روز پنجم
امروز روز پارک آبی بود ما صبح به ایستگاه مترو مسجد جامع رفتیم و از اونجا به ایستگاه USJ7 رفتیم و همونجا با خط B1 که گویا مخصوص سان وی لاگون بود به سان وی لاگون رفتیم خیلی راحت بود و ما بدون دردسر به پارک آبی رسیدیم و حدود 10 بود که وارد پارک آبی بود فضای پارک خیلی بزرگ بود که واقعا در ابتدا آدم گیج می شه که می خواد چیکار کنه ما به سمت راست رفتیم یه کمد گرفتیم یه سری وسایلمون داخل ش گذاشتیم که با آرامش بتونیم کل پارک بگردیم و رفتیم به سمت باغ وحش که خیلی جالب بود باغ وحش و باغ پرندگان مختصر و مفیدی داشت.
تصویر شماره 122: محوطه بیرون سان وی لاگون
تصویر شماره 123: دستبندهای سان وی لاگون
تصویر شماره 124: باغ وحش سان وی لاگون
تصویر شماره 125: باغ وحش سان وی لاگون
ما کلی اونجا گشت زدیم و از وسایل شهر بازی استفاده کردیم و بعد رفتیم روی پل معلق که چشممون به سینما پنج بعدی افتاد که خیلی تعریف ش شنیده بودیم از اواسط پل برگشتیم که بریم سمت سینما که چشممون به حوضچه ماهی افتاد که خیلی زیبا بود و نشستیم به نگاه کردن ماهی ها و بعد از اون به سمت پارک آبی رفتیم یه قسمت از استخر ش بود که یه سطل بزرگ پر از آب می شد و یک دفعه روی سر مردم ریخته می شد که خیلی باحال بود و بعد از گشت زدن در پارک آبی رفتیم واسه ناهار توی پارک آبی خیلی گرسنه مون می شد و ما 100 رینگت در ابتدای در ورودی شارژ کردیم و در آخر 19 رینگت واسه ما مونده بود.بعد ساعت 3 بعد از ظهر بود که یه قسمت نمایش پرندگان داشت که رفتیم نمایش پرندگان دیدیم که جالب بود و بعد به سمت سینما پنج بعدی رفتیم که صف خیلی طولانی داشت اما وقتی وارد سینما شدیم و فیلم شروع شد خیلی هیجان انگیز و باحال بود و ما کامل خیس شدیم واقعا جالب بود حیف که دیگه بعد از ظهر شده بود و زمان زیادی نداشتیم تصمیم گرفتیم به سمت پل معلق بریم و کامل از روی پل رد بشیم که به محض اینکه رسیدیم روی پل دیدیم کلاه همسرم نیست سریع برگشتیم که کلاه پیدا کنیم که دیدیم اون حوالی نبود بیخیال شدیم برگشتیم که از روی پل معلق رد بشیم که دیدیم بسته شده و حس جالبی بود خندمون گرفت، آخه چرا !!!!! و جالب بود که کلاه یکم جلو تر پیدا کردیم!!!
تصویر شماره 127: سان وی لاگون
تصویر شماره 128: سان وی لاگون
تصویر شماره 129: سان وی لاگون
حدود ساعت 6 بود که از پارک خارج شدیم و با خط B1 به ایستگاه مترو USJ7 رفتیم و از اونجا به ایستگاه پسر سانی رفتیم و وقتی رسیدیم ترجیح دادیم در محله چینی ها گشتی بزنیم که محوطه رو کامل گشتیم یک سری خرید انجام دادیم و بعد از اون به سنترال مارکت رفتیم و گشتی زدیم و بعد به هتل برگشتیم و شام از خوراکی هایی که از ایران اورده بودیم خوردیم و خوابیدیم.
تصویر شماره 130: سان وی لاگون
تصویر شماره 131: سان وی لاگون
هزینه های روز پنجم:
مترو مسجد جامع تا SJ7 : 8 رینگت
مترو SJ7 تا سان وی لاگون: 6 رینگت
مترو برگشت: 14 رینگت
کمد: 22 رینگت
خوراکی داخل سان وی لاگون: 60 رینگت
روز ششم
امروز قرار بود که راننده ای که روز پورت دیکسون باهاش قرار گذاشته بودیم به دنبالمون بیاد بهش زنگ زدیم و پیام دادیم اما جواب نداد بعد از کلی وقت پیام داد که من خیابون بوکیت بینتانگ م ما هم گفتیم خب بیا دنبالمون قیمت داد 300 رینگت میگیرم ما هم پیام دادیم نه زیاده 150 رینگت که گفت نمی تونم و ما بهش گفتیم که شما بیا اینجا با هم صحبت می کنیم اما پیام جواب نداد و ما کلی منتظر موندیم اما بازم جواب نداد خیلی معطل شدیم به خاطر جواب ندادن راننده که ما ترجیح دادیم از هتل بزنیم بیرون ببینیم اوضاع تاکسی ها چطوریه که همشون قیمت های گرونی می گفتن 500رینگت، 450 رینگت و کمترین قیمتی که شنیدیم 350 رینگت بود واسه دهکده فرانسوی و گنتینگ هر دو باهم.
با هم گفتیم امروز بیخیال بشیم و بریم جاهای دیگه بگردیم و به راننده هم پیام دادیم که میتونی فردا بیای به قیمت 200 رینگت اما متاسفانه جواب نداد رفتیم جلوتر یه تاکسی دیدیم و شروع کردیم باهاش چونه زدن و به قیمت 240 رینگت راضی شد که مارو به دهکده فرانسوی و گنتینگ ببره... راننده اصالتاً از چین بود اولش یکم بداخلاقی کرد ماهم یه مقدار میوه اورده بودیم بهش دادیم بعد دیگه اخلاقش عوض شد و خوش اخلاق شد.
تصویر شماره 132: تاکسی که مارو به گنتینگ برد
بین راه ایستاد بنزین زد و بعد رفت خودش واسه ما دو تا بطری آب معدنی گرفت و افتادیم تو جاده، مسیر گنتینگ بسیار زیباست در بین راه از باتوکیو رد شدیم. مسیر باتوکیو، زونگرا، گنتینگ و کولمارتروپیکال همه در یک مسیره و اگه کسی قصد رفتن به هر 4 تا مکان داره میتونه یه تاکسی بگیره و تو یک روز همه رو ببینه. بعد از حدودا 1 ساعت و ربع که در مسیر بودیم به جاده سربالایی گنتینگ رسیدیم به راننده گفتیم که میخوایم معبد چین سوئی هم ببینیم، قبلا از معبد چین سوئی هم یک معبد کوچیک ولی زیبا بود که اونجام راننده نگه داشت که بازدید کنیم و عکس بگیریم
تصویر شماره 133: معبد قبل از معبد چین سوئی
بعد از اون رفتیم بالاتر و رفتیم معبد چین سوئی یا همون معبد بهشت و جهنم که در اون مراحل جهنم گفته شده که خیلی جالب بود خود معبد هم خیلی زیبا بود می شد از پله های معبد رفت بالا ولی ما نرفتیم چون توی سایر سفرنامه ها که خونده بودم نوشته بودن به جز خستگی چیزی نداره.
تصویر شماره 135: معبد چین سوئی
تصویر شماره 136: معبد چین سوئی
تصویر شماره 137: معبد چین سوئی
تصویر شماره 138: معبد چین سوئی
تصویر شماره 139: معبد چین سوئی
تصویر شماره 140: معبد چین سوئی
تصویر شماره 141: مجسمه های بهشت و جهنم معبد چین سوئی
تصویر شماره 142: مجسمه های بهشت و جهنم معبد چین سوئی
تصویر شماره 143: مجسمه های بهشت و جهنم معبد چین سوئی
تصویر شماره 144: مجسمه های بهشت و جهنم معبد چین سوئی
تصویر شماره 145: یکی از توضیحات درج شده در معبد بهشت و جهنم معبد چین سوئی
تصویر شماره 146: مجسمه های بهشت و جهنم معبد چین سوئی
بعد از اون رفتیم بالا به سمت خود ارتفاعات گنتینگ مسیر کامل سربالایی بود و در طول مسیر دو خودرو با همدیگه کورس گذاشته بودن و مثل جت از کنار ما رد شدن، وقتی رسیدیم بالا هتل فرست رو دیدیدم که هتل بسیار بزرگی ه و خیلی هم خوش رنگه. و ما به داخل پاساژ رفتیم که بعد از گشت زدن و خوردن ناهار در مک دونالد برگشتیم.
تصویر شماره 147: ناهار مکدونالد
تصویر شماره 148: هتل فرست
تصویر شماره 149: دو خودرویی که در مسیر گنتینگ مسابقه گذاشته بودند
و سوار تاکسی شدیم و حرکت کردیم به سمت دهکده فرانسوی و باغ ژاپنی اول ما به باغ ژاپنی رفتیم ابتدای محوطه که وارد شدیم نفری 15 رینگت گرفتن البته از خود راننده تاکسی هزینه ای دریافت نکردن. ما وارد باغ ژاپنی شدیم گشتی زدیم واقعا مناظر زیبایی بود و ما بسیار از دیدنش لذت بردیم
تصویر شماره 150: مسیر باغ ژاپنی ها
تصویر شماره 151: باغ ژاپنی ها
تصویر شماره 152:ماهی های ژاپنی
تصویر شماره 153: باغ ژاپنی ها
تصویر شماره 154: باغ ژاپنی ها
تصویر شماره 155: بستنی در باغ ژاپنی ها
تصویر شماره 156: منو غذا در باغ ژاپنی ها
بعد از باغ ژاپنی سوار تاکسی شدیم و به دهکده فرانسوی رفتیم اونجا که دیگه فوق العاده بود واقعا دهکده زیبایی بود و خیلی به دل می نشست. گروه موسیقی م در حال اجرا کردن موزیک بودن که حال و هوای زیبایی به محوطه داده بود یه درخت کریسمس بزرگ م گذاشته بودن که زیبایی دهکده دوچندان کرده بود. به قسمت انتهایی دهکده رفتیم یک سری بازی داشت که با انجام اونجاها بهت یه عروسک هدیه می دادن که یکی ش باید سه تا توپ داخل سطل هایی که کج گذاشته بودن پرتاب می کردیم ابتدا بازی راحتی به نظر میومد اما بعد که انجام دادیم سخت بود بعد با آسانسور به طبقه دوم رفتیم جایی که بهترین نما از دهکده فرانسوی می تونیم ببینیم کلی عکس گرفتیم زمین گلف م در نزدیکی دهکده دیده می شد. هوا بسیار دل انگیز بود و آسمان آبی وزیبا خیلی خوب بود.
دهکده فرانسوی ها یا کولمار تروپیکال یا برجایا هیلز: با فضایی به وسعت 16 هزار جریب از جنگل های استوایی در 10 کیلومتری بزرگراه شرقی غربی کرِک (Karak Highway) واقع شده است و چیزی در حدود یک ساعت با کوالالامپور فاصله دارد. اگر می خواهید همزمان از چندین فرهنگ مختلف دنیا دیدن کنید به برجایا هیل بروید. این مجموعه که در ارتفاع ۸۰۰ متری از سطح دریا قرار گرفته به دهکده فرانسوی ها نیز معروف است و در زبان محلی به آن بوکیت تینگی (Bukit Tinggi) می گویند. اصلی ترین جاذبه برجایا هیل دهکده ای به سبک فرانسوی می باشد که شبیه به دهکده کولمار(Colmar) که در قرن 18 میلادی در یکی از روستاهای کشور فرانسه ساخته شده است و به همین دلیل به آن روستای فرانسوی نیز می گویند. این روستا شامل دو بخش تپه برجایا و بوکیت تینگجی است. بوکیت تینگجی به معنای تپه های بلند می باشد و ساختمان هایی با معماری قرن 16 اروپایی دارد. همچنین کمی بالاتر از آن یک دهکده ژاپنی قرار گرفته که الهام گرفته از دهکده بودیان ژاپنیست. جاذبه های بسیاری در برجایا هیل وجود دارند که از بین آنها می توان به چشمه آب گرم تاتامی، زمین گلف 18 حفره ای، رستوران های فرانسوی، انجام مراسم چای ژاپنی، زمین های سنگ فرش شده، پارک خرگوش ها و همچنین هتلی به سبک فرانسوی اشاره کرد. همچنین یک قلعه به سبک قرون وسطایی نیز در این دهکده زیبا ساخته شده است.
تصویر شماره 157: دهکده فرانسوی ها
تصویر شماره 158: دهکده فرانسوی ها
تصویر شماره 159: دهکده فرانسوی ها
تصویر شماره 160: زمین گلف اطراف دهکده فرانسوی ها
تصویر شماره 161: پرنده های کوچیک در دهکده فرانسوی ها
تصویر شماره162: دهکده فرانسوی ها
تصویر شماره 163: دهکده فرانسوی ها
تصویر شماره 164: دهکده فرانسوی ها
بعد از گذروندن زمان در دهکده فرانسوی اومدیم بیرون که راننده منتظرمون بود، راننده خیلی مهربون بود و تا مارو میدید سریع دست تکون میداد و میومد دنبالمون بعد دیدیم ساعت حدود 5 بود ما به راننده گفتیم که ما می خوایم به فروشگاه ایکیا بریم و ما رو به ایکیا شعبه چراس رسوند کوالالامپور دوتا ایکیا داره یکی چراس و دیگری دامنسرا که راننده خودش مارو به ایکیا چراس برد. بسیار فروشگاه بزرگی بود یه قسمت بود که اکثر مارک ها تخفیف خورده بود و یه قسمت دیگه بود که فروشگاه خود ایکیا فکر کنم محسوب می شد اونجا گشت زدیم خیلی مسیر طولانی بود و جوری بود که همه قسمت ها رو میگشتی و بعد به در خروج یا ورود می رسیدی ما یه گشتی زدیم و یه مقداری خرید کردیم وقتی به انتهای مسیر رسیدیم دیدیم ای وای ما به در ورودی رسیدیم و واسه اینکه خرید هامون حساب کنیم باید همین مسیر برگردیم که ما پشیمون شدیم و همونجا خریدهامون به یکی از کارکنانش تحویل دادیم و خارج شدیم. بعد رفتیم از هات داگ فروشی داخل ایکیا 4 تا ساندویچ هات داگ گرفتیم به قیمت فقط 8 رینگت و بعد با دستگاه گرب که داخل خود ایکیا بود یه گرب گرفتیم و به هتل برگشتیم و هزینه گرب 4.5 رینگت شد.
تصویر شماره 165: ایکیا
تصویر شماره 166: ایکیا
تصویر شماره 167: هات داگ ایکیا
هزینه های روز ششم:
تاکسی: 240 رینگت
ورودی دهکده فرانسوی و باغ ژاپنی ها: 30 رینگت
ناهار: 37.5 رینگت
بستنی در باغ ژاپنی: 7 رینگت
هات داگ: 8 رینگت
گرب از ایکیا تا هتل: 4.5 رینگت
روز هفتم
ما دو روز آخر تقریبا کار خاصی نداشتیم و برنامه خاصی نگذاشته بودیم که البته اگه کسی دوست داشته باشه می تونه برنامه آفاموسا، زونگرا و دیدنی های دیگه مالزی قرار بده ما ترجیح دادیم دو روز آخر بیشتر استراحت کنیم و با آرامش به خرید کردن برسیم صبح دیرتر از خواب بیدار شدیم و با گرب به پاساژ برجایا تایمز اسکوار رفتیم و اونجارو کامل گشتیم پاساژ بزرگیه و ما دلمون می خواست کامل اونجارو بگردیم و بعد از کمی خرید به داخل خود خیابون بوکیت بینتانگ رفتیم و پاساژ ها رو سعی کردیم کامل بگردیم خیلی خوب بود چون با آرامش خاطر به پاساژ گردی که یکی از لذت بخش ترین بخش های سفر محسوب میشه پرداختیم می تونم بگم همه پاساژهای اون منطقه ما سر زدیم و به خرید پرداختیم. و بعد از خرید با اتوبوس های Go Kuala به هتل برگشتیم و به شعبه برگرکینگ در نزدیکی هتل رفتیم به جرأت می تونم بگم خوشمزه ترین و بهترین ناهاری که در سفرمون خوردیم این ناهار بود ما کینگ باکس سفارش دادیم که غذای مفصل و کاملی بود بعد از ناهار به هتل برگشتیم کمی استراحت کردیم و بعد تصمیم گرفتیم به پاساژ میدولی بریم با یه گرب به پاساژ میدولی رفتیم هزینه گرب 5 رینگت شد موضوع جالبی که بود ما گزینه Grab share زدیم و به این صورت بود که ما تعدادمون وارد می کردیم و بعد که ماشین به دنبال ما اومد دم محله هندی ها یک مسافر دیگه سوار کرد و بعد مارو دم پاساژ میدولی پیاده کرد و رفت که اون مسافر برسونه هزینه گرب شیر ارزون تر از همه بود. بعد ما داخل پاساژ شدیم و با آرامش گشت زدیم در انتهای این پاساژ یک کارفور خیلی بزرگ بود که ما روز دوم اونجا رفته بودیم، رفتیم اونجا و کلی خرید کردیم پاساژ میدولی خیلی خیلی بزرگه و شیک بعد از خرید از داخل پاساژ بازم یه گرب گرفتیم و به سنترال مارکت رفتیم و اونجا م کلی خرید کردیم و بعد از اون به هتل برگشتیم شام از خوراکی هایی که از ایران اورده بودیم خوردیم، چمدون هامون بستیم وخوابیدیم.
تصویر شماره 168: پاساژ برجایا تایمز اسکوار
تصویر شماره 169: پاساژ برجایا تایمز اسکوار
تصویر شماره 170: پاساژ برجایا تایمز اسکوار
تصویر شماره 171: پاساژ در خیابان بوکیت بینتاگ
تصویر شماره 172: خیابان بوکیت بینتاگ
هزینه های روز هفتم:
گرب تا بوکیت بینتاگ: 6 رینگت
ناهار در کینگ برگر: 34.6 رینگت
گرب به میدولی: 5 رینگت
گرب از میدولی به سنترال مارکت: 6 رینگت
روز هشتم
تا این روز اصلا لیدر ما با ما تماس نگرفت که ببینیم چه ساعتی میان دنبالمون و بعد من خودم بهشون زنگ زدم که گفت مگه شما پینانگ نیستین مگه برگشتین که اصلا ما تعجب کردیم که این داره چی میگه گفتیم خب میاین دنبالمون وسط مکالمه شارژ ما تموم شد که لیدرمون م بهمون زنگ نزد ما از طریق تلگرام به همون شماره پیام دادیم که گویا تلگرام روی گوشی یکی از همکارانشون بود که گفت من کارهای آی تی پالم بیچ انجام می دم و ازش خواستیم که با مریم تماس بگیره و بگه چه ساعتی میان دنبال ما که بهمون گفت ساعت 1 منتظر باشید ما هم تصمیم گرفتیم به محله چینی ها بریم یک معبد در محله چینی ها بود که بازدید کردیم و قصد داشتیم میوه بخریم واسه اوردن به ایران آخه فقط تو محله چینی ها می شد میوه کیلویی خرید کردی که حدود قیمت شونم 10 رینگت تا 12 رینگت بود بعد از کمی خرید از محله چینی ها به سمت سنترال مارکت رفتیم بازم داخل این پاساژ گشت زدیم و کمی خرید کردیم و بعد به سمت هتل رفتیم تا داخل لابی هتل استراحت کنیم و حدود ساعت 1:45 دقیقه بود که ون به دنبال ما اومد و مارو به اتوبوس رسوند و به سایر همسفرهامون ملحق شدیم و بعد لیدر سایر مسافرها ازشون خداحافظی کرد و رفت ولیدر ما که اصلا نیومد و ماروز آخر اصلا ندیدیمش
تصویر شماره 173: معبد در محله چینی ها
تصویر شماره 174: محله چینی ها
تصویر شماره 175: سنترال مارکت
تصویر شماره 176: نمای شهر از پشت بام هتل پسیفیک اکسپرس
و به سمت فرودگاه رفتیم کارت پرواز گرفتیم و به شعبه KFC رفتیم ناهار خوردیم اول یه مدل غذا سفارش دادیم که خیلی خیلی تند بود و بعد از اون رفتیم یه غذای دیگه گرفتیم که مزه بهتری داشت و بعد در فری شاپ فرودگاه گشتی زدیم و حدود ساعت 6 و نیم گیت باز شد و سوار هواپیما شدیم و ساعت 11 و نیم به وقت تهران به فرودگاه امام رسیدیم.
تصویر شماره 177: فرودگاه کوالا
پرواز برگشت پرواز خوبی بود البته متاسفانه هر کدوم از افراد خانواده در صندلی های متفاوت قرارداده بود که خیلی کار مهماندار ها سخت شده بود که باید خانواده هارو کنار هم قرار می دادن ما دو تایی یه ردیف صندلی سه تایی گرفتیم و اصلا جا تنگ نبود و خیلی راحت خوابیدیم و بعد از رسیدن به فرودگاه امام کارهای خروج مون انجام دادیم و به نمایندگی سیر و سفر که اونجا بود مراجعه کردیم بلیط اتوبوس گرفتیم واسه ساعت 12 که البته باید می رفتیم و دم عوارضی سوار می شدیم همونجا یه تپسی گرفتیم به عوارضی رفتیم و از اونجا سوار اتوبوس شدیم و به اصفهان برگشتیم.
دانلود جدیدترین نقشه مترو
دانلود جدید ترین نقشه خطوط اتوبوس های رایگان
در پایان به خاطر تمام کم و کاستی های سفرنامه م ازتون عذرخواهی می کنم امیدوارم تونسته باشم کمکی حتی اندک به افرادی که قصد سفر به مالزی دارن کرده باشم.
با تشکر از وقتی که گذاشتید و سفرنامه م مطالعه کردین...
شاد و موفق باشید