بیروت Beirut

شهر بیروت, پایتخت ساحلی کشور لبنان است. یک طرف آن در امتداد ساحل و طرف دیگرش به سمت کوه های سر سبز کشیده شده است. بیروت شهریست که از رقیبان خودش مانند دوبی و غیره جا مانده است اما اصیل است و زیبا, در حال مدرن شدن است و کم و بیش در گوشه و کنارش می توان برج های سربه فلک کشیده را دید. شهر تمیز و مرتبیست و در آن اثری از گدا نیست (یعنی معدود گدایی هم که دارد لبنانی نیستند). خیابان هایش اغلب سنگ فرش شده است و کمی شلوغ و پر سر و صداست و سیستم حمل و نقل عمومی کار آمدی ندارد و باید با تاکسی با ون به این طرف و آن طرف رفت. از جاذبه های مهم این شهر, میدان النجمه و محله های اطراف آن که پر از جاذبه تاریخی و فرهنگی می باشد را می توان نام برد. صخره های روشه هم به مانند نماد این شهر در کنار ساخل خودنمایی می کنند. خیابان حمرا, شبیه به همتایش یعنی خیابان استقلال است اما نه به آن جنب و جوش, مردم بیروت کافه نشینی را دوست دارند و در اکثر کوچه و خیابان ها کافه و رستوران وجود دارد. برخورد خوبی با توریست ها دارند و اکثرا انگلیسی و فرانسه را به خوبی صحبت می کنند. ببروت پر است از مکان های تاریخی مربوط به دوران فنیقی ها و رُمیان و جای جای این شهر و قدم زدن در آن هر بیننده ایی را محصور خودش می کند. دمای هوا هم در اکثر فصول سال معتدل و پایدار است.

در مورد بیروت چه می توان گفت؟ شهری با پیشینه فرهنگی و تاریخی کهن، با خیابان های سنگفرشی، با معماری فرانسوی اش، با سرسبزی و ساحل زیبا، با برج ها و ساختمان های برافراشته و البته گاهی زخم خورده از جنگ ها، با کافه های زیبا و صندلی های چیده شده در پیاده رو خیابان، با هتل های معروف و البته گران، با کتابفروشی ها و روزنامه هایی که در جهان عرب زبانزد است، با مردم فرهنگی و خوش چهره و خوشرو، با شب های زنده داون تاون و جونیه، با رستوران ها و البته پیش غذا و غذاهای مفصل و متنوع مدیترانه ای، با تنوع فرهنگی و مذهبی بی نظیر، با موسیقی و آهنگ های عربی اش، با آثار تاریخی کهن و ....
واقعا بیروت را فقط باید دید و دید!

لبنان کشوری که از سفر کردن بهش حتما احساس خوشایندی بهتون دست میده چرا که به حق میتونیم بهش عروس خاورمیانه بگیم.
شهر بیروت که زیبایی های منحصر بفرد خودشو داره و هر قسمتش دیدنی هست مثل ساحل، صخره عشاق،Zaitunay Bay منطقه و Dowtown شهر که بیشتر اماکن دیدنی در کنار هم قرار گرفتن مثل میدان ساعت، محله فرانسوی ها، پارک جبران خلیل جبران، مسجد محمد امین، حمام رومی ها و .. .
اما شهر بعلبک معروف به شهر خورشید بسیار تاریخی و زیباست و از قدم زدن بر روی تیکه های باقی مانده از تاریخ قطعا لذت خواهید برد مسجد راس الحسین و معبد ژوپیتر که نماد اصلی کشور لبنان هست در این شهر هست و مسیر زمینی رسیدن به بعلبک از بیروت بسیار شبیه به جاده های شمالی ایران از لحاظ سرسبزی و کوه هاهست.
جونیه و کلیسای حضرت مریم که تمام زیبایی شهر و نمایی متفاوت از دریای مدیترانه رو از اون بالا میتونید ببینید و تله کابین سواری متفاوتی برای رسیدن بهش تجربه میکنید و در آخر شهر بیبلوس که قدمتی بیش از 7000 سال دارد و در حال حاضر قدیمی‌ترین شهر زنده‌ دنیا هست. بازار و بندر ماهیگیری زیبا در سواحل دریای مدیترانه از زیبایی های بیبلوس یا جبیل هست.
بطور کلی امنیت در تمام لبنان بالاست . تنها اشکال و ایراد این شهر یا سفر قیمت بسیار بالای غذا خوراک و .. هست . دیدنش نه تنها خالی از لطف نیست که به عنوان یکی از زیباترین شهرهای دنیا پیشنهاد میشه .. بیشتر جاها اینترنت رایگان در دسترس هست حتی در ساحل روشه کنار صخره عشاق .. غذاهاشو بسیار خوشمزه هست و ساحل تمیزی بری نشستن و حتی پیاده روی داره.

"بیروت"
با شنیدن این نام اولین چیزی که به ذهن هر فردی می رسد،لقب عروس خاورمیانه است.اما به راستی چرا بیروت لقب عروس خاورمیانه را دارد اما دبی نه!؟

پایتخت کشور لبنان شهری نه چندان بزرگ در کنار دریای مدیترانه است،آری،درباره بیروت حرف میزنم.شهری که بیشتر افراد فقط آوازه آن را شنیده اند و بخاطر ذهنیت های اشتباه درباره کشور لبنان فکر می کنند که این کشور و شهر بیروت امن نیست و شاید جریان فکری خاصی بر این شهر حاکم است.

اما برای چند لحظه هر چه تصور راجع به بیروت پایتخت کشوری عربی بنام لبنان دارید پاک کنید.
در خیابان شلوغ و پر رونق حمرا که در قلب شهر بیروت قرار دارد قدم میزنیم(تقریبا شبیه خیابان استقلال استانبول اما با تردد ماشین و نه در آن سطح) بدنبال سبک معماری و فرهنگ های خلیجی می گردیم که چشممان به تابلوهایی میخورد که به عربی و فرانسه نام خیابانها و کوچه ها را نوشته اند،گوشمان به دنبال شنیدن نجواهای عربیست که تقریبا چیزی از آن متوجه نمی شویم،در همین حین چند کودک مانند بلبل انگلیسی صحبت می کنند و ما هم نظاره گر آنها،مادرشان هم به انگلیسی به آنها تذکر می دهد که دور نشوند.تعجب کرده ایم،آنچنان خبری از فرهنگهای خلیجی و دشداشه های بلند و پوشیه نیست و مردمانی شیک پوش و مرتب و موجه را می بینیم که درظاهر مهربان هستند اما در حین رانندگی با خودرو های اکثرا لوکس و تک سرنشینشان اعصاب آنچنانی ندارند و مدام صدای بوق های مختلف خودروهایشان را می شنویم.

سیستم حمل و نقل عمومی ضعیف است و اکثرا شامل تاکسی و ون می شود و خبری از مترو و اتوبوسهای منظم تندرو یا مونوریل نیست.مسیرمان را به سمت منطقه مرکزی شهر یا (Down town) ادامه می دهیم که بیشتر مراکز مهم دولتی و سفارتخانه ها و بافت تاریخی و بازار بزرگ بیروت به صورت متمرکز در این منطقه قرار دارند و امنیت منطقه توسط نیروهای مسلح ارتش لبنان برقرار می شود.سبک معماری متفاوت است و در کنار خانه های بعضا کنهسال و کمی رنگ و رو رفته ساختمانهای بلند مرتبه و نوساز و فروشگاه های شیک را می بینیم.پیر و جوان به هر سه زبان فرانسه،انگلیسی و عربی تقریبا مسلط هستند و در هنگام سوال کردن آدرس فکر میکنند که ما فرانسوی بلد هستیم و بزرگسالان گاهی باهم فرانسوی صحبت می کنند.

در راه چشممان به ساختمانهای تیرخورده ایی می خورد که هنوز آنها را نگه داشته اند تا نشان دهند جنگ سلیقه ها و جریانهای فکری میتواند چه بر سر چهره زیبا و آرام یک شهر بیاورد.

به میدان النجمه میرسیم،پر تردد ترین جای شهر(البته بدون ماشین) که چندین کلیسا و مسجد و کاخ ریاست جمهوری و بقایای تمدن فنیقی ها و رومیان در نزدیک این میدان قرار دارد.از جمله نکات شاخص در بیروت و کلا در کشور لبنان،احترام به عقاید فکری و مذهبی هست،بزرگترین مسجد شهر(مسجد محمد امین) دیوار به دیوار کلیسای جامع شهر است.کمی آن طرف تر می توان به سمت کوچه هایی رفت که بازار(سوک در زبان آنها) متمرکز بیروت را تشکیل می دهند و پر است از مغازه های فروش محصولات برندهای معتبر جهانی و مرکز خرید و مجموعه رفاهی و خدماتی (مثلا پردیس سینمایی).اما از آنجا که نرخ برابری دلار به لیر لبنان چندین سال است که ثابت است(هر دلار برابر با 1500 لیر لبنان(پول یک نوشابه قوطی)) و سقوط ریال بسیار زیاد است باید حواستان به خرید و هزینه ها در شهر بیروت باشد و این شهر را جز شهرهای گرانقیمت قرار دهید.

در بیشتر خیابانها،کافه و رستورانهای زیادی وجود دارند و غذاهای لبنانی و ترکی و فرنگی سرو می کنند و از نظر غذایی با ذائقه ایرانیان تناسب دارند.کافه نشینی و خوش گذراندن با دوستان و خانواده جزئی از فرهنگ این مردم است.به جز بخش کوچکی از شهر که محله ضاحیه نام دارد(پایین شهر) و سطح ضعیفی دارد می توان گفت که بقیه شهر ظاهری زیبا و معماری اصیل و جذابی دارد و سطح رفاه خوب،در جامعه مشهود است.محیط شهری از نظر تمیزی و بهداشت هم مقبول است و همچنین اکثر مناطق شهر پوشش گیاهی سرسبزی دارد و البته هوا هم تقریبا شرجی نیست تا آزار دهنده باشد.

اما سوپرایزهای این شهر تمامی ندارد،محله اشرفیه با بافتی زیبا و خانه های اصیل و متفاوت و بعضا برج های مدرن لذت گشت و گذار در کوچه ها را دو چندان می کند.بازدید از موزه ملی بیروت که از نظر آثار بسیار غنی و خارق العاده است را از ندهید.دانشگاه آمریکایی بیروت که بیشتر شبیه یک باغ سرسبز و زیبای رو به دریاست و صخره های روشه که به نوعی نماد بیروت هم هستند از دیگر شگفتی های این شهر می باشند که منطقه صخره های روشه مورد توجه مردم بیروت و توریسهاست که با کافه های رو به دریا و همچنین برج-هتلهای کنار نوار ساحلی منظره زیبایی را بوجود آورده است.رفتار مردم شهر با توریست ها خوب و صمیمانه است و تا حد امکان در صورت نیاز راهنمایی خواهند کرد و با شروع صحبت سعی در برقراری ارتباط دارند.گرچه پلیسی در شهر ندیدیم اما امنیت شهر خوب بود و با خیال راحت توانستیم در کوچه و پس کوچه های بعضا سنگ فرش شده شهر به راحتی قدم بزنیم.به نوعی سرویس بهداشتی عمومی در سطح شهر کمیاب است که این نقطه ضعفی برای این پایتخت است،همچنین آبخوری در سطح شهر نیست چه بسا اگر بود هم قابل شرب نبود چون حتی مردم محلی هم از آبهای بسته بندی استفاده می کنند.

همه این مواردی که در بالا ذکر شد و همچنین اصالت و آرامش و فرهنگ خوب و تقریبا اروپایی مردم این شهر باعث شد که عاشق این شهر شویم و کمی گوشه گیری و خجالتی بودن این عروس خاورمیانه در منطقه را در مقابل زیباییهایش نادیده بگیریم و فهمیدیم که شنزار گرمی مثل دبی که با آرایش مدرنیته آراسته شده است چرا این لقب را هنوز هم نتوانسته تصاحب کند،گرچه تعداد توریستهای این دو شهر قابل مقایسه نیست اما باید دید دلتان عاشق کدام می شود.

بیروت پایتخت کشور لبنان در شرق دریای مدیترانه واقع شده و از زمانهای دور شهری بسیار مهم در دنیای عرب حساب میشده و شاید همین اهمیت زمینه سالها جنگ و ویرانی در این کشور بوده است. زیباییهای بیروت حتی بعد از این همه سال درگیری هنوز چشم نواز است. شهر به دو بخش مسیحی نشین و مسلمان نشین تقسیم شده است که تا همین چند سال پیش اهالی هر بخش اجازه ورود به بخش دیگر را نداشتند اما اکنون این مشکل حل شده است. چهره شمال و جنوب شهر کاملا متفاوت است. در شمال شهر زنان و مردان بسیار شیک پوش از قبل از ظهر در کافه های کنار خیابان مینشینند و خوش گذرانی سبک شاخص زندگیشان است. ماشین های خیلی گران قیمت و جدید در شهر به وفور دیده میشود و گویا به دلیل علاقه زیاد اهالی به ماشین بیروت جزو اولین شهرهایی است که جدیدترین مدلهای برندهای خودروسازی خیلی سریع به این شهر میرسند. تقریبا تمام مردم از جمله جوانهایی که در فروشگاهها و رستورانها کار میکنند به سه زبان صحبت میکنند. عربی و فرانسه زبانهای رسمی کشور هستند و انگلیسی را هم خوب میدانند. نرخ برابری دلار به لیره همیشه ۱.۵ و ثابت است اما قیمت بنزین روزانه متغیر است. پمپ بنزین مثل ایران نیست و کنار همه سوپرهای محلی یک یا دو پمپ بنزین و کارواش هست. غذاهای بسیار بسیار خوشمزه دارند و رستورانگردی یکی از بزرگترین لذت ها هم برای اهالی شهر و هم توریسبت ها به حساب می آید. اگر اهل خرید هستید قیمتها در بیروت بسیار عالی است و فروشگاههای خیلی خوبی در شهر هست. خیلی اهل کار نیستند و نمیدانم از کجا پول آنهمه شیک پوشی و خوش گذرانی را در می آورند. هتلهای خیلی خوبی در قسمت مسیحی نشین شهر هست که به خاطر وجود دریای زیبا و هوای فوق العاده مکان خیلی خوبی برای استراحت و لذت از طبیعت فراهم کرده اند. قدم زدن در خیابانهای باصفای شهر و دیدن حس خوب حاکم بر شهر تجربه ای جالب است. تقریبا سه روز برای دیدن مکانهای تاریخی و توریستی شهر لازم است که تعدادی از این مکانها در مسافتهای دور از شهر قرار دارند و ارزش دیدن دارند. اگر یک هفته اقامت دارید بقیه را به خرید و رستوران گردی و استفاده از هتلهای لوکس اختصاص دهید. و اما قسمت جنوبی شهر که شیعه نشین است درست مانند جنوب شهر های خودمان است. کثیف و نامرتب و ناامن. در تمام منطقه پرچم ها و عکسهایی از ایران میبینید و صندوق صدقات کمیته امداد به وفور دیده میشود. هرگز تنها به این قسمت نروید. ما با تور رفتیم و اجازه پیاده شدن ندادند فقط در حد دیدن. شاید اگر بخت بد روزی دست از سر این عروس زیبا بردارد دوباره مسیر پررونقی برای گردشگری شود. سفر به بیروت جزو بهترین سفرهای زندگی من بود.