دشت سوسن؛ بهشت کوچک خوزستان

4.4
از 32 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
اینجا بهشت کوچک خوزستان است! +تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
03 بهمن 1397 09:00
12
14.9K

 

به نام خدا

سلام. افسانه هستم از خوزستان. عاشق سفر و تاریخ و طبیعت...

این بار به یه بهشت کوچیک رفتیم توی خوزستان. دشت سوسن از توابع ایذه...

23 فروردین 97، توی یه روز ابری و خنک ساعت 9 صبح حرکت کردیم به سمت ایذه. صبحانه رو توی راه قبل از هفتکل کنار یه گندم زار قشنگ و زیر یه درخت سبز خوردیم

 1.JPG2.JPG

راهمون رو ادامه دادیم و از هفتکل و باغملک گذشتیم. باغملک توی اون هوای ابری و خنک زیباتر از همیشه شده بود.

3.JPG4.JPG

بعد از باغملک به بارونگرد رسیدیم. توی روستا پیاده شدیم و قدم زدیم و از این روستای قشنگ عکس گرفتیم.

5.JPG6.JPG

قبل از بارانگرد، مناظر اطراف جاده

7.JPG8.JPG10.JPG11.JPG12.JPG13.JPG

بارانگرد

بعد از بارونگرد راه رو ادامه دادیم و به ایذه رسیدیم. اول به سمت اشکفت سلمان رفتیم و ازش بازدید کردیم.

14.JPG15.JPG

 منظره شهر ایذه، از اشکفت سلیمان

اشکفت سلیمان در جنوب ایذه واقع شده و شامل چهار نقش برجسته متعلق به دوره ایلامیان و بقایای یک ساختمان متعلق به اتابکان است. این محل پرستشگاه تریشا یکی از خدایان ایلامی بوده‌است. در این منطقه علاوه بر وجود سنگ نوشته ها، شامل غار و چشمه ای معدنی از دل کوه میباشد.

 16.JPG17.JPG18.JPG19.JPG20.JPG

بعد از اشکفت به سمت دشت سوسن حرکت کردیم

21.JPG22.JPG

دشت سوسن یکی از بخش های شهر ایذه است که توی فصل بهار بسیار زیبا و سرسبز است.سرتاسر اطراف جاده تا چشم کار میکرد مزرعه بود و سبزه و کوه و زیبایی... چشم آدم از دیدن طبیعت سیر نمیشد.

23.JPG24.JPG

دشت سوسن شامل چندین روستا هست که طبیعت بی نظیری دارن. توی یکی از روستاها از ماشین پیاده شدیم. واقعا زیبا بود. روستا در کنار مزارع سرسبز قرار داشت . مزارع تا نزدیک رودخونه ادامه داشتن...

25.JPG26.JPG27.JPG28.JPG29.JPG30.JPG31.JPG32.JPG33.JPG

بعد از قدم زدن اطراف مزارع و لذت بردن از طبیعت زیبای خدا. همون راهی رو که اومده بودیم،برگشتیم. و توی یه دشت سرسبز بساط ناهار رو پهن کردیم. در حالی که آسمون کم کم آماده باریدن میشد. همه چیز به بالاترین حد خودش عالی و دلچسب بود. عکس ها و فیلمی که توی سفرنامه واستون گذاشتم، حتی ذره ای از زیبایی های اونجا رو نشون نمیده. مناظری که با چشم دیدم رو نمیشه توی عکس نشون داد و با کلمات توصیف کرد. فقط باید رفت و دید.

34.JPG35.JPG36.JPG37.JPG

بعد از ناهار بارون شروع به باریدن کرد . وسایلمون رو جمع کردیم و به سمت ایذه برگشتیم. خداروشکر بارون خیلی خوبی بارید و دشت و کوه رو سیراب کرد.

38.JPG39.JPG40.JPG41.JPG42.JPG43.JPG44.JPG45.JPGIMG_2037.JPG

بعد از گذروندن یه روز عالی و زیبا به خونه برگشتیم در حالی که سرشار از انرژی و شوق بودیم.

در آخر یه ویدیو از دشت سوسن واستون میزارم. توی کلیپی که میبینید، مزارع تا کنار اون درخت های انتهای ویدیو دامه دارن و اونجا یه رودخونه رد میشه که دشت سوسن رو به دو قسمت تقسیم می کنه. البته دشت سوسن خیلی وسیع و بزرگه و اینجا یکی از روستاها و مزارع کوچک دشت سوسن هست.

 

 

نویسنده : افسانه اد

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر