سفری هیجان انگیز و به صرفه به قلب اروپا

4.7
از 40 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
چند و چون سفر اقتصادی به قاره سبز! +تصاویر

 

bn58.jpg

انگیزه سفر، یکی از امیدوار کننده ترین نشانه های زندگی است.

سلام. این جمله در مورد زندگی من و همسرم کاملا صدق می­کنه. یعنی اگه برنامه سفر نداشته باشیم زندگی برامون کاملا بی هدف و یکنواخت میشه. ما 6 ماه قبل سفر و با انگیزه برنامه­ ریزی برای سفر سر می­کنیم و شش ماه بعد سفرم با خاطرات سفر. تا برسیم به سفر بعدی. خدا رو شکر، پایه همدیگه هم هستیم. جفتمون اعتقاد داریم که تا می­تونیم کار کنیم و پس ­انداز کنیم، تا بتونیم بریم کشورهای هیجان­ انگیز دنیا رو که یه عمره فقط در موردشون شنیدیم، ببینیم. ما جفتمون کارمندیم و چون دو سالم هست فقط از زندگی مشترکمون میگذره، فعلا تنها هدفمون سفر رفتنه. ما پارسال رفته بودیم تایلند که واقعا سفر فوق العاده ­ای بود که به عقیدمون هیچ وقت تکرار نمیشه. این دفعه دوست داشتیم یه جای متفاوت بریم. کاملا با فرهنگ و سبک متفاوت، ولی هیچ وقت به اروپا فکر هم نمی­کردم. همیشه اروپا یه چیز دست نیافتنی بود تو ذهنم که ما آدمای عادی نمیتونیم بریم. مخصوصا این که یه دفعه­ ای ارز شد 3 برابر و تحریمای شدید آمریکا و ...، کلا دیگه فکرم بهش نمی­کردم. واسه همین داشتم در مورد سفر به روسیه تحقیق می­کردم. تا اینکه همسرم اومد گفت بابا به خدا میشه با خرج پایینم رفت اروپا. فلانی و فلانی خودشون اقدام کردن و رفتن و انقدر خرجشون شده. من که باورم نمیشد ولی حدودای فروردین، تو عید بود و کارای شرکتم سبک. واسه همین گفتم بزار حالا یه سرچ بزنم ببینم چه طوریه. اونجا بود که با سفرنامه­ های لست ­سکند آشنا شدم. و چقدر کمکم کرد و دید منو کاملا نسبت به سفر اروپایی و غیر قابل دست ­یافتنی بودنش، تغییر داد و تازه فهمیدم واقعا بدون تور میشه رفت سفر اروپایی و چقدر برات به صرفه ­تر درمیاد. می­تونم بگم یک ماه کارم شده بود فقط سفرنامه خوندن. بقدری برام جذاب بودن، واسه همینم تصمیممون رو گرفتیم که بریم واسه یه سفر اروپایی هیجان ­انگیز. استارتش رو از اردیبهشت زدیم که برای اوایل پاییز جور بشه و بریم. چون خونده بودم بهترین زمان سفر یا اردیبهشت و خرداد هست یا اوایل پاییز. چون تو تابستون، هم هوا به شدت گرمه و هم گردشگر خیلی زیاد و شلوغه. بیشتر هم سفرنامه های ایتالیا رو می­خوندم چون از بچگی ونیز یه رویا بود برام و از تاریخ رم باستان هم وقتی میشنیدم خیلی هیجان زده میشدم و پاریس که خوب، جای خود داره و کلا من یکی اروپا رو با برج ایفل فقط تصور می­کنم.

هر سفر­نامه ­ای که میخوندم تمام نکته ­هایی رو که در مورد سفر گفته بودن، تمام هزینه هایی که کرده بودن، تمام جاهایی که رفته بودن رو واسه خودم، همه رو یادداشت می­کردم. واسه ویزا گرفتن هر نکته ­ای که خونده بودم رو می­نوشتم و بعدا اون دفترچه یادداشت خیلی خیلی کمکم کرد. هم قبل سفر و هم حین سفر. البته یه همکارم داشتم که پارسال خودش اقدام کرده بود و سه تا کشور رو رفته بود و خیلی بهم تو این مسیر کمک کرد و واقعا هرچی می­دونست رو بهم گفت. واسه همینم به خودم قول دادم وقتی برگشتم با اینکه تا حالا اینجوری دست به قلم نشده بودم، یه سفرنامه بنویسم و هرچی می­دونم و یاد گرفتم رو بنویسم تا یکی دیگه مثل خودم رو ترغیب به رفتن و دیدن دنیا کنم.

چون میخوام تو سفرنامم، همه­­ چی رو با تموم جزییات بنویسم که بتونه کمکتون کنه، پس سفرنامم رو تو سه بخش مقدمات قبل سفر، سفر به ایتالیا و سفر به فرانسه بخش بندی کردم.

فصل اول: مقدمات قبل سفر

در مورد اینکه کدوم کشور راحتتر ویزا میده خیلی سرچ کرده بودم و رسیده بودم به ایتالیای دوست­ داشتنی خودم. پس تصمیم گرفتم از طریق سفارت ایتالیا اقدام کنم. با چیزایی که خونده بودم فهمیدم که ایتالیا با یه شرکت کارگزاری مالزی کار میکنه و دیگه لازم نیست از خود سفارت وقت بگیری و بری واسه مصاحبه حضوری. اونجا فقط یه روز میری مدارک رو تحویل می­دی و یه روزم می­ری جواب ویزات رو می­ گیری. اون شرکت اسمش Cox & King بود. آدرسش هم www.ckgsir.com  هست.

لیست مدارکی که باید ببرید رو کامل رو سایت نوشته و علاوه بر اون چیزایی که تو سفرنامه ها هم قید کرده بودن رو، وقتی کنار هم گذاشتم شد لیست زیر، که براتون میزارم. قبلش بگم که چون از فروردین تصمیم به رفتن گرفتیم پس گفتیم وقت سفارت رو توی تیر می­گیریم که قبلش کاملا با حسابمون مدام کار کنیم تا گردش حساب خوبی داشته باشیم. واسه همین یه حساب مشترک ارزی باز کردیم و هرچی ارز داشتیم ریختیم تو اون. با مابقی پس ­اندازی که داشتیم و یکمم قرض گرفتیم و کم کم به حسابامون واریز کردیم نه که یه دفعه 100 میلیون بریزیم توی حساب و باعث شک سفارت بشه.

اینم بگم که برای بلیط هواپیما، ما قصد داشتیم که پرواز ترکیش یا قطر رو روز قبل سفارت، رزرو کنیم و بلیط رزرو شده تحویل سفارت بدیم تا اینکه یه روز 7 صبح اوایل خرداد ماه بود که دوست همسرم که تو دفتر ایران ­ایر کار می­کرد زنگ زد و گفت واسه تاریخ 2 مهر به 9 مهر پرواز تهران به میلان ایران ­ایر، 10 تا از صندلیهاش رو برای کلاس اول باز کرده و قیمتش رفت و برگشت هم 2800 هست و اگر میخواید باید همین الان بگید که براتون بخرم، وگرنه سریع پر میشه و 10 تای بعدی قیمتش میره بالاتر. ما­ هم هل شده بودیم و نمیدونستیم چیکار کنیم. از طرفی قیمتش باور­نکردنی خوب بود. چون ما روی حداقل، نفری 6 میلیون، برای پروازمون حساب می­کردیم. ولی این 2 نفرمون با هم میشد 5600 و پروازش هم که مستقیم بود و معطلی سالن ترانزیت کشورای دیگه رو نداشت و هم اینکه، به سفارت بلیط قطعی میتونستیم بدیم و این برامون یه امتیاز محسوب میشد نسبت به بلیط رزرو شده. ولی از طرفی، خوب، یه هفته خیلی کم بود. ما دیگه کمه کم، رو 10 روز رفتن حساب می­کردیم. ولی دیگه همسرم با گفتن اینکه ما تهش میتونیم یه هفته از سرکار مرخصی بگیریم و این قیمتش فوق­ العادس و به ریسکش می­ارزه، راضیم کرد و همون موقع خریدیمش. آخه در صورت کنسلی نفری 400 هزینه کنسلیش بود. گفتیم تهش ویزامون رد شد هم 800 ضرر کردیم. ولی اگه اکی بشه، حداقل 6 میلیون جلو افتاده بودیم. خرید بلیط هواپیما هم باعث شد که خیلی جدی پی همه ­ی کارامونو تا آخرش بگیریم. بنابراین نکته ای رو که باید در نظر بگیرید برای خرید بلیط ارزون ایران ­ایر و ماهان اینه که حتما حتما از 3 تا 4 ماه جلوتر سایتشون رو مدام چک کنید. چون هر سری 10 تا از صندلی­هاشون رو با پایین­ترین نرخ، فروش ویژه میزنن و بعد از تکمیل شدن اون 10 تا، دوباره 10 تای دیگه با نرخ 400 تومن بالاتر رو باز میکنن. پس مدام باید سایتشون رو چک کنید.

لیست مدارکی رو که باید روز سفارت همراهتون باشه با توضیحات شامل موارد زیر هست:

  • شناسنامه به همراه ترجمه رسمی صفحه اول و دوم و کپی (اگر توضیحات داره اون صفحه هم باید ترجمه بشه)
  • پاسپورتی که حداقل شش ماه اعتبار داشته باشه به همراه کپی صفحه اول(اگر ویزای شینگن قبلا تو پاسپورت قبلیتون داشتید هم، حتما با خودتون ببرید)
  • عکس 3.5*4.5 جدید رنگی که 70 درصد چهرتون مشخص باشه. (مشخصات عکس استاندارد تو سایت گفته شده)
  • تاییدیه سابقه بیمه به همراه ترجمه رسمی و کپی ( از مرکز شعبه ­ای که بیمه تامین اجتماعی رد میشه براتون، به همراه مهر و امضای شعبه. برای گرفتن سابقه بیمه باید با کارت ملیتون به مرکز شعبه بیمه تامین اجتماعی برید. نیم ساعت بیشتر کار نداره. من سابقه بیمه همسرم رو هم با نشون دادن شناسنامه و کارت ملیش گرفتم. لازم نبود خودش بره. همسرم 10 سال سابقه بیمه داشت و خودم هم 5 سال)
  • نامه اشتغال به کار که توش زمان شروع به کار و سمت و میزان حقوق دریافتی ماهیانه قید شده باشه، تو سربرگ شرکت به همراه مهر و امضا و ترجمه رسمی نامه
  • پرینت گردش حساب سه ماهه اخیر به همراه ترجمه رسمی( من و همسرم یه حساب مشترک داشتیم که همیشه تا حقوق می­گرفتیم توی اون واریز می­کردیم و تمام پس­انداز و گردشمون با اون حساب بود. پس گردش اون حساب مشترک رو تو دو نسخه گرفتیم و تو مدارک هر کدوممون یه نسخه گذاشتیم. بعدا که پرسیدیم، گفتن گردش حسابای حقوقتون رو هم بزارید، بهتره. پس گردش حساب اونا رو هم گرفتیم و گذاشتیم.)
  • نامه تمکن مالی از بانک (ما همه حسابامون تو بانک سامان بود. چه ارزی چه ریالی. واسه همین بانک یه نامه تمکن بهمون داد که توش مانده حساب حقوقمون و مانده حساب، حساب مشترکمون و مانده حساب ارزیمون رو همه رو با هم جمع زده بود و ارزشش رو به یورو نوشته بود. که البته یورو رو چون با 5 هزار تومن حساب میکنن خوب میشه. از مبالغی هم که ارائه کردیم بخوام بهتون بگم، تو حساب مشترکمون حدود 70 میلیون داشتیم تو حساب ارزیمون 2500 یورو تو حساب حقوق من 10 میلیون و حقوق همسرم 50 میلیون موجودی داشتیم)
  • سند ملک به همراه کپی (که اجباری نبود ولی اگر داشته باشید امتیاز حساب میشه)
  • ترجمه کارت ملی و سند ازدواج و دفترچه بیمه نمی­خواد. چون ما داشتیم و ازمون نگرفتن و بهمون برگردوندن.
  • فرم پرشده درخواست ویزای شینگن برای هر نفر جدا (فرم درخواست ویزای شینگن تو سایت کارگزاری هست. من نسخه قابل ویرایش رو دانلود کرده بودم. قسمتایی که باید پر میکردی، کادری داشت که توش می­تونستی تایپ کنی. تایپ شده بدید، خیلی قشنگ­تر و تمیز­تر هست)
  • برنامه سفر. این قسمت، خیلی مهمه که نشون بدید شما واسه هر روز و ساعتی که تو سفر هستید، برنامه دارید و میدونید کجا و با چی میخواید برید. من چندتا نمونه برنامه تو سفرنامه ­ها دیده بودم و اونا رو با هم تلفیق کردم و یه برنامه تو اکسل واسه خودمون نوشتم، که اینجا براتون میزارمش. همکارم هم یه سایت بهم معرفی کرده بود به نام inspirock که توش میتونید مقصد­تون و روزای سفر و جاذبه­ هایی که دوست دارید برید و اسم هتل رو ثبت کنید و یه برنامه کامل صبح تا شب بهتون میده که تو هر ساعت کجا و با چه وسیله ه­ای برید. من با اونم باز یه برنامه منطبق با همون برنامه اکسلم، درست کردم و یه پرینت ازش گرفتم که شد، 7 صفحه برنامه. به دلیل اینکه سفر ما یک هفته بیشتر نبود، پس تصمیم گرفتیم که تو این مدت کم، فقط شهرای ایتالیا رو بگردیم و این موضوع خیالمون رو راحت­تر می­کرد، چون خونده بودم اگر کل برنامه سفرت تو اون کشور باشه راحت­تر بهت ویزا میدن. اینم حتما میدونید که اگه از کشوری ویزا گرفتید، حتما حتما باید ورودتون به همون کشور باشه و مثلا نمیتونید از ایتالیا ویزا رو بگیرید و مستقیم از تهران برید پاریس.

1.jpg

تصویر شماره 1: نمونه برنامه سفر

  • بلیط هواپیما به همراه کپی
  • کانفرم هتل­های رزرو شده. این مرحله پروسه تقریبا سختی داشت. هم اینکه فقط باید هتل ­هایی رو تو بوکینگ رزرو می­کردم که هم شرط پرداخت در محل رو داشت، هم کنسلی رایگان. خوب تو بعضی شهرا مثل ونیز اینجور هتلا خیلی کم بودن. من از شماره ویزا­کارت یکی از آشناهامون استفاده کردم. چون برای رزرو همین هتل­ها تو بوکینگ هم، باید حتما شماره یه ویزا­­کارت یا مستر­کارت رو وارد می­کردی. البته فقط از شمارش استفاده کردم و قصد نداشتم، اصلا بابت خرید ازش استفاده کنم. حالا نمیدونم واقعا چه­ طوری، ولی خونده بودم که خیلی از هتل­ها میرن موجودی ویزا­کارتی که وارد کرده بودی رو چک می­کنن و اگه ببینن موجودی یا اعتبار نداره، رزروت رو کنسل می­کنن. پس باید شما حداقل 3 تا هتل تو هر شهر رو رزرو می­کردی که از این سه تا یکیش همه چیش اکی باشه. همکارم هم بهم گفته بود، حتما بعد از رزرو هتل­ ها به هتل ایمیل بزن و ازشون درخواست کن که یه نامه کانفرم با مهر و امضای هتل، برای ارائه به سفارت برات بفرستن که به خاطر همین باز، کار سخت­تر میشه، چون از هر 4 تا هتل یکیشون راضی میشه که همچین نامه ­ای رو بهت بده و خیلیاشون اصلا جواب ایمیلت رو نمیدن.

پس شروع کردم تو بوکینگ گشتن و با فیلترای FREE cancellation(کنسلی رایگان) و No prepayment needed یا pay at the property (پرداخت در محل یا عدم نیاز به پرداخت) هتل­های هر شهر رو سرچ کردم و واسه تاریخ مورد نظرم رزرو می­کردم تو هر شهر. بگم نزدیک 10 تا هتل رو رزرو می­کردم و بلافاصله بهشون ایمیل میزدم. متن ایمیل رو هم براتون میزارم که شاید کمکتون کنه. چند ساعت بعد، از این 10 تا 4 تاش پیغام میداد که کارتتون نا­معتبره. از اون6 تای باقی مونده هم 4 تاش که جواب نمیدادن اصلا. 2 تاشون بلاخره برام نامه کانفرم تو سربرگ و با مهر و امضا میفرستادن. واقعا پروسه نفس­گیری بود. یه نکته ­ای رو که باید حتما بدونید، اینه که بعضی هتلا به محض اینکه اتاق رو رزرو می­کنید میرن به اندازه مبلغ رزرو اتاق از تو حسابتون پول رو بلاکه می­کنن. نمیدونم چجوری بدون پسورد چنین دسترسی­ ای دارن ولی اینکارو خیلی شنیده بودم می­کنن و اصلا تو خود سایت بوکینگ تو صفحه مربوط به هتل جزء قوانینی که باید بدونید، این قانون رو نوشته بودن. پس فقط هتل­ هایی رو رزو کردم که موقعی که ازم اطلاعات ویزا کارت رو میخوان فقط شماره کارت و تاریخ اعتبار رو میخوان. چون بعضیاشون کد CVV2 و رمز دوم رو هم می­خواستن.

متن درخواست تاییدیه رزرو هتل:

Hello

Thank you for confirm my reservation in booking. I have applied for visa from Italian embassy in Iran. I need to have your confirmed reservation with your signature and stamp to get visa. It will be very kind of you if you send me the confirmed and signed voucher.

My information:

Name, family name- pass no:……

Date of birth: …… from iran

 

  • بیمه مسافرتی. که ما از بیمه سامان با پوشش 5000 هزار یورو گرفتیم به مبلغ 184 هزار تومان برای دو نفر.
  • هزینه سفارت به صورت نقدی که در مورد کارگزاری ایتالیا، 60 یورو هزینه سفارت به علاوه 20 یورو هزینه واسطه­ گری خود کارگزاری با مالیات جمعا میشه نفری 81 یورو.
  • پرینت برگه رزرو وقت کارگزاری.

خلاصه من تو سایت کارگزاری سفارت، از قسمت ثبت ­نام، بخش ثبت­ نام خانوادگی، به همراه کلیه مشخصات خودم و همسرم ثبت ­نام کردم. مرحله آخرش میرسیدی به یه تقویم که توش تمام روزهایی که میتونی وقت بگیری برای تحویل مدارک، با رنگ سبز نشون داده شده اول هر ماه هم واسه کل ماه بعد تقویمشون باز میشه. یعنی من توی خرداد تونستم واسه 25 تیر وقت عادی بگیرم. فقط، حتما حتما دقت کنید که اسم و فامیل و شماره پاسپورت رو درست وارد می­کنید. چون اگه یه حرفم اشتباه بزنید اجازه ورود به کارگزاری رو بهتون نمیدن و مجبورید وقتتون رو کنسل کنید و از اول ثبت­ نام کنید و وقت بگیرید. ولی در کل، آسون و سریع بود پروسش. توی سایت هم کاملا مرحله به مرحله راهنماییتون می­کنه. آخرش هم حتما باید از برگه ­ی رزرو وقتتون یه پرینت بگیرید و همراهتون باشه.

25 تیر ما ساعت 10 صبح وقت داشتیم که محلش هم تو پاساژ گلریا زعفرانیه بود. ساعت 8 رفتیم و چون زود رسیده بودیم، نشستیم تو کافه ویونای پاساژ تا شد ساعت 10. یه مامور، اول برگه رزرومون رو چک ­کرد و راهنماییمون ­کرد به سمت ساختمون پشتی که واحدهای اداری پاساژ اونجا بود. با آسانسور رفتیم بالا و اول یه خانومی برگه رزرو وقت و پاسپورتا و پولامون رو چک ­کرد که حتما همراهمون باشه. بعد که وارد سالن شدیم 2 نفر خانم دیگه تمامی مدارکامون رو به صورت جدا ازمون گرفتن که چک کنن، ببینن همه چیز همراهمون هست یا نه. 10 دقیقه زمان برد و وقتی دیدن همه چیز درسته، برگه نوبتمون رو بهمون دادن و نشستیم تا نوبتمون بشه، برای تحویل کامل مدارک و ثبت در سیستم و انگشت­ نگاری.

این مرحلش خیلی خوب بود چون کاملا سر­حوصله همه چیز رو چک میکردن و اگر میدیدن مدرکی چیزی ناقصه، راهنمایی می­کردن که فلان چیز رو ندارید، اگر میتونید برید کافی ­نت توی پاساژ و درستش کنید. جالبیش اینجا بود که کسایی که از آژانس­های متفرقه اقدام کرده بودن و کلی هزینه هم داده بودن ولی بازم کسری مدارک داشتن. میتونم بگم هرکسی قبل ما و بعد ما بود چند بار رفتن بیرون و اومدن. کارگزاری خیلی خیلی شلوغ بود یعنی حداقل 60 70 نفر تو سالن نشسته بودن. خلاصه یه ساعتی نشستیم تا نوبتمون شد و رفتیم جلوی یه کانتر که یه خانم خوش­ برخوردی بود. همه مدارک رو تحویل دادیم و دونه دونه باهامون چک می­کرد و وارد سیستم می­کرد. اصل مدارکمون مثل شناسنامه و سند خونه رو چک کرد و بهمون تحویل داد. چون فقط کپیش رو نگه می­دارن. در آخرم یه برگه داد که کاملا مشخصاتمون رو چک کنیم و تایید کنیم. با این که می­دونستیم اونا هم خودشون چیزی نمی­دونن و فقط مدارک رو واسه سفارت میفرستن، ازشون پرسیدیم به نظرتون کلا با این مدارک به ما ویزا میدن؟ که گفت من که دارم چک می­کنم شما علاوه بر این که چیزی کم ندارید، مدارک زیادی هم دارید، دلیلی نداره رد بشید ولی حالا باز بستگی به سفارت داره ولی چون بلیط قطعی گرفتید ممکنه درست تو بازه یه هفته ­ای بلیطتون ویزا رو صادر کنن و اگه بلیطتون رزروی بود معمولا بیشتر و مثلا 15 روزه صادر میکنن. خلاصه بعدش رفتیم واسه انگشت­ نگاری و کارمون تموم شد.

حالا باید فقط منتظر می­موندیم تا ایمیل برامون بیاد. ساعت 3 همون روز ایمیل اومد که مدارکمون برای سفارت ارسال شد. فردا صبحشم دوباره ایمیل اومد که مدارکتون رسیده سفارت ایتالیا و در دست بررسی می­باشد. با کد رهگیری هم میتونستید برید تو سایت و کاملا مراحلی که مدارکتون طی می­کنه رو ببینید. بهمون گفته بودن معمولا 14 روزه میاد ولی چون خیلی سفارت شلوغه ممکنه 20 روزی طول بکشه. ولی از 20 روزم گذشت و هیچ خبری نبود. تو این مدتم مدام میشنیدم که تمام سفارتا به خاطر درگیری های سیاسی­ ای که خیلی بالا گرفته بود بین ایران و دنیا، همه ایرانیا رو رد می­کنن. حالا چه ویزای توریستی باشه چه ویزای تحصیلی. یه سایتی هم بود به نام ویزالند که تو قسمت پیگیری ویزای شینگن، همه میومدن کامنت میزاشتن که من فلان موقع رفتم سفارت هنوز ویزام بعد 50 روز نیومده. اونجا بود که فهمیدم حالا حالا­ها باید منتظر بمونیم. خلاصه حدود 40 روز گذشت و خبری نشد. آخر یه روز همسرم زنگ زد به کارگزاری و گفت از تحویل مدارک ما 40 روز می­گذره و هیچ خبری نیست. خانمه پشت تلفن شماره پاسپورتامون رو میپرسه و میگه من همین الان شماره پاساتون رو به عنوان تاخیری ها زدم به سفارت و به احتمال زیاد تا 3-4 روز آینده دیگه جوابش میاد. دقیقا فردای اون روز بود که به محل کار همسرم از سمت سفارت زنگ زده بودن و اشتغالش اونجا رو استعلام گرفته بودن. حالا نمیدونم اون زنگ ما باعث شد تازه یاد پرونده ما بیوفتن تو سفارت یا نه. از طریق شعبه­ای هم که تمکن گرفته بودیم متوجه شدیم که زنگ زدن و تمکن مالی رو استعلام گرفته بودن. پس بدانید و آگاه باشید که تمامی مدارکتون توسط سفارت استعلام گرفته میشه.

دیگه بعد از اون ما کلی استرس داشتیم. بلاخره روز 45 ام، صبح برامون ایمیل اومد که پاسپورتتون برای کارگزاری ارسال شده و 12 ظهرم یه ایمیل دیگه اومد که از ساعت 3 تا 5 میتونید بیاید جوابتون رو بگیرید. یعنی قابل توصیف نیست استرسی که من اون روز داشتم. تپش قلبم رفته بود بالا. شاید بگید اون قدرا هم دیگه اهمیت نداره. ولی چون کل 4-5 ماه زندگی ما شده بود شب و روز فکر کردن به این سفر، خیلی برامون نتیجش مهم شده بود. خلاصه همسرم ساعت 3 واسه تحویل مدارک رفت و منم که تو شرکت از استرس نمیدونستم چی­کار کنم. مدام زنگ می­زدم به همسرم و اون هی می­گفت نوبتم نشده هنوز، خبر می­دم و قطع می­کرد. همش فکر می­کردم که رد شدیم و نمی­خواد بهم بگه. دیگه نیم ساعت بعد بهم زنگ زد و گفت ویزامون اکی شده دقیقا همون 8 روز پروازمون. همون موقع بود که من رفتم از ساختمون شرکت بیرون و یه جیغ بلند خوشحالی کشیدم. باورم نمیشد تو این حجم از رد شدن ویزاها، ما بلاخره تلاشامون نتیجه داد و یه قدم به سفر رویاییمون فاصله داریم. همسرم بعدش برام تعریف کرد که هر کسی که قبل و بعد اون بود همه رد شده بودن و فقط 2 نفر بودن که اکی شده بود ویزاشون.

وقتی ویزامون اکی شد هرچی فکر کردیم نمیتونستیم از فکر پاریس و برج ایفل بیایم بیرون. مدام می­گفتیم یعنی تا اونجا بریم برج ایفل رو نبینیم. پس تصمیم گرفتیم که با وجود وقت کمی که داریم، برنامه رو فشرده ­تر کنیم و دو روز آخر رو اختصاص بدیم به پاریس و دیدن برج ایفل که همیشه رویا بود برامون. به خاطر زمان خیلی محدودی که داشتیم، من می­خواستم همه چیزو برنامه­ ریزی کنیم و کاملا طبق برنامه جلو بریم. چون اون قدری زمان نداشتیم که بخواهیم جاهایی که تو ذهنمون بود رو با خیال راحت ببینیم. پس تصمیم داشتم تمام بلیط قطارا و پروازا و هتل­ها و حتی اگه میشد موزه­ ها رو از قبل، رزرو کنم که بتونیم کاملا طبق برنامه پیش بریم و همه جا رو ببینیم. حالا ما دقیقا 3 هفته تا زمان پروازمون واسه همه این کارا وقت داشتیم. چون ترجیح می­دادیم تا جایی که میتونیم پول کمتری با خودمون ببریم، پس میخواستم تمامی هزینه هتل­ها رو از همین­جا پرداخت کنم که خیالمونم کاملا راحت باشه. شروع کردم به یک عالمه سرچ تو سایتای مختلف.

تو بوکینگ به راحتی می­تونستی کلی هتل پیدا کنی که پرداخت در محل باشه ولی به همون دلیلی که گفتم ترجیح می­دادم از سایتای ایرانی بگیرم. بین سایتای ایرانی هم، سایت فلای­ تودی خدایی به نسبت سایتای دیگه، هم قیمت پروازاش پایین­تر بود، هم قیمت هتل­هاش. واسه پرواز رم به پاریس و پاریس به میلان، از تو سایتای خارجی مثل go euro وقتی چک می­کردم و با فلای تودی مقایسه میکردم، جالب بود که قیمتش از اون سایت هم پایین­تر بود. پس پروازامونو خریدم. اینم بگم که اگه میخواستم ساعت پروازی 6 صبح رو بخرم، خیلی ارزونتر بود برای پرواز، حتی 12 یورو هم بلیط بود ولی خوب نمیشد ریسک کرد، چون واسه پرواز ساعت 6 صبح 3 باید فرودگاه باشی، پس 2صبح باید بیدار شی. جدای از اینکه حالا وسیله، اون وقت صبح هست یا نه. آهان یه نکته ­ای که باید در مورد پروازای ارزون داخل اروپا حتما بدونید اینه که، بار مجازی که میتونید حمل کنید به صورت رایگان، خیلی محدوده و باید وزنی برابر 10 کیلو داشته باشه و ابعادش هم 75*53*30 باید باشه. یعنی یه چمدون سایز کوچیک لاغر. اگر بار بیشتری دارید که قطعا هم دارید، باید حتما موقع خرید بلیط، همراهش بار اضافه بخرید که 15 کیلویی، 20 کیلویی و ... داره.

ما هم که قرار بود با یه چمدون متوسط و یه چمدون کوچیک اندازه کابین بریم، پس برای رفت بار اضافه 20 و برگشت، بار 15 کیلویی خریدیم. خلاصه طبق ساعتایی که میخواستم، پروازای داخلیمون رو خریدم و رفتم سراغ هتل­ها. توی سفرنامه­ های قبلی همه متفق ­القول گفته بودن که اگه هتل­هاتون رو کنار ایستگاه­های قطار تو ایتالیا بگیرید، اگر وقتتون کم باشه خیلی میتونه کمکتون کنه. و این نکته 100­درصد درست بود و من در طول سفر کلی دعاشون کردم. پس تو شهرای میلان و فلورانس و ونیز که یک شب فقط بودیم، مدام دور ایستگاه قطار دنبال هتل می­گشتم. تو رم هم من کنار ایستگاه قطار گرفتم ولی چون دو روز وقت داشتیم جا داشت یکم وسط ­تر مثلا سمت میدون ریپابلیکا هم، گرفت.

واسه گرفتن هتل پاریس هم همکارم یه محدوده بهمون رو نقشه نشون داده بود که دسترسیش به مترو و جاهای مختلف راحت باشه. ولی متروی پاریس انقدر گسترده و بزرگه که شما هرجا هتل بگیرید، حتما کنارش یه ایستگاه مترو پیدا میشه. من قبل اینکه جواب ویزامون بیاد، تو بوکینگ که سرچ می­کردم، خیلی هتل کنار رود سن و سمت برج ایفل با قیمت مناسب پیدا می­کردم ولی متاسفانه انقدر جواب ویزا دیر اومد که یا همه اون هتلا پر شده بود یا قیمتشون خیلی رفته بود بالا. پس انتخابم خیلی محدودتر شده بود. کیفیت و امتیاز هتل­ها و اینکه سرویس بهداشتی مشترک داره یا خصوصی و اینجور چیزا در درجه پایینتری نسبت به موقعیت هتل و قیمتش برام اهمیت داشت. چون ما واقعا وقتمون کم بود تو همه شهرا. قرار بود که صبح بزنیم بیرون و شب برگردیم. پس زیاد برامون کیفیتش اهمیت نداشت که حتما هتلای با درجه امتیاز بالای 8 رو بگیرم. هرچی هتل تو فلای ­تو­دی ­پیدا می­کردم و میرفتم تو بوکینگ امکانات و نظراتش رو می­خوندم و خلاصه شد، هتلایی که براتون امتیاز و قیمتاش رو مینویسم. در مورد هتل هم فلای­ تو­دی به مراتب قیمت پایین­تری نسبت به بوکینگ رو ارائه می­داد. فقط در مورد فلورانس، خیلی تعداد هتلای فلای­ تودی کم بود و با اون شرایطی که من می­خواستم، نتونستم از تو سایت بگیرم، پس رفتم تو بوکینگ و فقط واسه فلورانس یه هتل با شرایط پرداخت در محل تو موقعیت مکانی خوب رزرو کردم.

  • پرواز رم به پاریس، هواپیمایی vueling: برای دو نفر 3.255.000 تومان از فرودگاه فیومچینو رم به اورلی پاریس همراه 20 کیلو بار اضافه
  • پرواز پاریس به میلان، هواپیمایی vueling: برای دو نفر به قیمت 1.842.000 تومان از فرودگاه اورلی به مالپنزا میلان همراه 15 کیلو بار اضافه
  • هتل میلان: Demo': به قیمت 1.128.000 تومان به فاصله 5 دقیقه پیاده تا ایستگاه قطار سنتراله، اتاق کوچک و تمیز همراه سرویس خصوصی داخل اتاق. فاصله تا ایستگاه مترو 5 دقیقه
  • هتل ونیز: B&B Riva De Biasio: به قیمت 1.204.000 تومان. اتاق خیلی بزرگ و قشنگ. همراه ویو رو به سمت گرند کانال. 5 دقیقه پیاده تا ایستگاه سانتا لوچیا (santa lucia) با سرویس مشترک. فقط باید پل رو به روی ایستگاه رو با پله زیاد رد کنید. یه ایستگاه اتوبوس دریایی هم دقیقا جلو در هتل بود. پیشنهاد میکنم که حتما اتاق ونیز رو، رو به سمت گرند کانال بگیرید.
  • هتل فلورانس:Hotel Canada: به قیمت 67 یورو با مالیات. فاصله تا ایستگاه قطار سانتا ماریا نوولا 7 الی 8 دقیقه. دقیقا کنار کلیسای سانتا ماریا دل فیوره بود با موقعیت عالی نسبت به مکان­های دیدنی فلورانس. پر از کافه و رستوران کنارش. اتاق کوچیک ولی خیلی تمیز و روشن. سرویس مشترک. فقط هتل 2 طبقه پله زیاد داشت که یکم اذیت ­کننده بود ولی می ­ارزید.
  • هتل رم: hotel Altavilla Rome: به قیمت 1.660.000 تومان برای 2 شب. 5 دقیقه پیاده تا ایستگاه قطار و مترو ترمینی. اتاق کوچک و تمیز به همراه سرویس خصوصی.
  • هتل پاریس: LUXELTHE Hôtel: به قیمت 1.883.000 تومان برای 2 شب. به فاصله 2 دقیقه پیاده تا ایستگاه مترو و اتوبوس Pigalle و 8 دقیقه پیاده تا کلیسای secre coeur . اتاق کوچک و تمیز و خوب با سرویس خصوصی.

درسته که هتل­هایی که ما انتخاب کردیم دارای معایبی بودن که توی حالت عادی سفر ممکنه اذیت ­کننده باشن. مثل پله ­های زیاد هتل فلورانس. ولی اینو در نظر بگیرید که شما دارید وارد شهر هایی میشید که همشون رویایی و وصف ناپذیرند از لحاظ زیبایی، پس به صورت خود به خود کمتر به چشم میاد. برای ما که اینجوری بود و به خیلی از مسائل، زیاد توجه نمی­کردیم تا سفرمون خیلی لذت بخش­تر بشه.

در مورد بلیط قطارها همون­طور که گفتم می­خواستم حتما از قبل اونا رو هم خریده باشم که اونجا یه موقع نرم ایستگاه ببینم بلیط صبح تموم شده و مجبور باشم تا ظهر صبر کنم یا اینکه بلیطای کلاس پایین تموم شده و مجبورم بلیطای گرونتر رو بخرم. بلیطای قطار 3 کلاس قیمتی داره: smart, comfort, Exclusive. که smart درجه قیمتیش از همه پایین­ تره، comfort یکم گرونتره ولی فضا برای ساک و چمدون بیشتری داره. 2 تا از اصلی­ترین شرکت های ریلی ایتالیا هم italo و trenitalia هستش که قیمت­های مناسب­تری هم دارند. تا یک ماه قبل سفرمون که چک می­کردم، همه مسیرایی که میخواستیم بلیط smart داشتن، ولی باز به دلیل اینکه ویزامون خیلی دیر اومد تموم بلیطای کلاس smart تموم شده بود و باید کلاس  comfortرو می­خریدیم ولی خوب خوبیش به این بود که فضای خوبی واسه گذاشتن چمدونامون داشتیم. مشکل اینجا بود که من وقتی قیمت بلیطا رو تو سایت قطارا چک می­کردم و با سایت فلای­ تودی و فلایتیو مقایسه میکردم، اختلافش خیلی زیاد بود و اصلا نمیصرفید که از این سایتا بلیط قطار رو بخرم. مثلا اگر بلیط میشد 30 یورو، اگه با یورو 13 هزار تومنی هم حساب می­کردی میشد 390 هزار تومن ولی تو این سایتا زده بود 750 هزار یا 800 هزار تومن که واسه 2 نفر و 3 تا مسیری که ما میخواستیم خیلی اختلافش زیاد میشد.

سرچ خیلی کردم و دیگه داشتم نا­امید میشدم و به این فکر افتاده بودم، برم سراغ سایتایی مثل tehranpeyment. تا اینکه یه روز که یه سرچ زدم، اتفاقی یه سایت رو دیدم به نام شیرین ­سفر که متعلق به آژانس ایوار بود. دیدم تو این سایت، بلیط­های قطار داخل اروپا رو به یورو زده که دقیقا مثل قیمت خود سایت­های خارجی بود و فقط بابت هر بلیط 3 یورو کارمزد میگرفت. یعنی حدود 40 تومن که عالی بود. زنگ زدم و شرایطش رو پرسیدم و گفتن که هم میتونید هزینش رو به یورو پرداخت کنید و بیارید بدید به آژانس حضوری یا اینکه صرافی­ای که باهاش کار می­کنیم رو شمارش رو بهتون میدیم، هزینه رو به ریال براشون واریز می­کنید و ما همون موقع بلیط­ها رو براتون صادر می­کنیم. تماس گرفتم صرافی و پرسیدم هر یورو رو چقدر حساب میکنید. تازه قیمتی که داد از قیمت روز پایین­تر بود. پس همه­ چی مناسب و عالی بود برای خرید بلیط­ها از این سایت. رفتم و بلیط قطارهایی که میخواستم رو از روی خود سایت شیرین ­سفر رزرو کردم و شماره پیگیریم رو تلفنی به کارشناس آژانس، اطلاع دادم. ایشونم سریع خرید من رو پیگیری کرد و کل هزینه رو برای صرافی واریز کردم و نیم ساعت بعدش هم، همه بلیط­ها رو برام صادر و ارسال کردن به ایمیلم.

تو رزرو بلیط، حتما به ایستگاه ­های قطار دقت کنید. چون هر شهری 2-3 تا ایستگاه داره و شما باید اون ایستگاه اصلی رو انتخاب کنید، که من اینجا براتون مینویسمشون. همه قطار­ها رو هم صبح زود گرفتم که قشنگ از صبح تا شب تو هر شهر وقت کافی داشته باشیم. به خاطر همینم هتلای نزدیک ایستگاه خیلی بهمون کمک کرد، چون دیگه مثلا 8 ساعت حرکت بود 7.30 از هتل کافی بود که بیایم بیرون. نکته دیگه این که قطارای italo خیلی نو تر و به روزتر  از قطارهای trenitalia بود و تو همه کلاس قیمتیش وای فای رایگان داشت.

  • قطار میلان (ایستگاه سنتراله) به ونیز (ایستگاه san lucia) با قطار italo نفری 25 یورو
  • قطار ونیز به فلورانس (ایستگاه M.N) با قطار italo نفری 30 یورو
  • قطار فلورانس به رم (استکاه ترمینی) با قطار Trenitalia نفری 27 یورو
  • هزینه پرداختی به آژانس همراه کارمزد : 2516000 هزار تومن

 خوب حمل و نقلمون تکمیل شده بود. حالا باید کاملا برنامه ریزی می­کردم که تو هر روز کجاها میخوایم بریم که اونجا تازه نخوایم فکر کنیم که چه جاهایی واسه دیدن داره و حالا چه­ جوری بریم و... و وقتمون رو تلف کنیم. بازم اینجا کلی سفرنامه ­ها بهم کمک کردن و طبق اون دفترچه یادداشتم می­دونستم تو هر شهر کجاها رو باید بریم ببینیم. پس رفتم همه اونا رو تو مپ گوگلم مکانشون رو سیو کردم و مکان­های نزدیک به هم رو کاملا شناسایی کردم و برنامه­ ریزی کردم برای اونجا رفتنشون. نشستم کلی سرچ کردم که ببینم وقتی میرسیم به فرودگاه ­های مقصد چه ­طوری و با چه وسایل نقلیه ­ای میتونیم خودمون رو برسونیم به هتلمون. شاید تو این زمینه خیلی وسواس به خرج دادم ولی خوب میخواستم که هیچ استرسی اونجا بابت هیچ چیزی نداشته باشیم. البته خود اپ گوگل مپ یه قابلیت خوبی که تو خارج از کشور ما داره اینه که شما اگر بهش مبدا و مقصد رو بدید، تمامی مسیر­ها و وسایل نقلیه­ های که میتونید خودتون رو باهاش به مقصد برسونید بهتون نشون میده.

مثلا میگه میتونید پیاده 5 دقیقه برید تا ایستگاه اتوبوس، با خط شماره 64 برید فلان ایستگاه پیاده بشید اونجا دوباره 5 دقیقه تا مقصد پیاده برید یا می­تونید با مترو برید و حتی ایستگاه­هایی که تو مترو باید خطتون رو عوض کنید رو هم بهتون میگه و این قابلیتش فوق­ العاده به کارتون میاد. تصمیم داشتیم اونجا که رسیدیم یه سیمکارت بخریم. ولی گفتم حالا یه درصدم یه موقع اگر نشد که بخریم میخواستم یه مپ آفلاین نصب کنم که لنگ نمونیم و چقدرم خوب کاری کردیم که بعدا براتون تعریف می­کنم چرا. اپلیکیشن های زیادی نصب کردم که مپ آفلاین نوشته بودن. ولی یا واقعا آفلاین نبود یا مسیر نمیدادن اصلا، فقط نقشه رو نشون می­دادن. البته مپ گوگل هم اگر از قبل نقشه شهر­هایی که میخواید رو سیو کنید توش به صورت آفلاین نقشه رو نشون میده ولی اونم مسیر نمیده بهتون. دیگه آخر بعد از کلی سرچ بلاخره یه اپ پیدا کردم که مسیر هم میداد تو حالت آفلاین و خیلی هم کاربردی بود و حتما بهتون پیشنهاد میدم که شما هم قبل سفر نصبش کنید. اسمش sygic هستش.

وقتی سرچ میکنید کلی sygic میاره ولی شما فقط sygic خالی رو نصب کنید. و البته حتما باید از قبل نقشه شهرهایی که میخواید برید رو دانلود کنید تو اپ و حجمشون هم تقریبا بالاست. حدود 2 تا 3 گیگ برای هر منطقه، که باید با وای­فای نصبشون کنید. در مورد بلیط موزه لوور هم سایتش رو که مرور می­کردم گفته بود که شاید انقدر شلوغ باشه که بلیط حضوری برای فروش بهتون نرسه و بهتره که بلیط آن­لاین خریداری کنید. بلیط حضوری موزه 15 یورو بود و بلیط آنلاینش که میتونید بدون صف وارد موزه بشید 17 یورو بود که زنگ زدم آژانس ایوار این بلیط رو هم با کارمزد 3 یورو می­تونستید ازش بگیرید یعنی میشد نفری 20 یورو. برای محکم ­کاری، بلیط لوور رو به همین روش خریدیم. و حتما موقع رزرو باید روز و ساعت استفاده از بلیط رو تعیین کنید و اینجوری نیست که بلیط رو بخرید و هر زمان که دلتون خواست بتونید ازش استفاده کنید. رفتم سراغ بلیط موزه واتیکان. سایت رو که چک کردم دیدم نسبت به روز و ساعت، بلیط آنلاینش قیمتای متفاوتی داره و بلیطی که حضوریش رو میشد 17 یورو خرید رو باید حدود نفری 38 یورو آنلاین میخریدی که اصلا نمیصرفید و در این مورد تصمیم گرفتیم که حضوری بریم و ببینیم چی پیش میاد. باورم نمیشد که دیگه همه کارامونو کرده بودم و بیشتر خرجای سفرم انجام شده بود و فقط خرج اونجا میشد خرج خورد و خوراک و بلیط موزه ­ها و مترو و اتوبوس. پس هزینه ­هام داشت درست مثل پیش بینیم، پیش میرفت.

قبل سفر رفتیم فروشگاه شهروند و کلی واسه خودمون آب معدنی و نوشابه و آبمیوه و واسه صبحانه پنیر و نون سحر و غذای هانی و ... خریدیم. چون همونطور که میدونید اونجا یه آب معدنی حدود 20 هزار تومن میفته. گفتیم روزی یه وعده ­ام بیرون بخوریم، شب که برمیگردیم هتل، میتونیم از غذاهای حاضری خودمون استفاده کنیم یا به دلیل اینکه وقت صبحانه خوردن داخل هتل رو نداشتیم، همه هتل ها رو بدون صبحانه گرفتیم و به جاش پنیر و گردو و آب پرتغال و مینی نان برگر سحرم گرفتیم که بتونیم با خیال راحت داخل قطارها صبحانه رو بخوریم. چندتا نوشابه انرژی­ زا مثل هایپم گرفتیم که به شما هم پیشنهاد می­کنم که حتما با خودتون ببرید. همین چیزای کوچیک کلی میتونه تو هزینه­  های سفرتون کمک کنه. چون مثلا کل خرید ما تو شهروند شد 300هزار تومن و با این 300 تومن، یه وعده غذا فقط میتونستی اونجا بخوری. شاید بگید خسیس بازیه ولی ما به شخصه هزینه­ ها رو تا جای ممکن کم میکنیم که سفرهای بعدی رو بتونیم تند تند برنامه ­ریزی کنیم.

برای لباس هم چون هوا رو چک می­کردیم و میدیدم درجه دماش مثل تهرانه لباسای تابستونی برداشتیم و فقط یکی یدونه کت برداشتیم که اگر یه موقع بارون اومد بپوشیم رو لباسامون. چون محدودیت بار هم داشتیم فقط لباسایی رو برداشتیم که حتما میخواستیم بپوشیم و چیز اضافه ­تری با خودمون برنداشتیم. به خاطر اینکه میدونستیم کلی پیاده­ روی خواهیم داشت دو تا کتونی سفید و راحتم برداشتیم که با همه لباس­هامون هم ست میشد. یه چتر کوچیک هم حتما همراه داشته باشید. از اونجایی که من و همسرم جفتمون به شدت چایی خوریم یه فلاکس کوچولو با یه دونه از این پارچای برقی کوچیک مسافرتی با خودمون بردیم. پاور بانک که حتما و قطعا با خودتون ببرید. قبل سفرم که عوارض خروج از کشور رو که نفری 220 هزار تومن بود رو پرداخت کردیم. این بود مقدمات سفر ما.

چندتا نکته قبل از شروع سفرم بگم که، از اونجایی که بار اولی هست که اینجوری دست به قلم میشم و اینکه دوست داشتم طوری بنویسم که روان و قابل درک باشه، پس تو سفرنامم از زبان محاوره و خودمونی استفاده کردم و ادبیش نکردم. سعی کردم هرجایی که رفتیم رو اول یه تاریخچه کوتاه از اون مکان براتون بزارم. از اونجایی هم که ما تو میلان 6 ساعت بیشتر نبودیم، پس عکس زیادی نداشتم که براتون بزارم و فقط از معروفترین کلیسای میلان تونستیم دیدن کنیم. ولی در مابقی شهر­ها تا جایی که جا داشت عکس و فیلم استفاده کردم و سعی کردم تا جایی که میشه شما رو با خودم همراه کنم.

 

فصل دوم:سفر به سرزمین چکمه:

روز اول سفر: میلان پایتخت مُد جهان

روز 2­مهر ساعت 12:40 پرواز ایران ­ایر داشتیم به سمت میلان. ولی روز قبلش برامون اس­ ام ­اس اومد که به دلیل سوخت­گیری در ارومیه پرواز 2 ساعت جلوتر، یعنی 10:40 دقیقه انجام میشه. تعجب کردیم، گفتیم خوب بره اول سوختشو بزنه بعد بیاد مسافرا رو سوار کنه ولی بعدا فهمیدیم که به دلیل تحریم­ها، به هواپیماهای ایرانی، داخل اروپا سوخت نمیدن و سوختی که تهران میزنن به اندازه ­ای نیست که برن میلان و برگردن. واسه همین باید یه دور باک رو تو تهران پر کنن و برن تو ارومیه دوباره سوخت­گیری کنن تا بتونن میلان برسن و برگردن. حتی باید ظرفیت هواپیما به اندازه 100 تا مسافر خالی باشه تا هواپیما سنگین نشه و سوخت بیشتری مصرف نکنه. خلاصه ساعت 7 رفتیم فرودگاه و موقع چک ­این، ویزا و مدت زمان انقضاش و بلیط برگشتمون رو چک کردن. پس همه مدارک رو، دم­ دست داشته باشید و یه وقت داخل چمدون نزارید. حتی وچرای هتل­ها رو. 

ساعت حدود 11 هواپیما پرواز کرد و طبق برنامه تو ارومیه نشست. به ما اعلام کردن که حدود 45 دقیقه سوخت­گیری زمان میبره و نگم براتون که 45 دقیقشون شد 2 ساعت معطلی داخل هواپیما تا سوختشون رو بزنن و ما که قرار بود قاعدتا 4 برسیم میلان حالا دیگه 5.30 میرسیدیم. خلاصه، پرواز از ارومیه تا میلان حدود 4 ساعت طول کشید و ما 5.30 رسیدیم فرودگاه مالپنزا میلان. از هواپیما که پیاده شدیم هوا شرجی و خیلی گرم بود . رفتیم و رسیدیم به گیت کنترل گذرنامه. اونجا شنیده بودیم که مامور کنترل ممکنه ازتون سوال کنه که قصدتون از مسافرت چیه و چه هتلی اقامت دارید و کی برمیگردید و از این حرفا. گیت خلوت بود و مامور کنترل پاس یه نگاه به ویزاها انداخت و وارد سیستم کرد و هیچ چیزی هم ازمون نپرسید و پاسامونو بهمون داد. ولی از یه خانمی که همراه بچه کوچیک بود کلی سوال پرسید. رفتیم و ساک­ها رو گرفتیم و وارد سالن اصلی فرودگاه شدیم. کل سالن فرودگاه مالپنزا رو راه رفتیم و دنبال سیمکارت گشتیم و در کمال ناباوری دیدیم هیچ­ جا سیمکارت نمیفروشن. مغازه ­های عادی که اصلا نداشتن و باید از مغازه­ هایی که مخصوص فروش سیمکارت بود خرید می­کردیم، که ما تو کل سالن فرودگاه اصلا ندیدیم. تو سالن اصلی کلی غرفه بود که بلیط اتوبوس تا ایستگاه سنتراله رو به مبلغ 10 یورو میفروختن و میتونستید با اتوبوس، برید مرکز شهر. ولی برنامه ما این بود که به محض این که برسیم هتل، تا هوا تاریک نشده با مترو خودمون رو به کلیسا و میدان دومو برسونیم. چون اصلی­ترین جا و دیدنی­ترین جای میلان، همین میدون بود ولی از اونجایی که پروازمون تاخیر داشت، گفتیم شاید الان عصر شده، خیابونا ترافیک باشه و ما خیلی دیر برسیم به هتل پس تصمیم گرفتیم که با مترو بریم سمت ایستگاه سنتراله.

تو سالن فرودگاه تابلو داره به سمت مترو. رفتیم سمت مترو و اونجا یه مغازه بزرگ بود مخصوص فروش بلیط قطار مالپنزا به سنتراله. رفتیم و 2 تا بلیط خریدیم به قیمت نفری 13 یورو و با پله ­های برقی رفتیم کنار ریل قطار وایسادیم. اونجا یه دستگاه سبز رنگی بود که حتما باید بلیط­ها رو توش ولیدیت میکردید. مترو ها و اتوبوس ­های ایتالیا اکثرا اینجوریه که تو هیچ ایستگاهی، هیچ کسی از شما بلیط نمیخواست. ولی یه مامورهایی دارن که به صورت رندم وارد قطارها و اتوبوس ­ها میشن و بلیط شما رو چک می­کنن و اگر بلیط نداشته باشین یا بلیط رو ولیدیت نکرده باشید، 65 یورو جریمتون میکنن (این موارد رو هم به لطف سفرنامه ­های قبلی لست ­سکند میدونستم)

2.jpg

تصویر شماره2: بلیط های قطار فرودگاه میلان به ایستگاه سنتراله

 

تو دستگاه بلیط ­هامون رو ولیدیت کردیم و نشستیم منتظر قطار. رو تابلو هم، زمان رسیدن قطار بعدی که ساعت6:30 بود رو زده بود. قطارها و اتوبوس­های فرودگاه هر 20 دقیقه از اونجا به سمت سنتراله حرکت داشتن و ما با اختلاف 3 دقیقه به قطار ساعت 6:10 نرسیده بودیم. دقیقا یک ساعت تا هتل راه بود و ما تو مسیر، از شهر که چیز خاصی ندیدیم و آخر ساعت 7:30 رسیدیم ایستگاه سنتراله. کلی دعا دعا می­کردیم که وقتی می­رسیم دومو هوا روشن باشه ولی خوب به لطف تاخیر پروازمون نشد که برسیم. ایستگاه سنتراله، خیلی بزرگ بود و چون از قبل محل هتل رو روی نقشه sygic علامت زده بودم، مسیر­یابی کردم و با اختلاف 5 دقیقه پیاده­ روی رسیدیم به هتل.

انقدر عجله داشتیم واسه رفتن به دومو که اصلا دور و برمون رو نگاه نمیکردیم و سریع فقط راه می­رفتیم که برسیم هتل. ولی دیگه غروب شده بود و 10 دقیقه بعدش هوا تاریک میشد. یعنی ساعت 7:40 دیگه هوا تاریک بودش. بنابراین تصمیم گرفتیم که دیگه عجله نکنیم. برگه وچر هتل رو به رزروشن هتل دادیم و پاسپورتامون رو نگاه کرد و مطابقت داد و بهمون برگردوند. اتاقمون طبقه اول بود و واسه چمدونا یه بالابر کوچیک داشت.

خلاصه اتاق رو تحویل گرفتیم و یکم نشستیم که نفسمون سرجاش بیاد انقدر بدو بدو کرده بودیم. اتاق گاوصندوق یا همون safebox داشت. ولی هرکاری کردیم به غیر از رمز 1234 هیچ رمزی رو واسه تغییر قبول نمیکرد و آخر بیخیالش شدیم. راستی اینو یادم رفت بگم که از اونجایی که شنیده بودیم تو ایتالیا و فرانسه خیلی جیب­ بر هست و جیب توریستا رو میزنن، یه پاکتایی داشتیم که میتونستیم پولو بزاریم توش و آویزون کنیم به گردنمون و بزاریم زیر لباسمون. اینجوری خیلی مطمئن­ تر بود و خیالمونم راحت­تر بود. پس یکم پول دم­دستی گذاشتیم تو کیفمون و پولامون رو دو بخش کردیم و تو پاکتا گذاشتیم.

چون دیدیم هوا هم خنک شده کتامون رو برداشتیم و کلید رو به رزروشن تحویل دادیم و راه افتادیم. رو مپ مقصد رو زدم دومو و گفته بود با مترو 4 تا ایستگاه فاصله داری. پس از هتل 3 دقیقه پیاده تا سر چهارراهی که ایستگاه مترو بود رفتیم و از پله ­های مترو رفتیم پایین و دستگاه خرید بلیط رو دیدیم و همین جوری گنگ وایساده بودیم نگاش میکردیم. از اونجایی که تازه رسیده بودیم هنوز لود نشده بودیم، نمیدونستیم باید چیکار کنیم. تا این­که یه آقایی که اهل کره­ جنوبی بود، اومد و میخواست که از دستگاه، بلیط بخره و اتفاقا اونم میخواست بره دومو. پس وایسادیم با کمکش بلیط مترو خریدیم. خیلی هم آسون بود. یه صفحه مانیتور داشت که لمسی بود و زبان انگلیسی رو انتخاب میکردی و تعداد بلیطی که میخواستی رو وارد میکردی و بعد یه جا واسه وارد کردن پول داشت که حتما باید پول کاغذی وارد میکردی. بعد بلیط رو چاپ می­کرد و بقیه پولتم مینداخت تو جای سکه­ ها.

بلیط رو نفری 2 یورو خریدیم و با آقاهه رفتیم. از مردم پرسیدیم که سمت دومو از کدوم طرفه بهمون نشون دادن و رفتیم کنار ریل وایسادیم. دیگه با آقاهه دوست شده بودیم و دست و پا شکسته به انگلیسی با هم صحبت میکردیم. میگفت ایران و ما خیلی با هم دوستیم و تهران خیلی پیشرفته است و خلاصه کلی ازمون تعریف کرد. بهمون گفت من 2 سال پیش که اومده بودم میلان، مترو خیلی شلوغ بود. اومدم وارد قطار بشم یهو سه نفر از پشت هلم دادن و دورم کردن و میخواستن که کیف پولم رو بزنن و شانس آوردم سریع برگشتم و کیف پول از دستشون افتاد رو زمین و در رفتن. میگفت خیلی خاطره بدی بود برام و از یه طرفم خیلی شانس آوردم. اینو که شنیدیم خیالمون راحت شد که پولمون تو جیب و کیفمون نیست. خلاصه ایستگاه دومو پیاده شدیم و ازش خداحافظی کردیم.

همین که از پله­ های مترو اومدیم بیرون با کلیسای دومو ( duomo di milano)، دقیقا روبه رومون مواجه شدیم. یه کلیسای خیلی بزرگ و با­عظمت و ابهت که باعث شد همونجا چند دقیقه سرجامون خشکمون بزنه و به عظمتش و قشنگیش خیره بشیم. فوق­ العاده بود یه چیزی فراتر از همه عکسایی که ازش دیده بودم بود. واقعا زیبا بود. عجیب نبود که دومین کلیسای بزرگ ایتالیا لقب داشت چون واقعا بزرگ بود. از قبل تاریخچه ­ای دربارش خونده بودم که بزرگترین کلیسای دنیا به سبک گوتیک هستش و ساختنش 6 قرن طول کشیده و همه ­جای کلیسا با 6هزار مجسمه تزئین شده یود و اینکه تاجگذاری ناپلئون در سال 1805 در این کلیسا انجام شده بود. هرجایی از کلیسا رو که نگاه میکردی یه مجسمه بود. واقعا شگفت­ انگیز بود. انقدر شگفت ­زده شده بودیم که یه دور کامل دور تا دور کلیسا رو راه رفتیم و با دقت ساختمونش رو نگاه کردیم. هرچقدر با دقت ­تر میدیدیم، بیشتر متعجب میشدیم که وای خدایا این دیگه چجور بنای خارق­ العاده ­ایه. چون تا 6 بیشتر زمان بازدید از کلیسا نبود از وقت بازدید گذشته بود و من کلی ناراحت بودم که توی این بنای قشنگ رو نمیتونم ببینم. البته از اونجایی که شواهد نشون میداد، اصلا اون روز کلیسا بازدید نداشت، چون جلوی تمام درب­های کلیسا مامورای امنیتی وایساده بودن و کلی آدمای تشریفاتی مهم با نشون دادن دعوت نامشون داشتن میرفتن داخل کلیسا. معلوم بود مراسم خاصی در حال برگزاری بوده. از همون بیرون که داخل رو نگاه کردیم دیدیم داخلش هم درست مثل بیرونش واقعا حیرت ­انگیز هست.

3.jpg

تصویر شماره3: کلیسای جامع میلان

4.jpg

تصویر شماره4: اطراف کلیسای جامع میلان

درست کنار کلیسا، یه پاساژ خیلی معروف هست به نام مرکز خرید ویتورو امانوئل دوم (Galleria Vittorio Emanuele II) که یه پاساژ لوکس، پر از نمایندگی­ های برند­های معتبر ایتالیا و دنیا بود. جلوی در پاساژ یه نوازنده ایستاده بود و یه آهنگ خیلی قشنگ میزد که کاملا به فضا و مکان میخورد.

5.jpg

تصویر شماره5: مرکز خرید ویتورو امانوئل دوم

جمعیت داخل میدان خیلی زیاد بود. یه سری­ها رو پله ­های جلوی کلیسا نشسته بودن و یه سری­ها هم داخل پاساژ و یه سری­ها هم مثل ما مدام در حال عکاسی. اینو بگم که ما جفتمون به شدت پایه ­ی عکس گرفتنیم و تا دلتون بخواد از خودمون تو جاهایی که رفتیم عکس گرفتیم.

انقدر که بعضی جاها دیگه یادمون میرفت میخوایم وقتی برگشتیم سفرنامه بنویسیم و باید از فضای خالی بدون خودمونم عکس بگیریم. دور تا دور میدون هم پر بود از کافه و رستوران و مغازه. رفتیم توی مرکز خرید که اونم معماری خیلی قشنگی داشت و سقف هاش پر بود از نقاشی­ های قشنگ. ولی از اونجایی که اصلا قصد خرید چیزی رو نداشتیم، داخل مغازه ­ها اصلا نرفتیم. یه چیزی رو راجع به ایتالیا بهتون بگم که قدم به قدم بستنی­ فروشی داره و شما پیر و جوون رو میبینید که در هر ساعتی از روز یه ­جا وایساده و داره بستنی قیفی میخوره و این در مورد تمام شهرای ایتالیا که رفتیم صدق می­کرد. اونجا هم خیلی­ ها وایساده بودن جلو مغازه بستنی­ فروشی و داشتن بستنی میخوردن.

دوباره برگشتیم و داخل میدون نشستیم تا یه دل سیر به بنای پر ابهت کلیسا نگاه کنیم. تو یه سفرنامه یه کار قشنگی که یه خانم کرده بود این بود که هر شهری که رفته بود یه دونه مگنت یخچال اون شهر رو واسه یادگاری خریده بود و آخرش روی یخچال خونشون زده و بود. به نظرم خیلی کار جالب و قشنگی اومد پس منم تصمیم گرفته بودم تو هر شهری که رفتم تنها چیزی که برای خودم می­خرم یه مگنت یادگاری اون شهر باشه. کنار ورودی مرکز خرید دو تا قرفه بود که از همین مگنت­ها و مجسمه­ های میلان رو میفروختن. پس یه مگنت به قیمت 4.5 یورو برای خودمون خریدیم که از همه ­جا گرونتر خریدیم این مگنت رو. چون میلان بالاخره گرون­ترین شهر ایتالیاست و حتی بلیط متروش هم از همه­ جا گرون­تر بود. پس تا حد امکان، اگر از چیزی تو میلان خوشتون اومد، نخرید چون در شهرای بعدی مطمئنا همون رو به قیمت خیلی پایین­تری پیدا می­کنید.

دیگه ساعت 9.30 شب شده بود و ما باید برمی­گشتیم سمت هتل. با همون برنامه sygic مسیریابی که کردم 40 دقیقه تا هتل پیاده راه بود و از اونجایی که ما هنوز هیجان­زده بودیم و دوست داشتیم خیابونای میلان رو بیشتر ببینیم، تصمیم گرفتیم که پیاده بریم سمت هتل. پس راه افتادیم و طبق مسیر ادامه دادیم. خیابونا تقریبا خلوت بودن و مغازه ­ها تک و توک باز بودن. تو مسیر هم چند تا پارک و فواره و میدون قشنگ دیدیم. خیابونایی که باریک­تر بودن و دو طرفشون مغازه بود، همشون سنگ­فرش بودن و مغازه ­ها هم، همگی خیلی بزرگ و شیک بودن. از فرهنگ رد شدن از خیابونشون اگه بخوام براتون بگم این بود که اگر چراغ عابر­پیاده قرمز بود و تا دوردست­ها ماشین دیده نمیشد به هیچ عنوان از خیابون رد نمیشدن. تازه تو اون موقع شب که خیلی خلوت بود. تو مسیرمون اصلا از کوچه­ های خلوت رد نشدیم و همش از کنار خیابونای اصلی رد میشدیم که مطمئن ­تر بودن. تو مسیر هم کلی رستوران و کافه بود که همه باز بودن. آخه من قبل سفر خونده بودم که تمام مغازه ­ها و رستورانا ساعت 7 تو اروپا میبندن، مغازه ­ها که آره ولی رستورانا و کافه­ ها همگی باز بودن. تو مسیر هم ما خیلی کارتون­ خواب کنار خیابون دیدیم. رسیدیم جلوی ایستگاه سنتراله و تازه دیدیم چقدر ایستگاه بزرگی بود و کلی ورودی و خروجی داشت.

6.jpg

تصویر شماره 6: محوطه مقابل ایستگاه سنتراله

تا خود هتل مدام دنبال مغازه فروش سیمکارت بودیم ولی ندیدیم. بالاخره نزدیک هتل که بودیم از یه نفر سوال کردیم و بهمون آدرس داد. رفتیم و دیدیم بله بالاخره پیداش کردیم. مغازه ­ای بود که رو شیشه ­هاش و در ورودیش تبلیغ سیمکارت­های مختلف رو چسبونده بود و توسط یه خانم و آقای هندی اداره میشد. خلاصه رفتیم و گفتیم سیمکارت ودافون میخوایم. آخه شنیده بودم ودافون هم کیفیت بهتری نسبت به بقیه داره هم اینکه تو کل دنیا میشه ازش استفاده کرد و جای تعجب داشت که اونجا وودافون رو خیلی قیمت مناسب میداد و یه سیمکارتش با 15 گیگ بسته اینترنت 20 یورو بود و نسبت به شنیده ­هام خیلی قیمت خوبی بود. پس سریع گفتیم همینو می­خوایم.

برای خرید سیمکارت یادتون باشه که حتما پاسپورت همراهتون باشه چون با اطلاعات پاسپورتتون سیمکارت رو فعال می­کنن و یه کپیش رو پیش خودشون نگه می­دارن. پس پاسپورت و دادیم و کارای ثبت نام رو انجام داد و سیمکارت رو داد بهمون که بندازیم تو گوشی. ولی هرکاری کردیم آنتن نیومد که نیومد. یه ربعی باهاش کار کرد و تو گوشی­های مختلف امتحان کرد ولی بازم کار نکرد. گفت نمیدونم چرا کار نمی­کنه میخواید یه سیمکارت دیگه بدم بهتون. یه چندتا سیمکارت نشون داد و سیمکارت wind رو که اپراتور خود ایتالیا بود رو با همون قیمت 20 یورو انتخاب کردیم ولی غافل از اینکه اونم هرکاری کرد آنتن نیومد و فعال نشد. گفت شاید امشب همشون مشکل دارن میخواید فردا صبح بیاید که ما گفتیم ما فردا 7.5 باید بریم سمت ونیز. پس دیگه کلا نا­امید شدیم و خانم خوش ­برخورد هندی پس از تلاش یه ساعته­ای که برای ما انجام داد، پولمون رو پس داد و ما رفتیم به سمت هتل. اینو یادتون باشه که هر سیمکارتی تو اروپا بخرید تو کل اروپا میتونید ازش استفاده کنید. بالاخره رسیدیم هتل و با کلی ذوق و شوقی که برای رفتن به ونیز داشتیم زودی خوابیدیم.

 

هزینه های روز اول، میلان:

  • مترو فرودگاه تا ایستگاه سنتراله: 26 یورو
  • مترو از هتل تا میدان دومو: 4 یورو
  • مگنت یادگاری میلان:4.5 یورو
  • کل هزینه های روز اول: 34.5 یورو