شهر واتیکان تلاقی مذهب، هنر و تاریخ است. یک شهر مینیاتوری از معنویت آمیخته با تجمل فراوان. مرکز مسیحیت جهان و بزرگترین کلیسای دنیا بیشک یکی از سمبلهای ایتالیا است. هرچند واتیکان به عنوان یک کشور مستقل شناخته میشود، اما واتیکان و کلیسای سن پیتر از جمله نمادهای مهم شهر رم و ایتالیا به شمار میآیند و شهر رم سخاوتمندانه به گردشگران خود این فرصت را میدهد که کشور دیگری را به عنوان یک اشانتیون در قلب رم ببینند.
این سرزمین کوچک، با ساختمانهای تاریخی و مجسمههای هنری ارزشمند، مانند یک معجزه فرهنگی است و بازدید از موزههای واتیکان، که در برگیرندهی آثار هنری از دورانهای گوناگون تاریخ هنر اروپا میباشد، تجربهای بینظیر از مشاهده ثروت هنری انسان است. از بنای سن پیتر تا گالریها و موزههای هنری، هر گوشه و کنار این سرزمین رازآلود به نشانههایی از گذشته و تاریخ اروپا باز می گردد.
برای رسیدن به واتیکان سوار خط مترو A شده و در ایستگاه اوتاویانو سان پیترو (the Ottaviano San Pietro) پیاده می شوم. نقشه را در گوگل مپ علامت زده ام و کنجکاوانه مشتاق مسیری هستم که من را از قلب یک شهر تاریخی به میانه کشوری مذهبی پرتاب کند. مسیر پر از المانهای مذهبی و پوسترها و نقش و نقوش پاپ فرانسیس آرژانتینی تبار است که از سال 2013 به عنوان اسقف رم و رهبر کلیسای کاتولیک در سطح جهان انتخاب گردیده است.
واتیکان به عنوان یک کشور مستقل برای خودش نیروی پلیس (ارتش ویژه)، اداره پست، آتش نشانی، شبکه انحصاری اینترنت و... دارد و ارتش آن، قدیمی ترین و کوچکترین ارتش منظم جهان می باشد که متشکل از سربازانی با ملیت سوئیسی است که همگی مجرد و کاتولیک هستند. در طی مسیر این سربازان با لباس های رنگی خاصشان دیده می شوند.
مشغول طی کردن مسیری ساده و سنگفرش شده و در افکار خود به دنبال دروازه یا درب ورودی متفاوت و خاص هستم که به ناگاه خود را در میانه یکی از بزرگترین و مشهورترین میدان های جهان می یابم. این میدان بزرگ که سن پیتر نام دارد به نوعی مرکز و قلب تپنده واتیکان است. میدانی مربعی شکل که ابعاد آن حدود ۳۴۰ متر در هر طرف است. سه طرف این میدان توسط ساختمانها و سازههای تاریخی احاطه شدهاند و طرف چهارم به کلیسای سن پیتر، ختم می گردد.
این میدان در سال ۱۶۵۶، به دستور پاپ آلکساندر هفتم و توسط جیان لورنزو برنینی طراحی گردیده است. برنینی از معماران به نام آن دوره از تاریخ بود که بسیاری از بناهای دیگر ایتالیا را طراحی کرده بود. یکی از مواردی که در ابتدای ورود به میدان نظرم را جلب می کند ستون بسیار بلندی در وسط میدان و روبروی باسیلیکای سنت پیتر است که به ابلیسک مصری شهرت دارد. قبلا نمونه ای از این ابلیسک را در وسط میدان باستانی هیپودروم استانبول دیده ام. در واقع ابلیسک یک تک ستون سنگی است که از یک بلوک سنگی با مقطع مربع (یا مستطیل شکل) ساخته شده است.
شکل این ستون های سنگی هنگامی که به سمت بالای ستون حرکت می کنید، مقطعی کوچکتر داشته و مشابه به یک هرم کشیده و بلند خودنمایی می کند. در نوک ابلیسک نیز، یک هرم کوچک قرار داده شده است و به همین علت به مصری شهرت دارند. جالب است که این ستون از سال 1586 و قبل از طراحی میدان توسط برنینی وجود داشته است.
شالوده میدان با در نظر گرفتن محور مرکزی میدان از این ابلیسک و پس از آن دو فواره کوچک قرار داده شده است. هر کدام از این دو فواره کوچک دارای فاصله مساوی تا ابلیسک و ردیف ستون هاست. برای آنکه تقارن در میدان رعایت شود، قرینه ای برای فواره قدیمی ساخته شده و در قسمت شمالی ابلیسک مصری قرار داده شده است و با این کار سعی گردیده تا تعادل در میدان برقرار شود. میدان به شکلی طراحی شده است که در دو طرف آن، چهار ردیف ستون به شکل بیضوی در یک ردیف قرار گرفته اند و شبستان بسیار خیره کننده ای را در دو طرف میدان ایجاد نموده اند. این دو شبستان و راهرو که با چهار ستون طراحی شده اند، معنای سمبلیکی از در آغوش گرفتن بنای کلیسای سنت پیتر به عنوان کلیسای مادر مسیحیت دارند. در بالای سلسله ستونهای میدان، صد و چهل مجسمه از قدیسان نگهبان واتیکان قرار دارد.
برای عاشقان تقارن، میدان سن پیتر واتیکان متقارنترین میدان جهان است و به قول یک روزنامه نگار ایتالیایی برای مبهوت کردن طراحی شده است. میدانی که نقشه اش از بالا به شکل یک کلید است که نمادی از کلید ورود به بهشت است. علیرغم گرمی هوا ملت در وسط میدان در حال تلاش برای گرفتن عکسی هستند که بتوانند خودشان و تقارن و عظمت میدان را در یک قاب نشان دهند.
در سمت راست میدان شلوغی صفی از گردشگران تور ایتالیا به چشم می خورد که مربوط به ورودی کلیسای سن پیتر است. کلیسای سنت پیتر از بزرگ ترین کلیساهای جهان است که یادگاری از دوران رنسانس در ایتالیا به شمار می رود. هرچند هوا به شدت گرم است ولی نمای خارق العاده میدان تحمل زمان 30 الی 40 دقیقه ای ایستادن جهت ورود به کلیسا را آسان می کند.
با ورود به داخل کلیسای سن پیتر، سقف های بلند، پرترههای مذهبی، و زیبایی آثار هنری در هر زاویه از آن، انسان را تحت تاثیر قرار می دهد. بر اساس داستان های مذهبی کاتولیک، این کلیسای تاریخی، محل دفن پیتر مقدس یکی از حواریون حضرت مسیح و اولین پاپ جهان است. شواهد تاریخی و عقیده رایج در کاتولیک و واتیکان حاکی از این هستند که مقبره پیتر مقدس مستقیماً زیر محراب باسیلیکا قرار گرفته است. به همین دلیل، تعداد زیادی از پاپها، از ابتدای مسیحیت تا به اکنون، مانند پاپ ژان پل دوم که چند سال پیش فوت کرد، در زیرزمین این کلیسا دفن شدهاند.
سنگتراشیها و مجسمههای سقف این کلیسا توسط میکلآنژ طراحی شده است و حقیقتا شاهکار فوقالعادهای از در هم آمیختن هنر و معماری است. اولین چیزی که به هنگام ورود به کلیسا نظرم را جلب می کند ابعاد عظیم شبستان آن است. این شبستان طولانی بخش اصلی کلیسا است که در آن، مردم به هنگام مراسم عشاءربانی جمع میشوند. باریکه های نور که از سقف شبستان وارد کلیسا می شوند حال و هوایی بسیار معنوی به فضای شبستان داده اند.
در سمت راست ورودی، مجسمه ای تکان دهنده از جسد مسیح در آغوش مریم مقدس دیده می شود که مردم گرد آن جمع شده اند. مجسمه «پیهتا» اثر «میکلآنژ» در کلیسای سن پیتر واتیکان تنها اثری است که امضای میکل آنژ را دارد. نقل است که روزی میکلآنژ میشنود یک نفر در مورد این مجسمهی فوقالعاده صحبت میکند و آن را به «کریستوفرو سولاری» نسبت میدهد. بنابراین امضای خود را بر روی آن حک می کند. او بعداً از این کار خود پشیمان شد و گفت که دیگر هیچ کدام از کارهایش را امضا نخواهد کرد.
دری نیز در سمت چپ مجسمه دیده میشود که به درب مقدس معروف است و در سال یکبار باز می شود و باورشان این است که مردمی که از آن رد میشوند، تمام گناهانشان بخشیده میشود.
مجسمه مهم دیگر کلیسا، پیکره سن پیتر است که عشق زیادی از مردم دریافت می کند. در بین مردم این رسم وجود دارد که وقتی از کنار آن می گذرند پای او را ببوسند. وقتی سطح نازک و ساییده شدهی انگشتان پای سمت راست مجسمه را ببینید، خودتان میتوانید حدس بزنید تا به حال چند نفر این کار را انجام دادهاند. در حالی که انگشتان پای چپ کاملا سالم باقی ماندهاند.
در درون کلیسا باکس های اعتراف هنوز طرفداران خود را دارند که دو زانو نشسته و اعمال مگوی خود را با راهبی که در میان باکس نشسته در میان می گذراند و گو این که سبکتر می شوند!
در کلیسای سن پیتر، از هر پاپ، پرترهای با یک قاب طلاکوب قرار داده شده است که شامل قابهای خالی به تعداد مشخص، برای پاپهای آینده هم میشود. اینکه واتیکان چگونه میدانسته باید چند قاب خالی در نظر بگیرد همیشه یک افسانه بوده است که آنها میدانند آخرالزمان در زمان حکومت کدام پاپ رخ میدهد بنابراین فقط تعداد مشخصی قاب عکس خالی تهیه کردهاند که به تعداد پاپهای حاکم تا آن زمان است!
سراسر کلیسا مملو است از آثار هنری خیره کننده، از نقاشی های سقف و دیوارها تا مجسمه های زیبایی که هر صاحب ذوقی را به وجد می آورد.
سایبان عظیمی به نام "بالداچینو" نیز داخل کلیسا وجود دارد که گفته می شود از برنزهای پانتئون ساخته است. این سایبان در واقع محراب اصلی کلیسا را پوشانده است، محرابی که تنها پاپ اجازه عبادت در آن را دارد. محراب نیز بر فراز مقبره پیتر قدیس قرار گرفته و مرکز نمادین و معنوی کلیسا محسوب میشود.
از کلیسا خارج می شوم و در گوشه ای از میدان می نشینم. غرق در زیبایی و عظمت و ظرافت های طراحی این میدان هستم که نمادی از دور در گوشه ای از میدان نظرم را جلب می کند. نزدیکتر می شوم و حقیقتا یکی از عمیق ترین و پرحس ترین مجسمه هایی که در کل سفرهایم دیده ام را مشاهده می کنم.
مجسمه کشتی مهاجرین در واتیکان با نام دقیق فرشتگان ناخودآگاه (Angels Unawares) که چهره صد شخصیت مهاجر را با انواع فرهنگ ها و دوره های تاریخی مختلف در یک قایق به تصویر کشیده است. این مجسمه شش متری، مهاجران و پناهندگان را با لباسهایی به تصویر می کشد که نشان تعلق آنها به فرهنگ ها و لحظات تاریخی متفاوت است. به عنوان مثال، یک یهودی در حال فرار از آلمان نازی، یک سوری در حال خروج از جنگ داخلی سوریه، و یک کودک در حال فرار از رژیم کمونیستی دیده می شود.
این پیکره به شکل عجیبی غرق در تنوع و تضاد است. گو این که هر صورت داستانی دارد و سینه ای مالامال از درد و امید. اینجا، درونی است پر از دردهایی که از زخمهای گذشته باقی مانده است، اما در عین حال، یک امید نورانی نیز درون آن پدیدار است؛ امیدی که همیشه ما را به سوی روشنایی و بهبود هدایت میکند. در وسط اثر، بال فرشته ای قرار داده شده است. بالی که به ما یادآوری میکند که در میان داستان های زندگی هر لحظه، ممکن است ملاقاتی با فرشتگان پنهانی داشته باشیم. این بال فرشته و نام اثر اشاره به این متن از کتاب مقدس دارد که "از مهمان نوازی غریبه ها غافل نشوید، زیرا به این وسیله برخی فرشتگان پنهانی را پذیرفته اید".
تیموتی اشمالز، خالق کانادایی اثر با مهارت، حس عمیق درد و رنج و احساس ناامنی و تردید را توام با امید به آینده ای نامعلوم و روزهایی بهتر در چهره تک تک مهاجرین و افراد ترک وطن کرده رسم کرده است. این اولین بار در 400 سال، یعنی پس از زمان برنینی است که مجسمه ای در میدان سنت پیتر نصب شده است.
در این میدان بزرگ و پرآوازه، مردمی از تمام نقاط جهان گرد آمدهاند، هرکس با داستان و سرگذشتی خاص خود. کودک بلوند اروپایی در نقطه انتهایی مجسمه سوار بر آن شده و مشغول عکس گرفتن است. آرامش و تفکری که در نگاه اوست با چهره های مضطرب پیکره پارادوکسی عجیب به وجود آورده است.
اینجا و در گوشه ای از میدان سن پیتر، این پیکر، نه تنها یک آثار هنری است، بلکه یک پرتو از معنویت و زیبایی بیپایان است. گو این که هر کسی که به آن نگاه کند، با دیدن تنوع و تضادهای زندگی و با آگاهی از حضور پنهانی الهی، به سوی یک روشنایی و آرامش عمیقتر هدایت میشود. به این فکر می کنم که هنر چقدر می تواند رهایی بخش، جاندار و انسانی باشد و یادآوری کند که ما به عنوان بشریت و خانواده انسانی تماما مرتبط و متقابلیم.