بسمه تعالی
سفر به شهر چشمه سار
از سفر که برمی گردم تا فراهم شدن موقعیت برای سفر بعدی شاهد بی قراری تک تک سلول های بدنم هستم و دائما پاهام رو که عزم رفتن دارن، وعده آینده ای نزدیک میدم.
انصافا که آرامش رو در "سیرو فی الارض" ی دیدم که خداوند در کلامش پیشنهاد کرده.
در دریای بی کران طبیعت بی مانند ایران عزیز، هرچه جلوتر میروم اشتیاق برای ادامه مسیر بیشتر میشود و انسان را قانع میکند تا مقصد بعدی هم در کشور خودمان باشد.
بالاخره بعد از مدتها که قصد سفر به خوانسار رو داشتیم قسمتمون شد که مسافر خوانسار بشیم.
تصویر 1:نقشه خوانسار سمت راست نیمه شمالی و سمت چپ نیمه جنوبی (از گوگل مپ)
خوانسار شهری با طبیعت منحصر یه فرد است که به مسافرانش اجازه میدهد بوی بهشت را در آن استشمام کنند.
مساحت خوانسار 953 کیلومتر مربع می باشد و طبق سرشماری سال 1395 خوانسار 21883 نفر جمعیت دارد. در لغت "خوان"به معنای چشمه و پسوند "سار" نشانه کثرت می باشد. قدمت خوانسار به قبل از دوره اسلامی برمیگردد. زیبایی این شهر در فصل بهار به حد کمال می رسد.
صدای چشمه های دائما در حال جوشش،بوی خوش گل ها و گیاهان پر طراوت،نمای کوه های پر غرور زاگرس و بافت شهری ساده و جذابی که سرشار از اصالت است از ویژگی های این شهر می باشد.
همه شما که این سفرنامه رو میخونید به علاوه اعضای خانوادم همسفران من هستید و حضورتون رو حس میکنم و به همین دلیل تلاش میکنم که لحظه به لحظه این سفر رو از دست ندیم.
روز اول
خوب در ساعت 10:43 سفر ما از منزل شروع میشه.
در مسیر ما تا خوانسار ابتدا شهر قم.سلفچگان،دلیجان و گلپایگان رو پیش رو داریم که هرکدام به تنهایی مقصد جذابی برای گردشگریه که اگر خدا بخواد دفعات بعدی بتونیم به اونجا سفر کنیم.
تصویر 2 و 3:دو تصویر از تهران-سلفچگان و سلفچگان-خوانسار(از گوگل مپ)
به قم که میرسیم به بوستان سلام که استراحتگاه بین راهی مناسبیه، چند دقیقه ای رو میریم اونجا تا برای ادامه مسیر تجدید قوا کنیم.
تصویر 4:تابلوی ورودی بوستان سلام
ساعت 14:12 وارد مسیر میشیم که به سمت مقصد حرکت کنیم. مسیر واقعا زیبایی است در میانه راه در کنار مزرعه ای با یک حوضچه آب با صفا در وسط آن ، برای استراحت دقایقی توقف کردیم.
تصویر 5 و 6: تصاویر مزرعه و حوضچه
در ساعت 16:50به گلپایگان، شهری که بیشترین شهرتش به کباب های فوق العاده ،مراتع و دام هاش هست می رسیم. و در آخر در ساعت 17:25 به خوانسار رسیدیم. محل اقامت ما یک واحد شخصی در نزدیکی میدان سپاه و بلوار آیت الله علوی هست.
تصویر 7 و 8:میدان سپاه و نمای اطراف
بعد از رسیدن چند ساعتی استراحت کردیم و شب برای گردش به بوستان ملی سرچشمه که یکی از معروفترین جاذبه های گردشگری خوانسار هست رفتیم. شاید باورتون نشه اما یکی از گوارا ترین آب های آشامیدنی رو میتونید اونجا بنوشید و لذتش رو ببرید.
*ضمنا تصویر ذیل رو من توی روز دوم گرفتم چون شب نور کافی برای گرفتن یه عکس با کیفیت نبود.
تصویر 9:استخر آب آشامیدنی سرچشمه
روز دوم
ساعت 5:45 از خواب بیدار شدم و ساعت 6:00 از خانه بیرون رفتم خانواده هنوز خواب بودند اما دلم نمیومد این صبح دل انگیز رو در خوانسار چشم نواز از دست بدم.
تصویر 10 و 11:حال و هوای شهر و بوستان سرچشمه در صبح
در راه برگشت وسایل صبحانه را تهیه کردم و با خانواده صبحانه را خوردیم.
ساعت 12:30 برای گردش و خرید از اقامتگاهمون به راه افتادیم. سوغات خوانسار عسل،انواع ادویه محلی،گردو،گز،باقلوا خوانسار (کیک باقلوا)، باقلا(باقالی) ،کوکی و... هست.
عکس 12 :گز عصاری (عکس از اینترنت)
ما کمی سوغاتی خریدیم و گز هم از عصاری (یکی از معروف ترین برند های گز و باقلوا در خوانسار) خریدیم و بعد به سمت منطقه "مزراع" رفتیم جایی که در پای کوه در دشت های وسیع، مزارع پرورش زنبور عسل قرار دارد.
با توجه به روحیه و علاقه شدیدم به کوهنوردی و وجود کوه های جذاب و چشم نواز در اون منطقه اعضای خانوادم خیلی معطل من شدند که از همین تریبون ازشون عذرخواهی میکنم.
مزراع به معنای مزرعه هاست. منطقه مزارع یکی از قسمت های معروف خوانسار از لحاظ پرورش زنبور عسل است که دارای مزرعه، چراگاه های طبیعی و دامنه های پر از گیاهان دارویی و خوراکی است. دشت وسیعش این علاقه رو در انسان ایجاد میکنه که در اون شروع به حرکت کنه و به دامنه کوه ها برسه و از کوه ها بالا بره که من هم همین کارو کردم که در ذیل تصاویر گویای پروسه راهنوردی و کوهنوردی بنده خواهد بود.
تصاویر 13 و 14 و 15 و 16 :کوهنوردی در مزراع
بعد از یه کوهنوردی مفصل در کمال گرسنگی برای صرف نهار رفتیم که یک پیتزای خوشمزه کاملا خستگی کوهنوردی رو از تنمون درآورد. بعد هم چند ساعتی رو به استراحت اختصاص دادیم تا برای گشت شهری در شب آماده بشیم.
از شب های خوانسار نگم براتون.
شاید مثل بعضی شهرهای پربازدید همه مغازه ها تا دیروقت باز نباشن اما آرامشی که از صدای همیشگی جوشش چشمه ها و هوای خنک و دلچسب به وجود میاد بی نظیره ولی نگران نشید شهر جوری هست که در شب شما بتونید خرید هاتون رو تا حدی انجام بدید و یه بستنی خوشمزه هم نوش جان کنید. برای خوردن کباب خوانسار که از گوشت تازه و ارگانیک محلی تهیه شده باید بجنبید چون با توجه به تعداد زیاد کبابی ها خیلی زود تموم میشه و چیزی برای شما باقی نمی مونه.
ما ابتدا به یه بستنی فروشی به نام عموحسین رفتیم که متاسفانه بخاطر طعم عالی بستنی یادم رفت عکس بگیرم.
صاحب اونجا یه آدم پر انرژی و به قول عوام لوتی بود که با روی باز از شما استقبال میکنه و درآخر هم براتون زنگ زورخونه ای میزنه که نماد احترام به شماست.
بعد از بستنی کمی به گشت شهری و خرید پرداختیم و در آخر برای شام به طعم بی نظیر کباب خوانسار که اصلا به ظاهرش نمیومد که چنین طعم بی نظیری داشته باشه دل باختیم و به نهایت رسیدیم.واقعا مصداق بارز فلفل نبین چه ریزه بود چون حجم زیادی نداشت ولی بی نظیر بود.
تصویر 17:کباب خوانسار
روزسوم:
روز سوم بخاطر گشت شهری دیشب، کمی دیرتر از روز قبل بیدار شدیم که متاسفانه برای امروز صبح خوانسار رو از دست دادم و بعد از صرف صبحانه برای گردش به سرچشمه رفتیم. چون روز تعطیل بود بوستان بسیار شلوغ بود که این کمی باعث آزرده شدن خاطر ما شد اما باعث نمیشد ما دست از لذت بردن از این طبیعت بی بدیل برداریم.
برای زیبا شدن لحظاتمون به سراغ یار مهربان بستنی رفتیم (البته میدونم یار مهربان کتاب بود اما بستنی هم تا حدی هست زیاد سخت نگیرید).
ما به بستنی رفعتی رفتیم که نوشته بود شهر های دیگه هم شعبه داره. بسیار بستنی خوشمزه ای بود و رفتار کارکنان هم عالی بود که از همینجا از کارکنان محترم بستنی رفعتی شعبه خوانسار تشکر میکنم.
تصویر 18 و 19:بستنی رفعتی
بعد هم با انرژی کامل به جایی رفتیم که هیچ یک از اون افراد زیادی که توی بوستان بودن، نبود.از محدوده بوستان خارج شدیم و از دامنه شروع به حرکت به سمت قله کردیم.بعد از 45 دقیقه پیاده روی بی وقفه به قله رسیدیم.
عظمت کوهساران در این منطقه به آدم احساسی وصف نشدنی میده. از اون بالا تمام شهر زیرپای شماست و قسمت های اطراف شهر و دریاچه مشرف به گلستانکوه که از ارتفاعات سرچشمه معلوم بود و قله های بلند تر کاملا مشهود است.
تصویر 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و 25 :کوهنوردی در منطقه سرچشمه
بعد از پایین اومدن از کوه و رسیدن به اقامتگاهمون به قدم شمار گوشیم که نگاه کردیم مسیری که ما توی این رفت و برگشت طی کرده بودیم بیشتر از 24 کیلومتر شده بود.
تصویر 26:قدم شمار گوشی
بعد از اون حجم از فعالیت ما نیاز به مقدار زیادی آب خنک و غذای خوشمزه داشتیم که خواهرم زحمت کشیدن و ترتیب این موضوع رو به بهترین شکل ممکن دادن که از همینجا از ایشون تشکر میکنم. و بعد از نهار هم استراحت و گوش دادن به موسیقی که باعث میشه خستگی از تن آدم دربیاد خیلی میچسبه.
چون روز آخر حضورمون در خوانسار بود رفتیم برای انجام دور آخر خرید سوغاتی و بعد هم برای اقامه نماز مغرب و عشاء به امام زاده احمد که در نزدیکی میدان سپاه بود رفتیم که درباره امام زاده پرسیدم گفتن نوه امام هادی(ع) هستن و میشن پسر عموی امام زمان(عج).
*ضمنا عکس سر در امام زاده رو هم من روز موقع رفتن به سرچشمه برای کوهنوردی گرفتم.
تصویر 27 و 28 و 29:امام زاده احمد
بعد از نماز و زیارت به اقامتگاهمون اومدیم برای صرف شام،جمع کردن و آماده سازی وسایل و استراحت تا فردا به سمت تهران حرکت کنیم.
روز چهارم
بعد از صرف صبحانه وسایل رو توی ماشین چیدیم و در کمال ناراحتی بخاطر ترک خوانسار دوست داشتنی در ساعت 10:30 به سمت تهران به راه افتادیم.
و بعد از طی مسیر 6 ساعته آن هم بخاطر توقفی که برای نماز و استراحت در مسجدی در قم داشتیم به منزل رسیدیم و خاطرات و زیبایی ها و تجارب این سفر رو به آرشیو ذهن هامون سپردیم و بعنوان یه سفر دیگه ثبتش کردیم.
نکات مربوط به سفر خوانسار:
1:مسیر که اول سفرنامه گفتم جزو پیشنهاد های گوگل مپ نیست ولی از بقیه مسیر ها بهتره. اگر از تهران حرکت میکنید اون رو پیشنهاد میکنم.
2:حتما از کوه های سرچشمه و منطقه مزارع و چشمه های بی نظیر و گلستانکوه و دشت لاله های واژگون که توی منطقه گلستانکوه واقع شده که متاسفانه ما به دلیل کم بودن زمان و برنامه هایی که داشتیم نتونستیم به اونجا بریم، دیدن کنید.
تصویر 30 :گلستانکوه و دشت لاله ها (از اینترنت)
3:سوغات بی نظیر خوانسار مخصوصا عسل و باقلوا و گز رو از دست ندید چون دیگه مثلشو گیر نمیارید.
4:حتما قبل از حرکت اقامتگاهتون رو مشخص کنید چون به نسبت بازدید کننده ها اقامتگاه های کم و به نسبت گرونی وجود داره.
5:از آب سرچشمه اصلی حتما میل کنید و در حد توان ببرید چون بسیار آب گورا و خاصی هستش.
6:ضمنا چون توی این سفر با خانواده بودم و اقامتگاهمون هم شخصی بود، نتونستم در جریان هزینه ها و قیمت ها قرار بگیرم یعنی در واقع این اجازه رو بهم ندادن (با خنده) تا برای راهنمایی بهتر شما اونها رو توی سفرنامه قرار بدم که بدینوسیله از شما عذرخواهی میکنم.
امیدوارم که از سفرنامه من لذت برده باشید.
به پایان آمد این دفتر
حکایت همچنان باقیست
