يكشنبه چهارم تیر 1396
برنامه هاي بازديد امروز : کابین پتر کبیر ،قلعه پتر و پاول، نماي داخلي کلیسای اسحاق و پشت بام ، موزه مذاهب ، موزه دریانوردی، گشت دریایی کانال ها ،گشت دریایی باز شدن پل ها
برنامه روز پنجم روی نقشه
برنامه روز دوم استفاده از پترزبورگ_كارت رو هم از قبل چيده بوديم ، هوا كمي سرد بود و به نظر مي اومد قراره بارون هم بباره ، بنابراين توي كوله پشتي ، چتر و كاپشن گذاشتیم .
حدود ساعت 10 صبح و بعد از صرف صبحانه ، به سمت كشتي آورورا كه در قسمت شرق هتل ما ( اون طرف رودخونه) بود ، راه افتاديم .اين كشتي جنگي ، در جنگ با ژاپن حضور داشت و از حدود دو سال پيش ، براي بازديد مردم ، به اين مكان منتقل شده بود . بازديد از داخل اين ناو جنگي جزو برنامه ما نبود. بنابراين از نماي بيروني اون بازديد كرديم و به سمت مقصد بعدي حركت كرديم.
کشتی جنگی آورورا
بعد از حدود 10 دقيقه پياده روي در مسير قلعه پتروپل ، به كابين پتركبير رسيديم . يك كلبه كوچك نزديك رودخانه نوا ، كه براي مدتي محل زندگي پتر كبير بود. براي محافظت از اين كلبه چوبي ، دور تا دور آن يك ديوار و سقف همانند يك ساختمان بنا كرده بودند . انگار يك كلبه چوبي درون يك ساختمان سيماني بنا شده بود.
ورود به اين موزه ، براي دارندگان پترزبورگ_كارت ، رايگان بود .درون کلبه میز و صندلی چوبی وجود داشت که توسط خود پتر کبیر ساخته شده بود. يكي از مسئولين اين موزه ، پيرزن مهرباني بود كه به همون زبان روسي و همراه با ايما و اشاره به ما پلاکی رو کنار در کلبه نشون داد که روش نوشته بود 2 مترو چهار سانتی متر که قد پتر کبیر بوده و براي ورود به كلبه مجبور بوده هميشه خم بشه تا سرش به بالاي در نخوره!
كلبه 3 تا اتاق داشت ، يه اتاق براي استراحت و مطالعه ، يه اتاق هم براي شستشوي دست و صورت و اتاق بعدي هم براي غذاخوري استفاده مي شد .
کابین پتر کبیر
داخل کابین پتر کبیر
مجسمه پتر کبیر و لباسش
بعد از اين مكان بسيار جالب ، به سمت قلعه پتروپل راه افتاديم. در طول مسير 15 دقيقه اي تا قلعه ، گاهي باران هم ما رو همراهي ميكرد ولي خيلي زود قطع مي شد و كار به استفاده از چتر نمي كشيد.
حدود ساعت 11:00 و بعد از عبور از يك پل چوبي بزرگ ، به قلعه پتروپل واقع در جزيره خرگوشها و يا جزيره زايچي ، رسيديم. البته توي جزيره خبري از خرگوشهاي واقعي نبود و فقط چند مجسمه خرگوش در گوشه و كنار جزيره ، وجود داشت .
صف بليط بازديد از داخل كليساي پتر مقدس ، خيلي طولاني بود ولي ما كه پترزبورگ_كارت داشتيم به سمت بخش مربوط به تورليدرها رفتيم كه خيلي خلوت بود و خيلي زود تونستيم دوتا بليط رايگان ، يكيش براي داخل كليساي پتر و ديگري هم براي داخل زندان باستيل ، تهيه كنيم.
كليساي پتر بخاطر اينكه خانواده هاي سلطنتي ( رومانوف ها) در اونجا اون دفن هستند ، مکان معروف و مقدسی هست ،(اگر خواستید کارتون آناستازیا رو ببینید که در مورد اخرین رومانوف هاست). دکل نصب شده بر روي کلیسا که حدود 122 متر ارتفاع ، عنوان حد ارتفاع شهر سنت پترزبورگ انتخاب شده كه در واقع هيچ ساختماني در اين شهر اجازه نداره از اين ارتفاع ، بلند تر ساخته بشه .
نماي داخلي اين كليسا ، بسيار زيبا و خوش نقش و نگار بود ، بوي عود ، همه جا رو گرفته بود . بعد از بازديد از اين مكان زيبا و ديدن مقبره هاي سلطنتي ، از كليسا خارج شديم و به سمت زندان معروف باستيل رفتيم . جايي كه پسر پتر كبير ، داستايوفسكي ، گوركي و برخي افراد مشهور ديگر ، در اين زندان نگهداري شده بودند .
از پله هاي ساختمان زندان بالا رفتيم ، يك راهروي طولاني كه يك سمت اون پر بود از سلول هاي انفرادي كه در هاشون باز بود كه مي شد به داخل اونها وارد شد ، روي تخت زندان نشست و نماي داخلي اونها رو ديد . سلول ها خيلي مخوف به نظر نمي رسيدند ، شايد بخاطر اين بود كه در حال حاضر درب اونها باز بود و هركسي مي تونست واردشون بشه .
روي ديوار ها ، اسامي زندانيان مشهور و معروف بر روي كاغذ نوشته شده بود . يه سلول هم بود كه روش نوشته شده بود ، وارد بشيد و درب رو ببنديد . اين يكي خيلي مخوف بود ، وارد شدم ، درب رو كه بستم همه جا تاريك و ظلمات شد ، معلوم نيست توي اين سلول ، چه كساني رو نگهداري كرده بودند . و به چه جرمي ...!
از زندان بيرون اومديم كه ناگهان صداي انفجار مهيبي ، توجه ما رو به خودش جلب كرد. صداي شليك توپ و متعاقب اون مراسم رژه و پرچم ، مراسم جالبي بود كه حدود 10 دقيقه جلب اين مراسم شديم و به دليل كمبود وقت ، به سمت خارج از قلعه و ديدن مكانهاي بعدي راه افتاديم . البته توي قلعه چند جاي ديدني ديگه مانند شكنجه گاه ، هم بود كه تمايلي به ديدنشون نداشتيم.
بلیط پتر و پل
محوطه پتر و پل
نمای داخل کلیسای پتر و پل
نمای داخل کلیسای پتر و پل
زندان باستیل
به سمت ايستگاه هاپ آن-هاپ آف راه افتاديم ، متاسفانه تا رسيديم ، اتوبوس حركت كرده بود بنابراين تصميم گرفتيم به شمالي ترين مسجد دنيا هم سر بزنيم . مسجدي با قدمت حدود 100 ساله و با گنبدي بسيار زيبا كه حتما بايد ببينيد .
نزديك مسجد كه شديم ، منظره جالبي نديدم ، تعداد زيادي گدا ، در وضعي نامناسب در حال گدايي و التماس به مردم بودند . وقتي فهميدند ما هم مسلمونيم و داريم براي بازديد از مسجد ميريم ، به سمت ما اومدند و به عربي به ما سلام ميكردند جلومون رو مي گرفتند و درخواست پول مي كردند . جلوي درب ورود به حياط مسجد ، 2 پيرزن و يك پيرمرد هم در حال گدايي بودند. اصلا صحنه جالبي نبود ، اکثر اونها از جمهوري هاي اطراف روسيه بودند .
حیاط و نماي بيروني مسجد رو دیدیم. موقع خروج هم دوباره گداها چسبيدن به ما و ولمون نمي كردند . حتي يكي از بچه هاشون ميخواست دوربين ما رو قاپ بزنه كه با آوردن اسم پليس ، از ما دور شد .
نمای دور از مسجد سنت پترزبورگ
در نزديك مسجد ، ايستگاه مترو بود كه ترجيح داديم به جاي انتظار نامشخص براي اتوبوس هاپ آن-هاپ آف ، از مترو براي ادامه مسير استفاده كنيم.
مقصد بعدی ما کلیسای جامع سنت اسحاق بود .روز اول گشتمون ، به اتفاق تور ، از نمای بیرونی کلیسا بازدید کردیم ولی این بار براي ديدن داخل کلیسا به اونجا رفتيم.
خوشبختانه ، پترزبورگ کارت ما ، هم شامل داخل کلیسا میشد ، هم پشت بام ، بنابراين در صف مخصوص تورلیدر ها وایستادیم و بی معطلی هر نفر ۲ تا بلیط گرفتیم . با عبور از حدود 200 پله مارپیچی ، به پشت بام کلیسا رسیدیم . منظره فوق العاده زیبایی بود.
به دلیل اینکه در کل شهر ساختمان بلندمرتبه و آسمانخراش وجود نداشت ، به راحتی میشد کل شهر رو تماشا کرد . بعد از حدود نیم ساعت ، از یک مسیر دیگه ، پایین اومدیم و به داخل کلیسا رفتیم، محوطه داخلی کلیسا واقعا بزرگ و زیبا بود . یک لحظه به این فکر کردم که نزدیک بود دیدن بخش داخلي این کلیسا رو از دست بديم و چه خوب شد که اومدیم و این مکان بسیار زیبا رو دیدیم .
پشت بام کلیسای اسحاق
نمای میدان اسحاق و هتل آستوریا از پشت بام کلیسای اسحاق
نمای داخلی کلیسای اسحاق
مقصد بعدی ما ، موزه مذاهب بود . این موزه تقریبا ۲۰ دقیقه پیاده با کلیسای اسحاق فاصله داشت .
پیدا کردن این موزه یه کم سخت بود ولی با کمک جی پی اس گوشی ، تونستیم پیداش کنیم . توی هر موزه ، یه چیزهایی میذارن که توی موزه های دیگه معمولا پیدا نمیشه ، انگار اشیا و مجسمه های تاریخی رو بین موزه ها تقسیم کردند تا هر کدومشون یک شی منحصر به فرد داشته باشند.
دیدن این موزه هم برای ما فوق العاده جذاب بود، مخصوصا بخش اسلام و شیعه که تصاویر و نقاشی های جالبی رو توش گذاشته بودند . تصوير حضرت محمد(ص) در غار حرا ، واقعه كربلا و شهادت حضرت علي اكبر(ع) ، تصوير حضرت ابوالفضل (ع) ، شمشير دو چله امام علي (ع) و . . بخشي از آثار مربوط به اين موزه بودند .
یکی از پیرزن های مسئول اون قسمت ، به ما گفت اگه بخواید فیلم مربوط به اسلام رو براتون پخش کنم ، که تشکر کردیم و به دلیل کمبود وقت ، سعی کردیم بخش های بیشتری از موزه رو ببینیم. برای دیدن موزه مذاهب هم حداقل 3-4 ساعت زمان لازم بود ولی ما به همون 1 ساعت بسنده کردیم و سراغ موزه مرکزی دریانوردی رفتیم .فاصله این دو موزه هم حدود 10 دقیقه ، پیاده بود .
وای که چقدر وقتمون کم بود!
بخش دین مسیحیت در موزه مذاهب
بخش دین اسلام در موزه مذاهب
آموزش طریقه نماز خواندن در موزه مذاهب
ماکت مسجد سنت پترزبورگ در موزه مذاهب
موزه مذاهب
موزه دریانوردی ، یکی از موزه های جذاب برای ما بود. روس ها در زمینه دریانوردی هم پر قدرت بودند.ماكت انواع ناوهای جنگی و کشتی های تجاری و زیردریایی ها و ... در ابعاد 3 یا 4 متری ، ساخته شده بودند و در محوطه ای بسیار بزرگ ، در کنار نقشه های دریایی قدیمی و ... در معرض نمایش قرار گرفته بودند .
موزه دریانوردی
میخواستیم از زمان باقی مونده که خیلی هم کم بود ، حداکثر استفاده رو ببریم ، متاسفانه مجبور شدیم بعد از گشت و گذار مختصر و البته نسبتا مفید ، به سمت کلیسای اسحاق ، برگردیم و سوار اتوبوس گردشگری یا همون هاپ آن-هاپ آف بشیم .این اتوبوس ، در ایستگاههای مختلفی توقف داشت که یکی از اونها ، کلیسای اسحاق بود . به موقع رسیدیم .
