روز ششم:
امروز قرار بود کمی از مرکز شهر دور شیم و به سمت تزاریتسینو بریم. تزاریتسینو در حال حاضر پارک بسیار بزرگی در جنوب غربی مسکو است که بر دامنه ی تپه ای سر سبز ساخته شده، تزاریتسینو اسم مونث تزار است، یعنی همسر تزار و مالک و سازنده این بنا و فضا کاترین دوم بوده و حدود دویست و اندی سال پیش این بنا ساخته شده است.در مورد تلفظ نام تزار، در اینجا حرف ت تلفظ نمیشه یا اگر هم بشه خیلی خفیف، چیزی که اینجا می شنوید "سار" یا "ساریتسینو" هست
از مترو ایستگاه Orekhovo که خارج شدیم از یک زیرگذر رد شدیم و وارد محوطه بزرگ و زیبای کاخ شدیم.ا ملاک موجود در منطقه که مربوط به تزاریانا ، خواهر تزار بوریس بوده است در اواخر قرن شانزدهم ساخته شده و در قرن هفدهم بر آن اضافه شد. در سال 1775 ، این املاک توسط ملکه کاترین کبیر خریداری شد و آن را به نام فعلی خود "تزاریان" تغییر نام داد. در سالهای 1776 تا 1785 ، معمار نامی باسیل باژنو ، کاخ جدیدی را به دستور ملکه کاترین بدان اضافه کرد.
اما یک سال بعد، درسال 1786 ملکه دستور داد که کاخ را به دلیل اینکه طرح دلخواه وی نیست و اتاقها تاریک هستند و کلا کاخ غیر مسکونی است تخریب کنند و در سال 1797 کار ساخت یک کاخ جدید را به معماری دیگر سپرد که با مرگ وی، ساخت کاخ ناتمام باقی ماند.تکمیل مجدد این کاخ به سالهای 2005-7 برمیگردد و برای بازدید عموم باز شد. در حال حاضر این کاخ و باغهای اطراف آن که پوشیده شده از انواع درخت ها و سروهای بلند قامت است به موزه تبدیل شده اند که بعلت پهناور بودن ان مجموعه، بدان لقب "پارک" را داده اند.
وارد پارک که میشید یک دریاچه مصنوعی خیلی بزرگ به همراه پل زیبایی بر روی اون چشم نوازی میکنه. کمی جلوتر هم یک کلیسای زیبا با گنبدی طلایی دیده میشه. کمی دور دریاچه قدم زدیم و به سمت کلیسا رفتیم و داخل کلیسا رو دیدیم و بعد به سمت کاخ اصلی به راه افتادیم. در بین راه ساختمان تالار اوپرا، چند پل که بر روی رودخانه قرار گرفته بود و یک ساختمان طاق مانند که حد فاصل پارک مقابل کاخ و پارک جنگلی پشت باغ قرار گرفته بود رو بازدید کردیم.
بلیط خریدیم و به داخل کاخ رفتیم. کاخ بزرگی که بخشی از اون رو به نمایشگاه آثار نقاشی و کاریکاتورهای چاپ شده در روزنامه ها طی سالیان گذشته اختصاص داده بودند و بخش دیگر اون تالار های بزرگ کاخ به همراه مجسمه ها و تابلوهایی از کاترین کبیر دیده میشد. بعد از بازدید از محوطه کاخ نیم ساعتی هم در پارک جنگلی پشت کاخ نشستیم.
کنار دریاچه دکه هایی بود که غذا و تنقلات میفروختند. از یکی از دکه ها دو مدل ماهی کبابی، کباب بوقلمون و بره گرفتیم و کنار دریاچه خوردیم.
نمای داخل کلیسا
مجسمه کاترین کبیر
ساختمان تزاریتسینو قبل از بازسازی
مقصد بعدیمون پارک کولومنسکویه بود که با مترو به ایستگاه Kashirskaya رفتیم. کولومنسکویه شامل املاک سلطنتی قدیمی واقع در بخش جنوبی شهر مسکو میباشد. در زمانهای قدیم دهکدهای در اطراف شهر مسکو وجود داشت که هماکنون بهسادگی میتوان آثار تاریخی بسیاری را در آن دهکده مشاهده کرد و ظاهرا اقامتگاه تابستانی دوکها و تزارهای روسیه بوده.. نقشه پارک رو که دیدیم متوجه شدیم با پارک خیلی بزرگی مواجه هستیم. ولی خوب عزممون رو جزم کرده بودیم که کلیساها و قصر داخل پارک رو ببینیم.
بعد از ورود به پارک تو مسیرمون یکی از کلیساهای اورتودکس به نام The Church of the Icon of Our Lady of Kazan رو دیدیم. این کلیسا یکی از مورد احترام ترین کلیساهای مسکو می باشد. این کلیسا در سال 1644 توسط تزار میخاییلوسکی ساخته شد که در ابتدا چوبی بود و بعد با سنگ تعویض شد. درب کلیسا بسته بود و داخلش نرفتیم، منتها چند دقیقه ای رو جلوش نشستیم و عکاسی کردیم. یک کلیسای سفید رنگ با گنبدهای آبی
The Church of the Icon of Our Lady of Kazan
در ادامه مسیر به سمت محوطه باستانی پارک رفتیم. جایی که کلیسای معراج قرار گرفته است. این کلیسا را شاهزاده واسیلی سوم در سال 1532 به مناسبت تولد وارث تخت سلطنتی که در واقع همان ایوان مخوف بود ساخت.معمار این کلیسا اصلیتی ایتالیایی داشت. این کلیسا نخستین کلیسا با گنبد مخروطی در روسیه می باشد. در سال 1994 این کلیسا در لیست آثار یونسکو قرار گرفت. ابتدای ورود به کلیسا یک دروازه بزرگ و ساختمانهای چسبیده به آن دیده میشود که انبار خشکبار و نوشیدنی تزار آن زمان بوده و بعد از ورود به محوطه، ساختمان کلیسا، برج ساعت سنت جرج، پاویلیون شکار و برج آب خودنمایی میکند
کلیسای معراج
برج ساعت سنت جرج، پاویلیون شکار و برج آب
از محوطه که کمی جلوتر بروید منظره ای از رودخانه مسکوا و شهر مسکو دیده می شود
کمی استراحت کردیم و به سمت سایت بعدی که کلیسای جان باپتیست بود رفتیم. این کلیسا هم یکی از بناهای برجسته روسیه که در قرن شانزدهم ساخته شده است. این کلیسای 5 ضلعی در اوایل حکومت ایوان مخوف ساخته شد. ظاهرا این کلیسا به عنوان نمونه اولیه کلیسای سنت باسیل و توسط همان معماران سازنده سنت باسیل ساخته شده است. ایوان مخوف از این کلیسا برای جشنها و مناسبتها استفاده می کرده است
کلیسای جان باپتیست
این کلیسا هم بسته بود و اطرافش گشتی زدیم. نزدیک کلیسا یک قبرستان هم بود. سریع سرکی به داخل قبرستان کشیدیم و به سمت سایت بعدی که کاخ چوبی بود حرکت کردیم. مسافت زیادی رو تا کاخ چوبی پیاده روی کردیم و حسابی خسته شده بودیم ولی دورنمای کاخ اونقدر زیبا بود که ما رو به سمت کاخ کشوند. متاسفانه ساعت بازدید از داخل کاخ به اتمام رسیده بود و فقط نمای بیرونی رو دیدیم. معماری کاخ فوق العاده زیبا و تماما از چوب ساخته شده بود. این کاخ هم توسط الکساندر میخاییلووسکی در طی سالهای 1667-1676 ساخته شد. این ساختمان مشتمل بر 26 ساختمان مجزا است که توسط درها و هال به هم متصل هستند. این کاخ شامل بخش مردانه که مخصوص تزار و پسرانش و مراسم بوده و بخش زنانه که متعلق به تزاریتسینو و دخترانش بوده تقسیم میشده.بعد از اینکه پایتخت روسیه در قرن هجدهم از مسکو به سن پترزبورگ منتقل شد، کاخهای تزاری اهمیت خود را از دست داد و این کاخ نیز ویرانه شد. در سال 1990 این کاخ با 270 اتاق مجدد بازسازی شد. محوطه بیرونی کاخ رو دیدیم و چند تا عکس انداختیم و نهایتا به سمت هاستل برگشتیم
به روز هفتم و آخر سفرمون رسیدیم و هنوز کلی جاها مونده بود که ندیده بودیم و باید سریع میجنبیدیم.
اولین بخش برنامه که از روزهای قبل جامونده بود دیدن مقبره لنین در میدان سرخ بود.به سمت میدان سرخ پیاده رفتیم و تو صف مقبره ایستادیم. قبل از ورود به محوطه گیت بازرسی گذاشتند و کیفها و ادمها رو میگردند. خوبیش این بود که چون داخل مقبره اجازه نمیدن کسی بایسته و فقط میتونی دور مقبره بچرخی و از در دیگه ای خارج بشی، صف به سرعت جلو میرفت. یک ربعی معطل شدیم تا داخل رفتیم. مومیایی لنین داخل یک تابوت شیشه ای وسط ساختمان آرامگاه قرار گرفته. داخل ارامگاه تاریکه و فقط روی تابوت روشنه و جسد لنین دیده میشه. عکاسی هم ممنوعه و حفاظت اونجا هم به سرعت مردم رو به در خروجی راهنمایی میکنند. از در که خارج میشیم ردیفی از مقبره ها قرار گرفته که متعلق به یوری گاگاری، استالین و دیگر مشاهیر روسیه است.
عکسهای لنین هردو از نت هستند
بعد از خارج شدن از محوطه میدان سرخ به سمت ایستگاه مترو رفتیم تا پارک پیروزی و موزه جنگ رو ببینیم.تا موزه لنین رو ببینیم و به پارک پیروزی برسیم سر ظهر شده بود. پس تصمیم گرفتیم تو یکی از رستورانای نزدیک میدان اول نهارمون رو بخوریم و بعد به سمت میدان بریم
پارک پیروزی در سال 1995 میلادی و همزمان با پنجاهمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم افتتاح شد. انتخاب این محل برای ساخت پارک پیروزی، هوشمندانه بوده و این محل دقیقاً جایی است که روزگاری پیشتر ناپلئون بناپارت امپراطور فرانسه جهت دریافت کلید شهر مسکو پس از شکست دادن روسیه، تشریفات خاصی را برگزار کرده بود. پارک پیروزی حدود 34000 متر مربع مساحت دارد و و در وسط آن یک میدان خیلی بزرگ هست که در منتهی الیه انتهایی آن موزه جنگ دوم جهانی قرار گرفته. جلوی موزه یک ستون هرمی قرار دارد که 150 متر ارتفاع داشته و بر فراز آن مجسمه الهه پیروزی در اساطیر یونان باستان یعنی «نایک» (Nike) دیده میشود. داخل میدان یک مسجد و کلیسا و یک کنیسه به یادبود کشته های مسلمان، مسیحی و یهودی ساخته شده.در کنار پارک پیروزی یک طاق پیروزی هم دیده میشه که به نشانه غلبه نیروهای روسیه به ناپلئون در سال 1812 ساخته شده
میدان پارک پیروزی
بعد از دیدن محوطه پارک پیروزی بلیط گرفتیم و داخل موزه جنگ رفتیم. اولین بخشی که بازدید کردیم سالن اشک مادر بود که در اون مجسمه مادری کنار جسد فرزندش دیده میشه و سقف سالن پر از کریستال های آویزان بود که ظاهرا تعدادشون 27 میلیون و برابر کشته شده های جنگ جهانی بوده. بعد از دیدن این سالن به سالن یادبود رفتیم که در اون نام کشته شده های جنگ و مشخصاتشون روی دیوار و در کتابهایی ثبت شده بود.بعد از دیدن سالن یادبود رفتیم طبقه بالا که در اون اتاقهای بزرگی قرار داشت که داخلش دیوارها به صورت نیم دایره تماما نقاشی شده بود و هراتاق به یکی از وقایع جنگ اون زمان اختصاص داشت و کف سالن هم ماکتهایی از سربازان یا ساختمانها و ادوات جنگ بود و به صورت کاملا سه بعدی در فضای جنگ قرار می گرفتیم. در یک سالن بزرگ هم ادوات و لباسهای نظامی و ماشین الات و ... بود و یک سالن بزرگ رو هم به صورت یک خانه که در اثر بمباران خراب شده و خیابانهای اطرافش رو به صورت ماکت درست کرده بودند و رو پرده پرواز هواپیماها با اون صدای بلندشون پخش میشد.(شبیه اون چه تو موزه جنگ تهران هست و قسمتی از خرمشهر رو در مقیاسی کوچیک بازسازی کردن و روی پرده فیلم پرواز هواپیماهای جنگی پخش میشه. تا قبل از دیدن موزه جنگ مسکو فکر میکردم خلاقیت خودمونه ولی با توجه به قدمت این موزه کاملا متوجه کپی بودن داستان میشید. ولی در مقیاس وطنی هم کپی قشنگیه).به صورت کاملا ام پی تری موزه جنگ رو دیدیم و از موزه خارج شدیم و به سمت طاق پیروزی رفتیم و چند تا عکس انداختیم و مجدد سوار مترو شدیم تا قبرستان و کلیسای نودویچی رو ببینیم
طاق پیروزی
سالن یادبود
سالن اندوه یا اشک مادر
با توجه به اینکه ممکن بود ساعت بازدید دیر و کلیسای نوودویچی تموم بشه اول اون سمت رفتیم و بلیط گرفتیم و داخل شدیم. کلیسا و دیر به افتخار تسخیر شهر سمولنسک توسط واسیلی سوم، شاهزاده بزرگ مسکو، در جنوب غربی مسکو در منطقه لوژنیکی بنا شد. این دیر در قرون ۱۶ و ۱۷ پناهگاه زنانی از اشراف و خانواده سلطنتی بود که تارک دنیا شده و به راهبگی روی آوردهاند. چه بسیار زنان درباری که به جرم خیانت و چه بسا اتهام به خیانت به اینجا فرستاده میشدند. در روسیه تزاری اگر زنی از طبقه اشراف به همسرش خیانت میکرد یا علیه او دسیسه میچید محکوم به زندگی ابدی در صومعه بود. از مشهورترین افرادی که به این صومعه فرستاده شدند خواهر پترکبیر بود که به جرم دسیسه چینی علیه برادرش محکوم به ترک دنیا شد
دروازه دیر نوودویچی
با روی کار آمدن حکومت کمونیستی، بخشی از دیر به گورستان اختصاص یافت و به محلی برای دفن ثروتمندان منطقه تبدیل شد. از طرفی از سال ۱۹۲۷ نیز با گرفتن نام «گورستان نوودویچی» به محلی برای دفن اشخاص مهم حزبی، سیاستمداران، نظامیان طراز اول و چهرههای برجسته علمی، هنری، فرهنگی و غیره تبدیل شد. این گورستان یک موزه بینظیر از آثار برجسته تجسمی است. بر گور هر یک از این مشاهیر ـ بر حسب شخصیت اجتماعیاش ـ مجسمه یا نمادی نصب شده است که کار هنرمندان برجسته شوروی است. آرگایف شاعر انقلابی،گوگول، نویسنده مشهور روسی،چخوف، پروفسور برتلس، ایرانشناس معروف شوروی، توپولف مخترع هواپیمایی با همین نام، نیکیتا سرگیویچ خروشچف، دبیر کل حزب کمونیست شوروی و رهبر اتحاد جماهیر شوروی: بوریس یلتسین، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی از جمله افرادی هستند که در این گورستان دفن شدند.ابوالقاسم لاهوتی شاعر معروف آواره از وطن نیز در این گورستان مدفون است. روی سنگمزار وی به فارسی نوشته ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی.تعداد مدفونین در این قبرستان بالغ بر بیست هزار نفر است و گذشته از این تعداد هزاران نفر هم که جسدشان سوزانده شده و خاکسترشان را کنار دیوار دفن و تصویرشان را روی دیوار نصب کردهاند.بعد از بازدید از قبرستان سوار مترو شدیم تا به حسن ختام برنامه گردشگری مسکو برسیم و اون سیرک قدیمی مسکو بود
سنگ قبر نیکولین بازیگر و مدیر سیرک قدیمی مسکو
سیرک مسکو یا نیکولین که اسمش رو از یک کمدین معروف روس گرفته تو بلوار Tsvetnoy قرار گرفته. داخل این بلوار پر از هتل و هاستل و رستوران بود و ایستگاه مترو Tsvetnoy Bulvared درست نزدیک ساختمان سیرک نیکولین قرار گرفته. بلیط سیرک رو از ایران نتونستیم بخریم. مدام ارور میداد و سایت پرداخت پول فیلتر بود. حتی با وجودی که با فیلتر شکن تست کردیم به نتیجه نرسیدیم به همین خاطر روز اول که به مسکو رسیدیم از رزروشن هاستل خواستیم که برامون بلیط بگیرن. داخل لابی ساختمان عکسهایی از نیکولین فقید بود و غرفه هایی که در اون با پرداخت پول میتونستید با ببر و پلنگ و حیوانات دیگری عکس بندازید. داخل سالن گرد سیرک شدیم. و نمایش هیجان انگیز بندبازان و آکروبات بازان، دلقک های بامزه سیرک، نمایش اسبها و فیلها و سگها و کلی نمایش های شاد و هیجانی به مدت دوساعت ادامه داشت و ما رو حسابی سرحال آورد
نیکولین فقید
با مترو به هاستل برگشتیم و هنوز کلی جای قشنگ مونده بود که ندیدیم. ولی بلاخره برای هر سفری پایانی هست. چمدونهامون رو جمع کردیم و صبح روز بعد داخل هاستل صبحانه خوردیم و با مترو به ایستگاه YUGO-ZAPADNAYA رفته و از اونجا با همون اتوبوس 611 به فرودگاه رفتیم. پروازمون هم بدون تاخیر با هواپیمای ماهان به فرودگاه امام خمینی انجام گرفت.
امیدوارم با خوندن این سفرنامه که البته برای من بیشتر یاداور خاطرات بود چون با اصول سفرنامه نویسی آشنایی ندارم، به طور اجمالی با دیدنی های شهر مسکو آشنا شده باشید. سعی کنید قبل از هر سفری اطلاعات کاملی از مناطق دیدنی به دست بیارید و با مطالعه و نقشه کامل شهر و سیستم حمل و نقل به سفر برید و در نهایت لزومی نداره خیلی وقتها زیر بار هزینه سنگین تورهای آپشنال برید و خودتون مستقل و با حداقل هزینه به گردش شهری بپردازید
در مورد هزینه های سفر هم باید بگم کل هزینمون برای بلیط هواپیما، ویزا، رفت و امد و خورد و خوراک، اقامت و ورودی اماکن دیدنی یک چیزی حدود 2800000 تومان برای سال 95 شد. البته خودم به شخصه خریدهای جزئی هم انجام دادم و کمی هم شکلات و عروسک های روسی و سوغاتی که دیگه حساب اونها رو در این مقال نمیگنجه.
بعد از دیدن مسکو مصمم شدیم حتما شهر سن پترزبورگ رو هم بگردیم که در ادامه گزارش سفر اون برنامه رو هم خواهم آورد..