت ديگه هم اونجا بمونيم . ولي خب ، زمان كم بود و جاهي ديدني زياد .
باغ پترهوف و خلیج زیبای فنلاند در دوردست
پترهوف
مجسمه پتر کبیر در پترهوف
مجسمه نپتون (ساخته شده توسط شخص پتر کبیر)
بيرون از مجموعه باغ پيترهوف ، يه سري غرفه هاي فروش صنايع دستي وجود داشت كه به شرط اينكه چونه بزنيد ، ميتونيد برخي جنس ها رو با قيمت نسبتا مناسب بخريد . البته ، بعضي از غرفه ها قيمتهاشون مقطوع بود. در كل ، اگه چيزي ديديد كه خيلي خوشتون اومد ، بخريد ، شايد جاي ديگه اصلا اون چيز رو پيدا نكنيد .
بعد از نيم ساعت گشت و گذار در محوطه بيروني باغ و چك و چونه زدن با دستفروش ها ، سوار اتوبوس شديم و به سمت شهر برگشتيم .
ماتروشکا و نمادهای روسیه در بازارچه بیرونی باغ پترهوف
ناهار دوم رو هم مهمان تور بوديم.
اين بار به يك رستوران آذري ديگه به نام منگال در نزديكي كليساي كازان رفتيم . غذاي اين رستوران هم مثل غذاي روز قبل ،با ذائقه ايراني ها جور بود. به هر حال اگه فكر مي كنيد نميتونيد غذاهاي روسي بخوريد حتما به اين رستورانها بريد.
رستوران آذربایجانی منگال هاوس
غذای رستوران منگال هاوس
بعد از صرف ناهار ، به هتل برگشتيم وسايل اضافه مون رو توي هتل گذاشتيم و خودمون جداگانه به خيابان نفسكي برگشتيم .
نزدیکترین ایستگاه مترو به هتل ما ، ایستگاه پلوشاد لنینا بود . این ایستگاه دو درب ورود داشت . یکیش توی میدان لنین و دیگری دقیقا 500 متر اونطرف تر و در کنار فروشگاه ترموک و برگرکینگ بود که درب دوم ، به هتل ما نزدیکتر بود . فاصله بین این دو درب ورود ، خودش مسیری نسبتا طولانی به حساب میومد .
برای رفتن به خیابان نفسکی ، به این ایستگاه رفتیم و به ازای هر نفر 45 روبل بلیط تهیه کردیم . بلیط ها به شکل ژتون های فلزی با آرم M به معنی مترو ، و تقریبا اندازه سکه های پول روسی بود . بعد از انداختن سکه به داخل بخش مربوطه در گیت ورود ، با پله برقی به سمت زیر زمین و محل سوار شدن مترو رفتیم و دقيقا بعد از 2 دقیقه به انتهای پله رسیدیم .
تقریبا هر یک دقیقه ، یه قطار می اومد و اجازه نمیداد ایستگاهها شلوغ بشه . برای مسیر یابی در متروهای روسیه و سوار شدن در جهت درست ، باید به اسم ایستگاه آخر در هر مسیر دقت کرد و با توجه به اون ، سوار قطار شد .
توی ایستگاهها ، اسم ایستگاه بعدی وجود نداشت ، فقط در دو مسیر رفت و برگشت ، اسم ایستگاه انتهایی ، روی دیوار هر سمت از ورودی ها نوشته می شد . البته توی قطار ، اسم ایستگاههای مسیر ، وجود داشت و با رسیدن به ایستگاه مربوطه ، یه لامپ ال ای دی قرمز ، کنارش روشن می شد.
ما هم با توجه به مسیرمون که قصد داشتیم به خیابان نفسکی بریم ، مسیری که ایستگاه آخرش ایستگاه پروسپکت وترانوف بود رو انتخاب کردیم و سوار قطار شدیم .
نقشه مترو سنت پترزبورگ
ژتون ( بلیط ) مترو
مترو سنت پترزبورگ
توی مترو ، هرکی سرش به کار خودش بود . یه عده مشغول مطالعه کتاب بودند بعضی هم سرشون توی گوشی بود که البته اونا هم مشعول مطالعه بودند. کسی برای نشستن روی صندلی و جا گرفتن ، هجوم نمی برد .برای پیرزن یا پیرمرد ، از جاشون پا می شدند و جاشون رو بهشون می دادند . اگر مردی کنار خانم ها نشسته بود ، پا می شد جاش رو با یه خانم دیگه عوض میکرد ، تا اون خانوم کنار خانومهای دیگه بشینه ، كه ديدن اين مورد آخر براي من خيلي جالب بود . همچنین توی مترو ، اینترنت رایگان هم وجود داشت که باید از طریق ثبت شماره تلفن ، فعال می شد .
بعد از عبور از یک ایستگاه ، در ایستگاه پلوشاد وستانیا پیاده شدیم . البته میتونستیم یه خط عوض کنیم و در ایستگاه بعدی که دقیقا وسط خیابان نفسکی بود پیاده بشیم منتها ما میخواستیم خیابان نفسکی رو تقریبا از ابتدا تا انتها به صورت کامل ببینیم .
در موقع خروج حتما دقت کنید از کدوم درب خارج می شید . چون ممکنه به اشتباه 300-400 متر اونطرف تر از مقصدتون از مترو خارج بشید و باید اون مسیر رو پیاده برگردید . ما در خروجی مربوط به میدان وستانیا از مترو خارج شدیم البته این میدان خودش بخشی از خیابان نفسکی هست از یک سمت به میدان قصر و از سمت دیگه به میدان الکساندر ختم می شد . میدان وستانیا ، میدان نسبتا بزرگی بود که یک نماد ستاره بر روي يك ستون ، در مرکز اون خودنمایی می کرد.
میدان روبروی ایستگاه پلوشاد وستانیا
تصمیم گرفتیم مسیری که به سمت میدان قصر ختم میشد رو طی کنیم ، طول این مسیر تقریبا 3 کیلومتر بود . در طول مسیر و بعد از چند دقیقه ، به خیابان مایاکوفسکوگو رسیدیم ، از صرافی کنار رستوران آذری ایناب ، که روز اول با تور رفته بودیم ، مجدد پول تبدیل کردم و به مسیر ادامه دادیم .
خیابون رو بسته بودند که دیگه ماشینی ازش عبور نکنه ، و در وسط خیابون و یا گوشه و کنار خیابون ، گروههای مختلف موزیک به فاصله نه چندان زیاد از همدیگه ، برخی شون با تجهیزات کامل موسیقی و برخی هم با یه گوشی موبایل متصل به یک باند و بلندگو مشغول نواختن و اجرای موسیقی بودند و طرفدارشون هم با لذت به آهنگها گوش می کردند و در انتها از کسانی که برای تماشا وایستاده بودند ، پول می گرفتند .
قبل از جشن بادبان های سرخ و جمعیت حاضر در خیابان نفسکی
جشن بادبان های سرخ (عکس از اینترنت)
هرچی به میدان قصر نزدیک تر می شدیم ، جمعیت مردم در خیابون بیشتر می شد.
تقریبا به انتهای خیابون که رسیدیم ، دیدیم پلیس خیابون رو به طور كامل بسته ، یه صف نسبتا طولانی هم تشکیل شده که رفته رفته به تعدادشون هم اضافه می شد ، و همه شون بعد از بازرسی نسبتا سخت گیرانه ، از اون منطقه عبور مي كردند و به سمت میدان قصر می رفتند . قرار بود مراسم جشن بادبان سرخ برگزار بشه ، که البته همون شب به صورت زنده و از تلویزیون روسیه ، گوشه هایی از این مراسم بسیار جالب و جذاب رو دیديم . مراسمی شبیه به افتتاحیه المپیک بود . ماشاللا انقد شلوغ بود که اصلا جا برا ماها نبود که بریم . از طرفی ، این مراسم تا دیروقت ادامه داشت و ما بخاطر برنامه های گشت فردامون ، و خستگی روز جاری ، مجبور بودیم زودتر به هتل برگردیم و استراحت کنیم .
هزینه های روز سوم : 1820 روبل سوغاتی و خرید شخصی ، 180 روبل مترو ، 340 روبل شام در kfc .
شنبه سوم تیر ۹۶
برنامه بازدید امروز :استفاده از پترزبورگ_كارت و بازديد از کاخ کاترین ، کلیسای خون ریخته، موزه روسیه ، قلعه میخایلوفسکی (مایکل) ، گشت دریایی کانال و موزه آکواتوریم (ماکت) .
ایستگاه کاپوچینو و کاخ کاترین روی نقشه
برنامه روز چهارم روی نقشه
به بخش هیجان انگیز سفرمون ، که خیلی منتظرش بودیم رسیدیم .
گشت و گذار با استفاده از پترزبورگ_کارت .
اکثر اماکن دیدنی شهر ، از ساعت ۱۰ صبح باز و در نهایت ساعت ۱۸:۰۰ تعطیل می شدند، بنابراین مجبور بودیم یه جوری برنامه بریزیم که بتونیم بیشترین استفاده رو از این کارت ببریم.
طبق برنامه ریزی قبلي ، قصد داشتیم گشت مون رو از کاخ کاترین شروع کنیم .
بعد از صرف صبحانه ، حدود ساعت ۰۸:۳۰ از هتل به سمت ایستگاه متروی لنین راه افتادیم، اول خواستیم پترزبورگ_کارت هامون رو شارژ کنیم تا بتونیم با تخفیف از مترو استفاده کنیم ولی سیستم شارژ کردن این کارت ها یه کم برامون نامفهوم بود . از یکی دو نفر هم پرسیدیم ولی خیلی با تعجب به ما و کارتمون نگاه میکردند. بالاخره به اجبار بلیط معمولی (ژتون) گرفتیم و وارد مترو شدیم.
برای شارژ کردن پترزبورگ_کارت جهت استفاده از مترو و اتوبوس لینک زیر رو بخونید:
https://petersburgcard.com/en/what-is-included/petersburg-transport/rechargeable-travel-pass/how-to-recharge/
با کمک نرم افزار یاندکس مترو ، و بعد از یک تعویض ایستگاه ، در ایستگاه آخر يعني کاپوچینو ، از مترو اومدیم بیرون و طبق سفرنامه هایی که خوندیم ، به اون طرف خیابون رفتیم تا مینی بوس ( شاتل ) های مربوط به منطقه پوشکین و قصر کاترین رو پیداکنیم .
عین ترمینال هامون ، راننده ها و کمک هاشون ، در حال داد زدن و سوار کردن مسافر به مقصد های مختلف بودند که یکیشون قصر کاترین بود . کنار یکی از همین شاتل ها ، یه عکس از قصر کاترین گذاشته بودند به همراه اسمش ، که توریست ها راحت پیداش کنند . البته ما محض اطمینان ، روی نقشه ، قصر کاترین رو به راننده نشون دادیم که میخوایم اینجا بریم و اون هم تایید کرد که به همون مسیر خواهد رفت .
کرایه هر نفر تا منطقه پوشکین ۴۰ روبل بود که همون موقع سوار شدن باید پرداخت میکردیم . از روی ظاهر و پوشش مسافرای بومی توی شاتل می شد فهمید که داریم به سمت منطقه ای میریم که مردمش روستایی هستند.
در طول مسیر ، یک بار دیگه برنامه های اون روزمون رو مرور کردیم . و جداگانه توی کاغذ نوشتیم . خودکار هم بی موقع از رنگ افتاد که البته یکی از خانمهای محلی ، با دیدن اینکه خودکارمون خط نمیده ، خودکارش رو به ما داد . دستش درد نکنه ، اونا هم مرام و معرفت حالیشونه ، از بس شنيده بوديم روسها آدمهاي خشكي هستند ، ديدن اين منظره برامون جالب بود .
بعد از حدود کمتر از یک ساعت و سوار و پیاده کردن مسافرای مسیر ، راننده ، ما رو یه جایی نزدیک ورودی قصر پیاده کرد از اونجا تا ورودی باغ ، تقریبا ۱۰۰ متر پیاده راه بود. به سمت باجه بلیط (kacca کاسا ) رفتیم . مسئول باجه یه پیرزن ۶۰-۷۰ ساله بود! یه نکته جالب اینکه ، بیش از ۹۰ درصد کسانی که توی باجه ها و مخصوصا موزه ها کار میکنن ، پیرزن هستند .
با شک و تردید ، کارتهامون رو به پیرزن مسئول باجه نشون دادیم . با دیدن کارت ، به کتابچه های پترزبورگ_کارت که دستمون بود اشاره کرد و گفت اونا رو هم بدید. روی کارت با خودکار تاریخ رو ثبت کرد و توی یه سیستم کامپیوتری هم واردش کرد . از توی کتابچه ها ، یه بخش از فیش مربوط به باغ کاترین رو با قیچی جدا کرد .کارت و کتابچه ها رو به همراه ۲ تا بلیط ۱۲۰ روبلی برای ورود به باغ ، به ما تحویل داد.
خیلی خوشحال بودیم ، کلی ذوق کرده بودیم!
پترزبورگ_کارت ، الکی نبود ، کار میکرد!
وارد محوطه زیبای باغ شدیم.
نمای بیرونی کاخ کاترین
نمای بیرونی کاخ کاترین
محوطه بیرونی کاخ کاترین
باغ کاترین
در مورد اتاق کهربا ، از قبل یه سری مطالب خونده بودیم . برای دیدن این اتاق بایستی وارد خود قصر می شدیم منتها حدود یک ساعت بعد قصر باز می شد . البته صف نسبتا کوتاهی هم تشکیل شده بود . ما هم تصمیم گرفتیم تا قصر باز میشه ، به محوطه باغ بریم و اونجا رو بگردیم.
قصر کاترین یا کاخ تزارها ، بیشتر به عنوان کاخ تابستانی مورد استفاده قرار میگرفت .منطقه ای بسیار زیبا و خوش آب و هوا بود. ماشاللا این تزارها تا تونستند برا خودشون قصر ساختند که البته آلمانها هم توی جنگ تا تونستند همه شون رو غارت و تخریب کردند .کاخ کاترین هم از هجوم و تخریب آلمانها در امان نبود . و این کاخ چند سال بعد مجددا بازسازی شد.
بعد از گشت و گذار و دیدن نماهای مختلف از قصرهای بنا شده در محوطه باغ ، به سمت کاخ اصلی یا همون کاخ کاترین رفتیم . صف نسبتا طولانی ای برای ورود به کاخ تشکیل شده بود . اولش فکر کردیم حداقل ۳-۴ ساعتی باید توی صف معطل بشیم ولی خوشبختانه ، بعد از حدود ۲۰ دقیقه ، تونستیم وارد ساختمان و بخش دریافت بلیط بشیم.
بلیط ورود به کاخ ۱۰۰۰ روبل بود.
متاسفانه ، پترزبورگ_کارت ، در این ماه ،شامل بازدید از داخل کاخ نمی شد و فقط از اکتبر تا آوریل که هوا خیلی سرده و بازدید کننده ها كم هستند، بازدید از داخل کاخ با این کارت رایگانه. در ضمن ،کیف و یا کوله پشتی رو هم در قسمت امانات باید تحویل میدادیم.
موقع ورود ، تعدادی دانش آموز روسی هم همراه مربی شون برای بازدید کاخ اومده بودند ،چند نفرشون درخواست کردند که با من عکس بگیرند . اين درخواست هم برام جالب بود .
موقع ورود ، به گروههای مختلف ، هدفون بی سیم به زبان روسی برای استفاده از توضیحات لیدر ، تحویل داده می شد . ولی خب برای ما قابل استفاده نبود.
یه نکته منفی در مورداتاق های مختلف این کاخ زیبا این بود که توضیحات مکتوب در کنار اونها وجود نداشت . نهایت توضیح این بود که اسم اون اثر نوشته می شد و تمام.
البته ما سعی کردیم خودمون رو بچسبونیم به گروههایی که انگلیسی توضیح میدادند و از توضیحات اونها استفاده كنيم .
بقیه هم که ماشالله یکسره روسی حرف میزدند ، توضیحاتی هم که داده می شد ، خیلی عجیب نبود ، مثلا یه اتاق بود توش شطرنج و وسایل بازی بود که لیدر توضیح میداد : اینجا اتاق بازی بود و توش بازی میکردند ، یا اتاق غذاخوری و یا اتاق موسیقی ، که زمانی که آقایون در اتاق بازی سرگرم بودند ، خانم ها مشغول نواختن موسیقی در اتاق موسیقی می شدند.
تقریبا میشه گفت همه چی واضح بود و با یك پیش مطالعه ، نیاز به توضیح هیچ لیدری نبود!
مهمترین اتاق ، که عکس برداری از اون هم ممنوع بود ، اتاق کهربا بود. دیواره های این اتاق به طور کل با سنگ های بسيار زيباي کهربا پوشونده شده بود كه میگفتند خاصيت درمانی داره .
آلمانها زمانی که به سنت پترزبورگ حمله کرده بودند ، به طور کامل این کاخ و مخصوصا کهرباهای گران قیمتش رو غارت کرده بودند.
در مجموع با اینکه کاخ بسیار زیبایی بود ولی ارزش بلیط هزار روبلی رو نداشت(البته از نظر من) با این حال ، هزینه رفت و برگشت و بازدید ما برای هر نفر "هزار و ۱۷۰ روبل" یعنی حدود ۸۰ هزار تومن شد ولی اگه با تور میرفتیم ، باید نفری 60 دلار پرداخت میکردیم!
داخل کاخ کاترین
داخل کاخ کاترین
داخل کاخ کاترین
داخل کاخ کاترین
اتاق کهربا در کاخ کاترین (عکس از اینترنت)
بعد از بازدید از کاخ کاترین ، از همون مسیر که اومدیم برگشتیم .
منطقه پوشیکن رو به سمت سنت پترزبورگ و خیابان نفسکی ترک کردیم و در ایستگاه نفسکی پروسپکت از مترو خارج شدیم . بلافاصله به سمت کلیسای زیبای ناجی در خون راه افتادیم . خیابان نفسکی همیشه شلوغه و هرچی به اماکن دیدنی نزدیک تر می شدیم ، شلوغ تر هم می شد .
اطراف این کلیسا پر بود از دست فروشها ، که البته قیمتهاشون آنچنان مناسب نبود . یه عده هم بودند که با پوشیدن لباسهای مختلف یا گریم های مختلف ، بقیه رو ترغیب میکردند که باهاشون عکس بگیرند یا بهشون پول بدند .
کلیسای ناجی در خون یا کلیسای خون ریخته شده ، به دستور الکساندر سوم ، به یاد پدرش الکساندر دوم و در محل ترور شدن وی ، ساخته شد . نماي بيروني این کلیسای بسیار زیبا تا حدودي شبيه به کلیسای معروف سنت باسیل مسکو بود .
به باجه تهیه بلیط رفتیم ، روی شیشه برچسب آبی رنگ پترزبورگ کارت رو چسبونده بودند . دیدن این برچسب خوشحالی ما رو دو چندان کرد . کارت ها و کتابچه ها رو تحویل باجه دادیم و بدون معطلی ، ۲ تا بلیط گرفتیم و به داخل کلیسا رفتیم.
فضای داخلی و مخصوصا نقاشی های دیوار و سقف واقعا فوق العاده بودند . نقاشی های موزاییکی با ظرافت خاصی روی دیوار ها و سقف های کلیسا كشيده شده بودند .توصیه میکنم بازدید از این کلیسای زیبا رو از دست ندین.
کلیسای خون ریخته و بلیطش
نمای بیرونی کلیسای خون ریخته
ماکت کلیسای خون ریخته
داخل کلیسای خون ریخته و نقاشی موزاییک های روی دیوار
مکان بعدی که میخواستیم ببینیم ، موزه ملی روسیه بود که در نزدیکی کلیسای ناجی در خون بود.
ورود به این موزه هم با پترزبورگ_کارت رایگان بود.
اولش قصد داشتیم نیم ساعته این موزه رو ببینیم و بریم سراغ مکان بعدی ولی اینقدر این موزه جذاب و فوق العاده و البته بسیار بزرگ و تودرتو بود که نزدیک بود زمان از دستمون در بره و کل روز رو همونجا بگذرونیم. حدود یک ساعت توی این موزه موندیم ولی یک روز کامل هم براش کمه . از آثار باستانی قدیمی اوریجینال و کپی تا آثار جدید هنرمندان ، همه و همه توی این موزه گردآوری شده بودند . احساس کردم داره بازدید کوتاه ما از هرمیتاژ جبران میشه . چون آثاری به همون قدمت و بلکه خیلی خیلی قدیمی تر ، توی موزه روسیه نگهداری میشد.
موزه روسیه (در سنت پترزبورگ) عکس از اینترنت
موزه روسیه
موزه روسیه
موزه روسیه
بعد از این بازدید نسبتا مختصر ولی جذاب ، به سمت مکان بعدی حرکت کردیم . حدود ۱۵ دقیقه پیاده روی کردیم و به قلعه میخایلوفسکی (مایکل) رسیدیم که اون هم با پترزبورگ کارت رایگان بود .
قلعه میخایلوفسکی (مایکل) عکس از اینترنت
محوطه حیاطش و نمای بیرونی اون زیبا بود ولي داخلش تقریبا همون چیزهایی بود که ما توی موزه روسیه و یا کلیساهای دیگه دیده بودیم.
محوطه قلعه میخایلوفسکی
نقاشی های داخل قلعه میخایلوفسکی
بنابراین برای بازدید از این قلعه خیلی وقت نذاشتیم و خیلی زود به محل بعدی رفتیم.
در روبروی موزه فبریژه ، یکی از ایستگاههای گشت دریایی بود كه همونجا بلیط رايگانمون رو تهیه کردیم و با توجه به اینکه حدود ۱ ساعت زمان داشتیم تا شروع گشت دریایی ( گشت رودخانه و کانال ) ، تصمیم گرفتیم بریم یه چیزی بخوریم . از بس همه چی فشرده بود ،فرصت نکرده بودیم که ناهار بخوریم و فقط توی مسیر ، خودمون رو با خوراکی هایی که همراه داشتیم یا توی مسیر میخریدیم ، مشغول کرده بودیم . به نزدیک ترین رستوران به ایستگاه گشت دریایی ، که در خیابان نفسکی قرار داشت رفتیم .
بخشی از صندلی های این کافه رستوران ، در پیاده رو بود و مشتریها هم مشغول نوشیدن و خوردن غذا همزمان با تماشای فوتبال تیم ملی روسیه در جام کنفدراسیون ها بودند . خیلی دوست داشتیم یه غذای روسی بخوریم بنابراین بیف استراگانف سفارش دادیم به همراه سالاد سزار ، آماده شدن غذا یه کم طول کشید ،ولی جاتون خالی ، طعم و مزه غذا واقعا عالی بود!
قیمتش با توجه به اینکه رستوران در خیابان نفسکی قرار داشت ، قطعا کمی بالاتر از جاهای دیگه بود . توی فاکتور هم خبری از مالیات و ارزش افزوده و ... نبود . در مجموع حدود ۹۲۰ روبل بابت غذا پرداخت كرديم .
سالاد سزار و بیف استراگانف
بلافاصله به ایستگاه گشت دریایی برگشتيم و ساعت19:00 سوار قایق شدیم .
هوا ، خيلي خوب و البته خنک بود. بعد از این همه پیاده روی ، واقعا لازم بود یکی دو ساعتی به پاهامون استراحت بدیم و روی صندلی بشینیم و به همراه 30 مسافر ديگه ، از توي كانالهايي كه از دل شهر مي گذشتند مناظر دیدنی شهر رو از نمايي متفاوت ببينيم و لذت ببريم .
اين گشت یه نکته منفی برای ما داشت که هر وقت بهش فکر میکنم خنده م میگیره! یه خانم میان سال ، میکروفون به دست ، در کل طول مسیر در حال توضیح دادن به زبان روسی بود. اولش فكر كردم از روي سي دي يا فلش داره اين صدا پخش ميشه ،اما در نهایت تعجب دیدم که یک پیرزن ، بصورت زنده و بدون توقف داره حرف میزنه و از اونجا كه كل توضيحات به زبان روسي بود، اين صدا برامون خيلي آزار دهنده و گاهي هم خنده دار بود!
ایستگاه گشت دریایی روزانه ( عکس از اینترنت)
برخی از مکان هایی که از داخل کشتی دیدیم
بعد از حدود یک ساعت ، قایق توی دوتا از ایستگاهها توقف کوتاهی داشت و بعدش بر می گشت به جای اولش .
ایستگاه دوم ، ایستگاه ادمیرالیتی بود و تقریبا نزدیک به موزه آکواتوریوم بود ، اين موزه تا ساعت 22:00 باز بود ، بنابراین همونجا پیاده شدیم و با کمک جی پی اس ، مکان بعدیمون رو هم پیدا کردیم
حدود ساعت ۲۰:۳۰ به پتروسكايا آکواتوریوم رسیدیم .
جذاب ترین بخش گشت و گذارهای امروز ما ، همین موزه بود که کل سنت پترزبورگ قدیم رو به صورت ماکت های مینیاتوری و متحرک و فوق العاده زیبا ساخته بودند . ماکت همه چیز از جمله درختان ، انسانها، حیوانات، کشتی ها، همه و همه رو در ابعاد بسیار کوچک و البته متحرک ساخته بودند .
موقع ورود ، یه دستگاه پخش صوتی به ما دادند که شبیه کنترل تلویزیون بود ، روش تعدادی دکمه همراه با شماره بود . موقعی که به هر قسمت از این مجموعه فوق العاده زیبا می رسیدیم ، با توجه به برچسبی که کنارش چسبونده بودند ، دکمه عدد مربوط به اون منطقه رو روی دستگاه پخش فشار میدادیم و دستگاه شروع به پخش توضیحات مربوطه به زبان انگلیسی می کرد .
اطلاعات واقعا فوق العاده ای بود. دیدن این موزه ، واقعا برای من و خانمم جذاب و فوق العاده بود و از اینکه این موزه رو‌دیده بودیم خیلی خوشحال بودیم.
موزه آکواتوریم
موزه آکواتوریم
موزه آکواتوریم
موزه آکواتوریم
موزه آکواتوریم (عکس از اینترنت)
هزینه های روز چهارم : 270 روبل مترو ، 160 اتوبوس ، 2000 کاخ کاترین ، 1400 روبل ناهار و بستنی ، 260 روبل شام در Kfc.
