بوی جوی مولیان

0
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
بوی جوی مولیان
آموزش سفرنامه‌ نویسی
02 فروردین 1404 12:00
0
169

سلامی چو بوی خوش آشنایی زمستان 1402 است . مدتهاست میخواهم به خوزستان سفر کنم .برنامه های یک شرکت گردشگری تور ایرانگردی را میبینم که تقریبا با شرایطم جور است: آبادان تا تشکوه ....هرچند که شامل فقط بخشی از استان زر خیز خوزستان میشود ولی برای شروع خوب است. مقدمات فراهم شده و سفر انجام می شود وبمن وهمه همسفران بسیار خوش می گذرد هر چند مسافرت بدون  چالشی نیست  ولی در مجموع خاطره خوبی ازسفر گروهی با افرادی که در ابتدا نا آشنا ودرپایان جزو دوستانم میشوند بجا می ماند. 

مدت کوتاهی بعد مطلبی در مورد زندگی و آرامگاه رودکی می خوانم ..واینکه .رودکی در  پنجکنت  تاجیکستان  دفن شده است و دلم هوای آنجا را می کند !ولی در مشغولیت های کار وزندگی این هوس کمرنگ می شود تا اردیبهشت سال بعد.  همان شرکت تور تاجیکستان گروهی میگذارد . با شرکت تماس گرفته اطلاعات می گیرم  و ثبت نام اولیه را انجام میدهم تا با تکمیل شدن تعداد گروه هزینه را واریز کرده ومدارک را ارسال کنم.  روزها میگذرد .انتظار برای تماس از سوی شرکت بیش از حد معمول می شود و نهایتا  شرکت اعلام می کند بدلیل نرسیدن به حد نصاب تور حذف می شود .  

با توجه به اینکه برای این مسافرت تا حدودی برنامه ریزی کرده بودم وتعطیلات خوبی پیش رو بود  با شرکت دیگری آشنا  و وارد مذاکره میشوم که شرایطش مناسب وهزینه اش اندکی کمتر است. در عین حال همسرم نیز که عازم سفر دیگری بود تصمیم می گیرد به عشق تاجیکها با من همراه شود! شرکت را در جریان میگذارم و هزینه بلیط را با ایرلاین وارش بتاریخ 10تا 17 خرداد چک میکنم.    قیمت بلیط در سایت 22 تومن برای هر نفر اعلام شده بود ولی کانتر پذیرش گفت قیمت بالا رفته و23/700تومان باید واریز کنم. شماره حساب را گرفتم وبلافاصله پول را واریز کردم ولی چند دقیقه از طرف  آژانس تماس گرفتند وگفتند نرخ بلیط  دوباره افزایش یافته وبه 27 تومن رسیده!

باتوجه به تغییرات  لحظه ای که از طرف شرکت اعلام میشد ونظربه اینکه اولین بار بود با این شرکت کار میکردم صراحتا گفتم منصرف شده ام و پولم را برگردانید . سرتان رادرد نیاورم با توجه به این موضع من نیم ساعت  بعد دوباره تماس گرفتند وگفتند با قیمت قبلی بلیطمان صادر شده است! به این ترتیب ازاین خوان بسلامتی گذشتیم. در مرحله بعد فرم درخواست ویزا را پرکردیم که برای هر نفر هزینه صدور ویزا در آن زمان 50دلار میشد البته از اول پاییز امسال ویزای تاجیکستان برای ایرانیان حذف شده است.  همانند همه سفرهای قبلی شروع به جمع آوری اطلاعات  در مورد مقصد از منابع اینترنتی و سفرنامه ها می کنم.

هرچند سفرنامه های اندکی در مورد تاجیکستان نگاشته شده است با این حال از همانها نیز استفاده می کنم.  خوشبختانه در سفرهای گروهی نیاز به برنامه ریزی شخصی وتهیه بلیط ویکسری اقدامات دیگر نمی باشدوخیالم از این بابت راحت است. بد نیست متذکر شوم در سفرهایی که  با همسریا دوستان انجام می شود همه برنامه ریزی ها بعهده من است و البته تصمیم گیری در مورد پذیرش آنها با اعضا گروه !تقریبا سه هفته مانده به سفر مدارکم  کامل می شود  بنابراین فرصت کافی برای انجام سایر کارها وجود دارد. چند روز قبل از سفر توسط لیدر ایرانی  گروه واتساپی تشکیل می شودودر طول سفر اطلاعات مورد نیاز رد وبدل می شود. 

بالاخره روز موعود فرا رسید وما که روز قبل از سیرجان راه افتاده بودیم 7 ساعت قبل از پرواز رسیدیم فرودگاه امام خمینی ودر نتیجه وقت کافی برای استراحت و دریافت دلار ازخودپرداز داشتیم.  پرواز به دوشنبه با ایرلاین وارش بموقع انجام شد و یک گروه ارکستر همراه با خواننده ای معروف  در این پرواز با ما بودند. دوساعت ونیم بعد در فرودگاه دوشنبه بودیم. 

مختصری در مورد تاجیکستان

تاجیکستان در آسیای مرکزی یا آسیای میانه قرار دارد ویک کشور محصور در خشکی است. مساحت آن 143هزار کیلومتر مربع وجمعیت آن کمی بیشتر ازاز 10میلیون نفر است.پایتخت وبزرگترین شهر آن دوشنبه می باشد. کشورهای همسایه آن از جنوب افغانستان از غرب ازبکستان از شمال قرقیزستان  وازشرق چین است که دارای مرز مشترک با تاجیکستان می باشند.   همچنین ازطریق دالان واخان در افغانستان فاصله اندکی با پاکستان دارد. در سال 1991 تاجیکستان خود را یک کشور مستقل اعلام کرد .اسلام دین 98درصد اهالی کشور و سامانی واحد پول آن است. تاجیکستان کشور پر آبی است ولی بدلیل وجود کوه های فراوان  دارای  زمین های کمی می باشد.            

روز اول  

بعد از انجام تشریفات گمرکی وخروج از فرودکاه با لیدرمان مواجه شدیم که خودش را نیاز معرفی  کرد. یک لیدر دیگر بنام امید نیز همراهش بود.در غرفه صرافی فرودگاه تعدادی از دلارها را که از  خودپرداز فرودگاه امام گرفته بودیم به پیشنهاد آقای نیاز تبدیل به سامانی کردیم. متاسفانه متوجه  شدیم نیمی از دلارها نه فقط دلار سبز وغیر قابل قبول بودند بلکه بدلیل وجود لکه های زرد در  هیچ صرافی دیگری پذیرفته نشدند وروی دستم ماندند. بگذریم ... بعد ازجمع شدن همه اعضا  گروه که 9 نفر بودیم سوار ون شدیم وبطرف شهر راه افتادیم. با توجه به اینکه تا تحویل اتاق چند ساعتی مانده بود برنامه گشت شهری را شروع کردیم.نیاز آقای میانسالی بود که   شوخ بود ومرتبا جوکهای ملانصرالدین را تعریف میکرد.  

undefined
 آسمان تاجیکستان از داخل هواپیما
فرودگاه دوشنبه
فرودگاه دوشنبه

اولین مکانی که  رفتیم پارک کوروش بود که مجسمه ای نشسته از کوروش کبیر در وسط  پارک نصب بود. در حدود یکساعت در این پارک قدم زدیم وعکس گرفتیم.   مکان گردشگری بعدی پارک بزرگ وزیبای رودکی بود .پارک مذکور دارای  حوض ها وفواره های  متعدد بود وحتی در آن موقع روز (تقریبا 2 بعد ازظهر ) هوای دلپذیری داشت.   قبل از رسیدن به پارک از جلوی تئاتر اپرای صدرالدین عینی  که سالن باله واپرا هست عبور کردیم. پارک و ساختمان اپرا هر دو در خیابان "تهران "  قرار دارند. بعد از این گردش به سمت هتل رفتیم. هتل 4 ستاره اطلس در یکی از خیابانهای فرعی عینی قرار گرفته است. با اندکی تاخیر اتاقهایمان  را تحویل گرفتیم وباقیمانده هزینه تور دوشنبه را که برای دو  نفرمان 1130دلار میشد به آقای امید   پرداخت کردیم..

