با سلام خدمت اعضای محترم لست سکند .
این اولین سفرنامه من هستش و امیدوارم تجربیات شخصی اینجانب کمکی باشه برای سفر ارزان و بدون تور .
بعد از چند سفر در سالهای گذشته و پس از در نظر گرفتن چندین مقصد بالاخره تصمیم گرفتم به روسیه و دو شهر مسکو و سن پترزبورگ سفر کنم و از این کشور دیدن کنم . قیمت تورها در سال 98 بسیار گران شده بود به اینصورت که برای تورهایی که در اوایل و اواسط تیرماه و برای دیدن شبهای سفید برگزار میشد قیمتها از 12 میلیون شروع میشد برای هفت روز . از سایت لسند سکند اکثر سفرنامه ها را مطالعه کردم و اصلاعات مهم را یادداشت میکردم ، تقریبا در تمامی سفرنامه هایی که قبل از جام جهانی 2018 در سایت ثبت شده بودند اکثرا با تور بودند و به این نکته که در روسیه تابلو و علایم انگلیسی به ندرت دیده می شود و مردم این کشور زبان انگلیسی نمیدانند اشاره شده بود و توصیه دوستان بهتر این بود که از تور استفاده شود ،ولی من اعتقادی به تور نداشتم بنابراین تصمیم گرفتم همانند سفرهای گذشته بصورت شخصی و تنها این سفر را انجام دهم .
ابتدا نحوه دریافت ویزا را بررسی کردم ، ویزای روسیه طبق تاریخ بلیط صادر میشود و بعد از صدور ویزا امکان جابجایی تاریخ سفر نیست . هزینه صدور ویزا 95 دلار و اصطلاحا 7 روز زمان میبرد . بعد از تحقیقات این کار را به یک آژانس معتبر سپردم . مدارک جهت اخذ ویزا روسیه ، بلیط قطعی رفت و برگشت – واچر هتل –( کسانی که ویزا کارت و یا مستر کارت دارند میتوانند از سایت معتبر بوکینگ هتل های فری کنسل و پرداخت در محل را انتخاب کنند و پرینت واچر را به آژانس ارائه دهند ) – 2 قطعه عکس رنگی – بیمه مسافرتی و اصل پاسپورت .از 2 ماه قبل از سفر سایت بوکینگ را چک میکردم و با توجه به قیمتهای بالا ( البته فقط برای ما ایرانیان با توجه به کاهش ارزش پول ملی ) تصمیم گرفتم از هاستل استفاده کنم ، پس از بررسی های فراوان و بالا پایین کردن سایت بوکینگ vinegret hostel برای 5 شب در مسکو و white nights hostel را برای 4 شب در سن پترزبورگ انتخاب کردم،هر دو نمرات بالایی در سایت داشتند بخصوص به لحاظ موقعیت مکانی.برای رزرو هاستل از دوست خوبم آقا امید که در همین سایت فعال و دارای چندین سفرنامه می باشند کمک گرفتم و جا دارد در اینجا از ایشان تشکر کنم .
رزرو هاستل مسکو
رزرو هاستل سن پترزبورگ
در مرحله بعدی با توجه به تاریخ سفر بلیط پرواز رفت و برگشت از تهران به مسکو و بالعکس به قیمت 2 میلیون و پانصد هزار تومان از شرکت ماهان را خریداری کردم .بلیط پرواز داخلی مسکو را هم از شرکت ایرفلوت به قیمت 1 میلیون و هشتصد هزار تومان خریداری نمودم . ما بقی شرکت های هواپیمایی روسیه برای آن تاریخ که بلیط های ارزان قیمتی داشتند شامل پذیرایی رایگان نمی باشند و باید برای پذیرایی هزینه پرداخت شود، پس از همان اول از یه شرکت معتبر بلیط تهیه کردم که هم شامل پذیرایی بود و هم در یک فرودگاه مشترک با پرواز ماهان بود و نیازی به جابجایی بین فرودگاه ها در مسکو نداشتم .
بقیه مدارک شامل عکس و بیمه مسافرتی از بیمه سامان تهیه کردم و مبلغ 100 دلار به آژانس مربوطه تحویل دادم به آژانس تاکید کردم مابقی پول را هم بصورت دلار میخواهم و در آخر 5 دلار تحویل من دادند . ویزای 14 روزه بعد از 14 روز به دست من رسید .
تاریخ شروع سفر را 11 خرداد و بازگشت را 21 خردادماه در نظر گرفتم ، به اینصورت که رفت از تهران به مسکو ، اقامت 5روزه در مسکو و پرواز داخلی مسکو به سنپترزبورگ در روز 16 خرداد و اقامت 4 روزه در این شهر و سپس بازگشت به مسکو در 20 ام و انتظار در فرودگاه و صبح 21 ام بازگشت به تهران . از یکماه قبل شروع به برنامه ریزی و چک کردن مکان های دیدنی ، بررسی خطوط مترو ، اتوبوس و راههای دسترسی از فرودگاه به شهر و از مرکز شهر به اماکن تاریخی کردم.
مسکو دارای چندین فرودگاه می باشد . که با سرچ در گوگل اطلاعات کاملی جهت نحوه دسترسی به مرکز شهر خواهید یافت ، نقشه های مترو هر دو شهر را دانلود و پرینت رنگی گرفتم چون هر خط با یک رنگ مشخص شده اند ، اَپ های مورد نظر را هم دانلود کردم ، از برنامه های Yandex میتوانید کمک بگیرید .
نرم افزارهای کاربردی
مقصد فرودگاه ونوکووا مسکو و ساعت پروازی 7:30 صبح از تهران . اطلاعات فرودگاه ونوکووا (VKO ) :
فرودگاه ونوکووا -(عکس از نت)
این فرودگاه در ۲۸ کیلومتری از جنوب غربی شهر مسکو قرار دارد.
قطار: خط مستقیم ایرو اکسپرس (Aeroexpress) در مدت ۳۵ دقیقه مسافران را از مقابل پایانه فرودگاه به مرکز شهر انتقال میدهد.
اتوبوسهای مستقر در فرودگاه به شمارههای ۶۱۱ و ۶۱1k در کنار اتوبوسهای ویژه بخش خصوصی آماده انتقال مسافران به ایستگاههای مختلف در سطح شهر هستند.
تاکسی: تاکسیهای فرودگاه به صورت شبانهروزی آماده سرویسدهی به مسافران در سطح و حومه شهر مسکو هستند.
مترو: طبق برنامهریزیهای انجام شده از سال ۲۰۲۰ میلادی خط ۸ مترو مسکو از این فرودگاه به شبکه قطار شهری مسکو ملحق خواهد شد .
نقشه فضای بیرون فرودگاه و محل استقرار اتوبوس های شهری
تمامی اطلاعات و نکات مهم را یادداشت و یا بصورت پرینت تهیه نمودم. مواد خوراکی شامل پسته بادام – خرما – و یک سری مواد خوراکی ضروری دیگر و تعدادی داروهای مجاز و کاربردی را هم خریداری کردم .
ملزومات سفر در حد سبک جمع آوری کردم ، چون از هوای سرد مسکو شنیده بودم گرمکن و چتر هم بردم ، یک چمدان کوچک و کوله پشتی و کیف مدارک و منتظر رسیدن تاریخ سفر شدم . چند روز قبل هم عوارض خروج را بصورت اینترنتی پرداخت کردم . تقریبا همه کارها انجام شده بود و خیالم از بابت ِ برنامه ریزی خودم راحت بود .
خدایا به امید تو ...
بالاخره آن روز شیرین فرا رسید و چند ساعت قبل در فرودگاه امام حاضر شدم ، از 24 ساعت قبل از طریق سایت شرکت ماهان بصورت آنلاین چک این و شماره صندلی خود را مشخص کردم .ساعت 5:30 صبح گیت باز شد و در صف منتظر شدم .
چمدان را تحویل دادم و کارت پرواز با همان شماره صندلی انتخاب شده خودم را تحویل گرفتم .
در صف چک پاسپورت جمعیت نه خیلی شلوغ بودند نه خلوت ، از آن هم بسلامت عبور کردم و در سالن انتظار نشستم .
حدود ساعت 7 سوار هواپیمای ایرباس A310 ماهان شدیم ، به امید اینکه سر موقع پرواز انجام شود که اگر انجام میشد باید تعجب میکردیم . بیشتر از یک ساعت در هواپیما انتظار کشیدیم و بالاخره در ساعت 8:30 هواپیمای ماهان به مقصد سرزمین پهناور و سرسبز روسیه از باند فرودگاه امام خمینی جدا شد .
در حین پرواز پذیرایی خوبی انجام شد و بعد از آن هم به مسافرین بالشت و یا پتوی مسافرتی جهت استراحت میدادند تا مسافتِ حدوداً سه ساعته طی شود .بعد از گذشتِ ساعاتی سرمهماندار اعلام کرد که جهت کم کردن ارتفاع در جاهای خود بنشینید . کم کم مناظر سرسبز پوشیده از جنگل نمایان شد ، بسیار زیبا و دیدنی بود ، حدود ساعت 10:30 صبح با توجه به اختلاف یک ساعت و نیمه با تهران ، هواپیما در فرودگاه ونوکووا به زمین نشست . و اینجا تازه شروع ماجراهای همیشگی برای ایرانیان بود.
بعد از پیاده شدن از هواپیما به طرف صف چک پاس رسیدیم ، و منتظر شدیم ، تعداد کمی که با تور آماده بودند مُهر ورود در گذرنامه برایشان درج شد و مابقی که شامل خانواده و افراد مجرد خانم و آقا بودند گذرنامه هایشان ضبط و در سالن انتظار نشستند . بعد از حدود یکساعتی تعداد انگشت شماری از پلیس فرودگاه که انگلیسی بلد بودند برای انجام روال فرودگاهی تک تک اسم میخوانند و هر نفر را به گوشه ای از سالن هدایت کرده و سوال جواب هایی انجام میدادند ، بعد از آن گوشی فرد را بازرسی کرده و مطالبی یادداشت میکردند ، تعداد مسافرین ایرانی منتظر در فرودگاه بین 80 تا 100 نفری میشدند ، نکته جالب توجه اینکه بعضی از هموطنان عزیز ساده ترین پرسش و پاسخ های معمول به زبان انگلیسی را بلد نبودند و این باعث وقفه های طولانی و سردرگمی مأمور مصاحبه کننده میشد .
همیشه به یاد داشته باشید 2 سری کپی از تمام مدارک همراه خود داشته باشید ، نوبت مصاحبه با من رسید ، مدارک و کپی ها را تحویل دادم ، در مورد شغل و میزان درآمد در ایران سوال کردند ، قصد سفر به روسیه ، مقدار پول همراه ، محل اقامت و .... خداروشکر سوالات را جواب دادم و کپی مدارک هم تحویل دادم .
در حین انجام امور مهمان نوازی از ایرانیان هر چند دقیقه یکبار جمعیتی از مسافرین با ملیت های مختلف از جلوی ما رد شده و پس از مقداری ایستادن در صف به راحتی مُهر ورود برایشان درج میشد و ما حسرت از این همه احترام به گردشگران ایرانی و پاسپورت قدرتمند کشور عزیزمان، ساعت نزدیک 2 ظهر شده بود و حسابی خسته و کلافه شده بودیم ، تا اینکه پاسپورت من و 4 نفر دیگر از مسافرین را به ما تحویل داده و توانستیم مُهر ورود در گذرنامه را ببینیم ، یک برگِ ریجستری هم به شما داده میشود که حتما موقع بازگشت باید تحویل دهید .
بعد از حدود 3 ساعت معطلی رسما وارد کشور دوست و برادر روسیه شدیم ، به طبقه پایین برای تحویل چمدان ها رفتیم ، 3 ساعت از زمان تحویل چمدان گذشته بود و هیچ چمدانی در سالن نبود ، سردرگم و با کمی استرس سالن را جستجو کردم .
از چند نفر پرسیدم و کارمندان فرودگاه فقط سر تکان میدادند ، دست به دامان گوشی و مترجم انگلیسی به روسیه شدم و خداروشکر موفق شدم از یک نفر کمک بگیرم ، چمدانهای پرواز ماهان را به انتهای سالن و داخل انبار برده بودند ، از یافتن چمدان بسیار خوشحال شدم و وارد سالن بزرگتری از فرودگاه شدم ، با توجه به اطلاعاتی که راجع به قیمت رومینگ ایرانسل داشتم اصلا بصرفه نبود ، همانجا ابتدا 50 دلار به روبل تبدیل کردم ، نرخ تبدیل هر دلار 63.75 روبل بود ، و در شهرم تقریبا همین قیمت بود و تفاوتِ آنچنانی نداشت ، گاها دیده شده در سفرنامه اشاره میکنند حتما پول را در بانکهای شهر تبدیل کنید ولی واقعا تفاوت قیمتی ندارند ، پس بهتر است در همان فرودگاه 100 دلار به روبل تبدیل کنید که برای کرایه تاکسی یا خرید سیم کارت و پرداخت هزینه هتل در روز اول و با توجه به عدم آشنایی با شهر به مشکل نخورید .
نمایی از اسکناس های روبل روسیه - عکس از نت
رسید تبدیل پول
بعد از تبدیل دلار ، به غرفه ی سیم کارت مراجعه کردم و از شرکت Tele2 یک سیم کارت با 5 گیگ اینترنت به قیمت 300 روبل تهیه کردم ، این سیم کارت پوشش سراسری در کل کشور دارد و برای مدت 10 روز پاسخگوی نیاز من بود و نیازی به شارژ مجدد نداشت، از فروشنده خواستم سیم کارت را فعال کرده و تحویل بدهد ، از من پرسید از کدام کشوری؟ و سپس درخواست یک سکه ایرانی به عنوان یادگاری کرد ، و من که سکه همراهم نبود یک اسکناس با ارزش ریال به عنوان یادگاری به فروشنده دادم و با دیدن تعداد صفرها بسیار شگفت زده شد و تشکر کرد.
از فرودگاه بیرون آمدم و با وجود خستگی ناشی از اتفاقات در فرودگاه میخواستم از همان ابتدا طبق برنامه خودم پیش بروم و هزینه ها را کنترل کنم.
دنبالِ ایستگاه اتوبوس گشتم و با کمی پرسو جو و تلاش ایستگاه اتوبوس مورده نظر را یافتم . ایستگاه دقیقا آن دست بزرگراه و در خیابان روبروی درب اصلی فرودگاه قرارداشت ، خستگی پرواز و معطلی در فرودگاه حسابی انرژی شروع سفر را گرفته و با کوله باری بر دوش و چمدانی در دست به سمت ایستگاه اتوبوس حرکت کردم . ، هوای مسکو هم گرم بود .بعد از کمی انتظار اتوبوس مورد نظر رسید و سوار شدم ، با نقشه در دست و گوگل مپ منتظر رسیدن به ایستگاه مترو مورد نظر شدم که مستقیم به مرکز شهر میرفت ، از راننده میتوانید کارت تک سفره قرمز رنگ را تهیه کنید ، به قیمت 55 روبل ، روزه اول با سردرگمی در قیمتها و مکان ها مواجه هستید ولی نا امید نشوید .
بالاخره به ایستگاه yugo-Zapadnaya رسیدیم ، از اتوبوس پیاده شده و از زیرگذر به سمت ایستگاه مترو حرکت کردم .در ایستگاه کارت قرمز رنگ را تهیه کنید زیرا برای همه وسایل حمل و نقل عمومی قابل استفاده می باشد و هم بصرفه تر از کارت آبی رنگ با نام ترویکا می باشد.
کارت 1 روزه – 3روزه – 7 روزه و 30 روزه و همینطور کارت هایی که بر اساس تعداد سفر فروخته می شوند. که قیمتهای آن را براحتی میتوانید با جستجو در گوگل در بیاورید.
یک کارت 3روزه به قیمت 420 روبل (البته قیمت حدودی در خاطرم هست ) تهیه کردم و وارد مترو شدم ، در ورودی هر ایستگاه پلیس کیفهای بزرگ و کوله پشتی و چمدان ها را بازررسی میکند پس جای نگرانی نیست . بعد از 8 ایستگاه به ایستگاه مرکزی شهر یعنی Biblioteka Imeni Lenina در قسمت قرمز رنگ خطوط مترو رسیدم ، واگن های مترو مسکو خیلی تمیز و نو نبودند ، خیلی بد هم نبودند ، این ایستگاه یکی از چند ایستگاه زیبا و بزرگ مترو در مسکو بود . اینجا ابتدای سردرگمی برای یافتن مکان هاستل بود ، از هرکسی ایستگاه Arbatskaya در خطوط آبی رنگ را میپرسیدم نمیتوانست کمکی کند ، وسعت ایستگاه بزرگ بود و تعداد ورودی و خروجی ها بسیار زیاد . پس از مدتی جستجو و جواب نگرفتن از کمک روس ها از مترو بیرون آمدم و از طریق گوگل مپ پیاده به طرف هاستل راه افتادم ، البته روسیه مردم مهربانی دارد و سعی میکنند با ایما و اشاره کمک کنند ولی بهتر است به دانش خود و نرم افزار های کاربردی تکیه کنید .
پس از تلاشهای بسیار در شناسایی خیابان ها و مسیرها بالاخره در ساعت 5 عصر موفق شدم به هاستل برسم ، هاستل در خیابان آربات قدیم که یکی از خیابان های معروف مسکو بود قرار داشت ، ظاهر هاستل ها زیاد چنگی به دل نمیزند ولی داخل آنها تمیز و قابل قبول هستند . با شک و تردید ناشی از ظاهر ساختمان بالا رفته و وارد قسمت پذیرش شدم ، مسئول پذیرش مسلط به زبان انگلیسی بود،پرینت سایت بوکینگ را تحویل دادم و مبلغ 3850 روبل برای 5 شب را پرداخت کردم .
هاستل مسکو - عکس از نت
یکسری قوانین و مقررات را هم برایم توضیح داد و مبلغ 500 روبل جهت سپرده (دپوزیت) پرداخت کردم . که هنگام بازگشت این مبلغ را پس گرفتم .چمدان ها و وسایل در اتاق جاساز کرده و بعد از کمی استراحت برای کشف سررزمین تزارها و صرف غذا که هم نهار به حساب می آمد هم شام به خیابان آمدم .
توضیحاتی در مورد خیابان آربات :
یکی از دیدنی های شهر مسکو خیابان آربات قدیم می باشد. این محله از قدیمی ترین محله های مسکو می باشد خیابانی با پیاده رویی سنگ فرش شده یک کیلومتری، که در قلب شهر مسکو قرار دارد. این خیابان قدمتی پانصد ساله دارد. در ابتدای این خیابان مجسمه برنزی شاعر و نویسنده معروف روسی بنام پوشکین و همسرش ناتلی به چشم می خورد که در مقابل محل زندگیش قرار گرفته که این خانه الان به موزه تبدیل شده و ازجمله دیدنی های این خیابان تاریخی است.از دیگر دیدنی های این خیابان نوازنده ها و هنرمندان خیابانی هستند که تا پاسی از شب گردشگران را به این خیابان کشانده و جنب جوش خاصی به این خیابان می دهند .
نمایی از خیابان آربات
مسکو شهری بسیار تمیز و مدرن و پیشرفته ساخته شده بود ، خیابان های پهن و عریض ، رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی در همان نگاه اول به چشم می آمد ، احترام به عابرین پیاده ، و همینطور استفاده عابرین از زیرگذرهای متعددی که در شهر به چشم میخورد باعث شده بود عبور و مرور در خیابان ها با ایمنی بالایی همراه باشد . هوا هم نسبتاً گرم بود و هوا رو به تاریکی میرفت ، رستوران های زیادی در خیابان آربات وجود داشت ، از روی ظاهر یکی را انتخاب کرده و داخل رفتم ، رستوران بصورت سلف سرویس بود و از انواع اقسام شیرینی جات و میوه ، کیک های خانگی شروع میشد و بعد از آن میزهای غذا چیده شده بودند ، که هر آنچه که فکر کنید روی این میزها بود و همه غذاها گرم و داغ سرو میشدن، در آخر هم میز آب میوه و نوشیدنی ها قرار داشت ، هر مشتری طبق سلیقه خود غذایش را در سینی گذاشته و در آخر سالن نزد صندوق حساب میکرد . هزینه غذا در مسکو چیزی حدود 350 روبل تا 550 روبل برای یک نهار متوسط در حد خوب در می آید، شعبات مکدونالد و KFC و چندین فست فود معتبر هم در سطح شهر وجود داشتند که به عنوان مثال در مکدونالد ساندویچ با قیمت 150 روبل هم پیدا میشد ، ولی در کل هزینه ها به نسبت ارزش پول ایران نسبتاً بالاست ، در آن تاریخ هر روبل را 200 تومان در نظر میگرفتم که حساب کتاب بصورت روند در بیاد .
بعد از صرف شام ساعت حدود 9 شب شده بود ، تصمیم گرفتم مقداری پیاده روی کنیم ، در پیاده روها و زیرگذرها نوازنده هایی مشغول نوازندگی بودند و جمعیتی هم در حال تماشای آنها.
پیاده به سمت میدان سرخ حرکت کرده ، از خیابان آربات حدوداً 10 دقیقه پیاده تا میدان سرخ و محوطه اطراف کاخ کرملین زمان میبرد . هوا خنک شده بود و در محوطه باغ الکساندر مردم بومی و توریست ها در حال استفاده از فضای سرسبز و آرامش بخش بودند. یک مرکز خرید هم در مسیر میدان سرخ وجود دارد که تقریبا زیر زمینی به حساب می آید به اسمِ Okhotny Ryad ، مرکز خریدی بزرگ و شیک در 3 طبقه ، که انواع برندهای معروف هم دیده میشد . طبقه پایین هم فست فودها و رستوران های دیگر کشورها مثل رستوران چینی و لبنانی که هر کدام غذای مخصوص کشورشان را سرو میکردند قرار داشتند .
نورپردازی ساختمان ها مخصوصا کاخ کرمیلین و سبک معماری آن واقعا در شب زیبا و دیدنی بود ، در همان قسمت ساعتی را گذرانده و قسمتی از شهر را هم بازدید کرده و هم تا حدودی با مسیرها رفت و برگشت آشنا شدم .
ساعت 11 شده بود و به علت خستگی و ماجراهای روز اول در فرودگاه تصمیم گرفتم زود بخوابم و برای گشت شهری فردا خودم را آماده کنم .
در بازگشت هاپیرمارکتی در مسیرم بود ، که چند بطری آب معدنی کوچک و یک بطری شیر کوچک تهیه کردم .
آب معدنی کوچک 40 روبل و یک بطری کوچک شیر 45 روبل ، گاها در سوپرمارکت های سطح شهر یا بعضی مراکز خرید قیمت آب معدنی کوچک تا 100 روبل هم دیده میشد پس حوالی محل اسکان خود را به خوبی بگردید تا بتوانید مرکز خریدی مناسب پیدا کنید .
روز یکشنبه - 12 خرداد ماه :
طبق برنامه ریزی که در ایران انجام داده بودم ، قسمتهایی را که میخواستم به آنجا سر بزنم روی نقشه مترو علامت گذاری کرده بودم. لیستی از اماکن و مراکز مهم هم با آدرس دقیق و قیمتها بر روی کاغذ پرینت گرفته بودم و با برنامه ریزی کامل به روسیه آمده بودم .
برنامه روز اول کاخ کرملین بود . صبح زود بعد از صرف صبحانه ، یک بطری آب ، مقداری پسته و بادام ، و 2 بسته کیک در کیف کوچکی گذاشتم و به سمت کاخ کرملین رفتم ، در طول مسیر به بانک مراجعه کرده و مبلغ 50 دلار دیگر به روبل تبدیل کردم ، اِسبر بانک Sberbank یکی از بانک های معروف روسیه می باشد و شعبات زیادی دارد که تابلوِ بانک با رنگ سبز مشخص می باشد . برای تبدیل پول هم نیازی به پاسپورت نیست .برای اطمینان خاطر دلار مُهر خورده و یا امضاء شده همراه خود نیاورید .
دفتر بلیط فروشی در محوطه پارک قرار دارد و معمولا فروش از ساعت 8:30 صبح شروع میشود ، وارد محوطه جلوی کاخ شدم و سیل عظیم چینی ها خودنمایی میکرد، گردشگران چینی در گروه های پر جمعیت دسته بندی شده بودند ، و هر کدام راهنمایی جداگانه داشتند که با پرچمی جلوی صف ایستاده بود . دفتر فروش بلیط هم تقربیا شلوغ بود ، کمترین مقدار بلیط برای کاخ کرملین 700 روبل می باشد ، بخش هایی درون کاخ وجود دارد که برای ورود به آنها باید هزینه اضافی پرداخت کرد .پس قبل از ورود و تهیه بلیط تابلوهارو خوب بخوانید و در صف مربوطه بایستید، وقتی به تنهایی سفر میکنید قطعا در مواقعی دچار سردرگمی در انتخاب میشوید و در آن زمان کسی هم نیست که از آن راهنمایی دقیق بگیرید ولی نا امید نشوید .این جزئی از سفر بدون تور می باشد ولی وقتی آن را انجام می دهید از عملکرد خود احساس رضایت میکنید و اعتماد بنفستان بالا می رود .
بلیط کاخ کرملین
پس از تهیه بلیط به سرعت از کنار صف چند صد متری گردشگران چینی و اروپایی که در حال گوش دادن به حرفهای راهنما بودند رد شده و بلیط را به مامور مربوطه نشان دادم و وارد گیت بازرسی شدم ، بازرسی امنیتی در ورودی اماکن تاریخی با دقت بالا انجام میشود .
ورودی کاخ
وارد کاخ کرملین شدم ، فضای بسیار بزرگ و ساختمان های اطراف بسیار زیبا و دیدنی به لحاظ سبک معماری باعث شده بود گردشگران بدون توجه به حرفای راهنمای گروه بیشتر به دنباله گرفتن عکسهای یادگاری باشند ،قدم زنان مشغول تماشای هنر و زیبایی ساختمان و مناظر اطراف شدم .در ادامه مسیر توپ های جنگی کوچکی قرار داشتند که در کنار هم چیده شده بودند و زیر هر کدام کتیبه ای وجود داشت که اطلاعات لازم را به بازدیدکنندگان ارائه میداد .
بعد از آن توپ جنگی بسیار بزرگ یا همان شاه توپ قرار داشت ،شاه توپ که بزرگترین توپ جهان در قرون وسطی بود دارای ارتفاع 5 متر و 34 سانتی متر و با کالیبر 890 میلی متر می باشد. TSAR CANNON که در سال 1586 و زمان سلطنت ایوان مخوف توسط آندری چوخوف برای ایجاد رعب و وحشت در دل دشمنان ساخته شد. قرار بود این توپ عظیم برای تیراندازی استفاده شود ، اما هیچ وقت نیاز به استفاده از آن احساس نشد. در حال حاضر این توپ و گلوله های آن جنبه ی تزئینی دارند .
شاه توپ
بعد از طی مسافتی به شاه زنگ که یکی از بزرگترین ناقوس های دنیا می باشد . شاه زنگ با وزن حدود 200 تن و ارتفاع 1/6 متر می باشد ، و آن تیکه جدا شده هم مربوط به حادثه آتش سوزی در سال 1737می باشد .
شاه زنگ
در محوطه پشت ناقوس کلیسای جامع صعود مریم – کلیسای جامع فرشته بزرگ – کلیسای جامع عید تبشیر و چندین کلیسای دیگر قرار داشتند .
عکس برداری و فیلمبرداری از داخل کلیساها ممنوع می باشد .
معماری داخل کلیسا و استفاده از تصاویر و رنگها بسیار خیره کننده بود و همینطور نگهداری از این اماکن طی چندین قرن جای تفکر داشت . بعد از اتمام بازدید از محوطه پشتی و فضای سرسبز کاخ قدم زنان به سمت خروجی رفتم .
در بین راه چندین ساختمان بزرگ دیگر وجود داشت از جمله موزه اسلحه که دارای هزینه جداگانه بود که از قبل باید بلیط آن تهیه شود . از فضای زیبا استفاده کرده و چندین عکس به یادگار گرفتم .
حدود یکساعتی در کاخ کرملین بودم و ساعت تقریبا 10:30 شده بود ، از تنقلاتی که همراهم بود استفاده کردم و با توجه به زمان زیادی که داشتم تصمیم گرفتم ابتدا به تپه گنجشک ها بروم و در بازگشت به مرکز شهر نهار را صرف کنم ، پیاده به سمت ایستگاه مترو Biblioteka Imeni Lenina به راه افتادم و از طریق تابلو ها مسیر خطر قرمز مترو را دنبال کرده و سوار به قطار مورد نظر شده و در ایستگاه Vorobyovy gory پیاده شدم .
از سالن مترو خارج شدم و وارد فضای پارک شدم ، از چند نفری سوال کردم و محل تله کابین را جویا شدم که طبق معمول نمیتوانستند کمک کنند ، با استفاده از یار همیشگی یعنی گوگل عکس تله کابین را سرچ کردم و کمی جلوتر به چند عابر نشان دادم و آنها هم با زبان روسی و حرکات دست محل تقریبی را نشان دادند. بالاخره موفق شدم مکان تله کابین را پیدا کنم .
منظره آنجا واقعا زیبا بود تله کابین از روی رودخانه به سمته بالا حرکت میکرد و بالای تپه ایستگاه داشت ، مردم هم برای ورزش و دوچرخه سواری به آن محل آمده بودند . که خیابان های آن قسمت از پارک هم محل مشخص شده برای پیاده روی داشت و هم مسیری دوچرخه سواران را از مسیر خودروها جدا میکرد . همه چیز بسیار عالی و تمیز و پر از سکوت و آرامش بود .
نمای ایستگاه مترو از داخل فضای پارک - (عکس از نت )
برای رفتن به ایستگاه مترو باید از داخل رستوران به بالای پله ها بروید و بلیط تهیه کنید ، قیمت بلیط در روزهای تعطیل یعنی شنبه و یکشنبه 400 روبل برای رفت و 600 روبل برای مسیر رفت و برگشت می باشد ، در روزهای غیر تعطیل قیمت بلیط 100 روبل ارازنتر می باشد .
بلیط تله کابین بصورت رفت و برگشت
بلیط رفت و برگشت را تهیه کردم ، بعد از اسکن کردن بلیط توسط دستگاه وارد قسمت سوار شدن به تله کابین شدم ، با اینکه روز تعطیل بود اما شلوغ نبود و به راحتی سوار شدم ، مناظر اطراف بسیار دیدنی بود و از بالا دیدن رودخانه و کشتی های عبوری بسیار لذت بخش .قسمت بالای تپه هم سرسبز و جنگلی بود ، مسافت تله کابین زیاد نبود ، و حدودا 5 الی 10 دقیقه زمان میبرد تا به ایستگاه بالایی برسیم . اگر بلیط رفت و برگشت تهیه کردین حتما بلیط را برای برگشت نزد خود نگه داشته . شما می توانید در قسمت بالای تپه به گردش و پیاده روی بپردازید و از دیدنی های آن قسمت استفاده کنید و پس از چند ساعت به پایین برگردید. که اطلاعات ساعات کاری تله کابین را هنگام خرید بلیط به شما می دهند .
برسیم به قسمت بالا که به تپه گنجشکها معروف است ، آن طرف خیابان ساختمان بزرگ دانشگاه دولتی مسکو قرار دارد .
دانشگاه مسکو در شمار یکی از زیباترین، بهترین و با عظمتترین دانشگاههای جهان از لحاظ معماری، به شمار میآید. این دانشگاه ابتدا در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۷۷۵، با همت میخائیل واسیلویچ لومونسف در ساختمان نه چندان بزرگی در میدان سرخ تأسیس شد. این نخستین دانشگاه کشور روسیه بود.
ساختمان اصلی دانشگاه مسکو که به سبک معماری گوتیک و باروک ساخته شده است، یکی از هفت آسمانخراشی است که در اواخر دوران ژوزف استالین (سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۳) به دستور او در مسکو ساخته شدند.
قبل از رسیدن به ساختمان دانشگاه و در طرفین آن پارک جنگلی بسیار زیبایی قرار داشت که همانند شمال کشور خودمان بود ، هوای عالی و صدای پرندگان آرامش خاصی به گردشگران میداد .تنها صدای ناهنجار در مسکو صدای موتورسوارنی بود که اکثرا با موتورهای سنگین در خیابان شهر جولان می دادند و همچینین ماشین سوارها که با خودروهای لوکس با سرعتهای باورنکردنی به خودنمایی می پرداختند ، احتمالا در خیابان های مسکو محدودیت سرعتی وجود ندارد یا اگر دارد ، بنده اطلاعات دقیقی ندارم .
خب برمیگردیم به آرامش و زیبایی تپه گنجشکها که گردشگران زیادی را جذب خود کرده بود ، روبروی ساختمان دانشگاه حوضِ بزرگی از آب بود که جلوه ای زیبا به ساختمان با عظمت دانشگاه داده بود،از فرصت استفاد کرده و تصاویری خاطره انگیز به آلبوم تصاویر اضافه کردم .
از قسمت بالا استادیوم با شکوه لوژنیکی مسکو دیده می شد ، که آن طرف رودخانه موسکوا بود .
این قسمت برنامه هم به اتمام رسیده بود و ساعت نزدیکه یک ظهر شده بود ، با همان بلیطی که در دست داشتم از طرف راست وارد سالن شدم ، قسمت سمت چپ مخصوص کسانی بود که به تازگی میخواستن بلیط بخرند و در صف ایستاده بودند . به طرف قسمت سوار شدن به تله کابین ها رفتم و همان مسیر رفت را به آرامی از روی پارک جنگلی و رودخانه طی کردم .کابین ها بسیار تمیز و نو بودند و مشخص بود به تازگی مورد استفاده قرار گرفته اند . بعد از پیاده شدن مسیر بازگشت را با مترو طی کردم ، و برای صرف نهار به رستورانی شیک و بزرگ در خیابان آربات رفتم و نهار را صرف کردم ،هزینه نهار حدودا 480 روبل شد . بعد از آن برای صرف چای و استراحت به هاستل رفتم .
ساعت 5 عصر برای کشف مسکو به خیابان رفتم ، در سطح شهر مردم بسیار با آرامش یا در حال غذا خوردن در رستوران ها بودند یا در گروه های چند نفره در گوشه ای نشسته و به نوازندگان خیابانی گوش می دادند . و اثری از تحریم های آمریکا در چهره مردم دیده نمی شد ، با خود گفتم امروز به این خاطر که روز تعطیل می باشد جمعیت حاضر در خیابان ها و مراکز خرید و رستوران ها شلوغ می باشد ، ولی روزهای بعد هم همان تعداد از مردم بومی در حال خوشگذرانی بودند .
افراد بی خانمان و اصطلاحاً ( گدا ) هم به ندرت در سطح شهر و یا زیرگذرها دیده می شد و نشان دهنده این بود در کشورهای هر چند بزرگ و اروپایی با قدرت نظامی و اقتصادی بالا باز هم نقص ها و کمبودهایی وجود دارد که شاهد وجود همچین افرادی هستیم .
اما در نگاه اول مدیریت قوی دولت در مواجهه با تحریم های آمریکا دیده می شد ، ماشین های روز و مدل بالا که اکثر برندهای معروف آلمان بودند و اکثر برندهای کره ای که در ایران ماشین لوکس به حساب می آیند در مسکو بصورت تاکسی شهری در حال فعالیت بودند .سیستم حمل و نقل منظم ، احترام رانندگان به عابرین پیاده و تردد عابرین از زیرگذرها بصورتی که در خیابان عریض به هیچ عنوان عابرین تردد نداشتند . وجود شعبات فست فودهای آمریکایی و بهره گیری از سیستم بین المللی بانکی ویزاکارت و مستر کارت که برای ما غیر قابل دسترسی می باشند .
اوقات بعدازظهر باغ الکساندر و میدان سرخ جمعیت زیادی را به خود می کشاند . و همیشه در میدان سرخ گروه های نمایش و موزیک در حال اجرای برنامه بودند ، پیاده به سمت میدان سرخ رفتم ، طی مسیر 2 ساختمان ِموزه تاریخ ملی روسیه و موزه جنگ روسیه قرار دارند ، میان این دو ساختمان با عظمت دروازه ورودی به میدان سرخ قرار گرفته که روبروی آن نقطه صفر مسکو علاقه مندان را حول این قسمت دایره ای شکل جمع کرده ، به اینصورت که در مرکز آن ایستاده و سکه ای پشت سر خود پرتاب می کنند که اگر در محل مورد نظر فرود بیاید نشان می دهد آن شخص به آرزوی خود می رسد .
از دروازه عبور کرده و در سمت چپ کلیسای کازان به چشم می خورد ، که در حال اجرای مراسم دعا هستند ، کنجکاو شده و به داخل کلیسا رفته و دقایقی را به دیدن مراسم دعا که همراه با پخش موزیک مخصوص وخواندن سرود به سبک اپرا بود گذراندم ، دیدن همچین مراسماتی از نزدیک طبعا جذاب تر از تماشای آن از تلویزیون می باشد .
بعد از بیرون آمدن از کلیسا، خیابانی زیبا که با ریسه های رنگی از سقف تزئیین شده که در شب بسیار دیدنی می باشد . مرکز خرید گوم در همین خیابان می باشد . وارد مرکز خرید گوم شدم ، مجتمعی بسیار بزرگ و در چند طبقه و چندین راهرو ، همه برندهای معروف پوشاک و صوتی تصویری در این مرکز شعبه داشتند و قیمت ها هم طبعا بالا بود ، گشتی در این مجموعه زدم و از دکه های بستنی فروشی یک عدد بستنی خریدم ، از قسمت های زیبای مرکز خرید چند عدد عکس گرفته و سپس وارد خیابان Nikolskaya که در شب بسیار زیبا بود شدم و قدم زنان به سمت بالا حرکت کردم ، این خیابان به خاطر نورپردازی در شب و جنب و جوش از خیابان آربات زیباتر بود ، و همانند مکان های دیگر شهر نوازندگان و نقاشان دوره گرد در حال هنرنمایی بودند .
نمایی از خیابان Nikolskaya ( عکس از نت )
نمایی از کلیسا در خیابان Nikolskaya
مرکز خرید گوم ( عکس از نت )
صف برای خرید بستنی
تقریبا هوا تاریک شده بود و متوجه گذر زمان نشده بودم ، روبروی باغ الکساندر شعبه مکدونالد قرار دارد که شام را در آنجا صرف کردم ، ساعت 11 شده بود و تصمیم گرفتم برای خواب به هاستل برگشته تا برای فردا آماده و سرحال باشم .
روز دوشنبه - 13 خرداد :
صبح بعد از صرف صبحانه تصمیم داشتم به پارک ودنخا و موزه فضا بروم ، وارد ایستگاه مترو شده و خط قرمز مترو را دنبال کرده و سوار شده و در ایستگاه Chistye Prudy پیاده شده و بعد از تعویض خط پیاده به سمته ایستگاه Turgenevskaya که خط مترو نارنجی رنگ می باشد رفته و سوار شدم ، حواستان باشد جهت حرکت قطارها را اشتباه سوار نشوید. بعد از طی مسافتی در ایستگاه VDNKH پیاده شدم ، وارد خیابان که شدم روبروی خودم عظمت شاتل فضایی خودنمایی میکرد ، از درب اصلی وارد فضای سبز زیبا و منطقه ای آرام و دلنشین شدم ، پس از ثبت تصاویری زیبا جلوی ساختمان رفته و تازه متوجه شدم روزهای دوشنبه موزه تعطیل می باشد .
نمای های مختلف از شاتل فضایی
هوا گرم بود و ساعت حوالی 11 صبح بود ،به سمت پارک ودنخا حرکت کردم ، ورودی پارک بسیار با شکوه بود ، گردشگران زیادی در این پارک مشغول تفریح و عکسبرداری بودند و بیشتر آنها هم طبق معمول چینی بودند ، قسمت مرکزی پارک که بسیار بزرگ بود مجسمه Vladimir Lenin Monument قرار داشت .
به علت هوای گرم و پیاده روی زیاد در همان پارک استراحتی کردم و مقداری از تنقلاتی که همراه داشتم خوردم ، سپس دوباره همان مسیر رفت را از طریق مترو برگشته ، ساعت تقریبا 2 ظهر شده بود ، قابل توجه دوستان که حتما برنامه Yandex metro و Yandex Transport را روی گوشی های خود نصب کنید ، اگر تعداد نفرات 4 نفر کمتر باشد طبعا با مترو و اتوبوس هزینه ها بصرفه تر است اما اگر تعداد بیشتر از 4 یا 5 نفر باشد تاکسی اینترنتی هم میشود استفاده کرد . برنامه یاندکس مترو بسیار راحت و کاربردی می باشد ، ایستگاه مبدأ و مقصد را وارد می کنید و مسیر دقیق را به شما نشان می دهد ، برنامه دوم هم مخصوص اتوبوس ها می باشد که ساعت حرکت و شماره اتوبوس ها را نشان می دهد ، حتی مسیر حرکت و فاصله رسیدن تا ایستگاه را نشان می دهد.
بعد از رسیدن به مرکز شهر و خیابان آربات برای صرف نهار به رستوران رفته و نهار را صرف کردم ، هزینه نهار 370 روبل شد . پس از صرف نهار پیاده به سمت میدان سرخ حرکت کرده تا از کلیسای سنت باسیل و میدان سرخ دیدن کنم ، پیاده روی در خیابان های مسکو هم لذت بخش است ، قسمت ورودی میدان سرخ بازرسی وجود دارد ، باز هم همانند همیشه جنب و جوش زیاد مردم و گروه های موسیقی و نمایش ، و کسانی که مشغول عکس گرفتن از بنای زیبای سنت باسیل بودند ، هزینه بازدید از سنت باسیل 600 روبل (البته دقیق در خاطرم نیست ) بود که بنده به همان بازدید از نمای بیرون و محوطه میدان سرخ اکتفا کردم .
کلیسای سنت باسیل
تصویری از کلیسا و کاخ کرملین از روی پل
نمایی از دیوارهاو برجهای بلند قسمت پشت کاخ کرملین
بعد از گذراندن ساعاتی خوش در آن قسمت شهر ، به پیاده روی خود ادامه داده .هوا تاریک شده بود و پیاده روی زیاد حسابی انرژیم را گرفته بود، البته خیابان گردی در شهر هم جذابیت های خاص خود را داشت . برای شام به مرکز خرید Okhotny Ryad رفته و در برگر کینگ شام را که شامل ساندویچ ، سیب زمینی و نوشابه بزرگ بود صرف کردم . ساعت 10:30 شب تقریبا پایان کار این مرکز خرید بود ولی مردم بومی و گردشگران تا پاسی از شب در باغ الکساندر حضور داشتند و از آبنماهای پارک و نسیم خنک شبانگاهی استفاده می کردند .
روز دوم هم به اینگونه گذشت .
روز سه شنبه - 14خرداد :
امروز تصمیم داشتم به بازار ایزمایلوف بروم .برای رفتن به این بازار باید در ایستگاه Arbatskaya در خط متروی شماره 3 آبی رنگ سوار قطار شده و در ایستگاه Partizanskaya پیاده شوید ، با استفاده از نقشه می توانید پیاده به سمت بازار حرکت کنید .
2 نما از ورودی بازار ایزمایلوف
ایزمایلوف یکی از قدیمی ترین و در عین حال بزرگ ترین بازارهای سنتی در شهر مسکو است، که سالانه گردشگرانِ بسیاری را به خود جذب می کند؛ دلیل بازدید بسیاری ازگردشگران از این بازار سنتی، قیمت ارزان، تنوع و کیفیت بالای اجناس موجود در بازار ایزمایلوفسکی می باشد؛ همچنین این بازار یکی از بهترین مکان ها برای خرید سوغاتی از کشور روسیه نیز به شمار می رود.
در بازار سنتی ایزمایلوف بازدیدکنندگان می توانند بسیاری از کالاهای مورد نیاز خود را پیدا کنند؛ از جمله اجناس موجود در این بازار عبارتند از: کلاه های خز دار سنتی، عنبر، جعبه و قوطی های لاکی، عروسک های دست ساز رنگی و همچنین اجناسی که یاد آور دوران اتحاد جماهیر شوری هستند مانند پوستر ها، لباس های سنتی آن دوران، لباس های سنتی روسی، سماور، آثار باستانی و همچنین بخش زیادی از انواع صنایع دستی که بطور مثال از (چوب و سنگ) ساخته شده را می توانند خریداری کنند .
بازار ایزمایلوف ( عکس از نت )
یادتان باشد در این بازار هر آنچه نیاز دارید برای خودتان و یا برای سوغاتی تهیه کنید و به امید محلی دیگر که بتوانید قیمتی کمتر از اینجا پیدا کنید نباشید ، حتی در این بازار هم می توانید بر سر قیمت ها چانه زنی کنید ، فروشندگان اغلب از کشورهای تاجیکستان ، ازبکستان و کشورهای شوروی سابق می باشند که هم از شنیدن نام ایران خوشحال می شوند هم زبان فارسی را تا حدودی می توانند حرف بزنند .
در بخش دیگری از بازار غرفه هایی برای صرف غذا وجود دارد،که در آن ها آشپزهای مختلف با کوره های آشپزی مخصوص خود، انواع خوراک های سبزیجات، گوشت و کباب را در اختیار مشتریان قرار می دهند.
چند ساعتی را در این بازار و قسمت های دیگر به بازدید پرداخته ، و چند عدد از نمادهای مسکو را هم خریداری کردم، هوا باز هم همانند روزهای گذشته گرم بود ، از دکه بستنی فروشی یک عدد بستنی پستاشی به قیمت 150 روبل خریدم ، در آن هوای گرم واقعا می چسبید . بعد از بازدید از بقیه قسمت ها تصمیم گرفتم به شهر برگردم ساعت هم یک شده بود و وقت نهار بود .
بازدید از این بازار را از دست ندهید .
باز هم به یک رستوران در خیابان آربات رفتم ، تصمیم داشتم در کنار غذای اصلی یه کاسه سوپ بورش که از غذاهای معروف روسی می باشد را امتحان کنم ، جایتان خالی این سوپ اصلا هیچگونه مزه ای نداشت ، هر چه سعی کردم خوشمزه به نظر بیاید نشد ، آن را کنار گذاشته و از این انتخاب خود را سرزنش کرده و به همان غذای اصلی خودم پرداختم، هزینه نهار امروز 478 روبل شد .
نهار به همراه سوپ بی مزه بورش
بعد از نهار در هاستل که تقریباً روبروی رستوران بود رفته و استراحت کردم ، پس از تجدید قوا و صرف چای در هاستل تصمیم گرفتم از ساختمان تالار بولشوی دیدن کنم ، و کمی هم در خیابان های اطراف پیاده روی کرده .روز سوم و بعد از استفاده چندباره از مترو همانند یک شهروند روسی تقریبا بصورت کامل رفت و آمد با مترو رو یاد گرفته بودم و یاد قسمتی از سفرنامه یکی از دوستان افتادم که گفته بودند رفت و آمد در روسیه بصورت شخصی مشکل می باشد و احتمال گم کردن مسیر در مترو وجود دارد و بهتر است برای باره اول سفر روسیه با تور انجام شود .اکنون همه مسیرها و قسمت های مختلفِ ایستگاه ها را به آسانی فرا گرفته بودم . در همه قسمت های مترو هم تابلو به زبان های انگلیسی و چینی وجود داشت.
ساعت حدود 5 عصر بود و پیاده در حال حرکت بودم ، از امروز صبح در پای راستم احساس درد می کردم و در حالی که پیاده به سمت تالار بولشوی میرفتم درد رفته رفته شدتش بیشتر می شد ، در این چند روز واقعا مسافت زیادی را پیاده روی کرده بودم و امروز ، روزِ نشان دادن اثراتش بود ، کم کم حالت پیاده روی معمولی به نحوی شد که پای راستم را می کشیدم ، احساس میکردم استخوان پایم در حالِ بیرون زدن است ، بالاخره به ساختمان تالار رسیدم ، همانند دیگر بناهای تاریخی روسیه معماری زیبای آن و رنگ آمیزی خاصی که داشت هر ببننده ای را مجذوب خود می کرد ، و از آنجا که رشته بنده مهندسی عمران است به سبک معماری قدیم علاقه خاصی دارم بیشتر به تماشای ساختمان از زوایای مختلف پرداختم تا عکس گرفتن از آن .
نمایی دیدنی از تالار به همراه نورپردازی (عکس از نت )
تالار نمایش بولشوی :
به روسی: Большой театр) مهمترین تالار مسکو و از افتخارات فرهنگ و هنر روسیه است. تالار بولشوی از مشهورترین تالارهای جهان برای هنرهای باله و اپرا میباشد. تالار بولشوی در سال 1776 میلادی، به دستور کاترین کبیر، در منطقه تورسکوی مسکو، بنیان گذاشتهشد.
سالن سه بار در سالهای 1805 ، 1812 و 1853 آتش گرفت و به کلی در آتش سوخت، اما هربار عمارت بازسازی شد. در نهایت ساختمان کنونی در سال ۱۸۲۵ در مسکو بنا گردید. باله بولشوی از معتبرترین سازمانهای ملی باله دنیاست که محل خلق تعدادی از بزرگترین آثار و رپرتوار باله کلاسیک و باله نئوکلاسیک است. باله دریاچه قو اثر پیوتر ایلیچ چایکوفسکی، نخستینبار در سال 1877 در تالار بالشوی به روی صحنه رفت.
محوطه جلوی این تالار آبنما و فضای سبزی قرار داشت که این محیط را بسیار زیبا و دلنشین کرده بود ، پس از استراحت و لذت بردن از تمیزی و آرامش محوطه تالار دوباره راه افتاده و به سمت میدان لوبیانکا حرکت کردم ، مرکز خرید Tsentral'nyy Detskiy Magazin در میدان لوبیانکا قرار دارد ، مرکز خرید بسیار شیک که بیشتر مخصوص کودکان بود ، طبقه همکف آن و در سمت چپ فروشگاه اسباب بازی بسیار بزرگی قرار داشت که در نوع خود بسیار جالب و مجهز به انواع و اقسام وسیله های بازی مخصوص سنین مختلف کودکان بود ، طبقات بالایی این مجتمع هم مربوط به پوشاک دخترانه و پسرانه بود و در کل می شود گفت مرکز خریدی مخصوص فرزندان . بعد از گشتی کوتاه ،در طبقه همکف به علت همان درد ناحیه پا استراحتی کرده و به سمت میدان سرخ حرکت کردم ، هنگام شب نورپردازی میدان سرخ و ساختمان های اطرافش جذابیت خاص خودش را داشت .
در مسیر برگشت در یکی از خیابان ها به نام Tverskaya که دقیقاً روبروی میدان مانژ بود، هایپرمارکتِ مجهزی پیدا کردم که هم محصولات لبنی و هم میوه جات و لوازم بهداشتی و ... ارائه میداد ، در آن چند روز مغازه میوه فروشی به ندرت در مسیرهایی که تردد داشتم دیده بودم و با دیدن این فروشگاه بسیار خوشحال شدم ، تنوع میوه ها خوب اما قیمت ها بالا بود ، تا آنجایی که در خاطرم هست گیلاس هر کیلو 200 روبل – موز هر کیلو 150 روبل بود ، یک بطری شیر کوچک ، 2 عدد موز و یک عدد شکلات به قیمت 197 روبل خریداری نمودم . در هایپرمارکت و فروشگاه های بزرگ کشیدن وزن میوه و سپس پرداخت پول همگی توسط خریدار و با دستگاه انجام می شود ، و متصدی فقط صورتسحاب کل را به شما می دهد و پرداخت هزینه توسط دستگاه انجام می شود ، هم با کارت بانکی و هم بصورت اسکناس ، ما بقی فاکتور را هم بصورت سکه می توانید پس بگیرید .در مرتبه اول هنگام خرید ممکن است دچار ابهام شوید ولی نگران نباشید ، کسانی هستند که در آن لحظه به شما کمک کنند . بعد از خرید به سمت خیابان Nikolskaya رفتم و تا ساعاتی از شب را در همان حوالی که محلِ شب زنده داری گردشگران بود گذراندم و بعد از آن شام را در یکی از شعبات مکدونالد ، روبروی باغ الکساندر صرف کردم .ساعت 12 شب هم برای خواب به محل اقامتم برگشتم .
دروازه ورودی میدان سرخ به هنگام شب
روزِ سوم هم اینگونه به پایان رسید .
روز چهارشنبه - 15 خرداد
برنامه امروز بازدید از ایستگاه های مترو بود که جزء جاذبه های گردشگری مسکو به حساب می آیند.
از قبل و روی نقشه ایستگاه های مورد نظر را علامت گذاری کرده بودم و نیازی به استفاده از نرم افزار مترو هم نبود .
بعد از خوردن صبحانه مقداری آذوقه برداشته و به ایستگاه مترو نزدیک خیابان آربات یعنی Arbatskaya رفتم ، همین ایستگاه خود یکی از عمیق ترین ایستگاه های مترو بود و از بالا انتهای پله برقی به سمت پایین مشخص نبود ، در این ایستگاه گچکاری و نقاشی های خوش آب و رنگ روی سقف و ستون ها و همچنین لوسترهای بزرک مشاهده می شد که گردشگران در حال ثبت تصاویر از آنها بودند . برخی از ایستگاه هایی که باید دیده شوند : Novoslobodskaya – Park Bobedy-Kievskaya-Prospect mira و چندین ایستگاه دیگر که سبک هر کدام متفاوت هستند و تاریخچه های مخصوص به خود دارند . با توجه به اینکه بلیط 3 روزه مترو به اتمام رسیده بود ، یک عدد بلیط یک روزه مترو به قیمت 230 روبل تهیه کرده و تقریبا از 6 یا 7 ایستگاه بازدید کردم . تصاویر هر کدام را به آلبوم تلفن همراه اضافه کرده و بسیار خوشنود از اینکه تصاویری که در سایتها و سفرنامه ها دیده بودم هم اکنون از نزدیک میبینم .
ظهر که شد وقت نهار را در کی اف سی گذراندم و بعد از ساعاتی استراحت در هاستل با توجه به اینکه برنامه خاصی نداشتم و تقریباً مکان هایی را که با سلیقه خودم سازگار بود بازدید کرده بودم و بعضی مکان های دیگر هم که بعضی از دوستان در سفرنامه ها به آنها اشاره شده بود در برنامه من نبود ، تصمیم گرفتم به خیابان گردی و آخرین بازدید از میدان مانژ و بناهای زیبای میدان سرخ بپردازم .از ایستگاه اتوبوس نزدیکِ هاستل استفاده کرده و در میدان مانژ پیاده شدم .
بلیط های مترو برای همه سیستم های حمل و نقل کارایی دارد .بعد از سوار شدن به اتوبوس کارت را روی دستگاه گرفته و در صورت داشتن موجودی علامت سبز رنگ به نشانه تایید و کسر مبلغ روی نمایشگر دستگاه نشان داده می شود . بعد ازآن هم مامور کنترل بلیط با دستگاه اسکن کوچکی که در دست دارد بلیط مسافران را چک میکند تا از پرداخت مبلغ اطمینان حاصل کند ، در صورت نداشتن کارت هم بصورت نقدی از مامور کنترل می توانید فیش های کوچکی به عنوان بلیط تهیه کنید به قیمت 55 روبل . به خیابان Tversksys رفته و از آنجا وارد خیابان فرعی به نام Ulitsa Kuznetskiy most شدم ، خیابانی سنگ فرش شده و زیبا که فقط مخصوص تردد عابرین بود ، در طرفین خیابان فروشگاه های پوشاک و انواع رستوران ها وجود داشت و این خیابان هم می شود گفت یکی از خیابان های جذاب و پر جنب و جوش مسکو می باشد که بصورت اتفاقی آن را پیدا کردم ، این خیابان تمیز تر از خیابانی بود که مرکز خرید گوم در آن قرارداشت و مغازه ها شیک تر و با کلاس تر بودند . گروه های نمایش و موزیک همانند دیگر نقاط مسکو در این خیابان وجود داشت و همانند شغلی ثابت برای جوانانی شده بود که از هنرِ خود درآمد زایی کنن و هم چهره شاد و امید به زندگی را در جامعه به نمایش بگذارند .
نکته جالب اینکه در اتوبوس ها و اماکن تاریخی و باجه های بلیط فروشی از افراد مسن و پیر ( هم آقایان هم بانوان ) به عنوان نیروی کار بهره میبردند. هدف دولت با این کار در وحله اول دادن امید و زندگی به افراد پیر و بازنشسته می باشد و هم این اشخاص را تا حدودی از وابستگی های مالی به اطرافیان و استفاده از مزایای دولتی بی نیاز کنند و اینجاست که تفکر و مدیریت مدیران یک کشور در همین کارهای کوچک به چشم می خورد .
بازگردیم به خیابان Ulitsa Kuznetskiy most و حال و هوای این منطقه از شهر . در این خیابان مرکز خرید 2 طبقه ای هم وجود داشت که سری به آنجا زدم . این مرکز خرید هم بسیار شیک بود و همگی برندهای مطرح را پوشش میداد .
قیمت ها هم طبق معمول بسیار بالا . بعد از گشتی در این مجموعه برای آخرین بازدیدها از بناهای میدان سرخ به آن سمت حرکت کرده و با توجه به اینکه آخرین شب حضورم در مسکو بود میخواستم نورپردازی آن را بار دیگر ببینم . ساعاتی را در این بخش گذراندم و شام هم از مکدونالد تهیه کردم و در فضای باغ و نسیم خنک شبانگاهی با صدای آبنما و فواره ها صرف کردم .
بعد از آن به هاستل برگشته تا چمدان و وسایلم را برای فردا آماده کنم ، ساعت پرواز من به سنت پیترزبورگ 14:50 بود
از 24 ساعت قبل توسط اَپلیکیشن شرکت هواپیمایی ایرفلوت صندلی خود را مشخص کرده بودم.
کوله بار سفر را جمع کرده و آماده خداحافظی با مسکوی زیبا شدم .