به راننده اتوبوس ، پترزبورگ کارتمون رو نشون دادیم . تایید کرد و گفت سوار شید . راننده ، اصالتا اهل استانبول ترکیه بود که 10 سال پیش در روسیه ازدواج کرد و همونجا هم ساکن شد .خانمم یه کم ترکی استانبولی بلد بود برا همین با یه کم ترکی و یه کم انگلیسی ، دقایقی رو با هم گپ زديم .این اتوبوس ، یه مسئول هم داشت که وظیفه ش بررسی همین کارت ها و بلیط ها بود . بعد از بررسی ، اعلام کرد اعتبار کارت شما امروز تموم میشه ، بنابراین ، به شما بلیط 48 ساعته هاپ آن هاپ آف تعلق نمی گیره ، و این بلیط اعتبارش تا آخر امروزه . البته خودمون هم اینو می دونستیم .
اتوبوس ، طبق نقشه ، از کنار مکان های دیدنی شهر عبور میکرد . کنار هر صندلی ، یه سوکت هدفون بود . هدفون هایی رو که توی اتوبوس به ما دادند ، به سوکت وصل کردیم و زبان انگلیسی رو انتخاب کردیم تا توضیحات مکان ها رو بهتر متوجه بشیم . البته با این همه توریست ایرانی ، کاش زبان فارسی هم به منو ها اضافه بشه ، تا همه چی رو بشه کامل فهمید .
یهو بارون شديدي شروع به باريدن كرد ، خوشبختانه توی اتوبوس بودیم . روی یکی از بالکن ها توی خیابان نفسکی ، یه خواننده و دو نوازنده از خونه شون اومده بودن بیرون و در حال اجرای موسیقی بودند و طرفداراشون هم از پایین ، در حال لذت بردن از این اجرای زنده بودند.
زمانی که اتوبوس به میدان قصر رسید ، از راننده ترک خداحافظی کردیم و از اتوبوس پیاده شدیم تا کمی بیشتر از فضای این میدان بزرگ و زیبا لذت ببریم .
اتوبوس هاپ آن هاپ آف
ساعت 7 غروب شده بود و تقریبا همه موزه ها و مکانهای دیدنی تعطیل شده بودند. بجز یکی دوتا موزه دیگه ، که فاصله نسبتا دوری از ما بودند و اگر ما قصد رفتن به اونجاها رو هم داشتیم ، به موقع نمی تونستیم برسیم . بنابراین حدود نیم ساعت در محوطه میدان قصر موندیم و بعد به سمت یکی دیگه از ایستگاههای گشت رودخانه رفتیم ، و این بار از مسیری متفاوت ، شهر رو گشتیم . بارون هم کم و بیش می بارید و قطع می شد ، گشت دوم هم که حدود دوساعت طول کشید برای ما لذت بخش بود.
نقشه گشت دریایی
گشت دریایی
نمای متفاوت از کلیسای اسحاق
گشت دریایی
آخرین جایی که قرار بود بریم ، باز هم یه گشت رودخانه دیگه ، يعني گشت شبانه بازشدن پلها بود . بلیطش رو از ایستگاه دریایی نزدیک هرمیتاژ ، که اسمش ایستگاه ادمیرالیتی بود ، تهیه کردیم . تا زمان حرکت کشتی 2 ساعت فرصت داشتیم ، بنابراین تصمیم گرفتیم مجددا به نفسکی برگردیم و شام بخوریم.
نیم ساعت قبل از حرکت کشتی ، خودمون رو به ایستگاه رسوندیم ،کشتی ساعت 00:30 شب ، از اسکله جدا شد و بعد از یک گشت در رودخانه نوا ، و البته باز هم از مسیری متفاوت و جدید ، حدود ساعت 01:00 به کنار پل قصر - زیباترین پل سنت پترزبورگ - برگشت . راس ساعت 01:10 دقیقه و با صدای موزیک ، پل به آرامی و از وسط باز شد . لحظه بسیار هیجان انگیزی بود . توریست های زیادی سوار بر کشتی های مشابه ، با دوربین هاشون در حال ثبت این لحظه باشکوه و زیبا بودند . کمتر از 10 دقیقه ، پل به طور کامل باز شد و ما از پل گذشتیم و به سمت پل های بعدی رفتیم تا باز شدن اونها رو هم ببینیم . پلهای بعدی هم زیبا بودند (نه به زیبایی پل قصر) .
تماشای شبهای سفید سنت پترزبورگ ، بر روی آبهای رودخانه نوا ، واقعا جالب بود . هوا اصلا تاریکه تاریک نشد ، تاریک ترین حالت شب ، شبیه به هواي یک ساعت بعد از اذان صبح ما بود . انگار خورشید کامل غروب نکرده بود . واقعا شگفت انگیز بود . حدود ساعت 3 صبح ، به اسکله برگشتیم . پل قصر به آرامی بسته شد . در این 2 ساعت ، تعداد زیادی کشتی چندهزار تنی ، فرصت عبور از رودخانه و مسیر های باز شده رو پیدا کردند .
اتوبوس دریایی گشت باز شدن پل ها
شب های سفید و پل قصر قبل از باز شدن ساعت 01:00 بامداد
باز شدن پل قصر به روایت تصویر
بعد از بسته شدن پلها امکان عبور کشتی های بزرگ وجود نداشت . بعد از تماشای بسته شدن پل قصر ، از کشتی پیاده شدیم .خیلی خسته بودیم . خواستم با نرم افزار یاندکس، تاکسی بگیرم ولی به دليل بالا بودن پل ها ، نرخش مناسب نبود .ظاهرا يه كم طول مي كشيد تا به روز رساني بشه و بفهمه پلها بسته شدند . بنابراین تصمیم گرفتیم پیاده بریم اونطرف پل قصر و از اونجا مجددا درخواستمون رو تكرار كنيم ، که همین چند قدم کوتاه ، حدود 500 روبل به نفع ما شد و با هزينه 200 روبل به هتل برگشتیم . روز پر بازدید و خسته کننده ای بود . بجز هزینه خورد و خوراک و یک مسیر مترو و یه کرایه تاکسی با یاندکس ، کل گشتهای این روز ما با پترزبورگ_کارت انجام شد و همه ش هم رایگان بود .
هزینه های روز پنجم : 90 روبل مترو ، 160 روبل ناهار در ساب وی ،510 روبل استارباکس ، 370 روبل خرید ، 440 روبل شام در مک دونالد ، 260 روبل تاکسی یاندکس.
دوشنبه پنج تیر ۱۳۹۶
برنامه بازديد امروز : کافه گربه
برنامه روز پنجم روی نقشه
هنوز جاهای زیادی وجود داشت که فرصت نکرده بودیم ببینیمشون ولی تصمیم گرفتیم برای روز آخر حضورمون در سنت پترزبورگ ، خیلی خودمون رو خسته نکنیم قرار بود ساعت 18:00 در هتل حضور داشته باشیم و به اتفاق گروه به فرودگاه بریم تا به سمت مسکو پرواز کنیم . ساعت چک اوت هتل هم که مثل همه جا ، ساعت 12:00 ظهر بود . بنا براین ، چمدونهامون رو تحویل پذیرش دادیم . اتاقهامون رو هم تحویلشون دادیم و بدون کوله بار اضافه ، به سمت یکی از جاهایی که از قبل هم قصد داشتیم ببینیم ، رفتیم .
به نزدیکی های کافه گربه که رسیدیم ، یهو بارون شروع شد. اونم چه بارونی . توی این چند روز ، اولین روزی بود که چتر همراهمون نبود ، ما هم حسابی خیس شدیم . ولی خوشبختانه بارون خیلی ادامه پیدا نکرد .
در کمال تعجب ، با اینکه اعتبار پترزبورگ کارتمون تموم شده بود ، متوجه شدیم این کافه هم برای دارندگان پترزبورگ کارت 100 روبل تخفیف داره ، ظاهرا اون ۴۸ ساعت اعتبار ، فقط برا اماکن دیدنی مثل کلیساها بود .
توی این کافه ، بخشی رو به اتاق گربه ها اختصاص داده بودند که کاملا ایزوله بود و می بایستی با پاپوش مخصوص و دستهای شسته شده و تمیز ، وارد محوطه می شدیم . نژادهای مختلفي از گربه ها در این محل نگداری می شدند و مسئولين كافه ، به بازدیدکننده ها ، در موردشون توضیح می دادند .
برای ما که روسی نمی فهمیدیم ، یه دور کامل ، همش رو به صورت اختصاصی ، به انگلیسی توضیح دادند . گربه های هرمیتاژ - گربه هایی که برای شکار موش در موزه هرمیتاژ استفاده می شدند - که نسبتا وحشی بودند و گربه ایرانی يا همون پرشین کت ، از جمله گربه هایی بودند که در این مکان ازشون نگهداری می شد . با همون بلیط که تهیه کردیم ، به ما دو فنجون قهوه هم دادند كه توي اون هوا خيلي بهمون چسبيد .
در روز آخر حضور در سنت پترزبورگ ، تصمیم نداشتیم مكان ديدني ديگه اي رو ببينيم ، بنابراین بعد از صرف ناهار و گشتن توی یکی دوتا فروشگاه ، ساعت ۶ عصر به هتل برگشتیم و بعد از کمی معطلی و انتظار در هتل ، به سمت فرودگاه حرکت کردیم .
مجسمه خلاقانه _ کافه گربه
کافه گربه
هزینه های روز ششم : 375 روبل ناهار در کی اف سی ، 180 روبل مترو ، 400 روبل کافه گربه ، 598 روبل خرید شخصی.
از ابتدا قرار بود عصر روز 5 تير ، از سنت پترزبورگ به مسكو پرواز كنيم و ما هم بر همين اساس براي خودمون برنامه ريزي كرديم ولي بعدا اعلام كردند ساعت پرواز ، به 10 شب تغيير پيدا كرده . اگه زودتر باخبر مي شديم ، پترزبورگ كارت 3 روزه تهيه مي كرديم تا اينقدر برنامه هاي بازديدمون فشرده نباشه و بيشتر ازش استفاده كنيم . اينا هم جزو بخش هاي غير قابل پيش بيني سفر با تور هستند .
به هر حال ساعت 10 شب ، شهر زيباي سنت پترزبورگ رو به مقصد مسكو ترك كرديم. بعد از رسيدن به مسكو ، ليدرمون اومد دنبالمون و سوار بر اتوبوس به سمت هتل آلفا راه افتاديم. هواي مسكو ، كمي گرم تر بود و اثري هم از شب هاي سفيد نبود ، چون نسبت به سنت پترزبورگ ، خورشيد كمي زودتر غروب و كمي ديرتر طلوع مي كرد .
تقريبا يك ساعت طول كشيد تا به هتل برسيم .
هتل ايزمايلوف آلفا ، هتل بزرگ و زيبايي در منطقه ایزمایلوف بود . بعد از انتظار كوتاهي ، پاسپورت ها و برگه هاي مهاجرت رو تحويل ليدر داديم و كارت الكترونيكي اتاق ها رو به همراه رمز واي فاي اختصاصي براي هر نفر ، كه فقط هم 10 روز اعتبار داشت ، تحويل گرفتيم . توي اين هتل هم خبري از بيعانه گرفتن براي اتاق ها نبود . به دليل اينكه ، صبح ، اولين گشت شهري مون توي مسكو قرار بود برگزار بشه ، زودتر به اتاقهامون رفتيم تا استراحت كنيم .
اتاق ما در طبقه 16 بود و نسبت به اتاق مون در هتل سنت پترزبورگ بزرگتر و جادار تر بود و میز و صندلی هم داشت . ويوي خوبي هم از پنجره رو به خيابون ، ورودي مترو ، فروشگاه و ... داشت . وسایل اتاق هم تکمیل و شامل گاو صندوق ، تلویزیون ، کمد ، حوله، میز و آینه ، کتری برقی، کولر ، یخچال و ... بود. در این هتل هم در هر طبقه برای استفاده عموم، دستگاه آب سردكن و آب جوش گذاشته بودند.
همچنین هتل دسترسي خوبي به مترو ، بازارچه محلي ، مراكز خريد ، درياچه و پارك ايزمايلوف داشت. فست فودهایی مثل برگرکینگ ، کی اف سی و ساب وی هم در نزدیکی هتل ، شعبه داشتند.
هتل آلفا
لابی هتل آلفا
اتاق ما در هتل آلفا
اطلاعات بیشتر در مورد هتل ایزمایلوف آلفا در سایت لست سکند موجود می باشد.
سه شنبه 6 تير 96
برنامه امروز : پارک پیروزی ، تپه گنجشک ها، دانشگاه مسکو ، خیابان آربات قدیم ، مرکز خرید وگاس
نقشه روز ششم
ساعت 08:00 صبح براي صرف صبحانه ، به رستوران واقع در طبقه 1 رفتيم ، متاسفانه آسانسور توي اون طبقه نمی ايستاد و بايد از طريق لابي ، به طبقه اول مي رفتيم.
توي اين هتل هم توريست هاي چيني زياد بودند ( نه به اندازه سنت پترزبورگ) ، حتي برخي تابلوها رو هم به زبان چيني نوشته بودند و نقاشي هاي چيني ، توي راهروي طبقات ، نصب كرده بودند .
رستوران اين هتل هم بزرگ بود . نكته مثبت اون ، اختصاص بخشي ازسلف ، به غذاهاي حلال بود ، اين بار ديگه راحت تونستيم گوشت ها و كالباس هاي رستوران رو تست كنيم .
بخش غذای حلال صبحانه هتل آلفا
تنوع غذايي واقعا زياد بود . برخي از گارسون ها ، ظاهرا كر و لال بودند چون يه اتيكت كه عكس گوش روي اون بود روي لباسشون چسبونده بودند که برامون جالب بود.
صبحانه هتل آلفا
صبحانه هتل آلفا
بعد از صرف صبحانه ، به اتفاق ليدر و بقيه دوستامون ، سوار اتوبوس شديم . پس از كمي گشت گذار در خيابانهاي شلوغ مسكو ، به پارك پيروزي رفتيم.وزش باد نسبتا شديد بود،هوا هم كمي سرد شده بود.
پارک پیروزی
پارک پیروزی و طاق پیروزی
پارک پیروزی
نماد جام جهانی 2018 روسیه
فرصت نشد از موزه پارك پيروزي بازديد كنيم ،بعد از اين مكان به تپه گنجشك ها رفتيم . بعد از توضيحات ليدر ، متوجه شديم ، گنجشك ، لقب يك شخص بوده و هيچ ارتباطي با خود گنجشكها نداره . در روسيه ، اكثر افراد معروف ، القابي مشابه ، به اسم حیوانات دارند (مثلا آنتوني كرگدن ، الكساندر زرافه و يا . . . ) .
تپه گنجشكها به بام مسكو هم معروف هست ، كه از اونجا ميشه بخش مركزي شهر رو به طور كامل مشاهده كرد.
اين محل هم پر بود از دست فروشها ، در همون نزديكي ، يه اتوبوس هاپ آن هاپ آف پارك كرده بود . با اينكه توي مسكو فرصت خيلي كمي داشتيم ، از شخصي كه كنار راننده بود ، قيمت بليط رو پرسيدم ( بليط ها از توي اتوبوس هم قابل تهيه هستند ) ، كه گفت 1300 روبل ، ولي حاضره تخفيف هم بده. نكته جالب اين بود كه مسئول اتوبوس ، تاجيكي بود و به زبان فارسي با من صحبت مي كرد .
درست در نزديكي همين تپه ، دانشگاه مسكو ، كه يكي از 7 ساختمان معروف استاليني ( هفت خواهران) هست ، قرار داشت .
به دستور استالين ، قرار بود 8 ساختمان كاملا مشابه در مسكو ساخته بشه كه بعد از ساختمان هفتم ، عمر استالين كفاف نداد و ساختمان هشتم ساخته نشد و بعد از اون ، اين ساختمانها به ساختمانهاي هفت خواهران استاليني مشهور شدند .
تعداد اتاقهاي ساختمان دانشگاه به قدري زياده كه بازديد از همه اونها چند سال طول خواهد كشيد.
تپه گنجشک ها
دانشگاه مسکو
مقصد بعدي ما ، خيابان آربات قديم بود . معروف ترين خيابان مسكو .
آربات پر بود از هنرمندان نقاش و طراح ، كه در حال نقاشي از چهره توريست ها بودند .معمولا توي اين خيابان ، همانند خيابان نفسكي ، نوازنده ها به اجراي موسيقي مي پردازند كه احتمالا بخاطر اينكه ما موقع ظهر به اين منطقه رفته بوديم ، خبري از اونها نبود .
ناهارمون رو توي فست فود مك_دونالد كه ابتداي همين خيابان قرار داشت ، خورديم و بعدش حدود يك ساعت رو توي اين خيابون و فروشگاههاي صنايع دستيش ، گشتيم . قيمتهاي صنايع دستي توي اين منطقه ، قطعا كمي بالاتر از جاهاي ديگه است . ما هم بيشتر وقت خودمون رو به گشتن توي اين خيابان زيبا گذاشتيم .
خیابان آربات قدیم
مجسمه پوشکین و همسرش
بعد از گشت در خيابان آربات ،حدود ساعت 17:30 عصر به اتفاق گروه ، به هتل برگشتيم.
تصميم داشتيم به مركز خريد وگاس كه نسبتا از هتل دور بود ، بريم . از ليدر آدرس و نحوه رفتن به اونجا رو پرسيديم ، كه گفت نريد ، گم ميشيد ، پياده روي داره ، به مشكل بر ميخوريد و ... نميدونم چرا ميخواست ما رو منصرف كنه!
با اينكه آدرس دقيقي به ما نداد ، ما خودمون با جي پي اس آمار گرفتيم و ديدم اتفاقا خيلي هم خوش مسيره و اصلا هم پياده روي اضافه نداره.
به ايستگاه متروي روبروي هتل ، يعني ايستگاه پارتيزانسكايا ، رفتيم .
ایستگاه مترو پارتیزانسکایا
بلیط مترو مسکو
نقشه مترو مسکو
بليط توي مسكو ، به صورت كارت كاغذي بود.بليط ها هم به چند صورت ارائه مي شدند كه متاسفانه ليدر در اين مورد هيچ اطلاعاتي به ما نداد. به نظر من ليدر وظيفه ش راهنمايي كردن توريست ها براي استفاده بهتر از امكانات ، در سفر هست . ولي متاسفانه خيلي از ليدر ها ( نه همه شون ) فقط سعي ميكنند برنامه هاي تور رو معرفي كنند و سعي كنند هر طور شده توريست ها رو ترغيب به خريد پكيج هاي ارائه شده از طرف شركت كنند.
اولين نوع بليط ، بليط تك سفره بود كه قيمتش 55 روبل بود. و هر كس ميتونست هر بار يه بليط تهيه كنه و سوار مترو بشه
نوع بعدي ، بليط اعتباري چند سفره بود ، كه بسته به تعداد سفر ، قيمتش هم به ميزان قابل توجهي كم ميشد . از اين نوع بليط( كارت مترو) ميشه براي هر تعداد نفر ، كه بخوايم ، استفاده كنيم . مثل كارت متروي تهران نبود كه هر كس بايد يه كارت براي خودش يه كارت جداگانه داشته باشه . ما يه كارت 10 سفره گرفتيم و دو نفري ازش استفاده مي كرديم ( 5 سفر براي دو نفر ).
نوع سوم بليط كه روز آخر متوجه شديم ، بليط زمان دار با تعداد سفر نامحدود بود. با 400 روبل مي شد يه كارت متروي 3 روزه تهيه كرد كه به دفعات نامحدود مي شد سوار مترو شد . البته براي هر بار استفاده ، حداقل 20 دقيقه بايد صبر مي كرديم . صرفا براي اينكه از هر كارت ، فقط يك نفر بتونه استفاده كنه .
احتمالا انواع ديگه اي از بليط مترو هم وجود داشت كه خب ديگه به كار ما نمی اومد.
براي توريستهايي كه بيشترين استفاده رو از مترو دارند ، قطعا نوع سوم ، بهترين گزينه ميتونه باشه .
روز اول ، به دليل نا آشنايي با انواع بليط هاي مترو ، 2 عدد كارت تك سفره گرفتيم و سوار مترو شديم . بدون اينكه تغييري در ايستگاه بديم ، حدود يك ساعت بعد ، در ايستگاه مياكينينو ، پياده شديم . درست چند قدم جلوتر از درب خروج ايستگاه ، مركز خريد وگاس قرار داشت . مركز خريدي شيك و بزرگ در چند طبقه كه انواع برندهاي معتبر در اونجا شعبه داشتند . برخي از اونها تخفيف داشتند و برخي ديگه هم قيمتهاشون به نسبت بالا بود . در طبقه همكف عده اي در پيست پاتيناژ ، در حال انجام ورزش و تفريح بودند . اگه قصد خريد داشتين ، ميتونين به اين مركز خريد سر بزنين.
مرکز خرید وگاس
بعد از صرف شام در همون مركز خريد ، از راهي كه اومديم برگشتيم. هرچي به آخراي سفر كه مي رسيديم ، انرژيمون كمتر و پاهامون خسته تر مي شد .
در روبروي ايستگاه مترو، جلوي هتل ما ، يه گروه موسيقي ، مشغول هنرنمايي بودند و عده ای هم دورشون جمع شده بودند و از شنيدن و ديدنشون لذت مي بردند . تقريبا اثري از شب هاي سفيد نبود ، هوا تاريك شده بود كه به هتل برگشتيم تا استراحت كنيم.
هزینه های روز هفتم : 220 روبل مترو ، 58 روبل بستنی ، 100 روبل سوغاتی ، 400 روبل شام در kfc .
چهارشنبه 7 تير 1396
برنامه امروز : مترو گردي ، ميدان سرخ و محوطه ش، كاخ كرملين
روز دوم حضور ما در مسكو ، به گشت مترو و بازديد از ميدان سرخ و كاخ كرملين اختصاص داشت.
بعد از صرف صبحانه ، به اتفاق ليدر و گروه ، وارد ايستگاه مترو شديم و از تعدادي از ايستگاههاي معروف و واقعا زيباي مسكو ، بازديد كرديم . ايستگاههايي كه هركدوم براي خودشون ، موزه اي تاريخي بودند یکی از این ایستگاه های دیدنی ایستگاه کیفسکایا (KIEVSKAYA) نام داشت.
صبحانه هتل آلفا
ایستگاه مترو کیفسکایا
ایستگاه مترو کیفسکایا
بعد از مترو گردي ،از ايستگاه انقلاب خارج شديم و به سمت ميدان سرخ رفتيم.
ميداني مربعي شكل كه يك سمت آن موزه روسيه ، يك سمت آن كاخ كرملين ، يك سمت آن موزه سنت باسيل و يك سمت ديگر آن مركز تجاري گوم بود.
پرچم بر افراشته شده بر روي كاخ كرملين ، نشون ميداد كه رييس جمهور پوتين ،در فاصله اي كمتر از 50 متر نسبت به ما ، در دفتر كارش حضور داره .
ابتدا از نقطه اي كه به اعتقاد روسها ، نقطه صفر زمين بود ، بازديد كرديم. موزه ملي ، ميدان اعدام و سكه هايي كه بعد از مراسم اعدام براي مرده ها پرت ميكردند و مقبره و موميايي لنين ، از نقاط ديدني ميدان سرخ بودند ولي بيشتر از همه ، كليساي سنت باسيل با معماري بي نظير و رنگ و لعاب فوق العاده جذابش ، زيباترين مكان در اين ميدان به حساب ميومد.
زيبايي اين بنا دوچندان ميشه وقتي مي شنويد كه ايوان مخوف ( مخوف ، لقب ايوان بود ) ، بخاطر منحصر به فرد باقي موندن اين بنا ، دستور داد تا چشمان معمار اين بنا ، كور بشه تا نتونه بنايي مشابه ، در نقطه اي ديگه بسازه .
واقعا از ديدن زيبايي اين بنا سير نمي شديم . تصميم گرفتيم تا در فرصتي ديگر ، باز هم به اين ميدان بيايم .
به سمت كاخ كرملين حركت كرديم. بعد از عبور از گيت هاي امنيتي ، وارد محوطه كرملين شديم . دوتا از مهمترين نمادهاي اين محوطه زيبا ، يك توپ بزرگ (شاه توپ ) بود كه هرگز گلوله اي از اون شليك نشد ، و ديگري يك ناقوس بزرگ ( شاه زنگ ) بود كه هرگز در كليسايي نصب نشد تا نواخته بشه ، و اين ناقوس 200 تني ، در اثر يك آتش سوزي و هنگام آب پاشي و خنك كردن آتش ، ترك بر ميداره و بخشي از اون به وزن حدود 11 تن ، شكسته و ازش جدا ميشه .
چند كليساي قديمي هم در محوطه کرملین وجود داشت كه از دوتاي اونها بازديد كرديم . تقريبا توي اين مدت اينقدر كليسا ديده بوديم كه ديگه برامون آنچنان جذابيتي نداشتند .
میدان سرخ
موزه تاریخی -میدان سرخ
سنت باسیل زیبا
اعدامگاه - میدان سرخ
آرامگاه سرباز گمنام
کرملین _کاخ ریاست جمهوری
شاه توپ
شاه زنگ
کلیساهای محوطه کرملین
بعد از كمي گشت و گذار در محوطه كرملين براي صرف ناهار به يكي از شعبه هاي كي اف سي رفتيم . بعد از ناهار ، از گروه جدا شديم و مجددا به سمت ميدان سرخ كه خيلي دور نبود ، رفتيم . به اندازه كافي فرصت داشتيم و ميخواستيم زمان بيشتري رو در اين ميدان زيبا و روبروي كليساي سنت باسيل بگذرونيم . رنگهاي زيباي به كار رفته در اين كليسا ، چشمها رو خيره مي كرد . تا تونستيم به انواع روش هايي كه بلد بوديم ، از اين مكان عكس گرفتيم . الان كه ميبينم ، حس ميكنم جا داشت بازم عكس مي گرفتيم .
اماكن ديدني مسكو و سنت پترزبورگ ، همانند موزه ها قبل از ساعت 6 عصر ، تعطيل مي شدند ، و فقط امكان گشت و گذار در محوطه و يا اطراف اونها وجود داشت . بنا بر اين بعد از اينكه يكي دو ساعتي رو توي اين محوطه گذرونديم ، برا استراحت به هتل برگشتيم .
هزینه های روز هشتم : 220 روبل مترو ، 250 روبل شام.
پنج شنبه 8 تير 1396
برنامه اصلي ما براي روز آخر ، بازديد از موزه هوافضا بود . ولي قبلش ، سراغ ديدني هاي اطراف هتل رفتيم .
منطقه كرملين ایزمایلوف، ، موزه نان ، موزه شكلات ، درياچه و پارك ايزمايلوف ، بازار ايزمايلوف وپاساژ که همگی نزدیک هستند. بازار ايزمايلوف هم محل خوبي براي خريدن سوغاتي به حساب مياد . به شرطي كه بتونيد خوب چونه بزنيد.
منطقه کرملین ایزمایلوف (عکس از اینترنت)
بعد از بازار ايزمايلوف ،از طريق ايستگاه متروي جلوي هتل ، به سمت ايستگاه ودنخا رفتيم . موزه هوافضا در نزديكي ايستگاه مترو قرار داشت .پارك معروف ودنخا هم همونجا بود . ورودي موزه به ازاي هر نفر 250 روبل بود .
با اينكه توي مسكو، جاهاي ديدني زيادي وجود داشت ، تصميم گرفتيم اينجا رو قشنگ و با حوصله ببينيم و بيشتر لذت ببريم . موزه هوافضا واقعا ارزش ديدن با حوصله رو داشت .سگ هاي فضانورد كه تاكسيدرمي شده بودند ، تجهيزات فضانوردي و راهپيمايي در فضا ، شاتل هاي فضايي ،ماكت سفينه در ابعاد واقعي كه مي شد از داخلش بازديد و امكانات فضا نوردان رو مشاهده كرد و خيلي موارد ديگه كه همگي واقعا جذاب و ديدني بودند.
نماد موزه هوا فضا
بلیط موزه هوافضا
موزه هوا فضا
موزه هوافضا
موزه هوافضا
برنامه بعديمون ، پارك گوركي بود ولي ، برنامه رو عوض كرديم . مجددا به سمت ميدان سرخ رفتيم . ميخواستيم براي بار آخر ، بيشتر و بيشتر از ديدن سنت باسيل لذت ببريم . اگر زمان بيشتري داشتيم ،قطعا به بونكر 42 ، كه يادگار جنگ سرد بود و چند سالي بود كه از اون رونمايي كرده بودند ، سر مي زديم . ولي ترجيح داديم آخرين روز حضورمون در مسكو ، در كنار كليساي سنت باسيل به پايان برسه .
مرکز خرید گوم
مرکز خرید گوم
بستنی مرکز خرید گوم
بعد از كلي پياده روي در ميدان سرخ و اطرافش و و گشت و گذار در مركز تجاري گوم و خوردن بستني معروف و واقعا خوشمزه توي همين مركز خريد ، با مترو به سمت هتل برگشتيم .شام رو هم توي فودكورت مركز تجاري كوچيكي كه نزديك هتل بود خورديم.
هزینه های روز نهم: 390 روبل مترو ، 500 روبل موزه هوا فضا ،756 روبل ناهار ، 400 روبل شام ، 6470 روبل خرید سوغاتی.
جمعه 9 تير
خداحافظ روسيه
بعد از صرف صبحانه ، مشغول بستن چمدونها شديم . تا ظهر فرصت داشتيم ، بنابراين ، يك گشت يك ساعته اطراف هتل زديم و به هتل برگشتيم و اتاقها رو تحويل داديم و پاسپورت ها و برگه هاي مهاجرتمون رو پس گرفتيم .
صبحانه روز آخر - هتل آلفا
من هم باقيمانده روبلم رو توي صرافي هتل به دلار تبديل كردم .هوا تقريبا صاف و نسبتا گرم بود ولي اطلاعات هواشناسي ، خبر از وقوع طوفان و بارون ميداد . چند ساعت قبل از پرواز ، به سمت فرودگاه حركت كرديم .
روبل روسیه
از يه جايي به بعد ، ليدر باهامون نبود و پيدا كردن گيت هاي مربوطه ، يه كم برامون سخت بود ولي با اين حال ، در هر مرحله ، با نشون دادن كارت پروازمون به يكي از كاركنان فرودگاه ، ادامه مسير رو پيدا مي كرديم . متاسفانه يكي از هم توري هامون از پرواز جاموند .
تقريبا يك ساعت مونده به پرواز ، طوفان و تگرگ و بارون شديد ، حدود يك ساعت پرواز ما رو به تاخير انداخت . اين تاخير يك ساعته هم نتونست كمك كنه تا اين دوستمون خودش رو پرواز برسونه و نهايتا با يك روز تاخير و با كمك شركت برگزار كننده تور ، موفق شد به تهران برگرده .
پرواز ما غير مستقيم بود .ابتدا به دبي رفتيم و از اونجا سوار هواپيماي دبي – تهران شديم و راس ساعت 5 صبح شنبه 10 تير ، هواپيما بدون دقيقه اي تاخير ، در فرودگاه امام به زمين نشست .
هواپیمای امارات
پذیرایی هواپیما
خرید های ما از روسیه
سفر به روسيه ، براي ما سفري خوب با تجربه هايي بسيار جالب بود و مهمتر اينكه تونستيم توي اين سفر ، دوستان خوبي پیدا کنیم .
دوست دارم اگه باز هم فرصت پیش بیاد اين بار با برنامه ريزي دقيق تر ، بدون تور ، مجددا به روسيه سفر كنم و از پترزبورگ كارت و مسكو كارت ، نهايت استفاده رو ببرم .
جدول هزینه ها و برنامه های ما با استفاده از "پترزبورگ کارت" 2 روزه ( برای هر نفر ) :
روز | اماکن دیدنی | قیمت | پرداختی | توضیحات و آدرس |
روز اول استفاده از پترزبورگ کارت | ورودی محوطه باغ کاترین | 120 روبل برای ورودی باغ | رایگان | ورودی داخل کاخ کاترین از ماه اکتبر تا آوریل (فصل سرد سال) رایگان است |
کلیسای خون ریخته | 250 روبل | رایگان | خیابان نفسکی | |
موزه روسیه | 450 روبل | رایگان | خیابان نفسکی | |
قلعه میخایلفسکی | 300 روبل | رایگان | خیابان نفسکی | |
گشت دریایی روزانه کانال | 700 روبل | رایگان | خیابان نفسکی – روبروی موزه فبریژه | |
موزه آکواتوریم (ماکت) | 400 روبل | رایگان | جنب ایستگاه مترو ادمیرالیتیسکایا ، طبقه آخر پاساژ ادمیرال7 | |
روز دوم استفاده از پترزبورگ کارت | کابین پتر کبیر | 200 روبل | رایگان | خیابان پتروفسکایا امبنکمنت |
پتر و پاول (داخل کلیسا و زندان ) | 600 روبل | رایگان | جزیره زایچی (خرگوشها) | |
داخل کلیسای اسحاق و پشت بام | 250+150 روبل | رایگان | میدان اسحاق | |
موزه مذاهب | 400 روبل | رایگان | Pochtamtskaya street | |
موزه دریانوردی | 500 روبل | رایگان | Truda square | |
گشت دریایی روزانه کانال | 800 روبل | رایگان | نزدیک کلیسای خون ریخته | |
هاپ آن_هاپ آف | 1400 روبل | رایگان | ایستگاه اول ، میدان اسحاق | |
گشت دریایی شب باز شدن پل ها | 1000 روبل | رایگان | خیابان ادمیرالیتی کنار پل قصر | |
روز سوم استفاده از کوپن تخفیف پترزبورگ کارت | کافه گربه |
300 روبل
| 200 روبل | 100 روبل تخفیف (تخفیف های کارت به مدت یکسال معتبر هستند) آدرس Yakubovitcha street نزدیک کلیسای اسحاق |
مجموع |
| 7620 روبل | قیمت کارت دو روزه برای هر نفر 3500 روبل |
|
توضیحات کاملتر از قبیل آدرس روی نقشه ، نحوه دسترسی ، ساعات بازدید ، قیمت ها و بسیاری از اطلاعات دیگه در سایت پترزبورگ کارت در دسترس است .
نكات پاياني
_حتی الامكان ، همه سفرنامه ها رو بخونيد و حتما سايت هاي هواشناسي رو چك كنيد .
_ بهتره مقداري روبل همراهتون داشته باشيد.
_ روي برنامه ريزي هاي تور ، خيلي حساب باز نكنيد . در اكثر مواقع ، اگه از تور جدا بشيد و طبق برنامه خودتون پيش بريد خیلی بهتره و چيزي رو از دست نمي ديد .
_ حتما در مورد جاهايي كه قراره ببينيد ، از قبل مطالعه كنيد و اطلاعات كسب كنيد .
_ با يه برنامه ريزي درست ، ميتونيد حداكثر استفاده رو از پترزبورگ كارت ببريد . بهتره حداقل 3 روز رو به استفاده از اين كارت اختصاص بديد . به همين ميزان هم براي مسكوكارت وقت بزاريد .
_ يادگيري حروف روسي ، خيلي جاها به درد شما خواهد خورد.
_ پركاربرد ترين كلمات روسي ، " پاژالستا " به معني "عذر ميخوام " ، و "سپاسيبا" ( سين اول معمولا تلفظ نميشه و ميگفتند " پاسيبا " ) به معناي " تشكر " بود .
_ سعي كنيد كارت هتل ، همراهتون باشه تا در صورت لزوم به راننده تاكسي نشون بديد تا شما رو به هتل برگردونه .
_ سیم کارت شرکت های مگافون ، بی لاین و یا ام تی سی برای استفاده از اینترنت و تماس در روسیه ، مناسب هستند .
_ از نقشه آنلاين گوگل براي مسيريابي و يا پيداكردن فست فودها استفاده كنيد.
_ در انتخاب هتل ، خيلي دقت كنيد . موقعيت مكاني هتل واقعا اهميت زيادي داره . مثلا در سنت پترزبورگ ، بهتره هتل نزديك به خيابان نفسكي باشه و در مسكو هم بهتره به ميدان سرخ نزديك باشه .
_ چمدونهاتون رو حتما بسته بندي و نايلون پيچ كنيد ، وگرنه قطعا توي جابجايي توسط پرسنل فرودگاه ، آسيب خواهد ديد
_ شما هم سفرنامه بنويسيد و اطلاعاتتون رو در اختيار بقيه قرار بديد . زكات علم ، انتشار اونه.
_ از ديدن روسيه لذت ببريد . روسيه رو بايد ديد .
تابستان 1396