ساعت 21 بعد از صرف شام در هتل ، به فکر برنامه های فردا چهارشنبه بودیم که انشاالله یک روز به یاد ماندنی دیگر رقم بخورد .
چهارشنبه 27 مرداد1389 روز سوم
برنامه قبل از ظهر : دیدار از موزه هرمیتاژ
عصر : دیدن نمایش" باله دریاچه قو "شاهکار چایکوفسکی درکاخ mikhailovsky
دیدن موزه ارمیتاژ یا آرمیتاژ یا هِرمیتاژ که بعد از موزه لوور پاریس، بزرگترین موزه جهان از نظر مساحت و بزرگترین موزه دنیا از نظر اشیائ هست، می تواند برای هر انسانی از بیاد ماندنی ترین و خاطره انگیز ترین لحظات عمرش باشد.
مجموعه عظیم آرمیتاژ در شش بنا به نمایش گذاشته شدهاست. بنای اصلی ،کاخ زمستانی نام دارد و در گذشته محل سکونت رسمی تزارهای روسیه بودهاست. البته این موزه مجموعه آثار متعددی دارد که از جمله آنها میتوان به نشانها، لباسها و جواهرات سلطنتی، مجموعه متنوعی از جواهرات ساخته" فابرژه "و بزرگترین کلکسیون موجود در جهان از طلای باستانی متعلق به اروپای شرقی و آسیای غربی اشاره کرد. در سال ۱۷۶۴، کاترین کبیر با خرید بیش از دویست نقاشی در اروپا، جمعآوری این مجموعه مشهور را آغاز کرد. همچنان که تزارهای روس به توسعه مجموعه هنری خود مشغول بودند، آثار متعددی از داوینچی، یان ون ایک و رافائل در ایتالیا خریداری شدند. بزرگترین مجموعه آثار رامبراند در جهان نیز متعلق به موزه ارمیتاژ است.
نمای خارجی موزه هرمیتاژ
این موزه دارای 700 سالن،1057 اتاق ،1954 پنجره و 3میلیون اثرهنری می باشد بطوریکه اگر جلو هر شئی تنها یک دقیقه بیاستیم تا ناظر آن اثر باشیم وروزانه 12 ساعت زمان بازدیدمان باشد، بیش از 11 سال طول می کشد تا تمام موزه رو ببینیم.بازدید از این موزه جزئ برنامه توربود و ما مبلغ اضافه پرداخت نکردیم.علی رغم 4 ساعت بازدید از موزه ، تنها تونستیم از چند سالن و اثر دیدن کنیم .
نمونه هائی از آثاربی نظیر موزه هرمیتاژ
آثاری زیبا ازمیکل آنژ، لئوناردو داوینچی، روبنس، ون دایک، رامبراند، رودن، مونه، سزان، ون گوگ، گوگن ، پیکاسو و سالن یونان، سالن یادگار پتر کبیرکه سال 1800 کاترین دستور ساختشو داده بود با ستونهای مرمر با روکش طلا، نمونه هائی از بازدیدمون از این موزه بود. از جمله آثار اضافه شده به موزه در سالهای اخیر میتوان به آثار گوگن، ۴۰ اثر سبک کوبیسم پیکاسو و آثاری مشهور از بزرگان هنر مدرن مانند تابلو «رقص» La danse اثر ماتیس و «کافه شبانه» (Night Café) اثر ون گوگ اشاره کرد. در سالهای اخیر، آرمیتاژ بیش از پیش توسعه یافته و عمارت ستاد فرماندهی را نیز در بر گرفهاست و به انجام پروژههای بزرگی در خارج از کشور نیز پرداختهاست که موزه آرمیتاژ گوگنهایم (Guggenheim Hermitage Museum) در لاس وگاس، اتاقهای آرمیتاژ در عمارت سامرست (Somerset House) در لندن و آرمیتاژ آمستردام در هلند از آن جملهاند.
آثار دیگری از موزه هرمیتاژ
بعد از مشاهده موزه هرمیتاژ، همه افراد گروهمون در قسمت بیرونی موزه ودر میدان قصر دور هم جمع شدیم.ستونی که در وسط میدان(عکس شماره 23) مشاهده می شود،یک تیکه به وزن 600 تن بوده و وزن پایه آن 400 تن و وزن مجسمه بالا که رویش فرشته پیروزی قراردارد، 6 تن است.کتیبه های پائین ستون تصاویری از پیروزی بر ناپلئون را نشان می دهد.کلا در همه تصاویر حک شده بر پایه ستونها که نشانگر پیروزی های روسها در جنگها می باشد،بالای ستون ، فرشته ای وجود دارد و آن نشاندهنده این است که همه پیروزیها مقدس و خدائی بوده است.دروازه ای که درهمین عکس مشاهده می شود همان دروازه ایست که در سال 1905 کشیشی با تعداد زیادی کشاورزدر اعتراض به حکومت تزار،وارد شده اما به محض این که معترضین به قصر زمستانی تزار رسیدند(همین میدان)، قزاق های گارد سلطنتی به روی مردم آتش گشودندکه در این حادثه، بیش از ۱۰۰۰ نفر به قتل رسیدند و جرقه انقلاب اکتبر 1917 زده شد.بالای سردر دروازه ، مجسمه نیکی (خدای پیروزی) مشاهده می شود که با ارابه یونانی می آید ودو سرباز رومی دهنه اسبها رو گرفته اندو عقاب دوسر روسیه رو حمل می کنند.خدایان بیشتر یا از روم یا از یونان می آمدند.مجسمه به سبک باروک ایتالیائی ساخته شده(باروک ،نقش های برجسته ایست که پشتشون خالیست ولی کلاسیک ، همان نقشها هستند که به دیوار می چسبند). ساختمانی که در عکس 23 مشاهده می شود،طویل ترین ساختمان جهان بوده که طول لبه پنجره هاش دو ونیم کیلومتراست و سابق براین وزارت جنگ بوده اما همینک در حال تخلیه می باشد تا به موزه جنگ هرمیتاژتبدیل شود.
میدان قصر
بعد از دیدن موزه هرمیتاژ و میدان قصر جهت صرف ناهار و استراحت به هتل بازگشتیم. برنامه عصر، دیدن نمایش باله دریاچه قو بود.این برنامه اختیاری بود و افراد ثبت نام کرده با پرداخت هرنفر 80 دلار می توانستند از این نمایش دیدن کنند.ما هم چون از قبل تصمیم گرفته بودیم از همه برنامه های آپشن بهره مند شویم، از این فرصت پیش آمده استقبال کردیم. در غیر اینصورت وقت آزادمون بود که احتمالا به بطالت می گذشت.این برنامه که بیلبوردهایش در سطح شهر نصب شده بود،در سالن اصلی کاخ میخایلوفسکی به روی صحنه رفته بود. کاخ میخایلوفسکی سابق که اکنون موزه ی شهر است، دربردارنده ی یکی از زیباترین و نفیس ترین مجموعه های هنری روسیه است. این کاخ توسط کارلو روسی طراحی و در سال های ۱۸۱۹ تا ۱۸۲۹ ساخته شده است.
باله دریاچه قو ،شاهکار پیترایلیچ چایکوفسکی(1840-1893 میلادی)از آهنگسازان سرشناس روسیه می باشد. وی در مکتب موسیقی آنتوان روبنشتاین در کنسرواتوار س.پ به تحصیل پرداخت و در همان جا نیز دانشآموخته شد. پیشرفتش در موسیقی چنان برق آسا بود که پس از پایان دوره هنرستان، در هنرستان جدید مسکو استاد هارمونی شد و دوازده سال همین سمت را حفظ کرد. آثار متعددی ازوی از جمله چندین سمفونی، کنسرواتوار، اپرا، باله و موسیقی مجلسی به جای مانده است. او اولین آهنگساز روس بود که تاثیری تاریخی و بینالمللی در جهان داشت. وی در ششم نوامبر ۱۸۹۳ در اثر ابتلا به وبا درگذشت.باله که تلفیقی زیبا از تائتر،پانتومیم ورقص می باشد ، برای اولین بار در سال 1851در کشور روسیه و شهر س.پ متولد شده است.
سالن اصلی کاخ میخایلووسکی، محل اجرای باله دریاچه قو
دریاچه قو( swan lake) یکی از مشهورترین و پرنمایشترین بالههای جهان است. پیوتر ایلیچ چایکوفسکی این باله را در سال ۱۸۷۶ میلادی نوشت و یک سال بعد در سال ۱۸۷۷ برای اولین بار اجرا شد. چایکوفسکی از آهنگسازان برجسته بالهاست و نمایشهای" زیبای خفته )" ۱۸۸۹ ) و" فندقشکن )" ۱۸۹۲ ) از دیگر کارهای اوست. اختلافهای زیادی درباره ریشهٔ داستان دریاچه قو وجود دارد. از دیرباز در هر دو فرهنگ غرب و شرق، قو از نشانههای زیبایی و زنانگی بودهاست، بسیاری معتقدند این داستان در طول زمان و به تدریج تکامل یافته و سرانجام نمونه درخشانی از آن توسط چایکوفسکی عرضه شدهاست. داستان دریاچه قو به عشق زیگفرد siegfried شاهزاده 21 ساله با اودت odette دختر زیبائی که توسط جادوگر شیطانی به نام von rothbart به ملکه قوها تبدیل شده ، برمی گردد.
این ملکه به همراه ندیمه هایش تنها در شبها بصورت انسان ظاهر می شوند.یک شب زیگفرد غمگین در کنار دریاچه، اودت را می بیند و یک دل نه صددل عاشقش می شود.اودت ماجرای طلسم را به زیگفرد می گوید و تاکید می کند که زمانی این طلسم باطل می شود که عشق عمیقی از جانب زیگفرد به وی ابراز شود.جادوگر که پیش کسوت واستاد شاهزاده جوان می باشد،می خواهد که زیگفرد با دخترش اودیلodile که با جادو او را به شکل اودیت درآورده ازدواج نماید.شاهزاده بی اطلاع از این جادو عشق عمیق خودرا به اودیل نشان می دهد. این عمل باعث باطل شدن جادوی اودت شده و وی به شکل انسان در می آید . به اودت افسردگی شدیدی دست می دهد وجهت خودکشی خود را به دریاچه می اندازد. زیگفرد هم بعد از فهمیدن موضوع ، خودش را به آب می اندازد ودر انتها روح هردو باهم از داخل دریاچه به سمت بهشت پرواز می کند.
سالن بسیاربزرگ و زیبا- نمایش بی نظیر مخصوصا با دکورها ، صحنه آرائی و لباس بازیگران – شاهکار موسیقی متن نمایش- همه وهمه دست به دست هم داده بودند تا یک شب فراموش نشدنی را تجربه کنیم.
پنجشنبه 28 مرداد 1389 روز چهارم
برنامه صبح: دیدارازکاخ تابستانی تزار درباغ پترهوف
بعد از ظهر: گشت و گذار روی رودخانه نوا با کشتی
بعد از صرف صبحانه حدود ساعت 9، به اتفاق همه همسفرامون با اتوبوس توریستی به پترهوف رفتیم.این برنامه جزئ پکیج بود و هیچ مبلغی پرداخت نکردیم.فاصله تا اونجا حدود 25 کیلومتربود.در مسیرمون مناظر بسیار زیبائی از طبیعت و منازل مشاهده کردیم . هوا خوب و آفتابی با رگه های پراکنده ابر، نوید بخش روز خوبی رو می داد ولی طبق معمول نمی شه به هوا دل بست و احتمال هرلحظه سرد شدن می رفت بنابراین لباس گرم و یک کفش راحت با خودمون برداشتیم چون امروزبرنامه پیاده روی در باغ پترهوف داشتیم.در مسیر یک کلیسای ارامنه با معماری خاص و زیبا دیدیم .معمار این کلیسا یک معمار روس به نام" سلطانف " بود که سال 1905 ساخته شده است.
کلیسای ارامنه در مسیر پترهوف
کاخ پترهوف که به آن ورسای روسیه هم میگویند، از کاخها و باغهای دیدنی این کشور و بی تردید یکی از زیباترین مجموعه های دنیا بشمار می رود.این قصر از سه بخش :باغ بالا که به سبک انگلیسی ساخته شده ، باغ پائین که بزرگتر است و به سبک روسی احداث شده و ساختمان یا کاخ میانی، تشکیل شده است.باغ بالا رو ضمن بازدید از داخل کاخ مشاهده کردیم ولی باغ پائین رو که چسبیده به خلیج فنلاند بود، دو ساعتی داخلش قدم زدیم و از نزدیک دیدیم. این باغ ها با کاخ میانی آن که در قدیم قصر تابستانی وخصوصی پطر کبیر بود، به خاطر چشمهها و عظمتش، از شهرت جهانی برخوردار می باشد. مشهورترین این فواره ها، پلکان عظیم یا گرند کاسکید نام دارد که از نمای شمالی کاخ تا کانال مارین امتداد دارد و از ۶۴ فواره مختلف با بیش از ۲۰۰ مجسمه برنزی تشکیل شده است.
پتر کبیر در سال 1711 شروع به احداث قصر به سبک کاخ ورسای فرانسه نمود. بطوریکه سازنده فواره های هردو کاخ ورسای پاریس و پترهوف یک نفر می باشد.چون پترکبیر فواره ها رو بسیاردوست داشت و خودش در هلند مهندسی کشتی و دریانوردی خوانده بود به همین دلیل این مکان را که نزدیک خلیج فنلاند بود و امکان ساخت فواره وجود داشت ،انتخاب کرد.ساخت پترهوف در زمانهای الیزابت اول- کاترین کبیر- پاول اول و الکساندر اول ادامه داشت ودر سال1819 تکمیل شد.کل مساحت آن 117 هکتار می باشد.در کل مجموعه، 150 فواره و5 آبنمای بزرگ بصورت آبشار وجوددارد.این فواره ها از زمان پترکبیر تا کنون باجریان آب طبیعی و با استفاده از اختلاف سطح کار میکنند.در این مجموعه کلیسا،آشپزخانه،حمام خانواده تزار و دهها بنای دیگر وجود دارد.روبروی قصر بزرگ فواره های سامسون قرار گرفته که به مناسبت پیروزی ارتش روسیه برکشور سوئد احداث شده است.کلا جمع فواره های سامسون 18 عدد می باشد. تاریخ شکست سوئد مقارن با تاریخ تولد سامسون شد. مجسمه بزرگی هم در وسط فوارهها وجود دارد که سامسون را در حال مبارزه با شیری درنده نشان میدهد که با دستهایی خالی، دهان شیر را باز کرده و او را کشته است. در زمان قدیم در وسط پرچم سوئد تصویر یک شیر وجود داشت و این نمادی از شکست سوئد توسط ارتش روسیه است.
مجسمه طلائی سامسون در باغ پترهوف
بسیاری از وقایع تاریخی در این قصر روی داده است. به عنوان نمونه می توان به بازداشت خانگی کاترین کبیرقبل ازرسیدن به قدرت و توطئه وی برای سرنگونی پترسوم اشاره کرد.این مجموعه به دلیل برخورداری از فواره های بی نظیر در دنیا به پایتخت فواره ها شهرت دارد.مجموعه پترهوف این نگین س.پ از طریق زمین و دریا با شهر در ارتباط است.ازمکانهای جالب باغ، زمینی مربع شکل در حدود 40 مترمربع بود که توسط سنگهای سیاه هم شکل و برجسته ای پوشیده شده بود.این سنگها طوری چیده شده بود که بایستی برای عبور، پا روی بعضی سنگها(که از قبل بایستی در خاطر سپرده می شد) گذاشته شود در غیر اینصورت فواره ها کار کرده و حسابی آدمو خیس می کرد. از مکانهای دیگر و جالب باغ، وجود درخت سیب خوشه ای بود که برای اولین بار بود که سیب های خوشه ای در روی درخت رو می دیدم.
نماهائی دیگر از باغ پترهوف
بیرون باغ، بازار رو بازی وجود داشت که درغرفه های آن سوغاتی های روسیه فروخته می شد و یکی از فروشندگان روس تنها یک کلمه فارسی یاد گرفته بود و به ما گفت" چطوری" ؟"ما هم که چند کلمه و جمله روسی قبل از سفر یاد گرفته بودیم به ایشان گفتیم " اسپاسیبا" یعنی متشکرم. همین دو کلمه رد و بدل شدن ،باعث ارتباط صمیمی بین ما و ایشان شد.قیمتها فوق العاده بالا بود و حتی قیمت صنایع دستی چوبی معروف روسی به نام " ماتروشکا" معادل 600 هزار تومان بود. بنابراین چیزی نخریدیم. کلا با توجه به قیمتهای بسیار بالای اجناس در روسیه توصیه می شود بغیر از مواد غذائی ( که قیمتشون تقریبا مثل کشور ماست) از خرید در روسیه چشم پوشی کرد و بهتر است بجای خرید ،وقت خود رو صرف دیدن مناطق مختلف و زیبای آنجا کرد.
صنایع چوبی و دستی روسیه ( ماتروشکا)
هنگام باز گشت به هتل ،ازداخل اتوبوس، چشمم به یک مغازه سماور فروشی درمرکز شهر افتاد.از بچگی اسم سماورهای" فیتیل بورگ"(نام شهر س.پ به زبان آذری) را از زبان پدر بزرگها زیاد شنیده بودم.برایم صحنه خاطره انگیزی بود که آن سماورها رو از نزدیک می دیدم. جالب است که نام سماور که در ترکی " سموار" گفته می شود دقیقا با همان لهجه، یک کلمه روسی است.هستند خیلی کلمات دیگر، زمانی که تبریز در اشغال روسها بود، به فرهنگ لغات ترکی آذری افزوده شدند.
یک مغازه سماور فروشی در سنت پترزبورگ
دانستن حروفات زبان روسی این کمک رو به من کرد که جمله قرمز رنگ "مغازه " که به حروف روسی بالای اسم فروشگاه نوشته شده رو بخونم. برنامه عصر امروز گشت روی رودخانه نوا با کشتی بود. نوا به روسی Нева رودی در شمال غربی کشور روسیه است که از دریاچه لادوگا شروع و با گذشتن از غرب استان لنینگراد به خلیج فنلاند میریزد. این رود به طول ۷۴ کیلومتر، سومین رودخانه طولانی اروپا پس از دانوب و ولگا است.در داخل شهر، این رودخانه که ثروتمندترین رود جهان می باشد، شهر را به دو نیم تقسیم کرده و بزرگترین کشور جهان را به دریا متصل نموده است و در اطرافش 28 کیلومتریک خانه معمولی وجود ندارد هرچه هست فقط قصر یا کلیساست و از همه مهمتر، این رودخانه بزرگترین مرکز کهربای جهان را به تمام دنیا وصل کرده است. شهر به ۱۸ منطقه شهری تقسیم شده و یکی از محبوب ترین و گران ترین این مناطق برای زندگی منطقه مرکزی آن در ساحل جنوبی رودخانه نواست که هرمیتاژ و میدان کاخ نیز در آن قرار گرفته است. بازدید از شهر س.پ از داخل آبراه های آن شاعرانه ترین راه برای گشت و گذار در این شهر است.
کشتی های گردشگری روی رودخانه نوا
این برنامه جدا از پکیج تور بود بنابراین با پرداخت مبلغ60 دلار تعدادی از همسفرانمون ثبت نام کرده بودند.کشتی گردشگری، تمیز و نو بود و گنجایش حدود 40 نفر رو داشت ولی تعداد ما کمتر از ظرفیت آن بود. عرشه کشتی جای دنج و آرامی بود ودورتا دورش نیمکتهائی جهت نشستن داشت. داخلش (طبقه پائین کشتی) میز و صندلیهائی بود که رویشان با انواع میوه و نوشابه پرشده بود. ساعتی آنجا نشسته و ضمن استفاده از خوردنیهای روی میز،از برنامه های متنوع فرهنگی که توسط هنرمندان شهر اجرا می شد، بهره مند شدیم. ساعاتی هم روی عرشه کشتی محو تماشای زیبائیهای شهر بودیم.زمانی از جلو استادیوم ورزشی عبور می کردیم.
ورزشگاه اختصاصی تیم فوتبال زنیت سنت پترزبورگ
یا زمانی که از جلو ساختمانهائی رد می شدیم که همگی کاخهای بسیار زیبا و بزرگی بودند.
کاخهای اطراف رودخانه نوا
کلیسای اسحاق هم از طرف رودخانه نوا دیدنی و ابهت خاصی داشت.
نمای کلیسای اسحاق از طرف رودخانه نوا
موزه هرمیتاژ هم یکی دیگر از مکانهای باارزش بود که از طرف رودخانه نوا قابل مشاهده بود .
ساختمان کاخ موزه هرمیتاژ از طرف رودخانه نوا
گشت و گذار روی رودخانه عمیق،عریض ، زیبا و دیدنی نوا با کشتی، حدود 3 ساعتی بطول انجامید وعقربه ها، ساعت 21رو نشون می داد وزمان بازگشت به هتل جهت صرف شام و استراحت بود تا با آمادگی کامل برای فردا که روز آخر اقامت و بازدیدهامون بود ، آماده بشیم. ما روز چهارم اقامتمون درس.پ رو طوری به پایان می رسوندیم که لحظه به لحظه این سفر برامون خاطره های خوب و خوش بود و از اینهمه زیبائی که پروردگارعالم به مابخشیده ،سیر نمی شدیم و از این بابت خداوند رحمان را شکرگزار بودیم.
جمعه 29 مرداد 1389 روز پنجم
برنامه صبح: دیدار از کاخ کاترین در شهر پوشکین( " دهکده تزارها"ی سابق)
شب: گشت شبانه شهر و مشاهده باز شدن پلهای رودخانه نوا در شب با کشتی
برنامه های امروز در پکیج تور نبود و امروز روز آزاد محسوب می شد و فردا (شنبه) قبل از ظهر بایستی به مسکو باز میگشتیم. ولی ما خواستیم باخریدن این برنامه های آپشن از حضورمون در س.پ حداکثر استفاده رو ببریم.جمعا 140 دلار(برای هرنفر) برای این دو برنامه پرداخت کردیم(80 دلار برنامه صبح و 60 دلار برنامه شب).
طبق معمول و بعد از صرف صبحانه در هتل، ساعت 9 صبح با اتوبوس توریستی و با حضور حداکثری دوستان (معمولا در هر برنامه جمعی، تعدادی حداقل وجوددارند که از جمع جدا شده و دوست دارند که تنهائی به گشت در شهر یا استراحت در هتل بپردازند) بطرف شهر پوشکین به راه افتادیم.در30 کیلومتری س.پ قصر باشکوه تابستانی کاترین اول(همسرپترکبیر)قراردارد.این منطقه تا قرن 18 میلادی دراشغال کشور سوئد بودوپس ازپیروزی روسیه برارتش سوئد بازپس گرفته شد.پترکبیردرسال 1708 میلادی ،این منطقه را به همسرخود هدیه داد.طی سالهای 1717 تا 1723 به دستورکاترین ، برانشتین(معمار بزرگ روس ) قصرسنگی در آن احداث نمود وچون قصدداشت این قصر را بعنوان هدیه ای غیرمنتظره به پترکبیر اهدائ نماید ، بودجه زیادی برایش هزینه کرد.بعد از بازگشت پترکبیر از میدان نبرد بجای خوشحالی ، کاترین را بسیار سرزنش نمود.طی سالهای 1752 تا 1756 دختر پترکبیر(الیزابت اول) معمارایتالیائی(راسترلی) را برای توسعه کاخ به یادبود مادرش به خدمت گرفت. راسترلی این قصر را توسعه داد و به زیبائی آن کمک شایانی کرد.
قسمتی از نمای خارجی قصر کاترین
قصر بزرگ امروزی که در دهکده تزارها قراردارد، حاصل زحمات ایشان است. این قصر ازسالن بزرگ و باشکوهی به طول 300 متر با پله های بزرگ و اتاق های دلنشین ساخته شده است. در تزئینات این بنا از آب طلا وآئینه کاری استفاده شده است.حتی نرده های فرفورژه ورودی محوطه کاخ نیز توسط آب طلا تزئین شده است.در این کاخ موزه، وسایل مورد استفاده خانواده و شخص تزار جهت بازدید عموم قرار گرفته است.
در محل پیاده شدن از اتوبوس و نزدیکی کاخ ، گروه موسیقی با لباسهای فرم مخصوص، همانند ورود به باغ پتر هوف ، آماده استقبال از ما با نواختن سرود ملی کشورمان بودند. جالب بود که بعد از گذشت 32 سال از پیروزی انقلاب و تعویض سرود ملی ایران ، این گروه ،شروع به نواختن سرود قبل از انقلاب نمود که با تعجب و خنده ما روبرو شدند.
گروه سرود جلوی کاخ کاترین
در سال 1811 مدرسه ای مخصوص اشراف زادگان و تیزهوشان به این مجموعه اضافه گردید . این مدرسه با یک راهروئی از طبقه بالا با کاخ در ارتباط بود.اشخاص مهمی همچون الکساندر پوشکین (1799-1837 م.) شاعر بزرگ و معروف روسیه و بنیانگذارادبیات کلاسیک روسیه که اشراف زاده سیاه پوستی بود(بواسطه جد مادریش که آفریقائی بود) تا سال 1817 به فراگیری علم ودانش در این مدرسه مشغول بوده است. تندیس وی در قسمتی از فضای زیبای بیرون قصر که روی نیمکتی نشسته است ، چشم هر بیننده ای رو بخود جلب می کرد.
تندیس الکساندر پوشکین در دهکده تزارها یا شهر پوشکین
دهکده تزارها تا قبل از انقلاب روسیه(اکتبر1917) قصر تابستانی تزارها بود. ولی بعد از آن به دستور لنین، ملی اعلام شد وبه موزه تبدیل گردید.در سال 1937 به مناسبت یکصدمین سال وفات پوشکین، این مکان به " شهر پوشکین" تغییر نام یافت وتا امروز هم به همین نام معروف است. در زمان حکومت کاترین کبیر ،کلیسای اختصاصی خانواده تزار، حمام، اتاق کهربا و پارکهای بزرگ به سبک فرانسوی و انگلیسی و همچنین گالری بزرگ کامرون به کاخ تابستانی اضافه گردید.راسترلی به سبک باروک ساختمانها را آرایش می نمود ولی کامرون به سبک کلاسیک عشق می ورزید.این دوگانگی در سبکهای معماری ، زیبائی فوق العاده ای به این قصر بخشیده است. وجود بشقابها و شمعدانهای قلم کاری شده روی دیوار قصر، بدون حفاظ از مناظر جالب قصر و موزه های شهر محسوب می شود.
داخل کاخ کاترین
بی تردید یکی از بهترین ، دیدنی ترین و گرانقیمت ترین نقاط این قصر، اتاق کهرباست.تمام وسایل این اتاق بزرگ ازقبیل میز ، صندلی ،تزئینات دیوار و سقف از سنگ کهربا ساخته شده است. ارزش مادی این اتاق با 3 تن کهربا، چیزی حدود 21 میلیون دلارمی باشد.لازم به ذکر است که در حمله آلمان به روسیه تمامی کهربا های این اتاق به سرقت رفت ولی این اتاق طی 24 سال با 3 تن کهربا بازسازی شد و همزمان با سیصدمین سالگرد تولد شهرس.پ(2003 میلادی) دربهای آن جهت نمایش عمومی به روی بازدید کنندگان باز شد.بستن چشمها وسکوت چند ثانیه ای در این اتاق حس آرامش عجیبی به انسان دست می داد.
(چون عکسبرداری از این اتاق ممنوع بود، متاسفانه نتونستم عکس با کیفیتی از این اتاق تهیه کنم) .
اتاق کهربا در قصر کاترین کبیر
درداخل محوطه بسیارزیبا ی پشت قصرکه پارک بسیار بزرگی رو شامل می شد، انواع ساختمانهای کوچک از جمله هرمیتاژ-ساختمان نیروی دریائی – استراحتگاه تابستانی و مجسمه های رومی قرن 18 قرار داشت. در مرکز پارک دریاچه مصنوعی به یادبود پیروزی ارتش روسیه بر نیروی دریائی عثمانی در سال 1770 در دریای سیاه، ساخته شده بود و داخل دریاچه حمامی به شکل مساجد عثمانی با یک مناره به چشم می خورد.
باغ بزرگ پشت کاخ کاترین کبیر در شهر پوشکین
صحنه های جالبی از عروس دامادها که با اتوموبیلهای مخصوص خود ( لیموزین) در شهر می گشتند ،در این پارک هم با کالسکه ها در محوطه پارک ، زیاد به چشم می خورد.در نقاط مختلف پارک از کالسکه پیاده شده و عکس می گرفتند.
اتوموبیل مخصوص عروس دامادها وحضورشان درمحوطه پارک کاخ کاترین
در شهر پوشکین هیچ خونه ای وجود نداره و هر چی هست همه قصره.تا سال 1917 انسانها شئی بودند و همه در مزارع مشغول به کار بودندو تنها فئودالها در شهر زندگی می کردند.بعد از انقلاب کبیر روسیه که حکومت سوسیالیزم شد، دست به بافت شهرنزدند و بعنوان میراث فرهنگی حفظ کردند و خارج از شهر بلوکهای مسکونی استالینی ساخته شد. بعد از اتمام دیدارمون از کاخ کاترین و شهر پوشکین ، ظهر به هتل بازگشتیم .
ساعت18 با سوار شدن در اتوبوسمون تا قبل از باز شدن پلها روی رودخانه نوا که معمولا ساعت 11 شب این امر اتفاق می افتاد ، جاهای ندیده در شهر رو دیدیم. ابتدا در خیابان" نفسکی"منزل استراگانف که غذای معروف بیف آن مشهور است رو از بیرون مشاهده کردیم.سپس درهمان خیابان بزرگ و معروف شهر، به دیدن کلیسای " کازان " رفتیم.
کلیسای کازان
این کلیسا بین سالهای 1801 تا 1811 توسط معمار روسی بنام " آندره وارانیخین"ساخته شده است.در سال 1812 ناپلئون (امپراطورفرانسه) به روسیه حمله می کند و مردم روسیه به دفاع از کشورشان می پردازند.فرمانده ارتش روسیه بنام مارشال" کوتوزوف" موفق به شکست ارتش ناپلئون می شود. پس از این پیروزی ،تمامی غنائم جنگی ،پرچم های ارتش فرانسه و کلید شهرهای آزادشده توسط ارتش روسیه در این کلیسا جمع آوری می شود.پیکر قهرمان جنگ (مارشال کوتوزوف)در سال 1813 در این کلیسا دفن می گردد .هم اکنون تندیس آن مقابل در ورودی کلیسا نصب گردیده است.شکل کلی کلیسای کازان شبیه کلیسای پتر مقدس در روم می باشد.این کلیسا دارای 98 ستون هستش که هیچ کدوم از اونا فونداسیون ندارد.داخل کلیسا دیدنی بود و مردم مشغول عبادت خاص خود بودند.بعد از ساعتی حضور در کلیسا و مشاهده داخل و خارج آن بطرف کلیسای زیبای دیگر شهر رفتیم.
در محل ترور تزار الکساندر دوم(1881 م) ، الکساندر سوم دستور احداث کلیسائی رادر سال 1883 می دهد که به نام " کلیسای خون ریخته شده" نامگذاری می شود.کار ساخت این کلیسا 24 سال طول می کشد ودر سال 1907 به پایان می رسد.این کلیسای زیبا با گنبدهای رنگارنگ خیلی شبیه کلیسای واسیلی در میدان سرخ مسکوست.معمار این کلیسا آقای آلفرد پارلاند بوده که در ساخت آن از طرح کلیسای واسیلی الهام گرفته است. مساحت این کلیسا 1642 مترمربع و ارتفاع آن 81 متر می باشد.
کلیسای" خون ریخته شده"
دیدن ما تنها به مشاهده بیرون کلیسا ختم شد وفرصت کافی جهت مشاهده داخل آنرا نداشتیم.ورودیه داخل کلیسا در تابستان250 روبل بود.در فصول دیگر ورودیه 50 روبل می باشد. ساعت 21 در یکی از کانالهای داخل شهر،سوار کشتی شدیم .بعد از 2 ساعت گشت در کانالهای داخل شهر ومشاهده شهر در شب ، وارد رودخانه نوا شدیم. بالاخره ساعت 23 زمان باز شدن پلها فرارسید.جمعیت زیادی در اطراف هرکدام از پلها جمع شده بودند تا باز شدن آنها را نظاره گر باشند. صحنه های بسیار زیبا و خاطره انگیزی بود. پلها یکی بعد از دیگری از وسط ، رفته رفته باز می شدند تا کاملا باز شده و کشتی های بزرگ از میان آنها عبور کنند وما با کشتی از زیر پلها حین باز شدنشان عبور می کردیم. چون هوا کمی تاریک بود عکسها کیفیت مطلوبی نداشت. تنها خاطره ها و صحنه های آن تا آخر عمر در حافظه انسان می ماند و هیچوقت از ذهن پاک نخواهد شد.ساعت 2 صبح به هتل بازگشتیم و بعد از چند ساعت استراحت آماده حرکت به سمت فرودگاه شدیم تا به مسکو برگردیم.
شنبه 30 مرداد 1389 روز ششم
برنامه صبح: پرواز از فرودگاه پولکوف سنت پترزبورگ به فرودگاه شرمیتو مسکوبا شرکت هواپیمائی ایرفلوت و اسکان در هتل پنج ستاره رنسانس شهرمسکو
بعد از ظهر: برنامه دیدار از سیرک بزرگ مسکو
ساعت 11 پروازمون از س.پ به سمت مسکو بود.بدون تاخیر پرواز انجام شد. ناهار داخل هواپیما ،ماهی خام بود که برای اکثر ما ایرانیها خوشایند نبود ومن ندیدم کسی از همسفرانمون این غذا رو بخورند.بعد از حدود یک ساعت و ده دقیقه پرواز، ظهر، به فرودگاه شرمیتومسکو رسیدیم. دیگه ازآن مقدار کم دود ودم حاصل از آتشسوزی جنگلهای اطراف مسکو خبری نبود.آسمان صاف و هوا تمیز بود. در فرودگاه شرمیتو آقای امیر انصاری( راهنمای تورمون) به استقبالمون اومده بود .ما و همه همسفرامون بعد از کارهای معمول فرودگاهی ،سوار اتوبوس توریستی شدیم تا به طرف هتل محل اقامتون( هتل 5 ستاره رنسانس) بریم.در مسیرمون که ازداخل شهر عبور می کردیم ، به نظرم آمد که شهر 12میلیونی مسکو خیلی سوت و کوره. بعدا متوجه شدم که امروز( شنبه اولین روز تعطیلات آخرهفته) روز تعطیله و نزدیک به 80 درصد مردم شهردر ویلاهای خودشون (داچا)در اطراف شهر بسر می برند. حوالی ساعت 15 به هتل زیبای رنسانس رسیدیم.
هتل رنسانس مسکو
گلهای زیبای اطراف هتل رنسانس مسکو