سلام به همراهان لست سکند، برای ما خوندن سفرنامه ها یکی از اقدامات اولیه برنامه سفره، به همین دلیل برای ادای دین به این سایت تصمیم گرفتم اولین سفرنامه ام رو که در تعطیلات خرداد سال 98 و با ماشین شخصی از شرق تا غرب ترکیه، انجام شده بود رو بنویسم. امیدوارم برای کسانی که قصد دارند به این شیوه سفر کنند مفید واقع بشه.
بعد از سفری که با ماشین به ارمنستان و گرجستان داشتیم و دیدن بسیاری از مزایای سفر با خودرو شخصی، این دفعه من و همسرم به اتفاق دو تا از دوستانمون تصمیم گرفتیم در تعطیلات خرداد ماه، کشور همسایه رو از شرق به غرب و از زاویه ای متفاوت بگردیم.
برخی از دلایل ما برای سفر به ترکیه با خودرو شخصی و در ماه خرداد 98 اینا بود :
- عدم نیاز به ویزا
- دیدن شهرها، مناطق بکر و عبور از شهرهای کوچک و جاذبههایی مانند کاپادوکیا، مقبره مولانا، پاموکاله، ازمیر، آلاچاتی، چشمه، افسوس و ...
- هوای مناسب شهرهای ترکیه در این ماه
برنامه سفرمون به این ترتیب بود :
تهران
قبل از سفر با ماشین به هر کشوری لازمه چند تا کار رو انجام بدیم که به ترتیب براتون توضیح میدم :
- گرفتن گواهینامه بین المللی (برای سفر به بعضی کشورها مثل ترکیه، ارمنستان، گرجستان گواهینامه یک ساله کفایت می کنه ولی برای سفر به کشورهایی مانند آذربایجان باید گواهینامه 3 ساله بگیرین)
برای دریافت گواهینامه رانندگی بین المللی دو تا روش وجود داره :
الف - مراجعه به مراکز اصلی کانون جهانگردی و اتومبیلرانی جمهوری اسلامی ایران در تهران و سراسر کشور (تحویل فوری) آدرس این نمایندگی ها در سایت https://gis.taci.ir/webforms/fa/general قرار داره
ب - از طریق مراجعه به سایت https://idp.taci.ir که البته 7 روز کاری طول میکشه.
مدارک لازم برای گواهینامه بین المللی شامل:
- اصل گواهینامه ایرانی
- اصل و کپی صفحه اول پاسپورت
- دو قطعه عکس ۴×۳
- کاپوتاژ ماشین (مجوز خارج کردن ماشین از کشور)
اگر بخواهید با ماشین شخصی از مرز خارج شوید ابتدا باید به ادارات گمرک مراجعه کنید و برگه کاپوتاژ را بگیرید. برای این کار اگر در تهران هستید باید به آدرس: کیلومتر 10 جاده قدیم کرج روبروی شهرک دریا بلوار شهید سامانی، اداره گمرک غرب تهران و اگر در شهرستان ها هستید به ادراه گمرک همان ناحیه مراجعه کنید.
مدارک مورد نیاز جهت مراجعه به اداره گمرک برای دریافت کاپوتاژ
- سند مالکیت خودرو (سند کارخانه)
- شناسنامه مالکیت وسیله نقلیه (برگه سبز خودرو)
- کارت خودرو.
- کارت ملی و شناسنامه.
پس از گرفتن برگه کاپوتاژ خودرو باید این برگه را به همراه مدارک مورد نیاز به ساختمان شماره 2 کانون جهانگردی و اتومبیل رانی جمهوری اسلامی ایران واقع در آدرس: تهران: خيابان خرمشهر، خيابان شهيد عربعلي، پلاك 2 یا به ستادهای اجرایی کانون در مراکز استان ها ببرید تا جهت صدور پلاک بین المللی اقدام شود.
- پلاک بین المللی خودرو (دائمی)
مدارک مورد نیاز برای مراجعه به کانون جهانگردی و اتومبیل رانی
- برگه کاپوتاژ
- اصل یا کپی گذرنامه معتبر.
- اصل یا کپی سند مالکیت خودرو.
- گواهینامه رانندگی بین المللی معتبر صادرشده توسط کانون جهانگردی و اتومبیلرانی
- دفترچه بین المللی ماشین
شما علاوه بر برگه کاپوتاژ، گواهینامه بین المللی، و پلاک ترانزیت به دفترچه بین المللی ماشین هم احتیاج خواهید داشت، که تمام اطلاعات خودرو شما در آن درج شده است و به 7 زبان بین المللی ترجمه شده است. مدارک مورد نیاز برای گرفتن دفترچه بین المللی ماشین عبارتند از:
- گواهینامه رانندگی معتبر جمهوری اسلامی ایران.
- یک قطعه عکس تمام رخ (3*4 )
- ارائه گواهینامه رانندگی بینالمللی قبلی
- ارائه اصل یا تصویر صفحه اول گذرنامه.
(هزینه موارد فوق از تاریخ 01/05/98 تغییر کرده و به شرح ذیل است برای دریافت نرخ به روز میتوانید به سایت کانون جهانگردی و اتومبیلرانی به آدرس ذیل مراجعه کنید :
https://taci.ir/TacDetailsPage.asp?idn=12
- گواهینامهی بینالمللی یکساله 141 هزار تومان و سه ساله 414 هزارتومان
- دفترچه یا کارت بینالمللی یکساله خودرو: 130 هزار تومان
- پلاک دائمی ترانزیت: 425 هزار تومان
- کارت عضویت یکساله کانون ایرانگردی و جهانگردی: 63 هزار تومان
- برچسب IR دائمی: 5هزار و 400 تومان
- برگه یکساله کاپوتاژ: 18 هزار تومان
نکات لازم :
- برای انجام تمام مراحل بالا، حضور فرد یا نماینده قانونی او الزامی است. (اگر خودروی شما متعلق به فرد دیگری است می بایست مدارک لازم به نام فرد را ارائه داده و از طرف وی وکالت کتبی داشته باشید)
- مدت اعتبار کاپوتاژ یک سال است و اگر کمتر از یک ماه تا تاریخ اعتبار مجوز باقی مانده باشد، خوردرو اجازه خروج از کشور را نخواهد داشت. شما باید قبل از اتمام مدت اعتبار نسبت به تمدید آن اقدام کنید. در صورت تمدید، هزینه پلاک و برچسب IR را نخواهید پرداخت.
- برگه کاپوتاژ را حتما باید ابطال کنید و عدم ابطال آن جریمه در پی خواهد داشت. کاپوتاژ به خودی خود باطل نمی شود و باید با مراجعه به مراکز گمرک نسبت به ابطال آن اقدام کرد.
- بیمه ماشین
ورود به بیشتر کشورها بدون بیمه شخص ثالث ممنوع است، برای ورود به کشور ترکیه با خودرو هم شما باید بیمه شخص ثالث داشته باشید (هزینه بیمه شخص ثالث ترکیه نسبت به کشورهای همجوار گرانتر است). بیمهنامههای ترکیه سه نوع است بیمه یک ماه و بیمه ۳ ماه و بیمه یکساله. چون سفر ما تقریبا 12 روز طول میکشید و قیمت یک ماهه ارزونتر بود برای همین بیمه یک ماهه خریدیم.
برای تهیه بیمه شخص ثالث ترکیه چندین روش وجود داره :
- خرید کارت سبز از بیمه ایران در تهران یا 8 شهر دیگر شامل قزوین، زنجان، آستارا، تبریز، جلفا، ارومیه، خوی و ماکو. این بیمه دارای پوشش جانی و مالی برای ماشینتونه. هزینه بیمه کارت سبز برای همه ماشین های ۴ سیلندر۳۰ یورو میباشد که مالک خودرو باید این مبلغ را به صورت نقدی (فقط باید یورو داشته باشین) تهیه و با تکمیل فیش واریزی و با همراه داشتن سند سبز و دفترچه مالکیت بین المللی در بیمه ایران اقدام به خرید این بیمه نامه نماید. آدرس نمایندگی تهران درخیابان مطهری نبش خیابان سرافراز پلاک 1 قرار داره.
- در مرز بازرگان نمایندگیهای بیمه ظرف مدت یک ساعت کار بیمه شما را انجام میدهند.کاری که نمایندگیهای بیمه در مرز انجام میدهند به این منوال است که آنها از طریق چت با کارشناسان مشخصات مالک و خودروی شما را برای آنها ارسال میکنند و بیمه نامه شما در ترکیه صادر شده و برای نمایندگی بیمه در ایران ایمیل میشود و آن ها پرینت بیمه نامه را برای ارائه به مرز به شما تحویل میدهند.که قیمت آن ارزانتر است.
حالا میرسیم به شرح سفر :
روز اول چهارشنبه
قرار بر این شد که روز چهارشنبه صبح از تهران به سمت ماکو حرکت کنیم و شب رو در این شهر اقامت داشته باشیم.چون میخواستیم پنجشنبه صبح زود از مرز رد بشیم و تا شب به روستای گورمه در بخش کاپادوکیا برسیم. برای همین تقریبا ساعت 10 صبح بود که از تهران به سمت ماکو حرکت کردیم و تقریبا ساعت 10 شب به ماکو رسیدیم و شب رو در اقامتگاهی که از قبل رزرو کرده بودیم خوابیدیم.
روز دوم پنج شنبه
صبح زود از ماکو به سمت مرز بازرگان حرکت کردیم، با نزدیک شدن به مرز بازرگان و ظهور کوه زیبای آرارات اولین نشونه کشور ترکیه نمایان شد.
تصویر شماره 1 : کوه آرارات
توی شهر بازرگان و در یک کیلومتری مرز باک ماشین رو پر کردیم و رفتیم برای عبور از مرز، همونجا هم با بست های یه بار مصرف که از قبل همراهمون داشتیم پلاک بین المللی رو روی پلاک ایران بستیم (البته لب مرز هم این بست ها رو میفروشن اما با قیمت چندین برابر). لب مرز مقداری لیر از مسافرانی که از ترکیه برمیگشتن با قیمت خوب گرفتیم. برای عبور از مرز به مشکلی برنخوردیم، راننده ماشین رو از مسیر مشخص شده برد و سه نفر دیگه هم از سالن مسافر عبور کردیم (البته راننده پس از عبور ماشین باید برای زدن مهر خروج و مهر ورود ترکیه بره توی همون سالنی که ما رفتیم) صف عبور کوتاه بود و بعد تقریبا نیم ساعت توی خاک ترکیه بودیم، مامورهای گمرک ترکیه چمدون بعضی رو میگشتن ولی ما به راحتی عبور کردیم و مشکلی نداشتیم. (ضمنا توی بعضی سایتها و سفرنامهها نوشتن که هنگام عبور از مرز مابهالتفاوت قیمت بنزین از شما اخذ میشه، اما این برای ماشینهایی است که طی سه ماه اخیر دومین سفرشون باشه و چون ما طی سه ماه اخیر از مرز عبور نکرده بودیم مبلغی دریافت نشد)
برای رسیدن به روستای گورمه باید از شهرهای آگری، ارزروم، ارزنجان، سیواس و ... عبور میکردیم.
جاده تا آگری یک طرفه و خوب بود. همین جا لازمه بگم در طول مسیر رفت فقط 2 جا پلیس ما رو نگه داشت با فاصله چند کیلومتر از هم و نزدیکهای مرز ایران بود که فقط مدارک ماشین رو چک کردند و در برگشت هم پلیس با ما کاری نداشت.
در آگری تصمیم گرفتیم وارد شهر بشیم و کمی خرید کنیم. مقداری میوه خریدیم که قیمتشون تقریبا مشابه ایران بود مثلا زردآلو که نوبرش بود و ظاهرش خیلی خوب بود کیلویی 8 لیر بود البته توی شهرهای بعدی ما به قیمت 5 لیر هم زردآلو خریدیم. در آگری بیشتر از نیم ساعت توقف نکردیم و رفتیم به سمت ارزروم، وقتی به ارزروم رسیدیم ظهر بود و ما هم گرسنه شده بودیم، رفتیم توی شهر و یه پارکی برای اطراق پیدا کردیم. با توجه به اینکه از خونه کنسرو آورده بودیم برای نهار از کنسرو استفاده کردیم البته یکی از ما هم چون غذای کنسروی نمیخورد از سوپرمارکت کنار پارک غذای سرد برای ایشون گرفتیم. تقریبا یک ساعتی رو توی پارک گذروندیم و به سمت ارزنجان ادامه مسیر دادیم ضمنا این دو شهری که ما توقف کردیم مردمش کاملا مذهبی بودن . بعد از ارزروم جاده تقریبا کوهستانی میشد اما کیفیت جاده ها خوب بود. سر راه هم چندین چشمه و نمازخانه و دستشوئی دیدیم و اکثرشون وقفی بود که کنار یکیشون که نمای زیبایی داشت وایسادیم و چند دقیقه استراحت کردیم.
تصویر شماره 2 : چشمه بین راه
با بنزینی که تو ایران زدیم تا نزدیک های گورمه تونستیم بریم. در طول مسیر مدام قیمت بنزین رو چک میکردیم چون قیمت بنزین توی پمپ بنزینهای مختلف متغیره. یکی از دلایلش امکاناتی مثل؛ کارواش رایگان، سوپرمارکت، دستشوئی تمیز و ... هستش. بهترین برندی که جایگاههای پمپ بنزینش دارای امکانات و قیمت مناسبی بود، برند opet بود، قیمت بنزین در این پمپ بنزین تقریبا لیتری 7 لیر بود و ما بعد از زدن بنزین، حدود ساعت 10 شب به روستای گورمه(واقع در منطقه کاپادوکیا) رسیدیم.
تصویر شماره 3 : تابلوی قیمت بنزین
دلیل سفر ما به این ناحیه از ترکیه این بود که کاپادوکیا منطقه ای زیبا، هیجان انگیز و تاریخیه و جزو اولین پیشنهادهای من در سفر به ترکیه است. لذت دره پیمایی در دره های رنگی و جذاب، پیاده روی در شهر و دشت و کوه تو هوای عالی، شبهای پرجنب و جوش گورمه، طلوع زیبای خورشید و بالن های رنگارنگ، خونه های غار مانند و صخره ای، روستای زیبای کاوسین و کلیساهای قصر مانند اون، قلعه اوچیسار و ویو ۳۶۰ درجه اون، سفر به گذشته ها باشهرهای زیرزمینی، رستورانها و کافه هایی که تا صبح بازن و ... ، کاپادوکیا رو برای من تبدیل به یکی از جاهایی کرده که همیشه تو ذهنم ماندگار شده اگه قصد سفر به این منطقه و دیدن جاذبه های اون رو دارین حداقل دو شب اقامت لازمه. پیشنهاد من سفر به این منطقه در فصول بهاریا پاییزه.
با توجه به اینکه دنبال هتل اقتصادی می گشتیم از روز قبل در سایت بوکینگ، مهمانپذیر علی Ali's guest house را به قیمت ۶۲ یورو برای دو شب، یه اتاق ۴ تخته با صبحونه انتخاب کردیم (شبی ۳۱ یورو). همینطور که میدونید گورمه به خاطر خونه های دستکند غار مانندش معروفه و تقریبا بیشتر هتل های اونجا به این شکل ساخته شده اند، گست هوس علی هم اتاقاش تقریبا اینجوری بود. فقط موقع رزرو این جاها توجه کنید که اتاقاش تهویه خوبی داشته باشند. با این حال هوای اتاقهای صخره ای کمی رطوبت داره. اتاقها، پتو و ملحفه ها تمیز بود، لابی هتل کوچیک بود و تقریبا ۳ تا میز داشت که صبحونه هم اونجا سرو میشد. حیاط کوچکی هم داشت که میشد روی صندلی هایی اونجا هم نشست، صبحونه هتل هم تقریبا هر روز یکسان و شامل پنیر، تخم مرغ، کره و مربا و چند پر میوه بود که در یه بشقاب برای هر نفر سرو میشد. مسئول پذیرش یه مرد اسپانیایی بود که به زبان انگلیسی تسلط داست و خیلی خوش اخلاق بود. در کل با توجه به هزینه ای که پرداخت کردیم، از انتخابمون راضی بودیم. موقع پرداخت هزینه هم، میتونستید لیر و یا یورو پرداخت کنین.
خلاصه بعد رسیدن زود خوابیدیم که صبح زود بریم دیدنی های کاپادوکیا رو ببینیم.
تصویر شماره 4 : مهمان پذیر علی
روز سوم جمعه
بعد از بیدار شدن و صرف صبحانه ای که شرحشو براتون نوشتم، کمی داخل روستا رو پیاده گشتیم و بعد به سمت روستای چاووشین و دیدنی های بین دو روستا رفتیم. (ضمنا ماشین رو دم در هتل پارک کرده بودیم و کل دو روز همه جا رو پیاده گشتیم). دره سرخ (Red valley) و دره رز (Rose valley ) دو تا دره زیبا مابین روستاهای گورمه و چاوشین هستند، دره رز در ابتدای مسیر و دره سرخ بعدش قرار داره. فرق این دو دره در اینه که در دره رز، محوطه وسیعی وجود داشت که شامل خونه های غار مانند و کلیسا ها و صخره هایی بیشتر به رنگ صورتی بود. در دره سرخ مسیر حرکت طولانی تر و رنگ صخره ها کمی متفاوت وپر از درخت های انگور و ... بود.
تصویر شماره 5 : دره سرخ
تصویر شماره 6 : دره رز
خلاصه از گورمه پیاده به سمت دره سرخ (Red vally) راه افتادیم، فاصله ابتدای دره سرخ از مرکز گورمه به صورت پیاده نیم ساعت و با ماشین تقریبا ۵ دقیقه اس، البته در خروجی روستای گورمه به سمت چاووشین یه ایستگاه خیلی بزرگ بود که دوچرخه و ماشین های کوچیک دو نفره که مناسب جاده خاکی هستن رو با قیمت ۱۰۰ لیر اجاره میدادن.
تصویر شماره 7 : ماشین های کوچک در ورودی دره
ما پیاده از مسیر خونه های دستکند قدیمی که تقریبا مابین دره سرخ و دره رز بود عبور کردیم، سر راه ازچند تا کلیسای قدیمی که درون سنگها ایجاد شده بود دیدن کردیم، تقریبا یک ساعت در دره سرخ جلو رفتیم و به یه جایی رسیدیم که کاملا صخره ای بود و امکان عبور وجود نداشت بنابراین مسیرمون رو به سمت دره رز تغییر دادیم. زیبایی این منطقه فوق العاده اس، پیشنهاد میکنم اگه در ماه های گرم میخواید این دره رو ببینید یا اول صبح یا عصر برید، چون هواش نسبت به قسمت های دیگه گرمتره و پیاده روی زیر آفتاب ممکنه اذیتتون کنه. بعد از دیدن این دره ها به روستای چاووشین (Çavusin)رسیدیم. چاووشین یکی از روستاهای زیبای منطقه کاپادوکیاست که با فاصله تقریبا 5 دقیقه ای (پیاده 45 دقیقه) از روستای گورمه قرار داره، در این روستا دو کلیسای زیبا و قدیمی وجود داره، یکی کلیسای سنت جان باپتیست در بلندی های روستاست که شبیه قصری زیبا ساخته شده و در حال حاضر نیز با وجود تخریب قسمت هایی از آن عظمت خودش رو حفظ کرده کلیسای دیگه به اسم کلیسای چاووشین در ورودی شهر از سمت آواناس قرار داره و بهخاطر اینکه بهعنوان لانهی کبوتر استفاده میشده، به کیسای خانهی کبوتر هم معروف است، موقع مراجعه ما محل برای بازدید بسته بود.
تصویر شماره 8 : کلیسای سنت جان باپتیست
تصویر شماره 9 : کلیسای چاووشین
از جاهای دیدینی که به فاصله کوتاهی از این روستا قرار دارند، می توان به موزه فضای باز زولو، پاسابگ، دودکش های جن و پری اشاره کرد. پاسابگ (Pasabag) نام منطقه ای در نزدیک روستای گورمه، در درهای شامل ستون های سنگی تاریخی است. این ستون ها توسط فرسایش آب، باد و باران در طی سالیان به وجود آمده اند، اما وجه تمایز ستون های این منطقه این است که داخل این ستون ها را راهبان صومعه ها تراش داده اند و در نوک قله آن ها خانه هایی را به شکل اتاق های کوچک ساخته اند تا در آن ها به عبادت و خلوت نشینی بپردازند که راهیابی به این اتاق ها بسیار مشکل بوده، من یکی از ستون ها رو به زحمت بالا رفتم، اتاقک از داخل 2 طبقه و بسیار جالب بود.
تصویر شماره 10 : نمای داخلی یکی از کلیساهای صخره ای
دودکش های جن و پری (Fairy Chimneys) ستون های سنگی زیبا به شکل قارچ یا دودکش های خانگی میباشند که توسط فرسایش آب، باد و باران در طی سالیان به وجود آمده اند. این جاذبه زیبا در تعدادی از روستاهای منطقه کاپادوکیا به چشم میخوره اما در روستای چاووشین و گورمه و در نزدیکی جاذبه فضای باز زولو زیباتر و بیشتر وجود دارند. مشابه این دودکش ها در کشورهای دیگه های هم وجود داره مثلا در آمریکا و ایران ( مشهورترین آن در ایران در شهرستان ماهنشان زنجان قرار داره که البته قابل مقایسه با کاپادوکیا نیست) که در تمام کشورها افسانههای درخصوص این دودکش های جنی وجود داره که شنیدنشون خالی از لطف نیست. ضمنادر بعضی از مناطق این ستون ها از جنس خاک رس بوده که تخته سنگهای بزرگ و صافی روی آنها قرار داشت.
تصویر شماره 11تا 14 : پاسابگ و دودکش های جن و پری
پس از دیدن جاذبه های بالا و پیاده روی زیاد در ابتدای مسیر بازگشت از روستای چاووشین به گورمه ساعت حدود دو شده بود و ما خیلی گرسنه شده بودیم که به رستوران CAVUSIN PIDE FIRINI رسیدیم. فضای داخل و بیرون رستوران، زیبا و سنتی بود که با توجه به پنجره های بزرگ رستوران ویو خیلی خوبی هم به بیرون داشت. بیشتر غذاهای رستوران پیده (پیتزای ترکی) بود. یکی از ویژگی های خوب این رستوران اینه که نونهاش رو توی تنور رستوران به صورت داغ و تازه درست میکرد، سفارش ما 4 نوع پیده مختلف بود پیده با گوشت، پنیر، سبزیجات بود که پیده گوشت و پنیریش عالی بود. حجم غذا واسه یه نفر کافی بود و قیمت غذاها هم خوب بود ما 4نفری با نوشیدنی هزینه امون 75 لیر شد.
تصویر شماره 15 : رستوران CAVUSIN PIDE FIRINI
بعد از خوردن نهار پیاده به سمت گورمه به راه افتادیم که یه دفعه بارون گرفت، در حالی که تا یک ساعت پیش داشتیم عرق میریختم، پیاده روی زیر بارون جذابیت مسیر رو برای ما دو چندان کرد. بعد از بازگشت به هتل استراحت کوتاهی کردیم و شب روستا رو گشتیم، نایت لایف این روستا عالیه و شب ها تقریبا همه توریست ها تو خیابون هستن بعد از دیدن روستا رفتیم بخوابیم که طلوع آفتاب به دیدین بالونها بریم، البته چون قیمت بالون سواری خیلی زیاد بود (تقریبا برای هر نفر نزدیک 100 یورو یعنی نصف کل هزینه سفر ما !!!) ما سوار نشدیم و قرار شد به دیدنشون در طلوع خورشید بسنده کنیم.
تصویر شماره 16 : گورمه در شب
روز چهارم شنبه
من صبح ساعت رو آلارم گذاشتم که برم بالای تپه ای که پشت هتل قرار داره برای دیدن بالون سواری اما هیچکدوم از همسفرها بیدار نشدن و خواب رو ترجیح دادن منم تنها رفتم بالا، اینجا با رسیدن به اون بالا اولین جای فراموش نشدنی بود که دیدم.
تصویر شماره 17 تا 19 : بالون ها بر فراز گورمه
بعد از برگشتن از دیدن بالون ها هنوز همسفرهای من بیدار نشده بودند که بیدارشون کردم و رفتیم برای خوردن صبحونه و بعدش تحویل هتل و حرکت به سمت قونیه ولی قبلش سر راه روستای اوچیسار و قلعه اش که در مسیرمون و نزدیک به گورمه بود رو هم دیدیم. روستای اوچیسار (Uçhisar) یکی از روستاهای زیبای منطقه کاپادوکیای ترکیه است که به فاصله خیلی نزدیک از روستای گورمه قرار داره و با توجه به اینکه این روستا نسبت به سایر نقاط در منطقه ای با ارتفاع بالاتره، برای همین، ویوی فوق العاده به دشت ها، خونه های سنگی غار مانند و روستا ی گورمه که آسمان اون در طلوع آفتاب پر بالون میشه، قرار داره، نام این روستا به معنی قلعه میانی است و دلیل نامگذاری آن قرار گرفتن این روستا و قلعه مشهور آن در بین روستاهای گورمه و شهر نوشهیر است. در مسیر بازدید از قلعه ی زیبای روستا فروشگاههای صنایع دستی متنوعی هست که میتونید نمادهای منطقه کاپادوکیا را از این فوشگاه ها خرید نمائید.
بعد از دیدن روستا ماشین رو پارک کردیم و به دیدن قلعه رفتیم. منظره ای که از کنار و بالای قلعه میشه دید فوق العاده اس، شما میتونید، روستای گورمه، درههایی فوق العاده زیبای اطراف روستا، خونه های سنگی غار مانند و دشت وسیع رو با نمای 360 درجه ببینید، این قلعه درون سنگی بزرگ سال ها قبل از میلاد حجاری شده و تا چند سال قبل محل زندگی مردم بوده، ورودی این قلعه برای هر نفر 9 لیر است، پیشنهاد میکنم حتی اگه نمیخواین هزینه ای پرداخت کنین و قلعه رو ببینین یه گشت در کنار قلعه داشته باشین و حتی قسمت های بیرونی قلعه رو هم بدون پرداخت هزینه ببینید.
تصویر شماره 20 : قلعه اوچیسار
تصویر شماره 21 : نمای گورمه از روستای اوچیسار
فاصله گورمه به سمت قونیه تقریبا 235 کیلومتر بود و ما پیش بینی کرده بودم که حدودهای ساعت 12 به قونیه برسیم، اینم بگم که ما روز قبل از طریق اپلیکیشن booking یه هتل در قونیه رزرو کرده بودیم با توجه به اینکه نمیخواستیم هزینه زیادی برای اقامت بکنیم دنبال یه هتل با قیمت مناسب و دسترسی نزدیک به مقبره مولانا می گشتیم، با جستجو در بوکینگ با لحاظ قیمت و امتیاز کاربرها، هتل کوشک kosk otel را با ۲ اتاق و صبحونه برای یه شب با قیمت ۲۲ یورو انتخاب کردیم. با توجه به فاصله ۱۰ دقیقه ای به صورت پیاده با مقبره مولانا دسترسیش خوب بود البته مسیرهای منتهی خیلی شلوغ بود و جای پارک به سختی گیر میاومد ولی چون ما در رزرو هتل گفته بودیم که جای پارک میخوایم (در سایت بوکینگ میشه مشخص کرد که آیا پارکینگ می خواین یا نه)برامون جای پارک گذاشته بودن، ولی وقتی وارد هتل شدیم از انتخابمون پشیمون شدیم چون اتاق ها و ملحفه ها خیلی تمیز نبود، تهویه هوا کار نمیکرد و کوچه هتل خیلی شلوغ بود، چون وقت زیادی نداشتیم دیگه هتل رو تعویض نکردیم اما متعجب از این بودیم که چرا در سایت بوکینگ این هتل امتیازش خوب بود؟!
وقتی کمی دقیقتر شدیم، فهمیدیم که این امتیاز حاصل نمره ای ۷ نفر از کاربرا بود و نظری هم ثبت نشده بود، تجربه ای که باعث شد در ادامه هم به امتیاز، هم به تعداد نفراتی که امتیاز داده اند و هم به نظرات منفی و مثبتی که ثبت شده بیشتر توجه کنیم و بفهمیم امتیاز بالا به تنهایی ملاک خوبی برای انتخاب نیست. ضمنا پذیرش هتل انگلیسی بلد نبود و با نشون دادن نرخ روز هتل داخل سایت اصرار داشت که ما باید بیشتر پول بدیم در حالی که نرخی که ما رزرو کرده بودیم خیلی کمتر بود. در کل این هتل رو پیشنهاد نمیکنم .
تصویر شماره 22 : هتل کوشک
خلاصه چون ما فقط برای خواب هتل رو میخواستیم دیگه توجه ای نکردیم و بدون تلف کردن وقت رفتیم برای خوردن غذا و بعد از کمی گشتن داخل شهردر نزدیکی آرامگاه مولانا به توصیه یکی از دوستان به رستوران شیفا که قدمتی 50 ساله داره رفتیم و میتونم بگم در طول مدت اقامت در ترکیه یکی از بهترین غذاها رو توی این رستوران خوردیم. غذایی که ما سفارش دادیم اسکندر کباب و یه غذای محلی تنوری بود که با گوشت گوسفند پخته شده بود که یه مقداری هم چرب بود و با نون سرو می شد و طعمش عالی بود، هزینه نهار ما 145 لیر شد.
تصویر شماره 23 : رستوران شیفا
پس از خوردن نهار اولین جائی که رفتیم دیدن آرمگاه مولانا بود در واقع اصلی ترین دلیل سفر ما به قونیه دیدن آرمگاه مولانا با گنبد سبز مخروطی شکلی بود که روی آن قرار داره، این گنبد با کاشیهای سبزرنگش در سال ۱۳۹۷ میلادی توسط کارابان اوغلو ساخته شده و بر دیواره گنبد "آیهالکرسی" به رنگ آبی نوشته شده است. فضای داخلی آرامگاه با نوای دلنشین نی و حضور مشتاقان آن حضرت بسیار عرفانی است. داخل بنا، قبر مولانا به همراه قبرپدرش یعنی بهاالدین ولد (بزرگترين قبر)، قبر پسرش(سلطان ولد)، و دیگر صوفیان وشاگردانش قرار گرفته. بر روی هر قبر دستاری وجود دارد که هرچه بزرگتر باشد به معنای اینه که آن فرد مقام و منزلت بیشتری داشته. وجه تشخیص قبر مولانا دستار سبز رنگیه که بر روی قبر گذاشتهاند و بر روی تابلویی بزرگ در کنار آن جمله یا حضرت مولانا نوشته شده. در قسمت دیگری از آرامگاه هم تعدادی از کتابهای مولانا مانند دیوان کبیر، فیه مافیه و لباسها و وسایل منسوب به مولانا برای نمایش قرار داده شده است.
تصویر شماره 24 تا 27: آرامگاه مولانا
تصویر شماره 28 : مسجد سلیمیه در کنار آرامگاه مولانا
بهترین زمان برای بازدید از آرامگاه مولوی و دیدن رقص سماع سالگرد درگذشت مولانا ۱۷ دسامبر است که مراسم "شب اُروس" در کنار آرامگاه او اجرا میشه اما اگه در تاریخهای دیگه هم رفتین اصلا نگران نباشین چون هر شنبه مراسم رقص سماع در "مرکز فرهنگی مولانا"(MEVLANA CULTURAL CENTER) که به فاصله نسبتا کمی از مقبره مولانا قرار گرفته اجرا میشه، "مرکز فرهنگی مولانا به ترکیMEVLANA Kultur MERKEZi است این بنای زیبا از سالنهای متعدد نمایشگاهی تشکیل شده و در سالن اصلی آن ، شنبه شب ها، مراسم رقص سماع توسط دراویش همراه با اجرای زنده موسیقی برگزار می شه. در ورودی ساختمان و سردر دایره ای شکل آن به زبان های مختلف جمله ی "یا آن گونه که هستی باش یا آن گونه باش که هستی" نوشته شده بود که منو یاد سخن شیخ بایزید بسطامی انداخت که می فرماید "یا چنان نمای كه هستی ؛ یا چنان باش كه می نمائی " ، احتمالا از این سخن این جمله برداشت شده. روزی که ما در قونیه بودیم مصادف شده بود با ماه رمضان به همین خاطر هر شب ساعت 9 مراسم رقص سماع به صورت رایگان برگزار میشد.
تصویر شماره 29 : مرکز فرهنگی مولانا
چون مراسم ساعت 9 بود و ما هنوز وقت زیادی داشتیم به دیدن پارک علاء الدین رفتیم، پارک علاء الدین بر روی تپه ای به نام علاء الدین در مرکز شهر قونیه (فاصله تقریبا ۲۰ دقیقه ای به صورت پیاده از مقبره مولانا) بنا شده که از دوره سلجوقیان در شهر به جا مانده است. این پارک که به صورت پله پله است دارای مجسمه و آبنمای زیبایی است که برای پیاده روی گزینه خوبیه، اما علت بازدید ما از این پارک دلیل دیگری داشت، در این پارک یک مسجد خیلی قدیمی مربوط به دوره سلجوقیان به نام مسجد علاء الدین و آب انبار قدیمی (بسته است) قرار داره، این مسجد زیبا دارای سقف چوبی و ۴۱ ستون از جنس مرمره، که بخوبی حفظ و احتمالا مرمت شده و هنوزم توش نماز میخونن.
تصویر شماره 30 : پارک علاءالدین
روبروی پارک علاء الدین، المانی وجود داره که مربوط به محل اولین دیدار مولانا با شمس در روز چهارشنبه 10 آذر سال 623 هجری شمسی معادل 30 نوامبر 1244 میلادی و سال 642 هجری قمری است. درخصوص اولین دیدار روایت های زیادی گفته شده، مثلا یک روایت اینطور میگوید : روزی مولانا از مدرسه ی پنبه فروشان در آمده بر استری نشسته بود وطالبان علوم و دانشمندان در رکابش می رفتند ناگاه شمس در رسید وپرسید که: محمد(ص) برتر است يا با يزيد؟ مولانا جواب داد: واضح است محمد(ص) برتر است. وشمس پرسيد پس چرا محمد(ص) گفت: ما عرفناك حق معرفتك (خدايا آن چنان كه بايد تو را نشناختم ) اما بايزيد گفت : سبحاني ! ما اعظم شاني ( منزّهم من!چه بلند مرتبه ام !)؟ گويند مولانا با شنيدن اين سخن از هوش رفت و از استر افتاد. مولانا در جایی از دیوان شمس خطاب به شمس آورده است: زاهدی بودم ترانهگویم کردی / سرمنزل بزم و بادهجویم کردی سجادهنشین باوقاری بودم / بازیچه کودکان کویم کردی.
تصویر شماره 31: محل اولین دیدار مولانا و شمس تبریزی
پس از بازگشت از پارک علاء الدین چون هنوز وقت داشتیم در کوچه و خیابان های اطراف آرامگاه قدم میزدیم و از یکی از مغازه دارها سوالی درخصوص رقص سماع پرسیدیم که بعد از اینکه پرسیدن از کجا اومدیم بهمون گفتن که ما امشب مراسم داریم و ما رو خوردن افطاری و دیدن مراسم دعوت کردن، این دومین سورپرایز سفر ما بود. مدتی رو تو خیابان ها گشتیم و بیصبرانه منتظر بودیم که زمان مراسم برسه.یکی از بهترین تجربه های این سفر برای همه مون این قسمت از سفر بود. . وقت اذان وارد خونه شدیم خانم ها جدا شدند و ما رفتیم قسمت آقایان، ابتدا چند نفر بیشتر نبودیم و به مرور افراد اضافه شدن و بعدش مراسم شروع شد. یه نفر شروع کرد به خوندن دعا و بقیه همه با گفتن هو هو همراهی میکردن و چند نفر اون وسط تقریبا از خود بیخود شده بودن . بعد از یک ساعت مراسم موقتا قطع شد و افطاری آوردن، افطاری رو توی سینی های خیلی بزرگ آوردن و دور هر سینی 7 تا 8 نفر جمع میشدن که به صورت اشتراکی انواع غذاها رو میخوردن غذاها یه نوع خورشت گوشت، سوپ ،هندوانه و ... بود و بسیار خوشمزه بود بعد از شام به ما گفتن که اگر مایلید که مراسم سماع مرکز فرهنگی مولانا رو ببینین الان وقتشه و بعد میتونید برگردید ادامه مراسم اینجا ببینید. دیدن مراسم سماع دراویش ملبس به خرقه هم بسیار باشکوه بود.
تصویر شماره 32 و 33 : مهمان نوازی ترکی همراه با سماع
در فاصله ای یک ساعته ای که ایجاد شد به مرکز فرهنگی مولانا رفتیم و دیدن رقص زیبای سماع دراویش شبمون رو کامل کرد.
تصویر شماره 34 : رقص سماع