بخش سوم سفر-3 روز و 3 شب سنت پترزبورگ
روزچهارم سفر-دوشنبه 22 بهمن 1397-11فوریه 2019
امروز صبح بعد از صبحانه و چک اوت(check out ) یا همون تسویه و تحویل اتاق ها و خروج از هتل در مسکو، راهی مترو شدیم و به سمت ایستگاه لنین گراد(که اسم سابق سن پترزبورگ هم بوده و برای همین ایستگاه منتهی به سن پیتر رو به این نام گذاشتن) که محل حرکت قطارهای سریع السیر و مدرن ساپ سان بود( که 290 کیلومتر در ساعت میره)، رفتیم.از ایستگاه مترو که پیاده شدیم تا ساختمان ایستگاه قطار حدود 5 دقیقه پیاده رفتیم و وارد ساختمون شدیم و به سمت اتاق بلیط فروشی رفتیم که بلیط بخریم اما یادمون اومد که فراموش کردیم پول چنج کنیم و حالا باید سریع exchange یا همون صرافی پیدا میکردیم که یهو یه جوان روسی سر راهمون سبز شد و شکسته بسته بهمون فهموند که اینجاها صرافی نیست دنبالش نگردید؛ ولی من براتون چنج میکنم و 300 روبل میگیرم.ما هم دادیم همون برامون چنج کرد و باهاش رفیق شدیم و بلیط های قطارها هم ایشون برامون گرفت، با توجه به اینکه کارمندهای روسی، زبان انگلیسی نمیدونستن باعث شد خیلی کارمون جلو بیفته.
قیمت قطار ساپ سان صبح زودش خیلی تفاوت با ساعتهای دیگه داشت مثلا ساعت 6 صبح اش 14 هزار روبل بود در صورتی که ساعت 13 میشد 2980 روبل با پذیرایی و ناهار و بیمه.خب ما همون ساعت 13 رو گرفتیم و دو ساعت باقی مونده تا حرکت قطار رو به مطالعه در سالن راه آهن گذروندیم چون من و همسرم یکی از اصلی ترین کارهامون تو سفر، همراه داشتن یه کتاب برای استفاده از وقت های پرتمون هست.
تصویر106- بلیط قطار
تصویر107-سال انتظار راه آهن
تصویر108-خسته است میفهمی؟خسته!
تصویر109-سکوی سوارشدن به قطار
تصویر110-راه آهن و قطارها
تصویر111-پذیرایی داخل قطار
تصویر112-نمایی از بیرون از داخل قطار
تصویر113-عکاسی کوپه ای
ساعت حرکت قطار 1 ظهر بود و بعد از طی یک مسیر زیبا ،ساعت حدود5 عصر که البته شب شده بود، به سنت پترزبورگ رسیدیم و اونجا هم دقیقا کنار ایستگاه قطارش یک ایستگاه مترو بود به نام موسکوسکایا(moskovskiy railway station) .متروی سن پیتر هم زیبا و دیدنی بود اما نه به زیبایی متروی مسکو. البته کمی از متروی مسکو، مدرن تر و همچنین ساده تر بود؛ چون اون خط دایره ای مسکو رو اینجا نداشت و فقط 5 خط داشت نه مثل مسکو12-13 خط.
تصویر114-متروی سن پترزبورگ
از ایستگاه موسکوسکایا خودمون رو به ایستگاه ولادیمیر اسکایا vladimirskaya تو خط شماره 1 خط قرمز رنگ، کنار هتلمون یعنی هتل آستون در خیابان مشهور نوسکی رسوندیم.
برای پذیرش به هتل زیبامون رفتیم که قبلا گفتم یه خونه تاریخی بوده و هتل شده و بعد از تحویل اتاق و گذاشتن وسایل هامون اومدیم تو خیابون نوسکی تا هم پیاده روی کنیم و اطراف رو ببنیم و هم ناهار بخوریم.که طبق معمول بازم یه مک دونالد دیدیم و رفتیم و ناهار رو اونجا خوردیم.
