سفری یک روزه به پایتخت حکومت صفویان، قزوین
قزوین که روزگاری پایتخت شاه طهماسب صفوی بوده است ، مقصد خیلی خوبی برای سفر یک روزه به خصوص برای اهالی تهران و کرج میباشد. من به شخصه هیچوقت در مورد شهر قزوین و بناهای تاریخی اش اطلاعاتی نداشتم، تصوری هم در ذهن نداشتم اما بعد از جستجو در اینترنت و آشنا شدن با این شهر تاریخی و همچنین سفر یک روزه امان متوجه زیبایی های تاریخی و فرهنگی این شهر زیبا شدم. البته ناگفته نماند که مردم این شهر و رفتار و کردارشان به خصوص فروشندگان خوشرو و خوش برخورد شان مرا ترغیب میکنند که مجدد روزی به این شهر سفر کنم.
من به همراه خانواده ساعت ۷ صبح تهران را به مقصد قزوین ترک نموده و حدود ساعت ۸:۴۵ دقیقه صبحانه را در مرکز خدماتی تفریحی آفتاب که ۱۰ کیلومتر بعد از شهر قزوین قرار گرفته است میل کردیم.
صبحانه بوفه باز و هزینه آن برای هر نفر ۲۰ هزار تومان می باشد.کیفیت صبحانه خوب و قابل قبول بود،البته می توانست بهتر هم باشد.پس از صرف صبحانه به سمت شهر قزوین راه افتادیم که حدودا سی دقیقه در راه بودیم.
ما قبل از سفر اکثر اماکن دیدنی شهر را از طریق اینترنت پیدا و یادداشت کرده بودیم ولی خوشبختانه در بدو ورود و در نزدیکی دروازه تهران یک ایستگاه اطلاع رسانی برای گردشگران فعال بود و خانمی با مهربانی تمام نقشه ای در اختیار ما گذاشت و ما را برای رسیدن به هر یک از نقاط دیدنی شهر راهنمایی کرد.
متاسفانه در آن روز کارگران مشغول ترمیم و بازسازی دروازه تهران بودند که این امکان برای ما میسر نبود که بتوانیم از آن دروازه که در گذشته یکی از هفت دروازه شهر قزوین بوده است دیدن کنیم و تصاویر خوبی را به یادگار ثبت کنیم.
ما از طریق نرمافزار waze و البته نقشه ای که به همراه داشتیم به سمت خیابان عبید زاکانی جایی که حمام زیبای قجر در آنجا قرار داشت رهسپار شدیم. حمام قجر یکی از کهن ترین گرمابه های شهر قزوین است. در سال ۱۰۵۷ هجری قمری و به دستور شاه عباس صفوی ساخته شده است.
حمام از سه بخش سربینه،میاندر و گرمخانه و دو قسمت جداگانه زنانه و مردانه تشکیل شده است.
این اثر تاریخی در سال ۱۳۷۹ توسط میراث فرهنگی خریداری و تبدیل به موزه مردمشناسی شده است.
مجسمه هایی از پوشش زنان و مردان قدیم و کسب و کار و فعالیت آن روزها به زیبایی هرچه تمام در بخشهایی از این حمام به چشم میخورد.
البته ناگفته نماند بخش کوچکی از این حمام را اختصاص داده اند به فروش زیورآلات و آتلیه عکاسی کوچکی که به مشتریان خود لباس های سنتی اجاره میدهد.
بعد از بازدید از حمام قجر خیابان عبید زاکانی را پیاده طی کردیم (حدود ۵دقیقه) به سمت خیابان امام خمینی ، جایی که سرای زیبایی سعدالسلطنه در آن واقع شده است. از زیباییهای این بازار قدیمی هر چه بگویم کم است. معماری این بازار در زمان صفویان شکل گرفته است ولی در زمان قاجاریان بخشهایی چون کاروانسرای سعد السلطنه به دستور ناصرالدین شاه قاجار به این بازار اضافه گردیده است.
فروشگاه های صنایع دستی،چرم،مینا کاری، البسه سنتی و چند کافه ی زیبا در دل بازار به چشم میخورد که ناگفته نماند تمامی حجرهها مرمت شده ولی همچنان به صورت سنتی با درب و پنجره های چوبی معماری و شکل و شمایل قدیمی را به تصویر می کشد، و نکته جالبی که در این بازار نظرم را جلب کرد ،اختلاف دمای داخل و خارج بازار بود. داخل بازار به شدت خنک همراه با نسیمی جان نواز همراه بود.
پس از بازدید از سرای بی نظیر سعدالسلطنه به سمت چهل ستون راهی شدیم. ما مسیر ۵ دقیقه ای بازار تا چهلستون را پیاده طی کردیم. خوشبختانه این اماکن به یکدیگر نزدیک بودند و نیاز به استفاده از وسیله نقلیه نبود.
از ورودی بازار خارج شدیم و خیابان امام خمینی را به سمت شرق پیمودیم تا رسیدیم به میدان آزادی (سبزه میدان) که در ضلع جنوبی میدان کاخ زیبای چهل ستون به خوبی نمایان بود. این کاخ تنها کوشک باقی مانده از زمان شاه طهماسب است که در زمان صفویان که قزوین پایتخت ایران بود به عمارت فرنگی معروف بوده است .این بنا در زمان قاجاریه بازسازی شد و چهلستون نام گرفت.
ورودی این مکان دیدنی برای هر فرد مبلغ ۲۰۰۰ تومان است .محوطه اطراف کاخ سرسبز و پوشیده از درختان گوناگون است .ورودی کاخ بسیار کوچک بود و بر سر در آن (موزه خوشنویسی) نوشته شده بود زیرا آثار زیبا و گرانقدر هنرمندان خوشنویس ایرانی در آنجا به چشم می خورد.
طبقه اول عمارت دارای حوض کوچک مرمری و دیوارها تمام گچبری و نقاشی شده بودند. نکتهای که بسیار ناراحت کننده بود از بین رفتن رنگ ها و نقاشی ها در گذر زمان و عدم توجه کافی به این مسئله بود. از طبقه اول به وسیله پله های مارپیچی به طبقه دوم رفتیم جایی که به محض ورود پنجره های رنگی نظر هر بیننده ای را به خودش جلب می کرد. خوشبختانه هوا آفتابی بود و عبور نور از این شیشه های رنگی این امکان را فراهم کرده بود که بتوان عکس های بی نظیری از این مکان دل انگیز ثبت کرد.
از آنجایی که همسر من عکاس هستند و در زمینه عکاسی ۳۶۰ درجه فعالیت می کنند عکس های بسیار زیبا و درخور توجهی از این مکان و دیگر دیدنی های قزوین به تصویر کشیدند. پس از عکسبرداری همسرجان از سقف و پنجره های دلربا از آن فضای زیبا دل کنده و از ساختمان اصلی خارج و به محوطه پشت ساختمان جایی که حوض بزرگی قرار داشت رفتیم. وجود این حوض و انعکاس تصویر کاخ و ستونهای چوبی آن نمایانگر کاخ چهلستون در اصفهان بود. پس از بازدید از عمارت زیبای چهل ستون با ماشین راهی حسینیه زیبا و منحصر به فرد امینی ها واقع در خیابان مولوی شدیم. حسینیه با پنجره ها و شیشه های رنگی ،فرشهای دستباف ایرانی، سقف های معرق کاری و همچنین لوستر های گرانبها و قیمتی چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کرد.
این حسینیه روزگاری منزل یکی از تجار به نام شهر، حاج محمد رضا امینی بوده است. بنابر گفته یکی از نوادگان ایشان (پنج نسل بعد از ایشان )که از شانس خوب ما در حسینیه حضور داشتند ،ناصرالدین شاه قاجار قصد تصرف این خانه زیبا را داشته است.اما صاحبخانه با درایت خود و به دلیل علاقه وافری که به اهل بیت داشتند این خانه را وقف حسینیه می کنند. این خانه دارای سه تالار به موازات هم میباشد و سه اتاق تو در تو.
همچنین آب انبار طویل و بزرگی که در زیرزمین خانه وجود دارد تبدیل به موزه عاشورا شده است که ادوات جنگی، لباس های تعزیه و پرچم و بیرق در آنجا نگهداری می شود. بهای بلیط بازدید از این خانه قدیمی به ازای هر فرد ۴ هزار تومان است. پس از بازدید از حسینیه امینی ها برای ادای نماز ظهر به سمت امامزاده شاهزاده حسین راهی شدیم.
نسبت این امامزاده به امام رضا علیه السلام بر می گردد. بنای امامزاده توسط دختر شاه طهماسب ساخته شده است .پس از خواندن نماز به سمت رستوران اقبالی واقع در خیابان آیت الله طالقانی راهی شدیم. حدود ۱۵ دقیقه در صف طولانی رستوران ایستادیم.
به محض خالی شدن رستوران نگهبانی که در جلوی رستوران ایستاده بود خانواده ها را گروه گروه به داخل رستوران هدایت می کرد.
وقتی نوبت به خانواده ما رسید، از پله های رستوران که بالا میرفتیم بوی مطبوع قیمه نثار قزوینی عجیب به مشام میرسید. از آنجایی که شانس با ما یار بود، میزی کنار پنجره و مشرف به خیابان اصلی که گلدان زیبای بامبو روی آن قرار داشت نصیب ما شد. خوش آمدگویی و برخورد کادر رستوران بسیار گرم و عالی بود.
پس از صرف سوپ خوشمزه و گرم که به عنوان پیش خوراک سفارش دادیم ،قیمه نثار های رنگی و معطرمان از راه رسید.
این غذا ترکیبی از خلال بادام،پسته ،پوست پرتقال ،زرشک دارچین ،پلو و گوشت خورشتی است. نکته جالب و فراموش نشدنی در خصوص نوشیدنی مخصوص این رستوران دوغ محلی آن است که در تنگ های بزرگ شیشه ای سرو می شود و بسیار بسیار دلچسب می باشد. کیفیت غذا و طعم و مزه آن به شدت خوشمزه و دل انگیز ولی حجم غذا بسیار زیاد بود به طوری که هر غذا می تواند دو نفر را سیر کند.
قیمت غذای اصلی ۱۹ هزار تومان و قیمت دوغ محلی ۱۱ هزار تومان بود.
پس از صرف ناهار خوشمزه مان راهی کلیسای روسی کانتور در همان خیابان آیت الله طالقانی شدیم.
این کلیسا که کوچکترین کلیسای ایران شناخته می شود در جنگ جهانی دوم در زمان اشغال ایران به دست روس ها بنا شده است. در بدو ورود به حیاط کلیسا یک سنگ قبر مشکی که متعلق به یکی از خلبان های روسی است به چشم میخورد.
در داخل این کلیسای کوچک خبری از محراب و محل عبادت نیست بلکه کاربری آن تغییر کرده است و به یک فروشگاه زیور آلات و وسایل تزیینی تبدیل شده است. پس از بازدید از این کلیسا سفر یک روزه ما به شهر قزوین به پایان رسید و ما به سمت شهر تهران حرکت کردیم.
بدون شک سفر به قزوین یکی از به یاماندنی ترین سفرهای ما بوده است و پیشنهاد من برای سفری یک روزه بخصوص به اهالی تهران ، شهر زیبای قزوین خواهد بود.