بعد از سفر زمینی به شهر ترابوزان ترکیه در تیر ماه 95 ، خیلی دوست داشتم شرایط فراهم میشد تا به شهر مارماریس ترکیه میرفتم .در این بین یکی از دوستانم هم اعلام نمود در صورت تمایل می توانیم با هم برویم.این پیشنهاد مرا برآن داشت تا بطور جدی تورهای مارماریس را پیگیری کنم .شروع کردم به مطالعه سفرنامه های منتشره در سایت ارزشمند لست سکند که توسط دوستان نگارش شده بود. با توجه به توصیفات و تعاریفی که دوستان در سفرنامه هایشان از این شهر نموده بودند، تمایلم جهت سفر به این شهر روز به روز بیشتر میشد .
با توجه به تعطیلی یکماهه تورهای ترکیه در مرداد 95 منتظر بازگشایی مجدد تورها شدم . به محض برقراری مجدد با مراجعه به سایت لست سکند در خصوص تورها ، هتل ها و ساعت های پروازی اطلاعات لازمه را کسب کردم. با توجه به محدودیت زمان و اینکه می خواستیم در سریع ترین زمان ممکن سفر انجام شود ،روز چهارشنبه سوم شهریور ماه 95 به یکی از آژانسهای معتبر مراجعه نمودم و درخواست تور مارماریس برای آخر هفته نمودم ، که مسئول مربوطه اعلام نمود برای تاریخ درخواستی شما امکان رزرو وجود ندارد .کمی حالم گرفته شد و به محل کارم برگشتم .
دوباره شروع کردم به چک کردن سایتها و ساعت های پروازی در هفته های بعد پکیج های یک آژانس ، نظر مرا بخود جلب کرد . طی تماس با مسئول مربوطه اعلام نمود که دو تا کنسلی برای پروازآتا ساعت 23:45 پنجشنبه شب دارد اگر میخواهم اوکی بدهم . با دوستم تماس گرفتم وپس از دریافت تاییدیه ایشان ، به آژانس اعلام نمودم برایم رزرو انجام شود . سریع خود را به محل آژانس رساندم و پس از پرداخت هزینه تور به مبلغ سه میلیون دویست هزار تومان بابت هرنفر ،پرواز آتا همان ساعت روز پنجشنبه و هتل اکوا را رزرو کردم ، واچر هتل و بلیط هواپیما را گرفتم . آخر شب مسئول آژانس تماس گرفت و گفت هتل اکوا رزرو را کنسل کرده ولی اگر بخواهید هتل سنتیدو اورکا لوتوس را برای شما با همان قیمت هتل اکوا می توانم رزرو کنم . قیمت هتل سنتیدو دویست هزارتومان گرانتر بود. پس از مشورت با همسفرم و جلب موافقت وی قرار شد که هتل فوق برای ما رزرو شود .
صبح روزپنجشنبه 4 شهریور جهت دریافت حواله ارز مسافری به بانک ملت مراجعه و بعد از آن به آژانس جهت دریافت واچر هتل سنتیدو مراجعه نمودم .پس از آن با همسفرم به یکی از صرافیهای خیابان جمهوری مراجعه و مقداری دلار و لیر خریدیم و به خانه هایمان بازگشته تا باروبندیل سفر را آماده کنیم .
شب ساعت 9 در فرودگاه امام حاضر شدیم و پس از انجام مراحل مربوطه به همراه همسفرم در سالن ترانزیت منتظر اعلام پرواز شدیم . هواپیما با 30 دقیقه تاخیر مسافرگیری را شروع کرد. متاسفانه بدلیل عدم هماهنگی، شماره گیت خروجی را در کارت پرواز اشتباه درج نموده بودند که مسافران را کمی سردرگم نموده بود. بالاخره ساعت 24:30 هواپیمای ایرباس آتا به مقصد شهر ازمیر پرواز نمود. متاسفانه فاصله صندلیها خیلی کم بود و برای سه ساعت و نیم پرواز اصلا مناسب نبود ولی به هرطریق تحمل کردیم .پذیرایی داخل هواپیما چلو مرغ بود که برنجش خام و نپخته بود و از این بابت هم برای این شرکت هواپیمایی متاسفم. ساعت 2 صبح به وقت ترکیه هواپیما در فرودگاه عدنان مندرس ازمیر به زمین نشست و پس ازگذر از گیت پاسپورت و دریافت بار به تور لیدرهای مستقر در فرودگاه مراجعه و با گفتن اسم خودمان و نام هتل ما رو به سمت اتوبوسهای مربوطه راهنمایی نمودند.
با توجه به اینکه تعدادی از مسافرهای مارماریس در پرواز بعدی بودند لذا جهت تکمیل ظرفیت اتوبوس بایستی منتطر نشستن پرواز بعدی می شدیم .یک ساعت طول کشید و اتوبوس راس ساعت سه و نیم به سمت شهر مارماریس حرکت نمود.پس از گذر از چند شهر وارد استان موغلا شد . ورودی شهر موغلا جهت استراحت و سرویس بهداشتی نیم ساعت توقف داشت و سپس مجدد به سمت مارماریس به راه افتاد .
تور لیدر طبق معمول لیستی از تورهای مارماریس که به صورت انتخابی بود را به مسافران داد و توضیحاتی مختصر راجع به برگزاری تورها ارائه نمود و تور شهری هم برای عصر همان روز یعنی روز جمعه هماهنگ کرد که با اعتراض مسافرین مواجهه شد، ولی گفت تور شهری توسط آژانس آجون تراول برنامه ریزی می شودو تغییر آن امکان پذیر نیست. اتوبوس با عبور از جاده های پر پیچ و خم به سمت دره ای زیبا سرازیر شد ،شهر کوچکی به همراه ساحلی بی نظیر از بالای کوه خود نمایی می کرد . آنجا مارماریس افسانه ای بود .
نمایی از شهر مارماریس
اتوبوس با پایین آمدن از سرازیری وارد شهر کوچک و توریستی مارماریس شد. طبق معمول شروع به اسکان مسافران در هتل های مربوط به خودشان نمود .پس از استقرار مسافران در شهر مارماریس اتوبوس وارد یک جاده جنگلی شد که پایین جاده هتلهایی بود که مابین شهر مارماریس و ایچملر قرارداشت . هتل ما 6 کیلومتر با مارماریس و 2 کیلومتر با ایچملر فاصله داشت . ما ساعت 8:30 به هتل رسیدیم . تنها مسافرین ایرانی هتل بودیم (در طول اقامت نیز با هموطن ایرانی برخورد نکردیم) از دیدن هتل حسابی سورپرایز شدیم .
ورودی هتل سنتیدو اورکا لوتوس
هتل بسیار بزرگ با محوطه ای جنگلی که مشرف به دریا بود.
نمایی از هتل (عکس از تریپ ادوایزر)
به پذیرش مراجعه و با ارائه پاسپورت ها و تایید رزرو انجام شده ابتدا دستبندهای مخصوص هتل را به ما دادند و گفتند در حال حاضر اتاق خالی نداریم ولی شما از این لحظه می توانید از کلیه امکانات هتل استفاده نمایید . چمدانها را تحویل اتاق بار دادیم و جهت صرف صبحانه به رستوران بزرگ هتل وارد شدیم . رستوران هتل بسیار بزرگ و دارای چهار سالن به هم پیوسته بود یک سالن اصلی – یک سالن کناری – یک سالن در نیم طبقه و یک سالن روباز که منطره دریا رو داشت .
در سالن روباز میز خالی پیدا کردیم و سپس به میزهایی که صبحانه چیده شده بود رفتیم . 5 میز بسیار بزرگ که انواغ مرباها – پنیر ها – کره – عسل و سرشیر – تخم مرغ باشیر – انواع کالباس و سوسیس –میوه – آب پرتقال طبیعی رایگان – انواع آبمیوه و خیلی مواد غدایی خوشمزه دیگر. ضمنا در کنار این چیدمان سه چهار تا آشپز هم انواع پنکیک گرم – نیمرو- املت سفارشی- سوسیس پخت می نمودند و سرویسهای چای – قهوه و شیر هم در چهار گوشه رستوران گذاشته شده بود .
تنوع موجود واقعا زیاد و وسوسه انگیز بود . به اندازه کافی صبحانه میل نمودیم . به همسفرم پیشنهاد دادم تا تحویل اتاق از فرصت استفاده نماییم و به ارزیابی محوطه و امکانات هتل بپردازیم.ابتدا به ساحل رفتیم و با منظره بی نطیری روبرو شدیم . مقابل دیدگان دریای آبی ، جزیره ای کوهستانی وجنگلی و پشت سر نمایی زیبا از هتل و کوه و جنگل بود.
کافی شاپ بلو در هتل
مثل اینکه در رویا بودیم اینهمه زیبایی همه یکجا جمع شده بود . هتل دارای ساحلی بطول 700 متربود که در بین هتل های مارماریس بزرگترین ساحل را به خود اختصاص داده است . در کنار ساحل به اندازه کافی تخت و سایبان جهت استراحت و آفتابگیری وجودداشت و در قسمت جنوبی هتل نیز درکنار ساحل ،آلاچیق های اختصاصی جهت راحتی مسافرین تدارک دیده شده و در میان درختان نیز یک استخر تقریبا بزرگ با امکانات سرسره آبی قرارداشت . (درباره این هتل در بخش هتلها توضیح داده شده است).
پس از کمی گشت و گذار و با توجه به خستگی سفر به لابی هتل آمدیم ،ساعت 10:30 دقیقه به پذیرش هتل مراجعه و در خصوص تحویل اتاق استعلام نمودیم ، آنها همکاری نموده و اتاقی را به ما تحویل دادند .چمدانها توسط مسئول مربوطه بر روی خودروی برقی گذاشته و خودمان هم سوار شده و به سمت اتاق راهنمایی شدیم .
اتاق کمی کوچک بود ولی پس از اقامت در هتل این مسئله برایمان کم اهمیت شد، بدلیل اینکه فقط جهت خوابیدن و استراحت کوتاه در اتاق بودیم.پس ازاستقرار، دوش گرفته و استراحتی خیلی مختصرداشتیم . سپس وسایل را برداشته به کنار دریا رفتیم و دو تا تخت پیدا کردیم و از لحظات بودن در کنار دریا نهایت لذت را بردیم .
ساعت 2 جهت صرف نهار به رستوران رفتیم . نهار هتل تنوع خیلی زیادی داشت : انواع غذاهایی که با گوشت قرمز ، مرغ و ماهی طبخ شده در کنار انواع سوپ ، سالاد ، میوه ، شیرینی و نوشیدنی های مختلف که همگی کیفیت قابل قبولی داشتند. ساعت 4 برای گشت شهری آماده شدیم . اتوبوس جلوی هتل آمد ، ما سوار شدیم و به همراه سایر مسافرین به گشت شهری رایگان رفتیم . تور لیدر پیشنهاد خرید تورهای اعلام شده نمود که من با توجه به تجربه سفرهای قبلی از خرید تور پیشنهادی انصراف دادم .
ابتدا وارد شهر ایچملر(روستای توریستی ایچملر) شدیم و تعداد دیگری از مسافران به ما اضافه شدند. اتوبوس کمی در خیابانهای اصلی ایچملر گشته و سپس در ورودی شهر بالای تپه ای که مشرف به سواحل شهر و جزیره های اطراف بود توقف نمود. همه از اتوبوس پیاده شدند و تور لیدر اعلام نمود این مکان بهترین نقطه برای عکاسی ، دیدن شهر و سواحل آن می باشد که مدت نیم ساعت در این مکان توقف خواهیم داشت .
نمایی از سواحل ایچملر
منظره ایی بی نظیر جلوی دیدگان همه قرار داشت . از بالای بلندی می شد کل ساحل ایچملر و جزیره روبروی شهر را مشاهده نمود . مناظری بسیار زیبا و وصف ناپذیر از ساحل بزرگی که به صورت نیم دایره درآمده وجزایری که آنطرف دریا با منظره کوه های جنگلی بر زیبایی و شکوه منطقه می افزود.
بعد از نیم ساعت سوار اتوبوس شده و به سمت کارخانه شیرینی سازی لوکوم(شیرینی راحتی خودمان) رفتیم ،چیز خاصی نداشت . بعد از آن با اتوبوس ،کمی در خیابانهای شهر گشته و سپس به یک فروشگاه لباس رفتیم که ما درخواست کردیم که جدا شویم و خودمان به گشت ادامه دهیم. در خیابان جمهوریت پیاده به سمت میدان آتا تورک به راه افتادیم . از چندتا فروشگاه بازدید و از فروشگاه میگروس مقداری خرید کردیم .
در حال گذر از خیابان بودیم که آقایی جوان جهت تبلیغ تورهای مارماریس نظر ما را به خود جلب کرد . پس از کلی توضیح با زبان ترکی و انگلیسی (بنده ترکی و همسفرم انگلیسی خیلی خوب صحبت می کردیم)، بالاخره با کلی چانه زنی تور کشتی رودخانه دالیان را به قیمت هر نفر 35 لیر وتور حمام ترکی با ماساژ کامل را با قیمت هر نفر 70 لیر خریداری نمودیم. (تور کشتی دالیان توسط لیدر به قیمت 35 دلار و حمام ترکی بدون ماساژ نفری 30دلاراعلام شده بود تقریبا سه برابر قیمت معمول) هر دو تور باسرویس ایاب و ذهاب از جلوی هتل انجام میشد. با پرداخت جمعا 200 لیر برای دو نفر واچر تورها را دریافت کردیم. برنامه هم بدین ترتیب شد روز شنبه (روز بعد) ساعت 11 حمام ترکی و ماساژ و روز دوشنبه تور کشتی دالیان .
با راهنمایی فروشنده تور سوار دلموش سبزرنگ شده و به سمت هتل بازگشتیم . وقت شام بود که به هتل رسیدیم . شام هتل هم تنوع خیلی خوبی داشت و غذا ها با نهار متفاوت بود .پس از شام جهت قدم زدن به ساحل رفتیم . هوا خیلی عالی و ستاره ها با درخشش خود درتاریکی، زیبایی خاصی در ساحل آرام هتل، پدید آورده بودند . سکوت دریا را در شب ، فقط امواج آرام ساحل می شکستند. در هتل هر شب برنامه های تفریحی مناسب جهت مسافرین تدارک دیده می شد که محل برگزاری در آمفی تئاتر رو باز هتل بود. برنامه ها تفریحی و خانوادگی بود.
استخر اصلی هتل
روز اول اقامت در هتل با توجه به خستگی سفر و استراحت خیلی کمی که داشتیم ، بسیار لذت بخش و عالی بود و از اینکه این هتل برای اقامت ، نصیبمان شده احساس خرسندی میکردیم. صبح روز بعد پس از صرف صبحانه به ورودی هتل مراجعه و منتظر سرویس حمام ترکی شدیم . سرویس ساعت 10:30 جلوی درب هتل ما رو سوار نمود و به یکی از هتل های شهر مارماریس برد. در هنگام ورود از ما پذیرایی شد و برنامه شستشو با کف و سپس کمی استراحت و استفاده از سونای بخار، به مدت 45 دقیقه ماساژ کلی بدن رو انجام دادند که برای من خیلی عالی بود و حسابی خستگی روز قبل از تنم خارج شد. ساعت 1 ظهر با همان سرویس به هتل بازگشتیم و مستقیم به رستوران جهت صرف نهار مراجعه نمودیم .
پس از صرف غذا جهت استفاده از ساحل و استراحت در هوای آزاد به کنار دریا آمده و تا ساعت 6 آنجا بودیم . به همسفرم پیشنهاد دادم با توجه به نزدیکی هتل به شهر ایچملر تا آنجا پیاده روی کنیم و از مناظر زیبای اطراف لذت ببریم .
از شهر مارماریس تا شهر ایچملر به موازات ساحل یک پیاده روی بزرگ و زیبای ساحلی است که از وسط جنگلها عبور می کند و مخصوص پیاده روی ، دوچرخه سواری و موتورسواری (با خط ویژه) می باشد. این جاده از درون کلیه هتلهای ساحلی ایچملر و مارماریس عبور می کند و طول آن 11 کیلومتر می باشد.
ما جهت پیاده روی آماده شدیم و به سمت ایچملر حرکت کردیم .جاده ساحلی بسیار زیبا با مناظری دل انگیز از ساحل ، کوه با پوشش جنگلی و جزیره های اطراف دریا بود . پس از دو کیلومتر پیاده روی به ورودی ایچملر رسیدیم ،در کنار ساحل پر از تخت های مخصوص استراحت بود ، اغلب تخت ها مربوط به هتل های ساحلی اطراف بود و تخت های موجود در ساحل عمومی به صورت کرایه ای قابل استفاده بود.
از درون شهر رودخانه کوچک و پرآب عبور میکند که داخل آن قایق هایی کوچک کنار رودخانه بسته شده بود که شهر ونیز ایتالیا را یادآوری میکرد.
کنار ساحل هتل های فراوان ، رستوران ها و کافه هایی بود که در آنها موزیک زنده برگزار می شد . کلا محیطی شاد و فرحبخش ایجاد شده بود . ماپس از دو ساعت گشتن و عکاسی به هتل برگشتیم.
پیاده روی ساحلی ایچملر به مارماریس
روز سوم برنامه خاصی نداشتیم و بیشتر وقتمان را در هتل و کنار دریا گذراندیم و آخر شب بعد از شام قرار گذاشتیم به مرکز شهر مارماریس برویم . ساعت 9 شب پس از شام ، بیرون هتل سوار دلموشی سبز رنگ شده و با پرداخت 3 لیر جهت هر نفر به مرکز اصلی شهر مارماریس یعنی میدان آتاترک رفتیم.
از دلموش که پیاده شدیم شلوغی مرکز شهر ما را غافلگیر کرد . سیل جمعیت در کنار اسکله بزرگ ، صدای موسیقی رستورانها ، کشتیهای تفریحی بزرگ و قایقهای لوکس تفریحی که همگی در کنار اسکله توقف کرده بودند ، زیبایی شبانه اسکله را دوچندان می نمود .
کارکنان کشتی های بزرگ تفریحی با ارائه کاتالوگ و تبلیغات به دنبال جذب مسافر برای تورهای روز بعد بودند.
در مجموع شور حالی در آنجا حاکم بود . بعد از کمی پیاده روی به مرکز خرید نستل مارینا رسیدیم، مرکز خرید ساحلی با فروشگاههای لوکس بود. پس از گشت وگذار در بازار ساحلی به مرکز خرید گراند بازار رفتیم . بازاری سنتی که عمدتا فروشگاههای لباس بود، (مشابه بازارهای سنتی کشور خودمان). پس از اینکه خسته شدیم به ایستگاه دلموش ها آمدبم و به سمت هتل برگشتیم .
صبح روز بعد ساعت 7 از خواب بیدار شده و پس از صرف صبحانه به درب ورودی هتل رفته و ازآنجا با سرویس تور دالیان به میدان آتاترک مارماریس رفتیم پس از پیاده شدن از سرویس با راهنمایی لیدر وارد اسکله شده و سوار برکشتی بزرگ شدیم. پس از تکمیل ظرفیت کشتی(حدود 240 نفر) ، تور کشتی شروع شد .
کشتی دارای دو طبقه بود، طبقه اول سالن بزرگ و طبقه دوم سالن کوچک و کافی شاپ و فضای باز که کلی تخت بر روی عرشه جهت حمام آفتاب وجود داشت. مسافرین به محض ورود نسبت به تصرف تخت ها اقدام می نمودند.غالب مسافرین کشتی از کشورهای لبنان – اردن – مصر و ترکیه و تعدادی نیز اروپایی بودند و بازهم تنها ایرانی کشتی ما بودیم.
برنامه تور بدین گونه اعلام شد :
ساعت 10:30 الی 11 توقف در ساحل زیبای فیروزه ای جهت شنا
ساعت 12 الی 12:30 صرف نهار
ساعت 13 الی 14 توقف در محل دلتای دالیان تعویض کشتی با قایق های 15 نفره و شنا در منطقه دلتا
ساعت 15 الی 16 توقف جهت استحمام درحمام گل و آب گرم طبیعی
ساعت:30: 16 در مسیر رودخانه دالیان و بازدید از کتیبه های بجا مانده از دوران روم باستان
ساعت 17 سوار برکشتی و برگشت به مارماریس – ساعت ورود به مارماریس 19:30
ساعت 10 کشتی حرکت نمود پس از ترک اسکله و عبور از آبراه بین دو جزیره وارد آبهای دریای مدیترانه شد و پس از نیم ساعت در محلی زیبا در نزدیکی یک جزیره که ساحل صخره ای با آب های فیروزه ای وزلالی داشت جهت شنا توقف کرد.
سواحل مارماریس
برخی از مسافران از جمله خودم با استفاده از پلکان عقب کشتی به آب پریده و از شنا کردن در آن لذت بردیم. نیم ساعت بعد مجدد سوار کشتی شده و پس از استفاده از دوش های آب شیرین به عرشه رفتیم. راس ساعت اعلام شده نهارسرو شد، غدایی با کیفیت پایین که شامل ماکارونی به اضافه گوشت فیله مرغ بود.و البته بدون نوشیدنی .
در کشتی انواع نوشیدنی با قیمت های بالایی فروخته میشد. کشتی ساعت 13 در منطقه ایی که دارای یک نوار باریک ساحلی بود توقف کرد . این منطقه را بدلیل تلاقی رود دالیان که به صورت شاخه های مجزا درآمده، با دریا دلتا می نامند .منطقه ایی بکر و طبیعی که دارای رویش گیاهی خاصی در دریا بود.
محل جابجایی از کشتی به قایق
مسافران را براساس زبان و ملیت سوار قایق های کوچک نمودند. ما هم با تعدادی از لبنانی ها در یک قایق همسفر شدیم ،انصافا همسفران خوب و شادی بودند. قایق ها پس از مسافت خیلی کوتاهی در مکانی توقف نمودند . طبق توضیحات لیدر در این منطقه بدلیل کم عمق بودن، تردد کشتی امکان پذیر نیست،به همین دلیل از قایق ها جهت ادامه مسیر استفاده می شود. آب رودخانه دالیان که رودی پر آب است پس از ورود به این منطقه وارد دریای مدیترانه می شود.
منطقه ساحلی دلتای دالیان
نقشه ماهواره ای دلتا(عکس از گوگل ارث)
این منطقه دارای ساحلی بسیار وسیع و نواری شکل با شن های نرم ، که برای شنا کردن بسیار مناسب و ایده آل بود . دریای کم عمق به همراه آب زلال نسبتا ولرم که هرکسی را برای شنا کردن وسوسه میکرد. نیم ساعتی در این محل شنا کردیم و پس از صرف چای در کافی شاپ ساحلی، سوار قایق ها شدیم و به سمت حمام گل راهی شدیم.
منطقه کم عمق دریا
قایق ها پس از خارج شدن از منطقه دلتا وارد رودخانه زیبای دالیان شدند.در مسیر کنار رودخانه انواع رستورانها و هتل ها وجوداشت که نشان دهنده سرمایه گذاری در این منطقه جهت جذب توریست می باشد.
رود دالیان
قایقها راس ساعت 15 در محلی توقف نمودند و کلیه مسافرین پیاده شدند. لیدر با بلندگوی خود توضیحاتی در خصوص نحوه استفاده از حمام گل ، آبگرم معدنی و خواص درمانی آن به زبان های انگلیسی ، ترکی و روسی ارائه نمود.
پس از تعویض لباس وارد محوطه حوضچه گل و آبگرم شدیم. در این محل یک حوضچه گل بود که بوی گوگرد میداد و مسافرین براساس ظرفیت استخر وارد آن می شدند و از کف استخر گل برداشته و به تن و بدن خود می مالیدند و زیر آفتاب می ایستادند تا گل خشک شود . اغلب چهره هایی خنده دار و ترسناک پیدا نموده بودند ، جهت شستشوی گل دوشهای زیادی تدارک دیده شده بود و پس از شستشو وارد آبگرم معدنی شده که آن هم بوی گوگرد میداد.
در کل همه چیز جذاب ، عالی و برای من و همسفرم سفر دریایی خاصی بود. بعد از یک ساعت مجدد سوار قایق شدیم و در مسیر برگشت از جلوی چند کتیبه و غار که آثار باستانی به جا مانده از دوران روم باستان بود گذر نمودیم .
کتیبه های بجا مانده از دوران روم باستان
مشابه این آثار را می توان در نقش رستم استان فارس مشاهده نمود که البته نقش رستم بسیار وسیعتر می باشد. پس از عکاسی از آثار باستانی نقش بسته بر روی کوه به سمت کشتی برگشته و به مارماریس بازگشتیم. در بین راه جهت سرگرمی مسافرین برنامه های تفریحی موسیقی نیز برگزار شد . البته بیشتر جهت کسب درآمد برای کارکنان کشتی بود.
ساعت 19:30 به اسکله رسیدیم و با سرویس به هتل برگشتیم . سفر بسیار خوب ومتفاوتی بود و ما خیلی لذت بردیم.پس از رسیدن به هتل با توجه به اینکه نهار مناسبی نخورده بودیم یکراست به سمت رستوران رفته و شام خوردیم. همانند شبهای قبل در کنارساحل از سکوت همراه با نوای امواج دریا لذت بردیم و پس از صرف چای جهت استراحت به اتاق رفتیم.
صبح روز بعد را در کنار ساحل سپری کردیم و بعد از ظهر ساعت 5 به مرکز شهر مارماریس رفتیم و از فروشگاهای میگروس ، مرکز خرید پوینت ، فروشگاه کوتون ، و ال سی وایکیکی دیدن کردیم ، در هنگام غروب به ساحل بزرگ و اصلی رفته و عکسهای زیبایی از ساحل و کشتیهای کنار اسکله انداختیم.
سواحل مارماریس
ساحل مارماریس بسیار بزرگ و قوسی شکل است . مردم با هر سلیقه و هر درآمدی در این شهر به گشت و گذار می پردازند و از وجود این مکان زیبا لذت می برند. شهر مارماریس بی شباهت با شهر میامی آمریکا نیست. بلوار ساحلی سنگفرش شده که با درختان زیبای نخل تزیین شده است . پلیس و نیروهای امنیتی برای ایجاد آرامش از هیچ کوششی دریغ نمی نمودند و در نهایت احترام به راهنمایی توریست ها مبادرت می ورزند.
روز سه شنبه 30 اگوست روز ملی ترکیه می باشد . در بعد از ظهر دانش آموزان و سایر اقشار مردم در میدان آتا ترک جمع شده و هرکدام پرچم کوچکی از کشور ترکیه در دست داشته که با تجمع خود این روز را گرامی داشتند.
جشن روز ملی ترکیه
پس از غروب خورشید و کمی خرید به هتل برگشتیم . بعد از شام به آمفی تئاتر رفتیم که برنامه نمایشی خوبی توسط تیم انیمیشن هتل اجرا شد. تیم انیمشن هتل کمی ضغیف تر از تیم های انیمیشن هتلهای بدروم و آنتالیا بود.ولی در مجموع فعال و خوب بودند و هر شب هنگام شام درکنار میز میهمانان حضور پیدا کرده و آنها را دعوت به برنامه شبانه می نمودند.
روز ششم که چهارشنبه بود را بازهم در کنار ساحل سپری نمودیم و هنگام غروب مجدد به مرکز شهر رفتیم واین بار فقط کنار ساحل واسکله بودیم. هوا کاملا تاریک شده بود و قایقهای لوکس کنار اسکله، زیبایی خاصی داشتند.
اسکله تفریحی مارماریس
پس از پیاده روی به بازار نستل مارینا رفتیم که بسیار زیبا با چتر های رنگارنگ تزیین شده بود.
بازار نستل مارینا
پس از آن به محله استریت مارماریس رفتیم . خیابانی در محدوده ساحل و مملو از مراکز موسیقی و تفریحی بود ، شور حال خاصی داشت و خیلی شلوغ و پر جنب و جوش بود . شام را ترجیح دادیم در رستوران برگر کینگ صرف کنیم و پس از آن به هتل برگشتیم. با توجه به اینکه شب آخر بود ساعت زیادی را کنار دریا گذراندیم . صبح روز آخر پس از صرف صبحانه اقدام به جمع و جور کردن لباس ها و بستن چمدانها نمودیم و راس ساعت 12 اتاق را تحویل دادیم .
پذیرش هتل به ما اعلام نمودند تا زمان خروج از هتل می توانیم از امکانات هتل استفاده نماییم . که ما هم فقط از رستوران جهت صرف نهار استفاده کردیم وتا ساعت 5 بعد ازظهر منتظر تور لیدر شدیم .
در این ساعت بایستی هتل زیبای سنتیدو اورکا لوتوس را با تمام زیبایی هایش و از آن مهمتر، بهشت مارماریس و ایچملر را ترک می نمودیم . کاش امکان داشت و یک هفته دیگر می توانستیم در اینجا بمانیم . واقعا اقامت خوبی بود، همه چیز عالی .
سوار بر اتوبوس شده و به سمت فرودگاه ازمیر حرکت نمودیم . ساعت 9 شب به فرودگاه رسیدیم و تا ساعت 12 شب منتظر بازگشایی گیت صدور کارت پرواز بودیم. پس از دریافت کارت پرواز و زدن مهر خروج پاسپورت وارد دیوتی فری فرودگاه شدیم و کمی از غرفه های عطر و ادکلنهای آنجا بازدید کردیم و بالاخره ساعت 2:30 دقیقه سوار بر هواپیما به کشور عزیزمان بازگشتیم.
به تمام دوستانی که عاشق سفر هستند و امکانات سفر برایشان فراهم است پیشنهاد می کنم اگر مارماریس نرفته اند حتما در برنامه خود سفر به این بهشت خدادادی را داشته باشند. در پایان از دوست و همسفر گرانقدرم که با همراهی و پشتیبانی خود موجب شد این سفر یکی از خاطره آمیز ترین سفرهای بنده باشد، کمال تشکر و قدردانی را دارم. به نطر بنده یک سفر خوب نه تنها تجربه و شناخت هر انسانی را بالامی برد بلکه موجبات شادمانی ، نشاط و تندرستی را فراهم می سازد.
با آرزوی سفرهای خوب و توام با سلامتی برای همه ایرانیان عزیز
نویسنده :کریم شقاقی
تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمیگیرد. |