سفری هیجان انگیز و به صرفه به قلب اروپا

4.7
از 40 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
چند و چون سفر اقتصادی به قاره سبز! +تصاویر

روز چهارم رم، شهر گلادیاتورها:

رم، یکی از قدیمی­ترین شهرهای دنیاست که قدمتی بیشتر از 2500 سال داره که روزگاری قلب امپراطوری عظیم روم بوده. اگر به تاریخ حتی یکم هم علاقه داشته باشید، شهر رم خیلی میتونه براتون جذاب باشه چون هرجای شهر یه اثر تاریخی متعلق به هزاران سال پیش وجود داره که خیلی خوب داره ازشون مراقبت میشه. مکان­های دیدنی و معروف شهر رم همه در نزدیکی هم هستن و اگر یک صبح تا شب بخواهید در رم بگردید اصلا به وسایل نقلیه احتیاجی پیدا نمی­کنید. فقط واتیکان یکمی از بقیه دیدنی ­ها دور­تر هست.

از ایستگاه که خارج شدیم، بلافاصله متوجه شدیم که وارد شهر پر­جمعیت و شلوغی شدیم و همین­طور شهر زیبا، چون اولین خیابونی که روبه ­روی خودمون دیدیم پر بود از ساختمون­های خیلی قشنگ و مرتب. لوکیشن زدیم و راه افتادیم به سمت هتلمون که در فاصله 10 دقیقه ­ای از ایستگاه قرار داشت. تا وارد خیابون اصلی شدیم با جمعیت خیلی زیادی روبه­ رو شدیم. یکم که دقت کردیم، دیدیم تظاهرات خیلی بزرگی راه افتاده بود و تظاهر­کننده­ ها همه نوجوان بودن. یعنی دختر پسرهای حدود 14- 15 ساله. که یک عالمه پلاکارد تو دستشون بود. جمعیتشون خیلی زیاد بود و تو خیابون اصلی، تظاهر­کننده ­ها راهپیمایی می­کردن. با خودمون گفتیم اینا دیگه از چی دقیقا اینجا ناراضی­اند؟!

nFjyVcvQDfkdCi1VjlvuSV8hyGZzY0WKHe0CnCn2.jpeg

تصویر شماره 97: جمعیت تظاهر کننده در مقابل ایستگاه ترمینی

خلاصه از میان سیل زیاد جمعیت رد شدیم و وارد خیابون هتلمون شدیم. خیابونی که توش پر بود از هتل کنار هم. ساختمون هتل ما هم بزرگ بود و لابی نسبتا بزرگی داشت. با نشون دادن ووچر هتل کارهای check in رو انجام دادیم و از اونجایی که ساعت تازه 10.30 بود اتاقمون حاضر نبود و گفتن که میتونیم چمدان­ها رو داخل اتاقی در لابی بزاریم و ساعت 12 برای تحویل گرفتن اتاق برگردیم. ما که برای روز اول برنامه خیلی سنگینی داشتیم، تصمیم گرفتیم که چمدان­ها رو بزاریم و برنامه هیجان ­انگیز رم گردی رو از همون لحظه شروع کنیم. اولین مکانی که قرار بود ببینیم کلیسای سانتا ماریا ماجوره (Santa Maria Maggiore) بود که خیلی نزدیک هتل بود. در واقع 3 دقیقه بیشتر با هتلمون فاصله نداشت. از قبل می­دونستم که رم پر از کلیساهای دیدنی و مکان­های تاریخی خیلی جذاب هست که باید 4-5 روز کامل بگردی تا بتونی همشون رو ببینی پس با توجه به وقت 2 روزه ا­ی ما، یه لیستی از مهمترین­ های رم برای خودم روی نقشه علامت زده بودم که لااقل اونا رو برنامه ­ریزی کنیم و ببینم.

با توجه به سفرنامه ­هایی که خونده بودم از کلیسای سانتا ماریا ماجوره خیلی تعریف کرده بودن و با توجه به اینکه نزدیک هتل بود پس تصمیم گرفتیم که حتما ازش بازدید کنیم. در این کلیسا چند تن از مشهورترین و مهمترین پاپ­ ها دفن شدن و همین طور معماری کلیسا انقدر جذاب هست که شما را محو تماشای خودش می­کنه. کلیسای جامع سانتاماریا یکی از قدیمی­ترین کلیساهای شهر رم هست. این کلیسا به مریم مقدس اختصاص داده شده. انقدر بنای کلیسا زیبا بود که چند دقیقه ­ای رو دور تا دورش راه رفتیم و عکاسی کردیم. بازدید از کلیسا رایگان بود و تنها در هنگام ورود، داخل کیف رو بازدید می­کردن. برای وارد شدن به این کلیسا هم مثل بقیه نباید دامن و یا شلوارک خیلی کوتاه داشته باشید.

98.jpg

تصویر شماره 98: نمای پشتی کلیسای سانتا میاریا ماجوره

99.jpg

تصویر شماره 99: ابیلیسک رو به روی کلیسا ماجوره

100.jpg

تصویر شماره 100: نمای جلوی کلیسای سانتا ماریا ماجوره

وقتی وارد کلیسا شدیم، نمیدونم حسی که از دیدنش داشتم رو چطور براتون توصیف کنم. فوق ­العاده با­عظمت و زیبا بود. روی دیوار و ستون­ها و سقف کلیسا پر بود از نقاشی­ و مجسمه­ روی سقف کلیسا از ورقه ­های طلا استفاده شده بود که جلوه خیلی خاصی به اونجا داده بود. هرچی از زیبایی این کلیسا براتون بگم، کم گفتم. کلیسا یه راهروی اصلی داشت با اتاق­هایی در اطراف. وارد هر اتاقی که میشدیم یه سری مجسمه­ ها و نقاشی­ های خارق­ العاده می­دیدیم. در انتهای راه­رو یک محراب بزرگ قرار داره. در زیر اون پله­ هایی به سمت زیرزمینی قرار داشت که چند پاپ در اونجا دفن هستن. داخل کلیسا همه ساکت بودن و خیلی آروم با هم صحبت می­کردن. تو هر کدوم از اتاق­ها، عده ­ای در حال نیایش کردن بودن. هر چند دقیقه یک­بار هم، آهنگ روحانی­ای در فضای کلیسا پخش میشد. خیلی خیلی حس خوبی داشت اون کلیسا و انقدر داخلش جذاب بود که دوست داشتم میتونستم، تمام عکس­هایی که گرفتم رو براتون بزارم تا ذره ­ای از زیبایی اونجا رو بتونید درک کنید.

101.jpg

تصویر شماره 101: داخل کلیسای جامع سانتا ماریا

102.jpg

تصویر شماره 102: نمایی از سقف کلیسای ماجوره

103.jpg

تصویر شماره 103: فضای داخلی کلیسای ماجوره

104.jpg

تصویر شماره 104: محراب کلیسای ماجوره

105.jpg

تصویر شماره 105: مجسمه های روی دیوارهای کلیسای ماجوره

106.jpg

تصویر شماره 106: دیوارهای کلیسای ماجوره

107.jpg

تصویر شماره 107: دیوار کلیسای ماجوره

واقعا دیدن اون کلیسا، خوش ­آمد­گویی قشنگی حساب میشد برای ما از شهر رم. از کلیسا که اومدیم بیرون ساعت 11:30 شده بود. پس لوکیشن زدیم به سمت کلسئوم، مهمترین بنای تاریخی شهر رم که به فاصله 15 دقیقه پیاده راه بود و کلی هیجان داشتیم برای دیدنش. راه که افتادیم دیدیم از شانس ما دقیقا مسیرمون با مسیر تظاهر­کننده­ ها یکی بود. انگار که اونا هم مقصدشون کلسئوم بود و هرچی جلوتر می­رفتیم، جمعیت خیلی بیشتر می­شد. بعدا که برگشتیم فهمیدیم، هر شنبه تو شهر رم تمام مدارس اعتصاب می­کنن و میان به خیابان­ها. اون روز هم که ما اونجا بودیم دقیقا شنبه بود. پلاکاردا هم، روش نوشته شده بود از نوجوان­ها محافظت کنید تا آینده ایتالیا تضمین شود. به نظر میومد که به سیستم آموزشی اعتراض داشتن و جالب اینجا بود که پلیس هم کاملا باهاشون در طول مسیر همراه بود و در کنار مردم بود. یعنی یک اعتراض مسالمت آمیز به تمام معنی. ما که دیدیم جمعیت خیلی زیاده و نمی­تونیم از وسطشون رد شیم، سعی کردیم از تو کوچه پس کوچه­ ها بریم، نه خیابان اصلی. بعد از حدود یک ربع پیاده­ روی رسیدیم به بنای بزرگ کلسئوم.

معروفترین اثر تاریخی رم کلسئوم هست که قدمتش به 80 سال پس از میلاد می­رسه و محل برگزاری مسابقات گلادیاتورها و همچنین برای 600 سال محلی برای نمایش تئاترها و برگزاری جشن­ها بوده و نمادی از شکوه امپراطوری روم به حساب میاد. دیوارهای آرکی ­شکل دورتا دور کلسئوم رو گرفته بود و عظمتش در نگاه اول کاملا مشخص بود. روبه ­روی کلسئوم پله­ هایی هست که اگر از پله­ ها بالا برید نمای خیلی قشنگی از کلسئوم می­بینید که مکان خوبی هم برای عکاسی هست. به اونجا که رسیدیم سیل زیاد جمعیت توریست رو دیدیم و فهمیدیم که صف طولانی­ای رو در پیش داریم. ما که با عجله از هتل خارج شده بودیم فراموش کردیم که بطری آب با خودمون برداریم و از اونجا که هوای رم برعکس ونیز و فلورانس، خیلی خیلی گرم و اذیت ­کننده بود، خیلی تشنمون شده بود. اونجا هم پر بود از دست­فروش­ هایی که آب معدنی میفروختن. یه آب معدنی خریدیم ازشون به قیمت 1 یورو ولی از پله ها که رفتیم پایین در کنار ایستگاه مترو کلسئوم شیر بزرگ آب­خوری بود.

بعد از کمی عکس گرفتن از اون بنای با­عظمت، رفتیم به سمت صف کلسئوم. همون­طور که انتظارش رو داشتیم صف خیلی طولانی بود. پس وایسادیم توی صف، چون اصلا نمی­خواستیم بازدید داخل این بنای عظیم رو از دست بدیم. صف کلسئوم و رومن فروم و پلاتین هیل( Roman From, Platin Hill) یکی بود و در واقع بلیطشون هم یکی بود. در داخل محوطه رو به ­روی طاق معروف کنستانتین (Arch of Constantine) ایستاده بودیم. این طاق در سال 315 میلادی به مناسبت پیروزی امپراطور کنستانتین یکم در جنگ میلویان در مقابل ماکسنتیوس ساخته شده. این طاق بزرگترین طاق موجود در جهان هست که از امپراطوران رومی به جا مانده.

108.jpg

تصویر شماره 108: بنای با عظمت کلسئوم

9ELKp3RHROW8zvraWIFX4W5mAeSvBMfGuiuwR4TN.jpeg

تصویر شماره 109: طاق کنستانتین

داخل صف که بودیم، دلال­ های بلیط میومدن و میخواستن که بلیط­های بدون صف رو به قیمت 20 یورو بفروشن. دلال­ ایرانی هم، اونجا بود که تا ما رو دید به فارسی گفت، اگر بخواید تو صف وایسید 2 ساعت طول می­کشه و ما هم گفتیم مشکلی نیست، وقت داریم. چون اصلا نمی­صرفید که بخوایم 10-15 یورو بیشتر بدیم. حدود 1 ساعت و نیم تو صف وایسادن، رسیدیم گیت بلیط­ فروشی و 2 تا بلیط خردیدم نفری 12 یورو. اونجا متوجه شدیم که بلیط برای جوان­های اروپایی زیر 25 سال رایگان هستش. بعد از خرید بلیط، صف بازم ادامه داشت تا گیتی که کیف­ها رو می­گشتن و از داخل دستگاه باید رد می­شدیم. خلاصه 2 ساعت کامل طول کشید که بلاخره وارد کلسئوم شدیم. از پله­ ها رفتیم بالا و رسیدیم به صحن اصلی کلسئوم واقعا فوق ­العاده و با­عظمت بود و واقعا ارزش 2 ساعت ایستادن داخل صف رو داشت. شنیده بودم که کلسئوم برای قرن­ها محل جنگ میان انسان­ها و حیوان­ ها بوده و خیلی­ها تو این آمفی ­تئاتر جونشون رو از دست داده بودن.

همینطور هممون در فیلم سزار هم دیدیم که گلادیاتورها چطور در این میدان با هم نبرد می­کردن و کشته می­شدن. ایستادن در اون مکان یه حس خیلی خاص داشت و راحت میتونستی، تمام اون وقایع و اتفاقات رو به وضوح مجسم کنی. طبقه اول و دوم کلسئوم مخصوص پادشاهان و درباریان بود و طبقات دوم تا چهارم هم مردم عادی میتونستن برای تماشا بشینن و گنجایش نزدیک به 70 هزار نفر رو داشت و ورزشگاه­ ها و زمین­های فوتبال امروزی از این مکان الگوبرداری کردند. زمین وسط رو داشتن بازسازی می­کردن و مردم نمیتونستن واردش بشن. یکم که عکاسی کردیم رفتیم به سمت بالکنی که از اون بالا نمای قشنگی به سمت محوطه و طاق کنستانتین داشت. کنار و گوشه هم، آثار تاریخی به جا مانده از کلسئوم رو داخل ویترین برای نمایش گذاشته بودن و همین­طور ماکتی هم اونجا بود که نمای حقیقی و کاملی از کلسئوم رو در روم باستان به نمایش گذاشته بود.

110.jpg

تصویر شماره 110: نمای صحن نمایش کلسئوم

111.jpg

تصویر شماره 111: ماکتی از کلسئوم

112.jpg

تصویر شماره 112: آثار تاریخی به جا مانده در کلسئوم

از کلسئوم خارج شدیم و رفتیم به سمت رومن­ فروم و پلاتین هیل (Roman Forum). در ورودی اونجا هم یه صف بود که یک ربعی وایسادیم، ولی مدام اعلام می­کردن که این صف خرید بلیط نیست و باید برای تهیه بلیط به همون گیت کلسئوم برید که یه وقت کسی اشتباهی بدون بلیط تو صف واینستاده باشه. اونجا هم بعد از گشتن کیف و رد شدن از دستگاه وارد شدیم. فروم باستانی رم، بقایای چند بناست که در گذشته بناهای اداری در آن قرار داشتند. در زمان روم باستان در اغلب شهرهای بزرگ مرکزی می‌ساختند به نام فروم که محوطه‌ای بزرگ و بدون سقف بود؛ مردم برای انجام امور روزانه‌ی خود نظیر خرید و فروش کالاها به فروم مراجعه می‌کردند و بی‌شباهت به میدان‌های امروزی نبود. فروم موجود در شهر رم بزرگترین و بااهمیت‌ترین فروم در سراسر امپراطوری روم به شمار می‌آمد و هنوز هم دیدنی و جالب است و در گذشته دور تا دور آن با بناهای مختلف پوشیده می‌شد .در رومن فروم معابد و طاق ­های مختلفی وجود داشت که بعضی­ هاشون سالم مونده بودن و بعضی ­هاشون هم فقط چند تا از ستون­ هاشون باقی مونده بود.

E9BfNe8NkutxtvxMhAExNtZTe6Hl5aGuPrtn3rZg.jpeg

تصویر شماره 113: طاق موجو.د در رومن فروم

114.jpg

تصویر شماره 114: بقایای معبد رومن­ فروم

قدم زدن در رومن ­فروم، در وسط یک شهر مدرن، شبیه به برگشتن به ۲هزار سال قبل و قدم زدن در قلب روم باستانه. بعد از گشت زدن در محوطه رومن فروم رفتیم به سمت پله ­هایی که به بالای تپه پلاتین می­رفت. از بالای اون تپه که یکی از مهمترین تپه­ های رم بود و قصر پادشاهان و افراد مهم روم بر روی آن قرار داشت، کل محوطه رومن­ فروم و اطرافش کاملا مشخص بود و مثل یک سکوی دید باز بود و کل رم زیر پاتون بود. از اون بالا واتیکان و میدان ونیزیا و کلسئوم رو میتونستید ببینید.

115.jpg

تصویر شماره 115: نمای رومن فروم از بالای تپه پلاتین

سر ظهر بود و هوا هم خیلی گرمتر شده بود ولی انقدر شوق دیدن اون مکانهای تاریخی رو داشتیم و هیجان زده بودیم که اذیت نمیشدیم. انگار دوست داشتیم همون موقع کل رم و بگردیم و اصلا هم خسته نمیشدیم. بالای تپه فضای سبز داشت و هم­ آبخوری با آب آشامیدنی بود و هم سرویس بهداشتی. یکم همونجا نشستیم و یه کم از خوراکی­ هایی که همراه داشتیم خوردیم و انرژی جمع کردیم برای ادامه دادن ماجراجوییمون. ساعت 4 شده بود و از اونجایی که میدون ونیزیا (Piazza Venezia) خیلی نزدیک اونجا بود تصمیم گرفتیم بریم اونجا. رومن­ فروم یه در خروجی داشت که به سمت میدان ونیزیا میرفت. از اون در خارج شدیم و بعد از 5 دقیقه پیاده روی رسیدیم به یکی از معروفترین میدان رم یعنی میدان ونیزیا. در مسیر، گوشه و کنار خیابون پر بود از خرابه ­های به جا مونده از روم باستان که دور تا دورش رو برای جلوگیری از ورود افراد بسته بودن.

در وسط میدان ونیزیا و در قلب شهر رم، بنای یادبودی به‌پاس گرامیداشت پادشاه ویکتور امانوئل، نخستین پادشاه ایتالیای متحد، ساخته شده و مربوط به اوایل قرن بیستم میلادی است. در جلوی این بنا مجسمه غول­ پیکر برنزی از امانوئل و مجسمه ­های سنگی دیگری به شکل فرشته، قرار داده شده. ورودی بنا پله­ های خیلی زیادی داره ولی مطمئن باشید که ارزش بالا رفتن رو دارن. روی پله­ های بنای امانوئل اجازه ندارید که بنشینید و اگر یکی از توریست­ها روی پله­ ای می­نشست بلافاصله مامورهایی که در محوطه بودند، سوت می­زدند و بهش اشاره می­کردن که سریعا بلند بشه. چون اینکار رو یه جور بی ­احترامی نسبت به امانوئل می­دونستن. از پله ­ها که رفتیم بالا در زیر مجسمه امانوئل آرامگاهش قرار داشت که دو تا سرباز هم به احترامش دو طرفش ایستاده بودن و کوچکترین حرکتی هم نمی­کردن. نزدیک مجسمه که شدیم تازه عظمت و بزرگیش رو دیدیم. امانوئل سوار بر اسب بزرگی بود و می­تازید. اون مجسمه از اونی که اون پایین دیده بودیم خیلی خیلی بزرگتر بود. چند تا مجسمه هم به شکل فرشته ­های محافظ دو طرف بنا بودن و از اون بالا هم کل رم معلوم بود و منظره قشنگی داشت.

116.jpg

تصویر شماره 116: بنای یادبود امانوئل- میدان ونیزیا

117.jpg

تصویر شماره 117: مجسمه امانوئل در میدان ونیزیا

 یه آسانسور اونجا بود که باز با اون می­تونستید اندازه 5- 6 طبقه بالاتر برید و دید پاناروما به کل شهر رم داشته باشید منتها با بلیط نفری 10 یورو. در اون محوطه کمی عکاسی کردیم و از داخل بنای یاد­بود که پله ­هایی به سمت پایین داشت و در داخل هم پر بود از مجسمه و دیوارهای نقاشی شده، از میدان ونیزیا خارج شدیم. رو به روی میدان هم در طرف دیگر خیابون 2 تا کلیسا با نمای خیلی قشنگ وجود داشت. از اونجایی که شنیده بودم بازدید پانتئون تا ساعت 6.30 بیشتر نیست پس تصمیم گرفتیم که زودتر بریم به سمت پانتئون که از اونجا 10 دقیقه پیاده راه بود. عصر شده بود و خیابون­ها شلوغ و پر از توریست شده بود. رسیدیم به بنای پانتئون که پیش خودم همیشه تصور می­کردم که از نزدیک ببینمش.

