از تیم لست سكند که این فرصت رو برای به اشتراک گذاری مطالب و تجربیات افراد فراهم می کنند بینهایت سپاسگزام.
به علت کمبود زمان نتونستنم بلافاصله بعد از سفرم این مطلب رو تهیه کنم و با اینکه مدت یکسال از سفرم به روسیه می گذره اما تصمیم گرفتم تجربیاتم رو با اعضاء سایت در میان بگذارم تا بلکه شاید راهنمایی هر چند کوچکی برای افرادی باشد که قصد رفتن به این سفر رو دارند.
قصد سفر: از اوایل خرداد ماه به بررسی انواع پکیج های سفر آژانس های مختلف مشغول شدم و اطلاعات لازم رو هم از سفرنامه ها و تجربیات اعضاء این سایت و آشنایانی که به این سفر رفته بودند به دست آوردم.
از آنجائیکه روسیه دارای آب و هوای سرد است بهترین زمان سفر به خصوص برای ایرانیان سفر در ماه های خرداد تا شهریور می باشد به ویژه در فاصله زمانی ماه های می و جون که پدیده شب های سپید اتفاق می افتد. متاسفانه به دلیل مشکلات شغلی و عدم امکان مرخصی گرفتن نتونستیم در شبهای سپید به این کشور سفر کنیم و در تاریخ 21 مرداد 95 برای سفر به این مقصد رویایی آماده شدیم.
به این دلیل که در اکثر سفرنامه ها اطلاعات بناهای تاریخی و تاریخچه کشور روسیه بیان شده است. من سعی کردم در این مطلب برای جلوگیری از طولانی شدن متن بیشتر به ارائه اطلاعاتی بپردازم که در مطالب نگارنده های عزیز سفرنامه های پیشین به آنها اشاره نشده است و از توضیحات طولانی در خصوص اماکن و بناها اجتناب کردم.
روز اول سفر:
زمان حرکت ساعت 7/30 صبح به وقت تهران با پرواز ماهان به سوی سنت پترزبورگ تعیین شده بود. بنابراین سه ساعت قبل از پرواز در فرودگاه حاضر شدیم و پس از دیدار با لیدر اعزامی از سوی آژانس و انجام تشریفات فرودگاه به سوی سنت پترزبورگ حرکت کردیم. پرواز بدون تاخیر انجام شد و پذیرایی خوبی داشت. بعد از حدود 4 ساعت و 20 دقیقه پرواز حدود ساعت 12 به وقت محلی به فرودگاه بین الماللی پولکوو- Pulkovo- رسیدیم . بعد از زمان نسبتا طولانی کنترل پاسپورت ( هر مسافر حدود 10 دقیقه) و دریافت برگه های مجوز که باید تا آخر سفر و هنگام خروج از کشور حفظ و نگهداری می کردیم ،در آخرین سالن فرودگاه جمع شدیم. و به توصیه لیدرمون دلار ها رو در صرافی فرودگاه به روبل تبدیل کردیم. که نرخ پایین تری نسبت به بیرون داشت. البته در کلیه تورها لیدرها توصیه می کنند که حتی الامکان تبادل ارز به علت نرخ پایین تر در فرودگاه صورت نگیرد.
به محض رسیدن به سن پترزبورگ به علت اختلاف ساعت با تهران ساعت های خود را یک ساعت و نیم به عقب کشیدیم.
عکس شماره 1 -فرودگاه بین الماللی پولکوو
سپس به قصد سوار شدن به اتوبوس از فرودگاه خارج شدیم و ماریا لیدر محلیمون دختری حدود 30 سال و خوش برخورد و مهربون به ما ملحق شد. هوا نسبت به انتظارم کمی سردتر بود و بارون نم نم قشنگی هم در حال باریدن بود. البته چون از چند وقت قبل سفر مدام هواشناسی رو چک کرده بودم لباس گرم کافی در کیف دستی همراه داشتم ولی بعضی از همسفران سردشون شده بود.
به طور کلی درجه هوا در روزهایی که در روسیه گذراندیم بین 12 تا 20 درجه سانتی گراد بود. البته هوا در مسکو کمی گرمتر و آفتابی تر بود.
ابتدا به سمت مرکز خریدی به اسم مدیا مارکت حرکت کردیم که در واقع خارج از مرکز شهر قرار داشت . برنامه تور صرف ناهار فست فود – مک دونالد- به همراه بستنی به عنوان دسر در فودکورت این مرکز بود. مرکز خرید بزرگی که انواع فروشگاه های پوشاک و کیف و کفش معروف در آن دیده میشد و در طبقه فود کورتش یک شهربازی کوچک و زمین پاتیناژ قرار داشت. بعد از ناهار گشت سریعی تو مرکز زدیم و به دیدن ویترین فروشگاه ها قانع شدیم و به امید دریافت اتاقی راحت در هتل برای استراحت به قدم هامون سرعت بخشیدیم.
عکس شماره 3 - نمایی از شهر و رود نوا
عکس شماره 4 -مرکز خرید مدیا مارکت
عکس شماره 5 - غذای روز اول- همبرگر مک دونالد
( طی روزهای بعد چند نفر از مسافران برای خرید به این مرکز اومده بودند و از قیمت های اجناس و خرید در این مرکز راضی بودند)
در مسیری که به سمت هتل داشتیم لیدر سیم کارت هایی رو به ازای هر اتاق یک سیم کارت به مسافران دادند. که 100 روبل شارژ داشت و هزینه هر دقیقه تماس با ایران 5 روبل محاسبه می گردید.
عکس شماره6- سیم کارت روسیه
قبل سفر به علت مشغله کاری زیاد نتونسته بودم استراحت کافی داشته باشم به همین علت صبح زود به فرودگاه رفتن و پرواز من رو نسبت به بقیه خسته تر کرده بود. بنابراین توصیه می کنم که قبل این سفر حتما خواب و استراحت کافی داشته باشید.
حدود ساعت سه بعد از ظهر به لابی هتل Sokos Vasilyevsky وارد شدیم . هتلی چهار ستاره که نسبت به هتل درج شده در وچر تغییر کرده بود. و لیدر هم در این خصوص پاسخ واضحی به ما ارائه نداد. هتل ها در روسیه دو تخته هستند و برای اضافه شدن نفر سوم یک تخت سفری به اتاق اضافه می شود. مشکلی که برای مسافران پیش اومد این بود که فرضا ما که چهار نفر بودیم و دو تا اتاق دو تخته بهمون دادن اتاق هامون در یک طبقه واقع نشده بودند و علیرغم در خواست های مکررمون از لیدر ، ایشون نتونستن این موضوع رو با ریسپشن هتل حل کنند و به ناچار برای استراحت به اتاق های تعیین شدمون رفتیم .
هتل Sokos Vasilyevsky در جزیره واسیلفسکی واقع شده است و اولین هتل گالری در سن پترزبورگ می باشد. فاصله این هتل با موزه هرمیتاژ و خیابان نفسکی 5 دقیقه با اتوبوس می باشد.
عکس شماره 7 -موقعیت مکانی هتل Sokos Vasilyevsky بر روی نقشه نسبت به کلیسای اسحاق
اتاق این هتل دارای دمپایی، سشوار ،اتو و میز اتو ، کتری برقی و سرویس چای و نسکافه و آب معدنی به ازای هر نفر یک عدد در روز بصورت رایگان بود. اما مسواک و خمیر دندان نداشت. که ما از تهران برای خودمون برده بودیم. داخل یخچال هم غیر از آب معدنی چیز دیگری نبود.
عکس شماره8 - خیابان هتل واسیلیوسکی
عکس شماره9 -اتاق هتل واسیلیوسکی
عکس شماره 10 -اتاق هتل واسیلیوسکی
عکس شماره 11 - اتاق هتل واسیلیوسکی
به علت مشغله کاریم قبل از سفر و خستگی زیادم، علیرغم میل باطنی م و اشتیاقم برای گشت زنی اطراف هتل ترجیح دادم چند ساعتی رو بخوابم تا برای روزهای بعد سرحال باشم. ولی دو نفر همسفر دیگه م برای قدم زدن به خیابان های اطراف رفته بودند و از سوپرمارکت نزدیک هتل هم خرید کوچکی انجام داده بودند.
پس از استراحتی که داشتیم نیمه شب برای دیدن باز شدن یکی از 21 پل متحرک بر روی رودخانه نوا به نام blagoveshchensky که در فاصله 10 دقیقه ای ازهتلمون قرار داشت راهی شدیم. پل ها از ساعت 1 الی 5 بامداد و جهت تردد کشتی ها باز می شوند. بنابراین اگر قصد رفتن به سوی دیگر رودخانه را دارید باید قبل از باز شدن پل ها به این سمت بر گردید وگرنه مجبورید این چند ساعت را منتظر بمانید. البته روزهای بعد از ماریا شنیدم که حدود ساعت 2/30-3 به مدت 15 دقیقه دوباره بسته می شوند که اگر موارد اظطراری برای تردد هست انجام شود.
عکس شماره 12-رود نوا و باز شدن پل
علیرغم فاصله بسیار کم این پل با هتلمون لیدر ما رو تا پای پل هدایت نکردن و از فاصله دورتری باز شدن پل ها رو تماشا کردیم و چون شب اول رسیدنمون به این شهر بود به علت ناآگاهی و عدم آشنایی کامل با محیط ترجیح دادیم با گروه باقی بمونیم. و به علت اینکه چند نفر از مسافرها به خاطر نداشتن لباس گرم کافی خواستار برگشت به هتل شدن ما هم به پیروی از گروه برگشتیم . ولی دو شب بعد خودمون دوباره برای باز شدن پل ها تا نزدیکی پل تونستیم بریم و اینبار باز شدن جالب پل ها رو از نزدیک تر مشاهده کردیم.
با اینکه هنوز فکر می کردیم شاید هتلی که از قبل انتخاب شده بود بهتر بوده در رختخواب گرم و نرم هتل به خواب رفتم ولی از آنجاییکه هوا ساعت 4 صبح طوری روشن شد که انگار 10 صبح تهرانه بیدار شدم و دیگه خوابم نبرد. و از سرعت بسیار بالای اینترنت در هتل برای وبگردی استفاده کردم.
روز دوم سفر:
ساعت حدود 8 صبح برای صرف صبحانه هیجان انگیزو متنوع هتل شامل انواع ژامبون، پنیر، املت های سفارشی، میوه و کمپوت و نان های مختلف بود به طبقه پایین هتل رفتیم. به عقیده من صبحانه هتل جزو لذت ها و جذابیت های سفر به حساب میاد.
عکس شماره 13- صبحانه هتل
بعد از صبحانه مطابق با برنامه اعلامی ساعت 10 صبح در لابی هتل دور هم جمع آمدیم و برای بازدید از اولین روز گشت شهری حرکت کردیم. شهری پر از رود و مجسمه که باعث شد سر همه مسافران به سمت شیشه ها برگرده تا مبادا لحظه ای از دیدن این زیباییها غافل بشوند. بعد از عبور از روی پل بر روی رود نوا و گذر از چند خیابان به کلیسای جامع قازان یا کازانفسکی یا کازان رسیدیم.
عکس شماره 14 -نمایی از رود نوا
عکس شماره 15 -ساختمان تئاترمارینسکی از سالن های برگزار کننده نمایش باله دریاچه قو
کلیسای کازان که در زمان پاول اول یعنی 1801 پایه گذاری شد تقلیدی از کلیسای جامع پتر مقدس (سنت پتر) در رم بود. این بنا در زمان حمله ناپلئون مبدل به یک مکان مقدس ملی - پانتئون روسی- شد. و هم اکنون کلیسای اصلی جامع سنت پترزبورگ می باشد. این کلیسا چه از نمای بیرونی و چه درونی دارای ابهت خاصی است به ویژه که مردم شهر مشغول به جا آوردن مراسم مذهبی و دعا خوانی بودند و این خود به جاذبه های کلیسا اضافه می کرد. بوسیدن کلیه عکس ها و تصاویر مسیح (آیکون ها) و تابلوها و زانو زدن و شمع روشن کردن توسط افراد مسیحی فضای روحانی و خاصی رو به وجود آورده بود به طوریکه ما هم اونجا ضمن تماشا برای خود و عزیزانمون دعا کردیم.
عکاسی در این کلیسا ممنوع بود ولی مامورانی که آنجا حضور داشتند خیلی سختگیرانه عمل نکردند و اجازه دادند یکی دو تا عکس یواشکی بگیریم.
عکس شماره 16- کلیسای کازان – نمای بیرونی
عکس شماره 17 - کلیسای کازان - نمای بیرونی
بعد از انرژی خوب و مثبتی که در این کلیسا به دست آوردیم خارج شدیم . در بیرون اماکن تاریخی و کلیساها زوجی رو مشاهده می کنید که لباس های سنتی و قدیمی روسی به سبک دوران تزاری به تن دارند و در ازای دریافت مبلغی – 200 روبل- برای هر پوز با توریست ها عکس می گیرند.
ورود به داخل کلیسای کازان رایگان می باشد.و ساعت بازدید از 8/30 صبح الی 7/30 عصر می باشد.
بعد از تهیه چند عکس به همراهی گروه به سوی کلیسای اسحاق بزرگترین کلیسای ارتدوکس روسیه و چهارمین کلیسای بزرگ دنیا به را ه افتادیم.
عکس شماره 18- ساختمان هتل آستوریا واقع در میدان ایساکیف
کلیسای ایساکیف یا اسحاق حاصل معماری مونفران معمار فرانسوی و روز یاد بود این کلیسا مصادف با روز تولد پتر کبیر می باشد. این بنا بر صفحه ای از شمع های چوبی آغشته به روغن به درازای شش متر و نیم قرار دارد. ویژگی خاص این کلیسا تعداد 112 ستون آن است که قبل از ساخت دیوار های کلیسا برپا شده اند. گنبد کلیسا نیز از ورق های مسی که سه بار طلایی شده اند و با مخلوطی از طلا و جیوه پوشانده شده اند تشکیل شده است. نقاشی ها و موزاییک های تزیینی و مجسمه هایی که در فضای داخلی کلیسا به کار رفته اند جذابیت و شگفتی خاصی را به نمایش می گذارد.
این کلیسا در حال حاضر صرفا به صورت موزه است و مورد بازدید قرار می گیرد و به صورت عادی هیچ گونه مراسم مذهبی در آن انجام نمی گیرد، ولی در مواقع خاص مراسم در کلیسا برگزار می شود.
از رسومات روس ها این است که عروس و دامادها به همراه اقوام و آشنایان که معمولا جمعیت زیادی نیستند به اماکن تاریخی و کلیساها می آیند تا به یادگار عکسی بندازند. یکی از این تجمعات رو جلوی کلیسای اسحاق دیدیم.
عکس شماره 19- کلیسای اسحاق – نمای بیرونی
عکس شماره 20- کلیسای اسحاق – نمای بیرونی
رو به روی کلیسای اسحاق مجسمه نیکلای اول به همراه مجسمه های همسر و سه دخترش قرار دارد.
عکس شماره 21- مجسمه نیکلای اول
پس از گذر از این داستان و تهیه بلیط وارد کلیسا شدیم و ضمن گوش دادن به توضیحات لیدر در خصوص کلیسا به عکسبرداری هم مشغول شدیم.
از بلندترین گنبد کلیسا کبوتری به صورت آویزان دیده می شود که بسیار کوچک به نظر می رسد که طبق توضیحات ارائه شده طول بالهای کبوتر به سه متر می رسد.
عکس شماره 22- کلیسای اسحاق – نمای درونی
عکس شماره 23- کلیسای اسحاق – نمای درونی
عکس شماره 24- کلیسای اسحاق – نمای درونی
تهیه عکس و فیلم در این کلیسا به جز یکی از اتاق هایش بلامانع است.
علاوه بر بازدید فضای درونی کلیسای اسحاق، بازدید از بالکن گنبد طلایی کلیسا یا Colonade نیز امکان پذیر است که شامل برنامه تورها نمیشود ولی اگر شما بدون تور به روسیه سفر کنید امکان بالا رفتن از گنبد به علت داشتن برنامه ریزی شخصی و زمان بیشتر ممکن خواهد بود اما صف نسبتا طولانی برای تهیه بلیط آن بیرون کلیسا تشکیل می شود. افراد پس از طی کردن 300 پله و رسیدن به گنبد با صحنه بی نظیری از شهر سنت پترزبورگ در زیر پای خود رو به رو می شوند. اون لحظه منم خیلی دلم خواست که می تونستم برم بالای گنبد و شهر رو از اونجا تماشا کنم.
- هزینه بلیط برای بالکن گنبد طلایی Colonade این کلیسا 150 روبل و زمان بازدید 10/30- 17/30 می باشد.
- هزینه بلیط برای درون کلیسا نیز 250 روبل و زمان بازدید 10/30- 17/30 می باشد.
بعد از دیدن این دو کلیسا به فروشگاهی زنجیره ای به نام ترویکا برای تهیه سوغاتی برده شدیم که قیمت های بالاتری نسبت به سایر جاهایی که دیدیم داشت و قیمت ها به یورو روی اجناس زده شده بود و می تونستیم برای پرداخت اجناس خریداری شده دلار یا یورو هم بپردازم. چند قلم سوغاتی خریدیم و ما بقی پولمون هم به دلار دریافت کردم. ولی مشکلی که پیش اومد این بود که لبه این دلارها خیلی کم جوهری شده بود طوریکه به سختی دیده می شدند ولی متاسفانه در صرافی ها و بانک ها نتونستم تبدیلشون کنم و به ناچار با خودم آوردم تهران. از بعضی از دوستان شنیدم که علیرغم کشورهای دیگر صرافی های روسیه به هیچ عنوان اسکناس هایی که اثر مهر یا حتی ذره ای جوهر یا خدشه ای بر روی اسکناس باشد رو قبول نمی کنند. مورد دیگر اینکه اسکناس را بصورت خرد تبدیل نمی کنند مثلا من در آخرین باری که پولم رو تبدیل کردم برای اینکه مقدار زیادی روبل با خودم بر نگردونم ایران ترجیحم این بود که 50 دلار از 100 دلاری رو تبدیل کنم ولی کارمند صرافی قبول نکرد و همه 100 دلاری رو چنج کرد.
عکس شماره 25 - ترویکا
دیگه ساعت یک شده بود و به هتل ودنسکی برای صرف ناهار بصورت بوفه رفتیم. غذا شامل مرغ و ماهی و نوعی کوفته شبیه کوفته تبریزی و انواع سالاد و ترشی ها و دسر های مختلف بود. در بین دسر ها شله زرد هم سرو می شد.
عکس شماره 26- هتل ودنسکی
در کل ترشی هایی که در وعده های ناهار در هتل ها برامون سرو شد نوعی ترشی روسی بودند که طعم فلفل و سیر آن ها زیاد بودند. غذاهای هتل ها در واقع غذای بین الملل هستند اما در غذاهای روسی از فلفل و سیر زیاد استفاده می شود.
عکس شماره 27 -غذای هتل ودنسکی
پس از ناهار به سوی جزیره زایچی یا خرگوش ها حرکت کردیم. از اتبوس که پیاده شدیم بعد از گذر از پل روی رودخانه و مسافتی پیاده روی از محوطه کلیسای پتروپاول ، مجسمه پطر کبیر و زندان باسیل دیدن کردیم.
دژ یا قلعه پتروپاول جهت حفاظت از شهر به صورت شش ضلعی ساخته شد و در جریان جنگ شمال بین روسیه و سوئد نقش مهمی را ایفا نمود. و در قلب این دژ کلیسای پتروپاول قرار دارد.
کلیسای پتروپاول موزه افتخارات جنگی بود که در آنجا پرچم های پیروزی به اهتزاز در می آورند و به طور همزمان خوابگاه ابدی خاندان رومانف روسیه از جمله پتر اول و نیکلای دوم و کاترین کبیر است.فرشته ای در راس مناره کلیسای پتروپاول قرار دارد که محافظ و مدافع شهر تلقی می شود.
عکس شماره 28- پتر و پاول
عکس شماره 29- پتر و پاول- فضای درونی
عکس شماره 30 - پتر و پاول- فضای درونی
- هزینه ورود به کلیسای پترو پاول 450 روبل و ساعات بازدید از 10 صبح الی 6 بعد از ظهر می باشد.
در محوطه پتروپاول مجسمه پطر کبیر بر اساس واقعیت پطر ساخته شده است که فردی با سری کوچک نسبت به بدن و دست ها و انگشتان بسیار کشیده می باشد.
یکی دیگر از عادات و رسوم روس ها دست کشیدن بر مجسمه ها مثل سر زانو ها و انگشتان به طوریکه این قسمت از مجسمه ها رنگ کمتری دارند. روس ها بر این عقیده اند که این عمل خوش شانسی برای آنها به همراه میاورد.
عکس شماره31- مجسمه پطر کبیر
محل بازدید بعدی زندان باسیل است. افراد و چهره های مهم و مشهور روس مانند داستایوفسکی، آنتوان چخوف و ... در زندان باسیل زندانی شده بودند.زندانی که وحشتناکتر از آن در روسیه وجود نداشته است.این زندان دارای اتاق های متعدد و همینطور اتاق انفرادی بود ، اتاقی بدون هیچ روزنه و پنجره و فرو رفته در تاریکی مطلق.
عکس شماره32- فضای داخلی زندان باستیون
- ورودیه زندان باستیون 150 روبل می باشد.
عکس شماره33 - جزیره خرگوش ها یا زاییچی
بعد از بازگشت از جزیره زایچی به هتل و استراحتی کوتاه ، طبق آدرسی که لیدر بهمون داد تصمیم به رفتن به مر کز خرید گالریا واقع در خیابان نفسکی معرفترین خیابان شهر را گرفتیم. به ایستگاه متروی Vasileostrvskaya که پیاده حدود 10 دقیقه از هتل فاصله داشت رفتیم و در ایستگاه دوم یعنی Mayakovskaya پیاده شده و به سطح خیابان آمدیم و در فاصله چند قدمی مترو مرکز خرید چندین طبقه و بزرگی به چشم می خوره شامل انواع فروشگاه های برند و یک طبقه فودکورت می باشد.
- هزینه بلیط مترو در سنت پترزبورگ برای هر نفر 35 روبل می باشد. که بلیط ها در واقع ژتون هستند و به شکل سکه می باشند.
عکس شماره34- مترو در سن پترزبورگ
عکس شماره35- مترو در سن پترزبورگ
عکس شماره36- فضای بیرون مرکز خرید گالریا
پس از گشت زدن در فروشگاه های گران قیمت و تعجب فراوان از قیمت ها – به طور مثال یک تی شرت معمولی با قیمت 300 هزار تومن- تونستم از یکی از فروشگاه هایی که حراج گذاشته بود یک کاپشن با قیمت مناسب – 2000 روبل- بخرم. دیگه خسته از گشتن مغازه ها رفتیم دنبال بستنی که یه کم حالمون عوض بشه ولی تو اون طبقه بستنی پیدا نکردیم بعد از جستجویی طولانی به طبقه بالا که فود کورت مجتمع بود راهنمایی شدیم که انواع غذا فروشی ها و فست فود ها غذا سرو می کردند. مک دونالد صف طولانی ای داشت والبته بستنی هم داشت. منکه دوست داشتم غذای متفاوتی بخورم از خانمی که پیتزاهای برشی می فروخت بر اساس ظاهر یک برش پیتزا با قیمت مناسب 110 روبل سفارش دادم که خوشمزه بود ولی به علت گرسنگی مفرط یادم رفت ازش عکس تهیه کنم که شما بتونین قیمت غذا رو مقایسه کنید.
قیمت بستنی نسبت به ایران خیلی گرونتره به طوریکه یک اسکوپ بستنی حدود 300 روبل هزینه داشت.
عکس شماره37- فضای درون مرکز خرید گالریا
بعد از خوردن شام چونکه هر چهار نفرمون خسته بودیم ترجیح دادیم به جای برگشت با مترو از تاکسی استفاده کنیم. تاکسی ها جلو مرکز خرید صف کشیده بودند و به سبک تاکسی های تهران دنبال پیدا کردن مسافر بودند. وقتی از دور فهمیدند که ما قصد تاکسی گرفتن داریم یکی از راننده ها اومد سمتمون . ما هم چون از لیدر محلی راجع به قیمت و نحوه تاکسی گرفتن پرسیده بودیم سر قیمت باهاش چونه زدیم .در آخر سر 600 روبل به توافق رسیدیم و سوار شدیم.
اونجا موقع تاکسی گرفتن باید اول چونه بزنید و قیمت رو تموم کنید وگرنه راننده ها از تاکسی متر استفاده می کنند و با چرخیدن در خیابان ها و دور کردن مسیر و موندن در ترافیک باعث افزایش کرایه تاکسی می شوند . پس باید حواستون به تاکسی گرفتن باشه. در مسیر برگشت که حدود 15 دقیقه طول کشید از دیدن مناظر زیبای خیابان نفسکی لذت بردیم. خیابانی شلوغ با انبوهی از ساختمان های نورپردازی شده که در شبهای سنت پترزبورگ به زیبایی می درخشد.
بعد از بازگشت به هتل و استراحت شبانه برای روز سوم سفر آماده شدیم.
روز سوم سفر:
بعد از صرف صبحانه هتل ساعت 10/40 با 30 دقیقه تاخیر نسبت به برنامه اعلامی به سوی کلیسای خون ریخته شده و موزه هرمیتاژ حرکت کردیم.
کلیسای ناجی بر خون شباهت زیادی با شاهکار قرن شانزدهم مسکو یعنی کلیسای واسیلی بلاژنی دارد. که با گنبدهای پیازی شکل رنگارنگ در ساحل کانال کاترین قرار گرفته است.و نام رسمی آن کلیسای رستاخیز مسیح می باشد.
این کلیسا طی سالهای 1883 تا 1907 در جایی ساخته شد که خون الکساندر دوم امپراتور روسیه در آنجا ریخته شد.
عکس شماره38- کلیسای ناجی بر خون
- ورودیه این کلیسا 250 روبل است.
در مسیر رسیدن به موزه هرمیتاژ از آنجائیکه روز یکشنبه و تعطیلی بود گروهی دوچرخه سوار با اهداف خیریه در سطح شهر با دوچرخه هاشون رکاب می زدند و به همین علت ما حدود 15 دقیقه پشت یکی از تقاطع های مسیر توقف کردیم تا این گروه به طور کامل از روی پل عبور کنند. نظم و حمایت نیروهای پلیس و اورژانس از دوچرخه سواران و صورت های شاد و خندانشان و بعضی هاشون که برای اتوبوس توریستی ما دست تکان می دادند جزو دیدنی های شهر به حساب آمد.
عکس شماره39- نمای شهر و مسابقه دوچرخه سواری
بعد از طی مسیر به موزه هرمیتاژ رسیدیم. هرمیتاژ دولتی یکی از بزرگترین موزه های جهان است شامل مجموعه ای از پنج ساختمان بزرگ می باشد که در دوران های مختلف ساخته شده است. کلکسیون هرمیتاژ که از جمله اولین موزه های هنری جهان است متنوع و بسیار بزرگ می باشد و شامل بالغ بر 15 هزار تابلو، 12 هزار مجسمه، 600 هزار اثر گرافیک و به همین اندازه آثار هنری باستان شناسی و غیره است.
در کلیه اماکن روسیه که مورد بازدید قرار می گیرند ، بعضی فروشگاه ها و حتی بعضی هتل ها شما از گیت های سنسوردار بازرسی عبور خواهید کرد. در این موزه هم از بازرسی عبور کردیم وچون با کیف های بزرگ امکان ورود نبود جایی برای تحویل آن ها وجود داشت. حدود 4 ساعت برای بازدید ما در نظر گرفته شده بود به همین دلیل با سرعت هر چه تمامتر سالن ها و راهروهای موزه را طی می کردیم. و در قسمتی از موزه حدود 10 نفر از مسافران از گروه دور افتادیم و گم شدیم و با تماس با لیدر و فرستادن ماریا دنبالمون راه خود را پیدا کرده و به گروه پیوستیم.
از اتاق ها و تالارهایی مانند راهروی رافائل ، تالار اسلحه، سالن روشن، سالن پاویلیون ،اتاق پطر کبیر، سالن 1812و تابلوی الکساندر اول بازدید کردیم.
عکس شماره 40- سالن سنت جورج موزه هرمیتاژ
عکس شماره 41- سالن 1812موزه هرمیتاژ
عکس شماره 42- موزه هرمیتاژ
عکس شماره 43- موزه هرمیتاژ
عکس شماره 44- موزه هرمیتاژ
عکس شماره 45- موزه هرمیتاژ
عکس شماره 46- سالن پازیریک ،موزه هرمیتاژ
عکس شماره 47-موزه هرمیتاژ
می توان هفته ها در هرمیتاژ وقت گذراند و از یک سالن به سالن دیگر رفت و از دیدن شاهکارهای همه اعصار و اقوام لذت برد.
بعد از بازدید از این مکان شگفت انگیز برای صرف ناهار به هتلی به نام نووتل واقع در خیابان نفسکی رفتیم. غذای هتل مجموعه ای از انواع سبزیجات و سالادها و ترشی ها و ماهی و مرغ سرخ شده بود که برای من بسیار خوب و خوشمزه بود ولی تعداد زیادی از مسافران ناراضی از هتل خارج شدند. بعد از ناهارمن و دوستم برای تبدیل ارز به آدرسی که لیدر بهمون داد رفتیم وبا کمی جستجو کنار خیابان نفسکی یک صرافی پیدا کردیم . قبل عبور از خیابان عده ای موتور سوار با موتورهای بسیار بزرگ و با سرعت زیاد از این خیابان می گذشتند که سر و صدای زیادی را به راه انداختند و دیدن این همه موتور سوار که باهم مسابقه گذاشته بودند برای ما خالی از لطف نبود.
بعد از تبدیل پولمون به گروه ملحق شدیم و به هتل بازگشتیم.
بعد از استراحت چند ساعته ساعت 7/15 شب به سمت سالن کارنیوال هال برای تماشای باله دریاچه قو شاهکار ایلیچ چایکوفسکی، آهنگساز روسی که ساعت 8 شروع می شد حرکت کردیم. این تور اختیاری هست و در پکیج تورها ارائه نمیشود و نمایش 2 ساعت طول می کشه. برای این تور نفری 80 دلار پرداخت کردیم.
- البته اگر کسی خودش بخواهد برای تماشای باله اقدام کند سالن های مختلفی در شهر این نمایش را اجرا میکنند که قیمتی بین حدود 1500 تا 5000 روبل بنا به نوع سالن و محل صندلی دارد. سالن باله کارنیوال هال در خیابان نفسکی کنار رود فونتانکی واقع شده است. و خرید بلیط نمایش باله در آن از طریق سایت rus-ballet.com امکان پذیر می باشد.
عکس شماره 48- موقعیت مکانی سالن باله
بعد از اتمام نمایش لیدر برای برگرداندن مسافران به هتل جلوی در سالن منتظر بود . من و چند نفر دیگه تصمیم گرفتیم بریم خیابان نفسکی برای گردش و قدم زدن و دیرتر از بقیه به هتل برگشتیم.
روز چهارم سفر :
برنامه این روز که در واقع آخرین روز اقامت در سنت پترزبورگ هم هست فشرده تر و سنگین تر از روزهای پیش است. ابتدا بازدید از کاخ کاترین و بعد از ناهار بازدید از باغ پترهوف.
صبح ساعت 9/30 به سوی دهکده تزاری که خارج از شهر است حرکت کردیم . مسیری تقریبا یک ساعته که از مناطق بسیار سرسبز و با درختانی بلند طی شد و دهکده هوایی به مراتب خنکتر از داخل شهر داشت که با نم نم بارون جذابتر هم شده بود.
نزدیک کاخ کاترین از اتوبوس پیاده شدیم. کمی آنطرفتر گروهی نوازنده هنگام عبور تورها سرود ملی کشور متعلق به آن تور رو می نواحتند و افراد برایشان پول می گذاشتند . برای گروه ما نیز علیرغم تغییرات صورت گرفته در ایران همچنان سرود ملی شاهنشاهی ایران نواخته شد . قبل از اینکه رسیدن به درب اصلی کاخ مجسمه پوشکین رو مشاهد می کنید. زمانی را برای عکاسی و قدم زنی صرف کردیم تا ماریا بلیط های ورود به باغ رو برامون تهیه کند.
عکس شماره 49- گروه نوازنده – دهکده تزاری
در ابتدای مسیری که به سمت باغ کاترین منتهی می شود آقای به زیبایی با فلوت آهنگی رو می نواخت. و مردم دورش حلقه زده بودند و برایش مبلغی رو می ذاشتند.در باغ به این وسعت و زیبایی راه رفتیم و 40 دقیقه زمان آزاد برای دیدن باغ بهمون داده شد. از ساختمان ها و فضاهای مختلف باغ دیدن کردیم. پشت یکی از ساختمان ها نیز دریاچه قشنگی قرارداشت که با موجود بارونی که از سر گرفته شده بود منظره دلنشینی رو فراهم کرده بود. زمانمون رو با اتمام بود و با عجله و دوان دوان خودمون رو به محل قراری که ورود به ساختمان اصلی کاخ با گروه داشتیم رسوندیم. و انصافاً هم زمان کوتاهی برای دیدن باغ بود. بهتر است که اگر شخصی بدون تور به اسن سفر می ره برای دیدن این کاخ یه روز مجزا رو برنامه ریزی بکند. طبق رسوم روس ها، عروس و دامادی هم برای انجام مراسم ازدواجشان به این کاخ آمده بودند.
عکس شماره 50- نوازنده فلوت ، باغ کاخ کاترین
عکس شماره 51- کاخ کاترین
عکس شماره 52- دریاچه پشت کاخ کاترین
با ارائه بلیط ها یک به یک وارد فضای اصلی کاخ شدیم. جالب اینجا بود که طبق گفته های لیدرمون حتی ممکن است که تهیه بلیط کاخ کاترین از طریق بازار سیاه صورت بگیرد.
بعد از عبور از حیاط کاخ به داخل ساختمان هدایت شدیم. طبق معمول گیت های بازرسی را رد کردیم و وسایل و کت ها و چترهامون رو به محل نگهداری اموال تحویل دادیم.استفاده از منوپاد در صورت کوتاه بودن بلامانع است در غیر اینصورت بهتون تذکر می دهند. زمان نسبتا طولانی را در صفی ایستادیم و به دلیل نا مناسب بودن تهویه هوا در اون قسمت مسافران اظهار خستگی کردند سپس وارد اتاقی شدیم و از کاور هایی برای پوشیدن روی کفشهامون استفاده کردیم. به علت تجمع گروه های مختلف می بایست که در تالار ها و اتاق ها منتظر می موندیم تا نوبت به عبور گروه از اون محل بشود. در کل زمان زیادی رو در انتظار و صف ها صرف می کردیم.
عکس شماره 53- ساختمانی در باغ کاترین
عکس شماره 54- فضای درون کاخ کاترین
عکس شماره -55 فضای درون کاخ کاترین، تالار روشن یا The ballroom
عکس شماره 56- فضای درون کاخ کاترین، راه پله اصلی
عکس شماره 57- فضای درون کاخ کاترین، اتاق پذیرایی
از اتاق های طلا، پذیرایی و اتاق کهربا و ... بازدید کردیم.
عکاسی و فیلمبرداری در اتاق کهربا ممنوع است.
وقتی گذر از اتاق ها و تالارها به پایان رسید به سوی راهروی خروجی هدایت شدیم . در این قسمت تابلوهایی نصب شده اند که هر یک مربوط به بازدید اشخاص معروف ،هنرمندان و سیاستمداران مختلف از این کاخ می باشد. همچنین مراحل ساخت کهربا در قالب تصویر به نمایش گذاشته است.
عکس شماره 58- تصویر کاخ کاترین قبل از بازسازی
- هزینه ورودی برای کاخ و پارک کاترین 720 روبل می باشد. البته اگر بدون تور برای بازدید از این کاخ می روید باید در مورد روز و ساعت کاری کاخ تحقیق کنید.
پس از خروج از کاخ با این منطقه رویایی خداحافظی کردیم و برای صرف ناهار به سمت هتل پترهوف حرکت کردیم. این هتل مقابل کلیسای پتروپاول قرار دارد که در حال مرمت و بازسازی بود.
عکس شماره 59- کلیسای پتروپاول
ناهار بصورت بوفه و شامل ماهی و مرغ و یکی دو رقم غذای روسی و اوناع سالاد و ترشی و دسر می شد.هتل در منطقه ای آرام و پر دارو درخت قرار دارد و به نظرم رسید اگر کسی در این هتل اقامت کند شاید اصلا دلش نخواد از اینجا بره.
بعد از ناهار به علت نزدیکی هتل به باغ پترهوف پیاده به سمت باغ رفتیم . هوای بارونی صبح تبدیل به آفتابی گرم شد که همه رو مجبور کرد کت و کاپشن هاشون رو به دست بگیرند. باغ در فضایی پهناور با فواره هایی که تعداد و انواعشان زیاد است و از طلا ساخته شده اند شکوه و زیبایی خاصی را نمایش می گذارد.
عکس شماره 60- آبشار بزرگ ، باغ پترهوف
عکس شماره 61- باغ پترهوف
عکس شماره 62- باغ پترهوف
در سال 1941 میلادی، مجسمه سامسون توسط نیروهای آلمان دزدیده شد. سامسون کنونی در سال 1947 میلادی بر اساس عکس ها و اندازه های باقی مانده ساخته شد. فواره سامسون سمبل پیروزی روسیه در جنگ با سوئدی ها است.
عکس شماره 63- مجسمه سامسون
پس از عبور از قسمت های مختلف باغ مانند آبشار بزرگ، کوه شطرنجی ، مجسمه پتر کبیر و .... به خلیج فنلاند با منظره ای بینهایت زیبا رسیدیم که دل کندن ازش کار بسیار سختی بود و در همان حوالی سنجاب های در لا به لای درختان جست و خیز می کردند که اگر آجیل و بادام داشته باشید و کف دستتون رو به سمتشون دراز کنید میان و آجیل رو از دستتون بر میدراند و میروند.
عکس شماره 64- خلیج فنلاند
عکس شماره 65- خلیج فنلاند
به محل قایق هایی رسیدیم که قرار بود با اونها به سمت شهر بازگردیم. بعد از انتظاری 40 دقیقه ای قایق راه افتاد و حدود سه ربع بعد ضمن حرکت در طول رود نوا و تماشای شهر از منظراین رود به یکی از اسکله های شهر رسیدیم و با اتوبوس به هتل برگشتیم.
عکس شماره 66-کانال دریا، باغ پترهوف
- هزینه برای بازدید از باغ پایین پترهوف 500 روبل می باشد.و اگر مایل به بازدید از کاخ نیز باشید هزینه آن 600 روبل خواهد بود.
برنامه تور ما در این شهر رویایی به پایان رسید . شب رو از زمان باقی مانده برای گشت زنی در خیابان های اطراف و قدم زدن کنار رود نوا سپری کردیم و بار دیگر به پل متحرک نزدیک هتل رفتیم .