یک بار در طول سال به جاهای جدیدی بروید که پیش از آن نرفته اید. (دالائی لاما)
انگیزه سفر، یکی از امیدوار کننده ترین نشانه های زندگی است. (اگنس رپلیر)
مقدمه
از آخرین سفرخارج کشور من و بانو بیش از 3 سال گذشته بود و با توجه به فوت ناگهانی یکی از بستگان نزدیک همسرم در ابتدای سال، انجام یک سفر با فضا و محیطی متفاوت از سفرهای قبلی رو در جهت بهبود حال و هوای همسر، ضروری می دیدم. من هم همانند خیلی از افراد مشتاق سفر باور دارم که "سرمایه گذاری برای سفر، در حقیقت سرمایه گذاری روی خودتان است "(متیو کارستن).
در ابتدا، سفر به استانبول رو پیشنهاد کردم که خیلی با استقبال مواجه نشد. گرچه دو سفر قبلی به آنتالیا و کوش آداسی بسیار خاطره انگیز بودند اما این بار تصمیم به کشف دنیایی جدید و با اتمسفری متفاوت داشتم. گزینه ها به پوکت و بالی محدود شدن و به بانو مجددا پیشنهاد کردم، که اینبار خوشبختانه مورد موافقت قرار گرفت و قرار شد به تحقیقات ادامه دهیم و در نهایت روی یک گزینه واحد، به اجماع برسیم. از سایت محبوب لست سکند، اقدام به خواندن سفرنامه ها کردم و مزایا و معایب هر دو شهر رو به همسر اعلام می کردم. با توجه به شناختی که از همسر در سفرهای پیشین داشتم ، می دانستم که خیلی اهل گشتن معابد و بناهای تاریخی نیست و در نتیجه انتخاب نهایی ما، سفر به پوکت و بازدید از جزایر اعجاب انگیز آن شد.
لازم به ذکر میدونم که به جهت شلوغ نشدن بیش از حد سفرنامه از نقشه و موقعیت مکان ها، تمامی مکان های نام برده شده به صورت هایپرلینک در متن مشخص شده تا در صورت نیاز و علاقه جهت دیدن موقعیت مکانی منطقه به راحتی در دسترس شما عزیزان باشد.
تصویر 0: نقشه توریستی استان پوکت (از اینترنت)
پوکت بزرگترین جزیره کشور تایلند ، دارای 48 کیلومتر طول و 21 کیلومتر عرض می باشد که در استانی به همین نام در سواحل جنوب غربی تایلند، در دریای آندمان واقع شده است و دارای 576 کیاومتر مربع، مساحت می باشد. 80 درصد مردم پیرو مذهب بودایی و بقیه مسلمان هستند. طبق آخرین سرشماری انجام شده بالغ بر 600 هزار نفر جمعیت دارد. داری آب و هوای استوایی بوده و بهترین فصل مناسب برای سفر که شاهد کمترین میزان بارش و رطوبت هوا در کمترین میزان خود باشد، آذرماه تا فروردین بوده و دمای هوا در این فصل از سال، 24 تا 32 درجه سانتیگراد در نوسان می باشد. اختلاف زمانی بانکوک با تهران 3:30+ بوده و طول روز در پوکت به صورت تقریبی 12 ساعت در شبانه روز می باشد (در بازه زمانی سفر ما، طلوع خورشید 6:24 و غروب خورشید 18:10 بود). محبوب ترین منطقه توریستی پوکت، پاتونگ نام دارد که در سواحل غربی پوکت قرار دارد.
عمده محبوبیت پاتونگ به علت وجود ساحل گسترده و طولانی آن، مراکز خرید و برنامه های شبانه خیابان بانگلا و همچنین تنوع و تعدد رستوران ها و فست فود های معروف جهانی می باشد. پاتونگ به معنی "جنگلی پر از برگ موز " در تایلندی است . پول کشور تایلند بات و هر دلار در مدت زمان سفر ما، بین 30 تا 30.25 بات در کیوسک های صرافی چنج می شدند.
تصویر 1: نقشه پاتونگ (از اینترنت)
همانند سفرهای قبلی اما اینبار خیلی زودتر (تیرماه 98) و جامع تر نسبت به جمع کردن اطلاعات از هتل ها و قیمت های آنها، دیدن نقشه سه بعدی منطقه از طریق گوگل مپ، خواندن نظرات مردم در خصوص هتل ها از سایت وزین لست سکند، تریپ ادویزور و بوکینگ نمودم. بالغ بر30 سفرنامه در رابطه با پوکت رو مطالعه کردم و نکات برجسته رو در یک فایل Word ذخیره می کردم. در این ما بین به همسر هم گفتم که به برادر و همسرش در جهت همسفر شدن با ما پیشنهاد بدهد که مورد موافقت اولیه آنها نیز قرار گرفت. شهریور ماه در واتس آپ، یک گروه به نام تایلند تشکیل دادم و کلیه اطلاعات جمع آوری شده رو به اشتراک گذاشتم. با توجه به آنالیزهایی که انجام دادم، 40 تا 50 روز پیش از تاریخ سفر، بهترین زمان برای خرید تور بود. بررسی ها نشان می داد که خرید تور بسیار به صرفه تر از رفتن به صورت انفرادی است (هزینه بلیط، هتل، ترانسفر، ویزا، وقت صرف شده جهت دریافت ویزا با توجه به عدم سکونت در تهران). اکنون نوبت آخرین آیتم سخت سفر، یعنی انتخاب هتل بود. در فایل اکسلی که درست کرده بودم در حدود 10 هتل رو در نظر گرفته بودم و قیمت تورها، خود هتل ها و نرخ پرواز رو به تنهایی دنبال می کردم (دو تاریخ فرضی سفر انتخاب کرده بودم) و در نهایت به ترتیب اولویت به سه گزینه پاتونگ بیچ، بیوند پاتونگ و کوکونات رسیدیم که به غیر از هتل پاتونگ بیچ، دو هتل دیگر توسط آژانسهای ایران جهت فروش ارائه نمی شدند. با توجه به اینکه در هتل، فقط برای خوابیدن و استراحت حضور خواهیم داشت و بقیه اوقات رو با تورهای خریداری شده، در بیرون هتل سپری خواهیم کرد، هزینه بیش از حد جهت هتل را، ضروری ندانسته و اولویت رو با موقعیت مکانی، تمیزی هتل و منوی صبحانه می دانستم. تاریخ انتخابی سفر ما هم اوایل آذر بود که هم هوا دارای شرایط مساعدی باشد و هم هتل ها و شهر در حال و هوای تعطیلات ژانویه و افزایش نرخ نباشند.
تصویر 2: داده های 30 ساله آب و هوایی پوکت (از اینترنت)
از اوایل مهر ماه شروع کردم به تماس گرفتن با آژانسها و پرسیدن نرخ تور. تقریبا تمامی آژانسها گفتند که زود است و هنوز فروش برای آذر ماه ندارند، به غیر از آقای خشایار پناه در آژانس معراج گشت آسمان که گفتند نرخ پرواز ماهان و پرواز داخلی بانکوک به پوکت درپایین ترین نرخ خود می باشد و هرچه به تاریخ سفر نزدیک تر شویم این نرخ ها افزایش پیدا خواهند کرد (که همینطور هم شد و در حدود 3 میلیون به ازای هر نفر افزایش قیمت پیدا کرد). نرخ های تور با پرواز داخلی از فرودگاه جدید بانکوک (سووارنابومی) که دیگر نیازی به تغییر فرودگاه نباشد، گرفته شد و قرار شد بعد بررسی های بیشتر، مجددا تماس بگیریم. چند روز بعد با تعدادی دیگر از آژانس ها تماس گرفتم و بهترین قیمت و خدمات باز هم مربوط به معراج گشت آسمان بود. با توجه به قیمت غیر منطقی هتل های مد نظر ما با هتل های هم رده خود (از چند آژانس دیگر نیز قیمت گرفته شد) و طبق پیشنهاد جناب پناه، تصمیم به انتخاب هتل بامنبوری که در لیست 10 هتل اولیه ما نیز بود، گرفتیم.
این هتل 4 ستاره در 450 متری از ساحل پاتونگ و 900 متری از خیابان معروف بانگلا قرار دارد. توضیحات تکمیلی در خصوص این هتل را در قسمت نقد هتل مذکور، به صورت کامل ذکر نموده ام. قرارداد با قیمت هر نفر 8.100.000 در تاریخ 17 مهر 98 بسته شد و کلیه مدارک از طریق واتس آپ ارسال شد و نصف میزان قرارداد نیز پرداخت شد. بعد پنج روز، آقای پناه تماس گرفتند و گفتند هتل برای این تاریخ با اتاق های استاندارد، تاییدیه نمی دهد و اتاق های سوپریوم را با افزایش نرخ پیشنهاد دادند و قیمت به 8.340.000 تغییر پیدا کرد. تور خریداری شده با مشخصات ذیل نهایی گردید.
پرواز رفت ماهان 21:45 دوشنبه 11 آذر و پرواز داخلی بانکوک به پوکت 10:30 هواپیمایی Thai Vietjat سه شنبه 12 آذر و پرواز داخلی برگشت Thai Vietjat سه شنبه 19 آذر ساعت 13:25 و برگشت ماهان 23:35 به همراه بیمه مسافرتی سامان، ترانسفر، گشت شهری و سیم کارت. میزان بار داخلی 15 کیلو به ازای هر نفر.
گردش حساب یک ماهه با مانده حساب هر نفر 15 میلیون تهیه شد و به همراه یک قطعه عکس 3*4 جدید که متفاوت با گذرنامه باشد به همراه اصل گذرنامه ها توسط پست ارسال شد و درتاریخ 17 آبان به دست آژانس رسید. خرید سفر از دو ماه قبل با توجه به چارتر بودن و غیر قابل استرداد بودن، ناخودآگاه باعث ایجاد استرس می گردد و من هم از این قضیه مستثنی نبودم که با بستری شدن مادربزرگ درCCU، قضایای گرانی بنزین و بالا رفتن مجدد دلار، مزید بر علت شدند که خوشبختانه آژانس، تغییری در نرخ تور خریداری شده نداد (نرخ دلار در زمان خرید تور 11500 بود و در زمان تسویه حساب به 12200 رسیده بود) و حال مادربزرگ هم بهبود یافت. 25 آبان پرداخت باقیمانده انجام شد و دقیقا بعد از پرداخت، اینترنت کل کشور قطع شد!
قضایای بعد گرانی بنزین از هیجان پیش از سفر به شدت کم کرد و واقعا خیلی دیگه دل و دماغ مسافرت کردن رو نداشتم. یک هفته بعد، پاسپورت ها به همراه واچر هتل و بیمه نامه و واچر شرکت ترانسفر کننده (شامل نام لیدر بانکوک و پوکت و شرکت ترانسفرکننده) از طریق پست ارسال شد. یک هفته قبل سفر، دلار رو به قیمت 12250 تهیه کردیم که تا پایان سفر روند افزایشی گرفت و به 14200 هم رسیده بود. با توجه به امکان پذیر بودن پذیرش آنلاین، 24 ساعت قبل از ساعت پرواز هواپیمایی ماهان، به سایت ماهان مراجعه کردیم. تصمیم به انتخاب صندلی در قسمت Exit هواپیما (با توجه به داشتن فاصله زیاد با ردیف جلویی) گرفته بودیم. بانو سریعا موفق به انجام این کار شد و خیال ما رو تا حدی بابت تاخیرات پیش بینی نشده فردا در طول مسیر راحت کرد. عوارض خروج از کشور رو هم به صورت آنلاین از طریق سایت پرداخت کردیم.
آغاز سفر
لوازم سفر رو طبق لیست تهیه شده جمع آوری کردیم. از قبل دو عدد کاور گوشی ضدآب به همراه یک رم 64 گیگ برای گوشی از دیجی کالا خریده بودم. کلاه، عینک آفتابی، لباس، دمپایی، کفش ساحل، مونوپاد، مایو، دارو (همراه داشتن داروهای کدئین دار و خواب آور ممنوع است مگر آنکه نحوه مصرف دقیق آن در دستور پزشک دارای تاریخ حداکثر 90 روز پیش از تاریخ سفر، به زبان انگلیسی همراه شما باشد)، اتو مسافرتی، کیف کمری، پاوربانک، پماد قبل و بعد گزش حشرات (با توجه به فصل مسافرت ما استفاده نشد)، شارژر، گذرنامه به همراه واچر هتل و باقی مدارک تور و مسواک از جمله وسایلی بود که همراه خود بردیم. یک عدد چمدان بزرگ به همراه دو چمدان دستی سایز کوچک به همراه خود داشتیم که در زمان رفت یکی از چمدان های کوچک را در داخل چمدان بزرگ گذاشته بودیم.
ساعت 12:30 روز دوشنبه 11 آذر بود که با گرفتن تپسی به مبلغ 5000 تومان، به سمت ترمینال گیل رشت، سفر ما رسما آغاز شد. ساعت حرکت، 13 بود که با نیم ساعت تاخیر، اتوبوس حرکت کرد. ساعت 18 به ترمینال آزادی رسیدیم. یک اسنپ از ترمینال به سمت فرودگاه با مبلغ 47500 تومان گرفتیم و ساعت 19 به فرودگاه امام رسیدیم. برادر خانم و همسرش، حدودا یک ساعت زودتر از ما به فرودگاه رسیده بودند و با توجه به اینکه قبلا Check In رو به صورت آنلاین انجام داده بودیم، جهت تحویل چمدان ها به کانتر مراجعه کردیم. سپس به قسمت کنترل گذرنامه و مهر خروج رفتیم، نیازی به کپی قبض پرداخت عوارض خروج از کشور نبود. به سالن ترانزیت رفتیم و شام را در کافه طهرون خوردیم، 4 عدد همبرگر به همراه 4 عدد نوشابه، 142000 تومان شد و کیفیت هم راضی کننده بود . خوشبختانه پرواز، بدون تاخیر اعلام شده بود؛ اما هواپیما در دورترین نقطه ممکن قرار داشت و به ناچار برای سوار شدن به هواپیما از اتوبوس استفاده شد. هواپیما پرواز ماهان، یک ایرباس A340 با فاصله صندلی مناسب که با توجه به طولانی بودن زمان سفر (مدت زمان پرواز شش ساعت و ده دقیقه اعلام شد)، راضی کننده بود. تمامی 300 صندلی هواپیما را که نیمی از مسافران آن، مردان مجرد تشکیل می دادند، پر شده بود و پرواز با 15 دقیقه تاخیر انجام شد.
یه نکته جالب در انتخاب صندلی برای ما پیش اومد که گفتنش خالی از لطف نیست. ما چهار صندلی میانی ردیف سی ام رو طبق نقشه هواپیما که اختصاص به Exit داشت انتخاب کرده بودیم؛ اما وقتی وارد هواپیما شدیم، مشاهده کردیم که صندلی های میانی ردیف 30، مربوط به Exit نیستند و ردیف 29 ام مربوط به Exit است! در حقیقت فقط صندلی های کنار پنجره Exit دارای شماره ردیف 30 می باشند که این هم در نوع خود از عجایب نامگذاری بود. با توجه به نزدیکی به دستشویی و تلویزیون هواپیما ( که تا آخرین لحظه روشن بود و فیلم پخش کرد)، بسیار از این انتخاب خود پشیمان شدیم و تا صبح نتونستیم خوب بخوابیم. به هر نفر یک پتو و یک بالش کوچک داده شده و خبری از چشم بند نبود؛ نیم ساعت پس از پرواز بود که پذیرایی شام، شامل جوجه کباب یا سبزی پلو با گوشت به همراه ماست، سالاد و شیرینی به همراه نوشیدنی صورت پذیرفت. فرم هایی که در زمان ورود به فرودگاه سووارنابومی پوکت، باید پر و ارائه شود به هر نفر داده شد. در این فرم شما مشخصات خود را طبق گذرنامه به همراه هدف از سفر، محل و مدت اقامت و شماره ویزا، میزان درآمد سالیانه و ... می نویسید یا علامت می زنید. ساعت ها رو به وقت بانکوک تنظیم کردیم. ساعت 5 صبح به وقت تایلند بود که پذیرایی صبحانه با نان، کره، پنیر، مربا، کیک، چای و آب میوه صورت پذیرفت.
تصویر 3: زمین های کشاورزی بانکوک از فراز هواپیما
تصویر 4: زمین های گلف بانکوک از فراز هواپیما
روز اول: ورود به پوکت
ساعت 8 صبح روز سه شنبه به فرودگاه سووارنابومی بانکوک رسیدیم. هواپیما در دورترین قسمت ممکن به سالن ورودی در قسمت Cargo توقف کرد و همانند فرودگاه امام خمینی تردد مسافرین با اتوبوس صورت پذیرفت. دلیل این کار هم احتمالا توقف طولانی هواپیما در فرودگاه می باشد چون همین هواپیما باید بعد از 15 ساعت توقف و استراحت خدمه پرواز مجددا به تهران برگردد.
تصویر 5: فرودگاه سووارنابومی بانکوک
هر جا ما خوانده بودیم نوشته بودن کشور لبخند ها، اما اولین برخورد ما با پرسنل اونجا اصلا جالب نبود و مامور زنی که مهر ورود و کار چک کردن پاسپورت رو انجام میده (در این مرحله پاسپورت و ویزا رو کنترل میکنن و برگه پر شده در داخل هواپیما رو تحویل میگیرن و قسمت دومش رو مهر کرده به شما تحویل میدن که تا روز آخر و زمان مهر خروج زدن از شما تحویل بگیرن، اثر انگشت رو به صورت الکترونیکی میگیرن و یک عکس هم توسط دوربین تعبیه شده گرفته می شود) کاملا برخورد خشنی داشت و بعد از پرسیدن سوال توسط من که کارم تموم شده یا نه، با لحن بسیار خشنی گفت go go؛ جالب تر اینکه این صف از همه خلوت تر بودش و گویا بی دلیل هم نبوده! بعد من برادر خانمم هم همین نظر رو داشت و کاملا با من هم عقیده بود. چمدان ها رو تحویل گرفتیم و حالا نوبت تحویل سیم کارت ها از نماینده شرگت گلف تور بود. در داخل برگه داده شده به ما گفته شده بود که یک خانمی به اسم ماریا هستن که اگر تو سالن نبودند در قسمت درب سوم خروجی هستند. هر چی گشتیم از روی تابلوها و کاغذهای به دست گرفته شده چنین شرکتی ندیدیم و فقط یک شرکت با عنوان مشابه دیدیم، پرشین گلف که دور برش حسابی شلوغ بود و همزمان تابلو چند تا شرکت دیگر رو هم داشت. در کل در بهترین حالت، مسافرین پوکت بیش از 10 در صد مسافرین هواپیما نبودند.
بعد نشان دادن برگه فرستاده شده توسط معراج آسمان، تایید کرد که درست اومدیم. هموطنان با این سابقه طولانی و تاریخی در صف ماندن بازهم رعایت نمی کردن و داد ماریا رو درآوردن و هم باعث شدن که ما میلیمتری به پرواز بعدی برسیم، به هر حال 4 تا سیم کارت، به ما دادن که بیش از حد انتظار ما بود (در قرار داد دو تا بود)؛ من هم صداش رو در نیاوردم و یه عکس از من با پلاکارد پرشین گلف گرفت. همزمان با گرفتن سیم کارت، همسر و باقی گروه دنبال پیدا کردن کانتر پرواز به پوکت بودند. تمامی کانتر پرواز های خروجی فرودگاه سوارنابومی در طبقه چهارم هستند و من سریعا به طبقه چهارم رفتم که دیدم فقط برادر خانم و همسرش هستند و خبری از همسرم نبود که گویا برای پیدا کردن من به طبقه دوم آمده بود، همزمان هم، کانتر میگفت که باید هر چهارنفر ما رو رویت کنه؛ به هرحال بعد چند دقیقه همسرم اومد و چون دو تا از چمدان های ما دارای سایز بزرگ و بالای بیست کیلو بودند، بعد Check In و دادن کارت پرواز به ما گفت که چمدان ها رو به قسمت جداگانه ای که مخصوص چنین چمدان هایی هست تحویل بدهیم و در ضمن به چمدان و یا کوله هایی که با خود به داخل هواپیما می بریم یک تگ الصاق می کنند. بدو بدو به سمت Gate پرواز رفتیم که مسیری طولانی هم داشت. لازم می دونم چندتا از قوانین گیت های بازرسی و این شرکت هوایی را خدمت شما اعلام کنم:
- حداکثر وزن چمدان 32 کیلوگرم می باشد و گذاشتن پول، جواهر، پاوربانک، گوشی موبایل و دوربین عکاسی و فیلمبردای ممنوع می باشد.
- حداکثر وزن چمدان داخل کابین، 7 کیلو (در این زمینه خیلی گیر نبودند) و ابعاد آن بیش از 56cm x 36cm x 23cm نباشد.
- همراه داشتن بطری آب و غذا (به غیر از غذای کودک کوچک) جهت استفاده در داخل هواپیما ممنوع بود.
- عطر و ادکلن، پاک کننده آرایشی، شامپو و لوسیون با حجم بیش 100ml در ساک دستی ممنوع بود.
- ظرفیت پاور بانک نباید بیش از 32000 mAh باشد.
بعد بازرسی مرحله آخر دیدیم که یک نفر مسافران پوکت رو صدا میزنه و ما دقیقه نودی به پرواز رسیدیم و همین باعث شد که صندلی هامون در سه جای مختلف باشه و جزو 6 نفر آخری بودیم که وارد هواپیما شدیم و بعد ما در بسته شد. هواپیما ایرباس A320 دارای فاصله صندلی های بسیار کمی بود و دقیقا شبیه خطوط هواپیمایی داخلی ایران از کمترین فاصله ممکن برخوردار بود. به غیر از ما فقط دو زوج ایرانی دیگه در هواپیما بودن و پرواز به خوبی، بدون تاخیر و با کمی تکان انجام شد. این ایرلاین هیچگونه پذیرایی به صورت رایگان انجام نمیده و شما میتونید از منو، غذا و نوشیدنی ها رو انتخاب کنید و بخرید. فقط هم به صورت نقدی قبول می کنند؛ اگه به 30 بات سفارشتون برسه دلار هم قبول می کنند و هر دلار رو 30 بات چنج می کنند. خیلی خسته بودم سعی کردم استراحت کنم، ساعت 12 هواپیما در فرودگاه پوکت به زمین نشست و بازهم این اتوبوس دست بردار ما نبود و مسافران با اتوبوس به سالن ورودی ترانسفر شدن.
تصویر 6: پوکت از فراز هواپیما
بعد تحویل چمدان ها و اومدن به بیرون فرودگاه، پلاکارد شرکت خدماتی ترانسفر کننده رو که این بار به صورت درست (گلف تور) به همراه اسم یک نفر از گروه ما رو نوشته شده بر یک برگ کاغذ A4 دیدیم، دوباره یک عکسی از ما به همراه پلاکارد گرفتن. کمی منتظر ماندیم که تا یک زوج تقریبا میانسال هم به گروه ما ملحق شد و در مجموع 6 نفره سوار بر خودرو هایس شرکت تویوتا که شبیه ون اما یک کوچولو بزرگتر هست شدیم.
تصویر 7: سیم برق های تو در تو در مسیر جاده
مسیر تردد فرودگاه به پاتونگ بسیار شبیه شمال هست با درختانی کمی متفاوت که آنچنان چشمگیر نیست اما فقط رانندگی از سمت چپ و سیم برق های تو در تو هست که کمی تفاوت ایجاد می کنه و حس تصادف کردن و خلاف رفتن رو تداعی می کنه، به هرحال در طول مسیر لیدر (رامبد) با راننده تماس گرفت و اون هم گوشی رو به ما داد، که کجا هستیم و اینکه وقتی به هتل رسیدین Check In نکنید و منتظرش بمونیم، دوباره به گروه تاکید کردم که وقتی اومد توضیحات رو داد بهش میگیم که بعدا خبر خرید تور ها رو بهش میدیم. اون زوج همراه ما، در هتل رویال پارادایس پیاده شدند و ما ساعت 13:30 به هتل بامنبوری رسیدیم. البته راننده، هتل رو یه لحظه گم و ردش کرد که من چون قبلا استریت ویو اونجا رو از گوگل دیده بودم و کاملا منطقه رو میشناختم راهنماییش کردم تا دوباره برگرده و پیداش کنه.
تصویر 8: ورودی هتل بامنبوری
تصویر 9:معبد کوچک حیاط هتل بامنبوری
رامبد در لابی منتظر ما بود و بعد خوش آمد گویی به ما گفت که در لابی بشینیم تا کارهای Check In انجام بشه و از من پرسید که قبلا پوکت یا تایلند اومدم یا نه که من یه اشتباهی کردم و گفتم نیومدم در حالیکه با خوندن بیش از 30 سفرنامه و دیدن نقشه سه بعدی کل منطقه چیزی از یک فرد سفر کرده به پوکت کم نداشتم. در ابتدا یک عکسی از ما گرفت. تا ساعت 3 رامبد پیش ما بود و مخ ما رو در عین خستگی شدید کار گرفت و خیلی تلاش داشت که بگه اطلاعات شما بروز نیست و از این حرفا، گروه هم خیلی تحت تاثیر حرفای رامبد قرار گرفت و هر چی من گفتم تو قیمتت رو بده که من برم با قیمتهام مقایسه کنم، موفق نشدم و گروه به حرف های رامبد بیش از من اعتماد کرد و در نهایت موفق شد تورهاش رو بر خلاف توصیه من به ما بفروشه و مجموع تورها رو به ازای هر نفر 200 دلار خریدیم. سیم کارت ها رو فعال کردیم و رامبد گفتش که میتونسته سیم کارت رو هم همینجا به ما تحویل بده و وقتی عکس ما رو پس از گرفتن سیم کارت برایش فرستادن، با توجه به زمان کم باقیمونده فکر می کرده که از پرواز جا میمونیم. سیم کارت های داده شده مربوط به اپراتور True move بوده و دارای یک روز شارژ اینترنت از زمان فعال سازی و مقداری شارژ برای مکالمه هست به دلیل اینکه تماسی نگرفتم از میزان آن اطلاعی ندارم. برای شارژ آن هم می توانید به فروشگاه Eleven/7 یا Family Mart رفته و در آنجا به فروشنده Top up money به همراه شماره تلفن خود بگویید. برای اینترنت 7 روزه نا محدود شما احتیاج به 200 بات شارژ دارید، سپس بر روی لینک موجود در پیامک داده شده توسط اپراتور کلیک کنید و بسته مورد نظر خودتون رو انتخاب کنید یا به صورت مستقیم به فروشنده مغازه ها بگید و اونها برای شما بسته رو انتخاب کنند.
برنامه تور های خریداری شده به شرح ذیل می باشد:
- چهارشنبه: جزیره جمیز باند حرکت ساعت 7:50 با شرکت Sea Angel
- پنج شنبه: تور شهری رایگان بازید از جواهر سازی و فروشگاه محصولات دارویی و رساندن به مرکز خرید Premium Outlet حرکت ساعت 9
- جمعه: رافتینگ و سافاری حرکت ساعت 7:30
- شنبه: زیپ لاین 42 آیتمه حرکت ساعت 12 ظهر
- یکشنبه: جزیزه فی فی حرکت ساعت 8
- دوشنبه: تور بازدید شهری شامل Karon View point ، بیگ بودا، معبد شالونگ و شهر قدیمی پوکت حرکت ساعت 9
از نکات مثبت هتل نگرفتن ودیعه یا پاسپورت بود. اتاق ما سوپریوم و رو به خیابون Ratuthit Songroipi و هتل پاتونگ مرلین قرار داشت و به علت داشتن پنجره بزرگ و بالکن، روشن و دلباز بود.
خیابان Ratuthit Songroipi
تصویر 10: اتاق ما
تصویر 11: بالکن اتاق ما
دکوراسون اتاق به سبک تایلندی و استفاده از چوب در دکوراسیون مشهود بود، بعد تحویل گرفتن اتاق ها، پس از چنج صد دلار که دقیقا از کیوسک مجاور هتل انجام دادیم؛ در حدود ساعت 15:30 طبق پیشنهاد رامبد به برگر کینگ نزدیک هتل (100 متری) رفتیم و دو تا پکیج مرغ شامل مرغ کنتاکی به همراه ناگت و بال باربیکیو و سیب زمینی برای چهار نفر سفارش دادیم. با نوشابه در حدود 1200 بات شد که تقریبا سیرشدیم. کیفیت متوسطی داشت و قابل مقایسه با KFC که بعدا رفتیم نبودش. دوباره به هتل برگشتیم تا ساعت 18 قرار شد یه استراحتی بکنیم و بعد چون قرار بود پس فردا برای خرید به اوت لت برویم؛ درنتیجه جهت مقایسه قیمت ها و موجه بودن خرید از اوت لت، سمت جانگسیلون برویم. از هتل تا جانگسیلون در حدود 900 متر فاصله بود و ما در تمام مدت اقامتمون این مسیر رو که مملو از مغازه های فروش پوشاک تایلندی، بازار خوراکی های محلی و دریایی، سوغاتی، داروخانه و مرکز ماساژ است به صورت پیاده می رفتیم.
تصویر 12: بازار خوراکی محلی و دریایی
تصویر 13: جانگسیلون
مرکز خرید جانگسیلون شامل دو قسمت غربی و شرقی هست. قسمت غربی مشرف به خیابان Ratuthit Songroipi بوده و تقریبا درب ورودی آن در مقابل خیابان بانگلا قرار دارد و قسمت شرقی دارای درب ورودی از خیابان Phangmuang Sai Kor می باشد. این دو قسمت به هم توسط آب نما و یک فضای باز بهم متصل بوده و در این فضا انواع برندهای غذایی مثل مک دونالد و کینگ برگر و KFC و .. غیره شعبه دارند، همچنین سمت شمالی این محوطه انواع رستوران ها و در سمت جنوب هتل میلینیوم واقع شده است.
تصویر 14: جانگسیلون (از اینترنت)
تصویر 15: جانگسیلون
تصویر 16: جانگسیلون
درساختمان شرقی یک هایپر مارکت بسیار بزرگ به نام Big C قرار دارد که قیمت محصولات غذایی، بهداشتی و نوشیدنی های آن از فامیلی مارت و اِلِوِن سون هم ارزانتر است. ساعت کار فروشگاه های این مرکز خرید به غیر از BIG C و رستوران های آن، ازساعت 11 صبح تا 10 شب بوده و تعدادی از برند های معروف با توجه به نزدیک بودن به کریسمس حراج زده بودند. به هر حال ما در شب اول، تصمیم خرید نداشتیم و هدفمون تنها مشاهده و ارزیابی و تنوع برندها بود. با توجه به فاصله 3 هفته ای زمان سفر ما تا ایام کریسمس؛ در هتل، جانگسلیون و در خیابان ها به وفور نماد های کریسمس مانند درخت کریسمس که به شکل های زیبایی نور پردازی و تزیین شده بودند به چشم میخوردند.
تصویر 17: درخت کریسمس
تصویر 18: درخت کریسمس
تصویر 19: تبریک سال جدید میلادی
یه سر به بیگ سی زدیم و کرم ضد آفتاب ml 110 به قیمت 480 بات و کرم آلورا بعد آفتاب سوختگی به قیمت 198 بات و خمیر دندان و شامپو هد اند شولدر (جالبه که این شامپو با اینکه بدون نرم کننده بود ولی از مدل داخل ایران که نرم کننده داره چند برابر نرمتر میکرد و عالی بودش) خریدیم. چرخی زدیم و سپس برای شام به پیتزا کمپانی در ابتدای خیابان بانگلا رفتیم و دوتا پیتزا دوبل پپرونی سایز بزرگ نازک به همراه دو تا نوشابه سفارش دادیم که 868 بات شد؛ کیفیت قابل قبولی داشت. خیابان بانگلا که همان Walking street شهر پاتونگ می باشد دارای 400 متر طول بوده و مرکز برنامه های شبانه پوکت و پاتونگ است. در روز به صورت یک خیابان معمولی، که تردد وسیله نقلیه در آن جریان است اما از ساعت 18 تردد ماشین و وسیله نقلیه در آن ممنوع می شود. ساعت 10 شب، آغاز شلوغی و هیجان بانگلا است و انواع کلوپ و فست فود تا ساعت 5 صبح مشغول به ارائه سرویس هستند. در کل خیابانی شلوغ و پر زرق برق به سبک لاس وگاس آمریکا می باشد و شاید خیلی مناسب کودکان و نوجوانان نباشد.
تصویر 20: خیابان بانگلا
به هر حال یه کوچولو بانگلا رو پایین رفتیم و سپس به سمت هتل برگشتیم. درمسیر برگشت به هتل، یک کوله ضد آب 20 لیتری رو برای جمیز باند و فی فی به مبلغ 260 بات خریدم؛ قیمت اولیه 650 بات بود. چانه زدن رو به هیچ وجه فراموش نکنید به غیر از داخل رستوران و فروشگاه های برند. در همه جای شهر، مجسمه و المانی از پدر مرحوم پادشاه کنونی تایلند قابل مشاهده بود.
تصویر 22: مجسمه پدر مرحوم پادشاه تایلند
رامبد واچر برنامه فردا رو تو واتس آپ برای من فرستاد. شب رو با یه قرص خواب که از ایران آورده بودم به پایان بردم چون به خاطر اختلاف زمانی حدس میزدم صبح زود پا بشم و معمولا تو سفر هم کم خواب میشم.
روز دوم: جمیز باند
یک ضرب تا ساعت 7 صبح خوابیدم، رامبد تماس گرفت و گفت ماشین ساعت 8 میاد و ما خوشحال از دیرتر اومدنش ساعت 7:30 برای خوردن صبحانه رفتیم. دومین نفر بداخلاق تایلند رو در ورودی رستوران که کار گرفتن شماره اتاق مسافرین و مطابقت با لیست رو انجام می داد مشاهده کردم. کلا این فرد به نسبت بقیه کارکنان هتل بد اخلاق بود و اصلا برخورد صمیمی نداشت. صبحانه متنوع اما با ذائقه ما خیلی سازگاری نداشت و سطح و کلاس آن قابل مقایسه با آنتالیا یا کوش آداسی، اصلا نمی باشد. برنج ساده و مخلوط چند مدل غذای دریایی شامل ماهی و هشت پا و... که اصلا واسه ماها برای صبحانه جور در نمیاد. خلاصه بگم یه هات داگ کوچولو، نیمرو ، املت، خوراک لوبیا (کمی شیرین و تند) و نان کروسان و نان تست و کره ، مربا و عسل یک نفره چیزهایی بود که ما می تونستیم بخوریم به همراه چند مدل آب میوه پودری و شیر و چایی و قهوه و گوجه گیلاسی و هندوانه و آناناس تازه. پنیر ورقه ای سفید رنگ و کالباس هم بودند که هر دو بسیار بی مزه بودند.
تصویر 23: صبحانه هتل
در حین خوردن صبحانه بود که دیدیم راننده شماره اتاق ما رو صدا میزنه؛ البته فکر نکنین به همین سادگی ها متوجه می شوید. با یک لهجه بسیار بسیار سختی تلفظ میکنن؛ چون چند بار صدا کرد و ما گفتیم نه؛ بعد که دیدیم کسی توجهی بهش نداره دوباره با دقت خیلی بیشتری گوش کردیم تا دیدیم بله! دنبال ما میگرده اما همون 7:50 اومده بود. سوار هایس شدیم و تو راه چند نفر اهل ترکیه رو هم سوار و حرکت کرد. حدود ساعت 10 در یک محلی توقف کرد و به هر نفر یک دستبند سیلیکونی داده شد و گفتند تا لحظه آخر نگهش داریم. بعد سوار یه وانتی شدیم که دو طرف پشتش صندلی داشت و پس از چند دقیقه ما رو به Samet Nangshe Viewpoint بردند.
تصویر 24: ویوپوینت سامت نانگ شی
به جرات بکر ترین و زیبا ترین منطقه ای بود که تا آخر سفر دیدیم. ویو پوینت سامت نانگ شی در فاصله 76 کیلومتری ساحل پاتونگ و در شمال جزیره پوکت قرار دارد و دارای یک منظره پانوراما بی نظیر از خلیج Phang Nga است. در این مکان زیبا شما شاهد مناظری خیره کننده از جزایر آهکی و دریا و جنگل های سبز حرا مانند که در دریا گسترانیده شده اند خواهید بود. همچنین عکاسان حرفه ای جهت ثبت کهکشکان راه شیری و طلوع خورشید در این منطقه، اقدام به برگزاری کمپ می نمایند.
تصویر 25: کهکشان راه شیری در سامت نانگ شی (از اینترنت)
لازم به ذکر است این منطقه زیبا جزو استان Phang Nga است که توسط پل معروف ساراسین به طول 600 متر (ساخته شده در سال 1967) به استان پوکت متصل می باشد، در حقیقت پوکت، توسط این پل به تایلند متصل گردیده است و به موازات این پل، پل جدیدی به نام Thao Thepkrasattri Bridge در سال 2010 ساخته شده که در حال حاضر تردد ماشین ها از روی این پل انجام می شود. بازدید از این ویو پوینت به صورت اختصاصی فقط و فقط توسط تورهای جمیز باند شرکت Sea Angel Cruise ارائه می گردد. بعد گرفتن عکس و خرید دو تا آب معدنی کوچک به مبلغ 45 بات (در فامیلی مارت و الون سون دانه ای 6 تا 7 بات است)، مجددا سوار وانت شدیم و به توقف گاه برگشته و دوباره سوار هایس شدیم و به سمت اسکله رهسپار شدیم. بعد از 15 دقیقه به اسکله ای به نام Klong Khien Pier رسیدیم که اسکله اختصاصی شرکت SEA ANGEL هستش و تا فاصله چند متری کشتی، امکان تردد با ماشین بود.
تصویر 26: کشتی Sea Angel Cruise 5 وقتی نو بود (از اینترنت)
کشتی دو طبقه بر خلاف کلیپ تبلیغاتی رامبد و توضیحاتش، آنچنان شیک و تازه نبود و فقط در رستوران که طبقه پایین کشتی قرار داشت؛ دارای کولر بود. همونجا به رامبد زنگ زدم و شکایت خودم رو بهش اعلام کردم. طبقه بالا دارای تعداد زیادی میز 4 نفره بود که رو تعدادی از آنها مسافرین نشسته بودند اما وقتی همسرم برای نشستن روی یکی از میز های خالی رفت؛ دیدیم که مسافران ترکیه اومدن و گفتن این ها رو با گذاشتن جلیقه نجات برای دوستامون نگه داشتیم! یاد صف های قدیمی تو ایران و گذاشتن زنبیل جهت جا نگه داشتن، افتادم. به هر حال فقط یه میز 6 نفره دیگه خالی مونده بود که اتفاقا صندلی های نرم تر و بهتری هم داشت و تعدادی تشک بادی که ما میز رو انتخاب کردیم و بساط رو همونجا پهن کردیم اما کشتی یهویی خیلی شلوغ شد و یک زوج دیگه هم اومدن که دنبال جا میگشتن که در کنار خودمون بهشون جا دادیم و حسابی تشکر کردن. بقیه هم رو تشک ها دراز کشیدن یا به رستوران طبقه پایین رفتن.
تصویر 27: تشک بادی کشتی
بعد صحبت با این زوج میانسال متوجه شدیم که آقا و خانم آمریکایی هستند؛ اما آقا اهل شهر بم ایران و زرتشتی و بزرگ شده آمریکا هست که اصلا هم فارسی بلد نبود. به غیر از ما هیچ ایرانی دیگری در کشتی نبود و بیشتر مسافرین از ترکیه و مابقی هند و اروپایی بودند. پذیرایی رایگان کشتی در بدو ورود شامل چای، نسکافه و بیسکوییت خامه ای بود. در حدود ساعت 11 بود که کشتی حرکت کرد؛ در طول مسیر با توجه به نداشتن تکان های شدید، امکان عکاسی به راحتی میسر بود و دماغه کشتی هم جای خوبی برای ثبت عکس و فیلم بود.
تصویر 28: در مسیر جزیره جیمز باند
تصویر 29: در مسیر جزیره جیمز باند
در طول مسیر از کنار کوه های سرسبز صخره ای پوشیده از جنگل، برآمده از دریا گذر کردیم و در حدود ساعت 12:15 بود که در نزدیکی جزیره جمیز باند کشتی توقف کرد تا توسط قایق های کشیده کوچکتری، انتقال ما به خشکی انجام بشه.
تصویر 30: قایق های مخصوص جابجایی به جیمزباند
این جابجایی 20 دقیقه از وقت ما رو گرفت و ما فقط بیست دقیقه و تا ساعت 13 وقت گردش و گرفتن عکس و ثبت خاطرات رو داشتیم. وجه تسمیه این جزیره رو هم همانطور که در جریانید به علت فیلمبرداری فیلم "مردی با طپانچه طلایی " از سری فیلم های جمیز باند محصول سال ۱۹۷۴ (The Man with the Golden Gun) به کارگردانی گای همیلتون و با بازیگری راجر مور می باشد و گرنه نام اصلی این جزیره Khao Phing Kan است. این همه وقت گذاشتن برای رسیدن به اینجا و فقط بیست دقیقه توقف!!! کم کم دیگه صدای غر غر من دراومد که من گفتم با قایق های تندرو شرکت BB Sealion بیاییم و شما گوش نکردید. شبیه صخره جمیز باند که در آب زمردی دریا سربرآورده باشد در طول مسیر نیز مشاهده شد؛ اما دلیل معروفیت جهانی این نقطه، احتمالا صرفا به خاطر فیلم جیمز باند می باشد.
تصویر 31: جزیره جیمزباند
تصویر 32: جزیره جیمزباند
تصویر 33: جزیره جیمزباند
تصویر 34: جزیره جیمزباند
این بار نیم ساعت علاف شدیم تا مجددا به کشتی برگردیم چونکه قایقی برای جابجایی نبود. رامبد خیلی تاکید کرده بود که حتما امروز به جمیز باند برویم چون هوا آفتابی هستش اما بر خلاف گفته های رامبد تنها روزی که هوا ابری شد همین امروز بود. به کشتی برگشتیم و ناهار رو همون طبقه بالا که به صورت بوفه سرو میشد خوردیم. ناهار شامل برنج، کتف سوخاری مرغ، نودل با سس مخصوصش، سالاد، سوپ معروف تام یام تایلندی، آب معدنی، هندوانه و آناناس تازه بود. نوشابه و چیپس و ماءالشعیر رو جداگانه میفروختن. ساعت 14 به جزیره Hong Island canoeing رسیدیم و هر دو نفرسوار یک کانو شدیم که توسط یک پارو زن هدایت می شد.
تصویر 35: جزیره Hong Island
تصویر 36: کانو سواری
آب دریا تقریبا در حالت جزر بود و ما به راحتی از زیر صخره های غار مانند روی دریا رد شدیم و نیازی هم به دراز کشیدن در کانو نبود. کوه های آهکی سرسبز برآمده از دریا خیلی شبیه کوه های شمال ایران هستن با این تفاوت که به صورت جزیره و دریا هستند ،همان اول انعام قایقران رو بهش دادم و اون هم خوب مایه گذاشت و با اینکه ما جلوتر از کانو برادر خانمم بودیم؛ اما چند دقیقه دیرتر به کشتی برگشتیم. در زمان کانو سواری یه بارون خفیف دو سه دقیقه ای زد و من لعنت بود که به رامبد میفرستادم با این انتخاب روزش. قایقران تمام آثار طبیعی اونجا شامل مجسمه شبه فیل طبیعی رو که در هنگام عبور از کنارش با کشیدن دستش به روی کانو صدای فیل در می آورد و ماهی بزرگ و کوچک نقش بسته بر صخره ها رو به ما نشون داد.
تصویر 37: مجسمه شبه فیل طبیعی
تصویر 38: ماهی نقش بسته بر صخره
کانو سواری در حدود بیست دقیقه طول کشید. کشتی در حدود بیست دقیقه دیگه توقف داشت و چند نفری دل رو به دریا زدن و بدون جلیقه به شنا پرداختن. چون هوا ابری بود و تازه آفتاب از پشت ابرها نمایان شده بود من علاقه ای به شنا نشون ندادم.
تصویر 39: محل توقف کشتی در کنار جزیره Hong Island
تصویر 40: محل توقف کشتی در کنار جزیره Hong Island
تصویر 41: محل توقف کشتی در کنار جزیره Hong Island
در طول مسیر برگشت به اسکله هوا کاملا آفتابی شد و زیبایی کوه و دریا دو چندان شد.
تصویر 42: مسیر برگشت به اسکله
آجیل هایی که همراه خودمون از ایران آورده بودیم رو مشغول به خوردنشون شدیم و به زوج آمریکایی هم تعارف کردیم. شدیدا خوششون اومده بود و ما هم بقیه آجیل رو در پایان سفر در جهت بهبود روابط ایران با آمریکا بهشون هدیه دادیم؛ بسیار خوشحال شدن و تشکر کردن. در حدود ساعت 4 بود که به اسکله رسیدیم و اون کشتی که تو تبلیغ، رامبد نشون داده بود؛ سر و کلش پیدا شد که در دریا از کنار ما عبور کرد اما بدون مسافر و زودتر از ما پهلو گرفت و کشتی ما هم به اون چسبید و ما از کشتی خودمون وارد اون شدیم و پیاده شدیم و انعام خدمه کشتی رو قبل پیاده شدن داخل صندوقی که به همین مناسبت آورده بودن ریختم. از اون کشتی عکس گرفتم و واسه رامبد فرستادم.
تصویر 43: کشتی نشان داده شده در کلیپ تبلیغاتی رامبد
مجددا سوار هایس شدیم و رهسپار هتل. در طول مسیر بود که رامبد زنگ زد و پرسید چطور بود که حسابی داد و بیداد ما هوا رفت که این چی بود و همین چیزا، خلاصه در حدود ساعت 17:30 به هتل رسیدیم و من سریعا وسایل رو گذاشتم و به استخر هتل رفتم. آب کمی سرد بود اما مقاومت کردم و نیم ساعت به شنا پرداختم. عمق استخر 1.40 بود همانند استخر های آنتالیا و کوش اداسی.
تصویر 44: استخر هتل
امشب در هتل ما جشن با ورودی رایگان برپا بود که انواع اسنک و ساندویچ های نقلی هم سرو میکردن. نیم ساعتی تو جشنشون شرکت کردیم و بعد جهت خوردن شام و گشتی در بانگلا و جانگسیلون به بیرون رفتیم. خانم ها مشغول فیلمبرداری از وقایع داخل خیابون بانگلا بودن، به انتهای خیابان رسیدیم. شام رو در Kebab انتهای خیابان بانگلا نزدیک ساحل خوردیم که راضی کننده بود. سه تا دنر به همراه دو تا دوغ و یک نوشابه جمعا شد 660 بات. از خیابان ساحلی این بار به سمت هتل برگشتیم. خیابان ساحلی پر است از توک توک (وسیله نقلیه شبیه وانت بار سرپوشیده که در دو طرف دارای صندلی است و بیشتر آنها مجهز به سیستم صوتی هستند که معمولا در پاتونگ هزینه کرایه آنها 200 بات است اما قبلش حتما بپرسید)، رستوران و دکه های دستفروش غذایی، بستنی، پنکیک.
تصویر 45: توک توک