روز چهارم روز گشت دور دبی. امروز روز گشت دور دبی بود و خیلی روز هیجان انگیزی بود. ساعت 1 قرار بود توی لابی هتل آماده باشیم تا دنبالمون بیان و بریم برای گشت. از این فرصت استفاده کردیم و یه گشتی دور هتل و خیابون رقه و فروشگاههای اطرافش زدیم که چیز جالبی حاصلمون نشد. حدود همون ساعت 1 یه نفر با ماشین اومد دنبالمون و بردمون یه جای دیگه برای اینکه سوار اتوبوس بشیم . حدود 40 نفر داخل اتوبوس بودن و لیدرمون یه آقای اصفهانی بنام آقا عماد با لهجه بامزه و بسیار رک و با اطلاعات بسیار بالا بود و از همون اول اتمام حجت کرد که من برای مادرمم 5 دقیقه بیشتر صبر نمیکنم و جا موندید ناراحت نشید با همین حرفا در واقع همون اول همه ماستا رو کیسه کردن:)) . در طول مسیر اطلاعات بسیار جالبی از دبی و چگونگی شکل گیریش به شکل فعلی داد و متوجه شدیم کشور امارات بصورت فعلی بطور کلی بیشتر از 30 سال سن نداره!! از دهه نود میلادی شیخ محمد آل مکتوم شروع به سرمایه گذاری در بخشهای مختلف شهر دبی کرد و با توجه به اینکه بهشون اطلاع داده شده بود نفت دبی خیلی زود تمام خواهد شد تصمیم به درآمد زایی از طریقی غیر از نفت کردند. اولین پروژه قابل ملاحظه و جهانیشون برج العرب بود که به شکل بادبان در درون دریا ساخته شد و تنها هتل 7 ستاره دنیاست. بعد از اون به فکر توسعه شهر افتاد و تمام بودجه شهر دبی رو روی پروژه دبی پالم یا همون نخلی که داخل دریا با بردن خاک به درون دریا ساختن صرف کرد و به حدی رسید که شهر دبی به مرز ورشکستگی رسید ولی سرمایه گذاریش بشدت جواب داد و در حال حاضر خانه هایی که روی شاخه های دبی پالم ساخته شده متری 30000 دلار فروش میروند چون تنها ساحل اختصاصی برای هر شخص در دنیا رو دارند. موقعی که وارد دبی پالم شدیم خانه هایی بسیار زیبا رو دیدیم که در کنار خیابان رخ مینمودند و بر اساس گفته آقا عماد طول شاخه اصلی این نخل 5 کیلومتر بود!! مارو به سمت مونو ریلی بردند که به سمت هتل آتلانتیس بزرگترین هتل خاورمیانه میبرد با بیش از 1500 اتاق! در طول مسیر شاخه ها و خانه های ساخته شده بر روی آنها رو میدیدیم. هتل آتلانتیس بسیار زیبا و افسانه ای بود و در کنار ساحل خلیج همیشه فارس عکسهای زیبایی گرفتیم.
هتل آتلانتیس
پارک آبی آتلانتیس
خلیج فارس
بعد از بازدید چند دقیقه ای از بیرون هتل آتلانتیس با اتوبوس از تونلی که از زیر دریا میگذشت عبور کردیم که البته هیچ نشانه ای جز اعلام لیدر به اینکه زیر دریا هستیم ما ندیدیم! از اونجا به سمت مدینه جمیرا رفتیم. محلی بسیار زیبا با خونه ها و هتلهای بسیار گران.
مدینه جمیرا
این محل بسیار نزدیک به مکان هتل برج العرب تنها هتل 7 ستاره دنیاست. بسیار زیبا و رویایی بود و برای هر شب اقامت در هتلهای مدینه جمیرا از حدود شبی 4000 درهم باید پرداخت میشد به بالا!! در اون قسمت جایی که در عکس گذاشته شده از برج العرب اگر دقت کنید یه پل سنگی هست. من به لیدر آقا عماد گفتم برم اونجا یه عکس واضح تر بگیرم که به من گفت برای عبور از اون پل حداقل باید 10000 درهم پرداخت کنی!!!! اون پل محل اتصال به هتل برج العرب بود. خلاصه بعد از گذشتن از بازارهای تو در توی مدینه جمیرا با اجناس فوق لوکس و گرانقیمتش از اونجا خارج شدیم و به سمت بازار ابن بطوطه حرکت کردیم. این بازار بر اساس نام ابن بطوطه گردشگر بسیار معروفی نامگذاری شده که بسیاری از کشورهای دنیا رو جهانگردی کرده و از بعضی از اونها شامل ایران و مصر و چین و تونس و آندلس ( اسپانیای امروزی ) و هند بسیار در سفرنامه هاش نوشته بخاطر همین این بازار بر اساس نوشته های این گردشگر و بر مبنای تم هر کشوری که دیده ساخته شده و علاوه بر بازار بودن و فروش اقلام مختلف که البته همون برندهای همه پاساژهای دیگه بود، ظاهر بسیار توریست پسندی رو خلق کرده.
بازار ابن بطوطه
بعد از گشت حدود یک ساعته تو بازار ابن بطوطه و صرف ناهار تو فودکورت مجموعه که همه جور غذایی رو شامل میشد، به سمت دبی مارینا برای گشت در محله مرفه و پر از برج «دبی مارینا» راهی شدیم. در اون منطقه قرار بر سوار شدن به کشتی کروز و گشت کوتاهی بر روی آبهای مارینا و دیدن زیبایی برجهای اونجا بود و البته کمی شادی و تفریح بر روی کشتی.
دبی مارینا
پس از حدود 40 دقیقه کروز سواری و تفریح راهی دبی مال و برج خلیفه شدیم که در کنار یکدیگر قرار دارند. از اونجایی که من سال گذشته به کوالالامپور سفری داشتم شکل قرار گیری دبی مال و برج خلیفه در کنار هم و همچنین استخری که بین این دو قرار دارد و هر نیم ساعت با آهنگهای معروف دنیا رقص فواره در آن انجام میگیرد بسیار شبیه برجهای پتروناس و مرکز خرید سوریا در کنار آن بود که در آنجا هم رقص فواره ها به زیبایی صورت میگرفت. با ورود به دبی مال متوجه شدیم این مرکز خرید بزگترین مرکز خرید دنیاست و برای دیدن تک تک بیش از 4000 فروشگاه آن باید ماهها وقت گذاشت!! در این مرکز خرید بزرگترین آکواریوم دنیا قرار داشت. درسمت دیگر آن آبشار داخل سالن بسیار بلند و زیبایی رخ مینمود و در بخش دیگر زمین اسکیت روی یخ بسیار بزرگ و زیبا. از اونجایی که ما تور رو بصورت وی آی پی گرفته بودیم هزینه داخل شدن به تونل آکواریوم و دیدن زیباییهای آن برای ما روی هزینه تور حساب شده بود. بنظر شخص من تونل آکواریوم دبی با آکواریوم کوالالامپور هیچ تفاوتی نداشت که هیچ شاید کمی ضعیف تر از بابت زیبایی ها بصری بود! آکواریوم دبی به لحاظ بزرگی واقعاً بی نظیر بود
ولی آکواریوم کوالالامپور بسیار جذاب تر با جاذبه های استوایی بود. بعد از گشت و گذار در آکواریوم و دیدن بزرگترین کروکودیل در آنجا به سمت دریاچه رقص فواره ها هدایت شدیم و اونجا رقص بسیار زیبای فواره ها رو دیدیم که واقعاً ارزش دیدن رو داشت و البته باز اشاره کنم رقص فواره های کنار پتروناس کمی از این برنامه نداشت. در عین حال در کنار بلندترین برج جهان یعنی برج خلیفه با بیش از 800 متر ارتفاع یعنی دوبرابر برج میلاد خودمون ایستادن واقعاً حس جالبی داشت. من زیاد به جزئیات برج خلیفه و دبی مال نمی پردازم چون همونجوری که قبلاً هم عرض کردم دوستان دیگر بسیار مفصل و با جزئیات دقیق در موردشون در سفرنامه هاشون اشاره کردند. بعلت خستگی فراوان زودتر لیدر گروه همه مارو جمع کرد و به رستورانی که قبلاً هماهنگ شده بود برد و آنجا بصورت سلف سرویس هر غذایی که بیشتر هم غذای ایرانی بودند قابل استفاده بود وحقیقتش اسم رستوران رو خاطرم نیست! در نهایت روز گشت شهری ما با صرف شام و رفتن به هتل به پایان رسید.
روز پنجم روز نهایی حضور ما در دبی بود. تا این ساعت منو پدرم موفق به هیچگونه خرید سوغاتی و گشت و گذار درست و حسابی در مراکز خرید نشده بودیم و خب نمیشد دست خالی هم به خانه برگشت. برای همین بعد از جمع کردن وسایل و چک اوت کردن با توجه به اینکه ساعت پروازمون 8 شب بود برای همین تصمیم به رفتن به دبی مال گرفتیم. هم بخاطر اینکه شب گذشته کامل نتونسته بودیم اونجا رو ببینیم هم اینکه برج خلیفه رو در روز از نزدیک ببینیم هم خریدمونو بکنیم.
برج خلیفه
دبی مال
واقعاً باید اعتراف کنم خرید کردن در دبی بسیار مشکله چون اینقدر قیمت اجناس گرونه که کلاً آدم پشیمون میشه از خرید کردن! خلاصه با بدبختی چند تا تکه لباس برای سوغاتی تونستیم بخریم و یه کوچولو تو دبی مال گشت زدیم و در نهایت به سمت هتل اومدیم و خیلی راحت با مترو به فرودگاه رفتیم که فکر کنم 10 دقیقه هم طول نکشید. بنابراین اگه به ترانسفر نرسیدید نگران نباشید به مترو خودتونو برسونید و خیلی راحت و سریع با هرگونه وسیله و چمدونی که دارید به سالن اصلی فرودگاه منتقل میشید.
در پایان لازم میدونم از وقتی که برای خوندن سفرنامه من گذاشتید کمال تشکر رو بکنم. همونطور هم که قبلاً گفتم این سفرنامه حاوی نکات ریزی هست که بدردتون میخوره ولی چون سفر ما سفر کاری بود برای همین نتونستم از تمام نقاط گردشگری براتون توضیحی بنویسم. ان شاء الله سفر بعدی که کاملتر اونجا رو گشتم سفرنامه بهتری خدمتتون ارائه خواهم کرد.