روز سوم: پنجشنبه 22 مهر 95

 

برنامه تور آفریقای جنوبی روز سوم: صرف صبحانه در هتل ، حرکت ساعت 8:00 ، بازدید از شهر کیپ تاون و بافت قدیمی آن ، بازدید از جزیره فک های دریایی ، دیدار از ساحل Camps Bay ، مزرعه شترمرغ ها ، بازدید از منطقه کیپ پوینت ، صرف ناهار در رستوران دریایی کیپ پوینت (هزینه ناهار به عهده مسافرین می باشد)، بازدید از دماغه امید نیک، بازدید از محل تجمع پنگوئن های گرمسیری آفریقایی، برگشت به هتل ساعت 18:00، صرف شام در رستوران هتل .

بعلت برنامه شلوغ امروز صبح زود از خواب بیدار شدیم پس از صرف صبحانه در رستوران هتل در کنار سایر همسفران رأس ساعت 8 سوار اتوبوس شدیم.

برنامه اول بازدید از مرکز شهر کیپ تاون و بافت تاریخی آن بود در این قسمت بهتر است کمی از تاریخچه پیدایش کیپ تاون و آفریقای جنوبی را بازگو کنم . در سال 1488 میلادی بارتولمیو دیاز پرتغالی نخستین دریانوردی بود که به جنوبی ترین نقطه آفریقا رسید و بعلت طوفان در دریا آنچنان خاطره بدی از این منطقه پیدا کرد که آنجا را دماغه طوفان یا نا امیدی نامید. اما پادشاه پرتغال آنچنان از این کشف به وجد آمد که برنامه یک سفر دریایی مجدد را مهیا نمود و این منطقه را دماغه امید نیک نام گذاری نمود. چند سال بعد در سال 1497 میلادی واسکو دوگاما یک دریانورد پرتغالی دیگر با عبور از دماغه امیدنیک موفق شد قاره آفریقا را دور زده و به هندوستان برس اماد این کار با وجود کشتی های بادبانی آن زمان دست کم 6 ماه طول می کشید و توسعه ارتباط دریایی میان اروپا و هندوستان ، اروپایی ها را تحریک نمود که برای تأمین مواد غذایی تازه و آب یک پایگاه را در دماغه امیدنیک ایجاد کند. ناوگان تجاری هلند که در عصر طلایی بسر می برد تصمیم گرفت در این دماغه یک پایگاه ایجاد کند و کمپانی هلندی هند شرقی یک ناوگان شامل پنج فروند کشتی به فرماندهی ناخدا یان وان ریبک –Johan van Riebeeck - را به همراه 90 مهاجر به این منطقه اعزام نمود. مهاجران یک قلعه کوچک در ساحل این خلیج ساختند و به کشاورزی پرداختند. بدین ترتیب در سال 1652 میلادی دریانوردان هلندی یک مهاجرنشین کوچک موقت را در نزدیکی دماغه امیدنیک جنوبی ترین بخش قاره آفریقا تأسیس کردند، که این اردوگاه کوچک منشأ پیدایش کیپ تاون و جمهوری آفریقای جنوبی شد.

ابتدا در یکی از میادین شهر در نزدیک Table Mountain اتوبوس برای مدت 10 دقیقه توقف داشت که در این فاصله از مجسمه یوهان (یان وان ریبک -Johan van Riebeeck -) که در واقع کاشف آفریقای جنوبی بود و مجسمه همسرش Maria De La Queillerie‌ و محوطه کنار آن بازدید کردیم .

مجسمه یوهان و همسرش

 

بعد از آن به میدان رژه رفتیم ، میدان بزرگ رژه محلی از میدان های عمومی اصلی کیپ تاون است این میدان توسط تالار شهر -City Hall‌- ، قلعه امید نیک -Castle of Good Hope‌ - و ایستگاه راه آهن کیپ تاون احاطه شده است. این میدان بطور کلی به عنوان بازار و پارکینگ منطقه و همچنین محل برگزاری تظاهرات بزرگ سیاسی استفاده شده است.

قلعه امید نیک -Castle of Good Hope‌- به شکل ستاره 5 پر است. در سال 1666 میلادی ساخته شده و یکی از قدیمی ترین ساختمان های این کشور به شمار می رود. این قلعه در سال 1948 دفتر مرکزی نظام آپارتایدی بود اما اکنون موزه مردم شناسی آثار هنری و رویدادهای فرهنگی است.

تالار شهر -City Hall‌- یکی از بزرگترین ساختمان های معماری سبک ادواردی است. که در سال 1905 در مرکز شهر کیپ تاون از سنگ آهک عسلی رنگ ساخته شده است که سنگ آهک آن از انگلستان به کیپ تاون منتقل شده است. طراحی آن پیامد مسابقه همگانی طراحی است و معماران برنده آن هنری رید و فردریک گرین بودند و بخش عمده مصالح آن از اروپا وارد شده است. برج تالار شهر یک برج کوچک ساعت دار است که ساعت و ناقوس آن هر یک ربع یک بار به صدا در می آید. ناقوس تالار بعنوان یادمان جنگ جهانی اول در تالار شهر نصب شده است.

نلسون ماندلا در تاریخ 11 فوریه 1990 ساعتی پس از آزادی از زندان اولین سخنرانی عمومی خود را در بالکن تالار شهر ایراد نمود و همه را به صلح دعوت نمود. از این تالار به طور منظم برای اجرای کنسرت ها استفاده می شود.

با توجه به فضای باز میدان رژه و وجود تالار شهر و قلعه امید نیک و همچنین پس زمینه کوه Table Mountain و Lions Head تصاویر زیبایی در ذهن نقش بست .

میدان رژه ، قلعه امیدنیک ، تالار شهر

 

دوباره سوار اتوبوس شدیم و در ایستگاه سوم فضای تاریخی شهر کیپ تاون در محل خیابان پارلمان پیاده شدیم. این قسمت شامل دیدنیهای کیپ تاون از جمله باغ کمپانی -Company Garden- ، کتابخانه ملی آفریقای جنوبی -National library of SA ،National Gallery‌ ،SA Museum/Planetarium ، Holocaust Center ،Caltural History ، ST.Georges Cathedral (کلیسای جامع سنت جورج ) ، Parliament of the Republic of south Africa‌ (ساختمان پارلمان) و ... بود که ما بعلت محدودیت زمانی تنها موفق شدیم از نمای بیرونی کلیسای سنت جورج که نماد ساکنین ضد نژاد پرستی است و همچنین ساختمان پارلمان آفریقای جنوبی و پیاده راه مابین و روبروی آنها ، -The Mandela Rhodes Building- ، و محوطه اطراف آن بازدید کنیم (یادآوری میکنم که کیپ تاون پایتخت قوه مقننه و مجلس آفریقای جنوبی می باشد) همچنین قطعه ای از دیوار برلین در ابتدای این پیاده راه و روبروی کلیسای داده شده بود ، با توجه به قدمت این منطقه و وجود اماکن توریستی بسیار در این منطقه افرادی بودند که Walking Tours را بصورت free‌ برگزار می کردند.

یک چیز جالب برای من وجود چراغ های راهنمایی در این منطقه بود که با فشردن دکمه ای توسط عابر پیاده مسیر را برای عابر سبز و برای مسیر اتومبیل ها قرمز می کرد.

مطمئناً بازدید از این قسمت شهر کیپ تاون نیاز به فرصت بیشتری داشت که ارزش دیدن را هم داشت ، بازدید از این فضا و لمس واقعیت های موجود در این مکان ها ، شناخت مردم از آپارتاید و آشنایی با حقوق اجتماعی سیاه پوست و سفید پوست را بیشتر خواهد کرد .

کلیسای سنت جورج

 

ساختمان پارلمان آفریقای جنوبی

 

قطعه ای از دیوار برلین و چراغ راهنمایی با کنترل عابر

 

پس از اتمام بازدید از این بافت تاریخی مجدداً سوار اتوبوس شده و مسیر خارج شهرکیپ تاون را در پیش گرفتیم مسیر طولانی تا مقصد نهایی دماغه امید نیک فرصتی دست داد تا به پیشنهاد اردشیر تک تک همسفرها از طریق میکروفون موجود در اتوبوس نسبت به معرفی خود، شغل و نحوه آشنایی با همسر و... اقدام نمایند که این معرفی و شوخی های همسفرها لحظات خوشی برای همه بوجود آورده و موجب نزدیکی و صمیمیت بیشتر همسفرها شد. نتیجه معرفی همه همسفرها بدینگونه بود که متأهلین گروه در اکثریت بودند و از شهرهای مختلف ایران از جمله تهران ، مشهد ، یزد ،‌گرگان ، شیراز ، اصفهان و رشت به این سفر آمده بودند. شغل غالب مسافران گروه به ترتیب دندانپزشک، مهندس عمران،‌ معمار،‌ شغل آزاد ( طلا فروش ) پزشک و ... بوده بچه های گروه 2 نفر که یکی پسر جان ما آراد 5 ساله و پسر آقای دکتر دندانپزشک از شیراز 4 ساله و مسن ترین فرد گروه هم مادر خانم دکتری از تهران با سن حدود 70-65 ساله بودند این صمیمیت بین افراد تا جایی پیش رفت که لحظات شادی برای همه به ارمغان آورد و نهایت آن به حرکات موزون و خواندن آواز خاطره انگیز و ... به کرات در روزهای مختلف سفر کشیده شد. به واقع افراد گروه یکدست و هماهنگ و به معنای واقعی یک خانواده بزرگتر تلقی می شدند که در مدت زمان کوتاهی از عمر کنار هم بودن را تجربه می کردند.

مسیر عبوری به مقصد نهایی دماغه امیدنیک جاده ای در امتداد اقیانوس بود که در بعضی نقاط تصاویر وصف ناپذیری از طبیعت و رسیدن آب اقیانوس ها به مقصد ساحل و تلاطم اقیانوس و برخورد با صخره ها بوجود می آورد. ساحل های زیبا و تمیز ، آسمان آبی و هوای مطبوع همه و همه دست به دست هم داده بود که این مناظر بعنوان خاطرات فراموش نشدنی در ذهن ثبت شود.

ابتدا از ساحل Cliffton Beaches که بعبارتی جزو مناطق اعیانی با ویلاهای لوکس و عالی در دامنه کوه و فضای رمانتیک بود گذشتیم. فاصله اقیانوس و کوه ها در این نقطه به حداقل رسیده و شکل کوه ها بسیار عجیب بود. بدینگونه که در مقابل عظمت اقیانوس سر تعظیم فرود آوردند و قدرت جاذبه اقیانوس آنها را به سمت خود می کشید. زیبایی این منطقه به حدیست که از دست افراد معروف (هنرپیشه و خواننده) نیز در امان نمانده و برخی از آنها با خرید ویلا تعطیلات و ایام خاصی را در این سواحل می گذرانند.

بعد از آن به ساحل Camps Bay رسیدیم، انگار مسابقه ای جهت ثبت تصاویر مناظر چشم نواز درگرفته بود و هرکدام گوی سبقت را از قبلی برگرفته بود .

در ساحل Camps Bay با شن سفید که زیبایی آن را دو چندان می کرد برخی تورریست ها و ساکنین در حال شنا بودند و دمای هوای حدود 20 درجه و آب سرد اقیانوس بعلت نزدیکی به قطب جنوب مانع این کار نشده بود.

در امتداد ساحل و در طرف دیگر خیابان ساحلی، رستوران ها و کافی شاپ ها میزها را در خارج رستوران چیده بودند و مطمئناً تجربه صرف غذا در آنها با آن ویوی زیبا فراموش نشدنی خواهد بود.

ساحل کلیفتون

 

در امتداد اقیانوس

 

مسیر عبوری به اسکله Hout Bay

 

ساحل Champs Bay

 

ویلاها و خانه های اطراف سواحل cliffton و Champs Bay

 

سواحل اقیانوس

 

کافه ها و رستوران های کنار ساحل

 

بعد گذر از این مسیر زیبا به اسکله Hout Bay‌ رسیدیم. سوار کشتی های دو طبقه ای شدیم که طبقه اول آن مسقف و طبقه دوم آن روباز بود. لمس نسیم اقیانوس و انرژی مثبت آن فضا بی اختیار ما را به طبقه دوم کشاند. مقصد جزیره فک ها Duiker Island بود. اسکله Hout Bay‌ مملو از قایق تفریحی و بعلت همجواری با کوه ها بسیار زیبا بود. پس از طی مسیر 20 دقیقه ای در اقیانوس به رنگ آبی واقعی که در بعضی مواقع آن بخصوص در نزدیکی های جزیره فک ها بعلت تلاطم اقیانوس و برخورد آن با صخره های جزیره با تکان های شدیدی همراه بود به جزیره Duiker Island رسیدیم. در جوار جزیره موتور کشتی خاموش شد و کشتی اختیار خود را به موج های اقیانوس داد. تصویر جلوی ما جزیره نبود، تا چشم کار میکرد فک بود و فک، برخورد آب با صخره ها و تشکیل کف سفید و ترکیب رنگ آبی و سفید برگ بدیع دیگری از طبیعت را به رخ میکشید.

این موجودات تنبل و ناتوان در حرکت، سر خوردن آنها از روی صخره ها و شنا کردن در کنار کشتی،‌ ریزش آب از روی صخره ها که باعث تشکیل آبشارهای کوچک میشد همه را به عینه دیدیم و با یک خاطره خوب از جزیره با اسکله برگشتیم. با توجه به علاقه آراد به حیوانات، امروز و این جزیره سورپرایزی برای وی بود که تا مدتها در ذهنش نقش خواهد بست. در اسکله یک گروه موسیقی آفریقایی 4 نفره با لباس ها و آهنگ های شاد آفریقایی به استقبال مسافران آمده بود. همچنین یک فک درشت جثه تربیت شده هم در ساحل بود که با پرداخت 10 راند میشد در کنارش عکس انداخت.

اسکله Hout Bay‌

 

جزیره فک ها

 

جزیره فک ها

 

بعد از سوار شدن اتوبوس و طی مسیر تقریبی 10 دقیقه ای در قسمتی از Hout Bay‌ با منظره ای چشم نواز توقف کوتاهی داشتیم که در کنار همسفران با پس زمینه اقیانوس و کوهها و آبی افق عکس های زیبایی ثبت کردیم.

نمای اقیانوس از منطقه Hout Bay

 

نمای اقیانوس

 

در ادامه مسیر به منطقه ای رسیدیم که دارای طبیعت سرسبز بوده و پر از مزارع پرورش شترمرغ Ostrich Ranch بود. بعلت وسعت خوب منطقه کیپ تاون زمین ارزان است و بازده سرمایه گذاری بابت هزینه کم زمین مناسب می باشد. در یکی از مزارع توقف کردیم. فضای بین شترمرغ ها با حصارهای چوبی از هم جدا شده بود. در فضای محدود به حصارها که نسبتاً بزرگ هم بود 2 شترمرغ وجود داشت. در هر مزرعه فروشگاهی با محصولات و صنایع مرتبط با شترمرغ از جمله تخم های نقاشی شده شترمرغ و ... فروخته میشد. همچنین امکانات رفاهی نیز در مزرعه برای توریست ها فراهم بود در فروشگاه میتوان غذای شترمرغ را بصورت رایگان دریافت کرد و به شترمرغ ها داد. فقط جهت جلوگیری از آسیب به دست در هنگام غذا دادن به شترمرغ از پشت حصار باید دقت کرد که کف دست کاملا باز باشد. در مزرعه علاوه بر شترمرغ اسب های زیبایی هم در حال چرا مشاهده می شد. ساعت تقریبا 14:30 بعدازظهر بود و هنوز ناهار نخورده بودیم. گرسنگی بر ما غلبه کرده بو.د قرار بر این شد که قبل از بازدید دماغه امید نیک به رستوران برویم. پیشنهاد اردشیر رستوران خاص دو اقیانوس The Two Oceans Restaurant در یک منطقه زیبا و در نزدیکی دماغه بود.

مزرعه پرورش شتر مرغ ها

 

مزرعه شتر مرغ ها

 

اسب ها در مزرعه شتر مرغ ها

 

پس از بازدید از مزرعه شترمرغ ها در منطقه Cape Peninsula در ادامه مسیر، خشکی به سمت اقیانوس پیشروی می کرد و ما هم در پی آن ، در حالیکه دو طرف ما را آب احاطه کرده بود جاده منتهی به -Cape of Good Hope- دماغه امیدنیک یک جاده پر پیچ و خم بود. فکر کنم عکس ها بهتر مناظر را توصیف کنند.

پس از طی مسیر تقریباً نیم ساعته به رستوران دو اقیانوس در منطقه Cape Point رسیدیم. واقعا رستوران با فضای خاص و ویوی عالی بود. به پیشنهاد اردشیر قرار شد پلاتر Platter سفارش دهیم که ترکیبی از خرچنگ Cray Fish ، میگو Prawns ، کالاماری Calamari ، ماهی line Fish،صدف Mussels ، خرچنگ پوست نرم Soft Shell Crab، کوفته برنجیBrandade Croquettes در دو مدل (1200 راند) Two oceans platter و (750 راند) light House platter‌ سرو میشد. بعد از صرف غذا به هزینه خودمان، که به نوعی از تولید به مصرف و بسیار خوشمزه و ترکیب جالبی از غذاهای دریایی بود، به محوطه بیرون رستوران برای دیدن چشم انداز زیبای آن رفتیم. وزش باد شدید بود و می بایست مراقب کلاه هایمان می بودیم. در بیرون از رستوران هم فروشگاه فروش صنایع دستی بود که ما به بازدید اکتفا کرده و به توصیه اردشیر جهت خرید از فروشگاه Cambanos در ژوهانسبورگ با قیمت های مناسب تر عمل کردیم. محل واقع شدن رستوران به دماغه امیدنیک مشرف بود و با اتوبوس با طی مسیر حدود 10 دقیقه ای به مقصد نهایی و جنوب غربی ترین خشکی روی زمین و یکی از نزدیکترین خشکی ها به قطب جنوب رسیدیم.

-Cape of Good Hope- دماغه امیدنیک که شرح موضوع نامگذاری آن و داستان موقعیت خاص آن را کمی قبل در تاریخچه آفریقای جنوبی ذکر کردم ، عنوان میشود. هر کسی در این منطقه آرزو کند آرزویش برآورده میشود !!!

مسیر دماغه امید نیک در امتداد اقیانوس

 

غذای دریایی در رستوران دو اقیانوس

 

نمای اقیانوس از رستوران دو اقیانوس

 

دماغه امیدنیک

 

شدت باد به حدی بود که بچه ها پیاده نشدند و ما هم در یک فرصت کوتاه از منطقه بازدید کردیم و به افق خیره شدیم. آری کمی آنسوتر ته زمین و قطب جنوب بود . سوار اتوبوس و در مسیر برگشت تفکر به جلوه های زیبای طبیعت مرا به سکوت وا داشت. انرژی ها با توجه به برنامه سنگین امروز تحلیل رفته بود ولی هنوز تور امروز باتمام نرسیده بود و یک منطقه باقی بود. بازدید از منطقه Bulders Beach ( کمی قبل از Simons Town ) و دیدن کلونی پنگوئن های گرمسیری آخرین برنامه تور بود. همیشه ذهنیت من این بود که پنگوئن ها را می شود در قطب و هوای سرد و برفی دید و دیدار با پنگوئن های آفریقایی که با این آب و هوا خو گرفته بودند بسیار هیجان انگیز بود. پس از ورود به ساحل با یک مسیر کاملاً چوبی با حصارهایی از جنس چوب روبرو شدیم. در دو طرف مسیر یک عالمه پنگوئن مشغول بازیگوشی بودند. جالب اینکه صدای آنها شبیه صدای الاغ بود. بارها توصیه شد از نزدیک شدن و دست زدن به پنگوئن بعلت احتمال گاز گرفتن خودداری شود.

انتهای مسیر به ساحل ماسه ای در کنار اقیانوس منتهی میشد و تراکم پنگوئن ها در اینجا بیشتر بود. وای چه بامزه بود راه رفتن این موجود و چه جالب بود رویت این کلونی پنگوئن های آفریقایی.

در قسمتی از مسیر و در کنار ساحل دوربین هایی هم برای دو چندان کردن جلوه زیبای طبیعت، اقیانوس و فضای اطراف آن وجود داشت که با سکه 5 راندی فعال می شد . در مسیر برگشت به هتل و در اتوبوس چه خوب بودند این همسفرها که با مهربانی پذیرای بچه های گروه بودند و مشغول سرگرم کردن آنها، صمیمیت موج می زد. چون با وجود خانواده بزرگ‌تر ( گروه 36 نفره مسافران ) دیگر هم صحبتی و نشستن در کنار یکدیگر محدود به خانواده کوچکتر نبود و در روزهای آتی ترکیب های جالب و متفاوت در اتوبوس مشاهده میشد که همه آنها مدیون ذات سفر و نزدیکی تفکر همسفران بود. در هر صورت برنامه شلوغ و سنگین روز سوم نیز حدود ساعت 19 به اتمام رسید. پس از رسیدن به هتل،‌ استراحت در اتاق و صرف شام در رستوران و حضور در لابی، برنامه های آخر امروز بود.

تابلوی ورودی کلونی پنگوئن های آفریقایی

 

پل چوبی مسیر

 

پنگوئن های گرمسیری (آفریقایی)

 

پنگوئن های آفریقایی

 

کلونی پنگوئن های گرمسیری

 

پنگوئن ها در ساحل

 

با توجه به برنامه سبک روز آخر پیشنهاد استفاده از برخی تورهای آپشنال از جمله Sky Diving و شنا با کوسه ها مطرح شد که تقریباً‌ 5 نفر از همسفرها استقبال کردند.

امروز با خاطرات لذت بخش و به یاد ماندنی باتمام رسید. به اتاق برگشتیم تا خود را برای یک روز نو آماده کنیم.

شنا با کوسه ها و Sky Diving

 

غروب آفتاب در ساحل Champs Bay

 

روز چهارم: جمعه 23 مهر 95

 

برنامه تور : صرف صبحانه در هتل ، حرکت ساعت 9 صبح ،‌بازدید از پارک میمون ها و طوطی های آفریقایی ، بازدید از شهر Stellenbosch مزارع انگور و تست پنیر و در نهایت بازدید و خرید در دومین مرکز خرید بزرگ آفریقای جنوبی Canal Walk

صبح روز چهارم پس از حضور در لابی و در حال صرف صبحانه و صحبت با همسفران مطلع شدیم تور شنا با کوسه لغو شده و تعداد 5 نفر از دوستان به تورر Sky Diving رفته و 4 نفر از همسفران هم بطور مستقل برای بازدید از باغ گیاه شناسی کریستین بوش و مزارع توت فرنگی رفته اند.

حدود ساعت 9 بقیه گروه (27 نفر) سوار اتوبوس شده و برنامه امروز آغاز گردید. ابتدا به پارک میمون ها -Monkey Town- رفتیم. پارک جالبی بود که انواع و اقسام میمونها در آن جمع آوری شده بودند. بخشی از مسیر عبور پارک بصورت تونل بود که میمونها با قرار گرفتن در سقف تونل و ایجاد سر و صدا جو عجیبی ایجاد می کردند.

با توضیح راهنمای محلی از پارک میمونها و بوزینه و… از کوچک تا بزرگ بازدید کردیم. در قسمتی از مسیر به میمونها غذا دادیم. البته غیر از انواع میمونها در بخشی از پارک حیوانات دیگری از جمله لاک پشت ، الاغ و پرندگان نیز وجود داشت. در یک قسمت از پارک با پرداخت 50 راند امکان این وجود داشت که با راهنما به داخل قفس میمونها رفته و آنها را لمس کرد. به گواه همسر که جزو کاندیداهای این کار بود این نوع میمونها بسیار خوشبو و تمیز بودند. بعلت هوای مطبوع امروز، آسمان آبی و فضای جالب برخی مناطق در پارک تصاویر زیبایی خلق میشد.

شهر میمون ها

 

پارک میمون ها

 

حیوانات دیگر در پارک میمون ها

 

نمایی زیبا در پارک میمون ها

 

پس از بازدید از شهر میمونها حدود ساعت 11 به سمت منطقه زیبای Stellenbosch حرکت کردیم مسیر حرکت به سمت Stellenbosch پر از مزارع زیبا و مکانیزه از جمله انگور بود.

در جوار هر یک از مزارع ساختمان های سفید رنگی برای فرآوری محصولات وجود داشت. در یکی از آن مزارع زیبا پس از طی مسیر 1/5 ساعته توقف داشتیم. از مزرعه، محصولات و نحوه فرآوری آنها بازدید کردیم. یکی از محصولات تولیدی آنجا پنیر بود که چند نوع آن را تست کردیم -Cheese Tasting- و واقعا خوشمزه بود. کمی از آن فروشگاه که در واقع از تولید به مصرف بود خرید کردیم.

مزارع در Stellenbosch

 

مزرعه ای در Stellenbosch

 

ساعت 14 بازدید از مزرعه باتمام رسیده و به سمت مرکز Canal Walk در جوار هتل حرکت کردیم. در فودکورت مجموعه کانال واک ناهار خوردیم (‌هزینه 150 راند ). کمی در مرکز خرید و منطقه اطراف آن گشتیم و خرید کردیم. سپس به هتل برگشتیم. آخرین شب اقامت ما در کیپ تاون بود و موقع دل کندن از این شهر زیبا ، فرصت را مغتنم شمرده چمدان ها را بستیم.

مجدداً شب در لابی رستوران با همسفران دورهمی داشتیم و خوش گذراندیم.از تجربه تور Sky Diving شنیدیم و توت فرنگی هایی که همسفران از مزرعه توت فرنگی برای بقیه آورده بودند تست کردیم. آری بازدید از یکی از زیباترین شهرهای دنیا، منظر جلوه طبیعت، شهری که اقیانوس و کوه را در کنار هم گرد آورده بود باتمام رسید و خاطرات شیرین و دلنشین در ذهن ها پدید آورد.

البته مکان های دیدنی دیگری در کیپ تاون وجود داشت که فرصت و امکان بازدید برای ما با توجه به برنامه های تور فراهم نشد. از جمله جزیره Robben در نزدیک خلیج Table‌، کلیسای Groote Kerk ، باغ گیاه شناسی کریستین بوش، باغ کمپانی و ...

منظره ای از کانال واک

 

تصاویری از کانال واک

 

روز پنجم: شنبه 24 مهر 95

 

برنامه تور :‌صرف صبحانه در هتل ، تحویل اتاق ها در ساعت 7 صبح ، حرکت به سمت فرودگاه کیپ تاون در ساعت 7:30 جهت پرواز به سمت فرودگاه لانسریا ، ترانسفر به سمت پارک جنگلی بصورت زمینی ، در مسیر بازدید از پارک شیرهای سفید آفریقایی ،‌ ورود به پارک جنگلی اخذ اتاق و استراحت ، صرف شام در رستوران هتل.

صبح زود از خواب بیدار شدیم چمدانها را در پشت اتاق قرار داده و برای صرف صبحانه به رستوران رفتیم. چک اوت هتل براحتی انجام شد. ساعت 7:30 به سمت فرودگاه کیپ تاون حرکت کردیم. پرواز ما ساعت 9:30 صبح از طریق یک شرکت هواپیمایی داخلی آفریقای جنوبی به نام Mango و از کیپ تاون به مقصد لانسریا (شهری در جوار ژوهانسبورگ) بود. کارهای فرودگاهی به راحتی انجام شد و بدون تأخیر در یک هواپیمایی که با طرح زیبایی رنگ آمیزی شده بود سوار شدیم. پسر کوچولوها دیگه با هم صمیمی شده بودند. در کنار یکدیگر به بازی و شیطنت مشغول بودند. پرواز رأس ساعت به سمت لانسریا حرکت کرد.

خداحافظ کیپ تاون، خداحافظ شهر دلربا

در مسیر بر فراز آفریقای جنوبی و در کنار ابرها از جنوب به شمال حرکت می کردیم، پس از طی مسیر در حدود 1:45 ساعت به فرودگاه محلی لانسریا رسیدیم.

هواپیمایی Mango

 

بر فراز آسمان از کیپ تاون به لانسریا

 

فرودگاه لانسریا

 

هوا نسبت به کیپ تاون کمی گرم تر بود. پس از طی مراحل تحویل چمدان سوار اتوبوس شدیم. مقصد نهایی ما پارک حفاظت شده پیلانزبرگ بود و قرار بر این بود که در مسیر از پارک شیرهای سفید آفریقایی دیدن کنیم. پس از حدود نیم ساعت به پارک شیرها رسیدیم.

واقعیت اینکه با ذهنیت هایی که از قبل در خصوص این سفر داشتیم با توجه به مدرن بودن کیپ تاون چیزی از سفر به آفریقا تا کنون لمس نکرده بودیم، انگار قرار بود از امروز آفریقا را حس کرده و با آفریقا زندگی کنیم.

در پارک حفاظت شده شیرها همه چیز عوض شد. با هماهنگی اردشیر سوار دو ماشین به شکل قفس شدیم. ما به قلمرو حیوانات وارد شدیم حالا ما در حبس و آنها آزاد بودند. شیرهای سفید بصورت دسته جمعی در کنار هم در این پارک زندگی می کردند. فاصله ما با آنها به حداقل رسیده بود آراد در پوست خود نمی گنجید. در همین لحظه فردی بنام الکس که جزو مربی های ارشد در این پارک بود با ماشین دیگری به محل تجمع شیرها نزدیک شده و به آنها غذا داد و با شیرها بازی کرد.

در قسمت های محافظت شده دیگری از پارک کفتارها و بوفالوها نیز نگهداری می شدند. پس از سافاری در پارک شیرها به قسمت ورودی پارک برگشتیم پارک تمیز و زیبایی بود که در قسمت ورودی انواع امکانات رفاهی مناسبی از جمله رستوران ها،‌ فروشگاهها، سوپرمارکت و عکاسی وجود داشت. حتی سرویس های بهداشتی آن با تم شیر ساخته شده بود و ساختمان های موجود در این پارک کلبه های آفریقایی را برای فرد تداعی می کرد. زرافه ای هم در گوشه ای از پارک بود که امکان غذا دادن به آن و عکاسی از این لحظه وجود داشت.

برنامه بعدی در پارک بازدید از بچه شیرها و لمس آنها در کنار مربیان حاضر در پارک بود. در گروههای 10 نفره به داخل قسمت های تعیین شده که در آن دو یا 3 بچه شیر بود وارد شدیم. در کنار آنها عکس انداختیم و آنها را لمس کردیم. در این مکان هرچند شرایط کنترل شده است ولی احتیاط شرط عقل است. لمس یک شیر تجربه باور نکردنی برای آراد بود و تحقق آرزوهایی که قبل از سفر بارها و بارها با هم مرور می کردیم.

بعد آن با حضور در کنار زرافه گل پسر غذا دادن به زرافه را تجربه کرد. دو عکس که با بچه شیرها گرفته بودیم را با مبلغ 130 راند تحویل گرفتیم. از سوپر مارکت آنجا خرید کردیم. بچه ها کمی در پارک بازی کردند و تقریباً ساعت 14:30 از پارک خارج شدیم و به سمت پارک جنگلی پیلانزبرگ حرکت کردیم. برای ناهار در یک مجتمع بین راهی که رستوران های زنجیره ای از جمله kfc ،Steers و... در آن شعبه داشتند توقف کوتاهی داشتیم و ناهار خوردیم ( با هزینه 150 راند در رستوران Steers)

پارک شیرها Lion Park

 

شیرها و الکس

 

زرافه ، بچه شیر و بوفالو در پارک شیرها

 

پارک شیرها

 

زرافه در پارک شیرها

 

بچه شیر

 

مجتمع بین راهی در مسیر پیلانز برگ

 

مسیر Lion Park تا پیلانزبرگ با اتوبوس تقریبا 1/5 ساعت طول کشید. منطقه حفاظت شده پیلانز برگ Pilanesberg با وسعت تقریبی 60 هکتار دومین منطقه پس از کروگر Kruger National Park مأمن حیوانات آفریقا است و بدون تجربه سافاری در یکی از این پارک ها سفر به آفریقا بی معنا خواهد بود.

Big Five در واقع 5 حیوان بزرگ حیات وحش آفریقا شامل شیر، فیل،‌ بوفالو، کرگدن و پلنگ را میتوان در این پارک دید. تجربه این قسمت سفر بی نظیر و تکرار نشدنی بود. هتل ما در پیلانزبرگ Kwa Maritane (‌کوا ماریتان )‌ یک هتل خاص و جنگلی بود. وسعت هتل زیاد ، ساختمان های هتل یک طبقه و به سبک کلبه های آفریقایی، اتاق های مسافرین ویلایی و پراکنده در سطح هتل بود.،کل محوطه هتل با حصارهایی با محافظ جریان برق (‌شوکر برقی ) محصور میشد و این حصارها ( حفاظ هایی با جریان برق ) جدا کننده فضای هتل از فضای جنگل بود و انگار دوباره انسان ها پا به حریم حیوانات گذاشته بودند ولی در یک فضای مسالمت آمیز و قابل درک و چه زیبا بود این هم زیستی در کنار یکدیگر.

هتل ‌کوا ماریتان

 

اتاق های هتل‌کوا ماریتان

 

حصارها با محافظ جریان برق ، هتل ‌کوا ماریتان

 

حدود ساعت 18 به نزدیکی هتل کوا ماریتان رسیدیم، البته با یک سورپرایز در خیابان اصلی منتهی به هتل روبرو شدیم و آن دیدن حیوانات و تجربه یک سافاری اولیه با اتوبوس بود ، فیل ،‌گورخر ، بوفالو از جمله حیواناتی بودند که قبل ورود به هتل دیدیم و نوید یک تجربه خاص از این سفر را میداد. به محوطه هتل رسیدیم و با استقبال کارکنان هتل مواجه شدیم. در حال پیاده شدن از اتوبوس بودیم که با اعلام کارکنان هتل سریع برای دیدن یک دسته کرگدن به سکوی کنار رستوران هتل رفتیم. کرگدن ها برای رفع تشنگی و نوشیدن آب به برکه کنار هتل آمده بودند. فاصله ما با کرگدن ها کمتر از چند متر بود و چه عظیم الجثه بودند این حیوانات، رویای ما به واقعیت پیوسته بود و ما در محل واقعی زندگی حیوانات بودیم و بدون هیچ عذاب وجدانی از بابت اینکه برای دیدنشان اذیتشان کنیم یا به قفس بیاندازیم کنارشان بودیم و طبیعت وحشی شان را لمس میکردیم. سفر به آفریقا و تجربه دیدن حیات وحش ملموس بود.

علاوه بر کرگدن ها دو گراز هم به کنار برکه آمدند و پس از سیراب شدن همگی از کنار هتل دور شدند و ما در آن غروب آفتاب نظاره گر دور شدنشان ، طبیعت وحش و همزیستی آنها با یکدیگر بودیم و چه زیبا بود سکوت این حیات وحش .

سافاری با اتوبوس

 

کرگدن ها در کنار برکه هتل

 

دور شدن کرگدن ها

 

پس از این اتفاقات جالب دوباره به لابی هتل برگشتیم و تازه محو زیبایی های هتل شدیم. در هنگام رفت از ذوق دیدن حیوانات چشمانمان به دیدن زیباییهای هتل بسته بود. هتل کواماریتان یک هتل سرسبز و باصفا و تمیز و متفاوت با هتل های دیگر بود که تجربه کرده بودیم در قسمت پذیرش و لابی که خود در یک کلبه بزرگ تعبیه شده بود با هماهنگی اردشیر کلید اتاق تحویل شد و به سمت اتاق حرکت کردیم. اتاق های هتل کلبه هایی به شکل مجموعه ویلا در کنار یکدیگر بود. اتاق قابل قبول و با دکور متناسب با شرایط هتل تزئین شده بود پنجره های اتاق به محوطه پشت اتاق ها دسترسی داشت و پشت هر اتاق در یک فضای مسقف میز و صندلی مختص به اتاق چیدمان شده بود یکی از نکات جالب و امکانات خاص در این هتل ( علاوه بر وجود برکه در کنار رستوران ) وجود تونلی به طول تقریبی 300 متر که در انتهای آن به دو اتاق منتهی می شد ، پنجره های اتاق با ارتفاع بسیار کم و بصورت طولی و در تراز سطح زمین تعبیه شده است در داخل اتاق صندلی هایی قرار داده شده که پس از نشستن روی آنها سر در راستای پنجره ها و مشرف به محوطه بیرون قرار می گیرد و بیرون از دو اتاق برکه آب به صورت مصنوعی ساخته شده که حیوانات برای آشامیدن آب به آن برکه آمده و امکان نظاره حیوانات از فاصله بسیار نزدیک برای مسافرین هتل مهیا می شود در سرتاسر این تونل و دو اتاق کنار برکه مسافرین به رعایت سکوت توصیه می شوند. فاصله بین مسافرین و برکه در حد وصف ناپذیری کم است انگار هیچ فاصله ای نیست.

در بیرون اتاق های کنار برکه دوربین هایی نصب شده بود که تصویر آنها بصورت آنلاین در یکی از کانال های تلویزیون در هر اتاق پخش شد با توجه به اینکه متأسفانه اقامت ما در این هتل تنها یک شب بود تصمیم بر آن شد که بخشی از چمدان باز و فقط وسایل مورد نیاز اقامت یک شبه چیده شود. در همین فاصله از طریق تصویر تلویزیون پلنگ هم دیدیم که به کنار برکه آمده بود. پس از کمی استراحت برای صرف شام به سمت رستوران هتل حرکت کردیم شام هتل کواماریتان بصورت بوفه باز و مفصل بود علاوه بر غذاهای بین المللی غذای آفریقایی از جمله خورشتی با گوشت کودو ،‌ انواع باربیکیو و... نیز وجود داشت پس از شام بعلت اینکه برنامه تور سافاری فردا رأس ساعت 5 صبح شروع می شد برای استراحت و خواب به اتاق رفتیم. در حالیکه در مسیر رستوران تا اتاق یک فضای شاعرانه و دلچسبی را بعلت سکوت جنگل و نسیم خنک تجربه کردیم .

رستوران زیبای هتل در کنار برکه

 

مسیر لابی به رستوران و سقف لابی

 

اتاق هتل کواماریتان

 

تونل در هتل کواماریتان

 

غذاها در رستوران هتل کواماریتان

 

رستوران کواماریتان

 

حیوانات در شب در برکه انتهای تونل

 

روز ششم: یکشنبه 25 مهر 95

 

برنامه تور : اجرای گشت سافاری پارک جنگلی در ساعت 5:30 صبح به مدت 3 ساعت با اتومبیل های مخصوص سافاری سپس بازگشت به هتل و صرف صبحانه در هتل ، تحویل اتاق ها در ساعت 11 صبح و در ادامه ترانسفر زمینی رأس ساعت 12 به سان سیتی ( در حدود نیم ساعت ) ورود به سان سیتی ، اخذ اتاق و استراحت

صبح زود از خواب بیدار شدیم ، آراد از ذوق تور سافاری و دیدن حیوانات سرحال و قبراق بود. پس از آماده شدن در جلوی رستوران حاضر شدیم جزو اولین نفرات بودیم. کم کم بقیه همسفران هم به ما ملحق شدند. صبحانه مختصر شامل چای ، قهوه و شیرینی محدود تدارک دیده شده بود پس از خوردن صبحانه مختصر از جلوی لابی هتل سوار ماشین های مخصوص سافاری که شبیه کامیون های کوچکی بود شدیم. دو طرف و پشت ماشین کاملاً باز و فقط یک سایبان در سقف آن تعبیه شده بود. هوا خنک و تاریک بود . همسفران ما در دو ماشین تقسیم شدند تور سافاری Pilanesberg National Park رأس ساعت 5:30 صبح با 3 ماشین که دو ماشین آن شامل گروه ما و یک ماشین متعلق به توریست ها و مسافرهای دیگر هتل کواماریتان بود شروع شد .راننده های ماشین که در واقع تور لیدر و راهنمای تور بودند تحت عنوان رنجر با بی سیم با هم در ارتباط بودند. قبل از شروع تور توصیه اکید مبنی بر رعایت سکوت در هنگام سافاری و نزدیک شدن به حیوانات از سوی راهنما عنوان شد. سافاری با دیدن دسته ای از آهوها شروع شد. پس از آن در محلی توقف داشتیم و طلوع خورشید را بر فراز جنگل های آفریقا نگریستیم. همه به دقت به اطراف نگاه می کردند تا شاید حیوانی ببینند که دوباره ماشین متوقف شد و رنجر اعلام کرد سمت چپ ما یک بچه روباه و مادرش حضور دارند و به تجربه و تیزبینی رنجر ماشین ما که پیشرو 3 ماشین بود اعتقاد پیدا کردیم. پس از طی مسافتی ماشین ها در کنار یک برکه آب متوقف شدند داخل برکه چند اسب آبی در حال استراحت بودند. رنجرها پس از هر توقف موتور ماشین را خاموش کرده و بطور مختصر درباره حیواناتی که رؤیت میشدند توضیح میدادند از جمله درباره اسب آبی گفتند. بر خلاف جثه بزرگ تنبلش از جمله حیواناتی است که تهدید بزرگی برای انسانها به شمار میروند بعد آن در ادامه مسیر گله فیل ها را شامل 3 فیل دیدیم راهنما در خصوص فیل ، عاج های آن و نحوه قرارگیری عاج ( رو به بالا یا پائین ) ، نحوه تشخیص فیل نر و ماده و ... توضیحاتی داد. همچنین عنوان کرد تور سافاری و دیدن حیوانات به شانس مسافرین در روز تور سافاری بستگی دارد. حیوانات در این منطقه حفاظت شده به این همزیستی و تور و دیدن انسانها عادت کرده اند پیش آمده که فیل ها به سمت ماشین های سافاری آمده و خرطوم خود را به سمت مسافرین آورده اند. بعد آن به محلی رسیدیم که دو شیر تازه از شکار یک بوفالو فارغ شده بودند و به گفته راهنما پس از هر شکار معمولاً‌ تا دو روز سراغ شکار دیگری نمی روند یکی از صحنه های جالب در این تور که به تصویر کشیده شد استراحت یک شیر پس از شکار و نظاره یک بوفالو در پس تصویر به شیر در حالت سکون مطلق در زمان طولانی بود. در واقع این از صحنه های عجیب حیات وحش بود که ما از دیدن آن بی نصیب نماندیم .

گله آهو ، روباه و طلوع خورشید در سافاری

 

اسب آبی ، فیل در سافاری

 

زیباترین تصویر سافاری (‌شیر و دورنمای بوفالو )

 

گله آنتلوپ ، آهو و بوفالو

 

پس از رسیدن ماشین ما به محل شیرها ، ماشین های سافاری دیگری از جمله سواری ، جیپ و ...که مطمئناً با بی سیم باخبر شده بودند به آن منطقه سرازیر شدند. بعد آن با گله آنتلوپ ها روبرو شدیم که در حال چرا بودند پس از آن در کنار یک رودخانه کم آب، انبوهی از بوفالوها را دیدیم. ساعت 7:30 صبح شده بود در یک مجتمع و استراحتگاه توقف داشتیم در جلو مجتمع آهوها و در پشت آن گله بوفالوها حضور داشتند. جالب اینکه در کنار بوفالوها دو گراز هم در حال نوشیدن آب بودند. پس از کمی استراحت در این مکان تور سافاری ادامه پیدا کرد و بعد آن نوبت دیدن گله گورخرها بود و چه زیبا بود ترکیب رنگ سیاه و سفید و آرایش و طراحی و امتداد خطوط آنها ، به اندازه ای به ما نزدیک بودند که امکان دست زدن به آنها وجود داشت. در ادامه بوفالوها ، گله دیگر گورخرها ، زرافه ،‌ گوزن ها و کرگدن ها را دیدیم. با بی سیم به راهنمای ما اطلاع دادند که در منطقه نزدیک ما پلنگ ، یک بابون شکار کرده و آن را در بالای درخت گذاشته است سریع به منطقه مورد نظر حرکت کردیم و انبوهی از ماشین ها را دیدیم. هر چه جلو و عقب رفتیم و در آن منطقه دور زدیم اثری از پلنگ نبود و تنها شکارش روی درخت بود. به گفته راهنما بر خلاف شیرها که بصورت گروهی زندگی و شکار می کنند پلنگ ها به تنهایی زندگی می کنند ، تنها شکار می کنند و در تنهایی می میرند ، به همین خاطر از مجموعه بیگ فایو در پیلانزبرگ پلنگ کمتر رؤیت می شود.

به قول یکی از همسفران در انتهای تور سافاری دیدن بوفالو و گورخر مشابه دیدن گربه در تهران شده بود .

نقشه سافاری در پارک جنگلی پیلانزبرگ ،‌گله بوفالوها و گراز

 

گله گورخرها

 

گله گورخرها ، آهو ، کرگدن و زرافه

 

ماشین های سافاری و رنجرها

 

پس از این تجربه بی نظیر و وصف ناپذیر تور سافاری پیلانزبرگ در ساعت 9 صبح باتمام رسید و با کلی خاطره خوش و تصاویر در ذهن ثبت شده به هتل برگشتیم. در مسیر برگشت از منطقه پیلانزبرگ به هتل از شهر سان سیتی گذشتیم و یک دید کلی از این منطقه توریستی در حال گذر بدست آوردیم، برای صرف صبحانه به رستوران هتل رفتیم صبحانه هتل کواماریتان به مانند شام آن بسیار مفصل و قابل قبول بود. جالب اینکه علاوه بر فضای داخلی رستوران تراس های کناری آن که مشرف به برکه کنار هتل بود تصاویر بدیعی در حال خوردن صبحانه بوجود می آورد صبحانه را در حالی صرف کردیم که گله گورخرها و آهوها همزمان با ما در حال نوشیدن آب و چرا بودند همچنین یک اتفاق با مزه دیگر، همراهی و حضور پرندگان بر سر میز صبحانه بود که این همزیستی را به حد اعلا رسانده بودند. پس از صرف صبحانه در آن فضای دل انگیز به اتاق برگشتیم چمدانها را بستیم و در پشت در اتاق گذاشتیم. در این فرصت باقیمانده تا ساعت 12 که قرار تجمع در لابی و حرکت به سان سیتی بود از هتل و امکانات آن بازدید کردیم محوطه هتل واقعاً زیبا و سبز بود ساختمان های هتل به شکل کلبه های آفریقایی ساخته شده بود علاوه بر استخر کنار لابی یک استخر دیگر با یک سرسره در محل دیگری از هتل قرار داشت. شطرنج بزرگی در محوطه هتل ساخته شده بود حتی محل های بازی پینگ پنگ ، فوتبال دستی در کلبه ها تعبیه شده بود. پارک بازی بچه ها با یک طراحی زیبا در میان درختان و کلبه ها قرار داشت.

از فرصت استفاده کرده و به داخل تونل رفتیم تابلوهای Silence Please ( رعایت سکوت ) در طول مسیر خودنمایی میکرد. حدود یک ساعتی در اتاق مورد نظر در کنار برخی همسفران نشستیم در این فاصله دو گراز و گله ای از گورخرها برای نوشیدن آب به کنار برکه آمده بودند دو زرافه در حال چرا و خوردن برگ درختان کنار برکه بودند. همچنین دو پرنده در فاصله 30 سانتیمتری ما به دنبال غذا می گشتند.

بعد استفاده از این فرصت در این زمان محدود باقیمانده و حضور در کنار استخر ، آراد اصرار بر شنا در آخرین لحظات داشت که با کلی خواهش و تمنا و وعده شنا در پارک آبی سان سیتی به خروج رضایت داد.

علیرغم میل باطنی زمان اقامت مان در این هتل رو به اتمام بود. این هتل و امکانات تفریحی آن و سبک سفر در این قسمت تور ظرفیت اقامت بیشتر را داشت با خاطراتی منحصر به فرد رأس ساعت 12 از هتل کواماریتان دل کندیم و عازم سان سیتی شدیم.

هم نشینی پرنده ها سر میز صبحانه

 

صرف صبحانه در رستوران با نمای برکه و در کنار گله گورخرها و آهوها

 

اتاق ها و محوطه هتل کواماریتان

 

یکی از استخرهای هتل کواماریتان

 

استخر دیگر هتل و شطرنج در محوطه هتل کواماریتان

 

محوطه بازی در هتل کواماریتان

 

گرازها در برکه انتهای تونل

 

گورخرها در برکه انتهای تونل

 

زرافه در کنار برکه انتهای تونل

 

زرافه در کنار برکه انتهای تونل

 

پرنده در کنار برکه انتهای تونل

 

و اما سان سیتی ...

شهر آفتاب ، شهر آرامش ، تفریح ، شادی ، رویا ، خواب و خیال و به تعبیر دوستی یک لاس و گاس در میان جنگل های آفریقاست.

سان سیتی شهری است فانتزی و سرسبز در میان جنگل های آفریقا با مناظر فوق العاده دیدنی و متشکل از 6 هتل ، زمین های گلف ، مجموعه وسیعی از امکانات تفریحی ، سرگرمی ، ورزش های آبی که معمولاً تخلیه انرژی ، اوج هیجان و استراحت در این بخش از سفر و تور طراحی میگردد.

هتل های معروف و در جوار هم در سان سیتی The Palace of The Lost City ، Cascades ، Sun City و Cabanas می باشد. هتل ما در سان سیتی ریزورت 5 ستاره Cascades ( کسکیدس ) هتلی با محوطه زیبا بود. نمای اصلی ساختمان هتل به شکل مثلث و آسانسورهای هتل بصورت اکسپوز در نما بود که امکان یک دید عالی را به مسافر میداد . استخر هتل بزرگ با طراحی جالب در میان محوطه مشجر و آب نماهای زیبا ، صخره ها و آبشار مصنوعی چشم نواز بود . یکی از مکان های جالب در هتل وجود یک پل معلق زیبا بود که با گذر از آن به محوطه Tennis Courts و زمین های گلف منتهی میشد . محصور نبودن هتل ها و در کل سان سیتی یکی از نکات قابل توجه در این شهر رویایی بود .

هتل Cascades

 

نماهایی از هتل Cascades

 

آب نماها در محوطه هتل Cascades

 

پل معلق در هتل Cascades

 

محوطه و زمین های Tennis courts در هتل Cascades

 

در سان سیتی فقط باید تفریح کرد و لذت برد بعضی از تفریحات و سرگرمیهای سان سیتی بدین شرح می باشد:

1. تور سافاری پارک پیلانزبرگ Pilanesberg National Park
2. پارک آبی دره امواج Vally of Waves
3. مزرعه کروکدیل ها Kwena Crocodile Farm
4. بالن سواری Mankeve Game Trackers
5. زمین گلف شهر گمشده Lost City Golf Course
6. زمین گلف Gary Player Golf Course
7. مارپیچ شهر گمشده The Maze of The Lost City
8. ورزش های آبی Water Worlds
9. بازیهای هیجانی ( موتور سواری و ... ) Adrenaline Extreme
10. زیپ لاین Zipline
11. تور سگ وی Segway

چون در پکیج تور برنامه ای برای بعدازظهر امروز و کل فردا از قبل تعیین نشده است ضروریست برنامه ریزی دقیقی جهت استفاده بهینه و حداکثری از امکانات عالی سان سیتی صورت پذیرد. حدود ساعت 12:30 در لابی هتل Cascades بودیم. اتاق ها هنوز حاضر نبود. به پیشنهاد اردشیر برای ثبت نام و خرید تورها به Welcome Center‌ که در خیابان اصلی سان سیتی و در نزدیک هتل ( پیاده حدود 3 دقیقه ) بود رفتیم Welcome Center‌ از 8 صبح تا 6 عصر باز بود و تورهایی که میشد از این مرکز خرید بالن سواری ، زیپ لاین ، پارک تمساح ها ، Segway و ... بود.

Welcome Center‌ در سان سیتی

 

تور زیپ لاین

 

تور Segway

 

تور سافاری با بالن

 

آراد و دوستش باعث صمیمیت خانواده ما و دوست شیرازیمان شدند. سعی کردیم بخاطر بچه ها برنامه های این قسمت سفرمان را بطور مشترک انتخاب کنیم و با توجه به شرایطمان برای امروز تور زیپ لاین و برای فردا صبح پارک آبی و Segway را در نظر گرفتیم همچنین قرار شد پسر دوستمان شب نزد ما و در اتاق ما خوابیده و آقای دکتر و همسرشان تور بالن سواری و سافاری حیوانات با بالن را که از ساعت 4 صبح شروع میشد را نیز خریداری کنند. پس از برنامه ریزی نسبت به خرید اقدام کردیم. که در وهله اول تور زیپ لاین برای ساعت 13 تکمیل شد و ما برای ساعت 15 بلیط زیپ لاین را برای هر نفر 300 راند خریدیم. همچنین تور Segway برای فردا ساعت 10 برای همسر و خانم آقای دکتر و ساعت 14 برای خودم و آقای دکتر به مبلغ 240 راند. برای هر نفر رزرو کردیم آقای دکتر تور بالن سواری را برای خودش و همسرش بازای هر نفر 4200 راند خرید. برای بازدید از پارک تمساح ها هم نیاز به رزرو نبود و سر هر ساعت امکان بازدید از پارک با پرداخت 100 راند در ورودی پارک مهیا بود. همچنین مرکز رزرو بازی های آبی ( پاراشوت ،‌جت اسکی ، قایق سواری ، بنانا و واتر جت ) و همچنین بازیهای بنزینی ( موتور سواری و ... ) در پشت هتل کاباناس و در کنار دریاچه بود که با توجه به فرصت محدود اقامت ما در سان سیتی امکان استفاده از آنها برای ما فراهم نبود. بعد رزرو و خرید تورها برای تحویل اتاق ها به هتل برگشتیم. بچه ها گرسنه بودند. برای ناهار به رستوران کنار لابی در طبقه سوم رفتیم هزینه ناهار در رستوران هتل 280 راند شد در همین فاصله اتاق ها هم آماده تحویل بود. چمدانها توسط کارکنان هتل به اتاق منتقل شد و وسایل اضافه را در اتاق گذاشته و دوباره به لابی برگشتیم. با توجه به زیباییهای هتل Palace‌ برای بازدید از هتل Palace و محوطه آن یک میز برای صرف شام فردا شب در هتل Palace‌ از لابی هتل خودمان به مبلغ 900 راند برای دو نفر رزرو کردیم.

اتاق ، لابی و یکی از رستوران های هتل Cascades

 

دیرمان شده بود با سرعت هر چه تمامتر به سمت Welcome Center‌ برای تور زیپ لاین رفتیم . ساعت 15 خانواده ما (3 نفر) ، خانواده آقای دکتر (3 نفر) به همراه 6 نفر از همسفرانمان و 2 نفر توریست دیگر سوار وانتی که پشت آن را با صندلی چیدمان کرده بودند شدیم و با گذشتن از مسیر پر پیچ و خم ، به بالای قله کوهی رسیدیم. با توجه به اینکه ارتفاع قله زیاد بود اشراف کاملی نسبت به منطقه و کل سان سیتی با چشم انداز زیبا و بی نظیر داشتیم . در حال پوشیدن لباس های مخصوص زیپ لاین بودیم که ابرهای سیاه و وحشتناکی به سمت قله در حال حرکت بودند. در یک آن هوا برگشت و طوفانی مشابه چند وقت قبل تهران ( البته با درجه ضعیف تر ) در حال وقوع بود. باد شدیدی میوزید و رعد و برق و ابرهای سیاه و باران شدید همه یک جا به استقبال ما آمدند.

یکی از کارهایی که به نوعی در برابر عمل انجام شده قرار گرفتیم و نه در حین سفر و نه الان هیچ حس خوبی نسبت به آن ندارم این بود که پس از ثبت نام و قبل از رفتن به ایستگاه شروع زیپ لاین متوجه شدیم که ایستگاه انتهای زیپ لاین در پای کوه و غیرقابل برگشت به ابتدای مسیر می باشد و مشکل وضعیت بچه ها بود. در ابتدا تصمیم گرفتیم یکی از ما از انجام تور انصراف دهد ولی پس از اینکه همراه دو نفر از مسئولین برگزاری تور زیپ لاین و راننده به بالای قله رفتیم مسئولین تور و راننده که انسانهای موجه و مثبتی بودند به ما پیشنهاد دادند بچه ها با راننده که پس از پیاده شدن ما به سمت ایستگاه انتهایی زیپ لاین جهت سوار کردن مجدد مسافران و برگرداندن به Welcome Center‌ حرکت میکرد همراه شوند. پس از صلاح و مشورت بین خودمان و بقیه همسفرها و اطمینان خاطر مسئولین تور از اینکه هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد علیرغم میل باطنی به این کار رضایت دادیم و قرار شد برای زودتر رسیدن به بچه ها اول من تور زیپ لاین را انجام دهم.

حال با وضعیت به وجود آمده و این طوفان عجیب نگرانی مضاعفی نسبت به بچه ها و ترسیدن آنها از شرایط بد آب و هوایی داشتیم با توجه به وضعیت بد آب و هوا تور زیپ لاین کنسل شد. مسئول تور با موبایل کنسلی تور و دستور برگشت به ایستگاه اولیه را به راننده اعلام کرد و از صحت و آرام بودن بچه ها اطلاع کسب کرد، پس از طی زمان حدود 10 دقیقه ای بچه ها برگشتند و خوشبختانه هیچ مشکلی پیش نیامده بود و جالب اینکه دنیای این بچه ها و صمیمیت بین شان در این دوره کوتاه مدت وصف ناپذیر بود و دو یار جدا نشدنی از هم شده بودند. با همان لباس مخصوص زیپ لاین به Welcome Center‌ برگشتیم. در جلوی مرکز لباس ها را از تن درآوردیم و پولهایمان را در مرکز عودت دادند و عجیب اینکه پس از گذشت نیم ساعت هوا عالی و آسمان صاف و آبی شد و همه ما از لغو این تور با هیجان افسوس خوردیم ولی شاید حکمتی در این مسئله بود، نکته قابل توجه هم این بود این تور برای روز دوشنبه هم اجرا نمیشد ، برنامه ریزی اولیه ما بهم خورده بود تصمیم گرفتیم برای گذراندن وقت به مرکز ماساژ و اسپای سان سیتی – Gary Player Health SPA- که دقیقاً در کنار هتل ما واقع شده بود برویم. پس از ورود با منوی متنوع ماساژ روبرو شدیم که انتخاب را سخت میکرد. در نهایت برای ساعت 18 فول ماساژ را برای مدت یک ساعت به قیمت 700 راند برای هر نفر انتخاب کردیم پس از گشت مختصر در اطراف حدود ساعت 16:30 به هتل برگشتیم. چمدان ها را باز و فراخور دو شب اقامت وسایلمان را چیدمان کردیم. بعد آن من برای ماساژ به مرکز کنار هتل رفتم مرکز خوب ، تمیز و مجهزی بود حس سبکی پس از ماساژ عالی بود و خستگی ها از تن بدر رفته بود. حیفمان آمد که در کیپ تاون با عدم وقت دهی هتل بعلت پر بودن (علیرغم برنامه های سنگین) ، امکان استفاده از ماساژ در هتل کریستال تاورز میسر نشد. پس از ماساژ به هتل برگشتم عجیب اینکه دیدم همسر و آراد خواب هستند. انگار انرژی ها تحلیل رفته بود و شاید برای تجدید قوا خواب لازم بود ( البته بیدار شدن در ساعت 4 صبح امروز برای تور سافاری هم مزید بر علت بود ) تازه ساعت 19:30 بود. نمیدانستم چکار کنم کمی با موبایل و صفحات مجازی کلنجار رفتم و بعد برای گذراندن وقت پیاده روی در دل شب زیر آسمان صاف در خیابان اصلی سان سیتی را انتخاب کردم .

چشم انداز زیبا از سان سیتی (از چپ هتل پالاس ، پارک آبی ، Entertainment Center و هتل Cascades )

 

تابلوهای مرکز ماساژ

 

برای صرف شام و ناهار در سان سیتی علاوه بر رستورانهای هتل ها میتوان از رستوران استیک هاوس ، Vacation و Ocean Basket نیز استفاده نمود. همچنین در قسمت ورودی هتل سان سیتی در طبقات همکف و زیرزمین در کنار کازینوی بزرگ آن پر از رستوران و فست فود می باشد. قدم زنان به سمت هتل سان سیتی رفتم در قسمت ورودی بعد عبور از گیت های بازرسی وارد فضای جالب و رنگارنگی شدم. کمی وقت گذراندم پس از خرید از سوپر مارکت در آنجا در زیبایی شب سان سیتی در کمال آرامش و امنیت به هتل برگشتم. جالب اینکه در مسیر اصلی سان سیتی و در آن شهر کوچک و محدود ، مونوریلی در ارتفاع بالاتر از زمین وجود داشت. البته کلیه ترانسفرها در داخل مجموعه سان سیتی شامل اتوبوس در ایستگاههای مختلف و سفارش تاکسی در هتل ها رایگان می باشد. متأسفانه یکی از نکات منفی در زمان سفر ما به سان سیتی حذف تور پارک فیل ها و غذا دادن به فیل ها (‌که آراد خیلی روی آن حساب باز کرده بود) و همچنین تعطیلی قسمت Entertainment Center یا سرگرمی (دقیقاً روبروی هتلCascades ) بعلت تعمیرات اساسی ( افتتاح در سال 2017 ) بود که این مرکز سرپوشیده شامل انواع امکانات تفریحی از جمله شهر بازی کودکان ، سالن کنسرت ، سینما و انواع رستوران های بین المللی می باشد، شب در افکار خودم غوطه ور بودم و به این فکر میکردم که با ساخت یک مجتمع توریستی در دل جنگل ، یک شهر بسیار امن پر از امکانات تفریحی برای خانواده ها فراهم کرده و منبع درآمدی کلان برای این کشور آفریقایی بوجود آورده اند و چه راحت می شود از گردشگری و صنعت توریسم درآمد کسب نمود و ...

حدود ساعت 23 آقای دکتر پسرش را که خوابیده بود به اتاق ما آورد و بدینگونه یک روز عالی با اتفاقات عجیب باتمام رسید .

جهت مطالعه ادامه سفرنامه کلیک کنید