تجربه سفر تنهایی به سنگاپور

3.8
از 18 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
تجربه سفر تنهایی به سنگاپور

خوب فکر کنم دیگه این دفعه نوبت من باشه سفرنامه بنویسم . با توجه به اینکه در هر سفر با خوندن سفرنامه ها، سفری خوب رو تونستم پلن کنم وبا روالهای سفر مثل جاهای دیدنی ، وسایل حمل ونقل ،  سوغاتی ها و حتی هزینه ها آشنا شدم، دیدم انصاف نیست فقط همیشه خواننده باشم . 

سفر من نوروز 1403 از 2 ام فروردین ساعت 9 شب با پرواز مستقیم ماهان به مالزی شروع شد . چون در ابتدا برای سفر تنهایی پلن کرده بودم ( به خاطر طولانی بودن سفر ، هزینه بالا در ایام نوروز و خود هزینه بالای سفر به مالزی و سنگاپور تعداد دوستانی که می تونستم همراهیم کنند کم بود) با خرید یک تور سنگاپور رفت 2 ام فروردین و برگشت 4 صبح 11 فروردین به هزینه 123 میلیون برای هتل های 4 ستاره boss در سنگاپور و هتل the royal  مالزی شروع شد .   من از انتخاب پرواز مستقیم ماهان بسیار راضی بودم چون همسفرانی که از پروازهای غیرمستقیم استفاده کرده بودند بسیار از زمان طولانی ناراضی بودند .

 مدت پرواز رفت ما 7:40 دقیقه به کوالالامپور بود . در فرودگاه  از طرف لیدر محلی یک سیم کارت دریافت کردم و50 دلار برای هزینه اینترنت چنج کردم و  سیم کارتم فعال شد ( چون هزینه خرید سیم کارت در سنگاپوربا احتساب هزینه دلار سنگاپور حدود 45 هزار تومن به مراتب بیشتر از این بود ،از ویژگی رومینگ در سنگاپور استفاده کردم ) . حدود 60 رینگیت بابت شارژ اینترنت پرداخت کردم که تا پایان سفر سیم کارت شارژ داشت ( می تونید برنامه اپراتور رو هم از طریق google play نصب کنید و اطلاعات سیم کارتتون مثل مقدارشارژ رو ببینید یا با زدن #1*5*100  ستاره ). در زمان سفر من هر 100 دلارآمریکا معادل 470 رینگیت و 132 دلار سنگاپور و 60 هزارتومن ایران بود  

بعد فرودگاه با اتوبوسی که شامل همسفران سنگاپور بود مستقیم از فرودگاه کوالالامپور به سنگاپور حرکت کردیم . حدود 5 ساعتی درراه بودیم . به دلیل خستگی پرواز بیشتر مسیر رو درخواب بودیم اما ماشین هم راحت بود و جاده هم خیلی هموار و صاف واستراحت کردن در ماشین سخت نبود.  بعد از مرز سنگاپور که اصلا چمدون ها رو نگشتند به فاصله کمی وارد شهر شدیم . اولش همه جا قشنگ بود درخت های قشنگ روی خیابون رو پوشانده بود . بسیار تمیز و همه جا سبز حتی روی پولهای هوایی هم گیاه کاشته شده بود و سرسبز بود .آب و هوا شبیه شمال ایران درماه خرداد شرجی و کمی گرم بود. حدودهای 6 عصر به هتل رسیدیم من درخواست کردم که درطبقات بالا که دید خوبی هم داشته باشه بهم اتاق بدهند . 

هتل boss هتل چهارستاره و بزرگی بود که عمدتا لابی شلوغ داشت اتاق من در طبقه 16 ام قرار داشت . به نسبت هتل اتاقهای بزرگی نداشت .  اما دید خوبی داشتم . چون هتل نزدیک محله هندی ها (little india)بود و برنامه داشتم حتما معبد سری ماریامان (Sri Mariamman) را ببینم چون تا ساعت 9 باز بودند ، خیلی سریع وسایل را دراتاق گذاشتم و با یک خانواده که در مسیرانتقال به سنگاپورآشنا شده بودم ، راهی معبد شدیم .خوشبختانه زمان مراسم مذهبی بود و خیلی شلوغ و تونستیم خیلی از مراسمات رو ببینیم .

در معابد هندی هر زمان صدای زنگ شنیده می شود همه به دور محراب اصلی جمع می شوند و نذوراتشون رو اهدا میکنند و از روحانی میخواهند که براشون دعا کنه و اونم یک خال قرمز که نشان سلامتی است براشون می زند. من در حال نگاه کردند بودم که به من اشاره کرد بیام جلوو برام از اون خال قرمز ها زد . مردم با نذورات گل و موز و لیمو و پول راهی معبد می شوند .شایان ذکر است در تمامی معابد هندی باید بدون کفش وارد شوید و اگه لباس باز دارید یا شلوارک حتی آقایان باید خودشون رو بپوشونند . باخیال می تونید کفش ها تون رو دم ورودی بزارید و برگردید.

معبد سری ماریامان
معبد سری ماریامان

ورودی معبد سری ماریامان ورودی معبد سری ماریامان

محراب و هندوهای معبد

محراب و هندوهای معبد

بعد از معبد همانطور که خونده بودم مصطفی سنتر به فاصله کمی بود و برای چنج دلارهامون رفتیم . بعدا متوجه شدیم که بهترین نرخ تبدیل رو داشته است. (توجه کنید اگر دلار سفید دارید نرخ تبدیل پایین تری دارد) .مصطفی سنتر حس دی تودی دبی رو داشت . یکم سوغاتی خریدیم مثل نمادهای شهر سنگاپور.( معمولا در هر سفر یک نماد از اون کشور برای خودم میخرم که یادآور خاطراتش برام باشد ). بعد از اون پس از پرس وجویک kfc پیدا کردیم و شام شب اول به استریپس سوخاری گذشت .

روز دوم در سنگاپور:

هتل باس 2 تا رستوران برای صرف صبحانه داشت . رستوران طبقه اول بسیار مجهز و دارای غذاهای مختلفی بود . شما می تونید در یک ماشین قهوه ساز انواع قهوه ها مثل اسپرسو، موکا ، امریکانو و ... رو انتخاب کنید . غذاهای مختلف حتی برای وجترین ها وجود دارد . من اول از هر غذا یکم تست کردم و هر کدوم که دوست داشتم را برای صبحانه برداشتم .  لیدر گشت شهری رو برامون تدارک دیده بود که ساعت 9 خیلی خوش قول ما رو از لابی هتل برداشت .

اولین مقصد باغ گیاه شناسی (botanical garden )بود.  چون هدف گشت شهری عموما این هست که تورهای شهری روکه به دلار محاسبه میکنند  به مسافران بفروشند عملا گشت شهری کیفیت بالایی ندارد و با وجود اینکه من زیاد از باغ گیاهشناسی و حتی باغ ارکیده که جز موارد مشهور سنگاپور هست شنیده بودم تنها 40 دقیقه بهمون وقت دادند که بگردیم.

باغ گیاه شناسی
باغ گیاه شناسی

باغ گیاه شناسی

بعد از باغ گیاه شناسی  به سمت محله چینی ها (china town)  برای دیدن معبد دندان بودا(Buddha Tooth Relic Temple) راهی شدیم. محله چینی ها جاذبه های زیادی داشت اما فقط  نیم ساعت وقت دیدن معبد و محله بود . لیدر محلی قصد داشت با فروش تور دلاری روز رو به پایان برساند. با توجه به اینکه من در هر سفر قصد دارم تا می توانم جاهای دیدنی رو ببینم و با مردم معاشرت کنم از گروه جدا شدم . محله چینی ها جای خوبی برای خرید سوغاتی با قیمت مناسب هست چون عملا در سنگاپور چیزی جز برند ها و پاساژ های لوکس ندیدم.

معبد دندان بودا
 معبد دندان بودا

اسامی تمامی جاهای دیدنی سنگاپور رو با انگلیسی هم می نویسم که به راحتی بتونید با استفاده از google map بتونید مسیریابی کنید و محلهای موردنظرتون رو پیدا کنید. برای من که خیلی کارامد هست . در ایران ما از حداقل امکاناتش استفاده میکنیم اما من همیشه در سفربازوی راستم بوده است .  بعد از گشت زدن در بازار چینی ها و خرید سوغات راهی معبد دندان بودا شدم سبک معماری و عباداتشون کاملا با معبد هندو ها فرق داشت . اینجا هم نذورات وجود دارد اماخبری از میوه و گل نیست . عودها رایگانند و می تونید بردارید و روشن کنید و در محل مناسبش قرار بدین و دعا کنید.

معبد دندان بودا                            

معبد دندان بودا بعد از هض بصری از طریق مسیریاب راهی معبد هندوهای این محله شدم (Sri Mariamman Temple) با همون معماری اما کوچکترکه درمحله هندی ها بود . اگر زیاد اهل معماری نیستید پیشنهاد میکنم در سفر فقط به یک معبد هندی ها سربزنید چون معابد با همین نام و همین معماری هم در سنگاپور و هم در مالزی هست .

معبد سری ماریامان

معبد سری ماریامان معبد تایلندی ها- معبد خوشبختی (Thian Hock Keng Temple) مقصد بعدی ام بود که فقط چند دقیقه ای پیاده روی داشت . سبک عبادات و معماری اینجا با اون دوتامعبد متفاوت بود و اجازه عکسبرداری هم نداشتیم. 

معبد خوشبختی

معبد خوشبختی حدود ساعت 2 بود و من هم گرمم شده بود هم خسته با استفاده از نرم افزار grap ( همون اسنپ خودمان)  یک ماشین به مبلغ 9 دلار به سمت گاردن بای دبی( garden by th bey) گرفتم . اینجا رستوران و کافه هم بود که ناهار رو اینجا صرف کردم .

گاردن بای دبی

گاردن بای دبی بعد از آن بلیط 2 تا از جاذبه های دیدنی cloud forest , flower dome که به باغهای معلق و جشنواره گل معروفند رو به قیمت 48 دلار خریدم .(اگر دانشجو یا دانش آموز باشین با نمایش کارتتون می تونید از تخفیف استفاده کنید).  Cloud forest واقعا پدیده جالبی بود.یک آبشار از گل و گیاه وهوای مه آلود. در یک سفرنامه خوانده بودم که اینجا رو به بهشت تشبیح کرده بودند،  راست می گفت خیلی حس خوبی داشتم . 

cloud forest
cloud forest
cloud forest
cloud forest

 از مسائل تنهایی سفر کردن اینکه کسی نیست ازت در این مکانها عکس بگیره و اونم عکس های خاص . من نیاز داشتم کسی ازم عکس بگیره که یادگاری داشته باشم . خلاصه یه جمله همش روی زبونم بود. میشه از من عکس بگیرید؟(could you please take a picture) . عمدتا توجه میکردم به کسانی که عکس میگیرند و چون خودم عکاسی حرفه ای میکنم از نحوه استایل ادمها تشخیص اینکه کی عکاسی اش خوبه راحتتره برام . بعد ازبازدید از طبقه پایین بوسیله آسانسور به طبقات بالا میشه رفت و از زوایای مختلف بازدیدکرد . گونه های مختلف گیاهی با چیدمان فوق العاده وجود داشتند. در انتها هم به یک اتاقی راه پیدا میکردیم که تصاویر مختلف از خطرات گرم شدن زمین و نابودی محیط زیست طی سالهای آتی را نمایش میداد. 

Cloud forest
cloud forest

راه خروجی به یک فروشگاه ختم می شد که می تونستیم سوغاتی های مختلف خریداری کنیم . مجسمه ها و وسایل که از گل ارکیده درشون به کاررفته و حتی زیورآلات ارکیده بنظرم بیشتر چشم نواز بودند .  Flower dome در کنار خروجی قابل مشاهده بود. اینجا از انواع گلها می تونستیم دیدن کنیم. یک بخش که خانه های ژاپنی در کنار درختان شکوفه گیلاس بود بنظرم جلب توجه میکرد . در درون سالن هم یک گروه ژاپنی با رقص وآوازو آموزش رقص فعالیت میکردند .

من که خسته هم شده بودم نشستن در هوای خنک و استراحت کردن آنجا برام غنیمت بود . غرفه هایی هم از استانهای مختلف ژاپن بودند که با روی خوش برام در مورد شهرهای مختلف صحبت کردند و کلی اطلاعات در مورد سفر به ژاپن پیدا کردم (اگرقسمت بشود و بتونم ویزا بگیرم البته )

Flower dome
Flower dome

 با توجه به اینکه مقصد بعدی من هتل مارینا بی سندز(Marina Bay Sands )همون ساختمان معروف وشبیه کشتی درروف بود که ازروی این سازه تصویر شب های نورانی سنگاپور را ببینم ، نزدیک ساعت 5 به سمت هتل و ورودی پیاده حرکت کردم . اما با توجه به اینکه ساعت 5 بود اعلام کردند بلیط برای امروز تمام شده است . با صحبت با کارمند اونجا من را به طبقه پایین هدایت کردو مبلغ 32 دلاربابت بلیط و رزرو برای شب بعدی پرداخت کردم. چون احتمال میدادم که فردا هم روز شلوغی باشد اخرین تایم که 8.15 بود را انتخاب کردم .  پیشنهاد میکنم اگر کارت اعتباری دارید بلیط رو انلاین خریداری کنید یا حتی از هتل محل اقامتتون بخواهید بخرند که به مشکل من در پیدا کردن بلیط نخورید .

استرس سفرم اینجا شروع شد.گوشی من شارژ کمی داشت و برای برگشتن به هتل باس،  مسیریاب بهم نزدیک ترین ایستگاه مترو(byfront) که دقیقا در زیر هتل مارینا قرار داشت را نشان داد و از شانس خوب فقط تونستم ایستگاه مقصدم(Jalan baser) که نزدیکترین ایستگاه به هتل باس بود رو ببینم و گوشی خاموش شد. تجربیات سفرهای قبلی اینجا باید به کار می آمد یک بلیط مترو به مبلغ 10 دلار که 5 دلار بابت کارت و 5 دلارشارژ داشت خریداری کردم . 5دلارکارت قابل برگشت نبود اما با این کارت تا 1 روز دیگر که سنگاپور بودم همه جا استفاده کردم و همچنان شارژ شد . بنظرم انتخاب خوبیه برای سفربا مترو و اتوبوس .

من در همه سفرهام دوست دارم از وسیله های نقلیه عمومی هرکشوری استفاده کنم و با ایران خودمون مقایسه کنم . مترو سنگاپور در اکثر تایم ها خلوت بود من همیشه یک صندلی برای نشسته پیدا میکردم. برام جالب بودکه درایستگاه مترو تصایری از مصادیق مجرمانه مثل دزدی ، عکس برداری از خانم ها در شرایط نامناسب ، لمس خانم ها بدون اجازه و ... که گویای جرم بودنم است و پیگرد قانونی وجود داشت .  برام خیلی جالب بود مردم اصلا به کناریشون هیچ توجهی نمیکردند . اینکه کیه ، چه شکلیه ، چی پوشیده مهم نبود و عمدتا یا با همراهشون در حال مکالمه بودند یا سرشون تو گوشی بود .

من چون صورت زیبایی دارم با چشم های درشت مشکی فکر میکردم حداقل براشون عجیب باشم و مورد توجه قرار بگیرم (مثل خیلی از کشورها) اما کم کم داشتم افسردگی میگرفتم انگار یه روح بودم . در ایستگاه مقصد پیاده شدم اما دیگه نمی تونستم از گوشی ام استفاده کنم . یادم امد که کارت اتاقم همراهم هست که رویش یه کروکی از هتل بود . البته برام زیاد گویا نبود اما بالاخره با کروکی و سوال پرسیدم، هتل روپیدا کردم . خوبی سنگاپور این هست که زبان اصلی انگلیسی است و با همه می تونی ارتباط بگیری و می توانند جوابت رو بدن .

روز سوم:

لیدر محلی تور شهربازی یونیورسال در جزیره سنتوزا رو پیشنهاد کرده بود به مبلغ 100 دلار آمریکا(عمدتا بره کشی هست در تورهای شهری و فکر میکنم اگر خودمون پلن کنیم وازوسایل نقیله عمومی کنیم استفاده کنیم هم به صرفه تر هست هم اینکه خیلی مکان بیشتری رو می تونیم ببینیم و با ادم ها ارتباط بگیریم ). با براوردم که بلیط ورودی یونیورسال 81 دلار سنگاپور و هزینه رفتن ،خیلی با مبلغ 100 دلار امریکا فاصله نداشت (البته با لیدرچونه زدم و 97 دلارپرداخت کردم) درنتیجه پیرو هماهنگی با لیدر محلی صبح ساعت 10 از هتل راهی جزیره سنتوزا و شهربازی یونیورسال شدیم. با توجه به اینکه خیلی ها این شهربازی را پیشنهاد کرده بودنداما وقتی دبی رفتی و جاذبه های اونجا رودیدی انگار بقیه جاهای دنیا برات جذابیتش کم میشود .

شهربازی زیاد بزرگی نبود وبه جز ترن هوایی بزرگش بیشتر بازی ها همون ترن بودند. قسمت مصرکه براش اشتیاق داشتم بدک نبود اما خیلی بزرگ نبود . یا قسمت far far away. در بیشتر بازی ها باید به قسمت کمدها(locker) می رفتیم با ورود تاریخ تولد یک کمد رزو میکردیم و وسایلمان رو داخلش می گذاشتیم و در برگشت با همان تاریخ تولد که رمز بود کمدرا باز میکردیم . فقط در یک بازی که در قسمت far far away  بود 20 دلار هزینه کمد بود و باید کاور پلاستیکی تن میکردیم که احتمال خیس شدن داشت. قسمت science برام از همه بیشتر جذاب بود و بازی transformer که یک بازی واقعیت مجازی بود و دوبار ازش استفاده کردم . 

شهربازی یونیورسال
شهربازی یونیورسال
شهربازی یونیورسال
شهربازی یونیورسال
شهربازی یونیورسال
شهربازی یونیورسال

شهربازی یونیورسال ازرستوران یونیورسال یک غذای محلی که شامل برنج و کاری و مرغ و تخم مرغ و کلم بود سفارش دادم . طعمش را دوست داشتم. تقریبا تمام بازی های یونیورسال را استفاده کردم و حدودهای ساعت 3 بود . راهی جزیره پالاوان(Palawan) شدم . از یونیورسال به سمت resort world بروید یک مونوریل رایگان وجود دارد که مسافران را منتقل میکند.

ایستگاه beach station مقصد من بود . وقتی به ساحل رسیدم با دیدن مناظر اقیانوس هند و خانواده هایی که در کنارساحل با هم بازی ومعاشرت میکردند و از ساحل استفاده میکردند حسرتی بردلم ماند که چرا در کشور خودم این امکانات نیست . کفش ها را درآوردم و به پیاده روی روی شن های ساحل پرداختم وزیر سایه یک نخل مدتی نشستم و به اطرافم توجه کردم . 

جزیره با یک پل معلق به یک جزیره دیگر وصل میشد که خانه های ژاپنی درونش بودند . عبور از پل و قرار گرفتن در جلوترین قسمت جزیره و عکس گرفتن روی ساختمان ها برام خاطره قشنگی بود. در ساحل توسط دانشگاه سنگاپور یکسری حجم های سنگی با اشکال متفاوت قرارداشت که برای مطالعه در مورد محیط زیست بودند، برای جالب بود.

جزیزه پالاوان

جزیره پالاوان

با همان مونوریلی که به جزیره رفته بودم به سمت خط مخالف و ایستگاه نهایی رفتم و از انجا مترو سوارشدم برای اسکله کلارک کی (Clarke Quay) . فاصله ایستگاهها زیاد نبود . حدودهای ساعت 5 رسیدم هوا هم گرم بود .دیدم وقت زیاد دارم تا ساعت 8 که باید برای دیدن مارینا بی سندرز مراجعه کنم به صرف ناهار پرداختم . همه جا مک دونالد و کینگ برگز و ... پیدا می شود. با وجود اینکه من دوست دارم غذاهای محلی را تست کنم اما دراین سفر با توجه به اینکه تنها بودم واحتیاط من باب اینکه مریض نشوم در غذاها خیلی دقت کردم کلارکی به منطقه دارای رودخانه دربین شهرو  شبهای زنده و رنگی بودن معروف هست .

رستوران های کنار روخانه و شبهای جذاب .عمدتا لیدرهای محلی به عنوان گشت شبانه مسافرین رو برای بازدید به این قسمت می آورند . بعد از صرف ناهار و یک بستنی ، با توجه به گرمای هوا اینکه غروب افتاب این منطقه قشنگ بود به داخلی یکی پاساژها رفتم و همینطور که داشتم تماشا میکردم دیدم یک قسمتهایی برای استراحت بازدیدکنندگان وجود دارد . من از خدا خواسته نشستم و حدود 1 ساعتی بدون هیچ مزاحمتی خوابم برد.  دیگر هوا برای گشت در اسکله خوب شده بود. با 28 دلار سواربریک کشتی کوچک چیزی شبیه لنج های خودمان شدم . که در مسیر روخانه بین ساختمان ها حرکت میکرد و به هر ساختمان که می رسید تاریخچه انها در تلویزیون نمایش داده می شد.

کم کم داشت جذاب می شد از کنار بیشتر جاذبه های دیدنی رد شد و مخصوصا که نزدیک های غروب هم شده بود و مناظر دیدنی تر شده بود حتی قسمتهایی مثل مرلیون که وقت نداشتم برای دیدنش بروم هم از کنارش رد شدم . یک خانواده چینی در کنارمن نشسته بودند وجالب این بود که خودشون پیشنهاد دادن ازم عکس بگیرند .

اسکله کلارک کی

اسکله کلارک کی

ویوهایی که با استفاده از قایق می شود دید
ویوهایی که با استفاده از قایق می شود دید

من راضی از 28 دلاری که هزینه کرده بودم بعد از یکم پیاده روی در اسکله راهی متروشدم تا به متروbyfront برسم و بازدید از مکان جذاب بعدی که همان مارینا بی سندرز بود. با اینکه زود رسیدم اما اجازه دادند بالا بروم. کلا نظم خاصی در سنگاپور بود هم ماشین ها هم همه خیلی منظم در صف می ایستادند . حتی اگر کسی که درصف بود متوقف میشد نفرات قبلی را جا نمی گذاشتنش و صبر میکردند طبق صف همه بروند جلو.

 طبقه 56 مقصد من بود و دیگر شب شده بود از روف هتل مارینا همه جاهای دیدنی سنگاپور توی شب با نورپردازی های جالبش دیده میشد وبازم هم شانس اوردم و زمان رقص آب و نور جلوی هتل مارینا بود که از بالا تونستم ببینم و همین طور زمان نورپردازی های گاردن بای دبی . چرخ و فلک (flayer) هم از بالا جلب توجه میکرد اما چون خونده بودم مارینا بی سندرز جذاب تر هست دیگر چرخ و فلک رو نرفتم . 

ویو شهر از بالای مارینا بی سندرز
ویو شهر از بالای مارینا بی سندرز 
ویو شهر از بالای مارینا بی سندرز
ویو شهر از بالای مارینا بی سندرز

اینقدر اون بالا جذاب بود که همش دلم میخواست عکس بگیرم و هی درخواست کنم ازم عکس بگیرند .  درزمان خروج عکسی که عکاس در کنار درورودی گرفته بود را چاپ شده نشانم دادند، خیلی عکس خوبی بود اما متاسفانه من که از 150 دلارآمریکایی که چنج کردم فقط 28 دلاربرایم باقی مانده بود نتونستم عکسم رو بخرم (مبلغش 55 دلاربود).

با مترو برگشتم به هتل . اول از رسپشن هتل سوال کردم که آیا بدهی ای به هتل برای checkout دارم ( در ووچر قید شده بود که مبلغی بابت deposit در بعضی از هتل ها دریافت می شود) که خیالم راحت شد. بعدش از کنار هتل یک کمبو که شامل وافل ، شنیسل مرغ و آب میوه  پشن فروت بود به قیمت 20 دلار سفارش دادم . من مانده بودم و 4 دلار و فردا هم عازم کوالالامپور بودیم . 4 دلار باقی مانده را به شکلات فروشی پایین هتل نشان دادم وگفتم آیا چیزی دارند که من با این خریداری کنم و یک شکلات 6 دلاری رو با تخفیف بهم 4 دلار بهم فروخت.

هزینه های من درسنگاپور247 دلار آمریکا شد. چون خواستم با جزییات سنگاپوررا تعریف کنم در سفرنامه بعدی مالزی را شرح خواهم داد که بتوانید با جزییات ذکرشده برای هر دوسفر به راحتی بدون لیدرمحلی پلن کنید .چیزهایی که دراین سفریاد گرفتم :کابل شارژ پاوربانک رو فراموش نکنم به تنهایی هم می شود سفر کرد همه جای دنیا یه شکله فقط کافیه قوانین هر کشور رو یاد بگیری و بتونی با مردم تعامل کنی سطح زبانم رو ارتقا بدم تا بهتر بتونم ارتباط بگیرم با دیگران و دراخر اینکه به خودم لایک بدم که دختر قوی و توانمندی هستم 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر