سفری به یادماندنی به استان سمنان و سبزوار و بجنورد

4.6
از 18 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
سفری به یادماندنی به استان سمنان و سبزوار و بجنورد

قسمت سوم: سبزوار و بجنورد

در انتهای قسمت دوم سفرنامه نوشتم که به زیارت آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی رفتیم. اما ادامه مسافرت:

کم­ کم باید از استان سمنان خارج می­ شدیم و به سبزوار می­ رفتیم. به همین خاطر، مجددا به بسطام اومدیم و از کمربندی شاهرود، به سمت سبزوار راه افتادیم. با توجه به اینکه در زمان­ های گذشته، استان سمنان در مسیر راه ری به خراسان بود، کاروانسراهای زیادی توی این استان ساخته شده که متأسفانه، بعضی از اون ­ها شرایط خوبی ندارن. در مسیر جاده سبزوار، سری به کاروانسراهای میامی و میاندشت زدیم که البته هر دو کاروانسرا به علت تعمیرات بسته و کارگران مشغول کار بودن. اگرچه به علت بسته بودن کاروانسراها، نتونستیم از محوطه داخل اون ­ها بازدید بکنیم، اما همین که دیدیم افرادی به فکر بازسازی این کاروانسراها هستن، خوشحال شدیم.

T9KbqL6RhTLA6gPQhzOe0iA6dHNfIkZRACAD55ha.jpg
دروازه ورودی کاروانسرای میامی

فاصله کاروانسرای میامی از آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی حدود 88 کیلومتر و از خروجی شاهرود حدود 54 کیلومتره. طبق نوشته تابلوی راهنما، ابعاد کلی کاروانسرا 69*67 متر هست که در دو طبقه با مساحت کلی اون 4600 مترمربع ساخته شده. این کاروانسرا در زمان شاه عباس دوم و در سال 1064 ساخته شده. البته توی میامی یه قلعه هم بود که موقع برگشت، ماشین رو متوقف کردم تا از این قلعه هم بازدید بکنیم. ولی یکی از اهالی گفت که این ملک، شخصی هست و امکان بازدید نیست.

دوباره سوار ماشین شدیم و بعد از اینکه گشتی داخل شهر زدیم، به سمت سبزوار راه افتادیم. بعد از طی مسافتی حدود 39 کیلومتر از کاروانسرای میامی، در سمت چپ جاده، کاروانسرای میاندشت خودنمایی می کرد. کمی جلوتر و با احتیاط، دوربرگردون رو دور ­زدیم و به سمت کاروانسرا رفتیم.  

lLnOfWfq3TQkGQWQUUMLKCELRuxR5gPBjEWJ7RWL.jpg
نمای بیرون کاروانسرای میاندشت

کاروانسرای میاندشت، بزرگترین مجموعه­ ای بود که تا الان دیدم. این مجموعه، از سه تا کاروانسرا و سه تا آب انبار تشکیل شده که مربوط به دوران صفویه و قاجار هست. ظاهراً، گنجایش اسکان چندین هزار نفر رو داشته!!!  

rjSbC43CdrV5BN4eJ4noWhcaNa5D3JzWeeWINieg.jpg
کاروانسرای میاندشت

همانطور که قبلاً هم نوشتم، به علت تعمیرات نتونستیم وارد کاروانسرا بشیم و بعد از اینکه چند تا عکس از بیرون گرفتیم، به سمت سبزوار راه افتادیم. بعد از طی مسافتی، به محدوده تردد یوزپلنگ ایرانی رسیدیم که تابلوی "لطفاً آهسته برانید" نصب شده بود. من هم برای اینکه احتمالا خطری متوجه یوزپلنگ­ های عبوری از جاده نشه، سرعت ماشین رو کم کردم.

همه ما می دونیم که یوزپلنگ ایرانی در حال انقراض هست. انصافاً، مسوولین هم اطلاع رسانی خوبی در این مورد کردن که مهم ترینش، عکس یوز ایرانی روی پیراهن تیم ملی فوتبال در مسابقات جام جهانی بود که تقریباً کل ایران اونو دیدن. قبل از اینکه این سفرنامه رو بنویسم، در خبرها خوندم که متأسفانه حدود یک ماه قبل، یه یوزپلنگ توی همین مسیر، در اثر برخورد با ماشینی که سرعت مجاز رو رعایت نکرده بود، کشته شده!!!! مطمئنا، یوزپلنگ ها از اون افراد انگشت شمار و غیرمسوولی که به شکار اون ها میرن، هیچ توقعی ندارن. اما حداقل از ما این انتظار رو دارن که در محدوده ترددشون، کمی از سرعتمون کم بکنیم تا امنیتشون به خطر نیفته! فکر نکنم که این خواسته یوزها، خواسته خیلی زیادی باشه!

7rPWB9vYEco7rfAuzD9Xq5SvTn6c1Tto0W3DlFXy.jpg
تابلوی زیستگاه یوزپلنگ ایرانی

به هر حال، با سرعت مطمئنه به مسیرمون ادامه دادیم تا به تابلوی مزینان رسیدیم. اگه اشتباه نکنم، مرحوم دکتر علی شریعتی اهل مزینان بود. با چه شور و حالی سخنرانی می­ کرد. پرحرارت و هیجان­ انگیز. عاشق امام حسین و حضرت زینب بود. یکی از جملات معروف ایشون که می­ گفت: "آنان که رفتند، کاری حسینی کردند و آنان که ماندند، باید کاری زینبی بکنند" رو هرگز فراموش نمی­ کنم. خدا رحمتش کنه. آخرش مشخص نشد که چجوری از دنیا رفت؟! مسیر رو ادامه دادیم و بعد از گذشتن از شهر داورزن، به روستای باشتین رسیدم.

OXxO0IWXmewSQLWV1y65Ge6InnMVwDEESW3u3VRh.jpg
ورودی شهر داورزن

باشتین، پایه گذار قیام مردمی سربداران و مقاومت­ در مقابل غارتگری­ و وحشی­گری­ های قوم مغول بود. سربداران، با شعار "سر به دار می‌دهیم، تن به ذلت نمی‌دهیم"، به مقابله با مغول ها برخاستن و این قیام، به سبزوار هم راه پیدا کرد. جانفشانی و مقاومت گروه سربداران، در نهایت منجر به تشکیل یک حکومت مستقل ملی و مذهبی در خراسان شد.

به هر حال، با مرور گوشه سیاه و تلخِ تاریخ ایران در زمان حمله مغول، از باشتین هم گذشتیم و به سبزوار، یکی از شهرهای استان خراسان رضوی رسیدیم. فاصله سبزوار از کاروانسرای میاندشت حدود 150 کیلومتر و از شاهرود تقریباً 390 کیلومتره.

اوایل شب بود که به سبزوار رسیدیم. مستقیم رفتیم سمت منزلی که رزرو کرده بودیم. خونه رو تحویل گرفتیم و مجدداً به داخل شهر رفتیم. توصیه می­ کنم داخل شهر سبزوار خیلی با احتیاط رانندگی بکنید و به اصطلاح، چهارچشمی مواظب اطرافتون باشید. چون این شهر پُر از موتورسواره که از چپ و راست شما حرکت می­ کنن. من تا الان این­همه موتورسوار توی خیابونای یه شهر ندیده بودم.

اگه اغراق نباشه، فکر کنم که هر خونه­ ای حداقل یه موتور داره!! وقتی با صاحبخونه که راننده تاکسی بود، در مورد تعداد زیاد موتور در خیابون­ ها صحبت کردم، بلافاصله در پارکینگ رو باز کرد و موتورش رو نشون داد و گفت: این هم موتور من!!! یعنی هم تاکسی داشت و هم موتور که خرید خونه رو با موتور انجام می­داد!!!

JKb0GcQAEIPt37PYk2CPZ8ooHy251eJRpo3QMEWW.jpg
موتورهای پارک شده در یکی از خیابون­ های سبزوار

با احتیاط زیاد، داخل چند تا خیابون اصلی شهر رفتیم تا با شهر آشنا بشیم. چیزی که برای من جالب بود اینه که داخل شهر سبزوار، هر صنفی، راسته خاص خودش رو داره. مثلاً صنف لوازم خانگی توی یه خیابون و کنار هم هستن و صنف پوشاک در جای دیگر و در کنار هم و همینطور بقیه اصناف هم به همین شکل هستن که به نظرم خیلی هم کار خوبیه. چون باعث میشه تا مشتری سریع­تر و راحت­تر اجناس و قیمت ­ها رو با هم مقایسه بکنه و بتونه خرید خوبی داشته باشه. البته مطمیناً از هر صنف، مغازه­ هایی هم به صورت پراکنده در سطح شهر وجود دارن تا مشکلی برای خرید ساکنین محله ­های مختلف پیش نیاد. اگر اهل خرید و گشت و گذار هستید، بازار جامع سبزوار رو که روبروی مسجد جامع سبزوار هست، فراموش نکنید.

SDPXQXponYeP7wbXzpHO4HGp1SzjYpll2DrnkHT8.jpg
 بازار جامع سبزوار

یکی از سوغاتی های معروف سبزوار، کلوچه زنجبیلی هست. بعد از بازارگردی و خرید کلوچه زنجبیلی و یه مقدار خورده ریز دیگه، شام سبکی خوردیم و به منزل برگشتیم.

روز ششم:

نام قدیم سبزوار، بیهق بود. مهمترین چیزی که از بیهق به یاد دارم، تاریخ بیهقی (تاریخ مسعودی) و نویسنده نامدارش، ابوالفضل بیهقی هست. خیلی دوست داشتم آرامگاه بیهقی رو ببینم اما ظاهراً ایشون در غزنی فوت کردن و به احتمال زیاد هم همونجا دفن شدن. اما آرامگاه دانشمند دیگه­ ای از بیهق به نام فریدالدین ابوالحسن علی ­ابن زید بیهقی (ملقب به ابن فندق)، توی شهر کوچک ششتمد و با فاصله حدود 30 کیلومتری سبزوار قرار داره، که دیدنش خالی از لطف نیست.

ناگفته نماند که بعضی ها، آرامگاه ابن فندق رو با آرامگاه ابوالفضل بیهقی اشتباه می­ گیرن و با این نیت، به ششتمد میرن. البته توی اینترنت و حتی بعضی از سایت های معروف گردشگری هم در این مورد خیلی گویا و واضح توضیح ندادن یا اشتباه توضیح دادن. توی تابلوی راهنمای آرامگاه هم هیچ اشاره ای به تاریخ بیهقی نشده. به هر حال، ما تصمیم گرفتیم که به دیدن آرامگاه ابن فندق بریم. قبل از رفتن به آرامگاه، از یخدان­ های قدیمی سبزوار که در جنوب سبزوار و در مسیر ما قرار داشتند هم بازدید مختصری کردیم. متأسفانه این یخدان­ ها در حال تخریب هستن و ظاهراً توجهی بهشون نمی شه.

WCqjNqifSvriJ9Y9n8TYjrgqV6Yv0puJrzZkyMXa.jpg
 یخدان­ های سبزوار

 هر یخدان، استخر و مخزن نگه‌داری یخ و دیواری بلند داره که سایه اون دیوارها، مانع ذوب شدن یخ­ ها می ­شد. در واقع، یخی که فصل زمستان توی استخر تولید می‌شد، تابستون ازش استفاده می­ کردن. بعد از طی مسافت حدود 30 کیلومتر، به مزار ابن فندق رسیدیم. ابن فندق در رشته­ های ادب، حدیث، فقه، کلام، ریاضیات، حکمت و طب تبحر داشت.

qRSqBt25cs7BwqUhGhrujLnN9wwaJYs6ILbBNaF2.jpg
نمای بیرون آرامگاه ابن فندق
1f9i0AYhKCyLK9wh3HxyAaBnmVqoa2mudkdB6qkS.jpg
 آرامگاه ابن فندق

این اثر زیبا با همت انجمن آثار ملی در سال 1353 ساخته شده.  طرح و نقشه این اثر از مهندس جودت هست. مهندس جودت از مفاخر معماری ایران و یکی از بنیانگذاران معماری مدرن در ایران هستند. بعد از بازدید از مزار ابن فندق، به سبزوار برگشتیم و برای دیدن مصلیِ تاریخی سبزوار، به خیابون خواجه نظام ­الملک (شهدا) رفتیم که ظاهراً تعدادی از سربداران در محوطه مصلی دفن هستن. به علت بسته بودن درِ ورودی مصلی و فاصله زیاد دروازه تا سازه مصلی، نتونستم عکس با کیفیتی از جلوی مصلی بگیرم.

53YBrVUswHFN6hGIsYYM7t822proESOGmiJdnmzd.jpg
 نمای جلوی مصلیِ تاریخی سبزوار
xmbWhy7rFO2Glx4zx3TSrgcvUHiOCFCFQRSUwxo5.jpg
نمای پشت مصلیِ تاریخی سبزوار

توی سبزوار، خیابونی به نام اسرار بود. برام سوال بود که چرا از کلمه اسرار برای نامگذاری خیابون استفاده کردن. تا اینکه به آرامگاه حاج ملاهادی سبزواری رفتیم. اونجا متوجه شدم که "اسرار" تخلص ایشونه. حاج ملاهادی سبزواری از بزرگترین فیلسوفان قرن سیزده بود که از عرفان و فقه و سرودن شعر هم بی­ بهره نبود. کتاب معروف اسرارالحکم که به سفارش ناصرالدین شاه قاجار در زمینه مبدأ و معاد انسان و اسرار توحید نوشته شده، یکی از آثار معروف ایشون محسوب میشه. از سایر آثار حاج ملاهادی میشه به دیوان اشعار، شرح حدیث علوی، رسائل حکیم سبزواری و غیره اشاره کرد. آرامگاه، در اطراف میدان کارگر قرار داره. در محوطه آرامگاه، حجره­ ها و اتاق­ هایی وجود دارن که احتمالا برای تدریس استفاده می ­شدن.

ssOGxj9T7wgiUi0tCvKFi25n4DPdB4fmbkJTihlP.jpg
 نمای جلوی آرامگاه

دو باغچه در جلوی آرامگاه و دو باغچه زیبا با درختان بلند در پشت آرامگاه وجود داره.

znf39XdOc1C1rxNDGd1iaxgUysA9ylmB05gIpqvZ.jpg
 نمای پشت آرامگاه
Ee8PvM3Huam6rIZg975kRgpCfXdnsSCFeHjW1myr.jpg
تصویر مرحوم حمید سبزواری (شاعر) وحاج ملا هادی سبزواری

علاوه بر حجره­ ها و اتاق ­ها، سازه زیبای دیگری در انتهای محوطه پشت آرامگاه قرار داره که در طبقه پایین اون، صنایع دستی، ساخته و فروخته می­شه.

0pCiyKyA5km7ij4FDIqnxlAYpmVkssx1rw2oGE26.jpg
صنایع دستی

اطراف میدان کارگر، علاوه بر آرامگاه حاج ملاهادی، چند جای دیدنی دیگه هم مثل آرامگاه امین­ التجار مشهدی، آرامگاه محمد تقی سبزواری ملقب به "بقراط­ التولیه" و کاروانسرای فرامرزخان و آب انبار حاج کریم قرار دارن. موقعیت این مکان­ ها در عکس زیر مشخص هست. (البته به غیر از آب انبار حاج کریم که من ازش بازدید نکردم)

SVgDAzjhDnN6i09oO3RiWbHriwdgFW90yk6jkP7D.jpg
 موقعیت جاهای دیدنی اطراف میدان کارگر سبزوار

 با حدود 250 متر پیاده­ روی از آرامگاه اسرار به سمت خیابان پیشاهنگی که در سمت غرب میدان کارگر هست، به آرامگاه خانوادگی امین­ التجار مشهدی می رسیم. ایشون از بزرگترین بازرگانان سبزوار در زمان قاجار بود. متاسفانه، آرامگاه بسته بود و نتونستیم داخلش رو ببینیم. طبق نوشته­ های تابلوی رنگ و رو رفته­ ای که در جلوی بنا بود، این بنا، آرامگاه خانوادگی میرزا امین ­التجار مشهدی هست که دارای صحن کوچک و دو گنبد با تزئینات رسمی و دو اتاق هست.  

OrFMWw7tu3xZDO5O1gKZrq7DY45cxGxcGkGwkxTw.jpg
نمای بیرون آرامگاه خانوادگی امین ­التجار مشهدی

بعد از اینکه چند تا عکس از نمای بیرونی و تابلوی راهنمای آرامگاه گرفتم، به سمت آرامگاه حاج محمّد حسن بن محمد تقى سبزوارى رسیدیم که در فاصله حدود 200 متری و توی خیابون بیهق قرار داشت. آرامگاه، در کنار مدرسه راهنمایی مشکاتی قرار داره. طبق نوشته تابلوی راهنما، ایشون اولین پزشک حاذق سبزوار و ملقّب به بقراط التولیه هستند. بقراط سبزوار، علاوه بر تبحر در علوم پزشکی، در زمینه شعر و ادبیات هم حرفی برای گفتن داشت و تخلص ایشون در شعر، "فانی" بود. درست روبروی آرامگاه بقراط سبزوار، کاروانسرای فرامرزخان قرار داره که الان با نام موزه مردم ­شناسی سبزوار هم شناخته می­شه.

t3ASG584d9YLMWSCaIyaqURwmXoCUeKbYqIjdfpi.jpg
 کاروانسرای فرامرزخان یا موزه مردم­ شناسی سبزوار

این کاروانسرا، توسط شخصی به نام فرامرزخان که از بزرگان سبزوار در زمان قاجار بود، برای استراحت مسافران ساخته شده. توی این کاروانسرا، می­ تونید با نحوه زندگی سال­ های نه چندان دور مردم منطقه آشنا بشید.

mn5impWE4GYowEAIk0c89PR9lVDIZk94XRf7xFkC.jpg
نقش زیبای سقف گنبد ورودی کاروانسرا
Hc4GjUgte97SXb2P61KGuvG0FgBKMJsgEFyp2YWx.jpg
سفره هفت سین در موزه مردم ­شناسی سبزوار
FUpG6IJZ31elkG4k7CxVMwllk6jqTJsCbKWGy0xg.jpg
 مراسم عروسی

بعد از بازدید از کاروانسرای فرامرزخان (موزه مردم شناسی)، به دیدن مسجد جامع رفتیم. مسجد جامع حدود 800 متر از کاروانسرا فاصله داره و باید خیابون بیهق رو به سمت تقاطع خیابون اسرار شمالی ادامه بدیم. ظاهراً، مسجد جامع و مصلیِ تاریخی سبزوار، تنها آثار به جا مانده از دوران تشکیل حکومت سربداران هستن. این مسجد حدود 4000 مترمربع زیربنا داره و در دوران مختلف از قبیل صفویان و پهلوی، بازسازی شده. مناره­ ها هم بعداً به این مسجد اضافه شدن.

65kXiVnARCnScKK6jh99a6I1T0AoLEoZSmr0uokx.jpg
 نمای ورودی مسجد جامع
BXj99C5nT4OMlql66uJ2bONLr2lZSUO6B148oqYE.jpg
نمای داخل حیاط مسجد جامع سبزوار

در فاصله حدود 70 متری از مسجد جامع، بقعه ­ای در محل تقاطع اسرارشمالی و خیابون بیهق قرار داره که منتسب به امامزاده یحیی هست. برخی، ایشون رو از فرزندان امام موسی می­دونن. در خصوص قدمت بنا هم اطلاع دقیقی نیست اما عده­ ای قدمت این بنا رو مربوط به قرن ششم هجری قمری اعلام کردن. در هر صورت، این بنا دارای کاشی ­کاری­، گچ ­کاری، سنگ­ کاری و آیینه­ کاری­ های زیبایی هست که گنبدی 14 متری و دو مناره با ارتفاع 29 متری داره.

k4YCCneQKQGbV6W91roL7PCZAEbZ4MQ1SDq3AWwh.jpg
 بقعه امامزاده یحیی ­ابن موسی (ع)

با توجه به قدمت زیاد سبزوار، خونه­ های قدیمی و زیبای زیادی در شهر وجود داره که از میان اون­ ها، بازدید از خانه تاریخی جعفرزاده رو انتخاب کردیم. طبق معمول، آدرس این خونه رو از اینترنت جستجو کردم که نوشته بود: "خیابان بیهق، کوچه نه بام، کوچه حاج آقا فخر". اما جالبه که از هرکس پرسیدم، نه خانه تاریخی جعفرزاده رو می ­شناخت و نه اسم کوچه­ "نه بام" رو شنیده بود. تقریباً ناامید شده بودم. اما با خودم فکر کردم که بهتره از آدم­ های مسن­ تر بپرسم. از پیرمردی که دقیقا سر نبش کوچه بیهق 33 مغازه داشت، آدرس رو پرسیدم.

تیرم به هدف خورد. گفتند که این خونه، الان به اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سبزوار تبدیل شده و آدرس رو به طور کامل به من داد. بعد از تشکر از ایشون بابت راهنمایی دقیق، به سمت عمارت رفتم. این عمارت، حد فاصل خیابان بیهق و بلوار مدرس و همینطور مابین کوچه­ های 33 و 35 بیهق قرار داره. اگر تمایل به دیدن این خونه دارید، حتماً آدرس اداره میراث فرهنگی رو بپرسید چون اغلب اهالی منطقه، خانه جعفرزاده و اون آدرسی که توی اینترنت نوشته رو نمی­ شناسن.

NdBy0KaJYOXjHTb3Nzst2squrTOfV7pcWbmRFwiC.jpg
خانه تاریخی جعفرزاده

جناب جعفرزاده از تجار بزرگ سبزوار در زمان قاجار بود و این عمارت زیبا، محل زندگی خانواده ایشون بود. حوضچه ی وسط حیاط و چهار باغچه اطراف حوضچه و معماری دلنشین ساختمان، زیبایی عمارت رو دو چندان کرده بود. با توجه به کمبود وقت، آخرین جایی که در نظر داشتیم بازدید بکنیم، مناره خسروگرد بود که حدود 5 کیلومتر از میدان سربداران سبزوار (به سمت دامغان) فاصله داره.

Su2W69PaEKYuCsfboljuYROIPKlr9jqS9gyuoFPJ.jpg
 مناره خسروگرد سبزوار

این مناره حدود 38 متر ارتفاع داره و قدمت اون به دوران سلجوقیان و حدود 900 سال پیش می ­رسه. داخل مناره، پله­ های آجری نفررو وجود داره. طبق نوشته­ های تابلوی کنار این سازه، مناره خسروگرد، باقیمانده یه مسجد جامع هست که در مسیر کاروان­ های ری به نیشابور ساخته شده و به خاطر ارتفاع زیادش، حکم فانوس دریایی در کویر رو برای راهنمایی مسافران و کاروان­ ها داشت.

gAW240tKJvBGxwyRTh4gEFkcneIJ9Dr4jH4IC2MP.jpg
پله های داخل مناره خسروگرد

اگرچه، سبزوار جاهای دیدنی دیگری هم داشت، اما وقت تنگ بود و باید به بجنورد (مرکز خراسان شمالی) هم می­ رفتیم. طبق نقشه گوگل، از مناره خسروگرد تا ابتدای بجنورد، حدود 180 کیلومتره. اما به علت کوهستانی بودن و همینطور آسفالت نامناسبِ بخش زیادی از مسیر، حدود 3 ساعت طول کشید تا به مقصد برسیم!!!

توی میدان خروجی سبزوار و همینطور در طول مسیر، چندین بار تابلوی جوین رو دیدیم. جوین، من رو به یاد کتاب تاریخ جهانگشای جوینی انداخت که عطاملک جوینی یا به عبارت دقیق­ تر، علاءالدین ابوالمنظر عطاملک بن بهاءالدین محمد جُوِینی، ادیب و مورخ قرن هفتم هجری قمری اون رو نوشته بود. ظاهراً در زمان قدیم، جوین منطقه بزرگی بود که از غرب به بسطام، ازشرق به نیشابور و همینطور از جنوب به بیهق و از شمال به جاجرم ختم می ­شد.

eXT58LamiVwnJl2klRiEHsYCSoRzMSPFz0finqza.jpg
 تابلوی میدان خروجی سبزوار به سمت بجنورد

کیفیت آسفالت در ابتدای مسیر سبزوار به بجنورد خوب بود ولی کم کم به آسفالت بسیار نامناسب رسیدیم که تا حدود 40 کیلومتری اسفراین ادامه داشت. بعد از توقف کوتاهی در منطقه جوین، مسیر رو ادامه دادیم و در کل، بعد از حدود یک ساعت رانندگی از سبزوار، وارد استان خراسان شمالی شدیم.

7ohlOcFapXI7755H92KYwT8V6Sz6sFmOYAjLrDFQ.jpg
 ورود به خراسان شمالی

اغلب طول مسیر، کوهستانی و پر پیچ و خم و شیب دار هست. بعد از تقریباً بیست کیلومتر رانندگی، حدود 700 متر ارتفاع گرفتیم و مجدداً به سمت پایین اومدیم. مدتی هم با شیب ملایم حرکت کردیم و بعد از اینکه  110 کیلومتر از سبزوار دور شدیم، به اسفراین رسیدیم. ابتدای اسفراین برای استراحت و خوردن چای و تنقلات، کنار پارک کوچکی که سرویس بهداشتی هم داشت، توقف کردیم. هوای اسفراین بارانی بود و ناچاراً داخل ماشین استراحت کردیم. بعد از خوردن تنقلات و میوه و رفع خستگی، مجدداً به سمت بجنورد رفتیم تا اینکه از کیلومتر 130 مسیر، دوباره سربالایی و پیچ و خم ها شروع شد و توی کیلومتر 150 به اوج رسیدیم و حدود 1000 متر نسبت به سبزوار بالا رفتیم. بعد از اون، مجدداً سرپایینی بود و پیچ و خم جاده. حوالی غروب به بجنورد رسیدیم. تابلوی مجتمع تفریحی بش قارداش در ابتدای ورودی شهر نصب بود که به علت تاریکی و بارانی بودن هوا، امکان بازدید نداشتیم.

Z25enfeENSUi2IZgxtBeexiZKrPHs8yGIlUAdmzJ.jpg
مجتمع بش قارداش که حوالی غروب رسیدیم

این مجتمع، از مکان­ های تفریحی بجنورد هست. بش قارداش، به زبان ترکی یعنی پنج برادر. طبق افسانه­ های قدیمی، در زمان­ های گذشته، پنج برادر به خاطر ظلم حاکم منطقه، با حاکم مخالفت می ­کنن و تحت تعقیب مأمورین قرار می­ گیرن. این پنج برادر هم توی همین منطقه پناه می گیرن و از خدا طلب کمک می­ کنن. بعد از کمک ­خواهی از خدا، پنج سوراخ در کوه ایجاد می­شه و این برادران در اون­ سوراخ­ ها پنهان می­شن. بعداً از هر کدام از این پنج سوراخ، آب گوارایی بیرون میاد. 

همانطور که گفتم، غروب بود و ما هم خسته. ناچاراً مستقیم به آدرس خونه­ ای که اجاره کرده بودیم، رفتیم. صاحبخونه با همسرش به زبان کردی کُرمانجی صحبت می ­کرد. چون برخی از همشهری های ما هم از کردهای عزیز کرمانج هستن، تا حدودی متوجه صحبت­ اون­ ها می­ شدم. توی بجنورد، اقوام مختلفی از جمله کردِ کرمانج، فارسی زبان، ترک زبانان خراسان، ترکمن و تات­ ها زندگی می ­کنن. صدای ساز و آواز و موسیقی کرمانجی توی کوچه پیچیده بود. ظاهراً خونه یکی از همسایه­ ها، مراسم عروسی برپا بود.

روز هفتم:

بجنورد هم مانند سایر شهرهای منطقه، جاهای دیدنیِ زیادی داره اما واقعاً در مدت یک روز، فرصت بازدید از همه اون ها ممکن نیست. به همین دلیل، چند جا رو انتخاب کردیم و به دیدنشون رفتیم. یکی از جاهایی که بازدید کردیم و توصیه می ­کنم در صورتی که به بجنورد تشریف بردید، حتما سری به اونجا بزنید، عمارت و آیینه­ خانه سردار مفخم هست که توی خیابون شریعتی شمالی قرار داره. مبلغ ورودی آیینه­ خانه و عمارت سردار مفخم (با هم) 4000 تومن بود.

9vyFXNJ3LS8S3XVsyRoc9bikcwFrBXuUcyEsC5s0.jpg
نمای بیرون آیینه­ خانه سردار مفخم

این بنای بسیار زیبا، در زمان ناصرالدین شاه قاجار و به دستور یارمحمدخان شادلو (ملقب به سردار مفخم) ساخته شده. سردار مفخم از این بنا برای کارهای اداری و دیدارهای رسمی استفاده می­ کرد. این ساختمون از دو طبقه به ابعاد 11 در 18 متر و به ارتفاع 10 متر تشکیل شده. در طبقه دوم، تالاری وجود داره که تمام دیوارها و سقفش با آیینه تزیین شده. به همین دلیل، به این ساختمون، "آیینه­ خانه" گفته میشه. معماری این بنا رو میرزا مهدی خان شقاقی (ممتحن ­الدوله) انجام داده. ایشون جزو اولین معماران کشور هست که از دانشکده معماری پاریس فارغ ­التحصیل شده.

adMdlG6DWwtSt3LzxLX4Ud5aFZFCocP8wRUnPVAa.jpg
 تالار آیینه­ خانه
0SZmOTRUOoUhi9VImNsgMYmuZkaf2HZvLqHg7j1k.jpg
تالار آیینه خانه

ضمناً توی این بنا، موزه اسناد و نُسَخ خطی هم وجود داره که مواردی از قبیل قرآن­ های خطی، فرامین و دستورات و احکام، عقدنامه­ ها و غیره رو شامل می­شه که از لحاظ تاریخی، بسیار ارزشمند هستند. در طبقه پایین آیینه خانه، یه دستگاه آپارات که مخصوص پخش فیلم در قدیم بود، وجود داره.

hepbJ3ao1n4fVIGiHkWJMK3M9EY8XFnayTXP6AUP.jpg
 دستگاه آپارات برای پخش فیلم

اما درست اون سمت خیابون، عمارت سردار مفخم قرار داره که شامل دو طبقه هست و قبلاً محل زندگی خانواده و اطرافیان سردار بود. در حال حاضر، علاوه بر استفاده کادر درمان بیمارستان امام رضا از بخشی از محوطه عمارت، در طبقه اول، موزه مردم­ شناسی و در طبقه دوم موزه باستان شناسی دایر هست.

rIhN8omQtlLt25IMfwARJtTa8PmnsVzZhTshOo1z.jpg
عمارت سردار مفخم
wYcNH1F1B1bkjMMvpl3GHysMj99B5kbxQFUYMRqv.jpg
عمارت سردار مفخم

در موزه مردم ­شناسی، مواردی از قبیل چاروق ­دوزی، پنبه ­زنی، عطاری، آهنگری، پالان دوزی و مراسم عقدکنان و همینطور آلات موسیقی ترکمن ­ها و غیره به چشم می­خوره. موسیقی، جزء جدایی ناپذیر ترکمن­ هاست.

2MoaxIjDcVNerFeESwOQ10VATcRLfCGyqkmOG0Fn.jpg
 آلات موسیقی
vgGxOUN0OuZ5bnUMXNVXwBFgfSACDrXROMbdSd8X.jpg
سبک زندگی ترکمن­ ها در موزه مردم شناسی عمارت سردار مفخم
OcE2GW1G3FRAV06ZXeJ04iUV5Z7zjnGMLEUKHpKX.jpg
مراسم حنابندان
hgVn9ydbW8lFh4e8hHcHNrFprppydAbCkWLhhNpK.jpg
کارگاه آهنگری

در راهروی موزه مردم ­شناسی، یک دستگاه شهر فرنگ هم بود. در زمان گذشته، شهر فرنگ، یک دستگاه نمایش کودکانه به حساب میومد که از چندین عکسِ به هم چسبیده تشکیل شده بود. این عکس ­ها حول دو محور پیچیده می ­شدن که متصدیِ دستگاه با چرخوندن محورها، تصاویر مختلف رو به بچه­ ها نشون می­ داد و برای هر عکس هم توضیحی ارائه می­ کرد.

3z22qteEHrwYMWVNNnti4zRnL5Vc3mxDn5vzLtLS.jpg
 شهر فرنگ

طبقه دوم موزه که مربوط به آثار محوطه باستانی چَلو هست، به علت تعمیرات بسته بود. محوطه باستانی چَلو، حوالی شهر سنخواست از توابع شهرستان جاجرم قرار داره که آثاری از هزاره پنجم تا هزاره دوم پیش از میلاد در این محوطه کشف شده. در قسمت بیرونی عمارت، اسکلت زنی به همراه زیورآلاتی همچون گردن­بند سنگی­، دستبند مفرغی، سنجاق­ های فلزی برای نگه­داشتن مو و انواع ظروف سفالی به نمایش گذاشته شده که مربوط به 4000 سال قبل هست.

9yECxcQeGwb5C27FDDA582Oq0eGkErLJ9pbk6bdp.jpg
 اسکلت زن کشف شده از محوطه چلو

از جاهای دیدنی دیگر بجنورد، میشه به حسینیه جاجرمی­ ها اشاره کرد. این عمارت که در دو طبقه و در زمان قاجار ساخته شده، در خیابون طالقانی، کوچه جاجرمی­ ها قرار داره. این بنا متعلق به یکی از تجار شهر جاجرم به نام حاج علی اکبر جاجرمی بود که در زمان خودش، نماینده بجنورد در مجلس شورای ملی هم بود. در زمان ­های گذشته، مراسم محرم توی این عمارت برگزار می ­شد اما در حال حاضر، کارگاه­ های آموزش صنایع دستی مثل معرق، سفال و سرامیک، زیورآلات دست­ دوز، چرم دست­ دوز و رودوزی­ های سنتی، مشغول به فعالیت هستن. ضمناً کافی شاپ هم توی طبقه دوم این بنا، دایر هست.

hYB5ztSv6Tle5Mj6PSw3Coq8r8MwQc1wklY1ghgd.jpg
حسینیه جاجرمی­ ها
3WAn0HARGHHSS106INc3ccYJjXar9hvo6Exl4u5O.jpg
محوطه حسینیه جاجرمی­ ها

مقصد بعدی ما، گردشگاه بابا امان بود که در کیلومتر 10 جاده بجنورد- مشهد واقع شده. این گردشگاه، علاوه بر جاذبه­ های طبیعی، امکاناتی از قبیل سوییت­ های اقامتی، سکوهایی برای نشستن، چندین سوپرمارکت، اغذیه فروشی، هتل و رستوران­،­ فروشگاه، سرویس بهداشتی و غیره داره. البته یه مجتمع رفاهی هم پایین همین گردشگاه در کنار جاده اصلی هست.

xVdM1W9ZAsXaPIvDRevgDCCJnT8KjUC4f0ZHlVDA.jpg
مجتمع رفاهی در کنار گردشگاه بابا امان (کنار جاده اصلی)

اگر قصد داشته باشید به جای پارک ماشین در این مجتمع، با ماشین به داخل گردشگاه برید، باید مبلغ 20000 تومن ورودی پرداخت بکنید.

iP6opnUoDDcJXUDteXA5hLHmYWAjy8DVSRclAwY5.jpg
 تابلوی راهنمای بابا امان

مقبره امامزاده سید اسماعیل هم توی همین محوطه قرار داره. ضمناً دو تا درخت چنار کهنسال و تنومند با قدمت حدود 400 الی 450 سال، جلوی امامزاده هست که قطر تنه یکی از اون ها 387 سانتی­ متره.

lDsSQc8JGQGbNJkX16qACRtt8gTEkL750VBnH8OC.jpg
یکی از درختان چنار تنومند

بعد از اینکه ساعاتی از وقتمون رو توی این مجموعه تفریحی گذروندیم و در هوای خنک و جریان آرام آب، چایمون رو نوشیدیم، برگشتیم داخل شهر تا کمی سوغاتی بخریم.

NbywPXMBzyqPhQVErRzFyG2N5WReSM6TEmfuOTwS.jpg
محوطه گردشگری بابا امان

از مهم­ترین سوغات بجنورد میشه به آبنبات (شکر پنیر) با طعم ­های مختلف لیمویی، پسته­ ای، نارگیلی، کنجدی، دارچینی، کاکائویی و ... اشاره کرد که عمدتاً همراه چای صرف می­شه. انوع کشک، قره قروت، روغن حیوانی، آجیل فاروج، عسل و ... هم از دیگر سوغاتی­ های این شهر هستن.   

پس از خرید سوغاتی از شهر بجنورد، رسماً مسافرتمون به پایان رسیده بود و وقت برگشت به شهر و دیارمون بود. اما چون مسیر طولانی بود، تصمیم گرفتیم یه شب توی ناهارخوران گرگان استراحت بکنیم. بعد از حدود نیم ساعت از خروجی بجنورد، به آشخانه رسیدیم. کمی از ظهر گذشته بود و ما هم گرسنه بودیم. هوس دیزی سنگی کرده بودیم. به چند تا از رستوران های سنتی سر زدیم اما جالبه که اصلا تنوع غذایی نداشتن و اکثراً فقط اکبر جوجه پخت می­ کردن. قید دیزی رو زدیم و بعد از سر زدن به چند رستوران، به رستوران "سرو" رفتیم که نسبت به بقیه رستوران­ های آشخانه، تا حدودی تنوع غذایی داشت.

XNZJNB4J5HmiHLubOQquio4RZ2IVmuUnS0cl3INV.jpg
نهار ما در آشخانه

حین خوردن غذا، سفرمون رو مرور می کردم و با خودم فکر می­ کردم این مسیری که ما برای مسافرت انتخاب کردیم، چه انسان­ های بزرگی داشته و چه آثار ارزشمندی از خودشون به جا گذاشتن! آیا ما می­تونیم این آثار با ارزش رو برای نسل بعد حفظ بکنیم؟!  بعد از صرف نهار، به سمت ناهارخوران رفتیم و از چند تا مجتمع تجاری مانند رویال و مرکز خرید هیرکان و ... بازدید کردیم و بعد از خرید چند سوغاتی، به خونه ­ای که توی ناهارخوران اجاره کرده بودیم، رفتیم.

روز هشتم:

تصمیم داشتیم مستقیم به خونه برگردیم اما گفتیم که بد نیست سری به بازارچه ساحلی بندر ترکمن بزنیم. به همین علت، ابتدا کمی مسیرمون را کج کردیم و به بازارچه ساحلی بندر ترکمن رفتیم. ورودی این بازارچه برای هر ماشین 3000 تومن هست.

AlJn2QFHMFBzUYRg2YAjSkqUr8UO86kszD8CxgUX.jpg
 بازارچه ساحلی بندر ترکمن

قیمت اجناس نسبت به جاهای دیگه کمی بهتر بود. در کنار بازارچه، چادرهای سنتی زیبایی بودن که لباس ترکمنی رو برای عکاسی اجاره می دادن.

MJyVu9nSQwDSLUKxYIlbCFGMizPh713t6L44c568.jpg
چادرهای داخل محوطه بازارچه ساحلی

بعد از خریدی جزئی از بازارچه، با توجه به اینکه برنامه­ ای برای بازدید از گرگان نداشتیم و صرفاً برای استراحت بین­ راهی در نظر گرفته بودیم، به امید اینکه روزی با هدف گردشگری به این دیار برگردیم، از مسیر مازندران، عازم شهر و دیارمون شدیم.

کل مسافت طی شده: حدود 2600 کیلومتر

میزان مصرف بنزین: حدود 180 لیتر

مبلغ کل هزینه­ های اقامت و خورد و خوراک و بنزین و عوارضی و غیره: 4 میلیون تومان 

سلامتی و سربلندی شما، آرزوی ماست

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر