سفرنامه باتومی و تفلیس در تابستان 98 (1)

4.6
از 19 رای
سفرنامه نویسی لست‌سکند - جایگاه K دسکتاپ
تجربه قدم زدن در کوچه های اروپایی که در آسیا قرار دارند! +تصاویر

20-Georgia-Blog cover (01-02-20).jpg

 

سلام
من در نوروز 97 به همراه دوستانم با یک تور به تفلیس سفر کرده بودم، خب همانطور که میدونید سفر کردن در نوروز و آب و هوای بهاری کمی سخته و امکان داره مقصدی که انتخاب میکنید از نظر آب و هوا خیلی مساعد نباشه و نتونید طوری که میخواین تفریح کنید.
این بار با توجه به هوای گرم تابستان و مناسب بودن فصل تصمیم گرفتیم به همراه همسرم به تفلیس و باتومی سفر کنیم.
از آنجایی که قبلا تمام سفرهارو با تور انجام داده بودیم این بار با خوندن سفرنامه ها از سایت خوب لست سکند تصمیم گرفتم ریسک سفر کردن به صورت فردی و بدون تور را بپذیرم و یک تجربه جدید از سفر داشته باشم.
تاریخ انتخابی برای سفر از 22 مرداد تا 31 مرداد بود یعنی 9 شب و 10 روز :)
10 مرداد ماه بود که پرواز هارو چک کردم و تصمیم گرفتم از تهران به باتومی و از تفلیس به تهران بلیت تهیه کنم.

پرواز قشم ایر از تهران به باتومی برای تاریخ 22 مرداد به مبلغ 2/050/000 تومان برای هر نفر و پرواز قشم ایر از تفلیس به تهران برای تاریخ 31 مرداد برای هر نفر 2/350/000 تومان را خریداری کردم. یعنی جمعا نفری 4/400/000 تومان برای پرواز رفت و برگشت. (قطعا اگر پرواز لحظه آخری میگرفتم کمی ارزان تر میشد، اما با توجه به اینکه قبلا پیش آمده بود پروازها پر شود یا قیمت ها بیشتر شود در این مورد ترجیح دادم ریسک نکنم و بلیت پرواز را خریداری کنم)

برای رزرو هتل ترجیح دادم از سایت بوکینگ استفاده کنم. چون هم عکس های مربوط به هر هتل را دارد هم درجه بندی های واقعی تر نسبت به بقیه سایت های خارجی دارد.
چند هتل برای باتومی و چند هتل برای تفلیس کاندید کردم. قیمت های آن را از سایت های ایرانی که به ریال هتل رزرو میکنند چک کردم اما متاسفانه قیمت هایی که سایت ها میدادن بیشتر از قیمتی بود که در بوکینگ ثبت شده بود و بعضی از هتل ها اصلا توسط سایت های داخلی ارائه نمیشد.
در سرچ که توسط گوگل انجام دادم با یک شرکت آشنا شدم به اسم ((نوردیکس)) که رزرو هتل از بوکینگ و تریپ ادوایزر را برای شما انجام میدهد به این صورت که شما در سایت های اعلام شده هتل مورد نظر را پیدا میکنید، تاریخ مورد نظر برای اقامت را ثبت میکنید و قیمت رزرو را به دلار یا یورو مشاهده میکنید ((البته قیمت به ریال هم دارد اما رقمی که ثبت شده با ارز دولتی است و واقعی نیست برای همین توصیه میکنم قیمت ها را به دلار یا به یورو ببینید)) 

من لینک هتل های مورد نظر را برای شرکت نوردیکس فرستادم، البته کمی شک داشتم که میشود اعتماد کرد یا نه، در نهایت اعتماد کردم و مبلغ اعلام شده را به ریال برایشان واریز کردم و کارشناس محترم اتاق های مورد نظر را برای تاریخ هایی که میخواستم برایم رزرو کرد و همان لحظه برگه ووچر هتل را برایم ارسال کرد به همراه یک شماره پشتیبانی 24 ساعته که اگر در مقصد به مشکل خوردیم در مورد اقامت با ایشان تماس بگیریم.

هتلی که در باتومی رزرو کردم با توجه به بودجه مورد نظر: Legend Business Hotel Batumi - Standard Double Room, Sea View به مبلغ  : 255 یورو معادل 3/500/000 تومان

هتلی که در تفلیس رزرو کردم با توجه به بودجه مورد نظر: Hotel Tbilisi Tower - Superior Double Room به مبلغ 3/700/000 تومان

یعنی جمعا هزینه بلیت ها و هتل های 4 ستاره به همراه وعده صبحانه برای رفتن به باتومی و تفلیس جمعا به مدت 10 روز برای هر نفر 8/000/000 تومان.
خیلی به صرفه تر از تورهایی که آژانس ها ارائه میکردند.

بلافاصله با هتل ها تماس گرفتم و رزرو را چک کردم و خیالم راحت شد.
حالا تصمیم گرفتم فکری برای رفتن از باتومی به تفلیس در تاریخ 26 مرداد کنم. با کمی سرچ در اینترنت متوجه شدم برای رفتن از باتومی به تفلیس چندین راه وجود دارد (هواپیما - ماشین - قطار - اتوبوس)

بلیت هواپیما را چک کردم اما اصلا نمی ارزید برای یک مسیر کوتاه نفری 3/500/000 تومان هزینه کنیم. با ماشین هم متوجه شدم حدود 200 تا 250 لاری باید هزینه بپردازید.
قطارها درجه های مختلفی داره که هزینش با توجه به درجه و کلاس قطار متفاوت است . من اپلیکیشن رزرو بلیت قطار رو داخل گوشیم نصب کردم و تونستم ساعت ها و حتی صندلی های داخل واگن ها هم ببینم ، اما متاسفانه نتونستم بلیت رزرو کنم چون حتما باید هنگام رزرو هزینه بلیت هارو پرداخت کنید و پرداخت از طریق کارت های ایرانی امکان پذیر نیست....

اما اگر کردیت کارت یا مستر کارت دارید اپلیکیشن Railway ticket را نصب کنید و به راحتی بلیت بخرید و صندلی دلخواهتون هم انتخاب کنید.

متاسفانه برای خرید بلیت اتوبوس اپلیکیشنی پیدا نکردم و اگر هم پیدا میکردم حتما مثل قطار نمیتونستم با کارت ایرانی خرید کنم.

خلاصه بیخیال خرید بلیت شدم و تصمیم گرفتم وقتی رسیدیم باتومی بریم و بلیت قطار بگیریم چون خیلی دوست داشتم با قطار بریم تفلیس.

روز سفر فرارسید، 22 مرداد 1398. پرواز ساعت 19:20 دقیقه بود. ما تاکسی فرودگاه رزرو کرده بودیم چون دفعه های قبل برای گرفتن اسنپ خیلی به مشکل خوردیم. یا مسیر را قبول نمیکردن یا برای داشتن چمدان بحث میکردند و ....
به سایت فرودگاه رفتم و اینترنتی برای ساعت 4 عصر خودروی VIP رزرو کردم. خوشبختانه راننده 20 دقیقه هم زودتر رسید و ما راهی شدیم. ساعت 17:15 به فرودگاه رسیدیم. در کمال تعجب کانتر پرواز داشت بسته میشد و وقتی نوبت به ما رسید مسئول کانتر گفتن باید بیمه نامه سامان داشته باشیم وگرنه نمیتونیم بریم...
البته توضیح دادن که به دلیل مقررات جدید گرجستان بلیت برگشت،  واچر هتل و بیمه نامه مسافرها حتما باید چک بشه تا دیپورتشون نکنن. خلاصه به ما کارت پرواز رو دادن و گفتن صندلی کنار هم نیست و تمام صندلی ها پر شده. البته 5 دقیقه بعد متوجه شدیم برای یکی از آشناهاشون 11 تا صندلی کنار هم نگه داشته بودن :)))

خلاصه خیلی برامون مهم نبود نهایت از کسی که کنارمون بود خواهش میکردیم که جاشو عوض کنه.

بعد از دریافت کارت پرواز به سمت باجه خروج رفتیم تا مهر خروج روی پاسپورت هامون زده بشه. بعد از ثبت مهر خروج دست راستمون باجه بیمه سامان رو دیدیم. از خانمی که پشت کانتر بود خواستیم توضیحات لازم درباره بیمه مسافرتی را به ما بدهند.  چون بیمه ها محدودیت زمانی دارد (7-15-23-31-45 روز) و سفر ما 10 روزه بود باید از بیمه 15 روزه استفاده میکردیم.

مبلغ بیمه از 150/000 ریال برای این مدت و برای هر نفر شروع میشد تا 2/080/000 ريال
طبق توضیحات مسئول بیمه ، ما باید بیمه با سقف تعهد 50/000 یورو میکردیم که هزینه هر نفر برای 15 روز بیمه مبلغ 940/000 ريال بود و ما جمعا 1/880/000 ريال برای بیمه پرداخت کردیم و قرارداد بیمه را تحویل گرفتیم که در آن تعهدات شرکت سامان ذکر شده بود.

بعد از گذشتن از گیت بازرسی ساعت 19:25 دقیقه گیت پرواز باز شد و ما سوار هواپیما شدیم و ساعت 19:35 دقیقه هواپیما پرواز کرد.


20190813_204157.jpg

پرواز بسیار آرامی بود. هواپیمایی قشم ایر مثل همیشه منظم و خوش برخورد با حداقل تاخیر به سمت باتومی پرواز کرد. همانطور که مسئول پرواز گفته بودند صندلی های ما کنار هم نبود. همسرم از آقایی که کنارشون نشسته بودن خواهش کردن که جاشونو با من عوض کنن ، با اینکه کنار من هم یک آقا نشسته بودند، هیچ کدام حاضر به جا به جایی نشدند :| ما هم خیلی حساسیت به خرج ندادیم چون کلا زمان پرواز کمتر از 2 ساعت بود (( لطفا اگر کسی ازتون درخواست کرد صندلیتون رو عوض کنید اگر براتون مقدور بود این کارو بکنید چون یه صندلی ارزش نداره تا آخر پرواز اخماتون توی هم باشه ))

خلاصه بعد از 20 دقیقه غذا پخش کردند. 2 نوع غذا بود (زرشک پلو با مرغ - سبزی پلو با گوشت)

20190813_201208(0).jpg

با اینکه غذاها گوشت و مرغ داشت اصلا داخل هواپیما بوی بدی نمی آمد... مهمانداران با روی باز خواسته های مسافرین را انجام میدادند.

 

این هم چند تصویر از ابرها

20190813_210305.jpg20190813_210333.jpg

خلبان اعلام کرد به فرودگاه باتومی نزدیک شده ایم و قصد نشاندن هواپیما را دارد.

بعد از رسیدن به فرودگاه باتومی، به سمت گیت رفتیم تا پاسپورت ها مهر ورود بخورد. مامورین فرودگاه ریز بین و خیلی حساس به مدارک و حتی حالت فیزیک شما هستند.
با دقت خاصی مدارک را چک میکنند. وقتی پاسپورت من را دیدن که قبلا مهر فرودگاه تفلیس خورده کمی با هم صحبت کردند و بعد از 7-8 دقیقه بالاخره مهر را زدند.
زبان مردم گرجستان گرجی است. مردمی خونگرم و مهربان اما به شدت قانونمند.
چمدان ها بلافاصله رسید و ما به سمت درب خروج رفتیم. تصمیم گرفتیم یک سیم کارت بخریم. من شنیده بودم که سیم کارت در گرجستان رایگان است و فقط هزینه تماس و اینترنت را باید پرداخت کنید.
داخل سالن فرودگاه باجه های مختلفی برای تهیه سیم کارت وجود دارد. ما به GEO Cell رفتیم (سیم کارت های بنفش رنگ) و قیمت ها را دیدیم. برای یک سیم کارت با 5000 دقیقه مکالمه داخلی - 1000 اس ام اس و 5 گیگابایت اینترنت 35 لاری دریافت میکرد.
کنارش باجه Beeline بود (سیم کارت های زرد و مشکی رنگ طرح زنبوری) به لیست قیمت آن یک نگاهی انداختم. برای یک سیم کارت با 3000 دقیقه مکالمه داخلی - 1000 اس ام اس و 3 گیگابایت اینترنت فقط 15 لاری دریافت میکرد.

یک سیم کارت از Beeline خریدیم ، قرارداد سیم کارت را امضا کردیم و فروشنده آن را برایمان فعال کرد.

تصمیم گرفتیم برای تماس با ایران از باجه های مربوطه شارژ بخریم. در قسمت بالا سمت راست میتوانید زبان را از گرجی به انگلیسی تغییر دهید. و از قسمت MOBILE OPERATORS میتوانید به هر مبلغی که میخواهید سیم کارت خود را شارژ کنید یا بسته اینترنتی بخرید.

یک قسمت در پایین دستگاه سمت چپ برای دریافت اسکناس یا سکه دارد. *(قابل توجه اینکه اگر بیشتر از مبلغ مورد نیاز در دستگاه پول بگذارید بقیه آن را به شما پس میدهد)*

0001.jpg

بعد از شارژ کردن سیم کارت به بیرون فرودگاه رفتیم. چون با تور نرفته بودیم ترانسفر فرودگاهی هم رزرو نکرده بودیم باید با تاکسی به هتل میرفتیم. ما قبلا اپلیکیشن های تاکسی (مثل اسنپ و تپسی) که مخصوص گرجستان بود دانلود کرده بودیم. دقیقه مثل اپلیکیشن های داخلی خودمان بود. مبدا و مقصد و نحوه پرداخت کرایه را انتخاب میکردیم و درخواست میدادیم، خیلی سریع تاکسی پیدا شد. ما اول تمام اپلیکیشن ها را برای یک مسیر با هم مقایسه کردیم. YANDEX از همه ارزانتر بود. با مبلغ 4.8 لاری از فرودگاه باتومی با یک تویوتا پریوس مشکی به هتل رفتیم. در صورتی که تاکسی های فرودگاه همین مسیر را 20 لاری کرایه میگرفتند.

lg.jpg

 عکس لوگوی اپلیکیشن ها 

 

بعد از 6 دقیقه به هتل Legend Business Hotel Batumi رسیدیم. طبق عکس های بوکینگ یک ساختمان کوچک روبروی هتل بزرگ ایفوریا بود.

با لابی کوچک، دسترسی به دریا 2 دقیقه پیاده روی (روبروی خیابان هتل خط ساحلی بود)
برگه واچر هتل را به همراه پاسپورت ها تحویل رزروشن دادیم و کارت اتاق را تحویل گرفتیم. خبری از کمک در حمل چمدان و ... نبود

h.jpg

عکس نمای هتل از اینترنت 

هتل تمیز و ساده بود، اتاق ما در طبقه 5 قرار داشت. هنگام ورود به اتاق متوجه شدیم SAFTYBOX ندارد و منظره اتاق در کوچه کناری است ، با وجود اینکه ما اتاق رو به دریا رزرو کرده بودیم.

مجددا به طبقه اول رفتم و از رزروشن درباره صندوق امانات سوال کردم که گفتند در هیچ اتاقی ندارند و اگر بخواهیم میتوانیم مدارک مهم یا پول ها را به رزروشن امانت بدهیم . که ما ترجیح دادیم این کار را نکنیم. به آنها گفتم که اتاق اشتباهی تحویل داده اند، گفتند متاسفانه اتاق خالی ندارند و قول دادند که فردا اتاق ما را عوض کنند. که البته در روز بعد اقدامی نکردند و ما هم پیگیر نشدیم چون دائما بیرون از اتاق بودیم.

add4294a1d89103227eabb54e560ce1c.jpg

 

20190813_221232.jpg

در سایت بوکینگ برای این هتل عکس های استخر و باشگاه هم دیده بودم اما با توجه به کوچکی هتل فکر میکردم که یعنی کجا میتواند استخر باشد؟

از رزروشن سوال کردم گفتند برای استخر و باشگاه میتوانید بدون پرداخت هزینه اضافی به هتل روبرو یعنی هتل ایفوریا بروید... خب با وجود دریا نیازی به استخر نبود و اینکه واقعا سخت بود هر روز برای استخر و باشگاه به یک هتل دیگر برویم... خلاصه بیخیالش شدیم اما فهمیدم به سایت بوکینگ هم خیلی نباید اعتماد کرد :))

اتاق ها با وجود کوچک بودن تمیز بود، سرویس بهداشتی تمیز و حوله هم در اتاق بود.
یخچال اتاق خالی بود اما یک آب معدنی و 2 لیوان یکبار مصرف در اتاق بود + کتری برقی. به همراه برگه ای نوشته بود اگر آب را مصرف کنید مبلغ 4 لاری از شما دریافت می شود.
ما وسایلمان را داخل اتاق گذاشتیم، لباسهایمان را تعویض کردیم و برای شام به بیرون هتل رفتیم. تصمیم گرفتیم کمی قدم بزنیم و بعد به رستوران برویم. 

در خارج از ایران گوگل مپ خیلی میتواند به شما کمک کند، اول اینکه حجم اینترنت خیلی کمی مصرف میکند دوم اینکه تمامی آپشن های آن فعال میشود و کاملا قابل استفاده است ، به نظرم در پیدا کردن مکان ها به ما خیلی کمک کرد. 

قبلا در ایران در مورد باتومی تحقیق کرده بودم، مکان های مهم و رستوران های معروف را روی نقشه علامت زده بودم. از هتل بیرون آمدیم و به آن طرف خیابان رفتیم، در امتداد خط ساحلی قدم زدیم و به پارک آبی رسیدیم. طبیعتا پارک تعطیل بود چون ساعت 10 شب به وقت باتومی بود. بعد از پارک آبی یک شهربازی کوچک دیدیم، شادی مردم و هیاهوی آنها برایم جالب بود.

20190813_225821.jpg

جلوتر از شهر بازی سمت راست یک آبنما بود که وسط آن فواره های رنگی و رقصان زیبایی بودند. انقدر منظره های زیبایی دیدیم که حواسمان به ساعت نبود. حدود ساعت 11 به فکر غذا افتادیم یک رستوران زیبا در وسط دریاچه دیدیم که از طریق یک پل میشد به آن رسید. یک رستوران بزرگ با چشم انداز دریاچه که موسیقی زنده محلی داشت. به درب رستوران که رسیدیم خیلی شلوغ بود و خانمی که مسئول رستوران بودن گفتن بعد از ساعت 11 شب پذیرش ندارن چون غذا تمام شده.
خلاصه همانطور قدم زنان به یک رستوران دیگر رفتیم . خوشبختانه غذا داشتند اما متاسفانه هیچ کدام از کارکنان رستوران سرمیز ما نیامد برای گرفتن سفارش . حتی چند بار درخواست کردیم اما اهمیتی نمیدادند. نه فقط به ما، کلا به هر مشتری که وارد میشد. بعد از نیم ساعت یک نفر آمد و از ما سفارش گرفت. بعد از نیم ساعت دیگر غذایمان را آوردند. سفارش کباب مخصوص خودشان را داده بودیم که خیلی خوشمزه بود اما فراموش کردم عکس بگیرم. مجددا برای دریافت صورتحساب 40 دقیقه منتظر شدیم . 

بعد از بیرون آمدن از رستوران به سمت هتل به راه افتادیم. گوگل مپ میگفت که پیاده تا هتل 23 دقیقه راه است. ما تصمیم گرفتیم پیاده برویم و در راه از سوپر مارکت کمی خرید کنیم.

20190813_231558.jpg

عکس رستوران سان ست وسط دریاچه با موسیقی زنده گرجی

باتومی شهر ساحلی کوچکی است، در اولین ساعت های ورود به آن همه چیز را میبینید و به همه جا مسلط میشوید. قبل از رسیدن به هتل به یک سوپر مارکت رفتیم دو بطری بزرگ آب خریدیم جمعا به مبلغ 2 لاری. به همین سادگی روز اول با کلی هیجان در همین چند ساعت تمام شد. تصمیم گرفتیم روز دوم بعد از صرف صبحانه به راه آهن برویم و بلیت قطار برای تفلیس بخریم.


رو دوم سفر برای صرف صبحانه به طبقه 7 هتل رفتیم. فضای رستوران مرتب و تمیز و صبحانه متنوع بود.

186544500.jpg

صبحانه از ساعت 7:30 الی 11 در طبقه هفتم هتل سرو میشد. به نسبت هتل صبحانه متنوع بود و هر روز یک مورد آن تغییر میکرد و از همه مهمتر اینکه تا دقیقه آخر صبحانه شارژ میشد و شما با ظرف خالی روبرو نمیشدید. طبقه هفتم یک تراس داشت با چند میز در دور تا دور که هر کسی میتوانست صبحانه خود را بیرون از سالن میل کند.

20190815_102131.jpg

نمای خیابان و ساحل از تراس رستوران هتل

هنگام صرف صبحانه اپلیکیشن قطار را چک کردم و متاسفانه دیدم بلیت قطار برای تاریخ مورد نظر تمام شده، بعد از صبحانه به طبقه اول رفتیم و از رزروشن در مورد رفتن به تفلیس سوال کردم. خانم رزروشن به من گفتن که از طریق قطار - ماشین و اتوبوس میتونید برید. من ازشون خواستم بهم بگن چطوری میتونم بلیت اتوبوس خریداری کنم. ایشون هم خیلی دوستانه به ما گفتن که میتونن زنگ بزنن تاکسی بیاد مارو ببره بلیت بخریم و برگردونه هتل . کلی خوشحال شدیم و بهشون گفتیم که لطفا این کارو بکنن. 5 دقیقه بعد یک تویوتا کمری دنبال ما اومد مارو بردن به یک دفتر فروش بلیت. خیلی جالب بود من اصلا فکر نمیکردم همچین جایی وجود داشته باشه. آقای راننده مارو معرفی کردن و خانومی که مسئول فروش بلیت بودن از ما پرسیدن قطار یا اتوبوس؟ ما گفتیم اگر قطار هست اولویت با قطاره. ایشون چک کردن و گفتن فقط برای 12 شب شنبه بلیت قطار موجوده اونم به قیمت نفری 79 لاری . جدا از قیمت بالای بلیت، ساعت نامناسبی بود. مسافت باتومی تا تفلیس حدود 6 ساعت است. پس اگر ما 12 شب حرکت میکردیم یک شب رزو هتل را در تفلیس از دست میدادیم.

20190814_103825.jpg

قیمت بلیت های قطار

از مسئول فروش بلیت خواستم بلیت اتوبوس را چک کنند. ایشون گفتند شرکت مترو ((نام یک شرکت اتوبوسرانی بین شهری)) برای تاریخ درخواستی ما و برای ساعت 9 بلیت دارد. نرخ بلیت برای هر نفر 37 لاری بود. البته ایشون توضیح دادن که اتوبوس ارزون تر هم هست اما از نظر کیفیت زیاد جالب نیست. ما هم ترجیح دادیم اولین بار که میخوایم توی یک کشور دیگه سفر بین شهری داشته باشیم از یه وسیله نقلیه خوب استفاده کنیم.

خلاصه پاسپورت هارو دادیم و برای ما بلیت صادر کردن. یک برگه دادن که مشخصات ما نوشته شده بود که باید به مسئول اتوبوس تحویل میدادیم. و گفتن کافیه 20 دقیقه قبل از حرکت ترمینال باشید. 

20190814_103817.jpg

دفتر فروش بلیت حمل و نقل بین شهری در باتومی

راننده خوش اخلاق بعد از خرید بلیت ما را به هتل برگرداند و 20 لاری برای رفت و برگشت و معطلی دریافت کرد و گفت اگر برای روزی که بلیت دارید نیاز به تاکسی داشتید با من تماس بگیرید.

در گرجستان (باتومی و تفلیس) مردم خیلی خوش اخلاق هستند و رفتار خیلی دوستانه ای با توریست ها دارند حتی با ایرانی ها!

بعد از برگشتن به هتل تصمیم گرفتیم حالا که خیالمان از رفتن به تفلیس راحت شده به گشت و گذار برویم. آماده شدیم و به ساحل رفتیم. با وجود اینکه چهارشنبه بود ساحل تقریبا شلوغ بود. کنار ساحل دکه های کوچک بود، برای کرایه دوچرخه، موتور سه چرخ، دکه های غذا و اجاره تخت و چتر ساحلی. ما 2 تخت ساحلی کرایه کردیم به مبلغ جمعا 6 لاری. ساحل باتومی یک ساحل سنگی است و برای استراحت کنار ساحل حتما به تخت نیاز دارید. اتاقک برای دوش گرفتن و تعویض لباس در ساحل وجود داشت. دریای باتومی تمیز و مواج است. هوا در آن روز 30 درجه آفتابی بود و ما از دریا لذت بردیم.

20190814_115130.jpg

چند زن و مرد در ساحل بین مردم میچرخیدند و ساندویچ، میوه، نوشیدنی خنک، بستنی، کلاه ساحلی و تیوپ های رنگی میفروختند. 

من از یک خانم یک ظرف رازبری گرفتم به مبلغ 10 لاری. اما متاسفانه گویا شسته شده نبود. داخل آن حشره های ریز بود و تمیز نبود. نتیجه گرفتیم که از افرادی که در ساحل خوراکی میفروشند چیزی نخریم چون هم گران است هم بی کیفیت.

20190814_123134.jpg

بعد از 2 ساعت لذت بردن از دریا، قدم زنان به هتل رفتیم. هتل ما 2 دقیقه از دریا فاصله داشت. البته قبلا گفتم در باتومی چون خط ساحلی سر تا سر شهر کشیده شده اکثر هتل ها دسترسی خوبی به ساحل دارند. مجدد به هتل بازگشتیم و بعد از تعویض لباس یک تاکسی اینترنتی به مبلغ 4.2 لاری گرفتیم تا کافه رستوران Fan Fan که تعریف آن را زیاد شنیده بودم.

20190814_143027.jpg

تاکسی Index

در باتومی تا چشم کار میکند ماشین تمیز و مدرن میبینید ، فرمان ماشین ها بعضی سمت چپ و بعضی سمت راست است، رانندگان به ندرت از بوق استفاده می کنند، ، تاکسی ها اکثرا تویوتا هستند (کمری، پریوس، کرولا)، اکثر راننده ها انگلیسی بلد نیستند ولی بسیار خوش برخورد هستند. کافه رستوران نزدیک به آکواریوم باتومی بود. چند میز و صندلی در خیابان بود و نمای قشنگی داشت، منوی کوچکی داشت و ما مجبور شدیم یک پاستا و یک ماهی که گارسون رستوران آن را به ما پیشنهاد کرد بگیریم.

پاستا بیش از حد سفت بود ، ماهی اما خوشمزه بود ولی متاسفانه خیلی کوچک بود. یک ماهی نازک اندازه کف دست.20190814_145122.jpg

نمای کافه FAN FAN

20190814_145734.jpg

ماهی مخصوص 

 

20190814_145739.jpg

پاستا با سس پستو

20190814_145107.jpg

خب به نظر ما رستوران آنقدر که تعریف کرده بودند خوب نبود. البته کافه بود، نه رستوران! قیمت متوسط ، کیفیت معمولی و تنوع غذایی خیلی کم.

بعد از صرف ناهار به سمت باتومی مال رفتیم. با استفاده از گوگل مپ راه را پیدا کردیم و تصمیم گرفتیم تا آنجا پیاده روی کنیم. حدودا 20 دقیقه راه بود. باتومی مال یک مرکز خرید چند طبقه است، طبقه اول Carrefour که یک هایپر استار است و طبقات بالا پوشاک و ... , باتومی مال در خیابان Gorgiladze St قرار دارد.

20190814_155938.jpg

 

نکته جالبی که دیدم این بود که در طبقه های مرکز خرید کانترهایی برای خدمات ناخن وجود دارد و جالب این بود که هم آقایان هم بانوان برای خدمات ناخن خود به آنها مراجعه میکنند. باتومی مال از نظر من مرکز خرید جذابی نبود، البته مشخص بود که هنوز کاملا راه نیوفتاده چون خیلی از مغازه ها خالی بودند. ما از فروشگاه مقداری خرید کردیم، چای کیسه ای، چیپس، لیوان یکبار مصرف و ...
فروشگاه ها بابت هر کیسه از شما نیم لاری دریافت میکنند. اما شما میتوانید از خودشان ساک پارچه ای به مبلغ 1 لاری بخرید تا پلاستیک مصرف نکنید و بعدا هر وقت خواستید به خرید بروید آن را با خودتان ببرید.

با اینکه من بستنی دوست ندارم اما تنوع بستنی ها آنقدر زیاد بود که ناخودآگاه دلم میخواست همه آنها را بخورم .

از باتومی مال خارج شدیم و در خیابان موازی آن قدم زدیم. به فاصله هر 10 متر صرافی بود که شاید هر کدام با 1 لاری تفاوت قیمت تبدیل ارزهای مختلف به لاری را روی تابلو زده بودند. در ضمن دستگاه های خرید شارژ که در ابتدای سفرنامه عکس آن را گذاشته بودم در همه جای شهر پیدا می شود. فست فود های خیابانی و بوی غذاهای دلچسب در خیابان Gorgiladze باعث شد تا دلمان بخواهد سر تا ته خیابان را پیاده روی کنیم.

تقریبا در انتهای این خیابان موزه هنرهای زیبا Adjara قرار دارد، ساعت کار موزه هر روز از 10 صبح تا 18 بود. موزه هنری آجارا در سال 1998 تاسیس شده، موزه ای از نقاشی ها، مجسمه ها، آثار گرافیکی و هنرهای تزئینی هنرمندان گرجی و خارجی است. ورودی موزه برای کودکان 0.5 لاری، بزرگسالان 1 لاری و کودکان زیر 6 سال، کودکان بی خانمان، سربازان، کارمندان موزه های خارجی و موزه های گرجستان و معلولین رایگان بود.

00000.jpg

00002.jpg

ما از موزه دیدن کردیم اما در کل من علاقه ای به بازدید از موزه های اینچنینی ندارم و به نظرم این مربوط به علایق شخصی هر فرد است که در سفر ترجیح بدهد چه تفریح و فعالیتی داشته باشد. بعد از بازدید از موزه به سمت هتل رفتیم تا کمی استراحت کنیم.

 

روز سوم بعد از صرف صبحانه مجددا به ساحل رفتیم و شنا کردیم. برای صرف ناهار به رستوران کیزیکی در  خیابان ملیکیشویلی 24 رفتیم. من قبلا در سایت های ایرانی تعریف این رستوران را زیاد خوانده بودم. در نزدیکی رستوران یک 100 دلاری به لاری تبدیل کردیم که در ازای 100 دلار 292 لاری گرفتیم (24 مرداد 98).

نمای رستوران معمولی بود، سیگار کشیدن داخل رستوران ممنوع بود، تهویه زیاد مناسب نبود و داخل رستوران خیلی گرم بود. سرویس دهی خوب بود. ما آنجا یک خاچاپوری آجارولی خوردیم، 4 عدد خینگالی با طعم های متفاوت و یک لیموناد سفارش دادیم. لیموناد ها شیشه ای و در طعم های مختلف هستند.

kiziki1.jpg

فضای بیرونی رستوران کیزیکی

20190814_215835.jpg

فضای داخلی رستوران کیزیکی 

kiziki.jpg

خاچاپوری آجارولی

خاچاپوری انواع مختلفی دارد. خاچاپوری آجارولی تهیه شده از نوعی پنیر گرجی، خمیر است که با زرده تخم مرغ و کره سرو میشود. نحوه خوردن آن به این صورت است که کره و زرده تخم مرغ را با پنیرهای وسط خاچاپوری مخلوط کرده و نوش جان میکنید.

20190816_143205.jpg

لیموناد بدون الکل با طعم لیمو

20190816_144624.jpg

خینگالی

خینگالی از یک خمیر نیم پز به صورت کیسه کوچک تشکیل شده که داخل آن با مواد مختلف مانند سبزیجات ، گوشت مرغ یا بیف پر میشود. با دست خورده میشود و باید اول با دندان گوشه خینگالی سوراخ کوچکی ایجاد کنید آب آن را بخورید و بعد خمیر را با مواد نوش جان کنید. دقت کنید که قسمت بالایی دسته مانند خمیر خورده نمیشود.

رستوران کیزیکی به نسبت رستوران هایی که روزهای بعد رفتیم رستوران ارزانی بود، مبلغ سفارش های ما جمعا 15 لاری شد و کاملا هم سیر شدیم. 

بعد از خوردن ناهار تصمیم گرفتیم گشتی در شهر بزنیم از رستوران تا خیابان روستاولی و بلوار باتومی پیاده روی کردیم. نزدیک خیابان روستاولی تصمیم گرفتیم به آکواریوم باتومی برویم. من قبلا عکس های آن را در اینترنت دیده بودم و خیلی دوست داشتم از نزدیک آکواریوم را ببینم. طبق راهنمایی گوگل مپ آکواریوم باتومی در کنار Wildlife پارک قرار دارد. چون عکس های آکواریوم باتومی را در اینترنت دیده بودم دنبال مکانی میگشتم که در عکس ها بود... به یک ساختمان معمولی رسیدیم، من گفتم امکان ندارد اینجا باشد. چون عکس های داخل گوگل و سایت های ایرانی یک ساختمان مدرن و زیباست. اما از باجه بلیت که پرسیدیم گفت من اصلا نمیدانم این عکس برای کجا هست و خیلی تعجب کرد از اینکه آن مکان به نام آکواریوم باتومی ثبت شده... او گفت باتومی فقط همین یک آکواریوم را دارد. بلیت آن برای هر نفر 2 لاری بود. خلاصه ما بلیت را خریدیم و به داخل ساختمان رفتیم. ساختمان آکواریوم باتومی و دلفیناریوم داخل یک پارک قرار دارد، تردد در پارک هزینه ای ندارد اما برای بلیت ها باید هزینه پرداخت کنید.

Akvarium1.jpg

عکسی که در اینترنت به عنوان آکواریوم باتومی پخش شده است

20190816_110514.jpg

ساختمان اصلی آکواریوم باتومی در واقعیت

20190816_110636.jpg

در واقع آکواریوم باتومی یک سالن کاشی کاری شده بود که بوی حمام و استخر میداد. دور تا دور چند آکواریوم به اندازه آکواریوم های خانگی توی دیوار تعبیه کرده بودند. همین...

خبری از آکواریوم مدرن نبود.

20190816_110658.jpg

آکواریوم باتومی

محیط آکواریوم باتومی برای من جالب نبود، در مورد دلفیناریوم هم شنیده بودم که دلفین ها به عنوان یک موجود، خیلی از این کار لذت نمیبرند. برای همین قصدی برای رفتن و دیدن نمایش دلفین ها نداشتیم. کمی در پارک قدم زدیم. تصمیم گرفتیم به سمت مجسمه علی و نینو برویم.

طبق گفته گوگل مپ 26 دقیقه پیاده روی بود، برای همین دیگر ماشین نگرفتیم و پیاده به آن سمت رفتیم. در راه ساختمان ها و هتل های زیبایی دیدیم، یک هتل ایرانی به نام زیتون هم دیدیم. 20190814_201244.jpg

 

20190816_111846.jpg