هفت شب برفی در روسیه(زمستان 1397 در مسکو و سن پترزبورگ)

4
از 67 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
هفت شب برفی در روسیه(زمستان 1397 در مسکو و سن پترزبورگ) + تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
21 اردیبهشت 1398 10:00
110
25.6K

بخش سوم سفر-3 روز و 3 شب سنت پترزبورگ

روزچهارم سفر-دوشنبه 22 بهمن 1397-11فوریه 2019

امروز صبح بعد از صبحانه و چک اوت(check out )  یا همون تسویه و تحویل اتاق ها  و خروج از هتل در مسکو، راهی مترو شدیم و به سمت ایستگاه لنین گراد(که اسم سابق سن پترزبورگ هم بوده و برای همین ایستگاه منتهی به سن پیتر رو به این نام گذاشتن) که محل حرکت قطارهای سریع السیر و مدرن ساپ سان بود( که 290 کیلومتر در ساعت میره)، رفتیم.از ایستگاه مترو که پیاده شدیم تا ساختمان ایستگاه قطار حدود 5 دقیقه پیاده رفتیم و وارد ساختمون شدیم و به سمت اتاق بلیط فروشی رفتیم که بلیط بخریم اما یادمون اومد که فراموش کردیم پول چنج کنیم و حالا باید سریع exchange یا همون صرافی پیدا میکردیم که یهو یه جوان روسی سر راهمون سبز شد و شکسته بسته بهمون فهموند که اینجاها صرافی نیست دنبالش نگردید؛ ولی من براتون چنج میکنم و 300 روبل میگیرم.ما هم دادیم همون برامون چنج کرد و باهاش رفیق شدیم و بلیط های قطارها هم ایشون برامون گرفت، با توجه به اینکه کارمندهای روسی، زبان انگلیسی نمیدونستن باعث شد خیلی کارمون جلو بیفته.

 قیمت قطار ساپ سان صبح زودش خیلی تفاوت با ساعتهای دیگه داشت مثلا ساعت 6 صبح اش 14 هزار روبل بود در صورتی که ساعت 13 میشد 2980 روبل با پذیرایی و ناهار و بیمه.خب ما همون ساعت 13 رو گرفتیم و دو ساعت باقی مونده تا حرکت قطار رو به مطالعه در سالن راه آهن گذروندیم چون من و همسرم یکی از اصلی ترین کارهامون تو سفر، همراه داشتن یه کتاب برای استفاده از وقت های پرتمون هست.

106.JPG

تصویر106- بلیط قطار

 

107.JPG

تصویر107-سال انتظار راه آهن

 

108.JPG

تصویر108-خسته است میفهمی؟خسته!

 

109.JPG

تصویر109-سکوی سوارشدن به قطار

 

110.JPG

تصویر110-راه آهن و قطارها

 

111.JPG

تصویر111-پذیرایی داخل قطار

 

112.JPG

تصویر112-نمایی از بیرون از داخل قطار

 

113.JPG

تصویر113-عکاسی کوپه ای

 

ساعت حرکت قطار 1 ظهر بود و بعد از طی یک مسیر زیبا ،ساعت حدود5 عصر که البته شب شده بود، به سنت پترزبورگ رسیدیم و اونجا هم دقیقا کنار ایستگاه قطارش یک ایستگاه مترو بود به نام موسکوسکایا(moskovskiy railway station) .متروی سن پیتر هم زیبا و دیدنی بود اما نه به زیبایی متروی مسکو. البته کمی از متروی مسکو، مدرن تر و همچنین ساده تر بود؛ چون اون خط دایره ای مسکو رو اینجا نداشت و فقط 5 خط داشت نه مثل مسکو12-13 خط.

114.png

تصویر114-متروی سن پترزبورگ

 

از ایستگاه موسکوسکایا خودمون رو به ایستگاه ولادیمیر اسکایا vladimirskaya تو خط شماره 1 خط قرمز رنگ، کنار هتلمون یعنی هتل آستون در خیابان مشهور نوسکی رسوندیم.

برای پذیرش به هتل زیبامون رفتیم که قبلا گفتم یه خونه تاریخی بوده و هتل شده و بعد از تحویل اتاق و گذاشتن وسایل هامون اومدیم تو خیابون نوسکی تا هم پیاده روی کنیم و اطراف رو ببنیم و هم ناهار بخوریم.که طبق معمول بازم یه مک دونالد دیدیم و رفتیم و ناهار رو اونجا خوردیم.

115.JPG

تصویر115-پله های هتل شبیه خونه های اشرافی ایتالیایی

 

116.JPG

تصویر116-اتاقمون تو هتل آستون

 

117.JPG

تصویر117-نمای پنجره ی اتاقمون

 

118.JPG

تصویر118-خیابون های نم زده و بارونی سن پیتر

 

جالبیه سن پیتر و این خیابون نوسکی این بود که هر 100-200 متر یه شعبه مک دونالد داشت.مثلا همین اطراف هتل ما از چهار طرف دقیقا 4 تا شعبه مک دونالد بود که خیلی هم مردم خود سن پیتر میومدن و استقبال میکردن از این رستوران.

سن پیتر در نگاه روز اولم و همین چند ساعت اول حضورم،یه شهری متفاوت از مسکو و به نظرم تاریخی تر و مردمش پر جنب و جوش تر و گرم تر و ساختمون هاش منو یاد سبک معماری ایتالیا مینداخت و معروف ترین خیابونش یعنی نوسکی، یه خیابون بسیار سرزنده و شاداب و پر جنب و جوش بود و هوا در همون ابتدای ورودمون بارونی و مرطوب تر از مسکو بود و اون سوز سرمای مسکو رو نداشت و مردمش انگار خودمونی تر و صمیمی تر از مسکو بودن.اینها همه ی برداشت های اول و ناخودآگاه من از شهر بود که در ذهنم ثبت شده.

بعد از کمی پیاده روی و ناهار، به هتل برگشتیم و استراحت کردیم و شب رو با همسرم در هتل گپ زدیم و از پنجره اتاق، شهر و جنب و جوش مردم در خیابان نوسکی رو به تماشا نشستیم و راجع به جاهایی که فردا باید بریم جستجو کردیم و با هم تصمیم گرفتیم.

چون این نکته رو بگم که برای من و همسرم،در سفرهامون خیلی اهمیتی نداره که مثل یک ربات از پیش برنامه ریزی شده بریم و حرص بزنیم که فقط تمام جاهای دیدنی یک شهر یا کشور رو؛ اونجوری که تو اینترنت و سایتها لیست شده ببینیم و برگردیم و فقط برای اینکه بگیم ماهم فلان جا رو رفتیم.

گاهی وقتها تو سفرهامون از خیلی جاهای دیدنی اون شهر فاکتور میگیریم و به جاش شاید ساعتها از پیاده روی تو دل شهر و مواجه شدن با واقعیت زندگی مردم اون شهر در لایه ای دور تر از لایه های توریستی شهر، لذت ببریم و شاید بریم به خیابون ها و مکان های غیر توریستی و عادی ولی عمیقا با مردم ارتباط برقرار کنیم و شاید ساعتها از نشستن در یک کافه رستوران و تماشای رفتار روزمره مردم اون فرهنگ و اون اقلیم،کسب تجربه کنیم.

 

 

روز پنجم سفر-سه شنبه 23 بهمن 1397-12 فوریه 2019-سن پترزبورگ

امروز صبحانه رو متفاوت تر از مسکو در هتل تاریخی آستون در سن پیتر نوش جان کردیم و پیاده روی تا کاخ-موزه هرمیتاژ رو شروع کردیم.در این مسیر از خیابون زیبای نوسکی که کوچه به کوچه و گذر به گذر و پل به پلش دیدنی و جذاب و تمام جداره ی خیابون پر از ساختمون ها و آثار دیدنی و نماهای جذاب و دوست داشتنیه گذر کردیم و به دروازه و ستون الکساندر رسیدیم و از طاق ورودی اون رد شدیم تا نمای زیبای سبز رنگ موزه هرمیتاژ رو دیدیم.

 

119.JPG

تصویر119-رستوران دنج و دلنشین هتل آستون

 

120.JPG

تصویر120-در راه موزه هرمیتاژ و خیابان نوسکی

 

121.JPG

تصویر121-یک کلیسای جامع زیبا در سن پترزبورگ

 

122.JPG

تصویر122-طاق و دروازه ی ورودی به محوطه ی هرمیتاژ که منو یاد طاق تیسفون خودمون انداخت!

 

123.JPG

تصویر123-کاخ موزه ی هرمیتاژ

 

124.JPG

تصویر124-ستون الکساندر

 

صف عریض و طویلی که پر از توریست ها و گروه های اردویی چینی بود و حداقل 2 ساعت باید زیر بارون و تو هوای سرد سر صف میموندیم تا بلیط ورودی رو بگیریم ما رو از رفتن به داخل موزه منصرف کرد و به گشت و گذار در حیاط و اطراف موزه و خود شهر مشغول شدیم و قدم زنان رفتیم تا به کلیسای ناجی در خون رسیدیم که خیلی زیبا روی یک پل قرار گرفته که از کنارش رودخونه رد میشه و طرف دیگه اش یه باغ خیلی بزرگه که البته الان توی این تاریخ، رودخونه تبدیل به یه یخ غول پیکر شده که بعضی پرنده های بومی روش راه میرفتن و باغ سرسبز هم تبدیل به یک باغ سفید و پوشیده از برف شده که گاها ارتفاع برف در قسمت های دست نخورده ی باغ تا 1 متر هم میرسید.

 

125.JPG

تصویر125-حیاط اندرونی و ورودی کاخ موزه هرمیتاژ

 

126.JPG

تصویر126-داخل حیاط هرمیتاژ

 

127.JPG

تصویر127-کلیسای ناجی در خون

 

128.JPG

تصویر128-کلیسای ناجی در خون از رو به رو

 

129.JPG

تصویر129-رودخونه ی بغل کلیسا و یخ و پرنده های روی یخ ها

 

130.JPG

تصویر130-کلیسای ناجی در خون

 

131.JPG

تصویر131-نمای کلیسا از داخل باغ رو به روش

 

132.JPG

تصویر132-نقشه ی باغ و کلیسا

 

133.JPG

تصویر133-حجم برف داخل باغ

 

باید اینم بگم که تو سن پیتر مثل مسکو نبود، تو مسکو در معبرهای عبور و مروری هیچ یخ و برفی نبود؛ بخاطر سیستم گرمایشی کف خیابونها همه برف ها آب میشدن و یخی تولید نمیشد اما توی سن پیتر به شدت سطح پیاده روها پر از برف و یخ بود و همین موضوع سرعت ما رو کم میکرد و گاهی یه مسیر ساده ی 10 دقیقه ای رو حدود نیم ساعت طول میکشید تا طی کنیم.

بعد از دیدن کلیسای ناجی خون و باغ کنارش و عکاسی و خیابون گردی، به دیدن کلیسای کازان رفتیم و باز هم گشت و گذار در خیابونهای زیبای پر شده از  رنگ سفید.

 

134.JPG

تصویر134-از داخل باغ

 

135.JPG

تصویر135-پل ها-کلیسا-رودخونه های یخی

 

136.JPG

تصویر136-در مسیر و داخل خیابون نوسکی

 

137.JPG

تصویر137-خیابون نوسکی پر از مجسمه

 

138.JPG

تصویر138-ناودونی های پر از یخ داخل خیابون نوسکی

 

139.JPG

تصویر139-رستوران هتل قشنگمون

 

140.JPG

تصویر140-رستوران هتل آستون از نمای بیرونش

 

141.JPG

تصویر141-راهروی تاریخی و جالب هتل آستون

 

142.JPG

تصویر142-مدارک و امتیازهای هتل رو دیوارش

 

143.JPG

تصویر143-ساختمون های زیبای نوسکی

 

144.JPG

تصویر144-ساختمون های زیبای نوسکی

 

145.JPG

تصویر145-ناجی در خون در افق دید تصویر

 

146.JPG

تصویر146-کلیسای جامع کنار هتلمون

 

147.JPG

تصویر147-حیاط ورودی کلیسا و مجسمه اش

 

148.JPG

تصویر148-داخل کلیسا

 

149.JPG

تصویر149-همراه با مسیحی ها در مراسمون

 

150.JPG

تصویر150-جاشمعی شون

 

151.JPG

تصویر151-از آسمون داره برف های ریز شیشه ای میاد

 

بعد از ناهار، برای کافه  برک(استراحت عصرگاهی و کافی نوشیدن) راهی هتل شدیم تا کیک اسفناج و چایی و نسکافه بخوریم و قرار بود عصر رو استراحت کنیم تا شب رو برای دیدن مجسمه برنزی و باز شدن پل های رودخونه های سن پیتر بریم که خیلی معروفه و پل ها که همون آسفالت خیابونها هستن از وسط باز میشن تا کشتی ها و قایق ها رد بشن.اما همین جا بگم که ما حواسمون نبود همه جا یخ زده و رودخونه های اصلی شهر هم همه یخ زدن و خبری از کشتی و قایق نبود و همه ی این اتفاق ها برای تابستون و بهار سن پیتر بود و شاید ندیدن همین صحنه ها، بهانه ای شد برای یک سفر تابستانه به سن پیتر.

شب رو به دیدن خیابان های زنده ی سن پیتر رفتیم که پر از حیات شبانه بود و هنوزم با وجود سرمای زمستانی شهر، اما خواننده های شبانه در خیابان میخواندند و نوازنده ها می نواختن!

 

152.JPG

تصویر152-ساختمون ها و کلیسا

 

153.JPG

تصویر153-عکاسی شبانه ی برفی در خیابان های سن پیتر

 

154.JPG

تصویر154-شب گردی های سن پیتر

 

155.JPG

تصویر155-ساختمان ها

 

156.JPG

تصویر156-کلیسا زیر نور و برف

 

157.JPG

تصویر157-بنایی زیبا

 

158.JPG

تصویر158-مجسمه اسب برنزی

 

159.JPG

تصویر159-خیابان های زیبای شبهای سنت پترزبورگ

 

160.JPG

تصویر160-المان هایی در خیابان

 

161.JPG

تصویر161- ساختمان ها و معماری ها

 

بعد از دیدن اسب برنزی و پیاده گردی شبانه برای شام دنبال یه رستوران محلی خوب بودیم و از تریپ ادوایزر(tripadvisor ) یه رستوران به اسم گوستی( gosti)  پیدا کردم که نمره بالای جغد دانا رو گرفته بود و خلاصه رفتیم و دو تا از بهترین و معروف ترین غذاهای سن پیتر یعنی سوپ بورش و بیف استراگانوف رو همراه با خاویار و کتلت ماهی که یه اسم روسی خاص داشت رو نوش جان کردیم.

 

162.JPG

تصویر162-رستوران گوستی

 

163.JPG

تصویر163-درب ورودی رستوران گوستی

 

164.JPG

تصویر164-فضای زیبای داخل رستوران

 

165.JPG

تصویر165-دکوراسیون جالب رستوران

 

166.JPG

تصویر166-نمایی دیگه از رستوران

 

167.JPG

تصویر167-سوپ بورش

 

168.JPG

تصویر168- اون یکی سوپ شبیه آبگوشت بدون نخود لوبیا

 

169.JPG

تصویر169-بیف استراگانوف

 

170.JPG

تصویر170-کتلت ماهی و خاویار داخل ظرف کوچیک کنارش

 

171.JPG

تصویر171-شماره هایی که برای نگه داری کاپشن هامون تو رختکن رستوران بهمون دادن

 

172.JPG

تصویر172-نوازنده های خیابانی در اون هوای سرد و سوزناک شبهای سن پیتر

 

173.JPG

تصویر173-کلیسای جامع در شب و نورپردازی

 

174.JPG

تصویر174-ساختمون گرند پالاس

 

 

روز ششم سفر-چهارشنبه 24 بهمن 1397-13 فوریه 2019-سن پترزبورگ

صبح زود برای صبحانه رفتیم رستوران هتل که یهو غافلگیر شدیم با دیدن بادکنک های قرمز و تزیین رستوران و کلی کوکی و شیرینی قرمز قلبی شکل، بله بله ولنتاین بود و این اولین باری بود که ولنتاین اروپایی رو از نزدیک میدیدم و اهمیتی که براشون داره و تمام مکان های عمومیشون مثل سفره هفت سینی که ما تو نوروزمون میندازیم، همه بادکنک قرمز و کلی خلاقیت برای جشن ولنتاین به کار برده بودن.

175.JPG

تصویر175-ولنتاین هتلمون

 

176.JPG

تصویر176-میز صبحانه ی ولنتاینی ما در هتل آستون سنت پترزبورگ

 

مقصد مهم و خاص امروز ما گرند ماکت ( grand maket ) بود.جایی که خیلی توریست ها نمیدونن اما برای من که مرتبط با رشته و تخصصم بود، دیدن گرند ماکت یه فرصت بی نظیر بود.نگم از تمام جذابیت و خلاقتی که در گرند ماکت دیدم و اون همه تجهیزات و دیتیل و جذابیت و ماکت زنده ی شهر و ماکتی که حرکت داره، روز داره، شب داره، بارون میباره توش و برف میاد، چراغ قرمز داره و آسفالت و ریل و قطار داره و فرودگاه و هواپیما و تمام آنچه که یک شهر واقعی داره رو همشو داره، تمام شغل ها و تجارت ها و تاسیسات و بناهای شهر رو داره و تمام اینها واقعی و زنده و در حال فعالیت اند. شاید دیدن تصاویر و فیلمی که قرار میدم بهتر بگه هر آنچه که من بخوام بگم رو.

 

177.JPG

تصویر177-ساختمون ورودی گرند ماکت

 

178.JPG

تصویر178-بلیط ورودی گرند ماکت

 

179.JPG

تصویر179-فضای داخل ساختمان گرند ماکت

 

180.JPG

تصویر180-ساختمون ها-کارخانه ها و تجهیزات شهری

 

181.JPG

تصویر181-گرند ماکت شب شده و هوا تاریک شده

 

182.JPG

تصویر182-پل ها و رودخونه های سنت پترزبورگ

 

183.JPG

تصویر183-رودخونه و قایق

 

184.JPG

تصویر184-خیابون ها و ریل قطار و ساختمون ها

 

185.JPG

تصویر185-چرخ و فلکشون

 

186.JPG

تصویر186-مزرعه ها و خونه های روستایشون

 

187.JPG

تصویر187-مزرعه ها و کلبه هاشون

 

188.JPG

تصویر188-پرچین های چوبی مزرعه های روستایشون

 

189.JPG

تصویر189-گل آفتاب گردون هاشون

 

190.JPG

تصویر190-الاکلنگ شون

192.JPG

تصویر192-ماهی گیر و قلابش

 

193.JPG

تصویر193-دریاشون

 

194.JPG

تصویر194-پل ها و رودخانه ها

 

195.JPG

تصویر195-خونه های روستایی

 

196.JPG

تصویر196-روزهای برفی سن پیتر

 

197.JPG

تصویر197-ماکت برفی

200.JPG

تصویر200-مسئول کنترل دوربین های مدار بسته داخل گرند ماکت که هر بخش ماکت کنترل میشد.

 

201.JPG

تصویر201-یه بنای جالب چوبی

 

202.JPG

تصویر202-قایق غرق شده

 

203.JPG

تصویر203- سکه های طلاش

 

آخرش که داشتیم میومدیم بیرون رو دیوار راهرو خروجی، عکس تمام پرسنل و مدیر و سازنده ها رو، روی دیوار کشیده بودن و اسم هر کسی رو کنارش نوشته بودن که در نوع خودش ایده جالبی بود و همینجور که داشتیم خارج میشدیم به یه دیوار پر از قاب عکسهای 8در10 برخوردیم که داشتیم نزدیک میشدیم ببینیم اینها هم آیا عکس پرسنل اینجاست یا نه؟ که یهو مرد جوانی با اشاره به یکی از قابها ما رو غافلگیر کرد، تازه متوجه شدیم این قابهای آهنربایی که به دیوار فلزی پشت خودشون چسبیدن، عکسهاییه که از بازدید کننده های امروز به طور غافل گیرانه ای، عکاس این مجموعه گرفته و قبل از خروج ما، اونها رو چاپ کردن و قاب کردن و به دیوار آهنربایی زدن، تا ما بیایم و مثل یه پازل عکسهامونو کنار هم بچینیم و ببینیم که در طول این بازدید 4 ساعته از گرند ماکت کجاها هیجان زده شدیم و کجاها چشمامون چهارتاشده و کجاها برق از چشمهامون پریده و این بشه یه خاطره خوب برای ما.

 

204.JPG

تصویر204-تیم طراح و اجرایی گرند ماکت

 

205.JPG

تصویر205-دیوار عکسهای آهنربایی

 

206.JPG

تصویر206-خودمونو پیدا کردیم، هفت تا ازمون عکس گرفته بود.

 

خلاصه یکی از قابها رو به قیمت 200 روبل خریدیم و به یادگار با خودمون آوردیم. تو قسمت انتهای راهرو و دم خروجی هم یه اکسسوری کوچولو از تجهیزات ماکتی و کلی گیفت و هدیه و سوغاتی بود که ما ازش رد شدیم و در انتها هم یه میز با یه ایده جالب گذاشته بود که با لوگوی گرند ماکت برگه ای رو برای خودت مهر میکردی و یه نسخه ازش برای خودت برمیداشتی و یه نسخه هم نظراتت رو برای مجموعه گرند ماکت مینوشتی که در نوع خودش جالب بود.

 

تصویر207-برگه نظرات

208.JPG

تصویر208-میز نظرات

 

حالا ساعت 2 بعد از ظهر بود و ما که قرار بود بریم قصر پیتر هوف رو ببینیم، به خاطر راه دورش نسبت به شهر و اینکه مترو نداشت و باید با ماشین میرفتیم و ترس از اینکه نکنه مثل تپه گنجشک های مسکو بشیم از شدت سرما، چون میدونستیم قصر پیترهوف یه جای ییلاقی تو سن پیتره پس قطعا با اون همه آب و آبشار و فواره ای که داره الان باید خیلی سرد باشه، پس خیلی شیک و تمیز راهی هتل شدیم برای کافه برک و این دفعه کیک سیب و اسفناج نوش جان کردیم با کاپوچینو و اسپرسوی آمریکایی.

209.JPG

تصویر209- در راه هتل و خیابان گردی ها

 

210.JPG

تصویر210-آلبالو یخی هاشون

 

211.JPG

تصویر211-خوراکی های رنگارنگ روسی و برفی

212.JPG

تصویر212-کافه برک عصرگاهی رستورانمون تو هتل آستون با گل های ولنتاینی

 

حالا که پیترهوف نرفتیم وقت داشتیم و تصمیم گرفتیم امشب رو به تماشای رقص باله و اپرا و تئاتر مارینسکی بریم و این شد که بازهم مسیر حدودا 5 کیلومتری تا مارینسکی رو تو خیابونهای یخ زده ی سن پیتر به مدت 1 ساعت پیاده رفتیم و رسیدیم و از دیدن ساختمون زیبا و نمایش زیباش لذت بردیم.

 

213.JPG

تصویر213-مجسمه های شهری

 

214.JPG

تصویر214-مجسمه ها

215.JPG 

تصویر215-ساختمون تئاتر مارینسکی 

216.JPG

تصویر216-ماکتی از داخل تئاتر

 

217.JPG

تصویر217-بلیط وردمون به نمایش باله

 

218.JPG

تصویر218-طبقه بالای تئاتر

 

 

روز هفتم سفر-پنج شنبه 25 بهمن 1397-14 فوریه 2019 سن پترزبورگ به مسکو

دیشب تصمیم گرفتیم به جای اینکه دوباره با قطار ساپ سان به مسکو برگردیم این دفعه با هواپیما برگردیم و این شد که همون تو هتل، از طریق سایت ایرانی یه پرواز برا رفتن از سن پیتر به مسکو گرفتیم، از همون هواپیمایی ایرفلوت.

صبح؛ بعد از صبحانه و چک اوت( check out )  هتل و تحویل دادن اتاق، به سمت مترو رفتیم تا بریم ایستگاه آخر در خط قرمز و از اونجا با ون و باس، حدود 20 دقیقه تو راه بودیم تا برسیم فرودگاه. در ضمن تو متروهای سن پیتر اون کارت ترویکا که مسکو خریدیم کار نمیکرد و بلیط متروشون سکه بود که باید بابتش 40 روبل میدادی و وقتی ما با چمدون رفتیم مترو که بریم فرودگاه، مامور ورودی مترو ازمون خواست که بابت رد کردن چمدون از گیت مترو باید یه بلیط جدا بخریم براش و جناب چمدان رو یک نفر حساب میکردن که قانون جالبی بود به نظرم.

 

219.JPG

تصویر219-کوکی های باقی مانده از ولنتاین برای صبحانه ی روز آخر هتل آستون

220.JPG

تصویر220-صبحانه ی مفصل و پر و پیمون روز آخر

221.JPG

تصویر221-میز قشنگمون

222.JPG

تصویر222-تابلوی ایستگاه ون برای رفتن به فرودگاه که تایم اومدن و شماره ون ها رو نشون میداد

223.JPG

تصویر223-هر نفر 40 روبل هزینه ی ون تا فرودگاه

 

به فرودگاه رسیدیم و آنلاین چک این( check in)  کردیم و صندلی مون رو انتخاب کردیم و رفتیم بارها رو تحویل دادیم و رفتیم فرودگاه گردی و برای ناهار و شاممون کی اف سی خوردیم و حدود 200 روبل از پولمون مونده بود که اونم باهاش شکلات خریدیم و تمام.

224.JPG

تصویر224- آسمان سن پترزبورگ برفی

225.JPG

تصویر225- قطار هوشمند بین ترمینالی فرودگاه

 

226.JPG

تصویر226-دو نفریم در یک قاب

227.JPG

تصویر227-کیوسک های چک این آنلاین

228.JPG

تصویر228-ناهارمون

 یه قسمت وحشتناک این سفر برای من داشت، و اونم همین پرواز داخلی از سن پیتر به مسکو بود؛ که واقعا انگار مرگ رو به چشم خودم توی هواپیما دیدیم ، بخاطر تکان های شدید و ابرهای وحشی و باد و طوفانی که با تمام وجود هواپیما رو تکون میداد و من واقعا ترسیده بودم و از شدت استرس کل دهنم آفت زد؛ شدت ابر و باد و طوفان تو آسمون سن پیتر به سمت مسکو باورنکردنی بود و انگار ابرها سر سازش با هواپیمای ما رو نداشتن و از همه طرف با فشار وحشتناک به سمت هواپیمای ما حمله میکردن و با تمام قدرت ما رو تکون میدادن،طوری که بارها حس کردم داریم میفتیم پایین و هواپیما کاملا ارتفاع کم میکرد و انگار یه پله میفتاد پایین و دوباره خودشو میکشید بالا؛خلاصه اینم شد یه تجربه وحشتناک! البته ناگفته نمونه که سن پیتر برفی از اون بالا خیلی دیدنی بود و همچنین بعد از 40 دقیقه که از آسمون سن پیتر دور شدیم و وارد آسمون مسکو شدیم هوا آروم شد و خلبان هم لندینگ بسیار نرم و آرومی داشت و همه ی تکان های طول پرواز رو برامون جبران کرد.

بعد از تحویل بارهامون وارد سالن پرواز های خارجی فرودگاه شرمیتوو مسکو شدیم که بریم برای دریافت کارت پرواز برگشتمون به تهران.فرودگاه شرمیتوو خیلی بزرگه و برای رسیدن از ترمینال های داخلی به خارجیش باید یه قطار داخلی داره، اونو سوار بشی و به ترمینال مورد نظرت بری.

 

راستی شب هفتم رو تو آسمون های روسیه بودیم!

 

و حرف آخرم اینکه سفر فقط دیدن جاهای معروف و عکس گرفتن با اونها نیست؛ سفر یه تغییر پایداره، تغییری که میتونه تمام سبک زندگیتو عوض کنه و بعد از هر سفرت با یه دید دیگه ای خودتو و زندگیتو ببینی! پس بازم میگم که سفر بریم و زیاد هم سفر بریم و سفرهامونو بنویسیم؛ و شعار معروفم که بنویسیم تا بمانیم!

بنویسیم تا بمانیم!

 

جمع بندی و نکات مفید و کاربردی

من از اپ های زیر تو این سفر استفاده کردم که خیلی کمکم کردن

1-yandex metro  که هم تو مسکو هم سن پیتر دقیقا مبدا و مقصد مترو رو بهش میدی و اون مسیر رو بهت میگه

2-yandex map  که بازهم برای پیاده روی و مسیر یابی تو این دو شهر بسیار کاربرد داره.

3-trip advisor  جغد دانای تمام سفرهای ما که راهنمای بسیار خوبیه.

4-citymapper  خیلی تو مسیر یابی آف لاین کمک کننده است.

5-google maps که پرکاربرد ترین اپ من در مسیریابی و رستوران یابی و مکان یابیه

6-weather.com که هر روز هوا و بارش و برف رو باهاش چک میکردیم و کمک کننده بود.

7-currency  که نرخ تبدیل پول هر کشور به دلار یا یورو رو به روز بهت میده

 

 

نویسنده: لیلا موحدیان

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر