در میان شهرهای کشور ترکیه، شاید آنکارا شهری باشد که کمتر از آن شنیده ایم. در مقابل شهرهایی چون استانبول و آنتالیا و ... آنکارا به لحاظ موقیعت جغرافیایی و سیاسی شهر توریستی محسوب نمیشود و دلیل اصلی سفر ما ایرانیها به این شهر، معمولا مراجعه به کنسولگری هاست. در اردیبهشت ماه 96 حدود 10 روز در این شهر اقامت داشتم و قبل سفر با اندکی جستجو متوجه شدم آنکارا شهری سیاسی و اقتصادیست و مکان های تفریحی و گردشگری زیادی انتظارم را نمیکشد ولی بهر حال با شناخت چند مکان سعی داشتم که از مدت سفرم استفاده کنم. دلیل نوشتن این سفرنامه هم این است که اگر دوستانی همانند من در مسیر آنکارا قرار گرفتند جدا از بحث کاری بتوانند اندک تفریحی در این شهر داشته باشند که امیدوارم مفید واقع شود.
به دلیل اینکه شرح تمامی لحظات سفر از حوصله خوانندگان خارج است فقط به معرفی جاذبه های گردشگری شهر می پردازم.
پرواز تهران –آنکارا توسط دو ایرلاین داخلی ایران ایر و ماهان تقریبا همه روزه در حال انجام است ولی نسبت به پرواز استانبول قیمت بالاتری دارد. بلیت رفت و برگشت ما با تور آنکارا برای بازه ی زمانی 10 روزه با ایران ایر حدودا نفری 900 هزار تومان شد و صبح یک روز خنک بهاری تهران را به مقصد انکارا ترک کردیم. فرودگاه آتاتورک فرودگاهی ساده و مرتب است و اندکی خارج از شهر قرار دارد و بهتر است از تهران اقدام به رزرو هتل نموده باشید که از ترانسفر هتل بهره مند شوید. به محض رسیدن به فرودگاه یک لیدر فارسی زبان به استقبال ما آمد و سوار بر ون به سمت هتل حرکت کردیم. طی مسیر لیدر شروع به معرفی تورهای گردشگری داخل شهر بود که اگرچه جذاب به نظر میرسید اما قیمت بالایی داشتند و به نظر من به راحتی و با هزینه کمتر امکان گردش در آنکارا وجود داشت. هتل ما در بلوار آتاتورک که یکی از اصلی ترین بلوار های شهر است و به لحاظ دسترسی به سفارت و کلینیک های مدنظر ما از موقعیت جغرافیایی خوبی برخوردار بود. هتل محل اقامت ما هتل چهار ستاره دریم لایف بود که داخل یک کوچه ی فرعی خلوت قرار داشت ولی به لحاظ همین موقعیت، از ویو ی خوبی برخوردار نبود. اتاق ها تمیز اما کوچک بود و رستوران ساده ای داشت که صبحانه راس ساعت 8 صبح با تنوع دل انگیزی سرو میشد. بجز رسپشن شخصی مسلط به زبان انگلیسی نبود . رو به روی هتل سینما قرار داشت و در کوچه پس کوچه ها سراسر کافه و رستوران های جذاب. دقیقا در ابتدای کوچه هم ایستگاه تاکسی که در برخی مواقع واقعا مفید بود .هوا در تاریخ 30 اردیبهشت تقریبا سرد و بارانی و همراه داشتن کاپشن و بادگیر از ملزوات اصلی سفر در این تاریخ است.
صبحانه هتل دریم لایف
1 – اولین پیشنهاد من به شما گردش در کوچه پس کوچه های بلوار اتاتورک و همچنین بلوار اصلی است. در بلوار اصلی فروشگاه ها و مراکز خرید بزرگ و نمایندگی برندهای آشناست.
کوچه پس کوچه های بلوار آتاتورک
و در کوچه پس کوچه ها سراسر کافه رستوران های کوچک و بزرگ با حیاط های گلکاری شده. من که حسابی از دیدن اینهمه کافه های رنگارنگ ذوق کرده بودم. قیمت غذا در آنکارا بسیار مناسب است و البته غذاها بسیار لذیذ.کافه قنادی ها هم که با چایی در استکان های کمرباریک پذیرای شما هستند. به طور کلی برای گذراندن یک روز دلپذیر و خرید با قیمت های واقعا مناسب و کافه گردی بسیار مناسب است.
کوچه گردی در بلوار آتاتورک در روز بارانی
چایی های خاص ترکیه در استکان های کمر باریک و قند پهلو
اسکندرکباب ؛ بسیار لذیذ به قیمت 25 لیر
2 – پیشنهاد دوم من ارگ آنکاراست. نام محلی آن ankara kalesi یا ankara citadel است که من برای رفتن به آنجا فقط عکسی که در گوگل دیده بودم به یک راننده تاکسی نشان دادم و رفتم. قیمت تاکسی در انکارا نسبت به ایران گرانتر است و با تاکسی متر محاسبه میشود. در خصوص تاریخچه ارگ بسیار نامشخص است و احتمالا توسط رومی ها ساخته یا تکمیل شده. ارگ در یکی از مرتفع ترین نقاط شهر قرار دارد و منظره ی بسیار زیبایی از شهر آنکارا ، شهر شیروانی های قرمز دارد.
در مسیر ارگ چندین بانوی دستفروش مشغول فروش صنایع دستی و زیور الات هستند که صنایع دستیشان بسیار شبیه به صنایع دستی خودمان است. نکته ی جالب توجه برای من این بود که علی رقم اینکه در ترکیه معمولا به زبان انگلیسی مسلط نیستند اما این بانوان با وجود سن بالا اکثرا نه تنها به زبان انگلیسی بلکه به فارسی هم مسلط بودند و پیشنهاد میکنم از آنها خرید کنید. زیور الت خاص و زیبایی دارند که در خصوص قیمت هم حتما جای چونه زدن دارد .
اندکی پایین تر از ارگ بازارچه محلی ای وجود دارد که سراسر مغازه های زیورالات سنتی ، صنایع دستی و چرم و گلیم و چایخانه های کوچک است. اگر همانند من به بافت قدیمی علاقه داشته باشید از گشت و گذار در این محله بسیار لذت میبرید. کوچه های منتهی به ارگ ؛ کوچه های باریک و سرسبز و خنک، خانه های سنگی و شیروانی های قرمز و نارنجی، سکوت و ارامش خاص آنجا همه و همه شما را حسابی پاگیر آن حال و هوا میکند.
بازارهای سنتی منتهی به ارگ با صنایع دستی بسیار شبیه به ایران
چایخانه های جذاب محلی
3 – پیشنهاد سوم من بازدید از مساجد آنکارا و دیدن معماری خاص آنهاست. تمامی مساجد چهارمناره ای و به تم رنگی سفید هستند. یکی از این مساجد، مسجد قوچاتپه ست که ساخت آن در سال 1967 آغاز و در سال 1987 به پایان رسیده است. مسجد شامل یک گنبد مرکزی در وسط و چهار نیم گنبد در دور آن است و چهار مناره ی 88 متری نیز دارد. تزئینات داخلی مسجد همگی به سبک کلاسیک عثمانی هستند و برعکس معماری ایرانی که بر پایه ی رنگ های سبز و آبیست ، رنگ اصلی بکار رفته شده در معماری رنگ سفید است و تمامی مساجد بسیار شبیه به هم هستند.
نمایی از مسجد قوچاتپه
4 –مقبره آتاتورک یا به قولِ خودشان انیتکابیر یا آنیت قابیر به ترکی استانبولی: Anıtkabir به معنی قبر یادمانی، محل دفن مصطفی کمال آتاترک، رهبر جنگ استقلال ترکیه، بنیانگذار و اولین رئیس جمهور ترکیه.آنیت به زبان ترکی به معنیِ یادبود و کابیر یا قابیر به معنی قبر میباشد.
در گوشه و کنارِ آنکارا پُر بود از عکسهای اتاتورک، در مغازه ها و روی ساختمانها.. حس احترامی که ترک ها برای رهبرشان قائل هستند در تمامی سطح شهر به خوبی قابل درک است..
موزه اتاتورک هم شامل عکسها و کتابخانه شخصی، یادگاری کشورهای مختلف به آتاتوریک(حتی ایران) و لباسهای شخصی تشکیل شده بود که البته امکان عکاسی میسر نبود..
بخش دیگه ای که برای من جالب توجه بود موزه جنگ جهانی اول بود که بسیار طبیعی و هنرمندانه طراحی شده بود و وحتی صدای توپ و تفنگ در سراسر موزه در حال پخش بود.
5 – پارک dikmen vadisi . پارکی بسیار بزرگ در جنوب شرقی آنکارا که سراسر پوشیده از انواع درختان زیبا و رودخانه و حوض و حوضچه. با وجود اینکه در روز تعطیل از پارک دیدن کردم به طرز شگفت آوری خلوت بود و پیشنهاد میکنم که اگر تصمیم دارید یک بعدازظهر بدور از شلوغی های شهر باشید این پارک خلوت و زیبا رو از دست ندید ضمن اینکه حتما همراهتان خوراکی داشته باشید چون به صورتی که من دیدم در آن اطراف کافه و رستورانی نبود و پارک بسیار بزرگ و در صورتی که بخواهید از تمام قسمت های ان بازدید کنید حتما گرسنه خواهید شد. در کل برای گذراندن یک بعدازظهر آرام انتخاب مناسبی بود.
6 – اگر همانند من عاشق سینما هستید حتما در خارج از کشور سینما رفتن را از دست ندهید. همان طور که پیشتر گفتم دقیقا رو به روی هتل ما سینما قرار داشت. فیلمهای در حال اکران را به صورت بروشور کوچکی ارائه میکردن و از خوش شانسی من اکران فیلم دزدان دریایی کارائیب همزمان با سفر من بود. بلیت اکران سه بعدی این فیلم 14 لیر بود. سینماها از نظر کیفیت بسیار شبیه به سینماهای جدید تهران ولی اندکی از نظر صدا قدرتمندتر. تنهای چیزی که حین تماشای فیلم مارا آزار داد صدای بسته های خوراکی چیپس و پفک بود که خوشبختانه در ایران کمتر میبینیم. اکران سه بعدی بسیار با کیفیت و جذاب بود.
7 - در روز آخر سفر متوجه شدم که از آنکارا به کاپادوکیا قطار تندرو وجود دارد و این امکان هست طی یک روز از این شهر زیبای تاریخی بازدید کرد . افسوس بزرگ من در این سفر این بود دیر متوجه این امکان شدم و شانس دیدن این شهر زیبا با منظره ای جذاب بالن ها را از دست دادم ولی در سفرنامه ام از آن یاد میکنم بلکه دیگر دوستان در سفر به آنکارا حتما یک روز را به بازدید از کاپادوکیا اختصاص دهند.
نمایی از کاپادوکیا (عکس اینترنتی است)
کاپادوکیا منطقه ای تاریخی در ترکیه ست که همیشه مورد توجه گردشگران زیادی بوده است. قدمت این شهر به بیش از 4000 سال پیش میرسد که پوششی سراسر سنگی و صخره ای دارد. جدا از بحث تاریخی این شهر نکته ای که آنرا از نظر گردشگری جالب توجه کرده است پرواز همیشگی بالن های رنگارنگ و امکان بالن سواری در آن و همچنین هتل ها و اقامت گاه های سنتی و سنگی آن است.
البته جذابیت این شهر فقط به مناظر زیبا نیست.انسان ها هم آثار گرانبهایی را به وجود آوردند:انبارها،اصطبل ها و خانه های سنگی و حتی شهرهای تماما زیرزمینی سنگی.امروزه، بسیاری از این خانه ها هنوز مسکونی هستند.
کاپادوکیا برای من همانند یک راز باقی مانده است و امیدوارم به زودی به آن شهر سفر کنم و سفرنامه اش را به رشته تحریر دراورم.
امیدوارم که این سفرنامه برای خوانندگان مفید واقع شود.