جهت اطلاع به عرض میرسانم قیمت ارزی توربرای هر نفر با احتساب بهای ویزا 970 دلار شد.  ضمنا  در مورد کیفیت هتل اطلس بطور مختصر  باید گفت هتل تمیز با موقعیت خوب است که  پرسنل مودب وخوش برخوردی دارد. درتمام طول روز نوشیدنی های سرد وگرم و شیرینی در دسترس ورایگان بود. به هر جهت بعد از تحویل اتاق ها به رستورانی در خیابان رودکی رفتیم . کیفیت غذا نسبتا خوب بود وما کباب سفارش دادیم. بعد از صرف نهار به هتل برگشتیم و پس از استراحت کوتاهی در لابی جمع شدیم تا برای برنامه عصر همراه با لیدر به بازار برویم.

مقصد  گردش عصرگاهی مان بازار سنتی شهر دوشنبه بنام مهرگان بود که ساختمانی دو طبقه دارد و از جاهای دیدنی دوشنبه است .در طبقه همکف مواد غذایی ودر طبقه  بالا پوشاک بفروش می رسد. حدود یک ساعت در آن ازغرفه های مختلف بازدید کردیم وسپس به هتل  برگشتیم. درمسیر  برگشت به هتل از جلوی کاخ نوروز ، سفارت جمهوری اسلامی در تاجیکستان و کتابخانه ملی موسوم به فردوسی عبور کردیم .شام مختصری در هتل صرف کردیم. همانطور که گفتم نوشیدنی های سرد وگرم وشیرینی در طول روز  در هتل اطلس بصورت رایگان در دسترس است.      

مجسمه کوروش کبیر
مجسمه کوروش کبیر
ورودی پارک
ورودی پارک
محوطه وآبنمای پارک
محوطه وآبنمای پارک

undefined

undefined

 

سالن اپرا

ورودی سالن
ورودی سالن 
کتابخانه ملی
 کتابخانه ملی
ورودی هتل اطلس
ورودی هتل اطلس  

روز دوم

امروز برنامه مان با بازدید از ساختمانی بنام"اتفاق نویسندگان" شروع شد.البته وارد ساختمان نشدیم . در داخل آن جلسات ادبی برگزار می شود ولی از قسمت بیرونی آن دیدن کردیم . در دیوار بیرونی آن مجسمه هایی از نویسندگان وشعرای فارسی زبان وروسی نصب  شده بود. همینطور اشعاری بر روی سنگها حکاکی  شده بود.این نوشته ها به خط فارسی وسیریلیک   بود. من با الفبای روسی آشنا هستم و اسامی زیر مجسمه ها را که خواندم شعرای فارسی زبان زیر بودند. سعدی ،فردوسی ،حافظ ، خیام ورودکی .حدود یکساعت در محوطه اطراف گردش کردیم و عکس  گرفتیم وبسوی مقصد بعدی "شهر قدیمی حصار"حرکت کردیم این شهر 30 کیلومتر تا دوشنبه فاصله دارد شهر حصار دارای چندین بنای قدیمی است.

 قلعه حصار ، کاروانسرا ودو مدرسه بناهایی هستند که در این مجموعه  ،   واقع شده اند.       قلعه حصار پیش از هجوم اعراب "شومان" نام داشت. ابراهیم بیگ آخرین حکمران حصار پس از  نبرد با نیروهای شوروی در سال 1926 شکست خورد وبه افغانستان گریخت.پس از آن در تقسیمات کشوری اتحاد جماهیر شوروی به تاجیکستان پیوست. این قلعه علاوه بر اینکه نمادی از فرهنگ باستانی  سه هزار ساله مردم تاجیک است ، یکی از مهمترین بناهای آسیای مرکزی نیز هست.  قلعه روی یک تپه قرارگرفته ، شامل یک ورودی ودوبرج می باشد. در نزدیکی آن نیز کاروانسرایی دیذه میشود. همچنین دومدرسه با قدمت قرن7 و9 هجری  در همین محوطه وجود دارد. 

 بعد از بازدید از همه قسمتهای شهر حصار به طرف شهر دوشنبه برگشتیم.  عصر وقت آزاد داشتیم وبرای پیاده رودی به خیابان رودکی رفتیم. مجددااز خیابان تهران عبور کردیم  ودر مسیر به یک هایپر مارکت برخورد کردیم که محصولاتی ایرانی نیز داشت.   یکی از پرسنل آن ایرانی بود و در صحبت با ایشان متوجه شدیم مدیر داخلی فروشگاه نیز ایرانی  واهل مشهد بود. هر چند در تاجیکستان بدلیل زبان مشترک معمولا احساس غربت به آدم   دست نمیدهد با اینحال از دیدن این هموطن خوشحال شدیم ودقایقی با او گپ زدیم.  

نمای بیرونی اتفاق نویسندگان
نمای بیرونی اتفاق نویسندگان
نما از نزدیک
نما از نزدیک
نمای اتفاق نویسندگان از زاویه ای دیگر
نمای اتفاق نویسندگان از زاویه ای دیگر
قلعه حصار
قلعه حصار
قلعه حصار
قلعه حصار
کاروانسرا
کاروانسرا
هایپراستار
هایپرمارکت   

روز سوم     

امروز صبح عازم پنجکنت شدیم . شهری که در نزدیکی آن پدر شعر فارسی"رودکی " آرمیده است. پنجکنت بمعنی پنج شهر است. جاده دوشنبه به پنجکنت در سال 1930 توسط روس ها ساخته شد. بطور معمول طی این مسیرحدود 5 ساعت طول می کشد ولی در بین مسیر برای تماشای مناظر زیبای اطراف وصرف چای توقف کردیم. در این مسیر با بنایی قدیمی بنام کاخ ملکه مواجه شدیم.  رودخانه زرافشان نیز از اواسط راه شروع میشود وبه سمرقند و بخارا میرسد. چند کیلومتر قبل از  پنج کنت به دوراهی میرسیم که یک راه آن به طرف خجند میرود.

نام منطقه ای که آرامگاه رودکی در آن واقع شده پنج رود است. پنجرود جایی است که رودکی سالهای آخر عمر خودرا در آنجا در تنگدستی سپری کرد. بدلیل خلوتی منطقه  در ورودی به آرامگاه بسته بود وبا ورود ما نگهبان آنرا باز کرد تا از داخل  دیدن کنیم وفاتحه ای بخوانیم. بیرون از آرامگاه موزه ای قرار داشت که ازآن نیز بازدید کردیم . تعدادی تابلو از شعرای مختلف در این موزه نصب بود .با ثبت یادداشت در دفتر یادبود   با خاطراتی خوش پنجرود را ترک کردیم وبه سمت شهر راه افتادیم. قبل از رفتن به هتل   به کافه ای بنام دوستی رفتیم و نهار خوردیم.

سپس به هتل پنجکنت پلازا رفتیم واتاقمان را تحویل  گرفتیم. هتل نسبتا نوسازوتمیزی بود با پرسنل خوشرو . قبل از اینکه در مورد گردش بعدی صحبت کنم اندکی توضیح در مورد شهر پنجکنت خدمتتون عرض می کنم :

Panjakentیا پنجهکند یا بومجکت شهر وناحیه ای است در ولایت سغد (Soghd  تاجیکستان که در قسمت غربی این کشور قرار گرفته است.بیشتر مردم این ناحیه تاجیک ولی درصدی  نیز ازبکند. سغدی ها کسانی بودند که به زبان ایرانیان شرق صحبت می کردند واز نیاکان تاجیکی ها محسوب میشوند. در ربع اول قرن هشتم میلادی پنجکنت مرکز قلمرو آخرین پادشاه بود که با شاهزاده  سغدیان بر سر قدرت شهر سمرقند پایتخت سغدیان جنگید . 

خرابه های پنجکنت باستانی " که عصر روز سوم مسافرتمان ازآن بازدید کردیم " در اوایل قرن  نوزدهم توجه همه را به خود جلب کرد اما تا سال 1946هیچ حفاری باستانشناسی در اینجا شروع نشده بود. درسالهای بعد قسمتهای مختلف آن شناسایی شد. در طی سالها بیش از 50 ساختمان با دیوارهای  تزیین شده ونقاشی های با شکوه کشف شده است که امروز نمایشگاه های بسیاری از موزه ها بخصوص موزه هرمیتاژ در سنت پترزبورگ را زینت می دهند.    در برنامه عصر از شهر قدیمی پنجکنت بازدید کردیم واز خرابه های آن عکس گرفتیم.   قسمت های مختلف شهر قدیم مثل خانه ها ،بازارچه و... تا حدودی قابل تشخیص بودند.  یک درخت بزرگ وزیبا در مخوطه خارجی شهر قرار داشت که وسط آن شکاف بزرگی بود  وبا آن عکس گرفتیم . در گوشه ای نیز محوطه محصور کوچکی قرار داشت و مقبره کاشف شهر قدیم در آنجا مستقر بود.                                            

پنچکنت قدیم (عکس از اینترنت)
پنچکنت قدیم (عکس از اینترنت) 
مقبره کاشف پنچکنت قدیم
مقبره کاشف پنچکنت قدیم

undefined

مسیر پنجکنت
مسیر پنجکنت
رستوران وپمپ بنزین بین راه
رستوران وپمپ بنزین بین راه
دورنمای مقبره رودکی
دورنمای مقبره رودکی
سردر مقبره
سردر مقبره
نمایی دیگر از مقبره
نمایی دیگر از مقبره
آرامگاه رودکی
آرامگاه رودکی
محوطه موزه
محوطه موزه
داخل موزه
داخل موزه
اشیا داخل موزه
اشیا داخل موزه

روز چهارم  

برنامه امروز گردش وتفریح وبازدید از هفت کول یا هفت دریاچه بود. آب این هفت دریاچه بسیار زلال وخوشرنگ بودند. تنها مشکل جاده مسیر آن است که باریک وناهموار بوده، بعداز رسیدن به دریاچه چهارم بدلیل عملیات عمرانی ازادامه آن منصرف شدیم. در مورد هفت کول افسانه زیبایی وجود دارد بدین شرح که " در روستایی مرد ثروتمند وسالمندی از دختری خواستگاری می کند ودخترک که آن مرد را دوست نداشته واز ادواج با او غمگین شده است شروع به گریه می کند .

از اشکهای او این هفت دریاچه ایجاد می شود ."دریاچه ها در کوه های فان در شمال غربی تاجیکستان بفواصل چند کیلومتر از یکدیگر قرار گرفته اند.به هرکدام از دریاچه ها که میرسیدیم برای تفریح وعکاسی توقف می کردیم. درپایان این بازدید به طرف پنجکنت برگشتیم تا 3 نفر از اعضایی که برنامه بازدید از سمرقند و بخارا  نیز داشتند تاجیکستان را ترک کنند .بقیه هم به پنجکنت برگشتیم وپس از صرف نهار برای استراحت به هتل رفتیم تا دومین روز اقامت در پنجکنت را با خاطره دیدار از آرامگاه رودکی ودریاچه های زیبای هفت کول ثبت کنیم.                     

رسپشن هتل پنجکنت پلازا
رسپشن هتل پنجکنت پلازا
محوطه هتل
محوطه هتل  
مسیر هفت کول
مسیر پنچکنت

 

یکی از دریاچه ها
یکی از دریاچه ها
دریاچه دوم
دریاچه دوم
دریاچه سوم
دریاچه سوم
کباب در رستوران پنچکنت
کباب در رستوران پنچکنت
هویج پلو
هویج پلو

دسر

خداحافظی با پرسنل هتل پنجکنت پلازا
خداحافظی با پرسنل هتل پنجکنت پلازا

روز پنجم

روزهای پنجم وششم اقامتمان به شهر زیبای خجند اختصاص داشت. خجند دومین شهر بزرگ تاجیکستان است که قبل از تجزیه اتحاد جماهیر شوروی بنام لنین آباد خوانده میشد.باتوجه به توصیفی که در مورد این شهر وطبیعت زیبای آن شنیده بودم مشتاق بودم هر چه زودتر به دیدن آن برویم. صبح زود بعداز گرفتن جند عکس یادگاری با پرسنل خوشروی هتل پنجکنت پلازا ، این شهر را به قصد خجند ترک کردیم.                                                                                                  

هتل استقلال در مسیر خجند
تونل استقلال در مسیر خجند

در طول مسیر در شهر استرافشان توقف کردیم ، از بازار چاقوسازان عبور وبازدید کردیم .همچنین تونلی بنام استقلال که ساخت مهندسین ایرانی بود را پشت سر گذاشتیم . کمی قبل از رسیدن به خجند در رستورانی بنام کافه فراوان توقف کرده ، چای نوشیدیم وخستگی مان را بیرون کردیم. حدود ساعت 2 بعدازظهر به هتل سغدیون رسیدیم. هتلی 11 طبقه ونوساز که به گفته لیدر در زمان افتتاح آن رییس جمهور امامعلی رحمانف  حضور داشته است. از محاسن این هتل بزرگ وزیبا نزدیکی به رود سیحون است. رود ازروبروی بلوار مجاور هتل عبور میکند ودرراستای آن مجسمه هایی از شعرای تاجیک قرار گرفته است.                     

ابتدای بازار چاقوسازان با ساختمانی بنام  هوشنگ
ابتدای بازار چاقوسازان با ساختمانی بنام هوشنگ
ساختمان فردوسی در استرافشان
ساختمان فردوسی در استرافشان
هتل سغدیون
هتل سغدیون
سردیس های جلوی هتل و رود سیحون
سردیس های جلوی هتل و رود سیحون

بعداز صرف نهار نوبت بازدید عصرگاهی شد که با پیاده روی از هتل وعبور از جلوی رود سیحون شروع شد وبه پارک ملی رفتیم که از جاهای دیدنی خجند است. این پارک بزرگ ، زیبا و فرحبخش مجسمه کمال خجندی را در ورودی خود جا داده است. تاجیکها به کمال خجندی علاقه فراوانی دارند. البته می دانید که آرامگاه کمال خجندی در شهر تبریز و در مفبره الشعراست وبنام دو کمال (خجندی وبهزاد ) معروف است. بازدید از پارک را با عکاسی ازمجسمه کمال ادامه دادیم و به موزه ملی سغده رسیدیم که با در بسته آن مواجه شدیم !

ظاهرا موزه فقط تا ساعت 4 بعداز ظهر بازمیباشد.تصمیم گرفتیم روز بعد زودتر به پارک برویم تا ازموزه هم بازدید کنیم ولی همچنان از هوای لطیف آنجا لذت بردیم واز مناظر زیبا عکس گرفتیم. هر چند ما تقریبا اواخر بهار به خجند سفر کرده بودیم با اینحال لطافت هوای آن همه را بر سر شوق میاورد. بقول آقای منصور ضابطیان باد بهاری خجند شبیه باد بهاری هیچ جای دیگر دنیا نیست.   هوای آنجا باعث آرامش وتمدد اعصاب میشود. به کسانی که به تاجیکستان سفر می کنند توصیه میکنم حتما دوسه روزی را به اقامت در خجند اختصاص دهند.    بعد از صرف شام در رستورانی نزدیک پارک به هتل رفتیم تا در اتاق زیبایمان استراحت کنیم.                                                                                                                    

محوطه پارک
محوطه پارک
مجسمه کمال خجندی
مجسمه کمال خجندی
محوطه پارک
محوطه پارک 

روز ششم                                                                               

برنامه امروز بازدید از کاخ ارباب بود که یک مکان فرهنگی است .کاخ فرهنگی ارباب در دهه 1950 در یک مزرعه در دوران شوروی وبا الگو برداری از کاخ زمستانی سنت پترزبورگ ساخته شد. این کاخ در زمان های مختلف تحولات مهمی را بخود دیده است. محلی برای نشست سران تاجیکستان بود تا استقلال خود را از شوروی اعلام کنند. همچنین در دهه 1990رییس جمهور تاجیکستان در این کاخ پایان جنگ داخلی تاجیکستان را اعلام کرد. در بازدید ازاین کاخ بهمراه گروه در قسمتهای مختلف آن گردش کردیم. داخل ساختمان اشعار به زبان فارسی روی دیوارها ثبت شده بود.در محوطه کاخ سردیس بانی کاخ نصب وشعری از سعدی مجاور آن نوشته شده بود.

در پایان این بازدید به بازار سنتی و زیبای خجند رفتیم هرچند ازآنجا خرید نکردیم ولی مغازه ها وغرفه ها زیبا ودیدنی بودند وبخصوص ازطبقه دوم ومشرف به غرفه های خوراکی عکسهای بیادماندنی گرفتیم که خاطره خوبی برایمان رقم زد. در قسمتی از طبقه دوم که به محوطه بزرگی دید داشت چند ساختمان در حال ساخت، مسجد ومدرسه ای مشاهده میشد که لیدر در موردشان توضیحات مختصری اراِئه داد.بعد از آن به رستوران رفتیم وپس ازصرف نهار به سمت موزه تاریخی سغد رفتیم تا قبل از تعطیلی بازدیدمان را انجام دهیم.در این موزه تابلو ، کتب قدیمی ، مجسمه های متعدد و اشیا دیگری جمع آوری شده است.

همانند سایر مکانهای گردشگری تاجیکستان اینجا نیزخلوت بود و همگی با فراغ بال ازتمام قسمتها دیدن کرده و از توضیحات لیدر استفاده کردیم. لیدری که بیشترین علاقه اش گفتن جوکهای ملانصرالدین بود وتقریبا همه جوکهایی که در طول سالیان در مورد ملا شنیده بودیم ایشان برایمان بازگو کرد!پس از آن به پارکی که در محوطه بود رفتیم وآخرین ساعات اقامت در خجند را با عکاسی به پایان رساندیم.

دورنمای کاخ ارباب
دورنمای کاخ ارباب 
ورودی کاخ ارباب
ورودی کاخ ارباب
موسس کاخ ارباب
موسس کاخ ارباب
نمای نزدیک
نمای نزدیک
کاخ ارباب از زاویه ای دیگر
کاخ ارباب از زاویه ای دیگر   
آمفی تِیاتر کاخ ارباب
آمفی تِیاتر کاخ ارباب
بازار سنتی خجند
بازار سنتی خجند
بازار سنتی خجند
بازار سنتی خجند
محوطه بازار (عکس از اینترنت)
محوطه بازار (عکس از اینترنت)

روز هفتم       

امروز باید خجند را به سمت دوشنبه ترک می کردیم. آخرین روز اقامتمان در شهر دوشنبه برنامه ریزی شده بود. تا از این پایتخت دوست داشتنی به تهران پروازمان را انجام دهیم. حدود 5 ساعت در راه بودیم تا به دوشنبه رسیدیم. قبل از خروج از خحند به پارک"غلبه"  رفتیم تا از تنها مجسمه آلومینیومی لنین دیدن کنیم. در این پارک همچنین تصاویری از کشته شدگان در جنگ با افغانستان نصب شده بود . بعداز یک ساعت گردش در پارک بسمت دوشنبه حرکت کردیم.   قبل از خروج ازشهر از روبروی مجسمه ای دیگر از امیر اسماعیل سامانی عبور کردیم. تقریبا ساعت 2 بعداز ظهر به دوشنبه رسیدیم ونهار را در رستوران صرف کرده، به هتل رفتیم. عصر وقت آزاد داشتیم .در خیابانهای اطراف هتل گردش کردیم واز آخرین ساعات اقامت در تاجیکستان لذت بردیم وخاطره ساختیم.                                                                                                                     

undefined
ستون یادبود در پارک غلبه
تنها مجسمه برنزی لنین
تنها مجسمه  لنین در خجند

 

اسکناس های 10 و50 سامانی
اسکناس های 10 و50 سامانی
20 سامانی
20 سامانی
100 سامانی
Caption

روز هشتم    

برای صرف صبحانه در هتل اطلس به رستوران رفتیم. پس از آمدن ون از لیدرمان "نیاز" خداحافظی وبسمت فرودکاه حرکت کردیم. در فرودگاه کوچک دوشنبه بعد از انجام امور گمرکی وارد سالن ترانزیت شدیم. تعدادی اسکناس سامانی برایم باقی مانده بود .با این تصور که  در سالن صرافی هست تصمیم به تبدیلشان به دلار داشتم ولی متاسفانه در این سالن  کوچک خبری از صرافی نبود ! به پلیسی که در سالن حضور داشت مراجعه کردم  تا از او برای تبدیل سامانی ها راهنمایی بگیرم . هر چند میزان کمتری از حد انتظار به من دلار داد باز هم راضی بودم  با اندکی تاخیر ، پروازمان از فرودگاه دوشنبه بلند شد . در حالی که همگی خاطرات بسیار خوبی از مردم مهمان نوازتاچیکستان با خود به ارمغان آوردیم تا تقدیم خوانندگان گرامی نمایم. در پایان مواردکاربردی را که جای مناسبی درسفرنامه برایشان پیدا نکردم فهرست وار خدمتتان ارائه می کنم.    

در زمان سفرما هر سامانی 5500 تومان وهر دلار 11 سامانی بود.  میانگین قیمت هر وعده غذایی در رستوران 50 سامانی بود .  خط نوشتاری در تاجیکستان سیریلیک ولی گفتارشان فارسی  دری است.  قیمت مواد غذایی کمی پایین تر از ایران است.   حتما حداقل 200 دلار با خود ببرید. به دلاری که خودپرداز میدهد اعتماد نکنید .نیمی از دلار مسافرتی که از خودپرداز گرفتیم دلار سبز رنگ ورو رفته ای بود که نه در تاجیکستان و نه در ایران و ترکیه قبولشان نکردند وروی دستمان ماند.  نهایتا و مهمتر اینکه اگر اهل خرید وسفرهای لاکچری هستید تاجیکستان انتخاب مناسبی نیست .

تور تاجیکستان علیرغم انتظارمان تور گرانی است ولی برای آشنایی با گذشتگان  ومشاهده آثار تاریخی وباستانی وآشنایی با همزبانان بسیار توصیه می شود . در آنجا احساس می کنید غریب نیستید . تاجیکها خیلی مهمان نوازند وبرای ما مکررا اتفاق افتاد که به اصرارما را به خانه هایشان دعوت می کردند.    امیدوارم این سفرنامه مورد توجهتان قرار گرفته باشد وبا توچه به اینکه اولین سفرنامه ای است که برای سایت وزین لست سکند ارسال می کنم لطف فرموده ایرادات آن را به من یاد آوری فرمایید. برای همگان ایام وسفرهای خوشی آرزو می کنم.           

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر