اپ ماریس (سفری به مارماریس با اپلیکیشن)
[خبردار بایست !]
پله ها رو سریع میرفتیم بالا انگار پشت این دژ و پایینش خبری بود اخری ها رو قشنگ یادمه دو تا دوتا پله ها رو میزدیم و میرفتیم بالا.....عجب منظره ای، انگار میترسیدیم تموم شه ....عکس میگرفتم از خودمون چه منظره زیبایی داشت از 360 درجه اطرافم برای ثبت دوربرم استفاده میکردم دستمو گذاشته بودم روی دکمه شات گوشیم و روی عکس پشت سرهم سریع عکس میگرفتم ...صدای شات گوشی هنوز بعد از 5 ماه تو گوشم هست.
خانمم صدا زد اینجا رو ببین، خیابانی که به قلعه ختم میشد برای خودش منظره ای بود . از یک طرف دریا ،خیابان اتاتورک ،قایق های پهلو گرفته،ساحل،دریا ،و جزیره ها و حتـــی پشت بوم شیروانی نارنجی خونه ها]عکس[ واقعا تجسم همه این ها کنار هم سخت بود اینکه چطور میشه به این زیبایی کنار قرار بگیرند ،یک جورایی مخلوق بد قلق با خالق نقاشش کنار اومده بود برای ثبت یک منظره بی نظیر ....ارتفاع راهرو های پشت بام قلعه تاریخی شهر زیاد هم بلند نبود اما واقعا میشد همه جا رو قشنگ دید زد......
دوست داشتم این نسیم ملایم و هوای مطبوع مدیترانه ای رو تو فیلمم ذخیره کنم تا هر موقع نگاش میکنم از همه چیزای سیاه زندگی فاصله بگیرم اما....
تو فکر بودم و اهورا بغلم بود که خانمم صدام زد بیا این پایین یک موزه هست ... رفتیم پایین حدودا 30 پله و یک پاگرد بیشتر نداشت همه متریال قلعه با سنگ بود حتی پله ها ....از بخت ما موزه برای تعمیرات بسته بود و فقط میشد از وسایل قدیمی چیده شده در محوطه قلعه دیدن کنی و دست پا شکسته توضیحات متن رو بخونی و ترجمه کنی ....
" قلعه مرمریس در استان مولگا ترکیه واقع شده است ،سلطان سلیمان دستور بازسازی رو داده و حدودا قدمت 5000 ساله بهش دادند که اولین دیواره های شهر مارماریش 3000 سال پیش از میلاد مسیح بنا شده و سلطان سلیمان به عنوان یک پایگاه نظامی استفاده میکرده و این قلعه در نهایت در سال 1983 ثبت و در سال 1991 به عنوان یک موزه بازسازی شده است "
کم کم وقت رفتن از این پایگاه نظامی خوشتیب بود کالسکه اهورا رو از نگهبان گرفتم و باقی پول بلیط موزه که 2 لیر بود بهم برگردوند و 16 لیر برای دو نفر پیش خودش نگه داشت .از درب کوچک قلعه اومدیم بیرون و 2 نفری کالسکه رو از روی پله های منتهی به قلعه اوردیم پایین البته تو جاهای صافش هم کالسکه به خوبی راه نمیرفت کوچه ها سنگ فرش بود30 متری قلعه چند تا کافی شاپ بود نمای خیلی خوبی داشت ،خلوت دنج، زیبا و کوچیک گرم برای پیاده روی حرف نداشت دوست داشتی این مسیر و چندین بار بری و برگردی ....خسته شده بودیم دنبال جایی بودم که بشینم و نفسی بگیریم ، ولی خودمونیم یک نفس این خاک غریب قشنگ منو یاد صبح نیشابور خودمون مینداخت مخصوصا فصل سبزی ریحانش...
از چند هفته قبل که تو فکر سفر بودم با خودم عهد کرده بودم دقیق برنامه ریزی کنم تا چیزی رو از قلم نندازم و همینطور از تمام زمانم استفاده کنم.
همش با خودم کلنجار میرفتم کجا برم ؟ کجا که حال بی حالم رو خوب کنه ؟ تو فکر اینجور چیزا بودم که یک شب بالاخره پیداش کردم ! ، من تجربه ای نداشتم پس باید از یک نفر یا چیزی کمک میگرفتم ! اپلیکیشن ها انتخاب خوبی بودن !
[از گوشی هامون کار بکشیم !]
گوشیم دستم بود از اونجایی که قبلا از لست سکند استفاده کرده بودم میدونستم منبع خوبیه برای کسب تجربه سفر ...!
پس لست سکند و نصب کردم!!!
لست سکند به خوبی می تونست به منی که میخواستم سفرنامه ای که از دل تجربیات سایر توریست ها بیرون بیاد رو بخونم کمک کنه .لست سکند در کل اپلیکیشن خیلی خوبیه اما من تو تاریخ 15 فروردین ماه که لست سکند رو نصب کرده بودم وداخل سفرنامه ها میگشتم نبود دسته بندی و فیلتر مناسب برای سفرنامه ها کمی وقت گیر بود ؛ بیشتر بر روی نظرات کاربران فوکوس کرده بودم که ارتباط خوبی بین دوستانی که سفرنامه ای رو نوشته بودن و بقیه بود که ذهنشون پر از سوال بی جواب بود.
از ترکیه و شهر توریستی آنتالیا شروع کردم؛استانبول هم میتونست انتخاب خوبی باشه ، اما تجربه سفر به این شهر نشون داده بود که محیط شهری شلوغش با وجود بچه کوچک کمی آزاردهنده است. از مزایای آنتالیا امکانات و تفریحات داخل هتل است و اصطلاحی به نام resort که احتمالا زیاد شنیدید، اما من ،خانمم و اهورا نمی خواستیم تمام روز داخل هتل باشیم.
مطالب رو با دقت میخوندم و نظرات رو دنبال میکردم تا به سفرنامه های بدروم و مارماریس رسیدم. توصیف یکی از دوستان از بدروم "شهری لوکس،ساحلی و زیبا، شب های عالی منظره ای بکر و هتل هایی نزدیک به مرکز شهر. "
سراغ مپ گوگل رفتم و نقشه ی هوایی بدروم رو دیدم موقیعتش در جنوب غربی ترکیه و البته شهر ساحلی بود ؛ اطلاعات مختصری از بدروم از جمله درجه هوا،ویکی پدیا بدروم،فاصله تقریبی از موقعیت من تا بدروم چیزی در حدود 2790 کیلومتر و صد البته خطا داشت !از موقعیت شهر(وسعت ، نزدیکی به دریا و...) اسکرین شات گرفتم تا در فرصت مناسب دوباره یک مروری بزنم...
به نظر من برنامه ریزیِ سفر خارج از کشور خیلی مهمه و باید برای هر اتقاقی اماده باشی چه خوب یا بد ، هر ساعت و هر ثانیه ی سفر برای شما هزینه داره چه از نظر ریالی و چه زمانی شاید دوباره فرصت برگشت به اون موقعیت و زمان رو نداشته باشید .
[بازار تو مشتم بود!]
گفتم زمان اره ، زمان از دستم در رفته بود ، نشسته بودیم و بی دلیل به فواره آب که در خیابان پشتی قلعه نگاه میکردیم ، دقیقا میدونستم برای چی دارم نفس میگیرم ، لبخند شیطنت امیزی خانمم زد و گفت پاشو خیلی کار داریم و رفت سمت فروشگاه ها و .... من اهورا با نگاهمون دنبالش میکردیم و با خودم گفتم یک قدم هم قنیمته و باید برم رو حالت ذخیره انرژی .....