118.jpg

تصویر شماره 118: کلیساهای روبه روی میدان ونیزیا

معبد پانتئون سالم­ترین بنای روم باستان هست که قدمتش به 2 هزار سال می­رسه و برای هزار سال گنبدش، بزرگترین گنبد دنیا بوده. ستون­های ورودی بنا از سنگ­های کاملا یک تکه ­ای ساخته شده که جذابیت این بنا رو چند برابر می­کنه. مقبیل پانتئون که رسیدیم، ستون­ هاش فوق ­العاده با­عظمت بود، به ­طوری که وقتی در کنارش می ­ایستادی تازه ابهت و عظمت اون ستون­ها رو درک می­کردی و متعجب میشدی از اینکه اون ستون­های یک تکه رو چطور اون زمان به اونجا آورده بودن. جمعیت خیلی زیادی اونجا جمع شده بود. دور تا دور معبد پر بود از رستوران­ها و کافه­ های مختلف که همشون هم کیپ تا کیپ پر از آدم بودن. ما هم که هنوز ناهار نخورده بودیم، گشنه بودیم ولی می­ ترسیدیم که تا ناهار بخوریم زمان بازدید از پانتئون تموم بشه پس ناهار و گذاشتیم بعد از بازدید. اصلا عکسای خوبی رو به روی پانتئون نتونستیم بگیریم چون جمعیت خیلی زیاد بود. کلا به خاطر خنک شدن هوا در عصر­ها، رم خیلی شلوغ­تر از تایم ­های دیگه­ ی روز میشه.

119.jpg

تصویر شماره 119: معبد پانتئون

120.jpg

تصویر شماره 120: میدان مقابل معبد پانتئون

121.jpg

تصویر شماره 121: فضای داخلی معبد پانتئون- عکس از اینترنت

 بازدید از معبد رایگان بود و صف خاصی هم نداشت، پس به راحتی وارد شدیم. در داخل معبد پر بود از نقش ­های سنگی روی دیوار­ها و گنید معبد. در مرکز گنبد حفره­ ای بود که نور رو به داخل می­تابید. به گنبد که نگاه می­کردی واقعا خیلی بزرگ و مرتفع بود و جالب اینکه هیچ ستونی زیر این گنبد به این بزرگی نبود. بعد از بازدید پانتئون دیگه واقعا از پا افتاده بودیم و دوست داشتیم سریعتر یه رستوران بشینیم و غذا بخوریم. همون­طور که گفتم دور تا دور معبد پر بود از رستوران، پس یه دور زدیم و منوهاشون رو سریع نگاه کردیم. معمولا منوهاشون رو روی تابلوی بزرگی در جلوی رستوران گذاشته بودن یا اینکه روی غذاهاشون قیمت زده بودن. تو یکی از اون کافه رستوران­ها نشستیم که گارسون خیلی خوش ­برخوردی هم داشت. یه اسلایس بزرگ پیتزا به قیمت 5 یورو و یه اسلایس بزرگ لازانیا به قیمت 8 یورو با یه نوشابه کوکا به قیمت 4 یورو سفارش دادیم. لازانیا همون­طور که از قیافه جذابش مشخص بود خیلی خوشمزه بود. پیتزاش هم با اینکه خمیر ضخیمی داشت ولی ترد و خوشمزه بود و به اندازه ­ای بودن که هر جفتمون سیر سیر شدیم.

Stkkky5meAy5VDdZmcwERUoiLtV2bvUQKYRR2Z10.jpeg

تصویر شماره 122: رستوران کنار معبد پانتئون

123.jpg

تصویر شماره 123: ناهار در کنار معبد پانتئون

ناهار رو که خوردیم ساعت شده بود 7 عصر و دیگه دوست داشتیم بعد از 9 ساعت پیاده ­روی و گشتن، برگردیم سمت هتل. لوکیشن زدیم و دیدیم که نیم ساعت تا هتل پیاده راه هست. پس گفتیم این نیم ساعتم روش و راه افتادیم به سمت هتل، از توی کوچه پس کوچه­ های خیلی قشنگ و پر از هیاهوی شهر رم. کوچه­ ها همگی سنگ­فرش بودن و هیچ ماشینی توشون رفت و آمد نمی­کرد و قدم به قدم تو همه کوچه ­ها پر بود از کافه و رستوران و بستنی ­فروشی که همه هم پر از جوون و توریست بودن. همینطور که داشتیم کوچه ­ها رو می­رفتیم جلو به صورت غیر منتظره­ای از مقابل فواره تروی سر در آوردیم. باورتون نمیشه که چه جمعیت زیادی جلوی فواره بودن، جای سوزن انداختن هم نبود حتی به سختی میشد خود فواره به اون بزرگی رو هم دید. پس با اینکه خیلی هیجان زده شده بودیم از دیدن ناگهانی اون فواره زیبا، تصمیم گرفتیم که به راهمون ادامه بدیم و بازدید مفصل اون رو به فردا موکول کنیم. رو به روی فواره مغازه ساخت و فروش عروسک­های چوبی پینوکیو بود که خیلی هم با­مزه بودن.

124.jpg

تصویر شماره 124: مغازه ساخت عروسک­های پینوکیو

cWZJ9s8CZx6vKwQCXugWP1T8rS8oU9TuUqpDc2Ni.jpeg

تصویر شماره 125: کوچه های سنگ فرش شهر رم

در میان راه از یه خیابون سر بالایی رد شدیم که بعدا هم چند دفعه مسیرمون به اون خیابون افتاد. در بالای اون خیابون یه چهار­راه بود که خیلی جالب بود. در هر چهار گوشه چهار راه یه آب­نما با یه مجسمه خیلی قشنگ بود و خیلی جای جالب و خوشگلی بود. از روی گوگل­ مپ که نگاه کردیم اسمش via delle Quattro fontane  بود.

126.jpg

تصویر شماره 126: چهارراه via delle Quattro fontane

127.jpg 

تصویر شماره 127: لوکیشن چهارراه via delle Quattro fontane

ساعت 8.30 بود که بلاخره رسیدیم هتل و چمدان­ها رو برداشتیم و اتاقمون رو تحویل گرفتیم. باورتون نمیشه انقدر خسته بودیم که جفتمون ساعت 9 شب خوابمون برد و اینجوری بود که گشت ­زنی هیجان انگیز ما تو دل تاریخ به پایان رسید .

خرجهای روز چهارم سفر:

  • مالیات هتل رم: 12 یورو
  • آب معدنی: 1 یورو
  • بلیط بازدید از کلسئوم و رومن فروم: 24 یورو
  • ناهار کنار معبد پانتئون: 19 یورو
  • کل مخارج روز چهارم: 56 یورو

 

 

روز پنجم: رم

از اونجایی که دوست داشتیم فواره تروی و کلسئوم رو در زمان خلوتی حتما ببینیم و بتونیم یه دل سیر و مفصل عکاسی کنیم، پس تصمیم گرفتیم صبح خیلی زود بریم که هم خلوت باشه و هم اینکه نور خورشید جون میده برای عکاسی و به قول معروف در زمان golden time عکاسی کنیم. پس ساعت 7 بیدار شدیم و صبحانه خوردیم و پیاده راه افتادیم به سمت فواره تروی که 20 دقیقه از هتل راه بود. در اون وقت صبح هوا هم خیلی خنک­تر بود. پس به شما هم پیشنهاد می­کنم که اگر می­تونید صبح زود بیدار شید حتما در تایم­ های اول روز از مکان­های معروف رم دیدن کنید.

آب‌‌نمای ترِوی (Trevi Fountain) را نیکولا سالوی در سال ۱۷۶۲ ساخت. این آب‌نما که به چشمه‌ آرزوها هم مشهوره خدای اقیانوس‌ها، نپتون را سوار بر ارابه‌ای نشان می‌دهد که توسط تریتون‌ها (پیام‌رسان‌های دریا) کشیده می‌شود. واقعا یک اثر هنری تمام ­عیار و زیبا بود. وقتی به اونجا رسیدیم همون­طور که انتظارش رو داشتیم خیلی خلوت بود و فقط چندتا توریست روی پله­ ها مشغول عکاسی بودن. یه افسانه ای در مورد این آبنمای زیبا وجود داره، اینکه می­گن اگر سکه­ ای با دست راست خود از روی شونه راست خودتون داخل حوض فواره بندازید و آرزو کنید روزی به رم بر می­گردید. ما هم طبق این افسانه قشنگ، سکه ­هامون رو داخل حوض انداختیم و کلی فیلم و عکس گرفتیم. البته در مورد سکه ­­ها شنیدم که هر شب کل سکه­ های داخل حوض رو جمع می­کنن و باهاش برای بی­ خانمان­ های شهر غذا تهیه می­کنند که خیلی کار قشنگیه چون توریست­های خیلی زیادی داخل حوض سکه می­ندازن و پول خیلی زیادی هر روز اونجا جمع میشه.

128.jpg

تصویر شماره 128: فواره تروی

یکمی کنار فواره نشستیم و از زیبایی بی­ حدش لذت بردیم و سعی کردیم تمام این لحظات قشنگ رو خوب به ذهنمون بسپاریم. راه افتادیم به سمت کلسئوم که 10 دقیقه از اونجا فاصله داشت و دوباره از جلوی میدان ونیزیا رد میشدیم. این دفعه از تو کوچه پس کوچه ­ها که به سمت میدان ونیزیا میرفتیم، از کنار اون کلیساهای قشنگی سر دراوردیم که روبه روی میدون ونیزیا دیده بودیم. در کنار اون کلیسا­ها یک محوطه خیلی بزرگ بود که پر بود از ستون­های به جا مانده از بنایی بزرگ. محوطش درست آدم رو یاد ستون­های تخته جمشید می­نداخت. در مقابل همه اون ستون­ها، ستون خیلی خیلی بلندی بود که در بالای آن مجسمه ­ای که صلیب به دست داشت ایستاده بود و روی ستون هم نقش­ های برجسته ­ای به صورت مارپیچ حک شده بود.. بعدا فهمیدیم که اسم اون، ستون تراژان بوده که در سال 113 میلادی ساخته شده و می­تونید داخلش رو هم بازدید کنید و اسم اون محوطه هم فروم تراژان بوده.

129.jpg

تصویر شماره 129: فروم تراژان

130.png

تصویر شماره 130: ستون تراژان

131.jpg

تصویر شماره 131: خیابان های شهر رم

رسیدیم به کلسئوم و اونجا هم خلوت بود و همون­طور که دوست داشتیم، تونستیم با این اثر تاریخی شگفت ­انگیز کلی عکس بگیریم.

132.jpg

تصویر شماره 132: کلسئوم در خلوتی صبح زود

133.jpg

تصویر شماره 133: بنای عظیم کلسئوم

روز قبل رو به روی کلسئوم یه ایستگاه مترو دیده بودیم و تصور می­کردیم که بعد از بازدید کلسئوم می­تونیم با مترو به واتیکان بریم ولی متوجه شدیم که اون ایستگاه رو تازه زدن و هنوز افتتاح نشده. از همون­جا یه لوکیشن با گوگل­ مپ زدیم که ببینیم چطور می­تونیم خودمون رو برسونیم به واتیکان. گوگل زده بود از همونجایی که ایستادیم باید با اتوبوس شماره 72 بریم ایستگاه ونیزیا پیاده بشیم و دوباره اتوبوس شماره 64 رو سوار شیم، که ایستگاه آخرش قلعه سنت آنجل و واتیکان بود. درست جلوی کلسئوم و ایستگاه اتوبوس، یه باجه بلیط­ فروشی بود که بلیط با قیمت نفری 1.5 یورو خریدیم و منتظر اتوبوس شدیم. چند دقیقه ایستادیم و اتوبوس­های با شماره خطوط مختلف اومدن و رفتن شماره خطشون هم بزرگ روی مانیتور بالای اوتوبوس­ها نمایش داده میشد. روی تابلوهای ایستگاه اتوبوس هم، شماره خطوطی که در اونجا توقف داشتن به همراه اسم ایستگاه­ های بعدی کاملا ثبت شده بود. بعد از 5 دقیقه اتوبوس شماره 72 اومد و سوار شدیم. سوار اتوبوس که میشید حتما باید کارت بلیطتون را در داخل دستگاه­ های داخل اتوبوس رجیستر کنید. تا ایستگاه ونیزیا که ما پیاده شدیم هیچ­کس بلیط­ های ما رو چک نکرد ولی اونجا چند تا مامور اومدن و سوار اتوبوس بعدی شدن و شروع کردن به صورت رندم بلیط مردم رو چک کردن ببینن که داخل دستگاه ­ها رجیستر شده یا نه. خط 64 هم بلافاصله اومد و سوار شدیم و بعد از حدود 20 دقیقه، ساعت 11 رسیدیم به ایستگاه واتیکان. از اونجا حدود 3 دقیقه پیاده تا واتیکان رفتیم.

134.jpg

تصویر شماره 134: بلیط اتوبوس رم

هوا عالی بود و آسمون پر از ابرای قشنگ شده بود. وارد محوطه واتیکان که شدیم دیگه انگار رسیدم به رویاهام چون واقعا جای رویایی و قشنگی بود. انگار وسط یه فیلم یا خواب بودم تا واقعیت، چون کلیساها و تصاویری که میدیدم انقدر قشنگ بودن که اصلا باور کردنی نبودن.

135.jpg

تصویر شماره 135: کلیسای سنت پیتر داخل محوطه واتیکان

136.jpg

تصویر شماره 136: میدان سنت پیتر در واتیکان

داخل محوطه خیلی شلوغ بود. سریع رفتیم و به صف بازدید از کلیسای سنت ­پیتر ملحق شدیم. صفش خیلی طولانی بود و دور میدون دور می­زد ولی خیلی تند تند می­رفت جلو و ما یه ربع بیشتر تو صف نبودیم. پس، از صف طولانیش نترسید. دور تا دور میدون سنت­ پیتر با ستون­های سفید بزرگی محاصره شده بود که بالای هر ستون مجسمه ­ای از یک قدیس وجود داشت. اگر از روی گوگل­ مپ کل نقشه واتیکان رو نگاه کنید میدان و محوطه شبیه به یک قفل، طراحی شده و کلیسای سنت ­پیتر در پایین آن به شکل یک کلید هست و نشان­ دهنده کلید درهای بهشت هست. کلیسای سنت پیتر در سال 1500 در دوره رنسانس، به عنوان بزرگترین کلیسای دنیا ساخته شده و گفته میشه پیتر مقدس که از اولین حواریون حضرت مسیح بوده، در این کلیسا دفن شده. طرح گنبد کلیسای واتیکان رو میکل ­آنژ داده. درست در وسط میدان سنت ­پیتر هم یک ابیلیس متعلق به 3600 سال پیش، متعلق به مصر باستان قرار داده شده. همچنان هم این کلیسا مقر اصلی پاپ اول دنیا هست و سخنرانی ­های مهم و مراسم ­های مخصوص پاپ­ ها در این کلیسا برگزار میشه. سربازایی که در دور تا دور واتیکان با لباس­های مخصوص رنگی ایستادن، کار حفاظت از واتیکان رو به عهده دارن. آن­ها سربازهای سوییسی هستن که به شکل داوطلبانه از واتیکان محافظت می­کنن. در ورودی کلیسای سنت ­پیتر هم پر از مجسمه ­های حضرت مسیح و حواریون هست و یکی از مقدس­ترین کلیساهای کاتولیک به حساب میاد.

137.jpg

تصویر شماره 137: نمای روبه روی کلیسای سنت پیتر

138.jpg

تصویر شماره 138: منطقه واتیکان- عکس از اینترنت

بازدید از کلیسا رایگان بود و از گیت گشتن کیف که گذشتیم وارد کلیسا شدیم. در این کلیسا هم مثل کلیساهای دیگه باید حتما بولیز آستین ­دار و شلوار بلند داشته باشید. خیلی­ها هم روی شونه­ هاشون شال انداخته بودن که مشکلی نداشت. داخل کلیسا رو اصلا نمیدونم چطور توصیف کنم چون هرجوری هم که بخوام براتون وصفش کنم باز نمیتونم شکوه و عظمتی که داشت رو بهتون انتقال بدم. فوق ­العاده بود. خارق ­العاده ­ترین مکانی بود که توی عمرم دیده بود. کلیسایی با سقف خیلی خیلی بلند، پر از نقاشی و مجسمه ­های قشنگ و شگفت ­انگیز، از کف زمین گرفته تا روی دیوار­ها و سقف­ ها. دونه دونه مجسمه ­ها و نقاشی­ ها رو اگه می­خواستید ببینید، باید یک روز کامل اونجا وقت صرف می­کردید. هر مجسمه ­ای که روی دیوار یا سقفی بود، تماشایی بود . قبلا خونده بودم که اونجا پر از آثار میکل ­آنژ و برنینی هست. هر جا رو نگاه می­کردیم شگفت ­زده میشدیم. مدام یا من داشتم به همسرم میگفتم وای اینو نگاه کن یا اون من رو صدا می­کرد که یه چیز شگفت­ انگیز دیگه رو بهم نشون بده. در بدو ورود مجسمه درد و رنج اثر میکل ­آنژ هم بود که از یک سنگ یک تیکه ساخته شده بود و حضرت مریم رو در حالی که پیکر بی­ جان مسیح رو درآغوش داشت به تصویر کشیده بود.

139.jpg

تصویر شماره 139: مجسمه درد و رنج اثر میکل آنژ

140.jpg

تصویر شماره 140: داخل کلیسای سنت پیتر

141.jpg

تصویر شماره 141: محراب کلیسای سنت پیتر

142.jpg

تصویر شماره 142: مجسمه های روی دیوار های کلیسای سنت پیتر

143.jpg

تصویر شماره 143: نقاشی های سقف کلیسای سنت پیتر

144.jpg

تصویر شماره 144: مجسمه های روی دیوار های کلیسای سنت پیتر

145.jpg

تصویر شماره 145: سربازان مخصوص واتیکان

اونجا باجه ­هایی بود که گوشی­های مخصوص اجاره می­دادن که هر قسمت کلیسا که برید به طور کامل تاریخچه و داستان اون مجسمه و یا نقاشی رو براتون می­گه. ولی از اونجایی که اونقدر به زبان انگلیسی تسلط نداشتیم، نتونستیم از اون گوشی­ها استفاده کنیم و واقعا آدم وقتی اونجاست، دوست داره بدونه داستان پشت این مجسمه­ ها و نقاشی­ها چیه. اصلا دوست نداشتیم از اون مکان رویایی دل بکنیم و بیایم بیرون. اون موقع من تو هیچ سفرنامه­ ای نخونده بودم که میشه رفت بالای گنبد کلیسا و از اونجا کل واتیکان رو تماشا کرد، واسه همین نمیدونستیم و نرفتیم ولی شما بدونید و برید حتما چون فکر می­کنم خیلی جذاب و دیدنی بوده و ما از دستش دادیم. از اونجایی که قصد بازدید از موزه واتیکان رو به دلیل محدودیت تایممون نداشتیم به سمت قلعه سنت ­آنجل که انتهای همون خیابون واتیکان قرار داشت راه افتادیم. تو اون خیابون پر بود از دکه­ های فروش یادگاری­ های رم و فروش شال برای اون­هایی که بولیز آستین­دار به تن نداشتن. جالبیش اینجا بود که روی تابلوهاشون هم با حروف انگلیسی نوشته بودن روسری!. از اونجا من هم یه مگنت یادگاری رم رو خریدم به قیمت 1 یورو. یکمی از روی پل رو به روی قلعه سنت آنجل به معنی قلعه فرشته مقدس عکاسی کردیم و رفتیم به سمت پلی در مقابل قلعه که اونم اسمش پل سنت آنجل بود و روری رودخانه "تیبره" قرار داشت و یکی از قدیمی­ترین پل­ های رم هم محسوب میشد. دو طرف پل هم پر بود از مجسمه­ های خیلی قشنگ.

قلعه‌ی سِنت آنجِلو (Castle Saint Angelo) را به عنوان آرامگاهی برای پادشاه معروف ایتالیا پادشاه آدریانو، ساخته بودند. این قلعه دژی دایره‌ای‌شکل است و زمانی بلندترین ساختمان‌ رم بود. قدمت آن به سال ۱۲۹ پس از میلاد مسیح می‌رسه و الان دیگه به موزه تبدیل شده که از سکوی بالای آن هم میشه کل واتیکان و رم را تماشا کرد.

146.jpg

تصویر شماره 146: قلعه سنت آنجل

147.jpg

تصویر شماره 147: قلعه سنت آنجل

148.jpg

تصویر شماره 148: پل و قلعه سنت آنجل

داخل قلعه مثل موزه تجهیزات جنگی هست و قبلا تو سفرنامه­ ها خونده بودم که چیز خاصی نداره. فقط همون سکوی دید بازش خوبه. پس داخلش نرفتیم. ولی اگر خواستید شما برید، بلیطش نفری 16 یورو قیمت داره. همون نزدیکی پل یه مرکز خرید بود که رفتیم یه سری سوغاتی­ای که برای خانواده می­خواستیم رو خریدیم. ایستگاه اتوبوس هم همونجا بود و دستگاه خرید بلیط هم در کنارش داشت ولی از همه دکه­ هاشون که روش نوشته بود public bus، بلیط اتوبوس رو می­تونستید بخرید. سوار اتوبوس شدیم و رفتیم به سمت هتل. در مسیر، از کنار میدان republica رد شدیم که یک ایستگاه، فقط تا هتل فاصله داشت ولی چون دوست داشتیم سریعتر برسیم به هتل و استراحت کنیم و عصر باز بریم شهر رو بگردیم، دیگه پیاده نشدیم، ولی میدون خیلی قشنگی بود.

149.jpg

تصویر شماره 149: میدان republica

ساعت 2 بود که رسیدیم هتل و ناهار­مون رو از غذاهای هانی ­ای که برده بودیم خوردیم و استراحت کردیم تا ساعت 4عصر.4 به قصد دیدن پله­ های اسپانیایی از هتل زدیم بیرون که یک ربع پیاده از هتلمون فاصله داشت. قبلا همکارم گفته بود برای خرید شکلات سوغاتی یا چیزهایی مثل آبمیوه، یه سری فروشگاه ­ها تو رم وجود داره به نام فروشگاه ­های coop که قیمتای خیلی خوبی داره. مثل فروشگاه ­های کوروش یا جامبو ما که همه اجناسشون تخفیف داره و نسبت به سوپر مارکت خرید ازشون به صرفه ­تره. توی مسیر که بودیم یه خیابون اون­ورتر از هتلمون، یکی از همین فروشگاه ­ها رو دیدیم و واردش شدیم. واقعا قیمتاش عالی بود. شکلاتی که توی مغازه­ ها قیمت کرده بودیم 10.5 یورو، اونجا میداد 6 یورو یا شکلات kinder که 3.5 قیمت کرده بودیم، اونجا 1.7 یورو بود یا نوشابه کوکایی که قبلا 4 یورو خریده بودیم، اونجا 1 یورو بود. پس همه شکلات­های سوغاتی­ای که می­خواستیم رو از اونجا خریدیم و یه سری­هام نوشابه و آبمیوه برای 2 روز بعدی سفرمون خریدیم، چون شنیده بودیم همه چیز تو پاریس قیمت چند برابری داره. خریدامون سنگین شده بود و شد سه تا کیسه پر که تازه کیسه­ هاشونم خیلی خیلی نازک بودن و اگر کیسه درست حسابی محکم می­خواستی باید 1.5 یورو اضافه می­دادی. ما که ترسیدیم تا بریم هتل خریدا رو بزاریم و برگردیم هوا تاریک بشه با همونا رفتیم سمت پله های اسپانیایی.

150.jpg

تصویر شماره 150: لیست خرید از فروشگاه coop

پله ­های اسپانیایی بین دو میدان دی اِسپاگنا (di spagna) و ترینیتا دِی مونتی (trinita dei monti) قرار دارند. این پله‌ها در سال ۱۷۲۵  به سبک اسپانیایی ساخته شدند و طولانی ­ترین و  پهن­ ترین پله­ های اروپا محسوب می­شن. در بالای پله‌ها ابیلیس با نماد صلیب و سنگ‌نوشته‌  و کمی بالاتر کلیسای ترینیتا دِی مونتی قرار داره. در پایین هم، آبنمایی به شکل قایق قرار داشت به نام Baracccia که اثر برنینی هست. در پایین میدان دی اسپاگنا هم معروفترین خیابان رم قرار داره که پر از فروشگاه ­های برندهای معروف دنیا و کافه رستوران هست. عصر بود و اونجا که پاتوقی برای مردم ایتالیا و توریست­ها برای خرید حساب میشه، خیلی شلوغ بود. جمعیت، روی پله ­ها و دور میدون موج می­زد. قبلا مردم می­تونستن روی پله ها بشینن ولی الان دیگه مامورهایی گذاشتن و به مردم اجازه نشستن نمیدن. اونجا هم کمی عکاسی کردیم و رفتیم به سمت هتل.

151.jpg

تصویر شماره 151: میدان دی اِسپاگنا (di spagna)

152.jpg

تصویر شماره 152: پله­ های اسپانیایی و کلیسای ترینیتا دِی مونتی (trinita dei monti)

153.jpg

تصویر شماره 153: آبنمای Baracccia

برگشتیم سمت هتل و خریدامون رو گذاشتیم تو هتل. یه دفعه به ذهنمون رسید که بریم ایستگاه ترمینی تا ببینیم اتوبوس ­هایی که میرن به سمت فرودگاه، ایستگاهشون کجاست و چه ساعتایی حرکت دارن، که صبح دیگه با خیال راحت راه بیفتیم و استرس نگیریم. یه گوگل زدم و مکان ایستگاه ­های شاتل­ باس به سمت فرودگاه فیموچینو رو سرچ کردم و متوجه شدیم که در ضلع جنوب شرقی ترمینال قرار دارن. دو تا شرکت اتوبوس­رانی در کنار هم ایستگاه داشتن و روی تابلوهاشون کامل ساعت حرکت اوتوبوس­ ها رو زده بودن که هر 20 دقیقه تو کل شبانه ­روز حرکت داشتن یعنی 24 ساعته بودن و به هر دو فرودگاه فیموچینو و چمپینو حرکت می­کردن. از تابلوهاشون عکس گرفتیم که بعدا ببینیم کدوم ساعت به حرکت ما میخوره که صبح همون ساعت اونجا باشیم.

154.jpg

تصویر شماره 154: ساعت حرکت شاتل باس های فرودگاه فیموچینو و چمپینو شماره 1

155.jpg

تصویر شماره 155: ساعت حرکت شاتل باس های فرودگاه فیموچینو و چمپینو شماره 2

همونجا کنار ترمینال پر از ایستگاه اتوبوس بود. یه گوگل زدم که ببینم با چه خطی باید بریم سمت میدان ناوونا. چون دیگه پیاده نیم ساعتی راه بود. سوار اتوبوس شدیم. در مسیر از کنار میدان ونیزیا دوباره رد شدیم که تو شب نور پردازی شده بود و خیلی جلوه قشنگی گرفته بود. راستی از اتوبوس سواری بگم بهتون که انگار سوار گاری شده بودیم قشنگ. هم خیلی خیلی تند می­رفت راننده هم اینکه خیابون پر از دست ­اندازای وحشتناک بود. دیگه انقدر یه جاهایی که با سرعت می­رفت، اتوبوس صدا می­داد، حس می­کردی الان نصف میشه اتوبوس. ساعت 7 بود که رسیدیم. تو ایستگاه میدان ناوونا که پیاده شدیم درست رو به روی ایستگاه یه شعبه مک­ دونالد بود. تصمیم گرفتیم بعد از بازدید از میدون بیایم و شام رو این دفعه تو مک­ دونالد بخوریم.

قدمت میدان ناوونا به قرن پانزدهم می­رسه و در قرون وسطی این میدان برای جشن­ها و مسابقات اسب ­سواری استفاده میشده. این میدان 3 فواره داره و بزرگترین و به یاد­ ماندنی ­ترین فواره از چهار فواره برنینی با 4 مجسمه که نماد رودی از چهار قاره مختلف است، در این میدان قرار داره.

وارد میدان که شدیم یه محوطه خیلی باز بود که دو طرف و وسط آن آبنماهای قشنگی قرار داشت و روبه رو هم، یه کلیسای بزرگ قشنگ بود. دور تا دور محوطه هم پر بود از ساختمان و کافه و رستوران. تو شب فواره­ ها رو نورپردازی خیلی قشنگی کرده بودن. دیدیم کلیسا که نامش کلیسای سِنت آگنِس(SantAgnese in Agone) بود، باز هست و همه برای بازدید می­رن داخلش. پس ما هم همراه جمعیت وارد کلیسا شدیم که بازدید ازش رایگان بود و خیلی هم قشنگ بود. 5 دقیقه که اونجا بودیم، اعلام کردن زمان بازدید از کلیسا تمام شده و می­خوان که درش رو ببندن. پس رفتیم کنار آب­نما نشستیم و مجسمه­ هایی که دور تا دور فواره بود رو با دقت نگاه کردیم. هوا هم که عالی و خنک بود. کنار کافه­ ها هم یه سری فالگیر، میز و صندلی گذاشته بودن و کف بینی می­کردن یا فال پاسور می­گرفتن.

156.jpg

تصویر شماره 156: محوطه میدان ناوونا

157.jpg

تصویر شماره 157: فواره میدان ناوونا و کلیسای سِنت آگنِس(SantAgnese in Agone)

158.jpg

تصویر شماره 158: فواره های میدان ناوونا

159.jpg

تصویر شماره 159: فضای داخلی کلیسای سِنت آگنِس(SantAgnese in Agone)

160.jpg

تصویر شماره 160: فضای داخلی کلیسای سِنت آگنِس(SantAgnese in Agone)

رفتیم به سمت همون مک­ دونالدی که دیده بودیم. شعبه خیلی جالبی بود، سفارشش تمام مکانیزه بود. مانیتورای خیلی بزرگی داشتن که صفحش لمسی بود و از اونجا باید سفارشتون رو انتخاب می­کردین و در نهایت هم یا تو همون دستگاه کارت می­کشیدی یا گزینه پرداخت نقدی رو انتخاب می­کردی و می­رفتی صندوق پولش رو پرداخت می­کردی. زبان انگلیسی هم داشت و به راحتی سفارش دادیم حتی مخلفات داخل ساندویچ رو هم می­تونستیم خودمون انتخاب کنیم. در نهایت یه ساندویچ همبرگر کومبو بزرگ با سیب­ زمینی و نوشابه انتخاب کردیم که جمعا شد 9 یورو. سس هم باید جدا سفارش میدادیم. غذامونم خیلی سریع حاضر شد. کلا هم قیمتش هم کیفیتش و هم سرعتش خیلی بالا و عالی بود.

161.jpg

تصویر شماره 161: شام مک دونالد

بعد از شام پیاده رفتیم سمت فواره تروی که تو شب نورپردازی شده بود و خیلی قشنگ شده بود. از همون بستنی فروشی­ های کنار فواره دو تا بستنی 1 اسکوپ با قیمت 2.7 خریدیم و پیاده رفتیم سمت هتل. کلا شب­های رم خیلی زنده بود و همه ­جا پر از کافه­ های کوچیک و بزرگ بود. توی کوچه­ های باریک سنگ­فرش هم پر از کافه ­های کوچولو کوچولو کنار هم بود همه­ جا پر بود از دست فروش­ها و غرفه­ های فروش کتاب و یادگاری­ های رم و همشون هم خیلی شلوغ بودن. ساعت 10 بود که رسیدیم هتل و جمع و جور کردیم برای ترک شهر تاریخی رم. کلا وقتی داخل شهر رم بودیم احساس نمی­کردیم وارد یه شهر اروپایی شدیم. هم به خاطر بافت تاریخی شهر بود و هم به خاطر اقتصاد ضعیف اروپا. چون هم ساختمان­ها و خانه ­هاشون همه قدیمی و معمولی بودن و هم ماشین­هاشون. کلا هنوز اونجوری که باید از دیدن اروپا به وجد نیومده بودیم. البته از دیدن اون مکان­ های تاریخی که خیلی لذت بردیم ولی حس نمیکردیم که الان تو یه شهر اروپایی جهان اول بودیم. مردم ایتالیا همون طور که قبلا شنیده بودم خیلی خیلی خون گرم بودن و همشونم هر جا میرفتیم بلافاصله میپرسیدن از کدوم کشور اومدید و وقتی می گفتیم از ایران خیلی هم خوب برخورد می کردن و کلی ازمون تعریف می کردن.

162.jpg

تصویر شماره 162: فواره تروی در شب

مخارج روز پنجم:

  • خریدای سوپرمارکت coop: 50 یورو
  • 3 بار اتوبوس: 9 یورو
  • مگنت رم: 1 یورو
  • بستنی: 5.4 یورو
  • شام مک دونالد: 9 یورو
  • آب پرتغال: 2.5 یورو
  • کل مخارج روز پنجم: 77 یورو