تصویر115-پله های هتل شبیه خونه های اشرافی ایتالیایی
تصویر116-اتاقمون تو هتل آستون
تصویر117-نمای پنجره ی اتاقمون
تصویر118-خیابون های نم زده و بارونی سن پیتر
جالبیه سن پیتر و این خیابون نوسکی این بود که هر 100-200 متر یه شعبه مک دونالد داشت.مثلا همین اطراف هتل ما از چهار طرف دقیقا 4 تا شعبه مک دونالد بود که خیلی هم مردم خود سن پیتر میومدن و استقبال میکردن از این رستوران.
سن پیتر در نگاه روز اولم و همین چند ساعت اول حضورم،یه شهری متفاوت از مسکو و به نظرم تاریخی تر و مردمش پر جنب و جوش تر و گرم تر و ساختمون هاش منو یاد سبک معماری ایتالیا مینداخت و معروف ترین خیابونش یعنی نوسکی، یه خیابون بسیار سرزنده و شاداب و پر جنب و جوش بود و هوا در همون ابتدای ورودمون بارونی و مرطوب تر از مسکو بود و اون سوز سرمای مسکو رو نداشت و مردمش انگار خودمونی تر و صمیمی تر از مسکو بودن.اینها همه ی برداشت های اول و ناخودآگاه من از شهر بود که در ذهنم ثبت شده.
بعد از کمی پیاده روی و ناهار، به هتل برگشتیم و استراحت کردیم و شب رو با همسرم در هتل گپ زدیم و از پنجره اتاق، شهر و جنب و جوش مردم در خیابان نوسکی رو به تماشا نشستیم و راجع به جاهایی که فردا باید بریم جستجو کردیم و با هم تصمیم گرفتیم.
چون این نکته رو بگم که برای من و همسرم،در سفرهامون خیلی اهمیتی نداره که مثل یک ربات از پیش برنامه ریزی شده بریم و حرص بزنیم که فقط تمام جاهای دیدنی یک شهر یا کشور رو؛ اونجوری که تو اینترنت و سایتها لیست شده ببینیم و برگردیم و فقط برای اینکه بگیم ماهم فلان جا رو رفتیم.
گاهی وقتها تو سفرهامون از خیلی جاهای دیدنی اون شهر فاکتور میگیریم و به جاش شاید ساعتها از پیاده روی تو دل شهر و مواجه شدن با واقعیت زندگی مردم اون شهر در لایه ای دور تر از لایه های توریستی شهر، لذت ببریم و شاید بریم به خیابون ها و مکان های غیر توریستی و عادی ولی عمیقا با مردم ارتباط برقرار کنیم و شاید ساعتها از نشستن در یک کافه رستوران و تماشای رفتار روزمره مردم اون فرهنگ و اون اقلیم،کسب تجربه کنیم.
روز پنجم سفر-سه شنبه 23 بهمن 1397-12 فوریه 2019-سن پترزبورگ
امروز صبحانه رو متفاوت تر از مسکو در هتل تاریخی آستون در سن پیتر نوش جان کردیم و پیاده روی تا کاخ-موزه هرمیتاژ رو شروع کردیم.در این مسیر از خیابون زیبای نوسکی که کوچه به کوچه و گذر به گذر و پل به پلش دیدنی و جذاب و تمام جداره ی خیابون پر از ساختمون ها و آثار دیدنی و نماهای جذاب و دوست داشتنیه گذر کردیم و به دروازه و ستون الکساندر رسیدیم و از طاق ورودی اون رد شدیم تا نمای زیبای سبز رنگ موزه هرمیتاژ رو دیدیم.
تصویر119-رستوران دنج و دلنشین هتل آستون
تصویر120-در راه موزه هرمیتاژ و خیابان نوسکی
تصویر121-یک کلیسای جامع زیبا در سن پترزبورگ
تصویر122-طاق و دروازه ی ورودی به محوطه ی هرمیتاژ که منو یاد طاق تیسفون خودمون انداخت!
تصویر123-کاخ موزه ی هرمیتاژ
تصویر124-ستون الکساندر
صف عریض و طویلی که پر از توریست ها و گروه های اردویی چینی بود و حداقل 2 ساعت باید زیر بارون و تو هوای سرد سر صف میموندیم تا بلیط ورودی رو بگیریم ما رو از رفتن به داخل موزه منصرف کرد و به گشت و گذار در حیاط و اطراف موزه و خود شهر مشغول شدیم و قدم زنان رفتیم تا به کلیسای ناجی در خون رسیدیم که خیلی زیبا روی یک پل قرار گرفته که از کنارش رودخونه رد میشه و طرف دیگه اش یه باغ خیلی بزرگه که البته الان توی این تاریخ، رودخونه تبدیل به یه یخ غول پیکر شده که بعضی پرنده های بومی روش راه میرفتن و باغ سرسبز هم تبدیل به یک باغ سفید و پوشیده از برف شده که گاها ارتفاع برف در قسمت های دست نخورده ی باغ تا 1 متر هم میرسید.
تصویر125-حیاط اندرونی و ورودی کاخ موزه هرمیتاژ
تصویر126-داخل حیاط هرمیتاژ
تصویر127-کلیسای ناجی در خون
تصویر128-کلیسای ناجی در خون از رو به رو
تصویر129-رودخونه ی بغل کلیسا و یخ و پرنده های روی یخ ها
تصویر130-کلیسای ناجی در خون
تصویر131-نمای کلیسا از داخل باغ رو به روش
تصویر132-نقشه ی باغ و کلیسا
تصویر133-حجم برف داخل باغ
باید اینم بگم که تو سن پیتر مثل مسکو نبود، تو مسکو در معبرهای عبور و مروری هیچ یخ و برفی نبود؛ بخاطر سیستم گرمایشی کف خیابونها همه برف ها آب میشدن و یخی تولید نمیشد اما توی سن پیتر به شدت سطح پیاده روها پر از برف و یخ بود و همین موضوع سرعت ما رو کم میکرد و گاهی یه مسیر ساده ی 10 دقیقه ای رو حدود نیم ساعت طول میکشید تا طی کنیم.
بعد از دیدن کلیسای ناجی خون و باغ کنارش و عکاسی و خیابون گردی، به دیدن کلیسای کازان رفتیم و باز هم گشت و گذار در خیابونهای زیبای پر شده از رنگ سفید.
تصویر134-از داخل باغ
تصویر135-پل ها-کلیسا-رودخونه های یخی
تصویر136-در مسیر و داخل خیابون نوسکی
تصویر137-خیابون نوسکی پر از مجسمه
تصویر138-ناودونی های پر از یخ داخل خیابون نوسکی
تصویر139-رستوران هتل قشنگمون
تصویر140-رستوران هتل آستون از نمای بیرونش
تصویر141-راهروی تاریخی و جالب هتل آستون
تصویر142-مدارک و امتیازهای هتل رو دیوارش
تصویر143-ساختمون های زیبای نوسکی
تصویر144-ساختمون های زیبای نوسکی
تصویر145-ناجی در خون در افق دید تصویر
تصویر146-کلیسای جامع کنار هتلمون
تصویر147-حیاط ورودی کلیسا و مجسمه اش
تصویر148-داخل کلیسا
تصویر149-همراه با مسیحی ها در مراسمون
تصویر150-جاشمعی شون
تصویر151-از آسمون داره برف های ریز شیشه ای میاد
بعد از ناهار، برای کافه برک(استراحت عصرگاهی و کافی نوشیدن) راهی هتل شدیم تا کیک اسفناج و چایی و نسکافه بخوریم و قرار بود عصر رو استراحت کنیم تا شب رو برای دیدن مجسمه برنزی و باز شدن پل های رودخونه های سن پیتر بریم که خیلی معروفه و پل ها که همون آسفالت خیابونها هستن از وسط باز میشن تا کشتی ها و قایق ها رد بشن.اما همین جا بگم که ما حواسمون نبود همه جا یخ زده و رودخونه های اصلی شهر هم همه یخ زدن و خبری از کشتی و قایق نبود و همه ی این اتفاق ها برای تابستون و بهار سن پیتر بود و شاید ندیدن همین صحنه ها، بهانه ای شد برای یک سفر تابستانه به سن پیتر.
شب رو به دیدن خیابان های زنده ی سن پیتر رفتیم که پر از حیات شبانه بود و هنوزم با وجود سرمای زمستانی شهر، اما خواننده های شبانه در خیابان میخواندند و نوازنده ها می نواختن!
تصویر152-ساختمون ها و کلیسا
تصویر153-عکاسی شبانه ی برفی در خیابان های سن پیتر
تصویر154-شب گردی های سن پیتر
تصویر155-ساختمان ها
تصویر156-کلیسا زیر نور و برف
تصویر157-بنایی زیبا
تصویر158-مجسمه اسب برنزی
تصویر159-خیابان های زیبای شبهای سنت پترزبورگ
تصویر160-المان هایی در خیابان
تصویر161- ساختمان ها و معماری ها
بعد از دیدن اسب برنزی و پیاده گردی شبانه برای شام دنبال یه رستوران محلی خوب بودیم و از تریپ ادوایزر(tripadvisor ) یه رستوران به اسم گوستی( gosti) پیدا کردم که نمره بالای جغد دانا رو گرفته بود و خلاصه رفتیم و دو تا از بهترین و معروف ترین غذاهای سن پیتر یعنی سوپ بورش و بیف استراگانوف رو همراه با خاویار و کتلت ماهی که یه اسم روسی خاص داشت رو نوش جان کردیم.
تصویر162-رستوران گوستی
تصویر163-درب ورودی رستوران گوستی
تصویر164-فضای زیبای داخل رستوران
تصویر165-دکوراسیون جالب رستوران
تصویر166-نمایی دیگه از رستوران
تصویر167-سوپ بورش
تصویر168- اون یکی سوپ شبیه آبگوشت بدون نخود لوبیا
تصویر169-بیف استراگانوف
تصویر170-کتلت ماهی و خاویار داخل ظرف کوچیک کنارش
تصویر171-شماره هایی که برای نگه داری کاپشن هامون تو رختکن رستوران بهمون دادن
تصویر172-نوازنده های خیابانی در اون هوای سرد و سوزناک شبهای سن پیتر
تصویر173-کلیسای جامع در شب و نورپردازی
تصویر174-ساختمون گرند پالاس
روز ششم سفر-چهارشنبه 24 بهمن 1397-13 فوریه 2019-سن پترزبورگ
صبح زود برای صبحانه رفتیم رستوران هتل که یهو غافلگیر شدیم با دیدن بادکنک های قرمز و تزیین رستوران و کلی کوکی و شیرینی قرمز قلبی شکل، بله بله ولنتاین بود و این اولین باری بود که ولنتاین اروپایی رو از نزدیک میدیدم و اهمیتی که براشون داره و تمام مکان های عمومیشون مثل سفره هفت سینی که ما تو نوروزمون میندازیم، همه بادکنک قرمز و کلی خلاقیت برای جشن ولنتاین به کار برده بودن.
تصویر175-ولنتاین هتلمون
تصویر176-میز صبحانه ی ولنتاینی ما در هتل آستون سنت پترزبورگ
مقصد مهم و خاص امروز ما گرند ماکت ( grand maket ) بود.جایی که خیلی توریست ها نمیدونن اما برای من که مرتبط با رشته و تخصصم بود، دیدن گرند ماکت یه فرصت بی نظیر بود.نگم از تمام جذابیت و خلاقتی که در گرند ماکت دیدم و اون همه تجهیزات و دیتیل و جذابیت و ماکت زنده ی شهر و ماکتی که حرکت داره، روز داره، شب داره، بارون میباره توش و برف میاد، چراغ قرمز داره و آسفالت و ریل و قطار داره و فرودگاه و هواپیما و تمام آنچه که یک شهر واقعی داره رو همشو داره، تمام شغل ها و تجارت ها و تاسیسات و بناهای شهر رو داره و تمام اینها واقعی و زنده و در حال فعالیت اند. شاید دیدن تصاویر و فیلمی که قرار میدم بهتر بگه هر آنچه که من بخوام بگم رو.
تصویر177-ساختمون ورودی گرند ماکت
تصویر178-بلیط ورودی گرند ماکت
تصویر179-فضای داخل ساختمان گرند ماکت
تصویر180-ساختمون ها-کارخانه ها و تجهیزات شهری
تصویر181-گرند ماکت شب شده و هوا تاریک شده
تصویر182-پل ها و رودخونه های سنت پترزبورگ
تصویر183-رودخونه و قایق
تصویر184-خیابون ها و ریل قطار و ساختمون ها
تصویر185-چرخ و فلکشون
تصویر186-مزرعه ها و خونه های روستایشون
تصویر187-مزرعه ها و کلبه هاشون
تصویر188-پرچین های چوبی مزرعه های روستایشون
تصویر189-گل آفتاب گردون هاشون
تصویر190-الاکلنگ شون
تصویر192-ماهی گیر و قلابش
تصویر193-دریاشون
تصویر194-پل ها و رودخانه ها
تصویر195-خونه های روستایی
تصویر196-روزهای برفی سن پیتر
تصویر197-ماکت برفی
تصویر200-مسئول کنترل دوربین های مدار بسته داخل گرند ماکت که هر بخش ماکت کنترل میشد.
تصویر201-یه بنای جالب چوبی
تصویر202-قایق غرق شده
تصویر203- سکه های طلاش
آخرش که داشتیم میومدیم بیرون رو دیوار راهرو خروجی، عکس تمام پرسنل و مدیر و سازنده ها رو، روی دیوار کشیده بودن و اسم هر کسی رو کنارش نوشته بودن که در نوع خودش ایده جالبی بود و همینجور که داشتیم خارج میشدیم به یه دیوار پر از قاب عکسهای 8در10 برخوردیم که داشتیم نزدیک میشدیم ببینیم اینها هم آیا عکس پرسنل اینجاست یا نه؟ که یهو مرد جوانی با اشاره به یکی از قابها ما رو غافلگیر کرد، تازه متوجه شدیم این قابهای آهنربایی که به دیوار فلزی پشت خودشون چسبیدن، عکسهاییه که از بازدید کننده های امروز به طور غافل گیرانه ای، عکاس این مجموعه گرفته و قبل از خروج ما، اونها رو چاپ کردن و قاب کردن و به دیوار آهنربایی زدن، تا ما بیایم و مثل یه پازل عکسهامونو کنار هم بچینیم و ببینیم که در طول این بازدید 4 ساعته از گرند ماکت کجاها هیجان زده شدیم و کجاها چشمامون چهارتاشده و کجاها برق از چشمهامون پریده و این بشه یه خاطره خوب برای ما.
تصویر204-تیم طراح و اجرایی گرند ماکت
تصویر205-دیوار عکسهای آهنربایی
تصویر206-خودمونو پیدا کردیم، هفت تا ازمون عکس گرفته بود.
خلاصه یکی از قابها رو به قیمت 200 روبل خریدیم و به یادگار با خودمون آوردیم. تو قسمت انتهای راهرو و دم خروجی هم یه اکسسوری کوچولو از تجهیزات ماکتی و کلی گیفت و هدیه و سوغاتی بود که ما ازش رد شدیم و در انتها هم یه میز با یه ایده جالب گذاشته بود که با لوگوی گرند ماکت برگه ای رو برای خودت مهر میکردی و یه نسخه ازش برای خودت برمیداشتی و یه نسخه هم نظراتت رو برای مجموعه گرند ماکت مینوشتی که در نوع خودش جالب بود.
تصویر207-برگه نظرات
تصویر208-میز نظرات
حالا ساعت 2 بعد از ظهر بود و ما که قرار بود بریم قصر پیتر هوف رو ببینیم، به خاطر راه دورش نسبت به شهر و اینکه مترو نداشت و باید با ماشین میرفتیم و ترس از اینکه نکنه مثل تپه گنجشک های مسکو بشیم از شدت سرما، چون میدونستیم قصر پیترهوف یه جای ییلاقی تو سن پیتره پس قطعا با اون همه آب و آبشار و فواره ای که داره الان باید خیلی سرد باشه، پس خیلی شیک و تمیز راهی هتل شدیم برای کافه برک و این دفعه کیک سیب و اسفناج نوش جان کردیم با کاپوچینو و اسپرسوی آمریکایی.
تصویر209- در راه هتل و خیابان گردی ها
تصویر210-آلبالو یخی هاشون
تصویر211-خوراکی های رنگارنگ روسی و برفی
تصویر212-کافه برک عصرگاهی رستورانمون تو هتل آستون با گل های ولنتاینی
حالا که پیترهوف نرفتیم وقت داشتیم و تصمیم گرفتیم امشب رو به تماشای رقص باله و اپرا و تئاتر مارینسکی بریم و این شد که بازهم مسیر حدودا 5 کیلومتری تا مارینسکی رو تو خیابونهای یخ زده ی سن پیتر به مدت 1 ساعت پیاده رفتیم و رسیدیم و از دیدن ساختمون زیبا و نمایش زیباش لذت بردیم.
تصویر213-مجسمه های شهری
تصویر214-مجسمه ها
تصویر215-ساختمون تئاتر مارینسکی
تصویر216-ماکتی از داخل تئاتر
تصویر217-بلیط وردمون به نمایش باله
تصویر218-طبقه بالای تئاتر
روز هفتم سفر-پنج شنبه 25 بهمن 1397-14 فوریه 2019 سن پترزبورگ به مسکو
دیشب تصمیم گرفتیم به جای اینکه دوباره با قطار ساپ سان به مسکو برگردیم این دفعه با هواپیما برگردیم و این شد که همون تو هتل، از طریق سایت ایرانی یه پرواز برا رفتن از سن پیتر به مسکو گرفتیم، از همون هواپیمایی ایرفلوت.
صبح؛ بعد از صبحانه و چک اوت( check out ) هتل و تحویل دادن اتاق، به سمت مترو رفتیم تا بریم ایستگاه آخر در خط قرمز و از اونجا با ون و باس، حدود 20 دقیقه تو راه بودیم تا برسیم فرودگاه. در ضمن تو متروهای سن پیتر اون کارت ترویکا که مسکو خریدیم کار نمیکرد و بلیط متروشون سکه بود که باید بابتش 40 روبل میدادی و وقتی ما با چمدون رفتیم مترو که بریم فرودگاه، مامور ورودی مترو ازمون خواست که بابت رد کردن چمدون از گیت مترو باید یه بلیط جدا بخریم براش و جناب چمدان رو یک نفر حساب میکردن که قانون جالبی بود به نظرم.
تصویر219-کوکی های باقی مانده از ولنتاین برای صبحانه ی روز آخر هتل آستون
تصویر220-صبحانه ی مفصل و پر و پیمون روز آخر
تصویر221-میز قشنگمون
تصویر222-تابلوی ایستگاه ون برای رفتن به فرودگاه که تایم اومدن و شماره ون ها رو نشون میداد
تصویر223-هر نفر 40 روبل هزینه ی ون تا فرودگاه
به فرودگاه رسیدیم و آنلاین چک این( check in) کردیم و صندلی مون رو انتخاب کردیم و رفتیم بارها رو تحویل دادیم و رفتیم فرودگاه گردی و برای ناهار و شاممون کی اف سی خوردیم و حدود 200 روبل از پولمون مونده بود که اونم باهاش شکلات خریدیم و تمام.
تصویر224- آسمان سن پترزبورگ برفی
تصویر225- قطار هوشمند بین ترمینالی فرودگاه
تصویر226-دو نفریم در یک قاب
تصویر227-کیوسک های چک این آنلاین
تصویر228-ناهارمون
یه قسمت وحشتناک این سفر برای من داشت، و اونم همین پرواز داخلی از سن پیتر به مسکو بود؛ که واقعا انگار مرگ رو به چشم خودم توی هواپیما دیدیم ، بخاطر تکان های شدید و ابرهای وحشی و باد و طوفانی که با تمام وجود هواپیما رو تکون میداد و من واقعا ترسیده بودم و از شدت استرس کل دهنم آفت زد؛ شدت ابر و باد و طوفان تو آسمون سن پیتر به سمت مسکو باورنکردنی بود و انگار ابرها سر سازش با هواپیمای ما رو نداشتن و از همه طرف با فشار وحشتناک به سمت هواپیمای ما حمله میکردن و با تمام قدرت ما رو تکون میدادن،طوری که بارها حس کردم داریم میفتیم پایین و هواپیما کاملا ارتفاع کم میکرد و انگار یه پله میفتاد پایین و دوباره خودشو میکشید بالا؛خلاصه اینم شد یه تجربه وحشتناک! البته ناگفته نمونه که سن پیتر برفی از اون بالا خیلی دیدنی بود و همچنین بعد از 40 دقیقه که از آسمون سن پیتر دور شدیم و وارد آسمون مسکو شدیم هوا آروم شد و خلبان هم لندینگ بسیار نرم و آرومی داشت و همه ی تکان های طول پرواز رو برامون جبران کرد.
بعد از تحویل بارهامون وارد سالن پرواز های خارجی فرودگاه شرمیتوو مسکو شدیم که بریم برای دریافت کارت پرواز برگشتمون به تهران.فرودگاه شرمیتوو خیلی بزرگه و برای رسیدن از ترمینال های داخلی به خارجیش باید یه قطار داخلی داره، اونو سوار بشی و به ترمینال مورد نظرت بری.
راستی شب هفتم رو تو آسمون های روسیه بودیم!
و حرف آخرم اینکه سفر فقط دیدن جاهای معروف و عکس گرفتن با اونها نیست؛ سفر یه تغییر پایداره، تغییری که میتونه تمام سبک زندگیتو عوض کنه و بعد از هر سفرت با یه دید دیگه ای خودتو و زندگیتو ببینی! پس بازم میگم که سفر بریم و زیاد هم سفر بریم و سفرهامونو بنویسیم؛ و شعار معروفم که بنویسیم تا بمانیم!
بنویسیم تا بمانیم!
جمع بندی و نکات مفید و کاربردی
من از اپ های زیر تو این سفر استفاده کردم که خیلی کمکم کردن
1-yandex metro که هم تو مسکو هم سن پیتر دقیقا مبدا و مقصد مترو رو بهش میدی و اون مسیر رو بهت میگه
2-yandex map که بازهم برای پیاده روی و مسیر یابی تو این دو شهر بسیار کاربرد داره.
3-trip advisor جغد دانای تمام سفرهای ما که راهنمای بسیار خوبیه.
4-citymapper خیلی تو مسیر یابی آف لاین کمک کننده است.
5-google maps که پرکاربرد ترین اپ من در مسیریابی و رستوران یابی و مکان یابیه
6-weather.com که هر روز هوا و بارش و برف رو باهاش چک میکردیم و کمک کننده بود.
7-currency که نرخ تبدیل پول هر کشور به دلار یا یورو رو به روز بهت میده
نویسنده: لیلا موحدیان