سفر جاده ای به سیب بزرگ آمریکا

4
از 44 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
سفر جاده ای به سیب بزرگ آمریکا + تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
17 اردیبهشت 1399 09:00
106
23K

نقطه ی مهم دیدنی بعدی ، رفتن به میان خلیج و دیدن مجسمه ی آزادیست. چندین اسکله ی مختلف در شهر برای دیدن مجسمه وجود دارد که ما اسکله ی اصلی در منهتن را انتخاب می کنیم تا با سوار شدن به کشتی های رایگان  بین منهتن و " Staten Island " که از نزدیکی مجسمه ی آزادی عبور میکنند ؛ این بانوی مشعل به دست را ببینیم . 

  ZK4gUvLe3lOMuQYwAyko2DYEaB9Kf7KaIC0zrj6i.jpeg صف ماشین های در جستجوی پارکینگ در نزدیک اسکله

تعدادی مرد سیاهپوست بین ماشین ها می گردند تا با دریافت اسکناسی، جای پارکی را نشان راننده دهند. چند مرد دیگر هم در جلوی ساختمان اسکله ، بلیط بازدید از جزیره ی مجسمه ی آزادی را برای همان روز و گرانتر از قیمت اصلی فروش، عرضه می کنند. معمولا برای بازدید از خود جزیره، باید از یکی دو روز قبل بلیط را از طریق سایت خرید و ما به دلیل سرما، رفتن به جزیره را به وقت دیگری موکول می کنیم و به دیدن از همان راه دورش رضایت میدهیم. اما همین یکی دو شباهت این محیط  و مردان بلیط فروش و پارکینگ فروش با محیط ایران ، باز هم برایمان جالب است و لبخند به لبمان می آورد . 

GTLefxLrsTqjNpd6I6ubqjPimKkqNWk3VecsQ7aa.jpeg  اسکله ی سوار شدن به " فریِ فیری "

dtcuUcCdBnWK2Y45vbHKo8AeIF8jlqVzrioKpzr8.jpeg

پشت این درهای شیشه ای در صف می ایستیم که مرد نظافتچی ساختمان می گوید که کشتی بزرگ است و نیازی به ایستادن در صف نیست. روی دیوارهای اسکله نام کشتی های این لاین آبیِ رایگان نوشته شده است و هر نیم ساعت، یک کشتی به سمت جزیره ی مقابل به راه می افتد . این کشتی ها زیر نظر نیروی دریایی ارتش قرار دارند و چند جا هم تاکید شده است که بازدید رایگان از مجسمه ی آزادی در یکی از بهترین و زیباترین خط های دریایی جهان، تنها یکی از خدمات این ارتش قدر قدرت جهان است . ما باز هم به شباهت ها می خندیم و البته که به تفاوت ها هم آگاهیم . 

TOzdWDiIVXVM3o4t3gtARkQHXtJMUbupDtHKuzxM.jpeg هجوم برای بازدید از مجسمه ی آزادی

iPXMtOYEFBL2SOrjeZ0OijOwCAVNJnDFsmE16iAQ.jpeg

کشتی بسیار بزرگ و دو طبقه است و به جز سالن بزرگی در وسط، دو لاین بزرگ با شیشه هایی بزرگ هم در دو طرف دارد که طبیعتا ، همه به سمت لاین راست که رو به مجسمه دارد ؛ سرازیر می شوند .

AkJjkh0VozSuJDMusgMi13t2WkCAhV8Eb33COpu1.jpeg

محترمانه روی صندلی ها می نشینیم که میبینیم؛ جمعیت زیادی پشت شیشه ها را اشغال می کنند و عملا ، امکان دید را از ما می گیرند .

MpWN6AHS2eiyep6cAPpJEWxqOkAVoDmItCmPduau.jpeg

به ناچار بلند می شویم و در جستجوی جایی مناسب برای دیدن، به سمت انتهای کشتی می رویم . 

UY0Q6y3xGTcMZkZ0yEj08xvBJdS2PENkhUAKdMri.jpeg و بالاخره رویت مجسمه ی آزادی در زیر هوایی سنگین و ابری 

UpP5UMXIIlrDAwHz4sWSAoK8WVvRU0Z6WDioiueJ.jpegو به امید دیدن آزادی در هوایی آبی و آفتابی 

6QVewF8CjtqkpZdrhr1yGtSb2Zti0apVIHsWNSDw.jpeg نزدیکتر به آزادی

کمی از عطش توریستها به دیدن مجسمه کم می شود و ما هم میتوانیم از روبرو و کنار پنجره های بزرگ کشتی ، آن را ببینیم . 

Teny3PqydHwSFK0O6xmhRGkWoTyQl0jk4Lc7nJRt.jpeg نگران آن هواپیما هم نباشید ؛ به سلامت از پشت مجسمه عبور کرد و حادثه ای رخ نداد !

 

به سمت لاین سمت چپ کشتی هم میرویم و نمایی از پل ورازانو را از آنجا می بینیم .

LDgApkhNqbo50mYf0LVq0WqsRZw8duzqRQkByGyO.jpegاطراف خلیج هم ، مملو از مناطق احتمالا نظامی و اسکله های باربری و تجاریست . 
yplqs1jx2hRZDPKjRp1zuIidKMzpjIajhOz5JnLf.jpeg
0LlBGc94OCWTlC5zSIVAqsMGfueNy2izKDRAQ2NN.jpeg
Iv3yByy0NuWPeJddW0iYsiWExexGMHXtuxhKLjJ3.jpeg

در استیتن آیلند پیاده می شویم و در مرکز خرید بزرگ و تقریبا خالی از جمعیت آن حوالی قدم میزنیم؛ چرا که بیشتر توریستها، بلافاصله با کشتی بعدی به منهتن برمیگردند . 

zZGs2b3BbnmnAD47FPJdpd1nWwuL6HCbeZZrTCHn.jpeg

lkOlmFJmCBRogtdFbBuTDshVclRbV7B8iSv80RFe.jpeg نمایی از منهتن از استیتن آیلند
iDUrC7yQQFZyqM6Mk3IY84SUWbp0DFvOJXVIXSiA.jpeg                                                  F9B0JfTcVGaZKS3lOhRqst2n4vBdeXoYhITi2dpd.jpeg

پسرها برای دیدن اجناس چند برند، داخل فروشگاه ها میروند و من در محوطه بر روی یک نیمکت سنگی می نشینم و رفت و آمد مردم را در پس زمینه ای از منهتن میبینم و این منظره از نیویورک را در ذهنم به یادگار برمیدارم . 

avaZHFINl3mqftvbSQC9IHu7HX1fqFLWVk4aiqDB.jpeg

یک ساعت بعد ، به اسکله برمیگردیم و این بار به سمت منهتن سوار کشتی می شویم . 

G0IgU4rrzIiqFiQ3PFAPcwXi1WivvLK360juKoCK.jpeg

در کنار اسکله های بتونی امروزه ، چند اسکله ی چوبی قدیمی و شکسته نیز قرار دارند که علت تعمیر نکردن و نگاه داشتنشان به این شکل فرسوده را درک نکردم . 
kH7OXmFHcbT31JW0GAmavn09cw57SBTvN5LZEi9w.jpeg

در مسیر بازگشت، اشتیاق مردم به دیدن مجسمه کمتر از مسیر رفت است و ما بیشتر زمان بیست دقیقه ای مسیر را کنار شیشه ها می ایستیم و چشم و دل را به کفایت از دیدن آزادی ، سیراب می کنیم .

YdaXfxsrsTB1I8AEzANrst2Q1N1TOJQwRzrgFaVN.jpeg ما هم بدمان نمی آمد ؛ آزادی را بار کشتی کنیم و با خود به کانادا ببریم و یا شاید هم به وطن 

owEvzUI3sN6fxyJZG80DSpNAkGZQzwEvNOJ1xTLj.jpeg

رفتن به جزیره و بالای مجسمه ی آزادی هم جزو الزامات بازدید از نیویورک است که حتما جذابیت های خاص خودش را دارد و با وجود سرمای هوا ، جمعیت زیادی در جزیره و پای مجسمه به چشم می خورد . 

jwT8KQ9iplVQ5tS6jwNWhXpDCEfszV2L0ch9wkRV.jpeg

مجسمه ی نود و سه متری آزادی حدود صد و چهل سال است که با صلابت در این گذرگاه آبی ایستاده و در دستی مشعلی طلایی دارد که نشانگر آزادیست و در دستی دیگر کتاب قانون که نمایانگر عدالت است و برابری . عدالت !! این عنصر کمیاب و گوهر گمگشته ی دوران ما و شاید همه ی دوران ها . 

آنطور که از عکسها و روایات قدیمی بر می آید تا ساخته و سرهم شدن کامل مجسمه، قسمت سر و دست مشعل دار، برای چند سال (بین سالهای 1882 - 1877) در میدان مدیسون قرار گرفته بود و بازدید کنندگان در ازای 50 سنت میتوانستند از طریق نردبانی در دست مجسمه تا مشعل آن بالا بروند و عکسی از آن رویداد ناب برای خود به یادگار بردارند . 

1DzFyQfvf4AthkaDdYClNCj8gQZkx6bX0N7UBUOZ.png

سیراب از دیدن مجسمه ی آزادی به منهتن برمیگردیم . 

iEEchnmD8WoMyk0GBPzKao7lmpfxndWrm5VdMKfe.jpeg  منهتن ، رویایی ایستاده بر آب

 

اگر شما هم مثل من کنجکاوید تا بدانید این منطقه قبل از به وجود آمدن ابرشهر نیویورک چه شکلی داشته است ؛ می توانید عکس زیر را ببینید . 

TnzpRA2sinNX6VFUisr7Cln6v3UsOnO3rp1gOLTd.jpegسربرآوردن تمدنی سیصد و پنجاه ساله از دل طبیعت وحشی

 

از مجسمه ی آزادی دل می کنیم و از کشتی پیاده می شویم و دوباره به قدم زدن در خیابان ها مشغول می شویم. اولین ساختمان جالب توجه در نزدیکی بندرگاه ، موزه ی بومیان آمریکاست که مشابهش را در کانادا دیده ایم و تمایلی به دیدنش نداریم اما مجسمه های جلوی ساختمان که خانم ها را بر تخت سلطنت نشانده اند و مردانی در حال تعظیم و سجده، در کنارشان قرار دارند؛ توجهمان را جلب می کند . 

RDrDSlQDrNiulRWXZryMFiEYdcqJgZC2YW45ZKRT.jpeg
1ASLxqzlmj5FhZdRu8SO0miSrRiWuA71ONsnRhQO.jpeg

در حال بحث کردن پیرامون سلطنت ملکه ها و مزایایش بر دنیا هستیم که در روبروی موزه ، چشممان به صف طویلی می افتد و با کنجکاوی به سمت آن می رویم و از چیزی که در ابتدای صف می بینیم؛ حیرت  می کنیم. 

xhqEZxy25Jbp0uWqjM3zVgyZTgVxee9CItQUY580.jpeg

از آنجا که قبل از دیدن نیویورک ، تحقیقی درباره ی جزییات دیدنی شهر نکرده بودیم؛ نمیدانستم که گاو خشمگین و معروف شهر، دقیقا در کجا قرار دارد  و حالا به طور اتفاقی و در ابتدای صف توریست ها با آن برخورد میکنیم. اگر شما هم کنجکاو شده اید تا علت این صف طولانی را بدانید ؛ باید عرض کنم که شایع است دست کشیدن به عضو شریف جناب گاو خوش شانسی و ثروت به همراه می آورد !! و ده ها نفر در صف منتظرند تا برای لحظه ای هم که شده، کلید خوشبختی را در مشت بفشارند . 

xG0w4Np1VLRNaIVVxpQsKts2uAuGcSf1ySecCbcM.jpeg 

طرف سر گاو بینوا هم در محاصره ی مردم است و این مجسمه ، تنها عنوان گاو خشمگین را یدک می کشد و توریستهای مشتاقِ شانس و ثروت ، تمام ابهت و خشمش را به سخره گرفته اند. 

pbm9l2ZYstiKBbLCt00QDAw0K7GvcnsZDwtsYj2S.jpeg

عجیب آن بود که در عکسهای اینترنتی که قبلا از این مجسمه دیده بودم؛ مجسمه ی دختری شجاع هم در روبروی این گاو قرار داشت که اثری از آن ندیدیم .

NhapUScXjpAwzAh5k1ylmGzRk6W0WmqV87HJN2Bz.jpegعکسی که قبلا آن را دیده بودم و جالب است که هیچ توریستی اطراف مجسمه نیست

 

مجسمه ی دختر شجاع ، چند سال پیش و در روز زن در این مکان نصب شده بود و سمبولیست برای نشان دادن قدرت و شجاعت زنان. در اینترنت می توانید  تصویرهای زیادی از دخترانی که در کنار این مجسمه عکس گرفته اند را ببینید . مانند عکس زیر : 

OKW3ALzZqcyy6II08aorjeLPrdieOLWRTs3w10ZQ.jpeg

و یا عکسی دیگر بسیار جالب توجه که نشان میدهد دختران برای آن که بتوانند قدرت و قابلیت خود را به خوبی نشان دهند؛ به چتر حمایتی دولت، جامعه و خانواده  نیاز دارند. نترسیم و این چتر حمایتی را به دخترانمان هدیه دهیم .

O9bWwVGkEmUjFdzcb00XqLKSEtyeOC2BmYDjAVJS.png

حالا خبری از این دختر شجاع نبود و به جای آن ، تابلوی زیر دیده میشد :

rDm5Es4fUFoB1Id7mApC8IirZJUWqGcOHf1I4lNz.jpeg

و دختری که این جای خالی را پر کرده است :

muYfxOIlhc2uDkBqjc0cByU2c5nmtbDAZZU904YQ.jpeg

روبروی مجسمه ی گاو خشمگین هم، دستفروشی دقیقا در جلوی یک فروشگاه بزرگ سوغات فروشی ، مشغول فروش سمبولهای نیویورک به نصف قیمت همان مغازه بود !  

2mLnCOz9Akovvi6Cp26zb3xDV1Ri1Ht4bKFxTJI7.jpegدستفروشی درست در مقابل ویترین زیر

f5E8n86hNDlSqwcpMT2tSoPU87SoqQw6VXRzzjAz.jpegهر چند نمیدانم؛ چه کسی آن مجسمه های قرمز و آبی را می خرد اما وجود آزادی در همه ی ابعاد و رنگ هاست که زیباست . 
vjiKn8aOO34hm1cvYgIW5yi6K5ZoAzNpKU2Xc8nz.jpegدکه های خیابانی شال و کلاه فروشی

در ادامه ی مسیر ،  در پیاده رو کلمه ی رضا به چشمم می خورد و  ناگهان با نام شاه سابق مواجه می شویم و تاریخی که شاید زمان بازدید شاه از نیویورک بوده باشد . 

W9WAYx0cAZCFHLbN7hlVEZLkgkqugelemCAT3XR5.jpegو نام بیست ، سی شخصیت سیاسی دیگر کشورها نیز به فاصله ی یکی دو متر از هم در پیاده رو دیده می شود . 

kz1HW2ZT6IZF5tQTuTp0ZOxr0unf2wnEPaeVStJr.jpeg

RonVH9CpFGoxKwhLiPL8SHAjXIi1yiLRQkhy4GPZ.jpeg  خیابان برادوی 

IUBAnNJszwxDKyW7fnykeO9U2Fm5SrfB7cOFdlUH.jpegکوچه ای به سمت خیابان وال استریت معروف

7BBo89d7aGcCkz9cqzjZFPvfuxm8QTsgd3rULVCM.jpegمجسمه ی جرج واشنگتن در وال استریت

از بودن این اغذیه فروشی چسبیده به این ساختمان تاریخی تعجب می کنم و برای لحظه ای، جرج واشنگتن عصر مدرن را تصور می کنم که خسته و گرسنه از ساعتهای طولانی ایستادن، از جایگاهش پایین آمده و روی صندلی کوچکی کنار این دکه نشسته و به ساندویچ نه چندان جذاب هات داگ با سس خردلش گاز می زند و متعجب از قانون لغو برده داری، مشغول صحبت با مرد فروشنده ی سیاه پوست است. راستی فرزندان آینده‌ی ایران زمین از دانستن کدام یک از قوانین این روزهای ما بهت زده خواهند شد؟

جالب است بدانید که جرج واشنگتن در سال 1789 دقیقا در همین مکان ، به عنوان نخستین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا سوگند یاد کرد و از باشکوه کردن آمریکا سخن گفت ؛ در حالی که  آن زمان، آمریکا تنها حدود چهار میلیون نفر جمعیت داشت .
0AmT6i0c3tWsvRhzz38xdDbonkhsNl55xj2WNhEd.jpeg

در وال استریت، ناگهان با مجسمه ی همان دختر شجاع روبرو می شویم که در مقابل ساختمان بورس اوراق بهادار قرار داده شده است و درمی یابیم که هدف از این کار ، اعتراض نمادین به تعداد بسیار کم زنان در پستهای مدیریتی مرتبط با اقتصاد و مسائل مالیست .

LVvUQNCQ6tysNU6bmhIwz4zzSDdAAq0o2bpdyIDp.jpeg
nN7rQHyFxqxFKyCTH34yswp6zADVA9P6hvcIGjhU.jpegساختمان بورس

OFy524rmGy2amZj14IYXAQSIBJRgpqyBKETHWyKY.jpeg

ورود ماشین های خاص هم به خیابان وال استریت با سخت گیری و بازرسی های ویژه ای همراه است. حتی دیدیم که برای بازرسی ماشینی با آرم دولتی نیز از سگهای مخصوص کمک می گرفتند. شاید باید بگویم که در این چند روز در نیویورک، به اندازه ی چند سالِ زندگی در کانادا ، پلیس و نیروهای امنیتی دیدم و بازرسی شدم .

VpZfFyhdEaGzHrXYpL5s0mOpOmgasJ2QHUoPVjPt.jpeg

مسیر را به سمت شمال منهتن ادامه میدهیم تا به دردانه ی شهر نیویورک " میدان تایمز " برسیم و تلافی ندیدنش در شب اول را دربیاوریم .

ypUMUf74QEunSi0ckRA27kZJyyinhWvJlFIAw3Xw.jpegفروشگاهی در مسیر

J3MCpxYmKezRnft5WlcVzKSWf23fbnKkXq0u9gou.jpeg  و سرانجام میدان تایمز نیویورک

وعکسی از آن گوی بلورین بالای 2020 که در بالای ساختمان قرار گرفته است در روز افتتاح 

MTjARYoLUCmIf2UcYrycR084eWIodyWA8ItL7yFc.jpeg

HGm18D8RLTkxvWFGDC7mCzEA5lkad7mEiIDFgcj2.jpeg گروه کره ای معروف  " بی تی اس " 

از آنجا که این میدان را باید در شب دید ؛ ترجیح می دهیم به گردشمان در شهر ادامه دهیم و شب دوباره به این مکان برگردیم .

16yJmRkdV2V23aDvqd5mPygArDfpD3vDekbvnNRk.jpeg  تابلویی تبلیغاتی بزرگی در نزدیکی تایمز اسکوئر

sKlix4oD5SYav2bAEPbLB3cBAZPggTr8s8iHChbJ.jpeg

8qe73Ogip2403sUb6jyqrq9lwptVifsjcX7ZLhmr.jpeg  موزه ی مادام توسو در منهتن

GJhFPKQ3GBSsG5zeKIqjcJIeipofvGX6Fpj80BIq.jpeg   یک طلا فروشی در منهتن به سبک طلافروشی های بازار تهران 

kiOyo204QcSTzBLoBtf2FFdg4bUHhVS8VrRgnX9g.jpeg

pScClc6krPUCN2yp43kTAvCqyTvnwEDQkXyyeMe7.jpeg

هر کجا، در منهتن که سرمان را بالا میگیریم با حجم انبوهی از برج های سر به فلک کشیده روبرو می‌شویم که به طرز خفقان آوری، آسمان شهر را پوشانده اند و به راستی که نام آسمان خراش برازنده شان است . 

vfooWWY5RoGpp7NzoQgJszZIi3u9jEVy5Y2lHnHj.jpeg

دقیقا به همان اندازه که من زندگی در این برج ها و آپارتمان ها را دوست ندارم ؛ پسرم عاشق این برج ها و زندگی در آنهاست . 
pxurLpJ0EpjrgIGFwlR4KaafyY6ThohDrIuprAOK.jpeg

UIcc6eINU3UBfJu0PcT5dxk1OIFc2saB5jBelbn2.jpeg کلیسایی قدیمی در متن آسمان خراشی مدرن

E4ldKbIFl4YTC3fgInVsSUne5JB9ZezfQZn9m6DI.jpeg  iHmwJIWOhuc9pePWaKfzqgEmx7gaLDRcUToPuVmZ.jpeg کلیسای قدیمی دیگری که بیشتر به خانه ی شکلاتی داستان " هانسل و گرتل " شباهت دارد

برای کمی خستگی در کردن روبروی این کلیسای قدیمی می ایستیم و به این که آیا برویم و درش را برای طلب تکه ای شکلات بزنیم و ریسک خورده شدن را به تن بمالیم یا نه ، بحث میکنیم و در تعجبیم که چرا برج ترامپ که باید در همین حوالی باشد را نمی بینیم. در همان حال که ویترین های جذاب پشت سرمان هم توجهمان را جلب کرده است، یکی از پسرها سرش را بالا می برد و در حالی که با انگشتش بالا را نشان می دهد ؛ به ما می خندد . 

dpWAOiP4jaXosWPa2zaRa3BRFlDphT1YpvmqBZeK.jpeg
Ke4Pc7gqPwOWoz0C2CQP3ckkHBTsJz2zF6QAKrEB.jpeg  ویترین های جذاب و خوش آب و رنگ

ZPIh7En1mqWpCPmrwbdaVMTWMKlYBlgcdz87oKZm.jpeg بدون شرح

wcahi2fXl79tpayXFDGp7z6RkxTvYi6YYZxQOqg2.jpeg برج ترامپ و محل سکونت ترامپ در نیویورک

 

ناگهان در جلوی برج ، خود جناب " ترامپ " هم جلویمان ظاهر می شود و من حتی موفق به دست دادن با او می شوم !!

البته که مدرکش هم موجود است . ویدیوی آن را ببینید .

*****

 

vgNmwXP80AMzmNxqRofrvfN16KKfWIAhvfmgjCo2.jpeg

پسرها معتقد بودند که این ترامپ بدلی برای تمسخر و استهزای ترامپ، این مکان را برای سرگرم کردن و خوش و بش با مردم انتخاب کرده است؛ اما به نظر من ، این شخص دقیقا از طرف خود ترامپ استخدام شده تا در نبود او در نیویورک، همواره یاد و خاطرش، تمام روز جلوی چشم نیویورکی ها باشد. به هر حال، انتخابات نزدیک است و مردم آمریکا هم مثل ما، انتخابشان به چشمشان است. البته نمیتوان هم نگفت که ترامپ به بیشتر وعده های انتخاباتیش عمل کرده است و بعید است که دوباره انتخاب نشود.

wbOetmwZgNBaQavnel7J7A9RhK5bKST67N7IXujR.jpeg
KXBUaffALr8FLmPu1yAhPfh67BxbVZyLvB9Y4iMB.jpeg

جلوی در اصلی ساختمان ، چند دربان و پلیس مسلح ایستاده بودند و با بازرسی و تشریفات خاص و سخت گیرانه ای که منطقی به نظر می آید؛ حتی می توان به برج وارد هم شد. داخل برج چند فروشگاه و رستوران و کافی شاپ قرار دارد که همگی نام برند "ترامپ" را یدک می کشند . 
jTtT2VzS83fWXHUWQTYvGovubcPKikrzo4d2DoML.jpeg
C7JiAQegmKPDr8l1AYslbXA5PrX9dGCERSr9wOtZ.jpeg

rRb4cG5o2DWq5PXZUppeGJ5MAg6aqDdrz4bkrOtA.jpeg

C7gxXXbJLb22gZS6vxVpjw1emY3PsRcIV9692SoM.jpeg

0wP3HibaINv8ZkLxqrH9aBbQtIpg1Epf157Qjhoh.jpeg

nd7kT9VzqoB2DTHA7tUROIQ9MOM5K0aE4xvQhpgJ.jpeg

JY9TCn9FL0oWUewKNMoLVzrccYrGoiJgQcMjrIRi.jpegاز ساختمان بیرون می آییم و ادامه ی مسیر به سمت سنترال پارک

nIOZjDaJBPvuWbFzggBmOjwgT0uClCXAe65GHJb8.jpeg

flJ2W1uso10oWGvgt3aWDbdiEniPnt8Q0mGs6z8R.jpegفروشگاه برند " لویی ویتون " که قیمتهایش سر به فلک میزند 

3phmFnixijobMYkn8plzr9bO2bpdGt1MpWXT42BH.jpeg
کت پانزده هزار دلاری پر قوی لویی ویتون که اگر پانزده هزار دلار اضافه داشتم حتما آن را می خریدم تا از لذت زندگی لای پر قو بهره مند شوم . البته بگذریم که قیافه اش چندان چنگی هم به دل نمیزند . 


b1OCjinrb7DzoFiz8zYKuQNzKMzRC5qkosrd8L7F.jpeg


بالاخره به سنترال پارک میرسیم و بعد از گشتی کوتاه و کمی استراحت، مسیر را برمی گردیم تا به دیدار شبهای نیویورک هم نایل شویم . 

KU82r7ilvdzhCUZ9zgfKBZmQBipPllkXNsqryIHD.jpeg

NnsizhhEOFaxh4LARusSNFMab6HrnLge4tCB85Aa.jpegحوالی سنترال پارک

51g1vmarPugKJRJAcVcwSIyMdiFQ631Wl17n3MQE.jpeg  برج های گران قیمت روبروی سنترال پارک

qF3M6pKTJYyyWzU8e8FI4AfUbOo08X250gNMh2w1.jpegمیدان " Grand Army " دقیقا در ضلع جنوب شرقی سنترال پارک

tf7pE3XkvGmsVfeMcvbCCmZ9PynPXSUKQz6Ihqvy.jpegمجسمه های اسبی عجیب در ورودی پارک و ریکشاهای فراوان شهر نیویورک

xsiX4hkyfLp8gLSr2mU1naFpcxFWUol3y4kVdLYY.jpeg

سنترال پارک ، پارکی معمولی و ساخته شده بر روی مرداب، در مرکز منهتن است و تنها ویژگی آن این است که با بزرگی و سرسبزی اش ، فضایی برای تنفس به نیویورکی های اسیر در چنبره ی آسمان خراشها اهدا کرده است . 

d4NsnIRr5uF6CIPyLU8hcFp2AXQGjADd1ZetJbyx.jpeg برج ها و ساختمان های اطراف پارک که جزو گران قیمت ترین املاک نیویورک هستند .

JCfIf3WElOAcsCGUupCF5FsTJMohf0rELSX8YKZa.jpeg مجسمه ای در پارک 

با غروب خورشید ، به سمت میدان تایمز برمیگردیم و با جلوه ای دیگر از شهر نیویورک در شب روبرو می شویم .

JyzENKJJE9EgzXEHKpZzE0IhWQezksABScVGqSdO.jpeg غروبی که بر تن بتون سرد و خاکستری رنگی از نور میپاشد
hKCBuF8jIexMO3MnSOzLmWcFDnb1UaCEUAhCnlHZ.jpeg

H14b1y1rX1co4xuaBNwGDlK8PnfzrWAq5U0Eev2i.jpeg

چراغ های رنگی مخصوص شبهای سال نو روشن می شوند و شهر نشان می دهد که چیزی کم از شهر عجایب ندارد . 

dYQgv48t1pO9oUv9WJxFyLV9OeitTFAksvxRBbYN.jpeg

***********


WDxJwOuXwSqgbi3k5qjJ2H8JDomMNigKFGs8TsHK.jpeg ابرانسانی افسانه ای که کره ی زمین را بر دوش خود نگاه میدارد
L2xP51Xep4ZqQ8BX8qWjI6hKEtqp5k2GMuvbabP2.jpeg

با وارد  شدن به هر خیابان فرعی ، گویی که در جعبه ای از عجایب را باز میکنیم و در شبهای کریسمسی نیویورک احساس آلیس بودن در شهر عجایب پررنگ ترین حس وجودمان است . 

yTxWt2A74xrfocBJq1AUsUTp5YJvhzxpP9DbMill.jpeg
tixQwRDx2o0qFB6Wpg532rd527G8PTlcHdtyHuEk.jpeg
lo434YGpsxR2lRIhD5ZrI5iuZCYFaCZdin8rFbFb.jpeg

J8ABf4HvL65fpeFXBPuF4ZdewXtFyjZ8Ekcn8e93.jpegریکشاها به تعداد زیاد در شهر می چرخند و مسافران خسته را در میان عجایب شهر می گردانند

ZiMIEtvIaNq5YIm9N4sm4knfx8YAk9bl0lNGO4jH.jpeg این شاید نمادی از سیب بزرگ در میان سیبهای سرزمین آمریکا باشد
20JV0kukrlSLtxjxMi7NLFw3luIyvxgupARa1cGk.jpeg
2o2SbAuKKECll1mYCwRTDwVSxCWQBEz7AUzbrOLw.jpeg

nFMZDnSqsTjcCSPv5kvCLnVgm666iyAcDQf5uyRM.jpeg

دوباره به میدان تایمز میرسیم و با حجم انبوهی از جمعیت مشتاق روبرو می شویم و صدای کلیک کلیکی که لحظه ای قطع نمیشود و در هر دقیقه کسی از ما میخواهد که عکسی از او و نمادهای میدان برایش بگیریم در حالی که می دانیم خودشان ده ها سلفی قبل از آن را به ثبت رسانیده اند . 

6f5VnqjfMftxPrf4IWowAYGYbVzh8eSVQqA4gPHn.jpegTimes square 

x8GVOaEtxJRA8wlKRDL3bBfgB7ZUkvS9Lg5JwU54.jpeg  مانیتور بسیار بزرگ خمیده ای که دو وجه یک ساختمان را پوشانده است در ضلع شمال شرقی میدان

JsA3iKNK4X6pTM45ZXAFfr4VRjtx8eBvsDqjy7TS.jpeg

wgrMYDK2viW34SjjbsQ8Quc8d0ZiGTatbAjJnspE.jpeg  ضلع جنوبی میدان

rOpOP2XpgJ26qT4S8sliUcmzbaOY55ZEYFh9TPBn.jpegضلع شمالی میدان 

نورهای مانیتورهای پر نور و صدای بسیار بلند چند موسیقی مختلف در هم، باعث می شود بعد از نیم ساعت بودن در میدان، قیافه ای شبیه شخصیت تابلوی جیغ پیدا کنیم و احساسش را به خوبی بفهمیم !!


nNp3gJnn1iGWQAJ4OguSHRBiQV9JsnnP68xcHbWA.jpeg

برای رهایی از سرسام میدان تایمز، به یک عروسک فروشی سر میزنیم و بازدید چند روزه از شهر نیویورک را تمام می کنیم .   

7BAnEWAgqUO6XHUMVHWX29S2kMBBARQmwyQzQMaH.jpeg  بزرگ ترین عروسک غمگین دنیا

البته یکی دو ماهی بعد از سفر و اپیدمی کرونا و خلوت شدن مراکز توریستی دنیا، عکس هایی باورنکردنی از نیویورک و به خصوص تایمز اسکوئر میبینم که بیشتر از آن روزهای شلوغ و کریسمسی برایم به عجایب شبیه است.

8I4ab1lrzVDBAh97YQf8CXG2DCg0ZvSaHzCBaWfB.jpegخلوت ترین روزهای تاریخ تایمز اسکوئر 

در مسیر بازگشت به هتل، در یک پمپ بنزین نگه می داریم و این صحنه ی نایاب در کانادا را زیر نگاه اخم آلود متصدی پمپ بنزین، به یادگار برمیداریم تا نشان دوستان دهیم. 

oZO5wuZNt4fvYQ0Pz7joMKxZIDgWhKrAvtHEtpxd.jpegخوراک انسان و ماشین در کنار هم در یک پمپ بنزین

  

از آنجا که قصد داریم روز آخر سفر را تنها در موزه ی " متروپولیتن " بگذرانیم؛ قبل از ظهر را در هتل استراحت می کنیم و حوالی ظهر از مسیر کنار رودخانه ی " هادسون " به سوی موزه که در کنار سنترال پارک واقع است میرویم.  

MAGO3sNFZgjMlw60YtHwPgtCowuYAZKhxq911Dkn.jpegمجموعه ای در حال ساخت در کنار رودخانه ی هادسون که مرز بین ایالت نیویورک و نیوجرسی است .  

50q1OwzUTeu2VCoy9xziA3Ikw1D5DW5QwfC5RVNj.jpeg  اسکله و ناوی عظیم در کنار بندر

I7Kmydnn1gDcEnNiOiJtB6oVere42kLSkDfxnkVS.jpeg رودخانه ی هادسون در غرب منهتن و همان ناو و اسکله
NZ1K1u4TTiUOK36GAgJ0h9nMyOS7RFRYYzIGcAiO.jpeg  بدون شرح

qfbl08vTZEslXnWda2F59XCHnlAMhscyPVyKNWwv.jpegموزه ی متروپولیتن نیویورک

 

بخش هایی از موزه را ببینیم .

232K1iDBy3XlH28ZrFP1auwjXLJCZ8ECXn7uJ0dB.jpeg
sgGx2fJYCxib9CQFfoyCtF3pPLYOmNBGS0LtPAXF.jpeg
9F7sf5FTnhijh6P3enrrBcJsCaMkHA8gneVFfO4q.jpeg

cyYvS8zvVo5ysk7WdvoYNzMvdZhNXoDotpfvy5SL.jpeg
EsafZzMkPSqTs9rx9RPkzd9Kx8iodtmu0arqIgn7.jpeg

1TFGWDM8BvAv5OQS5stYVJIC7rlXr5xcECyyrb1Z.jpeg

Uuh4htIxsmyoEo7DI5ugQg2BxlaaUVikFmB2DzNn.jpeg

مانند همه ی موزه ها، در این موزه هم تابلوهای عجیب دیده می شود ( واقعا تخته سیاه کلاس ما قبل از آمدن معلمان، از تابلوی ده ها هزار دلاری زیر، نقاشیهای بهتری داشت).

rJ02NCKpdcWK2t3DqIT6mZxI31kYJi4V75hYvKQK.jpeg

Sx9EGJqCQFqL7lz6PKoWGhkpG9gGcBBhKUGC7Sog.jpeg

در میانه ی بازدید از موزه برای ناهار بیرون می رویم و در جستجوی رستورانی ایرانی ، نیم ساعتی را در خیابانهای اطراف سنترال پارک قدم میزنیم . 
eIQy6Dgcc9DofHsovL7p9O0hlm0JaoDEgAvdz5qp.jpeg

EloaWs4bpPUeE2cPid5iOruB3P7IfYjCKOffMrCc.jpeg

ABz7d6NANnINwPNbmEXW79wp60x11EHqxaWWCn4N.jpeg

بعد از ناهار ، دوباره به موزه برمیگردیم و در جستجوی بخش ایران، به قسمت هند میرسیم . آثار هندی و خدایان زیادی در این بخش وجود دارند و چندان اثری از آثار ایرانی به چشم نمی خورد . همان چند فرش و تابلوهای ایرانی هم در بخش هند و پاکستان است و اسمی از ایران نمی بینیم و متعجب می شویم. موزه ی متروپولیتن یکی از سه موزه ی برتر در دنیاست ولی بر عکس موزه ی لوور، چندان چیز چشمگیری از تمدن ایران باستان ندارد .

hJyxnYtYDAktze0d6R8JFZBDk9CKp6F1o1SpBK2s.jpeg بخش هند

وارد قسمت مصر می شویم و مثل همه ی موزه هایی که تا به حال دیده ام ؛ مملو از اشیا ، مجسمه ها و مومیایی های باستانی مصریست. حتی در سالن اصلی این قسمت، تکه ای کامل از معبدی مصری را قرار داده اند که بخشی از آن با نورپردازی زیبایی به نمایش گذاشته شده است .  

gIrplNiduDoijOWoR8iqbhINil5Oox41SxVypVqU.jpeg
0DAVgXLRX0OHQyAUf5UtqRaI0OWv8SUyVi1Q6tvt.jpeg

YEmfF0pCsbXCySnROBJb9wmoPRBGehf1iSJUQauy.jpeg

uwiQvPahEN4koDpIpu6ficQ9NrRauWTOdhM13o4J.jpeg  ظرافت رنگ آمیزی با نور

تا همین چند سال پیش در موزه ها، متحیر بودم که چگونه این همه آثار ارزشمند از کشورهای باستانی خارج میشود و به راحتی در موزه های دیگر کشورها نمایش داده میشود ؛ اما امروزه معتقدم که آثار باستانی، گنجینه های ارزشمندی برجای مانده از پیشینیان مان و میراثی متعلق به همه ی مردم دنیاست و موزه ی هر کشوری که بتواند از آنها حراست کند و به نحوی شایسته و فاخر، این آثار ارزشمند را پیش چشم میلیونها نفر قرار دهد؛ حتما بهترین مکان برای آنهاست. هزاران سال ، این آثار گرانبها میهمان کشورهای ایران و مصر و … بودند و حالا برای چند دهه در بهترین موزه های دنیا که بیشترین بازدید کننده را دارند؛ سکنی گزیده اند. اگر من مسئولیتی در بخش تاریخ و فرهنگ ایران داشتم؛ حتما بخشی از سنگ نوشته های بزرگ و باستانی که در بیابان های ایران، زیر باد و باران قرار دارند را به این موزه های بزرگ دنیا امانت میدادم و از آنها می خواستم تا بخشی از عواید موزه را صرف اکتشاف و مرمت سایت های باستانی ایران کنند .  

1Vtfzq9whnpGH4blJfAVz3QIeJLPQuST3wGAT3JM.jpeg موزه ی متروپولیتن 

نزدیک غروب از موزه بیرون می آییم و آخرین چراغانی های شهر را میبینیم . 

fx1COIrulyyX1ucdkf9DQ2sUoJqA4XaMV4ax53xd.jpeg
Wpkxqfl3mKuQmHzS9CcLatCDLFEBcGcWzDo0Dpye.jpeg
MuZezNjCIyOuLxxxlmQ0KzaSNtNdchffZLw9kCDL.jpeg

rJyhpgdnwaN5UU3UVMBOduZGMdCJvtTyzcJM6Lfv.jpeg غروبی از روی پل بروکلین

Kgm9gWGoTgk8XmAWR1zZlNDKw61Db3wgBRk5SjqX.jpeg

sHluXSWOqvV1JKGSWpZA0AvFC416ZW9bsifljc4a.jpeg شبهای منهتن

AJ3Q4gJhQyYh1eU0tvSz3ZU9WBkSDtGklM7wyOLA.jpeg  آخرین عکس از نیویورک

سفر کوتاه چند روزه مان به نیویورک در حالی به اتمام رسید که گویی تنها، پیشگفتار و عنوان سرفصلهای کتاب آشنایی با این شهر را خوانده باشیم و باقی را به زمانی در آینده و سفری دیگر سپرده باشیم . 

نیویورک؛  ای شهر شلوغ  پر جاذبه 

ای شهر بی نظم منظم، ای نازیبای زیبا

ای  شهر  خفته  در آغوش  اقیانوس 

ای طاووس برافراشته بر فراز اطلس باز هم برای دیدنت صدایم کن . 

روزی دیگر و با شنیدن ترنم صدایت، باز هم به دیدارت خواهم آمد و این بار به دور از زیبایی های عیانت، پاهای زشت زیر پرهای درخشان و رنگارنگ طاووس مانندت را هم خواهم دید . روزی که شاید دور نیست ...


 

مسیر طولانی بازگشت ، که مثل همیشه درازتر از زمان رفت به نظر می آید را به سمت خانه برمیگردیم و در بین راه ، باز هم به همان شهر کوچک آسیابهای بادی برمی خوریم و از دیدن این طبیعت بکر و انرژی پاک حاصل از طبیعتش ، لذتی دوباره به جانمان سرازیر می شود . خودم را دختری می بینم که در سالهای دور از تکنولوژی و در این روستای کوچک به دور از هیاهوی شهرها و هجوم خبرهای مهیب زندگی می کند. دخترکی که هر روز صبح ، دستمال کوچکی را به موهای حنایی سرش میبندد . بقچه ی نان و پنیرش را میپیچد و با سگ کوچکش ، گاوهای روستا را به چرا می برد . دخترکی که نیمروز در میان دشت گلی بی انتها ، گلی حنایی میچیند و بر موهای بافته اش می نشاند و زیر درختی ، زیباترینِ سازها را با نی نعبکش می نوازد . دخترکی که هر عصر ، شاخه های خشکیده ی کاه های انبار را به پای اسبهای یال حنایی می ریزد و چشمانش هر شب از غروب حنایی خورشید ، جرعه ای می نوشد . 

دخترک میتواند " آن شرلی " باشد و یا چه اهمیت دارد ؛ شاید " حنا " و یا حتی " هلی " . دخترکی که روزگاری در گذشته ای دور ، در این روستا می زیسته است و یا شاید من ، روزی در کالبدش ، در کالبد آرزویم ، می زیسته ام . 

gndCDQEvkOmip4vljf28FmTDxuKTilQnsjyeRZLa.jpeg

K3YjIiOn7T5dtEGPKcB9M8zS0EkZTqz1srC3Tthn.jpeg

گذشته ای دور که شاید دست بیرحم زمان ، با شتاب و بی تفاوت از روی آن عبور کرده باشد و تمام روزهای زندگی دخترک را ، تمام آرزوهای حنایی دخترک را ، چون نقطه ای ناپیدا در دل تاریخ مدفون کرده باشد . 
k2Gxhf4TES3O70IWgoXGkOLEgMy2eFFAAfIhADe2.jpeg

 

و اما برویم بر سر سخن آخر        

 

اگر آمریکایی ها به مجسمه ی آزادی شان در نیویورک می نازند ؛ ما هم به برج آزادی مان در تهران می توانیم بنازیم و گردشگران تمام دنیا را مشتاق گرفتن عکسی با آن کنیم . برج زیبای آزادی، با آن رنگ آبی فیروزه ایش نماد صلابت است و پاکی دل مردمان دیارش که حتی اگر غبار سالها ، زنگاری بر رویش نشانده باشد ؛ می توان از عشق و آزادی ، بارانی بر سرش باراند و رخ زیبایش را دوباره به چشم جهانیان آورد .

سالها پیش، دختری کانادایی که بیشتر اروپا و آمریکا را گشته بود؛ عکسی از میدان آزادی نشانم داد و گفت که امیدوار است روزی این میدان و خیابان آزادی ، که برایش یادآور شانزه لیزه ی پاریس است را از نزدیک ببیند و عکسی شبیه به آنچه که بیشتر ما در آلبوم هایمان داریم به مجموعه ی عکس هایش بیافزاید .

btzjvSuyCL2HdGCXtXuxqpxOJNjzK37J6f5SX7gi.jpegاولین دیدار من و آزادی

 

آه آزادی چه دلم برایت تنگ است . دل هزار، هزار مردم از برای تو در بند است  

آه آزادی ، روزی باز خواهیم گشت و در پناه پرتوی پرشکوهت ، چه ترانه ها خواهیم سرود و چه عکسهای خندانی خواهیم گرفت

آه آزادی ، ای گوهر بی همتا ، نمی دانی که چه بیتابت هستیم ...

آه آزادی ...

 

نویسنده: هلی زانفر

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر