از مارماريس تا كوالالامپور-تابستان 98

4.6
از 45 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
در اینجا، مردم به دیدن بهشت و جهنم می‌روند! +تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
22 آبان 1398 09:00
43
13.7K

bn5.jpg

 

از مارماريس تا كوالالامپور- تابستان 98

چند سالي هست كه براي مسافرت تابستوني يكي از شهرهاي ساحلي تركيه رو انتخاب ميكنيم كه يك هفته اي ريلكس كنيم و براي شروع دوباره پر انرژي باشيم. امسال طبق سنت هر سال،  قرعه به نام مارماريس افتاد. شهري كه تا به حال نديدم و از زيباييش زياد شنيدم. از اونجايي كه شرايط اقتصادي خيلي چنگي به دل نميزنه! و ما كه قبلاً سالي دو بار سفر ميرفتيم حالا به زور ميتونيم يه سفر بريم ، من ترجيح ميدادم آخر تابستون سفر كنيم ولي همسرم معتقد بود كه خرداد ماه قيمت ها پايين تره و چون ماه شهريور هاي سيزن هست قيمت هتل ها و بليط هواپيما بيشتر ميشه،خلاصه از اون اصرار از من انكار قرار شد تا شهريور صبر كنيم و اگر قيمت ها خيلي زياد بود سفر كنسل بشه.

تا اينكه رسيديم به شهريور و قيمت ها پايين نيومد كه هيچ بيشتر هم شد. ما هم كه يكسال منتظر سفر مونده بوديم با توجه به صحبت هاي برادرم كه چند ماه قبل به مالزي سفر كرده بود تصميم گرفتيم كه هزينه اي كه قرار هست بابت سفر به مارماريس و هتل پنج ستاره يو اول بديم با سفر به مالزي جايگزين كنيم و يه كشور جديد ببينيم.

اين شد كه شروع كرديم به تحقيق در مورد سفر به مالزي. من قبلاً از يكي از دوستانم كه چند وقتي در مالزي زندگي كرده بود راجع به جزاير زيباي مالزي شنيده بودم. مخصوصاً جزيره لنكاوي. ولي خب با همسرم كه تورها رو چك ميكرديم هيچ آژانسي فقط براي لنكاوي تور نداشت واز اونجايي كه در سفرم به تايلند تجربه سفر تركيبي دو شهر داشتم و به نظرم اين وسط يك روز از سفر به دليل جابه جايي و مسافت از بين ميره تصميم گرفتيم كه فقط يك شهر يعني كوالالامپور براي سفر انتخاب كنيم.

از لحاظ آب و هوايي ظاهراً بهترين زمان سفر به مالزي دي و بهمن ماه هست كه جزو كم بارش ترين ماه هاي سال هست اما اختلاف دما فقط سه چهار درجه است. ما چون در سفر تايلند بارون هاي استوايي تجربه نكرده بوديم گفتيم خب فرصت خوبي ميتونه باشه و براي مقابله خودمونو به چتر مسلح كرديم.

با توجه به بودجه اي كه داشتيم تور هفت شب كوالالامپور با پرواز ماهان و هتل چهار ستاره Ibis  نفري هفت ميليون و چهارصد هزار تومن براي سه نفر خريداري كرديم.

هتلي كه من انتخاب كردم يك هتل نوساز و بسيار تميز بود كه در سايت تريپ ادوايزر امتياز 8/6  داشت و بعد از اينكه وارد هتل شدم متوجه شدم ورود ما با اولين سالگرد تاسيس هتل همزمان شده بود و همه جا رو به همين مناسبت تزئين كرده بودن.

از زمان خريداري بليط ها تا روز سفر دوهفته اي فرصت داشتيم كه در مورد كوالالامپور و ديدنيهاش تحقيق كنيم و ناگفته نماند كه مطالعه سفرنامه هاي سايت لست سكند خيلي بهمون كمك كرد كه برنامه ريزي بهتري براي سفر داشته باشيم.

چند نكته اي كه ضروري ميدونم قبل از شروع سفر يادآوري كنم:

  • سوزن گوشي براي درآوردن سيم كارت
  • قبل از سفر اپليكيشن Grab روي تلفن همراهتون نصب كنيد و فعالسازيش رو بگذاريد با سيم كارت مالزي انجام بديد و به نظر من اين تنها اپليكيشني هست كه در اين سفر بيشتر استفاده ميشه.(اين اپليكيشن مثل اسنپ خودمون ميمونه و به راحتي ميتونيد از اون استفاده كنيد)
  • چتر براي مقابله با بارون هاي شديد استوايي كه البته به كار من اصلاً نيومد و يك هفته اي كه كوالالامپور بوديم هوا آلوده و ابري بود ولي باروني نشد.
  • داروهايي مثل قرص سرماخوردگي يا آلرژي و مسكن.

عكس 1 (اپليكيشن Grab)

عكس 1.jpg

روز موعود:

98/6/14 پرواز ما ساعت 10:30 شب با هواپيمايي ماهان بود.ساعت 6 عصر با اسنپ خودمونو به فرودگاه رسونديم(معمولاً در سفرهاي خارجي از خودرو شخصي براي رفتن به فرودگاه استفاده نمي كنيم كه با مسائلي مثل ترافيك پاركينگ مواجه نشيم)

در بدو ورود و ايست بازرسي نكته ي جالب برام اين بود كه ميزان پولي كه همراهم بود پرسيدند و چك كردن كه بيشتر از پنج هزار دلار نباشه. بعد از تحويل دادن چمدون ها به كانتر مخصوص پرواز ماهان، با دستگاه هاي خودپردازي كه در سالن بود به راحتي عوارض خروج از كشور پرداخت كرديم و خوشبختانه صف كنترل پاسپورت خلوت بود و خيلي زود از گيت رد شديم. پروازمون سر وقت، به مدت هشت ساعت انجام شد.

هواپيماي ماهان خيلي راحت نبود و جلوي صندلي ها مانيتور نداشت اما براي هر مسافر بالشت، پتو و چشم بند خواب گذاشته بودن در طول پرواز دو بار پذيرايي كردن كه شامل شام و صبحونه بود.خوشبختانه در طول مسير با مسئله خاصي مواجه نشديم و ساعت 10:20 صبح به وقت كوالالامپور هواپيماي ماهان در فرودگاه نشست.

عكس2- (شام هواپيمايي ماهان)

عكس2.jpg

روز اول:

بعد از پياده شدن از هواپيما طبق اون چيزي كه تو سفرنامه هاي قبلي خونده بودم، " حتماً با جمعيت حركت كنيد كه گم نشيد" به نظرم اصلاً اينطور نبود. مسير با تابلوهايي كه نشون دهنده محل تحويل بار بود با علامت چمدون مشخص شده بود و ما رو به سمت مترو برد، سوار شديم و ايستگاه مربوط به تحويل بار پياده شديم. بنابراين اصلاً جاي نگراني نيست حتي اگر زبان هم نميدونيد تصوير چمدون را روي تابلوها دنبال كنيد به مقصد مي رسيد.

نكته: اينترنت فرودگاه بسيار پرسرعت و دسترسي به اون آسونه، كافيه فقط واي فاي گوشي روشن كنيد و به واي فاي فرودگاه كانكنت بشيد. بدون هيچ سوالي به راحتي جوين ميشيد و 24 ساعت هم زمان داريد كه رايگان استفاده كنيد. بنابراين در فرودگاه به راحتي ميتونيد با عزيزانتون ارتباط بگيريد و اونا رو از سلامت خودتون مطلع كنيد.

عكس 3- ( فرودگاه )

عكس 3.jpg

بعد از تحويل گرفتن چمدون ها به سمت خروجي رفتيم كه تور ليدر ببينيم. روي بليط ما، تور ليدر يك آقا از طرف آژانس پالم بيچ معرفي شده بود ولي به جاي آقا، خانمي منتظر ما بود به اسم خانم اعظم كه من در برخورد اول از ايشون انرژي منفي گرفتم. ما جزو اولين نفراتي بوديم كه چمدونو تحويل گرفتيم و ايشونو ملاقات كرديم. در برخورد اول ايشون گفتن "جايي نريد بدون من گم ميشيد " و با دست به جايي اشاره كردن و گفتن "اونجا بشينيد تا بهتون بگم" جوري كه انگار ما بيسواد هستيم و بار اول هست كه از ايران خارج شديم.

بالاخره ساعت 12:30 بعد از اينكه تمام مسافرها رسيدند با اتوبوس به سمت شهر كوالالامپور حركت كرديم. در بين راه خانم اعظم معرفي اجمالي از شهر داشتن و توصيه هايي هم براي حفظ ايمني مسافران دادن كه بيشتر جنبه ترساندن داشت كه شخصاً اقدام به گشتن شهر نكنند و حتماً از تور هايي كه معرفي كردن خريداري كنند. در بين راه برگه هايي پخش كردن كه قيمت تورها به يورو در اون ذكر شده بود و گفتند حتماً بايد همين الان تا زماني كه به هتل ها مي رسيد انتخاب و ثبت نام كنيد و مبلغ تور تحويل بديد چون من تلفني با كسي هماهنگ نمي كنم و بعد به ترتيب كنار صندلي مسافران ميومدن و ثبت نام ميكردن. در اتوبوس فقط خانواده ي ما و يك خانواده چهار نفره بودن كه انگار قبلاً چند سالي مالزي زندگي كرده بودن و نيازي به تور نداشتن، خانم اعظم رفتار مناسبي با ما نداشتن و گفتن "اگر اتفاقي براتون افتاد مسئولش خودتون هستيد!"

عكس 4 و 5- (برگه ي معرفي تور هاي آژانس پالم بيچ)

عكس4.jpgعكس 5.jpg

بعد از ثبت نام تورها خانم اعظم سيم كارت هايي كه از قبل اسم هر شخص روي اون نوشته شده بود بين مسافرها پخش كردن(هر خانواده يك سيم كارت) و بعد اعلام كردن كه الان اتوبوس جلوي فروشگاهي مي ايسته و اونجا ميتونيد براي دپازيت و ماليات هتل، پول چنج كنيد چون حتماً بايد پول به رينگيت كه واحد پول مالزي هست تحويل بديد و هتل دلار قبول نميكنه و متذكر شدن كه براي استفاده بهينه از سيم كارت حتماً از همون فروشگاه شارژ خريداري كنيد چون سيم كارتي كه تحويل دادن پنج رينگيت شارژ داره و براي استفاده بايد شارژاوليه خريداري بشه.

ما جلوي فروشگاه كه در حقيقت مغازه ي كوچيك هندي بود و اكس چنج هم داشت پياده شديم. مغازه بسيار قديمي و كثيف بود طوري كه من از اونجا آب هم نخريدم. بنابراين فقط 200 دلار به نرخ 4/12 رينگيت چنج كرديم و يه شارژ 10 رينگيتي براي سيم كارت خريديم كه همونجا همكار خانم اعظم كه يه آقايي به اسم طاهر و افغان بودن راهنمايي كردن كه چطور سيم كارت راه اندازي كنيم و با شارژي كه خريداري كرده بوديم يك بسته يك گيگابايتي براي اينترنت فعال كنيم.

پيشنهاد: اگر از نت براي اينستاگرام يا يوتيوب استفاده نمي كنيد همون يك گيگ كه با 10 رينگيت شارژ فعال ميكنيد براي يك هفته اي كه مالزي هستيد كافيه ولي اگر در طول روز كه بيرون از هتل هستيد و به واي فاي هتل متصل نيستيد، استفاده از فضاي مجازي مثل پست كردن استوري براتون ضروري هست، بهتره كه سيم كارت بيشتر شارژ كنيد)

عكس6- (سيم كارت)

عكس6.jpg

بعد از فعالسازي سيم كارت ها خانم اعظم اسم چند تا از مسافرها رو خوندن و گفتن كه چون مسير هتل ها متفاوت هست اين عزيزان با ون هايي كه از قبل جلوي فروشگاه منتظرشون بود به هتلشون ميرن. ما جزو خانواده هايي بوديم كه با خانم اعظم به هتلمون رفتيم. البته ايشون از ماشين پياده نشدن و ما رو جلوي هتل پياده كردن.

 

ساعت 2 بعد از ظهر ما به هتل رسيديم و بلافاصله چك اين كرديم و موقع چك اين 70 رينگيت بابت ماليات هتل ازمون گرفتن ولي دپازيت نخواستن. يك اتاق سه تخته در طبقه ي 18 به ما دادن كه بسيار تميز بود و ويو برج هاي پتروناس داشت.

نكته: براي استفاده از آسانسور هتل حتماً بايد كارت اتاق همراهتون باشه و فقط با اسكن كارت ميتونيد به طبقات هتل دسترسي داشته باشيد.

نكته2: اتاق هتل دمپايي براي هر نفر داشت.مسواك و خميردندان و صابون يك روز در ميون شارژ ميشد.يك بالشت اضافه و اتو و ميز اتو هم داخل اتاق بود. ميني بار خالي بود ولي هر روز به تعداد نفرات آب و چاي و نسكافه شارژ و اتاق مرتب ميشد.

عكس 7-8-9-10-11-12-13-14- (ورودي هتل،اطلاعات كارت هتل و اتاق)

عكس7.jpgعكس8.jpgعكس9.jpgعكس10.jpgعكس11.jpgعكس12.jpgعكس 13.jpgعكس14.jpg

بعد از تحويل گرفتن اتاق با توجه به برنامه اي كه از قبل با همسرم چيده بوديم، اپليكيشن Grab با سيم كارت كوالالامپور فعال كرديم و به راحتي با مشخص كردن لوكيشن، ماشين جلوي ورودي هتل منتظرمون بود و براي خريد بليط پارك آبي و دهكده فرانسوي به پاساژ برجايا تايمز اسكوئر رفتيم (12 رينگيت ). ( در سفرنامه هاي مختلفي خونده بوديم كه اونجا ميتونيم بليط اين تورها رو ارزون تر بخريم و چون فقط تا 5 عصر فرصت داشتيم بدون معطلي خودمونو به پاساژ رسونديم)

 

نكته: براي فعالسازي Grab حتماً كد وارد كنيد در غير اينصورت پيام خطا دريافت ميكنيد. براي مثال كد سيم كارت من كه 011 بود حتماً بايد وارد ميشد و اينطور نيست كه مثل 98+ ايران الزامي نباشه.

نكته2: جهت رانندگي در كوالالامپور برعكس ايران هست، بنابراين موقع رد شدن از خيابون خيلي مراقب باشيد.

عكس15- (فعالسازي Grab )

عكس 15.jpg

پاساژ برجايا تايمز اسكوئر ( Berjaya Times Square ):

اين مركز خريد دقيقاً در قلب تجاري كوالالامپور واقع شده و يكي از بزرگترين مراكز خريده كه شهربازي سرپوشيده داره و Roller coaster (راه آهن پرپيچ وخم كودكان) نيز در آن واقع شده. اين مركز خريد جايي نيست كه برند هاي مختلف شعبه داشته باشند و اكثر فروشگاه ها، توليدات داخلي مالزي يا اجناس متفرقه هستند. اگر ميخواهيد خريد مقرون به صرفه داشته باشيد و دنبال برند خاصي نيستيد به اين مركز خريد سر بزنيد.

وقتي وارد مركز خريد شديم با توجه به آدرسي كه از قبل داشتيم، مستقيم به طبقه هشتم رفتيم و به راحتي مغازه اي كه تور ميفروخت پيدا كرديم.

بليط پارك آبي براي هر نفر بزرگسال 130 رينگيت و كودك 120 رينگيت خريديم. تور دهكده فرانسوي و ژاپني+بازديد از باتو كيو (تركيبي) نفري 60 رينگيت خريداري كرديم.

عكس 16-17- (محل فروش بليط پارك آبي در پاساژ برجايا تايمز اسكوئر)

عكس16.jpgعكس17.jpg

بعد از خريد بليط ها در مك دونالد ناهار خورديم و در اكس چنج پاساژ مبلغ 300 دلار با نرخ 4/15  رينگيت چنج كرديم.

عكس 18- ( ناهار مك دونالد )

عكس18.jpg

بعد از ناهار با Grab به KL sentral ( بزرگترين مركز حمل و نقل ريلي كوالالامپور ) براي خريدن بليط بلنديهاي گنتينگ رفتيم. ( 11 رينگيت )

وارد KL sentral كه ميشيد كانترهاي فروش بليط ميبينيد. كانترهاي فروش بليط بلندي هاي گنتينگ با رنگ قرمز با نام ..Go genting مشخص شده ولي ما چون بعد از ساعت 5 عصر رسيديم، كانتر تعطيل شده بود و راهنماييمون كردن به تنها كانتري كه بعد از ساعت 5 عصر باز بود و دقيقاً جايي بود كه اتوبوس ها مسافرها رو پياده و سوار مي كردن. اما خب خوشبختانه راحت كانتر پيدا كرديم و بليط اتوبوس و تله كابين به قيمت 83/4 رينگيت براي سه نفر خريداري كرديم.

عكس 19- ( كانتر فروش بليط گنتينگ )

عكس19.jpg

بعد از اينكه خيالمون از بابت خريد بليط ها راحت شد سري به فروشگاه سون ايلون كه در همون KL sentral بود زديم و نوشيدني +100 كه اونجا معروف هست و بستني خريديم. و بعد با Grab ساعت 6:30 عصر به هتل برگشتيم. ( 25 رينگيت )

نكته1: از KL sentral با مترو نفري 2/6 رينگيت ميشد به هتل رفت ولي چون خسته بوديم Grab ترجيح داديم.

نكته2: برادرم در سفري كه به مالزي داشت از يكي از دوستانش كه ساكن كوالالامپور بود شنيده بود كه نوعي پشه در مالزي هست كه با خوردن آب طعم دار +100 از خطر احتمالي گزش اين پشه جلوگيري ميشه و البته براي تحمل هواي گرم و شرجي كوالالامپور هم مناسب هست. حالا چقدر صحت داره من در جريانش نيستم و تحقيق هم نكردم ولي در كل اين آب سه طعم ساده،ليمو و انگور داشت كه به نظرم ليمو از بقيه خوشمزه تر بود.

عكس 20- ( آب +100 )

عكس20.jpg

به هتل كه برگشتيم همسرم از خستگي زياد خوابش برد و من و پسرم به استخر هتل رفتيم كه هم از فضاش ديدن كنيم و هم تني به آب بزنيم.

همونطور كه از قبل ميدونستم استخر هتل در طبقه 31 بود و ويو برج هاي پتروناس داشت. در قسمت نظرات سايت تريپ ادوايزر خونده بودم كه استخركوچيك، اما زيباست و حقيقتاً هم زيبا بود براي من كه تجربه شنا در ارتفاع نداشتم هيجان انگيز بود ولي خب كوچيكي استخر از يك طرف ويو برج هاي پتروناس مخصوصاً در شب از طرف ديگه باعث شده بود كه استخر عملاً تبديل به لوكيشن عكاسي بشه و شنا خيلي امكانپذير نبود چون مزاحمت براي كساني ايجاد ميشد كه ميخواستن از لوكيشن براي عكاسي استفاده كنن.

 

نكته: براي استفاده از استخر نياز به بردن حوله نيست، در قسمت سالن ورودي استخر قفسه هايي تعبيه شده كه از حوله هاي آبي رنگ براي استخر ميتونيد استفاده كنيد.

عكس 21- ( نماي استخر هتل Ibis  )

عكس 21.jpg

بعد از كمي شنا و عكاسي از ويو استخر به اتاق برگشتيم و استراحت كرديم. ساعت 10:30 شب با همسرم پياده به سمت برج هاي پتروناس رفتيم كه تا هتل ما تقريباً 5 دقيقه فاصله داشت. يك ساعتي اطراف برج گشت زديم و بعد پياده به هتل برگشتيم و خوابيديم. اينگونه اولين روز ما در كولالامپور به پايان رسيد.

عكس 22- ( برج هاي پتروناس در شب )

عكس22.jpg

هزينه هاي روز اول:

  • شارژ سيم كارت: 10 رينگيت
  • گرب: 48 رينگيت
  • بليط پارك آبي: 380 رينگيت
  • بليط دهكده فرانسوي،ژاپني و باتو كيو: 180 رينگيت
  • ناهار: 58 رينگيت
  • بليط گنتينگ و تله كابين: 83/4 رينگيت
  • بستني و +100: 6 رينگيت
  • ماليات هتل: 70 رينگيت

 

روز دوم:

از اونجايي كه براي روز دوم بليط بلندي هاي گنتينگ خريداري كرده بوديم، ساعت 8 صبح براي صبحانه به طبقه ي دهم رفتيم. صبحانه هتل مثل همه ي هتل هاي چهار ستاره منوي متوسطي داشت. چاي، قهوه و نسكافه، آب و سه مدل آبميوه هر روز سرو مي شد. دو نوع از غذاهاي مالايي ها در منو صبحانه وجود داشت. ميوه به صورت برش خورده بود (مثل هندوانه و خربزه برش خورده) از ميوه هاي استوايي فقط يك روز دراگون فروت سرو شد ولي هر روز دو مدل كمپوت هلو و نارنگي وجود داشت. در كل منوي صبحانه هر روز تكراري بود و تغيير نمي كرد.

نكته: ساعت سرو صبحانه 6:30 تا 10 صبحه. در منو پنكيك، نوتلا، پنير صبحانه و ژامبون وجود نداشت.

عكس 23-24-25- 26- ( صبحانه هتل )

عكس23.jpgعكس24.jpgعكس25.jpgعكس26.jpg

بعد از صبحانه ساعت 9:30 صبح پياده به سمت ايستگاه مترو KL cc كه نزديك برج هاي دوقلو پتروناس بود حركت كرديم. از مترو با ( نفري 2/4 رينگيت ) خودمونو به KL sentral رسونديم. براي تهيه بليط مترو دستگاه هايي هست كه ميتونيد با استفاده از پول نقد ژتون مترو تهيه كنيد. فقط كافيه مسيري كه مد نظرتونه از قبل مشخص كرده باشيد تا بدونيد كدوم ايستگاه بايد پياده بشيد يا خط عوض كنيد. استفاده از دستگاه آسونه و منوي انگليسي داره. نوع قطارها و مسيرهايي كه مسافر جا به جا مي كنند با تصوير مشخص شده (يعني شما وقتي روي عكس قطار كليك ميكنيد در صفحه بعدي ايستگاه هايي كه قطار مورد نظر مي ايسته نمايش داده ميشه، بنابراين اگر ايستگاه مورد نظر خودتونو نديديد بك مي زنيد و قطار ديگه اي انتخاب مي كنيد، مگر اينكه از قبل آشنايي كامل با انواع قطارها و ايستگاه ها داشته باشيد ).

عكس 27-28 ( ژتون مترو و محل سوار شدن مترو )

عكس27.jpgعكس28.jpg

بلندي هاي گنتينگ ( Genting Highlands ):

شهرك گنتينگ يه شهرك توريستي، تفريحي با آب و هواي خنك و مطلوبه كه در بلندترين منطقه كوالالامپور قرار داره و 50 كيلومتر از كوالالامپور فاصله داره. گنتينگ تركيبي از مراكز تجاري و تفريحي و هتل هاي متعدد هست.

گنتينگ به معناي شهر محصور شده در ميان ابرهاست.

به موقع به KL sentral رسيديم از فروشگاه سون ايلون آب +100 و چيپس خريديم. اتوبوس ساعت 10:30 حركت كرد و ساعت 11:40 به گنتينگ رسيديم. از فرصت يك ساعته اي كه داشتم براي خوابيدن استفاده كردم كه پر انرژي باشم. اتوبوس در ترمينال گنتينگ ايستاد و ما پياده شديم و با توجه به تابلوهاي راهنما و جمعيتي كه جلوي راهمون بودن به سمت تله كابين هدايت شديم.

عكس 29-30-31-32 ( اتوبوس، بليط گنتينگ و تله كابين، صف تله كابين و ورودي معبد چين سويي )

عكس29.jpgعكس30.jpgعكس31.jpgعكس32.jpg

نكته: تله كابين گنتينگ دو لاين جداگانه داره. لاين قرمز و لاين آبي.

لاين قرمز:همونجايي كه از اتوبوس پياده ميشيد به سمت لاين قرمز كه Awana sky central هست هدايت ميشيد. اين لاين ايستگاه مياني ،كه معبد چين سويي (بهشت و جهنم ) توقف داره و بعد از بازديد معبد ميتونيد مجدداً تله كابين سوار بشيد و ايستگاه پاياني Sky avenue station (رستوران، مجتمع خريد) پياده بشيد.

لاين آبي:ما چون خط قرمز دنبال كرديم دقيقاً محل سوار شدن لاين آبي نميدونم اما لاين آبي ايستگاه چين سويي توقف نداره و مستقيم به ايستگاه High lands station ( هتل و Sky casino ) ميره. اگر از لاين آبي استفاده كنيد براي رفتن به چين سويي بايد ون يا اتوبوس سوار بشيد.

 

معبد چين سويي (Chin Swee Cave Temple ):

معبد چين سويی يکی از محبوب ترين نقاط گردشگری و جاذبه های مذهبی در اين کشوره که در خوش منظره ترين قسمت بلندي هاي گنتينگ، بر روی سراشيبی سنگیِ تيزی قرار گرفته. در داخل معبد يک مجسمه از کينگ شوئی قرار داره. وی يک راهب بودايی بود که مدت ها به عنوان الهه ای در استان فوجيان چين، به علت توانايی ماورای طبيعی اش برای احضار باران و دور کردن ارواح خبيثه شناخته می شد.

تقريباً بعد از پنج دقيقه كه سوار تله كابين بوديم براي بازديد از معبد چين سويي، ايستگاه مياني پياده شديم. معبد چين سويي شبيه برج چند طبقه بود كه ورودي آن عود روشن ميكردن و عبادت ميكردن. هر طبقه بالكن داشت و ميتونستي از طبيعت زيباي اونجا كه مه آلود بود لذت ببري. تمام طبقات مثل هم بود و ما تا آخرين طبقه نرفتيم و براي ديدن بوداي نشسته و طبقات بهشت و جهنم از معبد خارج شديم.

 

نماد بهشت و جهنم:

براي ديدن اين نماد، در كنار مجسمه بوداي بزرگ مسير مارپيچي رو به بالا هست كه از طبقه اول جهنم شروع ميشه و هرچه بالاتر ميريد طبقات جديدتر ميبينيد. طبقات جهنم حدود ده طبقه است و در هرطبقه انواع عذاب ها و علتش را نوشته مثلا يكي مربوط به بي احترامي به پدر و مادر، يكي عدم رعايت حق مردم، سقط جنين و ... است. در نهايت در قسمت انتهايي نمادي از بهشت وجود دارد كه طبقه ندارد و تصويري از فرشته ها در حال ساز و آواز هستند.
در مجموع آشنايي با فلسفه وجودي اين نماد و خصوصاً خواندن توضيحات كنار هر طبقه بسيار جالب است.

طبقات بهشت و جهنم به نوبه ي خود زيبا و جالب هستن و ما از ديدنش لذت برديم مخصوصاً كه در فضاي باز هست و طبيعت زيبايي داره.

عكس 33-34-35-36-37- ( تله كابين، معبد چين سويي، بوداي نشسته و بهشت و جهنم )

عكس33.jpgعكس34.jpgعكس35.jpgعكس36.jpgعكس37.jpg

بعد از بازديد معبد چين سويي براي بازديد ايستگاه آخر، مجدداً به تله كابين برگشتيم.

نكته: بليط تله كابين بعد از اسكن اوليه نگه داريد كه براي سوار شدن مجدداً از همون استفاده كنيد.

ايستگاه آخر مركز خريد و شهر بازي بزرگي هست كه انواع رستوران ها و برند هاي مختلف اونجا شعبه دارند و فضاي بسيار زيبايي داره. ما اونجا كمي گشت زديم و بستني و مقداري خوراكي خريديم و براي ديدن Sky casino مسير تابلوها رو دنبال كرديم.

 

Sky casino، تنها كازينو كوالالامپور هست كه به دستور پادشاه جايي بالاي ابرها ساخته شده و مالايي ها اجازه ورود به اونجا رو ندارن.

ورودي اسكاي كازينو فضاي بسيار زيبايي داشت و در ساعات مشخصي نمايشي موزيكال با توپ هاي رنگي كه به سقف آويزان بود و حركت ميكرد اجرا ميشد كه ديدنش واقعاً لذت بخش بود، طوري كه من دو بار نمايش با موزيك هاي مختلف تماشا كردم.

متاسفانه ما نتونستيم وارد كازينو بشيم چون اصل پاسپورت به همراه نداشتيم و عكس پاسپورت قبول نميكردن. به همين خاطر فضاي اطراف كازينو و فروشگاه ها رو بازديد كرديم و كمي استراحت كرديم و قبل از برگشتن از نوشيدني جذاب Golden bubble milk tea سفارش دادم و از فضاي مه آلود اسكاي كازينو لذت بردم.

تقريباً هر جايي كه در كوالالامپور بازديد ميكنيد با مغازه ها و فروشگاه هايي مواجه ميشيد كه ميوه ي دوريان ( Durian ) يا محصولاتي كه از اين ميوه بدست اومده مثل: بستني، شكلات، كيك، نوشيدني و.. فروخته ميشه. و البته بلنديهاي گنتينگ هم از اين قضيه مستثني نبود.

ميوه دوريان ارزش غذايي بالايي داره و بين مردم كشورهاي جنوب شرق آسيا به ويژه مالزي و اندونزي بسيار محبوبه اما خب بوي بسيار بدي داره و از نظر من طعم ناخوشايندي هم داره. مردم مالزي با اشتياق به اين فروشگاه ها ميرفتن و دوريان سفارش ميدادن و با ولع ميخوردن جوري كه انگار فالوده بستني سفارش دادن و از خوردنش لذت ميبرن. با ديدنشون وسوسه ميشدم كه امتحان كنم اما خب تجربه خوردن اين ميوه رو در تايلند داشتم و چون برام خوشايند نبود امتحانش نكردم.

عكس 38-39-40-41-42-43-44- ( ورودي كازينو، توپ هاي نوراني، نوشيدني گلدن بابل، ميوه دوريان و بازگشت تله كابين )

عكس38.jpgعكس39.jpgعكس40.jpgعكس41.jpgعكس42.jpgعكس43.jpgعكس44.jpg

از اونجايي كه بليط اتوبوس براي بازگشت به كوالالامپور ساعت 7:30 عصر گرفته بوديم ساعت 5:30 با تله كابين به ايستگاه اول برگشتيم تا از زمان باقيمانده براي خريد در اوت لت اونجا استفاده كنيم. موقع برگشتن با تله كابين مه همه جا رو گرفته بود و تقريباً تا ايستگاه آخر ( Awana Sky Central ) منظره جنگل هاي استوايي ديده نمي شد.

براي برگشت به كوالالامپور همون ايستگاهي كه پياده شده بوديم منتظر شديم تا اتوبوس برسه، صفحه نمايش هايي در ايستگاه بود كه نشون ميداد طبق بليط بايد كدوم پلت فرم منتظر اتوبوس باشيم و همينطور ورود و خروج اتوبوس ها مشخص بود. ساعت 7:30 سوار شديم و ساعت 8:30 به KL sentral رسيديم و از اونجا هم مجدداً با مترو به KL cc رفتيم. در مركز خريد نزديك برج هاي پتروناس شام خورديم و ساعت 10:30 شب به هتل برگشتيم.

هزينه هاي روز دوم:

  • بليط مترو: 14/4 رينگيت
  • شام كي اف سي: 44/5 رينگيت
  • نوشيدني گلدن بابل: 12 رينگيت
  • يخ در بهشت:2 رينگيت
  • آب: 8 رينگيت
  • خوراكي ( بيسكوئيت سه عدد، بستني چهار عدد، چيپس، نوشيدني و آب +100 ): 60/8 رينگيت

 

روز سوم:

از اونجايي كه پسر من عاشق حيوانات هست بهش قول داده بودم كه در سفر مالزي، به باغ وحش بريم تا بتونه حيواناتي كه در باغ وحش ايران نديده اونجا از نزديك ببينه. بنابر اين بعد از خوردن صبحانه ساعت 9:30 صبح با Grab به باغ وحش رفتيم. ( 14 رينگيت )

 

باغ وحش ( Zoo Negara ):

اين باغ وحش در 13 كيلومتري مركز كوالالامپور واقع شده. بيشتر از 450 گونه حيوان شامل انواع پستانداران، پرندگان، دوزيستان، خزندگان و آبزيان بوده که در مجموع متجاوز از 5 هزار جاندار است که 90%  آنها در فضايي با چشم انداز وسيع و باز و تا حد امکان شبيه به زيست گاه های طبيعی شان نگهداری می شوند.

عكس 45-46- ( ورودي باغ وحش و نقشه باغ وحش )

عكس45.jpgعكس46.jpg

ورودي اين باغ وحش نفري 82 رينگيت بزرگسال و 43 رينگيت براي كودكان هست. چون اين باغ وحش خيلی بزرگه، جلوي درب ورودي، ماشين های ونی گذاشتن که با پرداخت مبلغي تمامی قسمتهای باغ وحش رو نشون ميدن ، البته يه جاهايي نگه ميدارن که بعضی از قسمتها رو خودتون ببينيد و يا احتمالا عکس بگيريد و بعد دوباره سوار ميشيد و بقيه مسير. البته ما ون سوار نشديم و ترجيح داديم تمام مسير قدم بزنيم چون باغ وحش در طبيعت زيباي استوايي قرار داره و علاوه بر حيوانات گونه هاي گياهي جذابي هم ديده ميشه. در اين پارک حيوانات به صورت آزاد زندگی ميکنن و فقط حيوانات وحشی و خطرناک داخل حصار هستن، كه البته حصار هم به گونه اي نيست كه نتونيد حيوانات ببينيد مثلاً شير و ببر كه وحشي بودن يه فضايي مثل شبه جزيره درست كرده بودن كه جلوي بازديدكننده ها آب بود و به راحتي ميشد  زندگي و نوع رفتار حيوان تماشا كني.

نكته: Zoo Negara ، يكي از باغ وحش هاي كوالالامپور هست . در مجموعه ي پارك آبي اين شهر و مجموعه تفريحي آفاموسا (تردد با وسيله نقليه در پارك حيات وحش)، گونه هاي جانوري نگهداري ميشن ولي من چون در سفرهاي قبلم به هند و تايلند تجربه سافاري در باغ وحش داشتم ترجيح دادم كه به باغ وحش ملي برم چون تماشاي حيوانات از نزديك برام جذاب تر بود و در تور سافاري باغ وحش، حيوانات خيلي دور هستن و گاهي با دوربين هم نميشد اون ها رو ديد و احساسم اين بود كه پسرم اينطور لذت بيشتري خواهد برد.

عكس 47-48-49-50-51-52-53-54- ( بعضي از حيوانات باغ وحش و بافت گياهي )

عكس47.jpgعكس48.jpgعكس49.jpgعكس50.jpgعكس51.jpgعكس52.jpgعكس53.jpgعكس54.jpg

از حيوانات جذابي كه در باغ وحش هست و ما در ايران نديديم و برامون جالب هستن ميتونم زرافه، كرگدن، گورخر، اسب آبي، پنگوئن و پاندا  اسم ببرم.

پانداها درقسمت سر پوشيده و جداگانه اي در باغ وحش نگهداري ميشن و خيلي شاهانه زندگي ميكنن.

عكس 55-56-57- (خرس هاي پاندا )

عكس55.jpgعكس56.jpgعكس57.jpg

هر روز ساعت 13-12 در محيط باغ وحش غذاي حيوانات فروخته ميشه كه بچه ها ميتونن خريداري كنن و به حيوانات غذا بدن. ما هم براي پسرم يك ظرف غذا به قيمت 3 رينگيت خريديم و پسرم لذت غذا دادن به حيوانات تجربه كرد.

 

نكته: قيمت غذاي حيوانات اختياري بود و آقايي كه غذا رو مي فروخت ميگفت هر مقدار كه دوست داريد در ظرف پول بگذاريد.

نكته2: باغ وحش هر روز ساعت 11 صبح و 3 عصر نمايش حيوانات داره كه ما نمايش نديديم.

 

عكس 58- (غذا دادن به حيوانات )

عكس58.jpg

بعد از تماشاي تمام قسمت هاي باغ وحش ، براي پسرم بستني خريديم و استراحت كوتاهي كرديم و ساعت 1بعد از ظهر از همونجا Grab  گرفتيم (20 رينگيت ) و به خونه ي وارونه رفتيم.

 

خانه ي وارونه (KL Upside Down House):

خانه وارونه کوالالامپور در كنار برج مخابراتي قرار داره ، يک خانه سنتی انگليسی دو طبقه با اتاق‌های خواب، آشپزخانه و هال که بنا و تمام اثاثيه آن وارونه هستند. اين خانه با باغی همراه با گل‌های مصنوعی، چمن و درختان احاطه شده. در ورودی خانه  ماشين کلاسيک زرد رنگ و وارونه قرار داره که سوژه‌ای جالب برای عکاسيه .

ورودي براي هر نفر بزرگسال 24 رينگيت و كودك 19رينگيته و هر گروه نيم ساعت فرصت داره تا در قسمت هاي مختلف خونه عكاسي كنه.

نكته: مسئله مهمي كه اونجا برام جلب توجه كرد اين بود كه هر گروهي كه وارد خونه ميشه نيم ساعت وقت داره و اين به اين معنا نيست كه گروه قبلي خونه رو تخليه كرده و همين مسئله باعث ميشه كه زمان از دست بدي چون در هر لوكيشن بايد منتظر بموني كه گروه قبلي عكاسيشو تموم كنه.

نكته2: افرادي كه به عنوان راهنما اونجا هستن، ژست هاي عكاسي براي قسمت هاي مختلف خونه رو ميگن اما خب من به تجربه شخصي از راهنماييشون لذت نبردم. چون هم خيلي بي حوصله و سرسري توضيح ميدادن و هم اگر كه عكسي ميگرفتن كاملاً ناشيانه بود و كادر كامل نمي بستن مثلاً من ،همسرم و پسرم كه عكس انداختيم در اكثر عكس ها دست يا پاهامون داخل كادر نيست و اين به بيننده عكس حس قطع شدگي ميده.

مهمترين هدف اين مكان ديدني تجربه عكاسي در يك خانه ي وارونه است كه به نظر من همين كه نيم ساعتي كه من داخل خونه هستم فقط به من اختصاص نداره و هم عدم توجه راهنما به كارش نكته منفي هست.

عكس 59-60- 61- ( خانه وارونه و بروشور اطلاعات  )

عكس59.jpgعكس60.jpgعكس61.jpg

برج مخابراتي كوالالامپور:

اين برج 421 متر ارتفاع داره و گفته ميشه از برج هاي پتروناس بلندتره ولي چون روي تپه ساخته شده اينطور به نظر ميرسه. اين برج چهارمين برج بلند مخابراتي در دنياست. براي بازديد از برج بايد بليط تهيه بشه. در بالاي برج ميشه از منظره شهر و رستوران گردون لذت برد. ما براي بازديد برج نرفتيم و فقط از كنارش رد شديم.

عكس 62- ( برج مخابراتي )

عكس62.jpg

از خونه ي وارونه تا محله چيني ها 29 دقيقه پياده روي بود كه ما تصميم گرفتيم با راهنمايي گوگل مپ اين مسيرو پياده بريم كه با شهر و خيابونهاش بيشتر آشنا بشيم. ناگفته نمونه تا زماني كه خورشيد پشت ابرها بود گرماي هوا خيلي اذيت كننده نبود ولي خب وقتيكه خورشيد نمايان ميشد هوا كاملاً شرجي و گرم ميشد و مثل بستني آب ميشدي.

بين راه تا به محله چيني ها برسيم رفتيم استارباكس و كمي استراحت كرديم. از اونجايي كه من عاشق قهوه ام يه آيس كافي دارك سفارش دادم و همسرم هم يه نوشيدني خنك خورد.

عكس 63-64- ( استارباكس و محله چيني ها )

عكس63.jpgAdVs6Ynf41O4eb6EQMywz6wsLVxbcwWrDZkAK7Ca.jpeg

محله چيني ها ( Chinatown ):

قدمت ساخت اين محله که خانه ها، معابد و فروشگاه های آن، همگی به سبک معماری چينی ساخته شده اند به قرن هجدهم بر می گرده و مهمترين بخش اون خيابان پتالينگ (Petaling Street) نام داره. شاخصه بارز اين محله تزئين اونجا با چراغ هاي قرمز و زرد چيني هست. چون چيني ها اعتقاد دارن اين رنگها برايشان خوش شانسي به همراه داره. اين محله تمام ساعات روز شلوغه وهر كالايي اونجا پيدا ميشه مخصوصاً نمونه هاي بدلي و ارزون.

در كل من حس خوبي به اين محله نداشتم و كمتر از نيم ساعت اونجا بودم. احساس عدم امنيت مي كردم چون محله ي خيلي شلوغي بود و احتمال دزدي و كيف قاپي اونجا زياد بود.

يكي از مكان هاي ديدني محله چيني ها معبد Sri Maha Mariamman است كه از معبد هاي اصلي هندوهاست. اين معبد با طلا، سنگ هاي قيمتي و كاشي هاي اسپانيايي و ايتاليايي ساخته شده.

نكته: براي ورود به معبد بايد بيرون معبد كفش ها رو به كفشداري تحويل بديد و با پاي برهنه تا معبد بريد.

زماني كه ما وارد معبد شديم، مراسم خاصي داشتن و دو نفر ساز مخصوصي ميزدن و همه جا با گل تزئين شده بود و چند نفر هم مشغول شستن مجسمه يكي از خدايان با انواع آب ميوه ها بودن. با آب پرتقال، انبه، نارگيل، آناناس .. مجسمه رو شستشو ميدادن و بعد آب مي ريختن. بعد از تماشاي مراسم از معبد خارج شديم و كفش هامونو از بيرون معبد تحويل گرفتيم. بيرون از معبد هندوهايي بودن كه روي چرخ دستي ريسه هاي گل ميفروختن و اكثر هندوها مي خريدن و براي خدايان هديه مي بردند.

عكس 65-66-67- ( معبد هندوها )

عكس65.jpgعكس66.jpgعكس67.jpg

از معبد هندوها پياده به مترو رفتيم و از اونجا با (6/3 رينگيت ) خودمونو به KLcc رسونديم و در مركز خريد suria در برج هاي پتروناس در طبقه چهارم ناهار خورديم.

 

نكته: برج هاي پتروناس و مركز خريد suria در كنار هم هستند و ايستگاه مترو KLcc هم همونجا قرار داره.

 

فود كورت مركز خريد suria فقط غذاهاي چيني و مالايي سرو ميكنه. ما اونجا ناهار خورديم كمي استراحت كرديم، در اكس چنج 100 دلار با ريت 4/10 رينگيت پول چنج كرديم و پياده به هتل برگشتيم.

عكس 68- ( ناهار مالايي مركز خريد suria )

عكس68.jpg

شب با Grab به خيابان بوكيت بينتانگ رفتيم.( 9 رينگيت )

 

منطقه بوکيت بينتانگ کوالالامپور( Bukit Bintang):

خيابان بوکيت بينتانگ يکی از مکان‌های پر رفت‌وآمد شهر کوالالامپور هست. در خيابان بوکيت بينتانگ همه ‌چيز از مراکز خريد خيره‌کننده و هتل‌های پنج ستاره گرفته تا رستوران‌های روزانه و کلوب های پرطرفدار شبانه وجود داره. با هر وسيله نقليه عمومی، از جمله مترو، تاکسی و اتوبوس می‌تونيد به اونجا بريد. مركز خريد Pavilion KL هم در همين خيابونه و تمامي برند هاي لوكس اروپايي اونجا شعبه دارن. يكي از شلوغ ترين قسمت هاي اين منطقه خيابون Jalan Alor هست كه رستوران هاي مختلفي داره و انواع غذاهاي دريايي و چيني اونجا سرو ميشه و تا پاسي از شب رستوران ها بازه و ديدن جمعيت و بوي غذاهايي كه در خيابان پيچيده خالي از لطف نيست.

ما جلوي رستوران KFC از ماشين پياده شديم و با ديدن هياهو و شلوغي مردم به وجد اومديم. يه بخشي از اين شلوغي و هيجان مربوط به گروه هاي موسيقي خيابوني هست كه با برنامه هاي مختلف مردم به طرف خودشون جلب ميكنن. دقايقي اجراي اولين گروه موسيقي تماشا كرديم و بعد براي ديدن اين خيابون حركت كرديم، اولين اكس چنج 200دلار با ريت 4/09 رينگيت پول چنج كرديم و در يك رستوران عربي براي شام شاورما سفارش داديم. بعد از شام سر راهمون به خيابون Jalan Alor كمي خريد كرديم و بعد با Grab به هتل برگشتيم.( 10 رينگيت ) 

نكته: اگه هتل شما نزديك خيابون بوكيت بينتانگ نيست و مثل ما با وسيله نقليه به اونجا ميريد براي بوك كردن Grab يه جاي مشخصي بايستيد مثلاً نزديك يك هتل يا ايستگاه مترو يا رستوران. البته يكي از خوبيهاي اين اپليكيشن اينه كه ميتونيد از جايي كه منتظر هستيد مثلاً جلوي رستوران KFC عكس بگيريد و از طريق همون اپليكيشن Grab براي راننده ارسال كنيد تا اون جاي دقيق شما رو متوجه بشه و همينطور برعكس گاهي راننده عكس مي فرسته و مشخص ميكنه دقيقاً كجا منتظر شماست ( چون اين خيابون شلوغ و پر تردد هست و به راحتي ممكنه نتونيد ماشيني كه بوك كرديد پيدا كنيد) اما خب اصلاً جاي نگراني نيست و با اين روش به راحتي ماشين پيدا ميكنيد.

عكس 69-70-71- ( خيابان بوكيت بينتانگ و جالان آلور )

عكس69.jpgعكس70.jpgعكس71.jpg

هزينه هاي روز سوم:

  • گرب: 53 رينگيت
  • بليط باغ وحش: 207 رينگيت
  • بليط خونه ي وارونه: 67 رينگيت
  • بليط مترو: 6/3 رينگيت
  • ناهار: 56 رينگيت
  • شام: 62 رينگيت
  • بستني: 7 رينگيت
  • غذاي حيوانات: 3 رينگيت
  • قهوه استارباكس و نوشيدني: 17/5 رينگيت
  • آب: دو عدد 4 رينگيت

 

روز چهارم:

روز چهارم سفر ما، روز تولد پادشاه مالزي بود و در اين كشور تعطيل رسمي بود. مالزی پس از استقلال از انگليس در سال ۱۹۵۷، حکومت سلطنتی دوره‌ای را پذيرفت و بر اساس قانون اساسی مالزی، پادشاه، از ميان ۹ سلطان ايالت‌های مختلف مالزی از ۱۳ ايالت، به‌طور دوره‌ای و برای مدت ۵ سال انتخاب میشه. به همين دليل ما تصميم گرفتيم اون روز براي ديدن شهر الكترونيكي به پوتراجايا بريم.

پوتراجايا ( Putrajaya ):

پوتراجايا پايتخت جديد كشور مالزيه كه در 25 كيلومتري جنوب كوالالامپور قرار داره. پوتراجايا پايتخت سياسی مالزيه چون نخست وزير و وزارت خانه های اين کشور به اين منطقه منتقل شده. برای گردش در شهر ميتونيد  به بزرگترين ميدان جهان که ميدان اصلی اين شهر است بريد. در دو طرف اين ميدان دو ساختمان باشکوه وجود دارد. مسجد پوترا و کاخ نخست وزيری مالزی که هر دو از ساختمانهای شگفت انگيز اين منطقه هستند.

دراين شهر ميتونيد رودخانه های پر آبی را تماشا کنيد که پل های زيبايی روی آنها زده شده. گفته ميشه در ساخت پل های پوتراجايا از مشهورترين پل های جهان الهام گرفته شده است و يکی از زيباترين اين پل ها، به نام پل پوترا شناخته ميشه و از پل خواجو در شهر اصفهان ايران الگو برداری شده است.

ساعت 9:30 صبح از خواب بيدار شديم و بعد از خوردن صبحانه با Grab به پوتراجايا رفتيم.( 37 رينگيت ) حدود 45 دقيقه در راه بوديم. خوشبختانه راننده ماشيني كه بوك كرده بوديم از مالايي هاي خوش اخلاق و مهربون بود و در حقيقت شغل اصليش رانندگي نبود و بازنشسته دولت بود و به گفته ي خودش روزهاي تعطيل كه خيابون ها خلوت هستند براي اينكه سرگرم بشه و با توريست ها ارتباط برقرار كنه رانندگي مي كرد. در طول مسير كه با راننده درباره فرهنگ مالزي صحبت ميكردم از ايشون خواستم كه اگر امكانش هست شهر پوتراجايا رو به ما نشون بده و بعد ما رو به كوالالامپور برگردونه چون در سفرنامه هاي مختلف خونده بودم كه براي ديدن پوتراجايا يا بايد با تور بريد( كه خب تورها خيلي گرون بودن ) يا بايد اونجا ماشين كرايه كنيد و ايشون هم قبول كردن كه در كل با پرداخت 100 رينگيت شهرو به ما نشون بدن.

پل سري واواسان، يكي از پل هاي شهر پوتراجاياست كه روي درياچه پوترا قرار گرفته و دو منطقه اداري و تجاري پوتراجايا رو به هم وصل ميكنه. ماشين ما براي بازديد اين شهر ابتدا روي اين پل توقف كرد تا از روي پل مناظر شهر به ويژه درياچه پوترا و مسجد صورتي ببينيم.

عكس72- 73- ( پل سري واواسان و مسجد صورتي )

عكس72.jpgعكس73.jpg

بعد از تماشاي پل، راننده ما رو به ميدون اصلي پوتراجايا برد و يك ساعتي زمان داد تا اونجا گردش كنيم. ما ابتدا داخل ميدان رفتيم كه اسم شهر با مجسمه ساخته شده بود و زيبا بود و همه ي توريست ها اونجا عكاسي مي كردند. از ميدان منظره ي كاخ نخست وزيري و مسجد صورتي ديدنيه.

عكس 74- ( ميدان پوتراجايا )

عكس74.jpg

بعد از تماشاي ميدان و عكاسي براي ديدن مسجد صورتي رفتيم. مسجد صورتي داخل آب ساخته شده و مثل شبه جزيره فقط از يك طرف به خشكي راه داره. طراحي شبستان اين مسجد صورتي رنگ و بسيار زيباست. براي ورود چادر هاي مخصوصي به بازديد كننده ها ميدادند كه  در واقع باروني هاي  كلاهدار صورتي بود و پوشيدنش براي من جذابيت داشت چون خوشرنگ بود و ظاهر يكدستي به بازديد كننده ها ميداد. هم آقايون و هم خانم ها چادرها رو ميپوشيدن و داخل مسجد ميرفتن اونجا از فضا ديدن ميكردند و عكس ميگرفتند.

عكس 75-76-77- ( مسجد صورتي )

عكس75.jpgعكس76.jpgعكس77.jpg

بعد از بازديد مسجد صورتي كمي استراحت كرديم و در كنار درياچه بستني خورديم و دقايقي به تماشاي پل پوترا كه از پل خواجو اصفهان شبيه سازي شده ايستاديم.

نكته: تمام زيبايي شهر پوتراجايا در ميدون پوترا، درياچه و پل پوترا و مسجد صورتي خلاصه ميشه كه همگي در كنار هم قرار دارند و مدت زمان يكساعت براي بازديد كافي هست. قايق سواري روي درياچه هم يكي ديگه از جاذبه هاي پوتراجاياست كه ما ترجيح داديم سوار قايق نشيم و مسجد صورتي از نزديك بازديد كنيم.

گشت و گذارمون كه در پوتراجايا تموم شد از راننده خواستيم كه ما رو در ميدان مرداكا كوالالامپور پياده كنه و البته ايشون لطف كردن در مسيرمون به مرداكا، جلوي قصر سابق پادشاه توقف كردن تا ما از اونجا ديدن كنيم. ما دقايقي از بيرون كاخ تماشا كرديم و بعد مجدد سوار ماشين شديم و ميدان مرداكا پياده شديم. و از ميدان مرداكا ( ميدان استقلال ) ساختمان سلطان عبد الصمد كه از شاهكارهاي معماري اسلامي است و روبه روي ميدان مرداكا قرار دارد و مسجد جامع ديدن كرديم.

 

ساختمان سلطان عبدالصمد:

اين ساختمان يکی از اولين ساختمان های سبک آفريقايی موجود در شهر کوالالامپور هست. اين بنای تاريخی مدت ها ساختمان دادگاه عالی مالزی يا همان دادگاه فدرال مالزی پيش از انتقالش به پوتراجايا بود. ساختمان سلطان عبدالصمد هم اکنون مکان استقرار وزارت اطلاعات، ارتباطات و فرهنگ مالزيست و ديگر به منظور کارهای اداری مورد استفاده قرار نمی گيرد و به عنوان يکی از مهمترين جاذبه های گردشگری و مشخصه تاريخی شهر به حساب می آيد.

عكس 78- (ساختمان سلطان عبدالصمد )

عكس78.jpg

از ميدان مرداكا با مترو ( 7/8 رينگيت ) با عوض كردن دو خط به مركز خريد پاويليون خيابون بوكيت بينتانگ رفتيم، خريد كرديم و همونجا ناهار خورديم و با Grab به هتل برگشتيم. ( 8 رينگيت )

بعد از كمي استراحت براي تجديد قوا و ريلكسيشن از استخر هتل استفاده كرديم. تماشاي اين شهر بزرگ از ارتفاع واقعاً لذتبخشه مخصوصاً وقتي به ديواره استخر تكيه داده باشي و نورپردازيه برج هاي عظيم پتروناس در شب تماشا كني.

براي اينكه روز چهارم به پايان برسونيم آخر شب با Grab به خيابون بوكيت رفتيم.( 9 رينگيت ) و مثل بقيه توريست ها از تماشاي شلوغي شهر و هياهوي گروه هاي موسيقي لذت برديم و با Grab به هتل برگشتيم (8 رينگيت ) تا براي روز پنجم سفر استراحت كنيم.

هزينه هاي روز چهارم:

  • بازديد شهر پوتراجايا: 100 رينگيت
  • بستني: 14 رينگيت
  • مترو: 7/8 رينگيت
  • گرب: 25 رينگيت
  • ناهار: 86 رينگيت

 

روز پنجم:

براي روز پنجم سفر، تور دهكده فرانسوي و ژاپني و بازديد از باتو كيو خريداري كرده بوديم و طبق اون چيزي كه بهمون گفته بودن، قرار بود ساعت 9 در لابي هتل باشيم. ما بعد از خوردن صبحانه ساعت 9 در لابي منتظر راننده نشستيم اما خب راننده ساعت 10:15 به هتل ما رسيد و ظاهراً در ترافيك مونده بود و يكي از مسافرهاي چيني براي سوار شدن تاخير داشت، اين موضوع كاملاً مشهود بود چون همون روز طبق قرارهايي كه راننده براي سوار شدن ماشين مي گذاشت، تنها خانواده اي كه با تاخير ميومد همون خانواده چيني بود. ماشين وني كه دنبالمون اومد به غير از ما سه خانواده ايراني و دو خانواده چيني سوار كرده بود.

برجايا هيلز ( دهكده فرانسوي و ژاپني ):

برجايا هيلز در حدود يک ساعت با کوالالامپور فاصله دارد. اين مجموعه که در ارتفاع ۸۰۰ متری از سطح دريا قرار گرفته به دهکده فرانسوی ها معروفه و در زبان محلی به آن بوکيت تينگجی (Bukit Tinggi) گفته ميشه. اصلی ترين جاذبه برجايا هيل دهکده ای به سبک فرانسويه که شبيه به دهکده کولمار (Colmar) كه در قرن 18 ميلادی در يکی از روستاهای کشور فرانسه ساخته شده. اين روستا شامل دو بخش تپه برجايا و بوکيت تينگجيه. بوکيت تينگجی به معنای تپه های بلنده و ساختمان هايی با  معماری قرن 16 اروپايی داره. همچنين کمی بالاتر از آن يک دهکده ژاپنی قرار گرفته که الهام گرفته از دهکده بوديان ژاپنيه.

در مورد مسير و جاده نميتونم چيزي بگم چون تقريباً از همون لحظه اي كه سوار ماشين شدم خوابيدم و وقتي بيدار شدم كه رسيده بوديم . من در طول سفر از تمام اين زمان هايي كه تو جاده بوديم براي استراحت استفاده كردم، به هر روي ساعت 10:15 حركت كرديم و 11:20 دقيقه به دهكده فرانسوي رسيديم. ورودي براي هر نفر بزرگسال 16 رينگيت و كودك 9 رينگيت بود. بعد از پياده شدن راننده گفت كه اول از دهكده فرانسوي ديدن كنيد و بعد با شاتل هايي كه هر يك ساعت به دهكده ژاپني سرويس دارن، به دهكده ژاپني بريد و ساعت 2 همينجا كه پياده شديد منتظرتون هستم.

عكس 79-80-81- 82-( ورودي دهكده فرانسوي، برنامه شاتل هاي دهكده ژاپني و دهكده فرانسوي و پل عشاق )

عكس79.jpgعكس80.jpgعكس81.jpgعكس82.jpg

دهكده بسيار كوچيكه و  كمتر از يكساعت ميشه همه جا رو ديد. در واقع از چند رستوران، فروشگاه كوچيك، هتل و اتاق بازي كودكان زير6 سال تشكيل شده. بيشتر ميشه از هواي خوب و طبيعتش لذت برد. بيرون دهكده هم پارك كوچيكي شبيه پارك ژوراسيك بود كه دور اون كاملاً پوشيده بود و از مانيتوري كه جلوي در بود ميتونستي متوجه بشي داخل چي ميگذره. ما گشت كوتاهي در دهكده زديم با شاتل 11:45 به دهكده ژاپني رفتيم.

 

نكته: شاتل ها اتوبوس هايي هستند كه صندلي هاي آهني دارند و با پنكه خنك ميشن. اين اتوبوس ها منو ياد فيلم هاي آمريكايي قديمي كه زنداني ها رو با همچين اتوبوس هايي جا به جا ميكردن انداخت.

 

كمتر از ده دقيقه طول كشيد كه به دهكده ژاپني رسيديم.

عكس 83-84-85-86-( ورودي دهكده ژاپني- طبيعت دهكده ژاپني- باغ گياه شناسي )

عكس83.jpgعكس84.jpgعكس85.jpgعكس86.jpg

قبل از اينكه به مالزي سفر كنم در سفرنامه هاي مختلف در مورد دهكده فرانسوي و ژاپني خونده بودم و تصورم اين بود كه در دهكده ژاپني قرار هست انواع خونه هاي ژاپني و خانم هايي كه كيمونو پوشيدن با اون آرايش خاص مو و صورت، در حالي كه به من خوش آمد ميگن و برام چاي ژاپني ميريزن ببينم، اما خب حقيقت اينه كه وقتي وارد دهكده شدم فقط طبيعت بود و طبيعت و ما حدود يك ساعت پياده روي كرديم و اگر چه كه من عاشق طبيعتم و محو تماشاي اون ميشم، هيچ كلبه ژاپني يا خانم ژاپني يا آداب و رسوم ژاپني اونجا نديديم به غير از يه اتاق كه من شك دارم واقعاً ژاپني بود يا نه و ظاهراً عكاسخونه بود و تعطيل بود.

بعد از يك ساعت پياده روي در جنگل هاي استوايي و شنيدن صداي پرنده ها و ميمون ها به ايستگاه شاتل ها برگشتيم و با شاتل ساعت 1 به دهكده پايين يعني دهكده فرانسوي رسيديم.

از اونجايي كه ترانسفر ما براي باتو كيو ساعت 2 بود يك ساعت وقت داشتيم و مجدد به دهكده فرانسوي رفتيم براي پسرم بستني و دونات خريدم و از يك ساعت زماني كه داشتم استفاده كردم و خودمو به آيس لته استارباكس مهمون كردم. يه گروه سه نفره كه خواننده خيابوني بودن و لباس هاي زرد پوشيده بودن كنار ميز توريست ها ميومدن و با توجه به مليت مسافرها آهنگ هاي معروف اون ها رو ميخوندن. منم اونجا مهمون يكي از آهنگ هاي قديمي كشور خودمون شدم كه شنيدنش از زبون يه گروه خارجي خالي از لطف نبود.

عكس87-88- ( آيس لته استارباكس دهكده فرانسوي و بستني عروسكي پسرم )

عكس87.jpgعكس88.jpg

نكته: اگه مثل من  با ذهنيت خاصي  به براي ديدن دهكده فرانسوي و ژاپني ميريد بايد بگم چيزي بيشتر اينكه اينجا نوشتم نخواهيد ديد در واقع تمام تصوراتم با ديدن اين دهكده ها دگرگون شد. دهكده فرانسوي فقط از لحاظ ظاهري شبيه يك دهكده فرانسوي ساخته شده بود در حقيقت خيلي سوت و كور بود و هيجان خاصي نداشت، دهكده ژاپني هم فقط اسم دهكده رو داشت در حقيقت جنگل بود و اين طبيعت ميشد در جاهاي ديگه شهر هم ديد.

نكته2: اگه با Grab به دهكده فرانسوي و ژاپني ميريد حتماً با راننده طي كنيد كه منتظر بمونه و شما رو برگردونه چون براي برگشت از اونجا نميتونيد تاكسي يا Grab بگيريد و در واقع بهترين حالت اينه كه اگه اين مكان براي برنامه سفرتون انتخاب ميكنيد تور خريداري كنيد.

 

درنهايت با تاخير يك ربعه خانواده چيني ساعت 2:15 سوار ون شديم و ساعت 3 به باتو كيو رسيديم.

 

باتو كيو ( Batu Cave ):

باتو کيو، نام معبدی در ۱۳ کيلومتری شمال شهر كوالالامپور در کشور مالزيه. اين معبد به دليل نزديکی به تپه‌ها و مجموعه غارهای اطرافش و نزديکی به رودخانه باتو که در پشت اين تپه قرار داره، به معبد غارهای باتو مشهور شده.

اين معبد يکی از معروفترين معابد دين هندو در خارج از کشور هندوستانه. سالانه بيشتراز 1/5 ميليون نفر از اين معبد ديدن می‌کنند و اين معبد به يکی از پر بازديدترين اماکن مذهبی جهان تبديل شده.

از نظر زمين شناسی تشکيل غارهای آهکی باتو به ۴۰۰ ميليون سال پيش می‌رسه و زمانی بومی‌های منطقه از اين غارها بعنوان سرپناه استفاده می‌کردند.

باتوكيو يكي از مكان هاي ديدني بود كه قبل از سفرم به مالزي به دو دليل براي ديدنش ذوق داشتم.

علت اول: حضور ميمون ها در اين منطقه ( من عاشق اين حيوانات هستم )

علت دوم: مجسمه خداي مورگان ( ديدن عظمت و بلندي اين مجسمه برام جالب بود )

كمي قبل از معبد راننده در يك فروشگاه هندي كه ساعت و بدليجات ميفروختن ايستاد و ما رو راهنمايي كرد براي خريد از فروشگاه، كه البته خيلي زود همه از فروشگاه خارج شديم به غير از همون خانواده چيني كه ظاهراً فقط اونا قصد خريد داشتن. فروشگاه انقدر به معبد باتوكيو نزديك بود كه به راحتي ميشد پياده تا اونجا رفت اما خب همه ي ما منتظر خانواده چيني شديم و با هم به باتوكيو رفتيم.

راننده دو ساعت براي ديدن معبد و اطراف زمان داد و ما پياده شديم. عظمت و بزرگي مجسمه مورگان واقعاً خيره كننده و جذابه و در همون ابتداي ورود توجه همه رو به خودش جلب ميكنه.

در حياط ورودي معبد و قبل از بالا رفتن از پله ها تعداد زيادي كبوتر و ميمون هستن كه اگه به حيوانات علاقمند باشيد از غذا دادن به اون ها واقعاً لذت ميبريد و اوقات خوشي خواهيد داشت.

من چون عاشق ميمون ها هستم از تهران تعدادي پفك براي ميمون ها خريداري كرده بودم و با خودم آورده بودم، در حياط معبد و تمام مسيري كه از پله ها براي ديدن غار و معبد بالا مي رفتيم با پسرم به ميمون ها غذا داديم و بازي كرديم و خيلي به ما خوش گذشت.

نكته: اگه براي ميمون ها خوراكي مي بريد، پاكت خوراكي داخل كيفتون بگذاريد چون ميمون ها خيلي باهوشن و پاكت سريع از دستتون مي قاپن و فرار ميكنن. ما پفك ها رو توي جيبمون مي ريختيم و دونه دونه به ميمون ها مي داديم اينطوري هم ارتباط بهتري برقرار ميكردن و هم خيلي نزديك ميشدن و براي عكاسي هم قشنگ تر بود. حتي بعضي از اون ها سعي ميكردن از جيب پسرم پفك بردارن اما اين دست درازي فقط براي گرفتن خوراكي بود نه دزدي از كيف و وسايل شخصي. ميمون ها خيلي بازيگوش و شيرين هستن و هيچ آسيبي به كسي نميرسونن.

بالاي پله ها كه رسيديم وارد غار بزرگي شديم كه معبد هندو ها اونجا قرار داشت. معبد زيبايي بود و مجسمه هاي رنگي زيبا از طاووس و انسان و .. به چشم مي خورد. فضاي غار خنك بود روي سقف اينطور به نظر مي رسيد كه ميمون ها خونه ساخته بودن. داخل غار به چند غار كوچكتر وصل ميشد. توريست ها از فضاي خنك غار براي استراحت و عكاسي استفاده مي كردن.

عكس 89-90-91-92-93-94- ( مجسمه مورگان، ميمون ها و غار و معبد باتو )

89.jpg7cN8NCM2httqUD4I4nYfhHNmkMlJ8zfN0LSS0vAV.jpeg91.jpg92.jpg93.jpg94.jpg

بعد از بازي با ميمون ها و تماشاي غار و معبد براي گشت زدن در اطراف از پله ها پايين رفتيم و در سمت راست ورودي معبد باتو غار ديگه اي قرار داشت كه مجسمه آبي رنگي در ورودي غار بود. براي ورود به غار  بايد ورودي ميدادي و ما فقط از بيرون تماشا كرديم . يك مجسمه غول آساي ديگه هم بيرون معبد در حال ساخت بود.

عكس95-96- ( مجسمه آبي رنگ و مجسمه در حال ساخت )

95.jpg96.jpg

در آخر در فروشگاه هاي نزديك معبد كمي گشت زديم و نگاهي به رستوراني كه راننده براي ناهار معرفي كرده بود انداختيم اما خب اون منطقه چون به هندوها تعلق داره خيلي تميز نيست و ما نتونستيم براي ناهار خوردن جايي انتخاب كنيم و به خوردن يه آب نارگيل تازه و خنك بسنده كرديم و طبق قرار ساعت 5 به ماشين برگشتيم و البته يك ربع معطل خانواده چيني شديم و به جاي اينكه به هتل بريم از راننده خواستيم كه در خيابان بوكيت بينتانگ ما رو پياده كنه تا اونجا ناهار بخوريم.

عكس97- ( آب نارگيل تازه )

97.jpg

در خيابون بوكيت بيتانگ در يك رستوران عربي  كه قبلاً غذا خورده بوديم و از كيفيت و سلامتش مطمئن بوديم ناهار خورديم ( گشنه تر از اون بوديم كه بخواهيم دنبال يه رستوران جديد بگرديم ). بعد از ناهار كمي همونجا گشت زديم و خريد كرديم و بعد با Grab به هتل برگشتيم.( 11 رينگيت )

هزينه هاي روز پنجم:

  • ورودي دهكده فرانسوي و ژاپني: 41 رينگيت
  • دونات: 5 رينگيت
  • بستني و +100: 6 رينگيت
  • آيس لته: 20 رينگيت
  • انعام به گروه خواننده: 10 رينگيت
  • ناهار: 70 رينگيت
  • گرب: 11 رينگيت

 

روز ششم:

براي روز ششم بليط پارك آبي خريداري كرده بوديم. ساعت 10 صبح بعد از خوردن صبحانه با Grab به پارك آبي سان وي لاگون رفتيم.( 23 رينگيت )

 

پارك سان وي لاگون ( Sunway Lagoon ):

سان وی لاگون ، يکی از بهترين پارک ها و شهربازی های مالزيه و پارک آبيش خيلي معروفه، اين مجموعه تفريحی هيجان انگيز در پتالينگ جايا، منطقه ای در 15 کيلومتری مرکز شهر کوالالامپوره، در سان وی لاگون مجموعه ای از انواع تفريحات آبی و غير آبی متنوع وجود دارد که می تونيد يه روز كامل اونجا بگذرونيد.

اين پارك از 6 قسمت تشكيل شده:

  • نيكلديون لاست لاگون ( Nickelodeon  Last Lagoon ):  پارك موضوعي با شخصيت هاي كارتون هاي آمريكايي.
  • پارك آبي سان وي لاگون ( Sunway Lagoon Water  Park ): پارك آبي.
  • شهربازي سان وي لاگون ( Sunway Lagoon Amusement Park ): طولاني ترين پل معلق مالزي در اين قسمت پارك قرار داره.
  • باغ وحش سان وي لاگون ( Sunway Lagoon Wildlife Park )
  • پارك هيجان سان وي لاگون ( Sunway Lagoon Extreme Park ): طولاني ترين زيپ لاين مالزي و بانجي جامپينگ در اين قسمت قرار دارد و هزينه بعضي از بازي هاي مهيج مثل كارتينگ بايد جداگانه پرداخت شود.
  • پارك وحشت سان وي لاگون ( Sunway Lagoon Scream Park ): اين بخش از پارك براي كودكان زير 7 سال مناسب نيست.

همچنين در اين پارك فروشگاه، رستوران و كافي شاپ هاي متعدد وجود داره.

عكس98-99-100- ( بليط پارك، ورودي پارك ونقشه كلي پارك )

98.jpg99.jpg100.jpg

ما يك روز كامل در پارك گذرونديم. ساعت كار پارك از10 صبح تا 6 عصر هست و ساعت 6 عصر سرسره ها و وسايل بازي تعطيل ميشه و اجازه ي بازي داده نميشه اما تا زمان خروج همه ي بازديد كننده ها پارك باز هست.

بليطي كه ما از قبل خريداري كرده بوديم به گيشه بليط برديم و دستبند هايي تحويل گرفتيم و وارد پارك شديم. همون ابتداي امر يكي از بازي هاي شهر بازي سوار شديم كه شروع سبك و خوبي بود و شارژ شديم و از حالت خواب آلود در اومديم. بعد از باغ وحش ديدن كرديم كه به نوبه ي خودش خوب بود و ما چون قبلاً باغ وحش ملي ديده بوديم جذابيت زيادي برامون نداشت. بعد به سمت پارك آبي رفتيم و اونجا دستبند شارژ كرديم كه اگر ميخوايم چيزي بخريم راحت باشيم و همينطور يك باكس متوسط براي نگهداري لوازم ( 25 رينگيت ) گرفتيم و در رختكن لباس تعويض كرديم و رفتيم كه بازي هاي مختلف تجربه كنيم.

 

نكته: هر مقداري كه دستبند شارژ كنيد براي خريد خودتون استفاده ميشه مثل خريد آب، خوراكي، غذا يا نوشيدني و بازي هاي هيجاني و باقي پول كه در دستبند باقي ميمونه موقع خروج بهتون پس ميدن. همچنين ميتونيد با شارژ اضافه تر دستبند هاي اكسپرس تهيه كنيد و بازي ها رو بدون صف انجام بديد.

نكته2: بهتره كه ضد آفتاب همراهتون باشه.

نكته3: اكثر بازيها دو نفره است، بنا براين اگه مثل ما سه نفر باشيد يك نفر معطل ميمونه كه من پيشنهاد ميكنم اونجا با يكي دوست بشيد كه زمان از دست نديد.

نكته4: اگه قبلاً تجربه پارك آبي كشورهاي ديگه مثل دبي و تركيه رو داشته باشيد بايد بگم اين پارك آبي با وجود اينكه خيلي بزرگه و خوش ميگذره اما سرسره ها تقريباً يكنواخت هستن و هيجان عجيب غريبي ندارن. پس اگر كه ترسو باشيد به راحتي ميتونيد همه ي بازي ها رو سوار بشيد چون خطري نداره و خوشاينده.

ما همونجا با يه خانواده سه نفره ايراني دوست شديم و تقريباً تمام بازي ها رو با هم انجام داديم و خيلي هم بهمون خوش گذشت.

پيشنهاد ميكنم براي موج مصنوعي كه تقريباً ساعت 4 شروع شد و پل معلق وقت بگذاريد چون تجربه جالبيه و حتماً ازش لذت مي بريد.

عكس101-102- ( منظره پارك از روي پل معلق )

101.jpg102.jpg

بعد از اينكه تمام قسمت هاي پارك بازي كرديم البته به غير از شهر بازي كه فرصت نشد، در رختكن لباسهامونو تعويض كرديم و براي حسن ختام به پارك وحشت رفتيم. پسرم بيرون پارك منتظر موند و به پارك وحشت نيومد كه از اين بابت خوشحالم چون با اينكه خيلي وحشتناك نبود و استرس و تصوير ذهني از اونچه قرار بود ببينيم بيشتر از اون چيزي بود كه در واقع اتفاق مي افتاد، باز هم به نظر من براي كودكان و حتي نوجواناني كه روحيه لطيف دارن مناسب نيست.

 

نكاتي كه در سان وي لاگون بهتره بدونيد:

  • در اين پارک ، رفتارهای خشونت آميز غيرقابل قبوله و برخورد جدی میشه و ممکن است اين افراد را بدون بازگشت پول ورودی و بيعانه‌ از پارک اخراج کنندسيگار کشيدن در محوطه های مخصوص سيگار مشکلی نداره
  • ورود هر گونه خوردنی و آشاميدنی غيراز نياز پزشکی و دارويی ممنوعه
  • در اين پارك نبايد نوشيدنی های الکلی مصرف کنيد
  • مچ بند فقط يک بار به شما داده ميشه و حتی با پرداخت هزينه مجدد، مچ بند جديدی نميدن
  • چون آب و هوای مالزی گرمسيريه طوفان های رعد و برقی در اين کشور زياده و در اين جور مواقع فعاليت ها و تفريح های فضای باز تعطيل ميشه و پولی که در ازای آن پرداخت کرديد به شما پس نميدن.
  • لباس هايی که می تونيد در پارک پوشيد، انواع لباس شنا زنانه و مردانه و بلند و کوتاه، شلوار چسب بلند يا کوتاه و تی شرته.
  • از جمله وسايل و لباس هايی که در استخرها و سرسره ها نمی تونيد استفاده کنيد: لباس زير، انواع پدهای بهداشتی، جواهرات.
  • براي بازديد پارك وحشت نبايد خيس باشيد و بايد لباس پوشيده باشيد.

 

ما ساعت 6 از سان وي لاگون خارج شديم و نكته جالب اينكه براي برگشت كه Grab گرفتيم گزينه اي داشت كه ميتونستيم ماشين بزرگتري انتخاب كنيم و ما هم يه استيشن انتخاب كرديم با خانواده اي كه دوست شده بوديم و خيلي اتفاقي اون ها هم مسافر هتل ما بودن، با هم برگشتيم. و البته با قيمت كمتر چون سواري معمولي با 37 رينگيت برميگشت ولي با استيشن كه 6 نفره بود 49 رينگيت شد كه با اون خانواده هزينه رو نصف كرديم.

 

نكته: راننده Grab هزينه عوارض بين راه از مسافر ميگيره. ( 4/3 رينگيت )

ساعت 7 عصر به هتل رسيديم. پسرم از خستگي خوابش برد، من و همسرم  ساعت 7:30  براي تماشاي فواره هاي موزيكال پياده به KLcc رفتيم. هر نيم ساعت رقص فواره ها انجام ميشد. يكبار با موزيك و يك بار بدون موزيك. تا ساعت 9 شب كنار درياچه نشستيم و بعد از رستوران Subway شام گرفتيم و از فروشگاه سون ايلون آب خريديم و به هتل برگشتيم و با پسرم شام خورديم.

 

نكته: رقص فواره ها در درياچه جلوي برج هاي پتروناس انجام ميشه، به نظر من رقص فواره هاي پارك ملت تهران به مراتب زيباتر از چيزي هست كه اينجا ديدم، بنابراين اگر فرصت نكردين براي ديدن فواره ها بريد نگران نباشيد چيز خاصي از دست نداديد.( اينو از اين جهت گفتم كه در سفرنامه ها از زييايي رقص فواره ها خونده بودم ولي اون چيزي كه ديده بودم اونقدرها زيبا نبود و خيلي معمولي بود).

هزينه هاي روز ششم:

  • گرب: 47 رينگيت
  • عوارض اتوبان:  8/6 رينگيت
  • آب: 13/5 رينگيت
  • آب +100: 6 رينگيت
  • شام: 60 رينگيت
  • كرايه باكس پارك آبي: 25 رينگيت

 

روز هفتم:

از اونجايي كه روي تور ما يك گشت نيم روز و رايگان بود و خب ما از اون گشت استفاده نكرده بوديم و يكي از مكان هايي كه در گشت نيم روز بازديد ميشه معبد تين هو هست، تصميم گرفتيم براي روز هفتم اول از معبد تين هو بازديد كنيم و بعد هم به خريد بريم. بنابراين ساعت 10 صبح با Grab به معبد تين هو رفتيم.( 12 رينگيت )

معبد تين هو (Thean Hou Temple ):

اين معبد يکی از بزرگترين معابد چينی جنوب شرقی آسياست و متعلق به ساکنين چينی تبار مالزيه .

معبد تين هو  يکی از بهترين نمونه های زيبايی معماری چينيه. قبل از ورود به محوطه اصلی معبد، فواره کوان يين، الهه خدای بخشايش و شمايل خدايگان قرار داره. عبادتگاه اصلی که تين هو، خدای دريا در آن قرار داره در طبقه سوم اين معبد چهار طبقه است. جشن 15 روزه سال نو چينی در اين معبد برگزار ميشه.

يکی از بهترين مکان هايي كه زوج هاي جوان براي ثبت ازدواج انتخاب ميكنند معبد تين هو است. وجود تنديس هايی زيبا از 12 حيوان صور فلکی چينی در اين معبد باعث شده بسياری از چينی ها اين محل را برای مراسم عروسي انتخاب كنند. بازديد کنندگان می تونن برای آگاهی از طالع خود از طالع بينانی که در معبد اين خدمات را انجام می دن ، بهره بگيرند .

عكس 103-104-105-106-107-108-( معبد تين هو )

103.jpg104.jpg105.jpg106.jpg107.jpg108.jpg

به جرات ميتونم بگم يكي از زيباترين مكان هايي كه در كوالالامپور ديدم معبد تين هو بود. از معماري خاص چيني با اون رنگ هاي شاد و دل زنده گرفته تا تميزي و طبيعت و سكوت دلنشيني كه اونجا حاكم بود.

قسمتي از حياط معبد جايي كه عروس و داماد ها براي ثبت ازدواجشون ميان خيلي زيبا تزئين شده و كنده هاي درخت كه روي اونا قلب نقاشي شده خيلي زيبا هستند. در طول زماني كه در معبد بوديم دو عروس و داماد چيني اونجا ديديم كه عكاسي ميكردن و ديدنشون خيلي حس خوبي به من ميداد.

ورودي معبد عود و شمع روشن ميكنن و داخل كه ميشي قفسه هاي كشويي فلزي قرار داره داخل اون ها برگه هاي فال هست كه به چند زبون نوشته شده. تماشاي منظره شهر از طبقه ي بالاي معبد هم ديدنيه.

خب از هر چه بگذريم از مبحث جذاب خريد مخصوصاً در سفرهاي خارجي با وجود مراكز خريد هيجان انگيز و حضور برند هاي مختلف نميشه گذشت. ما هم روز آخر به خريد اختصاص داديم و بعد از بازديد معبد تين هو براي خريد با Grab به مركز خريد ميد ولي رفتيم.( 7 رينگيت )

 

مرکز خريد ميد ولی ( Mid Valley Megamall  ):

اين مركز خريد در بين مردم محلي كوالالامپور بسيار محبوبه و در سال 2000 برنده جايزه بهترين مركز خريد از نگاه گردشگران شده.

از برند هاي مطرحي كه در اين مركز خريد هست:

برشکا Bershka ، ديور Dior، گس Guess، منگو Mango ،تيمبرلند Timberland ، زارا Zara، ويکتوريا سکرتVictoria's Secret ، سواچ Swatch و..

تعداد طبقات مرکز خريد ميد ولی 5 طبقه است. تعداد بانک ها، فست فودها، رستوران های محلی و بين المللی، صرافی‌ها و کافه ها در اين مرکز خريد بسيار زياده.

ساعت كار مركز خريد از 10 صبح تا 10 شب هست.

ما تا ساعت 5:30 عصر در مركز خريد بوديم و بعد با Grab به هتل برگشتيم.( 21 رينگيت ) و بعد از استراحت ساعت 9 شب براي بار آخر به خيابون بوكيت بينتانگ رفتيم، شام خورديم و خيابون جولان آلور (غذاهاي خياباني) ادامه داديم و از خيابوني كه مخصوص ماساژ و در ادامه خيابوني كه نايت كلاب ها و تفريحات شبانه اونجاست ديدن كرديم و يه جورايي با اين شهر شلوغ خداحافظي كرديم و ساعت 12:30 شب به هتل برگشتيم.

هزينه هاي روز هفتم:

  • گرب: 40 رينگيت
  • ناهار: 63 رينگيت
  • آب: 4 رينگيت
  • دونات:10 رينگيت
  • بستني: 22 رينگيت
  • شام: 90 رينگيت

 

روز هشتم:

روز هشتم آخرين روز حضور ما در كولالامپور بود. تور ليدرمون خانم اعظم صبح تماس گرفتن و گفتن ساعت 5:30 بعد از ظهر براي ترانسفر به فرودگاه در لابي هتل منتظر باشيد. ما بعد از خوردن صبحانه با اتاق برگشتيم و مشغول بستن چمدان ها شديم. ساعت 11:30 صبح به لابي رفتيم و چك اوت كرديم و چمدان ها رو به لاگيج هتل سپرديم. تصميم گرفتيم از چند ساعت زماني كه داريم استفاده كنيم و به مركز خريد برجايا تايمز اسكوئر بريم.

با Grab به مركزخريد برجايا تايمزاسكوئر رفتيم.( 10 رينگيت ) خريد كرديم و همونجا در KFC ناهارخورديم.( 53/80 رينگيت ) و ساعت 4 بعد از ظهر تصميم گرفتيم به هتل برگرديم ولي متاسفانه هرچقدر تلاش كرديم به دليل نامعلوم اينترنت گوشي قطع شده بود و نميتونستيم Grab بوك كنيم. اين شد كه من از يكي از مالايي ها خواهش كردم كه با تلفن همراه خودش برامون Grab بوك كنه. و از روي اطلاعات ماشين و راننده عكس گرفتم و در ورودي شمالي مركز خريد كه لوكيشن ثبت كرده بوديم منتظر شديم تا ماشين ما رسيد. بعد از سوار شدن تقريباً اواسط راه نت گوشي وصل شد و بعد از رسيدن به هتل 18 رينگيت بابت كرايه به راننده پرداخت كرديم.

ترانسفر هتل و خانم اعظم به موقع رسيدند و ما سوار ماشين شديم. همون ابتدا ايشون برگه هاي نظرسنجي بهمون دادن و گفتن سريع پر كنيد چون من تا فرودگاه همراهتون نميام. برگه نظر سنجي در مورد تورها ودرجه رضايت مسافران از تورها بود و خب ما چون از هيچ توري استفاده نكرده بوديم برگه نظرسنجي تقريباً خالي تحويل داديم. اما از يكي از مسافرهايي كه كنار من نشسته بودن و از دو تور اين آژانس استفاده كرده بودند سوال كردم و ايشون احساس عدم رضايت داشتند. به هر روي ايشون بعد از جمع آوري برگه هاي نظرسنجي خداحافظي كردند و پياده شدن. و ما تا فرودگاه تقريباً  يك ساعت و نيم به دليل ترافيك در راه بوديم. و از اونجايي كه پرواز ما ساعت 11:15 بود وقتي به فرودگاه رسيديم كه گيت باز شده بود و معطلي نداشتيم.

بعد از تحويل چمدان ها به كانتر ماهان و دريافت بليط پرواز و رد شدن از گيت اصلي در رستوران برگر كينگ ( 61/80 رينگيت ) شام خورديم و بعد از شام سوار هواپيما شديم.

هواپيماي ماهان درمسير بازگشت بزرگتر و راحت تر بود و علاوه بر بالشت، پتو و چشم بند جلوي هر صندلي مانيتور قرار داشت. پرواز به خوبي از فرودگاه كوالالامپور بلند شد اما خب بعد از اينكه به آب هاي آزاد رسيد در معرض طوفان و رعد و برق قرار گرفت و يك ساعتي همه ي مسافرها در ترس و وحشت بودن. خوشبختانه بعد از اينكه وضعيت استيبل شد، من و پسرم خوابيديم و تا صبح كه مهماندارها صبحانه سرو كردند در جريان اتفاقات پرواز نبوديم. هواپيماي ما بعد از 7 ساعت و پانزده دقيقه پرواز، ساعت 3 صبح در فرودگاه امام خميني فرود اومد و اينگونه سفر ما به پايان رسيد.

هزينه هاي روز هشتم:

  • گرب: 28 رينگيت
  • ناهار: 53/80 رينگيت
  • شام: 61/80 رينگيت

 

به طور كلي از سفرم به مالزي و شهر بزرگ كوالالامپور راضي هستم. از اينكه اين فرصت داشتم كه يك بار ديگه به جنوب شرق آسيا سفر كنم و با جغرافيا، فرهنگ و سبك زندگي مردم اين منطقه آشنا بشم خوشحالم. يك هفته اي كه ما مهمان اين كشور بوديم ظاهراً به دليل آتش سوزي جنگل هاي اندونزي هواي كوالالامپور آلوده بود و ما موفق نشديم بارون هاي سيل آساي استوايي تجربه كنيم، البته هوا گرم و شرجي بود و فقط وقتي خورشيد از پشت ابرها كنار مي رفت اذيت كننده ميشد. مردم مالزي بسيار خونگرم، مهربان و خوش برخورد بودن و ارتباط خوبي برقرار مي كردن. غذاهاي مالايي ها خيلي باب سليقه ي ما نبود اما تجربه ي جالب و نويي برامون بود. از تمام جاهاي ديدني كه رفتيم، بلندي هاي گنتينگ، باتو كيو، باغ وحش، پارك آبي، معبد تين هو و خيابان شلوغ و پر هياهو بوكيت بينتانگ براي من لذت بخش تر بود. اميدوارم تجربيات من در اين سفر كه در قالب اين سفرنامه در اختيارتون گذاشتم، بتونه اطلاعات مفيدي در اختيارتون بگذاره و با چشم انداز روشنتري براي سفر خودتون برنامه ريزي كنيد. در ادامه چند نكته و مقايسه مختصري از هزينه تورهاي آژانس و هزينه اي كه خودمون براي سفر انجام داديم ارائه ميدم، به اميد اينكه كاربردي باشه.

عكس109-( جدول مقايسه قيمت تورهاي آژانس با بازديد شخصي )

109.jpg

چند نكته كلي:

  • در سفر مالزي چون بيشتر طول روز بيرون از هتل ميگذره، هتل هاي 4 ستاره خوبه و كيفيت مناسبي داره.
  • از اونجايي كه خيابون بوكيت بينتانگ قلب تپنده شهر هست و تقريباً هر روز به اين خيابون ميريد، بهتره كه هتل در همين خيابون يا نزديك به اين خيابون انتخاب كنيد.
  • قبل از انتخاب هتل به سايت Booking.com سر بزنيد و امتياز هتل بررسي كنيد.
  • ماليات هتل در همون لحظه ورود بايت هرشب 10 رينگيت دريافت ميشه.
  • پريز هاي هتل سه شاخه است و براي شارژ گوشي مشكل نخواهيد داشت.
  • سوزن سيم كارت همراهتون باشه.
  • موقع بيرون رفتن از هتل بهتره يك چتر به همراه داشته باشيد.
  • داروهاي ضروري و پماد گزش حشرات همراه داشته باشيد.
  • اكثر مراكز خريد و مكان هاي ديدني سرويس بهداشتي رايگان هست و غالباً توالت ايراني داره.
  • فروشگاه ها و مراكز خريد ساعت 10 شب تعطيل ميشه و فقط خيابون بوكيت بينتانگ تا پاسي از شب بازه.
  • فروشگاه هاي سون ايلون، در تمام خيابان ها و مراكز خريد وجود دارن. اين فروشگاه ها سوپر ماركت هاي كوچيكي هستند كه براي خريد آب، خوراكي، شارژ سيم كارت و.. ميتونيد به اونجا مراجعه كنيد و ساعت كارشون 7 صبح تا 11 شب هست.
  • مسير رانندگي در كوالالامپور برعكس ايران هست و فرمون سمت راست قرار داره، موقع رد شدن از خيابون خيلي مراقب باشيد.
  • كرايه Grab در ساعت هاي مختلف روز و با توجه به حجم ترافيك متفاوته.
  • در زمان سفر ما ( شهريور 98 ) قيمت هر رينگيت 2800 تومان بود.
  • اگر از Grab استفاده مي كنيد، علاوه بر كرايه ماشين، هزينه ي همه ي ورودي هاي عوارض جاده اي به عهده مسافره.
  • ارتفاعات گنتينگ و پارك آبي در روزهاي شنبه و يكشنبه شلوغ تره.
  • پارك آبي روزهاي سه شنبه براي مالايي ها نيم بهاست، بنابراين سه شنبه ها شلوغ تره.
  • براي رفتن به ارتفاعات گنتينگ مخصوصاً اگه كه بچه كوچيك همراهتونه لباس گرم ببريد.
  • اگر قصد رفتن به كازينو ارتفاعات گنتينگ داريد، اصل پاسپورت همراهتون باشه.

اين اولين سفرنامه اي هست كه نوشتم و مطمئناً ايرادات و كم و كاستي هاي زيادي داره. هميشه دلم مي خواست منم تجربيات و اطلاعاتي كه از سفر به دست آوردم در اختيار ديگران قرار بدم ولي خب جسارتشو نداشتم. جا داره اين جا از همسرم بابت تشويق و همراهيش تشكر كنم چون اگر كه همسرم مشوق من نبود، خاطرات و تجربيات سفر كوالالامپور مثل بقيه سفرهام در پوشه ي عكس هاي مالزي حبس ميشد و شايد سالي يكبار عمداً يا سهواً ازش ياد مي كردم. همچنين ممنونم از سايت خوب لست سكند كه اين فرصت ايجاد كرد تا تجربياتمونو به اشتراك بگذاريم و با هم همسفر بشيم.

 

موفق و شاد باشيد.

 

 

نویسنده: لیدا

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.