مارماریس ، شهری که هرگز از یادتان نخواهد رفت

4.5
از 40 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
مارماریس ، شهری که هرگز از یادتان نخواهد رفت + تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
09 خرداد 1397 09:00
26
24.1K
 
 
 
 
 
 
photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٨-٥٧.jpg
 سلام 
من خیلی نمی خواهم به مقدمات بپردازم و مستقیم سراغ اصل مطلب می روم  و از شروع مسافرت می گویم و فقط توضیحاتی بسیار کم درباره قبل از مسافرت خواهم داد . من در آخر آذر ماه به محض باز شدن سفرهای عید مارماریس به لست سکند مراجعه کرده و با توجه به امتیاز هتل هایی که تورها ارائه می دادند سعی کرده بهترین هتل را انتخاب کنم و با تماس با آژانس برسام سیر ارائه دهنده تور مارماریس رزرو را برای خودم و همسرم  و دو فرزندم که یکی 10 ساله و دیگری 1 ساله بود انجام دادم . پرواز مان آتا بود که از همینجا تاسف خودم را ابراز می دارم برای انتخاب این هواپیمایی . دوستان اگر ارزان ترین تور را هم به شما ارائه دادند به هیچ وجه با آتا سفر نکنید . ما تحریم هستیم و به ما هواپیما نمی فروشند . ولی صندلی شکسته در هواپیمای داخل پرواز ربطی به تحریم ندارد . برچسب های برآمده و صندلی هایی که بو می دهند ربطی به تحریم ندارند . فاصله صندلی ها با هم فرق داشت بعضی فاصله بیشتر و بعضی کمتر داشتند من حتی در ایرلاین های خودمان هم همچین چیزی ندیدم .بدتر از همه رزرو من با هواپیمای ایرباس 320 بود ولی موقع پرواز بویینگ ام دی بود
e2ce3316-dd5e-4a91-8a63-45043c5dbcd8.jpg
هواپیمایی که قرار بود ایرباس باشد و بویینگ شد 
 
خلاصه بهتره که به هیچ وجه سمت آتا نرید . به نظر من بدترین ایرلاین ایران است و بسیار بد . 
بعد از اعصاب خردی بابت هواپیما سوار شدیم و 3ساعت و 20 دقیقه پرواز به فرودگاه عدنان مندرس ازمیر رسیدیم خوشبختانه در نزدیک نوروز اکثر پروازها بدون تاخیر بوده و از کل پروازها من در روز 27 اسفند پروازی را با تاخیر ندیدم و همه تقریبا سر موقع پریدند . 
 
ساعت 23.50 پرواز بلند شد و باتوجه به ساعت کشور ترکیه  ساعت 2.30 دقیقه به زمین نشست و پرواز خوبی بود که هیچ ربطی به آتا نداشت و هنر خلبان پرواز بود . بعد از گرفتن چمدان ها به سمت سالن انتظار رفتیم که خانمی  منتظر مسافران بودند که مسافران را به سه قسمت در اتوبوس های جداگانه agun travel همراه با دو آقا از طرف 
تقسیم کردند البته این پروسه نیمساعت طول کشید تا همه بیایند و به سمت اتوبوسها بروند  و در اصل هتل ها را تقسیم کردند و هر کس نسبت به هتلی که رزرو کرده بود سوار اتوبوس شد و هتل ما هم هتل ایده آل پرایم بیچ بود که بسیار هتل خوبی بود که توضیحات کافی خواهم داد .  فاصله 350 کیلومتر از ازمیر به مارماریس است . اتوبوس ها خوب بودند ولی چند تا مشکل داشتند . در مسیر رفت اتوبوس ها کمربند نداشتند . یعنی جایش بود و همه کنده شده بودند  . که الان اتوبوس های وی آی پی کشورمان همه کمربند دارند . هیچ گونه فیلم و یا ال سی دی وجود نداشت که در این مسیر سرگرممان کند البته آخر شب بود و همه خواب بودند ولی اگر پرواز مان صبح بود هم همین اتوبوس ها بود و باز هم این ایراد وارد است . فاصله بین صندلی ها خوب بود و تقریبا کمی از اتوبوس های وی آی پی کشورمان کوچک تر بود و از معمولی ها بزرگتر  . حدود ساعت 6.30 دقیقه به 10 کیلومتری مارماریس رسیدیم و هوا روشن شده بود که متوجه مسیر زیبا شدم چون تا آن لحظه خواب بودم . بسیار زیبا بود و عالی و فرقش با جاده شمال کشورمان خلوتی بسیار عجیب مسیر بود که بجز اتوبوسها ماشینی در جاده نبود و نبود زباله که لذت مسیر را دوچندان می کرد و آسفالت تمیز بدون دست انداز و خط کشی تمیز جاده و علائم راهنمایی بسیار زیبا و صاف نه کج و معوج  . و جنگل بسیار زیبا در مسیر، تا به 5 کیلومتری مارماریس رسیدیم که مارماریس از دور از بالای کوه دیده شد و دریای زیبای مدیترانه که من به شخصه لذت بردم از دیدم این تصویر . سقف 90 درصد ساختمانها صورتی پر رنگ است ورنگ خانه ها سفید و کرم و سبز و زرد و قرمز و آبی و غیره ...همه هم سیمان سفید نه سنگ آنتیک رومی . زیبایی را بدون تجمل به شهرشان هدیه کرده بودند .
 
535033431.jpgنمایی از بالای کوههای منتهی به مارماریس  (عکس از اینترنت)7f18459fc10fe215388a75f1bb1c38cd--marmaris-turkey.jpg
 جاده مارماریس (عکس از اینترنت)
 
روز اول
ساعت 7 بود ک به هتل رسیدیم که تقریبا به سمت خروجی شهر به سمت ایچملر بود . هتل مدیری خانم دارد که بسیار منظم بود موقع ورود با نوشیدنی و فینگر فود و شیرینی به استقبالمون آمدند و خود مدیر هتل در رزروشن کمک پرسنل می کرد البته اونموقع من فکر می کردم این خانم هم کارمند آنجاست همان در بدو ورود اتاقها را تحویل دادند .ما هم به اتاق رفته و تعویض لباس کرده و برای صبحانه رفتیم به رستوران هتل که از اتاقمان دور بود و دیدم سلف سرویس نیست ولی هرچیزی می خواستید برایتان می آوردند چون اولین مسافران فصل جدیدشان بودیم رستوران بزرگ را برای صبحانه باز نکردند . بعد از صرف صبحانه به اتاق رفته و استراحت کرده تا خستگیمان برطرف گردد .ساعت 10.30 دقیقه اومدیم بیرون و پیاده به سمت مرکز شهر رفتیم تو راه یک مرکز خرید بزرگ بود که واردش شدیم که هم قیمتش بالا بود و هم اجناسش شبیه تاناکورا بود بعد از 20 دقیقه گشتن در  داخل آن بیرون اومدیم و به سمت هتل برگشتیم توراه برگشت  من محل اجاره دوچرخه ها را دیدم و در ذهنم برنامه ریزی جهت اجاره دوچرخه برای فردا را کردم . سپس به هتل برگشتیم و موقع نهار بود که ناهار خورده و کمی در هتل به گشت پرداختیم و در کافه هتل چای و قهوه و آبمیوه خوردیم و حدود ساعت 4 برای رفتن به میدان اصلی شهر به دم در ورودی هتل رفتیم تا با گرفتن دلموش به میدان آتاتورک برویم . سوار دلموش شده که نفری 2.5 لیر می باشد که بعضی وقتها که 10 لیر می دادم بچه ها را حساب نمی کردند حتی پسرم که 10 ساله بود و 5 لیر برمی داشتن دفعه اول فکر کردم اشتباه شده ولی این موضوع سه بار دیگه هم اتفاق افتاد .
از میدان آتاتورک تا میدان 14 مارس حدود 100 متر فاصله است که چسبیده به میدان 19 مارس یک فروشگاه ال سی وایکیکی هست حدود 40 متر مغازه در سه طبقه بود که اصلا چیزهای جالبی برای خرید نداشت . و فقط چهار تکه لباس برای بچه ها خریدیم ولی یکساعت وقتمان تلف شد – از روبروی میدان 14 مارس یک خیابان بود که وارد بافت قدیمی شهر می شد رفتیم به جلو که چند کافه در کنارمان بود که داشتند مسابقه فوتبال می دیدند رسیدیم به خیابانی که تمام سفرنامه  ها توصیه شان خرید از این خیابان بود . این خیابان بخش شمالی گراند بازار را که شامل 6 بازار سرپوشیده است به هم وصل می کند و اکثر برندها و مغازه های شیک در این خیابان قراردارند . به فروشگاه کوتون رفتیم و اونجا هم خرید مختصری کردیم و به سمت هتل برگشتیم تا به شام برسیم . تا فردا مفصل همه جا را دقیق تر بگردیم . 
 
photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-٤٩.jpgویوی اتاق به محوطه اصلی هتل Ideal-Prime-Beach.jpgرستوران هتل TRDIDEALPR_MARM-3839-PRIME.jpgورودی هتل از خیابان  photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-٠١.jpgنمای کافه هتل به ساحل مارماریسphoto_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٨-٥٩.jpgعکس از کنار استخر روبه کافه هتل 
 
روز دوم 
صبح پس از صرف صبحانه که دیگر سلف سرویس و در رستوران اصلی هتل سرو می شد  همگی رفتیم و دوچرخه اجاره کردیم می خواستیم سه تا دو چرخه اجاره کنیم که دخترم مریض احوال بود و روی صندلی کودک ننشست و مجبور شدیم دو تا دوچرخه اجاره کنیم و من و همسرم به نوبت از دخترمان نگهداری کنیم . اول من و پسرم از جاده ساحلی در جلو هتل به سمت ایچملر شروع به رکاب زدن کردیم . فقط می توانم در وصف این جاده بگویم شما در بهشت خداوند بر روی زمین در حال حرکت هستید . بسیار زیبا یکطرفتان دریای ارام و زیبا که در دوردست کوهها و جزیره ها احاطه اش کرده اند و طرف دیگرتان هتل های شیک و ویلاهای شیک باز در دل جنگل سر سبز و زیبا و قایق های زیبای بادبانی و تفریحی بر روی دریا و همه در این جاده یا به صورت پیاده و یا دوچرخه سواری در حال ورزش بودند ما حدود 8 تا 10 کیلومتر مسیر تا ایچملر را رکاب زدیم .
شاید به جرات بگویم قشنگ ترین تصاویر عمرم را در این جاده دیدم و به همه رکاب زدن در این مسیر را توصیه می کنم بعد از کلی گرفتن عکس و فیلم در مسیر با پسرم رسیدیم به ایچملر و سپس به سمت هتل برگشتیم و دوچرخه را به همسرم دادم و ایشان با پسرم دوبار این مسیر را رفتن و پسرم ایلیا 4 بار این مسیر را رفت جوری که بزور از دوچرخه پیاده می شد از خستگی ، تا ظهر این تفریحمان طول کشید و پس از صرف ناهار گشت شهری را رفتیم که اول به یک مرکز فروش چرم رفتیم که قیمتها از ایران بسیار بالاتر بود و بعد به یک مرکز خرید خوراکی های مارماریس رفتیم که وقتمان را در اصل هدر دادیم .البته از مغازه ای که جنب چرم فروشی بود کلی مواد غذایی خریدیم و بعد به یک فروشگاه بزرگ لباس که کیفیت نداشت و قیمتهایش بسیار بالا بود رفتیم .ولی ما خودمان به میگروس که یک فروشگاه زنجیره ای بزرگ  در ترکیه است و جنب لباس فروشی بود رفتیم و یک مقدار خرید کردیم و به هتل برگشتیم تا شام خورده و از تفریحات خود هتل استفاده کنیم  . لازم به ذکر است شبها تیم انیمیشن هتل بسیار فعال بوده و هر شب ما را سرگرم می کردند و کل مسافران هتل به 40 نفر نمی رسیدیم با اینحال اونها کار خودشان را می کردند و شب هم دیسکو رابا  موزیک های ایرانی باز می کردند تا خانواده ها سرگرم شوند توی تیم انیمیشن هتل پسر جوانی به نام چیتو بود که ورزشکار بود و خیلی فعالیت می کرد و با خانواده ما دوست شده بود و پسر آروم من رو به حرکت وادار می کرد و تمام مدت کاری می کرد به بچه ها خوش بگذرد . هنوز با او ارتباط داریم و در مدت اقامت به علت حضور چیتو خیلی به پسرمان خوش گذشت 
 
marmaris-park.jpgمسیر پیاده روی نزدیک ایچملر B58GRSoapzSAEB1rSKpHFt53hs2FeEOeEzpp5SgM.jpgمسیر پیاده روی ایچملرroeiN8rAwxNWpaxdSLpwNLhHHwLXABfqz226DJuW.jpgمسیر پیاده روی و دوچرخه سواری میانه راه بین مارماریس و ایچملر 149379382_1o3RAyGBsahwIR5Ense7S2ejCgAIQAl2qWt8f3PTuq4.jpgmarmaris-park.jpg
 
مسیر پباده روی ساحلی شروع مسیر مارماریس 
 
روز سوم 
لازم به ذکر است درباره تورهای مارماریس : در نوروز یا مارچ خیلی از تورها رو نمی شد استفاده کرد و تورهای کشتی دالیان – تورنوچ یا ترنج – جیپ سافاری تور اورهانیه یا تور فتحیه یا تور افسوس و تور جزیره کلئو پاترا هم بود که مسیر هاشان زیاد بود و یکروز تمام درگیر می شدیم و ما چون نوزاد داشتیم نرفتیم .
البته این سه تور آخر بیرون از هتل بود و لیدر های ایرانی ارائه نمی دادند  ولی بقیه  توسط لیدرهای ایرانی ارائه می شد . و تور ترنج را که در روز عید بود را رزرو کردیم به قیمت نفری 35 دلار که حدود 375 لیر شد اونهم بدلیل اینکه تور ایرانی بود و دوست داشتیم در روز عید با هموطنان باشیم و رفتن به تور دالیان که رودخانه توریستی بود را به زمان دیگه ای موکول کردیم و بستگی به این تور ترنج داشت چون دخترم تازه از تب رها شده بود و می ترسیدیم اذیت بشه . ساعت 9 صبح اول به دنبال ما آمدند و سپس به هتل سنتیدو اورکا رفتند و همه را سوار کرده توی سه اتوبوس به میدان آتا تورک رفتیم و سوار کشتی بسیار بزرگ و جاداری شدیم که سه طبقه بود . در مسیر موزیک پخش می شد و انواع نوشیدنی رایگان بود و مسیر بسیار زیبا بود که نمی شد از آن چشم برداشت دور تا دورتان را کوههای سبز پوشانده بود و شما از میان دریا و از میان کوهها عبور می کردید . آنقدر زیبا بود که حتی در عکسها هم نمی شه حق مطلب را ادا کرد  .
به سمت غار آرزوها رفتیم و بعد به سمت جزیره ترنج رفتیم که شهری بسیار ارام و مغازه های کوچک که صنایع دستی می فروختند و منظره دلنواز از جنگل و خانه های زیبا و ساحل آرام داشت و بعد به سمت مارماریس برگشتیم که در کشتی مراسمی برگزار شد  که زیبا بود .کل این سفر و تور  حدود7 ساعت طول کشید و ما به محض برگشت از بقیه جدا شدیم و مرکز خرید نستل مارینا رفتیم که  زیبا بود ولی بسیار گران و یک شلوار ساده را 800 هزار تومان می دادند و همه مغازه ها برند بود و بعد به یک کافه در همان نستل مارینا رفتیم و بستنی خوردیم و بعد  به سمت هتل رفتیم و پس از استحمام و رفع خستگی به رستوران بزرگ هتل رفتیم که مراسم عید را در ساعت 19.45 دقیقه در کنار دیگر مسافران باشیم همه لباس نو پوشیده بودند و جالب بود تا ظهر همه لباس اسپرت داشتند و موقع عید لباس مهمانی  و ما فقط لباس های تمیزمان را پوشیده بودیم نه لباس مهمانی و برایمان جالب بود . مراسمی زیبا با موزیک و شمارش معکوس  و پایکوبی برگزار شده و پس از صرف شام مثل هر شب برنامه های هتل تا 12 شب در جریان بود .
 
Dalyan-Tekne-Turları-3.jpgکشتی هایی که تور کشتی با آنها انجام می شود 18083515.jpgرودخانه جزیره ترنج photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-٤٠.jpgعکس از ساحل اصلی و معروف مارماریس از داخل عرشه کشتی photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-٣٨.jpgعکس از ساحل اصلی و معروف مارماریس از داخل عرشه کشتی photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-٣٧.jpgعکس از ساحل اصلی و تپه قدیمی و قلعه  معروف مارماریس از داخل عرشه کشتی photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-٣٣.jpgمسیر هایی که کشتی جهت شنا نگه می دارد که به علت سردی هوا فقط توقف کردphoto_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-٣١.jpgphoto_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-٣٤.jpgجزیره ای در بین راه 
 
روز چهارم
 دخترم به علت مریضی دوروز قبل حال ندار بود و همسرم گفت امروز را بیرون نمی رود تا ظهر او کامل بخوابد و من و پسرم مجدد دوچرخه گرفتیم و اینبار تا آخر مسیر ایچملر رو که یک کارخانه کشتی سازی بود رفتیم و برگشتیم و باز تا انتهای مسیر مارماریس که نستل مارینا بود رفتیم و برگشتیم و من مسیر دوم را همیشه از خیابان بالای هتل تردد کرده بودم و خودم ندیده بودم تو مسیر بیش از 30 هتل و 100 کافه بود که هتل ها در این فصل نیمه باز بودند و کافه ها فقط نزدیک مرکز شهر باز بودند و بقیه بسته بودند .تا ظهر دوچرخه سواری کردیم و به هتل برگشتیم و همسرم و دخترم را برداشتیم و به استخر رفته و از استخر سرپوشیده استفاده کردیم که فقط ما بودیم و هیچ کس نبود و بعد از باشگاه بدنسازی اونجا استفاده کردیم اونروز هوا 24 درجه بود و دمای آب هم کمی سرد بود .
بعد ناهار خوردیم وپسرم خیلی خسته بود در هتل ماند و خوابید و ما  بعد از ناهار برای خرید بیرون رفتیم وبه خیابان پشتی بازار سرپوشیده رسیدیم  از دی فاکتو خرید کردیم و یک مغازه پیدا کردیم به نام کالیزن که فروشنده هاش خانم بودن . در تمام مدت که خرید می کردیم یکی از این خانمها از دختر یکساله من نگهداری می کرد و با اون بازی می کرد و خیلی راحت ما توانستیم خرید کنیم چیزی که در کشورمان متاسفانه یافت نمی شود . اون خانم همینطور که دخترم را بغل کرده بود انواع بلوز ها را برای تست می آورد و به خانمم می داد و حدود 500 لیر از آنها خرید کردیم که حلالشان باشد  . مدام از دخترم عکس می گرفت و در اینستا گرامش نیز گذاشت . خیلی بعد از ظهر خوبی بود . و توانستیم کلی خرید مورد نیاز کنیم  قیمتهایشان هم مناسب بود . و بعد به هتل برگشتیم و طبق معمول بعد از شام برنامه های شبانه هتل تا ساعت 12 را استفاده کردیم 
 
iULCMLPfJBhmEWRHMiPIhCagMRSHEjqIO3ZXg83o.jpgخیابانی که اکثر برندها در اونجا بودند پشت بازار سرپوشیده بود (عکس از اینترنت است)
 
روز پنجم 
 صبح بعد از صرف صبحانه به قلعه مارماریس رفتیم که منظره ای بسیار زیبا از شهر را برایتان به تصویر می کشد و حدود یکساعت و نیم در قلعه بودیم و از آنجا عکسهای زیبا از شهر و خودمان انداختیم و از آثار باستانی بجای مانده چند هزار ساله نیز بازدید کردیم و بعد رفتیم و از کوچه های اطراف قلعه که بافت قدیمی شهر بود دیدن کردیم که خیلی زیبا بود کوچه های سنگفرش و خانه هایی که گلهای صورتی و بنفش از پنجره ها خود نمایی می کرد و خانه های ی سفید رنگ  و زیبا که بی نظیر بود و بعضی وقتها عرض کوچه ها نیم متر می شد و من مجبور بودم خودم را کج کنم تا از کوچه رد شوم و خاطره ای بسیار زیبا برایمان رقم خورد .
حدود ظهر بود به ساحل اصلی  رسیدیم که فانوس دریای در آنجا قرار دارد قرار شد ناهار را به هتل نرویم و رفتیم مک دونالد و پس از خوردن ناهار رفتیم خرید و از فلورمار برای همسرم لوازم آرایش خریداری کردیم که یک موضوع جالب برایتان بازگو کنم . وقتی خانم فروشنده در فلورمار دید که ما یک یا دوتکه لوازم آرایش خریدیم و فلورمار را می شناسیم . به خانمم پیشنهاد داد تا او را آرایش کند و 20 دقیقه تمام با لوازم آرایش آنجا برای خانمم آرایش انجام داد و بعد که کیفیت را نشان داد حدود 400 لیر به ما لوازم آرایش فروخت که حدود 14 سال است که من و همسرم با هم ازدواج کردیم ایشون تا کنون چنین خریدی یکجا لوازم آرایش نخریده بود . من از روابطشون با مشتری و برخوردشون خیلی خوشم آمد  در تمام مدت آرایش با دقت کارش را انجام می داد تا بهترین نتیجه حاصل بشود و آخر هم کلی جنس فروخت .  . و کلی خرید از فروشگاه امبر انجام دادیم که لباس های زنانه قشنگی داشت ودفاکتور هم مقداری لباس برای خودم و پسرم خریدیم و برگشتیم و  دم غروب سوار ماشین شده و به هتل برگشتیم و شام خوردیم و طبق معمول همان برنامه های شبانه هتل .
 
photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-١٤.jpgقلعه مارماریس photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-١٣.jpgقلعه مارماریس و نمای ساحل photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-١٢.jpgکوچه های زیبای اطراف قلعه و خانه های سفید photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-١١.jpgخانه های زیبا و کوچه های باریک photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-٠٩.jpgخانه های زیباس اطراف قلعه photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-١٧.jpgورودی قلعه photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-١٥.jpgخمره های قدیمی داخل قلعه که مربوط به 2000 سال قبل بوده 
 
روز ششم 
روز ششم  قرار براین شد از ساحل هتل استفاده کنیم که ساحل بسیار زیبایی داشت جوری که پلاژ هتل ما در خیلی از عکسهای مارماریس به عنوان زیبائیهای مارماریس استفاده میشود . و صبح بعد از صرف صبحانه و استفاده از باشگاه بدنسازی رفتیم  به ساحل هتل و وقتمان را  ظهر گذراندیم حدود  بعد از ظهر می خواستیم چمدان بخریم و یکی از لوازم آرایشها را تعویض کنیم که مسیر را اشتباه رفتیم و به یک فروشگاه  لباس شب زنانه رسیدیم که با توجه به 3 عروسی که ما در تابستان داریم گفتیم شاید بشود ازآنجا لباس شب بخریم . و به طرز عجیبی تمام لباس هایش زیبا بودند و اثری از منجوق دوزی رویشان نبود و همه پارچه های قشنگی داشتند و دوخت های قشنگی و همانطور که در ژورنال بود روی تن هم می ایستاد و حدود یکساعت وقت تلف شد تا لباسی را انتخاب کردیم ولی مقداری تنگ بود قرار شد به کارخانه این لباس مراجعه کرده و بعد از تعویض لباس فردا لباس را برایمان به هتل بیاورد و مقداری بیعانه دادیم و به بقیه خرید و کارهایمان رسیدیم  که چمدان و مقداری لباس بچه خریدیم و به سمت هتل پیاده رفتیم مسیری که پر از کافه  بود و در یکی از کافه ها چای و بستنی و کیک خریدیم و در کافه خوردیم در کنار دریا و بقیه مسیر که حدود 4 کیلومتر بود را تا هتل پیاده رفتیم  و به هتل رفتیم وشام خوردیم و بعد از شام مراسم  شبانه هتل طبق معمول تا ساعت 12
 
 
روزآخر 
مارماریس شهری است بیشتر تابستانی و پر از تفریحات آبی که در عید نمیشود از آنها استفاده کرد و در عیدباید آرامش گرفت و ریلکس کرد. و برای کسانیکه  طبیعت را دوست دارند بسیار جالب است . هوا در عید نوروز بین 17 تا 24 در جریان است . روز اول باد شدیدی می وزید و هوا ابر بود ولی موقع که آفتاب می شد خیلی مطبوع  بود  و سریع دما بالا می رود . و دوست داری همان ابر بشود تا هوا خنک شود  ولی باد نباشد . در تابستان جمعیت شهر تا 10 برابر می شود و حدود 263 هتل ثبت شده در تریپ ادوایزر دارد و هتل ایده ال پرایم بهترین هتل سال 2016 بوده و الان هم جزء 10 هتل برتر مارماریس است و بخاطر گران تر بودن هتل دیگه ای را انتخاب نکنید چون خدماتی مثل اینجا نمی دهند ما مثلا فهمیدیم هتل دیگری که هموطنانان بوده اند تا بعد از 5 روز تیم انیمشن نبوده چون جمعیت کم بوده ولی این هتل اینجور نبود .  
امروز باید هتل را تحویل می دادیم پروازمان ساعت 3 نیمه شب بود که هنوز برای من جای سئوال است چرا این ساعت ؟ دوما : ساعت 6 بعد از ظهر دنبالمان آمدند تا ما را ببرند برای فرودگاه ازمیر یعنی 9 ساعت زودتر که واقعا خسته کننده بود . بعد از صرف صبحانه به اتاق برگشتیم و حدود 12.30 اتاق را تحویل دادیم و در محوطه هتل نشستیم و عکس انداختیم و بازی کردیم مثل دارت و غیره ... ناهار را فست فود خوردیم و چیتو از بچه های انیمیشن هتل اومد پسر من و پسر یک خانواده دیگر رو برد باهاشون پینگ پونگ بازی کرد و ساعتها سرگرمشون کرد و ما هم می دیدیمشون که چه کیفی می کردند . چون چیتو برایشان ادا در می آورد و اونها هم می خندیدند و بازی می کردند .
حدود ساعت شش بدنبالمان آمدند و سوار اتوبوس شدیم به سمت ازمیر، که هوا بارانی شد ولی بسیار زیبا بود مسیر و رنگین کمان بزرگی اطرافمان را احاطه کرده بود تا تاریکی هوا حدود 1.30 دقیقه از مسیر لذت بردیم و کیف کردیم بعد هوا تاریک شد و فقط مغازه های مسیر و کافه های مسیر رو می دیدیم که اینجا لازم بود فیلمی از طریق اتوبوس و راننده پخش می شد که هیچ برنامه ای نبود و حدود ساعت 10 در یک فروشگاهی به نام سی ان اس  نزدیکای شهر آیدین بود فکر کنم به سمت کوش آداسی میرفتیم ، نگه داشتن برای خرید، که یکساعت وقت برد که قیمتاش واقعا مناسب بود ولی ما حسابی خرید کرده بودیم و اصلا جا نداشتیم و حتی ساک های دستیمون هم پر بود .به فرودگاه رسیدیم و بعد از صف بازرسی کیف ها رسیدیم به کانتر آتا که 2 ساعت دیگه باز می شد و هیچ کس هم نبود و یکساعت هم تاخیر داشت که واقعا سخت می گذشت که آقایون داخل صف شروع کردیم صحبت کردن تا زمان بگذرد و خانمها هم رفتند نشستن و یا خوابیدن .
خیلی اذیت شدیم و این آخرین بارم بود که با آتا خواهم رفت وارد هواپیما شدیم که باز هم همان بویینگ ام دی بود که ایندفعه انقدر صندلیمان کوچک بود که اعتراض کردیم و مهاماندارفقط عذر خواهی می کرد جوری که فاصله صورت خانمم از جایی که تکیه داده بود با صندلی جلویی یک وجب بود و این شرم آوره که بخاطر پول اینجوری هموطنانشون رو اذیت می کنن . اونجا دیدم یکهفته آرامشم را با رسیدن به هواپیمای وطنم دوباره از دست دادم . 
حدود ساعت 9 صبح فرودگاه رسیدیم و به سمت خانه رفتیم . 
 
photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-٢٢.jpgغذاهای هتل photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-٢٦.jpgغذاهای هتل photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-٢١.jpgدسرهای ارائه شده در هتل photo_٢٠١٨-٠٤-٠٨_٠٨-٣٩-٢٣.jpg
 
خلاصه : 
مارماریس شهری است بیشتر تابستانی و پر از تفریحات آبی که در عید نمیشود از آنها استفاده کرد و در عیدباید آرامش گرفت و ریلکس کرد. و برای کسانیکه  طبیعت را دوست دارند بسیار جالب است . هوا در عید نوروز بین 17 تا 24 در جریان است . روز اول باد شدیدی می وزید و هوا ابر بود ولی موقع که آفتاب می شد خیلی مطبوع  بود  و سریع دما بالا می رود . و دوست داری همان ابر بشود تا هوا خنک شود  ولی باد نباشد . در تابستان جمعیت شهر تا 10 برابر می شود و حدود 263 هتل ثبت شده در تریپ ادوایزر دارد و هتل ایده ال پرایم بهترین هتل سال 2016 بوده و الان هم جزء 10 هتل برتر مارماریس است و بخاطر گران تر بودن هتل دیگه ای را انتخاب نکنید چون خدماتی مثل اینجا نمی دهند ما مثلا فهمیدیم هتل دیگری که هموطنانان بوده اند تا بعد از 5 روز تیم انیمشن نبوده  چون جمعیت کم بوده ولی این هتل ما
 
mk8UbomQ4xFAHWQ7wzjEVgWlZQPSe8yRwRoVB0v1.jpgمیدان آتاتورک original_bea5c170dbcd8318698d4f7e242e1547.jpgبازار کاپالی چارشی - یا گراند بازارGYJbTaa4QOuKthVH6f5AadRyEGbugAjUqv0Hcv2F.jpgبازار کاپالی چارشی - یا گراند بازارVRkE373MsTPNySm2YLTGKqwCTnP312bnVFhwBs6z.jpgقایقهای تعبیه شده برای تور دالیان - 87866975.jpg
نمای هتل ایده آل پرایم بیچ از پلاژ هتل (عکس از اینترنت)
Marmaris-Marina-14-940x705_c.jpgفانوس دریایی بسیار زیبا در مارینامارماریسbar-street.jpgخیابان بار استریت در بهار که بسیار خلوت است 
در مارماریس خیابانی واکینگ استریت وجود دارد که در تابستان شلوغ ترین جای شهر است ولی ما که رفتیم حتی یک عدد از کافه ها باز نبودند البته ما دم غروب رفتیم و شاید شبها شلوغ می شود بعضی از کافه ها ولی اکثرا در حال تعمیر برای تابستان بودن . 
امیدوارم از این سفرنامه خوشتان بیاید من تورهای زیادی رو چون بچه کوچک داشتم نرفتم و سعی کردم چیزهایی رو که سفرنامه های دیگه کمتر به آن اشاره کرده بودند را بیان کنم .
مهدی مختاری 
 
 
 

نویسنده : مهدی مختاری

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.