به نام خالقی که انسان را برای یک سفر آفرید چشمانم را میبندم و لحظهای خود را در شور و هیاهوی میدان ناوونا میبینم. مردی که مینوازد، کودکی که میرقصد، آرامشی که شعله میکشد؛ اما من از هیجان این همه شادی چشمانم را میگشایم. برای پنجمین
سفر گاهی ترسناک، گاهی رنگارنگ، گاهی بی روح، گاهی پر جنب و جوش و همیشه منحصر به فرد است. هر تمدن به ترتیب جای خود را به دیگری داده و تاریخ را رقم زده است. این تاریخ در ایتالیا، کلیساها، موزه ها، خیابان های باریک، پیاده
چشم تا باز کنم فرصت دیدار گذشت همه ی طول سفر یک چمدان بستن بود (قیصر امین پور) مقدمه رویاها را می توان نقطه آغاز هر سفری دانست. با توجه به این رویاها جستجو خود به منظور سفر را شروع می کنیم. خب، کجا بهتر از اینترنت !! مکان