سلام سلام
من می‌خوام سفرنامه تور جنوب و خوزستان زیبا رو براتون بنویسم از اونجایی که خانواده همسرم خرم آباد زندگی می‌کنن، ما به اونجا رفتیم و بعد از چند روز تصمیم به رفتن یه مسافرت دو نفره به سمت خوزستان، گرفتیم. جاده خیلی زیبا بود. کوه‌های زیبایی که تا به الان ندیده بودم! بین راه تونل‌هایی نه چندان طولانی هم بود، که باید ازشون عبور میکردیم بعد از عبور از هر تونل چشم‌هامون باز میشد! چرا که با یک جذابیت خاص روبرو می‌شدیم! به دزفول نزدیک می‌شدیم و هنوز خیلی از حرکتمون نگذشته بود؛ توقف کردیم، تعداد دشت سرسبز و بکری که اونجا بود، زیاد بود ولی فقط من و همسرم اونجا بودیم! انگار که کسی تا به حال اونجا رو کشف نکرده باشه! احساس بچه آهویی رو داشتم که دلش می‌خواست روی تمام این تپه‌های سرسبز بدوه و لذت ببره! تا چشم کار می‌کرد همه جا سبز... چشمم به جوی آبی افتاد که انگار براش وقت گذاشته بودن اون رو بسازند؛ اما این جوی زیبا ساخته دست بشر نبود؛ بلکه خالق یکتا اون رو به جذابی آفریده بود...
من که دوست داشتم همونجا چادر بزنیم و به خاطر زیبایی بی‌حد و حسابش همون جا بمونیم! ولی خب این تازه اول راه بود و ما مقصدمون شهرهای دیگه بود؛ باید حرکت میکردیم تا به برنامه‌ها و جاهایی که می‌خواستیم بریم، برسیم. این راه جذاب مارو به دزفول رسوند و به قسمت سد و رودخونه دز رفتیم.( دریاچه زیبای شهیون یا دریاچه سد دز که در پشت کوه های منطقه شاداب دزفول واقع شده، دارای ۶ هزار هکتار مساحت و ۵۰ متر عمق در عمیق‌ترین نقطه است. وجود چند جزیره کوچک و بزرگ در میان این دریاچه با پوشش جنگلی انبوه، زیبایی آن را دو چندان کرده است و بزرگترین جزیره این دریاچه با مساحت ۶۰ هزار متر مربع توجه افراد را به خود جلب می‌کند.
شهیون برای انجام ورزش‌های آبی مانند اسکی روی آب و شنا نیز کاملا مناسب است. لازم به ذکر است سد دز در حال حاضر جزو پنجاه مرتفع سد دنیا است و زمانی ششمین سد مرتفع دنیا بوده است. دریاچه شهیون تنها دو دقیقه با روستای پامنار فاصله دارد. توصیه میکنیم پس از بازدید از روستای زیبای پامنار و دریاچه شهیون، آبشار بسیار زیبای شوی را نیز از دست ندهید.)
دزفول و خوزستان تو ذهن منی که تا به حال نرفته بودم؛ یه شهر گرم و خشک و بی‌آب و علف بود! ولی در بهار خیلی همه چیز سرسبزه و این دریاچه زیبایی که درش وجود داره خیلی حس خوبی به آدم میده و آدم باورش نمی‌شه که خوزستان انقدر زیبا باشه وسایل را از ماشین پیاده کردیم کنار رودخونه نشستیم ناهارمون رو همون جا خوردیم بعد از آب تنی همسر جان، به شوشتر رفتیم و به سازه‌های آبی اونجا سر زدیم.
(یکی از شهرهای بسیار کهن ایران است که در جلگه خوزستان از موقعیت ویژه‌ای برخوردار بوده و همین امر موجب شده است خاک آبفرفتی و حاصلخیزی داشته باشد. این شهر علاوه بر خاک آبرفتی دارای معادن غنی گچ، آهن، سنگ ساختمانی و شن است. همچنین جنگل‌های بزرگی در این شهر به‌صورت بیشه در شاخه‌های مختلف رود کارون خودنمایی می‌کنند. توصیه میکنیم بازدید از جاذبه‌های این شهر را با بازدید از سازه های آبی شوشتر آغاز کنید که یکی از نمادهای اصلی این شهر محسوب میشود.)
سازه‌های آبی مجموعه‌ای به هم پیوسته از ۱۳ اثر تاریخی شامل پل‌ها، بندها، آسیاب‌ها، آبشارها، کانال‌های دست‌کند و تونل‌های عظیم هدایت آب استو سیستم آبرسانی مردم در زمان قدیم در اون منطقه و شاهکار مهندسی ایران باستان رو به نمایش میگذاشت. نمازم رو در نمازخونه اونجا که خیلی کوچیک بود، خوندم یکمی احساس ترس و وحشت داشت چون نمازخونه توی همین ساختمون سازه ها بود و صداهای وحشتناکی که برای حرکت دستگاه‌های هیدرولیکی بود، بلند به گوش میرسید. ( یه چیزی مثل صدای حرکت قطار و واگن ها )
بعد از اینکه یه چند تا عکس گرفتیم پیاده قدم زدیم تا اطرافش رو ببینیم. یک نفر داشت ساز مخصوص جنوب( نی انبان) میزد. و فضای شادی را ایجاد کرده بود! اطرافش شلوغ شده بود، ما هم رفتیم و از نزدیک دیدیم... مغازه‌های کوچکی که صنایع دستی اونجا رو به فروش و نمایش گذاشته بودند، هم اون اطراف دیده میشد. (پیشنهاد می‌کنم پس از بازدید از این دشت به‌سمت منطقه منطقه شکار ممنوع شو ولندر حرکت کنید. به‌دلیل اینکه برای رسیدن به این منطقه باید از مسجد سلیمان عبور کنید، پیشنهاد میکنیم ناهار را در یکی از رستوران‌های این شهر میل کنید. می‌توانید ناهار را در رستوران بین‌المللی کاوه واقع در خیابان آزادی، جنب حلال احمر یا رستوران واروک واقع در خیابان آزادی، کوچه بانک سپه یا رستوران پدیده جنوب بالاتر از میدان بنگله، پل مالجونگی میل کنید؛ اگر هم متمایل هستید برای ناهار فست فود میل کنید، می‌توانید سری به پیتزا ایلماه در جاده مسجد راکیها یا حتی فلافل و سمبوسه لهراسب در خیابان همافران بزنید.)
حالا باید کم کم می‌رفتیم مقصد بعدی ما بندر ماهشهر بود (بندر ماهشهر از معدود شهرهای ایران است که دارای خور (شاخه‌ای از دریا در خشکی) میباشد که مهمترین آن‌ها خور موسی نام دارد که از نظر استراتژیک و اقتصادی بسیار حائز اهمیت است.
منطقه ویژهٔ اقتصادی بندر ماهشهر شامل چندین پتروشیمی به نام‌های شیمی بافت، تخت جمشید، اروند، امیرکبیر، بوعلی سینا، خوزستان، رجال، تندگویان، غدیر، فن‌آوران، کارون، لاله، مارون و نوید زر شیمی میباشد که بندر ماهشهر را به مهمترین پایگاه پتروشیمی در ایران پس از عسلویه تبدیل کرده‌است.) (بندر ماهشهر دارای آب و هوای گرم و مرطوب میباشد. دمای آن بین ۵۰ درجه در تابستان تا صفر درجه در زمستان تغییر می‌کند. بندر ماهشهر دارای شرجی‌های شدید و آزار دهنده در نیمه دوم تابستان، یعنی نیمه دوم مرداد تا اواخر شهریور میباشد به شکلی که رطوبت نسبی تا۱۰۰٪ می‌رسد. از اواخر خرداد و اوایل تیر ماه تا معمولاً نیمه مرداد ماه، باد گرم - موسوم به (تش باد)، آدم را کلافه می‌کند. میانگین باران سالیانه ماهشهر حدود ۲۳۳ میلی‌متر است. بندر ماهشهر به سبب واقع شدن در جلگه خوزستان دارای خاک آبرفتی و نسبتاً مناسب برای رشد گیاهان گرمسیری است به‌طوری‌که در فصول بارندگی در صورت نزول مناسب باران، دارای طبیعتی سرسبز میباشد. در منطقه بندر ماهشهر، درختان کُنار، گز، برهان، مورد (یا کانیکارپوس)، نخل و کُوهر (یا بی عار) به‌طور پراکنده دیده میشود)
در این بندر زیبا، سوئیت گرفتیم و شب رو استراحت کردیمتا صبح با انرژی بیشتری به سفر جذابمون برسیم! حدود ساعت‌های ۹ صبح بود که بیدار شدیم بعد از خوردن چای و صبحانه راهی دریا شدیم دریا... دریای خلیج فارس یکی از علاقمندی‌های منه . قایق سواری کردیم وبعد از اینکه کنار دریا کلی خوش گذروندیم خانم دستفروشی توجهمون رو جلب کرد که شال‌های محلی بندر ماهشهر رو می‌فروخت. من چند تا رو تست کردم و انتخاب سخت بود، در نهایت یک شال آبی زیبا خریدیم تا به یادگار بماند.
بندر امام خمینی نزدیک بندر ماهشهر بود حدود ۲۰ دقیقه طول کشید تا به اونجا رسیدیم.( بندر امام خمینی یکی از شهرها و بندرهای استان خوزستان در خلیج فارس است و با ۳۴ اسکله ی فعال، بزرگترین بندر فعال ایران محسوب می شود، این بندر، در زمان پهلوی، با نام بندر شاهپور ساخته شد و خیلی زود به قطب تجاری خوزستان تبدیل شد.این بندر دارای ویژگی آب و هوایی متأثر از آب و هوای نیمه استوایی گرم و مرطوب بوده و دارای اقلیم فراخشک گرم میباشد. این منطقه همانند سایر مناطق ساحلی خلیج فارس دارای میزان بارندگی نسبتاً کم و رطوبت نسبی زیاد در هوا میباشد. دمای آن تقریباً همیشه بالای صفر درجه سانتیگراد است.)
مردم ساکن در آن بیشتر غیر بومی هستند و از شهرهای دیگری به آن مهاجرت کرده اند. اسکله ی تجاری این بندر با طول ۷ کیلومتر و پذیرش ۳۰ میلیون تن کالا در سال، بزرگترین و مهم ترین پایانه ی تجاری دریایی ایران است. (جاهای دیدنی بندر امام خمینی پارک ساحلی شهرداری بندرامام خمینی(ره) از جمله تفرجگاه های خاص استان خوزستان به لحاظ موقعیت جغرافیایی و واقع شدن آن در سواحل نیگلون خلیج فارس است که این امر یکی از مهمترین امتیازات این پارک نیز محسوب می شود. این پارک شامل بخش ها، تجهیزات و امکاناتی از قبیل مینی پارک، زمین فوتبال ساحلی، زمین والیبال ساحلی، کشتی صبا، دریاچه و وجود جت اسکی ها، تونل تفریحی، آلاچیق ها، آبنماها، بوفه های فروش، سیستم صوتی، مجهز به wifi، سرویس های بهداشتی، درخت ها و درختچه های خاص منطقه، وسایل بازی و ست های ورزشی، روشنایی مناسب و نشیمن گاه ها و صندلی می باشد که با ساحل سازی ماسه ای، اجرای کفپوش و جدول گذاری، فضایی کاملاً امن و آرام و لحظاتی شیرین و به یاد ماندنی و خاطراتی خوش را برای همه عزیزان، بویژه در ایام نوروز برای هموطنان عزیز فراهم می سازد)
نزدیک دریا و ساحل افرادی بودند که مواد غذایی، آبمیوه، صنایع دستی، لباس و چیزهای مختلفی برای فروش گذاشته بودند از اونجا هم دوتا مانتو خریدمو رفتیم لب ساحل و شام مون رو خوردیم. همه چیز خیلی جذاب و قشنگ بود. دریا شبش هم قشنگه...به سوئیتمون برگشتیم و دوباره فردای همون روز به بندر امام خمینی رفتیم و صبحانمون رو هم لب دریا درست کردیم و خوردیم. حالا دیگه باید از این بندرهای زیبا دل می‌کندم و به شهر بعدی که مقصدمون بود حرکت میکردیم... بعد از اون به اهواز رسیدیم، (شاید در سال‌های اخیر، تنها تصور ما از اهواز، شهری پر از آلودگی و ریزگردها است؛ اما اهواز هم برخلاف تصور مردم مانند بسیاری از شهرهای ایران، جذابیت‌های مختلفی دارد که این شهر را به قادر به جذب گردشگرانی با علایق متفاوت می‌کند؛ از جاذبه‌های طبیعی مانند رود کارون و تالاب بامدژ گرفته تا جاذبه‌های تاریخی مانند خانه معین‌التجار و جاذبه‌های فرهنگی مانند آداب و رسوم کهن مردم شهر.)
شهر بزرگ و تمیزی بود، من اهواز رو «شهر پل ها» نامیدم! (اهواز در حال حاضر 10 پل به نام‌های پل سفید، پل سیاه، پل نادری، پل گفت و گوی تمدن‌ها، پل صنایع فولاد، پل کابلی یا پل هشتم، پل طبیعت، پل سوم اهواز، پل پارک جزیره و پل پنجم است. معروف‌ترین پل اهواز، پل سفید است که به دلیل رنگ سفید پایه‌ها و بدنه این نام را به آن داده‌اند.) رفتیم لب کارون بعد از اون در جایی که امکان اسکان مسافرها بود، چادر زدیم و شب رو در اونجا موندیم.
مقصد بعدی آبادان بود، جاده‌ای که به آبادان میرسید خیلی جذاب بود دو طرفش دریا بود... دریا و دریاچه. هرجا رو نگاه می‌کردی آب بود چند باری توقف داشتیم و کنار آب‌ها نشستیم و کلی حالمون خوب شد و لذت بردیم. بعد به مسیر ادامه دادیم و وارد شهر آبادان شدیم فلافل و آش آبادان که بسیار خوشمزه معروف و زبانزد هستند رو امتحان کردیم و واقعا هم عالی بود.بعد به مغازه ادویه فروشی رفتیم و همسرم به من گفت هر ادویه‌ای که دوست داری انتخاب کن و بخریم. از بس که تنوع زیاد بود من نتونستم و چیزی نخریدیم! و به خاطر حساسیت همسرم به ادویه اونجا رو ترک کردیم!
آبادان رو هم «شهر پالایشگاه‌ها» نامیدم شهر کوچیکی بود در کوچه پس کوچه‌هاش قدم زدیم از یه مغازه دمپایی ساحلی خریدم از اطراف متروپل (ساختمانی با خاطره‌های تلخ به جامانده آبادان ) گذشتیم . و بعد از قدم زدن به ماشینمون رسیدیم و همسرم من رو به خانه‌ای برد که قبلاً با خانواده‌اش در اونجا زندگی می‌کردند و خاطرات کودکی براش زنده شد. آبادان چندتا پارک هم داشت (در فاصله بین دو خیابان شهرداری و منتظری آبادان، پارک شهرداری آبادان ساخته شده است. این پارک که از قدیمی‌ترین پارک های آبادان محسوب میشود، موقعیت جغرافیایی مناسبی دارد.)
یکی از شلوغ‌ترین پارک های آبادان، پارک ساحلی بهمن شیر در جوار رودخانه بهمن شیر است. به جرئت می‌توان گفت که پارک ساحلی آبادان آب و هوای مطبوع و طرفداران بی‌شماری دارد. به طوری که در هر فصل سال که به این پارک سر بزنید شلوغ خواهد بود. و ما هم رفتیم و رو به دریاچه در آلاچیق نشستیم. (معرفی سایر پارک های آبادان؛ ساده و صمیمی برای دورهمی‌ها
پارک شهدای ۵ مهرآدرس: آبادان، بلوار دانشگاه، نرسیده به میدان امام خمینی
پارک قدس آدرس: آبادان، بلوار ساحلی بهمنشیر، بهار ۱۴
پارک شقایقآدرس: آبادان، مروارید، میدان شهدای عشایر، خیابان هفت تیر
پارک دانشجوآدرس: آبادان، بلوار دانشگاه)
خود آبادان برای تفریح جای خاصی رو نداشت! یه پولی هم جاده‌ای که بهش میرسید خیلی جذاب بود و از دو طرف آب و دریا مانند بود و هم آش و فلافلش ارزش رفتن به اونجا رو داشت بعد از آبادان دیگه به شهر خرم آباد برگشتیم و برای خانواده همسرم هم آش آبادان آوردیم این بود روایت سفر جذاب من و همسرم امیدوارم خوشتون اومده باشه.