چون قبلا استانبول رفته بودم و با مجموعه فروشگاه های زنجیره ای البسه ترکیه اشنا بودم تو وقت های بیکاریم نقشه مارماریس از مپ گوگل رو گرفته بودم و فروشگاه های کتون،ال سی وایکی کی کی،دی فاکتو،ادیداس ،نایک ،میگروس،بلو پورت وماوی رو نقشه برای خودم پیدا کرده بودم و من هم روی نقشه مارماریس نشون کرده بودم ...
مشاهده لیست قیمت تورهای مارماریس
اما خانمم علاقه زیادی داره تا از دست فروش ها و مغازه های کوچیک خرید کنه و در کل تو ترکیه چیزی که من دیده بودم کیفیت لباس و سایر چیزا کیفیت قابل قبولی داشت و از البسه وطنی بالاتر بود ....من به خانمم گفته بودم زیاد وقتمون رو خرده فروشا میگرن و تو فروشگاه های زنجیره ای هم می تونیم از تکست فری استفاده کنیم و هم زمان برای پیدا کردن یک لباس کمتر میشه،خانمم بهم گفت راستی کپی از پاسپورتت گرفتی؟؟؟ اینجا برای برگه تکست فری مشکل نخوریم ! من گفتم بله کپی از پاسپورت گرفتم (کپی از پاسپورت همیشه به همراهتون داشته باشید)
ساعت های حدودا 1:30 شده بود و بعد از خرید اندک به قول خانمم، میخواستیم برگردیم به هتل و برای نهار و خستگی بگیریم و برای تئاتر شب هتل آماده بشیم .یاداشت های گوشیم رو باز کردم و دنبال برنامه غذایی هتل بلو بی بودم اها پیداش کردم و برنامه هامون رو با این ساعت تنظیم کردیم :
7-9 صبح صبحانه اصلی
9-10:30 صبحانه دیررس
12-14:30 ناهار
12-16 اسنک بار
16-18 عصرانه در اسنک بار
18:30 تا 20 شام
22:30 تا نیمه شب هم سوپ
[کشف بلو بی پلاتینیوم]
قدم زنان رفتیم سمت میدان اتاتورک، تمام دلموش ها به این میدون توقف دارن، تا جایی که اطلاعات داشتم رنگ سبز فیروزه ه ای و نارنجی میره سمت هتل بلو بی پلاتینیوم ...
مارماریس شهر بسیار کوچیکی هست، شما از هرگوشه شهر فقط 10 الی 15 دقیقه با دلموش به مرکز شهر میرسید که خودش یک حسن به حساب میاد. تا یادمه نرفته این یادداشت مربوط به فاصله فرودگاه ها تا مارماریس رو براتون بگذارم....
فرودگاه های نزدیک مارماریس که به ترتیب فاصله نزولی تا مارماریس
از طریق ازمیر ( فرودگاه عدنان مندرس ) فاصله تقریبی 4 ساعت -350 کیلومتر
از طریق فرودگاه دنیزلی با فاصله 3.5 ساعت-280 کیلومتر
فرودگاه میلانوس با فاصله 1 ساعته و 100 کیلومتر(پرواز ایرانی اینجا نمیره
نمونه از این نقشه تهیه شده توسط دورهام
شما می تونید مکان های دیدنی رو هم با دلموش ها برید .دلموش ها رنگ بندی دارن و مسیر رفت همه ی اونا به مرکز شهر و میدان اتاتورک هست و فقط مسیر برگشتشون با هم فرق داره . دستم تو جیبم کردم و خرده هام رو سر جمع کردم ،نفری 2.5 لیر میشد خوب دو تا که از موزه گرفتم و 3 لیر بهش اضافه کردم و مجموعا 5 لیر به راننده دادم.
دلموش ها مینی بوس های جمع جوری بودند و تقریبا با همون فضای کوچک داخلی فکر همه چیز رو کرده بودند از فضا برای معلولین و کالسکه تا افراد مسن و تک صندلی و فضای وسط دلموش که چند نفر می تونستن راحت بایستن ....اما انقدر تو سطح شهر دلموش زیاد هست که هیچ موقع سر پا نمی مونید و منتظر ...
تو مسیر هتل به این فکر افتادم با همین 2.5 لیر میشه با دلموش ماماریس رو گشت بهترین مسیرش کنار ساحل هست. شهر بی نظیر زیبا و کرایه اش از هر جایی سوار شوید همون 2.5 لیر برای هر نفر است. یادمه بیشتر کاربران همه یک نظر واحد داشتن "دومین شهر زیبایی ترکیه هست "
بیشتر مسافرای دلموش فرنگی بودن (بریتانیا ،المان و روس ) امنیت به خاطر همین توریست ها که از غرب بودن تو وضعیت خیلی خوبی بود و از گزند داعش دور مونده بود.در مسیرمخصوصا انگلیسی ها با اهورا شوخی میکردن و اصلا نمیفهیدم کی میرسیم .راننده به لهجه ترکی انگلیسی گفت: "بلو بی" و دلموش رو نگه داشت برای ما و پیاده شدیم ، کالسکه اهورا رو پایین گذاشتیم جالب اینکه اصلا دلموش ها ارتفاع نداره از سطح زمین و راحت کالسکه رو میشه جابه جا کرد به داخل دلموش .... موقع پیاده شدن از خیابان همش از نظم شهر میگفتیم و میخواستم رد بشم که دیدیم چند تا ماشین دارن نزدیک میشن به خانمم گفتم وایستا رد بشن اما دیدم تو فاصله 5-6 متری توقف کامل کردن و راه ما واهورا رو باز گذاشتن و یاد این کلمه انگلیسی افتادم RESPECT ""
[بهناز ،اتاق،تور 100 دلاری]
وارد لابی هتل که شدم دیدم ایجنت اژانس به نام بهناز روی مبل نشسته و با دو تا از همسفرهامون صحبت میکرد اصلا دوست نداشتم باهاش صحبت کنم ،یادمه از روز اول که به قول خودش جلسه معرفی و تحویل اتاق ها بود برنامه های اژانس رو گفت و راجع به تورهای شهری و قیمت تورها توضیح داد ؛ بعضی از دوستان ازش خرید کردند اما من نه . قسمت جالب قضیه این بود که فقط به فکر فروش تورها بود خوب خسته راه بودیم و گریه های اهورا هم مزید علت بر این خستگی و همه این ها درحالی بود که باید تا ساعت 2 برای تحویل گرفتن اتاق ها منتظر می موندیم ؛ چند باری مطلب رو با ایشون در میون گذاشتم اما اصلا براش مهم نبود و هیچ حرکت مثبتی انجام نمیداد . بالاخره خودم با رسپشن هتل صحبت کردم و اون هم سریعا یک اتاق به ما داد و گفت تا زمانیکه ما نوشیدنی بخوریم اتاق و نظافت میکنن راهم رو کج کردم و رفتم سمت اتاق تا وسایل هامو بگذارم و سریع برگردم تو لابی .....اتاق در طبقه 6 ضلع شرقی بود و از تراس به دریا و ساختمان های مجاور دید داشت و درداخل واچر هتل اومده یک کودک زیر 2 سال داریم برای همین یک تخت مجزا برای اهورا فراهم کرده بودند هتل به نسبت قیمت خوب بود هتل بلوبی تقریبا داخل شهر بود از یک ساختمان اصلی (رسپشن) و دوساختمان مجاور تشکیل میشد
اینجا امکانات هتل رو براتون میگذارم و عکس های اتاق رو.....
[رستوران رویال من]
سریع اماده شدیم و رفتیم پایین و از اسانسور داخل لابی رفتیم طبقه -1 رستوران هتل در نگاه اول برای شام بیشتر پایه غذایی بر مبنایی سبزیجات بود و سالاد های گیاهی من چیز خاصی ندیدم یک قسمت فست فود و شامل پیتزا ایتالیایی و مرغ کنتاکی و همبرگر و یک غرفه نزدیک به ذائقه ما ایرانی ها داشت ...قسمت شیرنی و میوه ها کامل بود مخصوصا تو 29 اردبیهشت گوجه سبز های ترش باحالی داشت هر شب خوراک ما بود.
نوشیدنی ها کیفیت متوسطی داشتن و من چیز خیلی خاصی ندیدم.اما صندلی برای مخصوص کودکان هم داشت که همیشه برای اهورا میاوردن و اون فقط ذرت و نخود فرنگی های را میخورد ....برگشتیم به لابی تا یکم با همسفرهامون صحبت کنیم اینترنت تو هتل های مارماریس فقط تو لابی هست و اون هم همش دائم سکته میزد ...گوشیرو گذاشتم کنار به صدای موزیک داخل لابی گوش میدادم و به ملت نیگاه میکردم اولین چیزی که حسش میکردم ارامشی بود که زوج های فرنگی داشتن شاید ساعت ها رو یک صندلی می نشستن گپ می زدند و یا نوشیدنی میخوردن به قول خودشون ریلکس میکردن و جالبه تو همون یک ساعت 2 تا زوج ایرانی دقیقا 3 مرتبه رفتن و اومدن اصلا میگی ما ایرانی ها اروم قرار نداریم.
خانمم کارش تموم شد با نت ،گفت بریم استراحت کنیم فردا باید برای تور کشتی اماده شیم و ازمن پرسید مطمئنی توری که خریدیم میاد دنبالمون گفتم اره خود ایجنت گفت میاد ساعت 9 تو لابی باش ....
اومدیم جلو دم در اتاق کارت رو وارد کردم، در باز شد و اولین کاری که کردم درب تراس رو باز کردم تا یک مقدار هوایی تازه بیاد داخل ....چون اتاق ما در بالاترین طبقه هتل بود میشید تا دوردست ها رو دید و کلا چون مارماریس کوچیکه و هتل ها چسبیده بهم اتفاق جالب این بود که هر هتل یه موزیکی گذاشته بود و با اینکه صدا قاطی پاتی شده بود اما اصلا گوش خراش نبود و میشد همونجا تو تراس نشست و از فضا لذت برد...
[یونان همین نزدیکی ها است]
صبح شده بود و وسایل رو تو یک کوله جمع کرده بودیم که 70 درصدش مال اهورا بود رفتیم به لابی ، نگاه کردم به ساعتم عقربه ها 9:05 رو نشون میداد میخواستم کم کم از رسپشن بپرسم برنامه این تورها چه جوریه و معمولا دیر میاد ؟؟؟....تو همین حالو هوا بودم که بهناز خانم بچه ها رو مدیریت میکرد ببره برای تور کشتی من با اونا نرفتم یعنی خودم از بیرون با نصف قیمت بلیط تور رو گرفتم .... اینم بهتون بگم گوگل ترنسلیت رو قبلا دانلود کرده بودم اپ خوبی بود بهتون پیشنهاد میکنم شما هم ازش استفاده کنید چون می تونید زبان هایی که بهشون احتیاج دارید و دانلودکنید و در طول سفرتون بصورت آفلاین استفاده کنید من می دونستم مارماریس شهری هست که زبان انگلیسی زیاد استفاده میشه و فقط زبان فارسی و انگلیسی رو دانلود کردم چند کلمه ای که لازم داشتم برای اینکه با رسپشن صحبت کردم ترنسلیت شو زدم و رفتم جلو که دیدم از دم در هتل اقای اومد داخل پرسید با لحجه انگلیسی داغون "boat trip.....boat trip " میگفت من رفتم بهش قبضمو نشون دادم و گفت "ok..follow me " خانمم رو صدا زدم و با اهورا رفتیم داخل یک دلموش همراه ما یک زوج ایرانی دیگه و چند نفر خارجی اومدن سوار شدن و چند جای دیگه توقف کرد برای همسفرهامون و بالاخره رفتیم سوار قایق شدیم قایقش کوچیک بود و از دو طرف نیمکت گذاشته بودند و یک راهرو کوچیک داشت وسطش و داخل چوبی و فرشش قرمز رنگ بود یک راهرو کوچیک داشت که میرفت به طبقه بالا که بیشتر برای افتاب گرفتن و شیرجه زدن برای دریا بود ....قایق رو چند نفر میگردوندن یک نفر جوان :عکاس گروه .....دو تا خانم که یکی گارسون بود و دیگری اشپز بود یک نفر اقا که ملوان قایق بود .برنامه پذیرایش نهار (ماکارونی +استیک و مرغ با سالاد) است و نوشیدنی ازاد هست ...مسیرشو به خانمم نشون دادم چون از قبل اماده کرده بودم تو دو جا توقف نیم ساعته کرد که برای شنا بود و انصافا اب زلالی داشت و بعد رفتیم سمت یک دهنه غار که از لیدر قایق پرسیدم و جریان رو اینجوری گفت تا دهنه غار جلو میره و برای خوشبختی و خوش شانسی اگر دوست داری یک سکه پرتاب کن داخل اب ....بعد از نهار رفتم بالا و دراز کشیدیم هوا اوایل صبح سرد بود ولی کم کم گرم شد کنارم یک خانواده انگلیسی بودند یک اقا و خانم بودند و دو تا بچه 5 و 7 ساله از میدلزبورو ...اسمش تئو بود به من گفت از کجا هستی
مسیر تمام این تورها با هر قیمتی که بگیرید یکی هست و همچنین توقف هاش.
گفتم ایران :پرسید چند تا بچه داری گفتم همین یکی و من متقابلا سوال های کردم بابت اشنایی :میگفت چهار تا بچه داره و دو تاش رو تو انگلیس گذاشته یکش 12 سالشه و اون یکی 1.5 ساله جالب اینجا بود فقط 27 سالش بود و چهار تا بچه داشت .....میگفت اون دو تا رو نیاوردم و دوست دارم زودتر از اینجا برم و به اصرار خانمم اومدم تا پایان تور باهم بودیم . موقع نهار بود رفتیم طبقه پایین و غذایی بسیار خوشمزه ای بود و بعد از طرف نهار بساط اواز و خوشحالی پهن شد خیلی خوب بود . 1 ساعتی که از تور گذشت قایق نزدیک یک ساحل توقف کرد و ماهی ها دوربر قایق بودند و وقتی براشون نون میریختم چه ول وله ای شد داخل اب ... در کل تور خوبی بود و در ضمن یادم رفت بگم فقط تا یونان 45 دقیقه از طریق دریا فاصله هست .
[اقا اهورا]
اما واقعا با بچه کوچیک خیلی سخت بود مجبور شدیم تور دانیال و شب ترکی رو کنسل کنیم ... به سمت میدان اتاتورک و سراغ ایجنت تورها رفتم میخواستم کنسل کنم که بهش داستان رو گفتم و نصف پولم رو برگردودند....خسته شده بودیم دوست داشتیم زودتر سوار دلموش بشیم وبرگردیم هتل..... داخل اتاق مقداری استراحت کردیم خانمم چای درست کرده بود. میگفت تو نرم افزارت نشون نمیده قیمت های هتل های دوربر چنده برای این تعداد شب ،گفتم چرا تو بوکینگ همرو نشون میده پس یک کار دیگه کنیم پیشنهاد من اینه اگر بدون تور میومدیم اینجا چند در میومد ؟!!!
[قالی پرنده با پلاک بوکینگ دات کام]
دو تا اپ خیلی خوب برای انتخاب هتل و شهرم استفاده میکردم به نام trip adviser ,booking.com یک لبخند بنداز گوشه لبت تا باقیشو بگم !!!!پس booking .com رو باز کردم میشه گفت قویترین اپلیکیشن در زمینه رزرو هتل و موارد مشابه در دنیاست هر مکان و هر هتلی که مد نظرت هست و برات رزرو میکنه .!!!! صفحه ی اصلی این اپ شبیه به وب سایت تریب ادروایزر هست یعنی شما هتل یا مقصد مورد نظرتون و سرچ میکنید ، تاریخ ورود و خروج ، تعداد اتاق ، تعداد افراد بزرگسال و کودک و در نهایت دلیل مسافرتتون و مشخص میکنید.من این اطلاعات رو برای برای هتل بلوبی وارد کردم. البته خود اپ هم در پایین صفحه برای شما پیشنهاد هایی رو داره.
3 گزینه در بالای صفحه می بینید : Sort– filter- map
در قسمت sort می تونید نتایج جستجو را بر اساس قیمت ، تعداد ستاره ، معروف بودن و...مرتب کنید.در قسمت filter هم می تونید هتل هارو بر اساس تعداد ستاره ، تنوع غذایی ، قیمت و ... فیلتر کنید.اما در قسمت map تمام هتل های واقع در مارماریس رو نقشه میاره وروی هرکدام کلیلک کنید اسم هتل و هزینه اقامت در آن نمایش داده میشه .خوب 6 شب اقامت در هتل موردنظر من 3200000 تومان در میاد. با یه حساب و کتاب ساده فهمیدم که گرون تره چراکه من باید هزینه پرواز و هم در نظر بگیرم!
این نقطه های ابی رنگ در بالا موقعیت هتل ها هست که روی هر کدوم کلیک کنید می تونید قیمتشو ببینید.
پس نرم افزار چهارم رو هم نصب کردم
- Turkish Airlines
با خودم فکر کردم چون مقصد ترکیه هست پس حتما به استان موگلا پرواز داره و از اونجا با یک توقف میشد به مارماریس رسید .خوب حالا هم مبدا و هم مقصد مشخص بود و در نهایت پرواز ها به ترتیب و با قیمت لیست شدن و این درحالی بود که میتونستم هزینه پرواز و با پول ایران پرداخت کنم. البته اپلیکیشن های دیگه هم هستن که عملکرد مشابهی دارن مثل Flightio که نرم افزار خوبیه و اطلاعات پرواز تمام ایر لاین هارو در بر داره . گذشته از این ها تمام ایرلاین های معتبر اپلیکیشن دارند مثل Flydubai وQatar Airways .
با یک جمع بندی ساده متوجه شدیم اگر قرار باشه بدون تور سفر کنیم تقریبا دوبرابر در میاد!!اما برای سفرهایی که تور چارتری ندارن تجربه خوبی به نظر میرسه.
[شب نشینی غربی]
داخل اسانسور بودم که دیدم روی یک استند برنامه شب هتل رو زده ، تئاتر و رقص کودکان بود خوبیش این بود بالاخره می تونستیم برای اهورا هم برنامه ای بچینیم ....سن اجرا مخصوص هتل در وسط حیاط و کنار استخر رو باز بود صندلی خالی پیدا کردیم و منتظر بودیم تا برنامه شروع بشه و همه روی صندلی های پلاستیکی سفیدی نشسته بودند و بیشتر شبیه یک دورهمی بود همه دور سن حلقه زده بودند ....چند نفر چند نفر چفت هم و مرزی فرضی با خانواده بعدی ...اهورا داخل کالسکه اش به سن و رقص نورها نگاه میکرد ....پذیرایی بدک نبود و هر چند وقت یکبار خدمتکار ها نوشیدنی سرو میکردند .... مجری برنامه کودکان کارشو شروع کرد و اولین کار مثبتی کرد بچه ها رو روی سن برد و خودش پایین و پشت به توریست ها، اهنگ انگلیسی همراه با حرکات ورزشی و من هم از فرصت استفاده کردم و اهورا را با کالسکه اش روی سن بردم و اون هم کلی ذوق کرد .... خیلی خندیدم مجری ها اخرش بودند ...شب خیلی خوب بود و واقعا یک ساعت فوق العاده می تونه تا چند هفته درگیری ذهنی رو پاک کنه از ذهن...شب نشینی های هتل بسیار طولانی بود و اروپایی ها تا دیر وقت از اون استفاده میکردند ....
[چای ترکی یا چای نبات خودمون]
اول صبح بود و خیلی هوس یک چایی مشتی کرده بودم چند روز بود نوشیدنی های مختلف میخوردم از جایی که نشسته بودم دور اطراف رو دید میزدم که چایی رو پیدا کنم بیارم رفتم سمت ابجوش و چایی ریختم تو استکان باریک و کمر باریک با یک قاشق چای خوری طعم خاصی داشت تا جایی که من میدونم چایی های ترکیه یک مقدار از ما تلخ تر هست و پررنگ تر هست و داخل قهوخانه در ترکیه هم به همین شکل هست و حتی چایی خانه ها زیاد بود در مارماریس ، مثلا پریروز در گرند بازار دیدم یک اقای دائم چایی ها رو داخل یک سینه گرد کوچیک چینده بود و با یک دسته طلایی رنگ که از بالا سینی رو مهار کرده بود و چایی ها رو دائم داخل بازار می گردودند .
[بازهم تور شهری رایگان]
از اول تور بهناز خانم گفته بود روز چهارم تور شهری رایگان داریم و بازدید از مراکز خرید ارزان قیمت هست ....خوب برنامه با اینکه رایگان بود اما یک جایی کار لنگ می زد و با تجربه برخورد اول با ایشون حس بدی داشتم ....اتوبوس جلوی هتل وایستاده بود و کم کم همسفرها تو لابی جمع شدند ....بهناز ارش و امیرحسین تو لابی با بقیه مسافرا صحبت و گپی میزدند ...3 تا اتوبوس رو رزرو کرده بودند برای تمامی مسافرای مارماریس که در هتل های مختلف اقامت داشتند . حدودا ساعت 10 بود که سوار توبوس شدیم ....اتوبوس مسیر رو برگردوند به سمت منطقه ایچملر یک توضیحی بدم .
مارماریس و ایچملر
مارماریس به دو نقطه شهری تقسیم میشود مارماریس و ایچملر منطقه ایچملر که در نزدیکی خود مارماریس هست ، ساحل و پیاده رو معروف مارماریس که جون میده برای پیاده روی از ایچملر شروع میشه وطولش 11 کیلومتر هست.
این قسمت هتل های لوکس تری داره نسبت به خود مارماریس. از مزایایی منطقه ایچملر ساحل خلوت تر ،دنج ،هتل های لوکس،تلاقی کوه و جنگل و دریا و... هست ...فهمیدم اولین نقطه توقف اتوبوس ها هتل بلو بی پلاتینیوم بوده و به ترتیب گرین نیچر و بعد منطقه ایچملر رفتیم تا بقیه رو سوار کنیم زمان طولانی موندیم تا بقیه سوار بشن و بعد ما رو بردن بالای یک تپه که کنار جاده میشد اتوبوس بایسته و همه رو دعوت کردند که بیاین و کنار گارد ریل های چوبی تا از منظره استفاده کنند اهورای ما خوش ماشین هست و خوابیده بود ..خانمم گفت اهورا خوابیده شما برو پایین تا من بعدا بیام ....رفتم پایین و دیدم همه دارن عکس میگرن منظره خیلی قشنگی بود ...واقعا رنگ دریاییش ابی ابی بود و شفاف خانمم اومد پایین و با راننده هماهنگ کردیم بچه مون خوابیده...
[کابوس ایرلاین آتا]
خودمون همه نزدیک اتوبوس و کنار شیشه اتوبوس وایستاده بودم لذت می بردیم از منظره .....به خانمم گفت واقعا خطر از بیخ گوشمون رد شد تو فرودگاه با اون مصائب ..اره واقعا ایرلاین اتا معرکه هست..."زمانیکه تابلوهای پرواز و چک میکردم هیچ خبری از پرواز آتا با شماره 5410 نبود!! ساعت 23:30 بود!!!!!! وای این چه بلایی بود که نازل شد یک لحظه تمام مسیر نیشابور-تهران جلو چشمام مثل فیلم رد شد من با بچه کوچیک الان باید چیکار میکردم ؟؟؟
از اطلاعات پرسیدم گفتن ما خبر نداریم هر چی هست همینه !! زنگ زدم به ایجنت اژانش اونم گفت مشکلی نیست و داره مسافر میگیره . واقعا مونده بودم!!!گوشه سالن یک اقا با لباس فرم ایرلاین ایران ایر دیدم ، بهش نزدیک شدم و داستان رو گفتم اونم گفت اتا همینجوریه ،آخر وقت پرواز فوق العاده میذارن شما برو کارهاتو انجام بده؛ من هم معطل نکردم که شنیدم شماره پرواز و خوندن اما باز توی تابلو اعلانات نبود گیت پرواز و پیدا نمیکردیم ...! در نهایت و با کلی استرس یک دفعه از بلندگوی سالن فرودگاه شماره پرواز رو خوندند و check in انجام شد . و باز نتونستیم گیت رو پیدا کنیم و اصلا واقعا جای ننوشته بود که کارت پرواز رو بگیریم اصلا واقعا مونده بودم اخر سالن دیدم یک خانم تو گیت های 66-67 بیکار نشسته بهش گفتم پرواز اتا ازمیر کجا گیتش هست گفت همینجا و چقدر دیر اومدین ؟!!!!! دوست داشتم خودمو خفه کنم کارت رو گرفتیم و کالسکه رو موقع سوار شدن هواپیما تحویل دادیم و بالاخره سر ساعت پرواز انجام شد و پرید...".
[باقلوای ترکی]
همه چی اونروز خوب بود سوار شدیم و در بین راه ارش جلو و کنار راننده ایستاده بود و توضیحاتی درباره برنامه امروز میداد بازدید از یک مغازه شیرینی پزی جایی دومی بود که میخواست مارو ببره و مارو با باقلوای ترکیه اشنا کنه ....مغازه در یکی از کوچه های مارماریس بود و صاحبانش یک پدر و پسر بودند و بیشتر شبیه معرفی محصولاتشون بود تا نحوه پخت اشنایی شیرینی های سنتی ترکیه بعد از اینجا رفتیم یک مغازه چرم فروشی که والا لازم نیست چیزی بگم و بعد از اینجا یک مغازه ارزان فروشی لباس که البته من برای اهورا یک توپ پارچه ای خریدم که خیلی حال کرد....فایده و دستاورد امروز همین بود. خسته کوفته برگشتیم به هتل و با حالت غرغر کنان از کنار لیدر ها رد شدم ....
[پاموکاله که من نرفتم]
رفتیم با خانمم تولابی نشستیم و گفتم بذار دو تا اب پرتقال بیارم تا خستگی امروز از تنمون در بره دیدم از دور یک از مسافرای ایرانی داره (محمد) با کوله پشتیش میاد پسر خوبی بود، از کرمان باخانواده اش اومده بودند صداش زدم گفتم محمد از کجا میایی اومد نشست کنارم بعد از احوال پرسی گفت صبح خیلی زود با تور رفتم پامو کاله 80 دلار از من گرفته بودند و منو بردند و نزدیک های غروب من برگردونده بود خیلی عالی بوده خیلی حال کردم صبح اومدن دونبالم بعد یک مسافت 2 ساعته رسیدم به منطقه پاموکاله کلا منطقه ای هست به واسطه اب گرم ها و چشمه های اب شورش و طبیعت زیباش به شهرت جهانی رسیده و ثبت سازمان یونسکو هست و در اتحادیه اروپا هست و هر ساله بودجه ای براش تعیین کردند .از نکات جالب این منطقه اب هوایی معتدل در کل فصل ها و 2 ساعت فاصله هست تا شهر انتالیا چو این چشمه ها به خاطر رنگ سفیدش به قلعه سفید پنبه ای مشهور شده شهر هیراپولیس در بالای این تپه ها واقع شده خواص درمانی زیاده داره و کلا اخر ارامش هست هتل نزدیک این محل نیست و حتی موتور و ماشین نمی تونند در نزدیکی این محل تردد کنند و حتی نمی تونید با کفش وارد این منطقه بشید چون مواد معدنی و رسوبی رو تخریب می کنند. مامور خیلی داره برای نگهداری این محل ...موزه تاریخی هم داره شهر هیراپولیس ولی خدایش خیلی تعریف کرد و گفت کاش میومدی اما من به خاطر اهورا نمی تونستم برم اما من به جاش قلعه مارماریس رو گفتم و تعجب کرد و فکر میکرده خیلی دوره چون از لیدها پرسیده گفته تنهایی نمی تونی بری من بهش گفتم نه بابا نزدیکه....
یک اپ نصب کردم به نام Offline map marmaris،در ابتدای ورود این اپ رو نصب کردم اکه در طول سفر ازش استفاده کنم .فکر میکنم یک شرکت نقشه تمام شهرهای توریستی دنیا رو اماده کرده و بصورت اپلیکیشن در اورده.اپ های زیادی تو این دسته توریستی هست اما این برنامه امکانات خوبی داره و اطلاعات خوبی از قبیل نقشه کامل شهر، هتل ها ، رستوران ها ،مکان های دیدنی، ایستگاه پلیس ،بیمارستان و وسائط نقلیه عمومی به شما میده . من خیلی ازش استفاده کردم تو هم نصبش کن...
به من میگفت هر توری رو که بهت میگم همه اطلاعات رو ازش داری خیلی معلومه سفرنامه خوندهد ای به محمد گفتم سفرنامه زیاد که نه ولی بیشتر قبل از سفرم اپ تریب ادوایزر و بوکینگ رو نصب کرده بودم و اصلا ماماریس رو اینجوری انتخاب کرده بودم.
میخواستم نظر توریست های غیر ایرانی رو درمورد مارماریس بدونم به نظر من توریست های غربی اطلاعات زیادی رو به هم به اشتراک میگذارن و در ارتباط با هم هستن که فکر میکنم دلیلش به این جهت هست که زیاد سفر میرن بعد از نصب اپ tripadviser متوجه شدم که امکانات سایت به شکل خوبی در اینجا هم پیاده شده؛ برای اولین قدم اسم شهر یا هتل مد نظرت رو سرچ میکنی حالا تمامی مشخصات اون محل رو برات لیست میکنه و اطلاعات بسیار کاملی رو بهت میده مثل فروشگاه ها و هتل ها از نظر رنکینگ ، همینطور بهترین هتل ها براساس رده بندی و چیزهایی که باید در مورد مارماریس(یا شهر مورد نظر شما) بدونید: تورهای تاپ، رستوران های تاپ و نزدیک ترین شهرهای اطراف .
در عکس نمونه ای از نظرات توریست هایی که به مارماریس سفر کردن و در هتل کاسا دی ماریس اقامت داشتند میبیند؛
بهترین نکته ی این اپ علاوه بر پیشنهادات کاربران تصاویری از هتل هاست که گردشگران برای تریپ ادویزر فرستادن و شما میتونید تفاوت بین این عکس ها و عکس هایی که مدیریت هتل فرستاده رو می ببینید(به عبارتی فاصله میان واقعیت و تبلیغات!). موقعیت مکانی هتل بلو بی پلاتینیوم و همینطور نظرات کاربران وامکانات هتل رو چک کردم . بلو بی پلاتینیونم رو اننتخاب کردم و به آژانس گفتم برامون رزرو کنه.
یک آپشن خیلی جالب این اپ بخشی به نام پرسش و پاسخ است که اگر شما سوالی دارید از وضعیت هتل می تونید بپرسید و به شما پاسخ می دهند .برای مثال من پرسیده بودم هتل برای نوزادان کالسکه داره یا خیر؟ که پاسخ دادن متاسفانه نداره.و اینکه تجربیات سایرین به اشتراک گذاشته میشدکه خیلی جالب و خوب بود.در پایین عکس هایی از این هتل که برای تریپ ادوایزر ارسال شده رو میبینید.
[عوارضیی بدون قبض...]
داستان کل این اپ ها رو براش گفتم و اون خیلی خوشش اومده بود بهم میگفت تو که انقدر دنبال اشتراک اطلاعاتی این قضیه عوارض خروج از کشور چیه و من نمیدونم واقعا چرا از مسافرا میگیرن نه خدماتی نه امتیازی نه بیمه ای هیچی .....بهش گفتم اصلا بیا یک سرج بزنیم ببینم این چیه ....عوارض خروج از کشور رو باهم پیدا کردیم و کلی در موردش بحث کردیم چون تو مسافرت قبلیم به استانبول در فردوگاه معتل شدم نمی خواستم دوباره این اتفاق بیوفته پس از طریق اینترنت عوارض رو برای هر نفر75000 تومان واریز کردم محمد جان. با پرداخت عوارض پیامکی دریافت میکنید که حاوی رمز عبوربرای هر نفره.
خانومم ازم پرسید چرا اهورا ارز نداره ولی عوارض داره ؟ گفتم در قانون امده زیر 12 سال ارز مسافرتی نداره ولی عوارض در هر سنی شما باید پرداخت کنید.
صحبت رو تموم کردیم و رفتیم به اتاق و فقط از مسافرتمون 2 روز دیگه مونده بود کم کم باید کول بار سفر رو جمع میکردیم با خودم گفتم باید این 2 روز خوب جمعش کنم و از برنامه ای که از قبل داشتم پر کنم وقت تفریحمون ....صبح حول و حوش 8:30 پاشدیم و رفتیم به قسمت رستوران هتل برای صرف صبحانه، البته ناگفته نمونه برای اینکه ساعت خواب اهورا بهم نخوره نوبتی کرده بودیم و اهورا رو تو اتاق تنها نمی گذاشتیم من اهورا تو اتاق تنها بودیم و از فرصت استفاده کردم و برنامه برگشت از تهران رو چک میکردم راستی یادم رفت بگم چه جوری اصلا رسیدم تهران .... قطار رو دوست دارم چون امنیت خوبی داره و در ایران نسبت به هواپیما تاخیر کمتری داره . باید جوری میریسدم تهران که معطل نشیم اپ ایرانی علی بابا رو نصب کردم اپ کاربردی و خوبی هست .زمستان سال قبل 8 بار در مجموع رفت و برگشت به تهران رفتم و تمام بلیط هارو با همین نرم افزار تهیه کردم . این بار هم برای خرید بلیط سراغ علی بابا رفتم.
میخواستم 9 شب تهران باشیم و یک ساعت هم رسیدن از میدان راه اهن به فرودگاه وقت میبرد و ما نهایتا تا ساعت 10 به فرودگاه میرسیدیم و حدود یک ساعت ونیم کار های پرواز زمان میبرد، به نظرم خوب بود . با یک جستجو متوجه شدم تو اون تاریخ دو قطار داره نوع قطارش پردیس سالنی(قطار شرکت رجاء چیدمان صندلی ها به صورت اتوبوسی اما فضای داخلی بهتر با پذیرایی و نهار و همچنین توقف در چند ایستگاه رو حذف کرده تا زمان ورود به مقصد کمتر شود) هست که ساعت حرکت یکی11:30 ویکی ساعت 13:30 از نیشابور راه میفته ریسک نکردم و اولی و انتخاب کردم و هزینه بلیط و پرداخت کردم و بلیط صادر شد و sms هم اومد .خوبیش این بود که پذیرایی هم داشت. و دغدغه ای بابت نهار نداشتیم همه چیز عالی به نظر میرسید!
[بازگشت به چذابه]
در طول مسیر حالت های رسیدن به فرودگاه رو چک میکردم با چی از میدان راه اهن برم فرودگاه امام خمینی قبلش اپلیکیشن اسنپ رو نصب کرده بودم و با خودم میگفتم با اسنپ ارزون تر در میاد؛ واقعا میخواستم تست کنم این تاکسی های جدید و اما وقتی رسیدیم هرکاری کردم نتونستم وصل بشم و مثل اینکه برای اتصال به سرور مشکل داشت به همین خاطر نتونستم تجربه اسنپ رو برای شما بنویسم.
ساعت 9:40 بود و نمی خواستم زمان رو از دست بدیم و یک مسئله دیگه وجود داشت حس امنیت !!! از اون جایی که معمولا ما ایرانی ها نمی تونیم مستر کارت و یا ویزا کارت بگیریم مجبوریم پول نقد با خودمون حمل و نقل کنیم و این مسئله کمی نگران کننده بود. در نهایت یک تاکسی مخصوص راه اهن گرفتیم و با راننده توافق کردیم به قیمت 50 تومان . 40 دقیقه زمان برد تا رسیدیم به فرودگاه امام خمینی .اما این بار نمی خواستم این اتفاق ها بیوفته چون با قطار کمی حوصله اهورا سر میرفت بنابراین از داخل سایت flighto و قاصدک 24 پرواز ها رو چک میکردم بله میخواستم با هواپیما از تهران برم به مشهد و از اونجا مسیر 1 ساعته مشهد نیشابور رو با سواری برم ....از علی بابا که چک میکردم چارتر نداشت و کودک رو داخل سیستمی بزرگسال حساب میکرد داخل سایت قاصدک 24 چک کردم و دیدم اینجوری نیست و کودک زیر 2 سال رو یک قیمت اندکی میگرفتن و برای 3 نفر با پرواز ترکیش ایرلاین 276000 تومان در اومد و همونجا با رمز دوم کارتم بلیط ها رو صادر کردم و به ایمیلم یک نسخه چاپیش رو فرستاده بودند ... از این سایت خرید نکرده بودم اما به نظرم مشکلی نداشت ،نماد اعتماد و ثبت در مرکز رسانه های دیجیتال بود .....
خانمم امد و نوبت من بود برم سمت رستوران ،پنجره رو باز کردم تا هوا بیاد داخل اتاق هوا بینظیر عالی و شرجی هم نبود با این که کنار دریا بودیم. داخل رستوران رفتم یکی از گارسون ها گفت کوچولت کجاست منم بهش گفتم خوابه گفت نهار حتما بیارش دلم براش تنگ میشه ...
[ایرانسل کجایی دقیقا کجایی]
.صندلی پیدا کردم و صبحانه ام رو گذاشتم رو میز که فرشاد یکی از همسفرها اومد سلام و احوالپرسی کرد و گفت سیم کارت از اینجا گرفتی گفتم نه لازم نبود فقط چند تا کارت تلفن خریدم گفت چرا سیم کارت نخریدی گفتم گرونه گفت نه بابا ببین من دیروز گرفتم در سطح شهر می تونی سیم کارت از اپراتورهای مختلف ترکیه تهیه کنی و فقط با کپی پاسپورت و اینم بهت بگم ادعای اینکه به غیر اتباع ترکیه فروخته نمیشه کذب هست و بسته های ویژه 3 اپراتور ترکیه به نام های مختلف :ترک سل + وودفون +اواسل دارند و از فروشگاهای مخابراتی می تونید بگیری در مورد هزینه های خیلی خوب شده من تا جایی که استعلام گرفم برای ترک سل به این قیمت هست.من قیمت گرفتم از فروشگاه ترک سل یک سیم کارت با امکان مکالمه 100 دقیقه و 100 پیامک و 4 گیگابایت اینترنت نسل 4 قیمتش 48 لیر بود و فقط کپی پاسپورت رو میخواست همین رو دوستان تور لیدر تا 100 لیر میفروختن.رومینگ همراه اول: مکالمه با ایران یا داخل خاک ترکیه و یا دریافت تماس با شما دقیقه ای 2000 تومان هست و پیامک هر کدام 500 تومان.
[بایسیکل اونا]
گفتم چه جالب کاش دنبالش میرفتم خلاصه صبحونه رو خوردیم زدیم بیرون قرار بود امروز بریم پیاده روی ساحل معروف مارماریس به جرات میشه گفت پیاده روی در ساحل مارماریس به طول 11 کیلومتر یکی از تفریحات عالی این شهره .دقیقا این پیاده رو ساحلی مارماریس از کنار هتل ها رد میشه تا به مرکز شهر و میدان اتاتورک میرسه . هوای عالی و تازه ای داره ، درجه هوا در اواخر اردبیهشت بین 24 الی 27 درجه در روز هست و باد بسیار ملایم و خنکی هم داره.
خوب لاین دوچرخه با پیاده رو به موازت هم کشیده شده یکی از خوب های این شهر هست و به زیبایی و نظم شهر خیلی کمک کرده و تو مسیر همه کنار خط ساحلی بودن و بچه ها مشغول اب بازی بودن و خانواده ها افتاب میگرفتن و اهورا دائم نق نق میکرد به زبون خودش ابه ابه ابه....بالاخره رفتیم کنار اب و یک دل سیر اب بازی میکرد تو سفرهاتون اگر بچه کوچیک دارید سعی نکنید به نظر من بچه رو با زمان خودتون یا با زمان اون برنامه ها رو تنظیم کنید اگر تعامل باشه خیلی راحت تر با هم کنار میاید و اینکه ما دو نفری با بچه بازی نمیکردیم، یکی یکی سرشو گرم میکردیم که تنوعی هم برای اون داشته باشه برای مثال تو فروشگاهای لباس من برای خودم لباسم هامو انتخاب میکردم و خانومم با اهورا بازی میکرد وقتی همه لباس های که میخواستم رو سرجمع میکردم و خانمم رو صدا میزدم و با اهورا میومد و انتخاب نهایی رو انجام میدادیم ...اما نزدیک میدان شهر دیدم یک خانواده 3 نفره دوچرخه کرایه کردند با بچه کوچیک که سبد مخصوص کودک داشت و شهر رو میگشتن و این هم انتخاب خوبی بود برای گشتن تو شهرو، یک چیز جالب دیگه اصلا اروپایی ها زیاد درگیر بچه هاشون نمیشدن و این بچه ها بودن به خواسته های پدر و مادرشون تن میدادن ولی برعکس ما هر چی بچه میگه بچه خوابش میاد بچه غذا میخواد بچه حوصله نداره بچه سردشه بچه گرمشه ، یعنی واقعا ما نمی تونیم یک راه حل پیدا کنیم برای این موارد ؟؟؟!!!!!!ولی چیزی که برای من ثابت شده ما مدیریتمون از داخل خود خونه ها و محل کارها و حتی از کوچیک ترین کارهای پیش پا افتاده مشکل داره وقتی تو خونه بچه رو لوس و نازنازی بار میاریم این بچه تو مسافرت دائم نق میزنه و به زبون بیزبونی میگه ناز من رو بکشید و بعد به هم میگم چقدر این بچه اذیت میکنه !!!در صورتی که واقعا ما قبلا با تربیتمون اذیتشون کردیم....غربی ها با بچه هاشون همه جا میرفتن تو استخر و سفر دریایی ، تفریحات ابی هر کاری که بزرگسال ها میکردند اینا هم همینطور...احترام زیاد در شهر باعث میشه فکر کنید در یک کشور شمال اروپا قدم میزنید!!! درجه اولویت با عابرپیاده بعد با دوچرخه سوار و درنهایت اتومبیل ها و سایر وسایل نقلیه است ؛ بطوریکه اگر عابرپیاده ای در خیابان دیده بشه از دور وسایل نقلیه توقف میکنن که یک نمونه شو براتون گفتم.
[دونالد مک خوشمزه]
نهار و میخواستیم بیرون بخوریم ، داخل شهر فست فود هایی مث مک دونالد و kfc رو دیدم که ما فست فود مک دونالد نزدیک میدان 19 مارس رو انتخاب کردیم.من چند تا عکس از محیطش گرفتم و ولی خوشمزگی همبرگراشو نشون نمیداد برای همین اینو گذاشتم دهنتون اب بیوفته.
بیشتر سیستم فست فود های زنجیره ای بر offer هست ؛ مثلا بهترین قیمت منو دو تا همبرگر دوبل به همراه سیب زمینی و دو تا نوشابه فقط 22لیر!!! که من یکی سفارش دادم و اهورا از سیب زمینی هاش و سس های مخصوصش تند تند میخورد و مهلت نمی داد ولی عجب مزه ای داره ساندویچ های مک دونالد هر دفعه میخورم بازم حرفی برای گفتن داره سر میز از اینکه نتونستم برنامه های تور دانیال و تور شام ترکی و ماساز ترکی رو برم زیاد ناراحت نبودم اخه نمی خواستم زیاد پرهیجانش کنم میخواستم بیشتر یک جا ثابت بشینم و لذت ببرم و درگیر فضاها بشیم .....تعریف تورها رو تو سفرنامه های دوستان و جاهای مختلف خوندم شما هم می تونید نگاهی به سفرنامه های دیگران بندازید... سر میز بودم نگاهی انداختم به میز کناریم دیدم یک کاتالوگ جامونده کسی نبود ، برش داشتم و شروع کردم به مطالعه تورها و مکان های دیدنی و نقشه مارماریس بود به زبان روسی یک کاتالوک در حد اندازه یک برگه A5 اما جالب بود که اطلاعات مفیدی بهت میداد یاد برگه اچار سیاه و سفید خشک و بی رمق بهناز خانم افتادم که با وقاحت تمام لیست تورها رو نوشته و جلوش قیمت رو درشت با دلار زده بود ...
با خودم گفته اگر کسی اون برگه رو پیدا کنه با خودش چی میگه ....لابد میگه این حساب دخل و خرج یا حساب پس اندازه چون متوجه زبون ما که نمی شن عکس هم که ندره ...واقعا شخصیت رو باید از خودمون به خودمون بدیم شاید همه چیز دست دولت ها و حکومت ها نیست....
سفر به نفس نفس افتاد
نهار رو خوردیم و اهورا رو گذاشتیم داخل کالسکه راه افتادیم به سمت خیابان اتاتورک و گرند بازار و ساعت 3 بود و مغازه ها بیشترش تعطیل بود تصمیم گرفتیم بریم کنار ساحل و محل پهلو گرفتن قایق ها ....یک مقدار بیشتر پیاده روی کنید میرسید به اسکله و خیابان بار استریت به سمت مرکز خرید نستل حرکت کنید انبوهی از قایق ها رو می بینید که پهلو گرفتند و صاحبانش داخلش نشستند و خیلی لوکس و تجملاتی و زیبا هستند و به نظرم برای کرایه خانوادگی و جمع های دوستانه هست در کنار این بندر رستوران های زیبایی رو می بیند و تا اخر این بندر رو برید میرسید به مرکز خرید نستل و خیابان بار استریت که تفریحات شبانه در این محل هست ....ما بیشتر تا این منطقه پیش نرفتیم و دو ساعتی رو کنار ساحل بودیم و کم کم برگشتیم به سمت گرند بازار مغازه ها تک تک باز میکردند بیشتر بدلیجات بود ، ساعت فروشی و پیراهن ورزشی و بیشتر اجناس فیک بودند ساعت های فیک اصلا جنس خوبی نداشتند و خیلی کیفیت کمی داشتن واز استانبول برای خانومم میگفتم که تنوع و کیفیت بالاتری بود اما قیمت خیلی پایین تر بودند بیشتر مغازه دارها رابطه خوبی داشتند با ایرانی ها و تخفیف و اهل چونه زدند تا می تونید چونه بزنید کم کم غروب شده بود چیزی خیلی جالب تو اون منطقه خیابان گردی گربه ها بود و مردم محلی اصلا با گربه ها کاری نداشتند و بعضی ها روی صندلی مغازه های خودشون میگذاشتن و خیلی ناز و قشنگ لم میدادن .
ساعت 8 بود برگشتیم به سمت میدان اتاتورک و فواره های میدان مایاس که بیشتر اوقات رقص اب رو دارند و با موزیک چند لحظه ای رو کنار نشستیم [من عکس روز رو براتون گذاشتم]
و به این فضا نگاه میکردیم و به جمعیتی که داشتند نگاه میکردند هم نگاه بودیم رقص زیبایی اب رو ترک کردیم و برگشتیم به سمت هتل اما بصورت پیاده نزدیک میدان اتاتورک همون شب اتفاقا همه چیز دست به دست هم داده بودند تا ساعت اخر در مارماریس خوش بگذره اجرای موسیقی زنده با یک گروه راک که البته بین تراک های راک ،اهنگ پاپ هم اجرا میکرد ....نشسته بودیم و تو حال و هوای خودمون بودیم که دیدم صدای جر و بحث بلند شده به سمت راستم نگاه کردم دیدم 3 تا مرد با نیروهای پلیس بحث میکنند که فکر میکنم به خاطر ظاهرشون درخواست مدارک ازشون کردند و یک مقدار بحث بیشتر شد خیلی ارام و سریع به جای خلوت منتقلشون کردند که بقیه توریست ها اذیت نشنو درگیر مسائل از این دست نشن که واقعا میشه گفت پلیس در این زمینه اموزش خوبی دیده بود و مسئله رو کمتر از 5 دقیقه کلا حل و فصل کرد و اون 3 نفر رو ازاد کرد .برگشتیم به هتل و داخل لابی نشستیم برنامه فردا رو چک میکردم و چون ساعت 2 باید اتاق ها رو تحویل میدادیم رسیدیم دم در هتل یک رستوران ایتالیایی داشت هتل به نام ilplrimo رفتیم داخل برنامه ای از قبل داشتم به مناسبت سالگرد ازدواجمون از قبل با مدیریت رستوران هماهنگ کرده بودم و تدارک میز رو دیده بود وارد جزئیات نمیشم البته خانمم چیزی نمیدونست ؛وقتی رفتیم داخل رستوران 3 تا از پیشخدمت ها و مدیر رستوران خوش امد و همینطور سالگرد ازدواجمون تبریک گفتن خانومم تعجب کرده بود میخواستم براتون بنویسم چه جوری رزرو کردم اما واقعیتش حسش نبود !!!
اما پاستا و پیتزایی ایتالیایش بی نظیر بود مرسی.... به نظرم با هزینه های اندک و کمی سلیقه میشه لبخند رو به لب اورد....
تموم شد به خوشی
به سرعت ساعت رد میشید و نزدیک میشدیم به ساعت تحویل اتاق اصلا باورم نمی شد یک هفته رو اینجا بوده باشیم و تمام کردیم و شد برگی از خاطرات ما از مارماریس ولی رمز وای فای داغونش رو برداشتم...
چند نکته رو اینجا براتون میگذارم شاید به دردتون خورد...خوب اول میریم سراغ مکان های دیدنی که خودتون میتونید برید....
- مرکز خرید و ساحل مارینا در مارماریس
- رقص اب در مرکز شهر یا میدان جوانان 19 مارس
- موزه و قلعه مارماریس
- خیابان بار استریت مارماریس (نزدیک ساحل مارینا)
- سواحل مارماریس
- پارک ابی اتلاتنیس مارماریس
- اسیاب ابی
- میدان مصطفی اتاتورک
- گرند بازار
- پیاده روی سواحل مارماریس
تورهای مارماریس:
- تور دانیال
- جیب سافاری (هیجانی)
- تور کشتی
- شام درکشتی
- پاموکاله(تاریخی)
- غواصی
- حمام ترکی
- شب ترکی
- کواد سافاری
- تور کشتی جزیره ترنج
- تور رافتنینگ
- تور ماهیگیری
مراکز خرید مارماریس :
- - گرند بازار
- فروشگاه زنجیره ای Kipa
- مرکز خرید Point Center
- مرکز خرید Netsel
- مرکز خرید MIGROS
- خیابان Kemal Seyfettin Elgin
- مرکز خرید Blue Port
عکس های مختلف از مرکز شهر
نکات مهم از مارماریس :
من با لیر 1070 تومن سفر کردم و موقه چنج کردن 355 الی 360 لیر دریافت میکردم که به نظرم خیلی خوب بود و با ارز مسافرتی سفر کرده بودم که خیلی برام خوب تموم شد حتما دلار هاتون رو از صرافی ها چنج کنید یا از فروگشاهی زنجیره ای چون به سیتم مرکزی چنج وصل میشن و لحظه ای قیمت صرافی رو میزنن و نگرانی از بایت پرداخت دلار نداشته باشید...
در اخر با همکاری محمد این مقایسه رو انجام دادیم بین 4 شهر ترکیه که رفته بودیم نمرات از 1 الی 5 هست ...
| استانبول | کوش آداسی | انتالیا | مارماریس |
محیط شهری | 3 | 4 | 3 | 4 |
اثار تاریخی | 5 | 5 | 3 | 3 |
سرگرمی و تفریحات | 4 | 3 | 5 | 5 |
بازار | 5 | 3 | 3 | 3 |
زیبایی و طبیعت | 4 | 4 | 5 | 5 |
امنیت | 3 | 4 | 5 | 5 |
ارامش محیط | 3 | 4 | 5 | 5 |
هتل | 3 | 4 | 5 | 3 |
نویسنده : رجبعلی طریقت نیا
تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمیگیرد.