هشت روز در پوکت

4.5
از 144 رای
سفرنامه نویسی لست‌سکند - جایگاه K دسکتاپ
هشت روز در پوکت + تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
17 اسفند 1398 09:00
49
29.4K

روز ششم: فی فی و ماساژ

ساعت 7:30 بود که برای خوردن صبحانه رفتیم. خوب بود که این املت رو به صورت دلخواه شما میپختن و گرنه صبحانه خوردن خیلی سخت تر می شد. برنامه امروز، بازدید از مجموعه جزایر فی فی Phi Phi Islands بود. جزایر فی فی (تلفظ پی پی) یک گروه جزیره ای در تایلند، بین جزیره بزرگ پوکت و تنگه های ساحل مالاکا تایلند است. این جزایر از لحاظ اداری، بخشی از استان کرابی هستند و در 40 کیلومتری جنوب شرقی پوکت واقع شده اند. فی فی دون بزرگترین جزیره و مرکزیت این  جزایر را  دارد و فاقد جاده جهت تردد ماشین، در داخل جزیره  است. لازم به ذکر است که این جزایر در سونامی سال 2004 به شدت آسیب دیده بودند. ساعت 8 بود که دوباره یک هایس به دنبال ما اومد، یک زوج سن بالا در ماشین بودند و بعدش برای سوار کردن دو نفر دیگر به شهر قدیمی پوکت رفت. ساعت 9:30 به دفتر کمپانی Happy Boat Travel  رسیدیم؛ همانند تور جمیز باند، هموطنی همراه ما نبود و اغلب مسافرین از هند، شرق آسیا و اروپا بودند. لیدر در ابتدا توضیحاتی راجع به تور، زمان توقف ها، قوانین جزایر و خطرات پیش رو داد و خیلی هم اصرار به فروش وسایل خودشون داشتند، خصوصا کاور ضد آب گوشی (تاکید بر ساخت تایلند بودن آن) و همچنین کفش مخصوص ساحل رو و با بزرگنمایی از خطرات پیش رو در ساحل (در صورت آسیب دیدن 6000 بات هزینه درمان دارد)، شدیدا  مُصِر به فروششون با قیمتی بسیار گران تر از پوکت بودند (350 بات).

تصویر 113: دهنی اسنورکل و کفش های مخصوص ساحل و دریا

113.jpg

تصویر 114: کفش های مخصوص ساحل ما که از ایران خریده بودیم

114.jpg

من هم چون در سفرنامه ها خوانده بودم که مشکلی وجود نخواهد داشت و از طرفی با خودمون کفش مخصوص ساحل رو داشتیم، نیازی به خریدش ندیدم اما برادرخانم و همسرش و اغلب مسافر ها همونجا خریدن ، در صورت تمایل میتونستید کفش های خود را داخل کیسه پلاستیکی کرده و با نوشتن نام خود در آنجا به امانت بگذارید. من کفشم رو به لیدر نشون دادم  و اون گفت میتونی تو سواحل و جزیره بپوشی اما تو کشتی نمیتونی بپوشی!!! کلا همه چی رو بسیار گرون تر از پاتونگ میفروختن و هیچ تخفیفی هم نمیدادن. فقط ما اینجا دهنه یکبار مصرف اسنورکل رو به قیمت 100 بات خریدیم چون نه ایران پیداش کردم و نه حتی تو پاتونگ. به هر نفر یک دستبند به همراه قرص ضد تهوع دادند و دوباره سوار هایس شدیم و به اسکله مخصوص این شرکت که به صورت شناور بر روی آب بود رفتیم.

تصویر 115: ساحل کنار اسکله

115.jpg

تصویر 116: اسکله شناور و قایق ما

cmfjPw30BrAzz2fcbgLN5MnUEDLtv94MilfAfkhZ.jpeg

قایق امروز ما Speed Boat سه موتوره بود که با توجه به طولانی بودن مسیر، پیشنهاد میکنم توری که می خرید حتما با چنین قایق هایی باشد و نکته دیگر اینکه در یکی دو روز قبل از سفر، باران نباریده باشد تا از شفافیت آب دریا کم نگردد. قبل سوار شدن به قایق، از هر زوج در ساحل یک عکس گرفته شد. با تجربه هایی که از قبل، خصوصا سفر به جزیره قشم داشتم؛ می دونستم که هرچه به آخر قایق، صندلی های ما نزدیک تر باشد؛ تکان های قایق کمتر خواهد بود و در دماغه قایق شاهد بیشترین تلاطم و ضربه خواهیم بود، در نتیجه در قسمت انتهایی قایق نشستیم. در ابتدا یک گونی آوردن و اقدام به جمع آوری دمپایی ها و کفش ها کردند. هوا هنوز خیلی گرم نبود و به خاطر پاشش آب دریا به بدن، کمی سرما احساس می شد؛ ساعت 12 به فی فی دون رسیدیم. طبق برنامه تا ساعت 13:30 در این جزیره جهت بازدید و صرف ناهار بودیم (محل رستوران و زمان بازگشت بر روی پلاکارد نوشته شده بود).

تصویر 117: برنامه فی فی دون

117.jpg

قایق در فاصله 100 متری ساحل توقف کرد و همه اقدام به پیاده شدن از کشتی  و حرکت به سمت ساحل کردیم. آفتاب به شدت سوزاننده بود و با توجه به شفافیت و زلالیت آب دریا، ماسه های سفید رنگ کف دریا کاملا نمایان بودند. در لب ساحل دمپایی ها و کفش های جمع آوری شده رو ریخته بودند تا هر کس برای خودش را بردارد. به سمت محل سرو ناهار که رستورانی به نام Rosotel بود، رفتیم. ناهار شامل مرغ سوخاری به همراه برنج، نودل به همراه سس، یکی دو مدل غذای تایلندی، سالاد و آب معدنی بود که هر نفر فقط یک تکه مرغ میتونست برداره! بر خلاف گفته لیدر در مسیر برگشت، دستشویی و توالت رایگان هم بود. گشتی در ساحل جنوبی جزیره زدیم که شامل تعدادی زیادی رستوران ، هتل و فروشگاه فروش سوغاتی با قیمتی بسیار گران تر از پاتونگ بودند و به عکاسی از ساحل زیبای فی فی پرداختیم.

تصویر 118: جزیره فی فی دون

118.jpg

تصویر 119: جزیره فی فی دون

119.jpg

تصویر 120: ساحل فی فی دون

120.jpg

تصویر 121: جزیره فی فی دون

121.jpg

تصویر 122: ساحل  فی فی دون

122.jpg

آفتاب بسیار سوزان بود و 10 دقیقه ای رو که من بدون پوشش و نزدن کرم ضدآفتاب سپری کردم، باعث سوختن پوست من شد. به سمت بیمارستان فی فی حرکت کردیم که محل تجمع ما، جهت سوار شدن به قایق بود. هنوز یک ربع تا زمان تعیین شده، باقیمانده بود و من هم از فرصت استفاده کردم و تنی به آب دریا زدم. فرصت شنا در دریایی به نهایت آبی و شفاف همیشه به سادگی در دسترس نیست و من قصد داشتم از تمامی فرصتهایی که داشتم به نحو احسنت استفاده کنم. همه مسافرا سر تایم اومدن به غیر از یک خانواده آسیای شرقی که نزدیک به بیست دقیقه ما رو منتظر گذاشتن.  لازم به ذکر است که ریختن آشغال در سواحل ممنوع بوده و مشمول پرداخت جریمه خواهد بود.

تصویر 123: فی فی دون از دور

123.jpg

بعد ده دقیقه به ساحل میمون ها (Monkey Beach) رسیدیم که بخشی از جزیره فی فی دون  می باشد و در قسمت جنوب غربی جزیره قرار دارد. در اینجا فقط از روی کشتی امکان عکاسی و دیدن ساحل رو داشتیم، البته من چند نفر را در ساحل و کنار میمون ها به همراه  قایق دیدم.

تصویر 124: ساحل میمون ها

124.jpg

تصویر 125: ساحل میمون ها

125.jpg

تصویر 126: فی فی از دور

126.jpg

به علت مسائل زیست محیطی و بسته بودن جزیره مایا (Maya Bay Beach) از ژوئن سال 2018 به مدت 4 سال، این جزیره به همراه غار وایکینگ ها (کشتی وایکینگ ها) در برنامه بازدید قرار نگرفت. عمده معروفیت این جزیره نیز پس از فیلم The Beach با بازی لئوناردو دی کاپریو محصول سال 2000 به کارگردانی دنی بویل می باشد.  ساعت 14:35 به محل بعدی رسیدیم که یک جزیره بدون ساحل به نام Kiaw Island (به تایلندی جزیره سبز) بود.

تصویر 127:  جزیره Kiaw Island محل اسنورکلینگ

127.jpg

تصویر 128: عکس های گرفته شده از موجودات دریایی در محل اسنورکلینگ

128.jpg

 اینجا فقط اختصاص به شنا و اسنورکلینگ داشت. جلیقه نجات به همراه اسنورکل به هر فرد داده می شود که جریمه معیوب و گم  کردن اسنورکل 1000 بات می باشد. در حدود 3 تا 4 متر عمق این محل و کلا صخره ای و مرجانی بود. واقعا زیبا و با توجه به شفاف بودن آب، به راحتی با کاور ضدآب گوشی قابل فیلمبرداری و عکاسی بود. به شما پیشنهاد میکنم نان همراه خود داشته باشید تا ماهی های بیشتری در اطراف شما جمع شوند که من متاسفانه یادم رفته بود با خودم ببرم. ماهی های رنگارنگ زیبا به همراه ستاره دریایی و مرجان ها باعث شد که همگی شاهد تجربه منحصر بفرد و شگفت انگیزی باشیم. یک نکته دیگر رو در رابطه با موبایل ها در نظر داشته باشید که در زیر آب اثر انگشت کار نمی کنه و بعضی وقت ها هم گوشی قفل میشود، پس بهتر است که گوشی در حالت قفل شدن نباشد. بعد تقریبا 45 دقیقه به سمت جزیره Koh Khai Nok حرکت کردیم.  در طول مسیر با آناناس و هندوانه تازه پذیرایی صورت پذیرفت، آب معدنی خنک هم همیشه در دسترس بود. ساعت 16:20 به جزیره کو خای نوک رسیدیم، همانند ساحل فی فی، اینجا هم ماسه ها سفید رنگ بودند.

تصویر 129:  جزیره Koh Khai Nok  محل شنا و اسنورکلینگ

129.jpg

 تعدادی مغازه آلاچیق مانند هم بود که ما 2 تا نارگیل سبز متوسط به مبلغ هر کدام 50 بات و یک عدد بلال کباب شده به مبلغ 40 بات گرفتیم. در صورت تمایل می توانستیم دوباره اسنورکل از قایق بگیریم که ما با توجه به عمق کم ساحل، عکاسی در فضای ساحل و استراحت رو ترجیح دادیم. پس از گذشت یک ساعت، سوار قایق شدیم و به سمت اسکله حرکت کردیم.

تصویر 130:  مسیر برگشت به اسکله

130.jpg

 در مسیر، خدمه قایق جعبه انعام را آوردند و مطابق معمول انعام داده شد. ساعت 17:45 بود که به اسکله رسیدیم و عکسی که در ابتدا از ما گرفته بودند را به مبلغ 200 بات، چاپ شده برروی یک سینی کوچک، خریدیم.

بعد کمی استراحت و گرفتن دوش، همراه بانو به آرت ماساژ رفتیم. یکی از نکات بسیار مثبت این مرکز ماساژ بر خلاف مرکز ماساژهای کنار خیابان پاتونگ بیچ و  Ratuthit Songroipi ، وقار و شخصیت ماساژور ها و پوشش مناسب آنها بود. با توجه به آفتاب سوختگی بدن من و کوفتگی همسر، به ترتیب ماساژهای آلوورا (500 بات) و اسپرت (600 بات) انتخاب شد. هردو بسیار راضی بودیم و پس از دادن انعام به ماساژورها، به هتل برگشتیم تا همراه با دیگر همسفران جهت خوردن  شام به بیرون برویم. تصمیم گرفته بودیم  برای شام به Hard Rock cafe روبروی هتل که دارای گروه موزیک بسیار حرفه ای بودن و هر شب در هنگام عبور، از موزیک در حال اجرایشان لذت می بردیم، برویم.

تصویر 131:  Hard Rock Cafe

131.jpg

اما پس از رفتن به کافه و دیدن قیمت های آن پشیمان شدیم (فقط قیمت ساندویچ 500 بات بود). گزینه بعدی دنر کباب واقع در تقاطع خیابان Thanon Ruamchai و پاتونگ بیچ بود. 3 تا دنر به همراه 2 تا نوشابه و یک عدد آب معدنی شد 460 بات. با توجه به نداشتن میز و صندلی جهت خوردن غذا، برای خوردن ساندویچ ها به  ساحل پاتونگ رفتیم و بر روی صندلی های کنار ساحل نشستیم. به نظرم کیفیت دنرهای خیابان بانگلا بهتر از اینجا بود.

 

روز هفتم: گردش در پاتونگ بیچ

امروز روز پایانی گشت و گذار در پوکت بود و عملا روز آخری بود که امکان گردش در شهر وجود داشت، قبلا تصمیم گرفته بودیم که دوباره تور جیمزباند با قایق تندرو را بخریم یا به Rollerball رفته یا حتی به ساحل Nai Han برویم؛ اما با توجه به خستگی گروه، ترجیح دادیم که بازدیدی از ساحل و منطقه پاتونگ داشته باشیم. ساعت 9 برای خوردن صبحانه رفتیم و پس از صرف صبحانه، درحدود ساعت 10:30 از مسیر خیابان Prachanukhro که هتل دوآنجیت در آن قرار دارد،  به سمت ساحل حرکت کردیم، پس از رسیدن به خیابان پاتونگ بیچ، دوباره به سمت چپ و در مسیر هتل آماری حرکت نمودیم که در جنوبی ترین قسمت ساحل پاتونگ بیچ واقع شده است و با توجه به مرتفع بودن محل قرارگیری این هتل به نسبت ساحل، امکان عکاسی با دید عالی را میسر خواهد نمود.

تصویر 132: ساحل پاتونگ بیچ

132.jpg

تصویر 133: قفل های عشاق در ساحل پاتونگ بیچ

133.jpg

هوا امروز، آفتابی و گرم و به مقدار کمی شرجی بود. مسیر ساحل را ادامه دادیم تا به خیابان بانگلا رسیدیم. در طول مسیر و خیایان ساحلی، تعداد زیادی ماشین و موتور برای اجاره کردن وجود داشت.

تصویر 134: مسیر ساحل پاتونگ بیچ

134.jpg

تصویر 135: موتور های اجاره ای در ساحل پاتونگ بیچ

135.jpg

تصویر 136: ماشین های اجاره ای در ساحل پاتونگ بیچ

136.jpg

در ساحل سیگار کشیدن ممنوع بود و فقط در مناطق مشخص شده می توانستید سیگار بکشید.

تصویر 138: ساحل پاتونگ بیچ

138.jpg

تصویر 139: مناطق اختصاصی سیگار کشیدن در ساحل پاتونگ

139.jpg

دریا آرام و آبی به همراه آسمان آفتابی بهترین حالت ممکن برای گرفتن عکس های زیبا بود و ما هم این فرصت را مغتنم شمردیم. در فامیلی مارت روبروی بانگلا، چند نوشیدنی خریدیم و به سمت جانگسلیون، میعادگاه همیشگی ما حرکت کردیم. در ظهر دستفروش های زیادی در محوطه باز بین قسمت حضور داشتند و انواع مجسمه (100 بات) و صابون (صابون های مخصوص تایلند با اشکال انواع گل و میوه، بسیار معطر و خوش بو که هر سه عدد 100 بات بودند) و... را با بهترین قیمت عرضه می کردند.

تصویر 140: صابون های مخصوص تایلند

140.jpg

تصویر 141: میوه های استوایی در فروشگاه Big C

141.jpg

تصویر 142: میوه های استوایی در فروشگاه Big C

142.jpg

تصویر 143: میوه های استوایی در فروشگاه Big C

143.jpg

تصویر 144: میوه های استوایی آماده شده در فروشگاه Big C

144.jpg

تصویر 145: انواع سوشی در فروشگاه Big C

145.jpg

در محوطه باز میانی جانگسیلون، نقشه ای وجود داشت که شما می توانستید با تهیه استیکر به صورت رایگان از باجه روبرویی، با چسباندن آن بر روی نقشه نسبت به تکمیل آن اقدام نمایید که با گرفتن 4 استیکر و چسباندن آنها از سمت ما همراه شد.

تصویر 146: نقشه پراکندگی مردمان کشورهای مسافرت کرده به پوکت در جانگسیلون

146.jpg

ناهار امروز را در رستوران ایرانی پاد ایران (اولین رستوران ایرانی پوکت) برنامه ریزی کرده بودیم (رستوران های ایرانی  پارس جدید و کنج تعطیل شده اند). چند روز دور بودن از غذای ایرانی، باعث اشتیاق شدید همگی شده بود، که شکمی از عزا در بیاوریم. پاد ایران در خیابان راتوتیت سونگروپی در مقابل هتل اسلیپ ویت می، قرار دارد. نان داغ به همراه ریحان و پیاز و 2 پرس چلوجوجه کباب (220 بات) و یک پرس چلوبرگ (400 بات) به همراه نوشابه (40 بات) و 2 تا دوغ (85 بات) و یک عدد ماست موسیر (100 بات)، 1150 بات شد. در موقع حساب کردن، صندوقدار تایلندی اشتباه کرد و پول یک پرس چلوجوجه رو حساب نکرده بود که بیرون رستوران متوجه شدیم و برگشتیم پرداخت کردیم. غذاها کمی کم نمک بودند ولی در کل راضی بودیم. جهت استراحت به  هتل برگشتیم.

ساعت 16:30 بود که گفتم باید حتما یه سری به استخر هتل بزنم و با توجه به خسته و خواب بودن بقیه، تنهایی به استخر رفتم. این بار هم بسیار خلوت بود و پس از یک ساعت برگشتم. شروع به جمع کردن چمدان ها کردیم و ساعت 8 جهت خوردن شام و آخرین گردش شبانه در پاتونگ، به سمت بانگلا رفتیم. در مسیر از یک فروشگاه سوغاتی فروشی، یک فیل تقریبا بزرگ چوبی به وزن 4 کیلو را که  کارِ دست بود  و تعدادی مجسمه های کوچک دیگر خریدیم و با توجه به سنگین بودن خریدها، من تنهایی به هتل برگشتم. پس از گذاشتن وسایل، مجددا به سمت جانگسیلون رفتم تا به گروه ملحق شوم. پیدا کردن گروه کمی دشوار شد و بالاخره با فرستادن لوکیشن در واتس آپ، موفق به پیدا کردن همدیگر شدیم. ساعت حدودا 11 شده بود، تصمیم به خوردن شام در پیتزا هات واقع در جانگسیلون گرفتیم اما پس از مراجعه، گفتند در این ساعت فقط بیرون بر می دهند و در نتیجه به رستوران Wine Connection که در مقابلش بود رفتیم و 4 عدد پیتزا متفاوت به همراه نوشابه سفارش دادیم به مبلغ 1386 بات. کارکنان این رستوران هم کم کم در حال تمیز کردن و بستن بودند اما با روی خوش پذیرای ما شدند و پیتزا ها هم کیفیت بسیار خوبی داشتند.

تصویر 147: پیتزا Wine Connection

147.jpg

سپس به بانگلا رفتیم تا عکس هایی به یادگار از این خیابان سرزنده و شلوغ بگیریم و در پایان با یکی از توک توک ها به هتل برگردیم. پس از گشتن و چانه زدن، موفق شدیم با یکی از توک توک های پاتونگ بیچ که مجهز به سیستم صوتی باشد به مبلغ 200 بات به تفاهم  برسیم. کل مسیر را با صدای بلند و شاد موزیک سپری کردیم.  رامبد تماس گرفت و گفت زمان رفتن به فرودگاه، ساعت 10 صبح می باشد و شما یک ربع قبل از 10، نسبت به Check out اقدام نمایید. بستنی رولی پوکت جزو مواردی بود که خیلی دوست داشتم امتحانش کنم و ببینم چه فرقی با بستنی رولی که تو رشت و به همان سبک و سیاق درست می کنند، دارد؛ اما متاسفانه هر بار بعد شام و دیدنش در خیابان به یادش میفتادیم و همه به جز من بهانه سیر بودن و اشتها نداشتن رو میگرفتن :(

 

روز هشتم: خروج از پوکت

به خاطر خرید شب آخر، مجبور شدیم دوباره چمدان ها را باز کنیم و تغییراتی در چیدمان بدهیم. با توجه به اینکه یک عدد ترازوی دیجیتال مسافرتی به همراه خود برده بودم، اقدام به وزن کردن چمدان ها کردم و پس از مطمئن شدن ، ساعت 9 برای خوردن  صبحانه رفتیم. در هنگام صرف صبحانه یه گروه از مسافران هندی جلب توجه می کردند که بسیار راحت و بدون استرس در حال صرف صبحانه بودند اما راننده ای که برای بردن آنها به تور خریداری شده آمده بود، مانند اسپند روی آتیش در حال جلز ولز زدن بود!

چمدان ها را به پایین انتقال دادیم و با توجه به اینکه هر روز به خدمتکار هتل جهت تمیز کردن اتاق انعام می  دادم و همچنین عدم استفاده از مینی بار داخل یخچال، چک اوت در کمتر از یک دقیقه انجام شد. با 10 دقیقه تاخیر، یک هایس برای بردن ما به فرودگاه اومد و این بار ماشین با سوار شدن ما کاملا تکمیل شد و همگی از هموطنان بودند. 11:30 به فرودگاه رسیدیم، پرواز ما در ساعت 13:25 بود و کانتر مربوطه هم باز بود. دو چمدان دستی ما یکی 8.5 و دیگری 10 کیلو وزن داشت و باتوجه به وزن مجاز 7 کیلو برای چمدان دستی، کمی استرس گرفتم و نسبت به کم کردن وزن یکی از چمدان ها و ریختن آن در کیسه پلاستیک کردم که نیازی هم نبود و اصلا مسئول کانتر به وزن چمدان دستی گیر نداد. اینجا هم همانند زمان آمدن، به تمامی چمدان ها یا کوله هایی که با خود به داخل هواپیما می برید یک تگ الصاق می کنند.

تصویر 148: فرودگاه پوکت

148.jpg

تصویر 149: فرودگاه پوکت

149.jpg

خوشبختانه دیگر خبری از اتوبوس نبود و سوار شدن و پیاده شدن از هواپیما با استفاده از پل تلسکوپی انجام شد. پرواز بدون تاخیر صورت پذیرفت و ما در حدود ساعت 15:30 بود که در فرودگاه سووارنابومی، چمدان ها را تحویل گرفته بودیم. ابتدا با توجه به 8 ساعت زمان باقیمانده تا زمان پرواز بانکوک – تهران، تصمیم به امانت گذاشتن چمدان در قسمت Left luggage فرودگاه (واقع در طبقه دوم و چهارم) و رفتن به مرکز خرید پلاتینیوم بانکوک را داشتیم که با توجه به خستگی و پربودن چمدان ها؛ برنامه دچار تغییرات شد.

تصویر 150: تعرفه امانت گذاشتن چمدان در فرودگاه سووارنابومی

150.jpg

با توجه به گشنگی شدید همگی، ناهار را ساعت 16:30 در برگر کینگ واقع در طبقه سوم فرودگاه خوردیم. 4 عدد همبرگر با دو عدد نوشابه، 1192 بات شد. پس از خوردن ناهار به قسمت VAT واقع در طبقه چهارم فرودگاه رفتیم. با توجه به عدم خرید طلا و جواهر و دیگر اشیاء قیمتی، نیازی به بازدید چمدان نبود و فقط فرم ها را پس از مطابقت با گذرنامه، مهر کردند و به من برگرداندند. وقت زیادی تا باز شدن کانتر و زمان پرواز مانده بود و جهت استراحت دنبال صندلی بودیم که رو به باد کولر نباشد و در طبقه سوم موفق به پیدا کردنش شدم. ساعت 19:30 بود که من به طبقه چهارم رفتم تا ببینم چه خبر است که دیدم یک صف طویلی جلو کانتر ماهان تشکیل شده است. همانجا وایسادم و زنگ زدم تا بقیه چمدان ها را بیاورند. ساعت 20:30 کانتر باز شد. این بار تصمیم داشتیم با توجه به تجربه رفت سفر، از صندلی های میانی هواپیما استفاده کنیم به دو دلیل، اول: دور بودن از دستشویی و صدای ناشی از باز و بسته شدن درب آن در زمان خواب و دوم: فاصله از تلویزیون تا نور آن در زمان تاریکی مزاحم خوابیدن نگردد. مسئول کانتر ماهان یک خانم تایلندی بود؛ به وزن چمدان دستی ما گیر داد و ما مجبور شدیم از وزن یکی از چمدان دستی ها کم کنیم و به آن یکی چمدان دستی اضافه نماییم و به قسمت بار تحویل نماییم. باز هم وزن چمدان دستی من 6.5 کیلو بود که میگفت تا 5 کیلو مجاز است (وزن چمدان دستی در حالت خالی حداقل 3 کیلو است) که بعد از مقاومت ما به علت داشتن تنها یک چمدان دستی، در نهایت کوتاه اومد. یک تجربه خیلی مهمی از زمان اولین ورود تا خروج به تایلند کسب کردم و اون این بود که خانم ها خیلی خیلی بیشتر مقرراتی بودن و دقیقا سعی می کردن خود قانون رو رعایت کنند اما آقایون اهل مصالحه و مسامحه با شما بودند.  به هرحال پس از تحویل چمدان ها به سالن ترانزیت رفتیم. سالن ترانزیت بسیار بزرگ و شیک بود و انواع برندهای معروف دارای شعبه بودند و اجناس هم مثل بقیه فرودگاه بین المللی دیگر کشورها به صورت معاف از تعرفه گمرکی  (Duty free) عرضه می شدند.

تصویر 151: سالن ترانزیت فرودگاه سووارنابومی

151.jpg

تصویر 152: سالن ترانزیت فرودگاه سووارنابومی

152.jpg

 به سمت باجه VAT جهت گرفتن پول رفتیم، مسئول یکی از باجه ها، یک خانمی بود که در هرحال تماشای فیلم یا سریال بر روی کامپیوتر خود بود! 750 بات به ما پرداخت شد که سهم من و بانو 500 بات بود. سه بسته انبه خشک با یک عدد بستی چوبی نارگیلی رو به مبلغ 505  بات خریدیم و عملا دیگر هیچ باتی برای من نمانده بود. پرواز ساعت 23:35 بود و به موقع سوار هواپیما شدیم؛ اما پرواز با 45 دقیقه تاخیر انجام شد. هواپیما ایرباس A340 اینبار مجهز به صندلی های دارای LCD بود، اما چه فایده که قابل روشن شدن نبودند! فاصله صندلی ها به نسبت مسیر رفت، کمی کمتر اما بازهم قابل قبول بود. مدت زمان پرواز بر خلاف مسیر رفت، افزایش داشت و 7 ساعت و 40 دقیقه اعلام شد. تیم بسکتبال جانبازان و معلولین هم همسفر ما، در این پرواز بودند و تمامی صندلی ها همانند پرواز رفت، پر بودند. پذیرایی شام مشابه پرواز رفت بود با این تفاوت که به وسیله آشپزهای تایلندی صورت پذیرفته بود و در نتیجه کمی طعم غذا تایلندی بود. شامل یک ماست با عسل شیرین شده هم بود، چند روز قبل هم از فامیلی مارت خریده بودم و بسیار تجربه بدی بود.

دوباره یکی از قرص خواب هایی را که همراه داشتم خوردم و تا خود تهران خوابیدم البته گویا صبحانه هم دادند که من متوجه نشدم. در حدود ساعت 4:30 بود که هواپیما در فرودگاه امام به زمین نشست و با توجه به خلوت بودن فرودگاه، ظرف نیم ساعت کلیه مراحل بعدی انجام شد و ساعت 5 بود که با گرفتن اسنپ به مبلغ 38.000 تومان، به سمت ترمینال بیهقی رفتیم. بلیط اتوبوس ما به سمت رشت در ساعت 6:30 بود. ساعت 6 صبح بود که به بیهقی رسیدیم. بارانی ملایم شروع به بارش کرده و هوا هم کمی سرد بود، از تابستان به زمستان آمده بودیم. ساعت 12 ظهر چهارشنبه 20 آذر بود که به رشت رسیدیم و دوباره یک اسنپ به مبلغ 8000 تومان گرفتیم و به منزل رفتیم. سفر ده روزه ما که شامل هشت روز سفر به پوکت بود اکنون به پایان رسیده بود، سفری به یاد ماندنی و شاید تکرار نشدنی.

پوزش می طلبم از پرگویی ها، که شاید خارج از حوصله  بعضی از دوستان باشد و همچنین نقص های مشاهده شده در نحوه نگارش و بیان، اما هدف من صرفا در اختیار گذاشتن تجارب کسب شده در سفر و کمکی کوچک، در جهت بهبود کیفیت سفر شما دوستان می باشد.

تشکری دارم از سایت محبوب  لست سکند که این امکان رو برای من فراهم کرد تا تجربیات سفرم رو در اختیار بقیه دوستان بگذارم و همچنین سپاس ویژه دارم از دوستانی که پیش از من با نوشتن تجربیات سفر خود در قالب سفرنامه و نقد و نظرات در خصوص هتل ها و آژانس های مسافرتی، یاریگر من در این سفر زیبا بودند.

"ممکن است در آغاز سفر شما حرفی برای گفتن نداشته باشید، اما سفر در پایان از شما یک نویسنده می سازد" (ابن بطوطه)

 

نکات مثبت و منفی شهر پوکت

  • بعضی اوقات بوی بدی از فاضلاب های خیابان ها به مشام می رسد
  • گیر سه پیچ دادن ماساژور ها به آقایان تنها
  • گران بودن غذا و تاکسی
  • خشک شدن سریع لباس ها با توجه به شرجی نبودن هوا در این فصل سال
  • بوق نزدن ماشین ها و رانندگی تقریبا ایمن راننده ها
  • وجود امنیت در خیابان ها
  • رایگان بودن بیشتر اماکن تاریخی
  • زیاد بودن تعداد کیوسک های چنج پول و داروخانه
  • تنوع و وفور رستوران و فست فود در پاتونگ
  • موجود بودن منو در ورودی درب رستوران ها
  • برای سلیقه های گوناگون امکانات تفریحی متفاوتی فراهم است

خرج کرد سفر به پوکت به غیر از خرید

  • هزینه تور به ازای هر نفر 8340000 تومان
  • تورهای خریداری شده هر نفر 200 دلار
  • هزینه حمل و نقل هر نفر 180 بات
  • انعام برای دو نفر500 بات
  • شارژ سیم کارت هر نفر 200 بات
  • غذا و نوشیدنی و خوراکی هر نفر 3800 بات

 

نکات کاربردی و ضروری در سفر به پوکت

  • در پوکت تعداد زیادی مجسمه بودا و مجسمه وجود دارد که مردم به خاطر اعتقادات خود، مواد غذایی در کنار آن ها قرار می دهند، اینها خوردنی نیستند و نباید برداشته شوند.
  • فقط برای صدور VAT نیاز به کپی یا عکس پاسپورت خواهید داشت.
  • مابقی پول و مداراک و اشیاء قیمتی را در صندوق داخل اتاق هتل بگذارید.
  • فقط برای تورهای جمیز باند، فی فی و رافتینگ شما نیاز به یک دست لباس اضافه و مایو خواهید داشت.
  • همراه داشتن کلاه و عینک آفتابی و استفاده از کرم ضدآفتاب و ژل بعد آفتاب سوختگی (به وفور در تایلند موجود است) فراموش نشود.
  • حداقل 1000 تا 2000 بات به همراه خود  در تورها داشته باشید.
  • دانستن زبان انگلیس بسیار سودمند خواهد بود اما با زبان ایما و اشاره هم بعضی وقتها کار پیش می رود.
  • در تورها به زمان ها و مکان های اعلام شده توسط لیدرها خوب توجه کنید
  • هر شخص نماینده فرهنگ کشور خود می باشد، وجهه بدی از ایرانیها نشان ندهیم.
  • در حد توان انعام بپردازید و خساست بخرج ندهید.
  • اپلیکشن گراب خود را درتایلند  و با سیم کارت آنجا فعال کنید.
  • داروهای مورد نیاز خود را ببرید چون دارو در آنجا گران می باشد. همراه داشتن داروهای کدئین دار و خواب آور ممنوع است مگر آنکه نحوه مصرف دقیق آن  در دستور پزشک دارای تاریخ حداکثر 90 روز پیش از تاریخ سفر، به زبان انگلیسی همراه شما باشد.
  • لباس های رسمی در پوکت مصرفی نخواهند داشت، بیخودی بار خود را سنگین نکنید.
  • چانه زدن رو به هیچ وجه فراموش نکنید به غیر از داخل رستوران و فروشگاه های برند
  • کمی آمادگی جسمانی و داشتن تحرک پیش از سفر سودمند خواهد بود.

و در پایان سعی کنید با مطالعه سفرنامه ها و دیدن سایت لست سکند و تریپ ادویزور اطلاعات مناسبی از مقصد و تورها و قیمت های آنها کسب کنید و از موقعیت مکانی هتل خود، آداب و رسوم مقصد سفر آگاه باشید.

 

نام نویسنده:هومن پولاد

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر