تور کرمان کویر لوت و میمند نوروز 1400
نوروز 1400
كرونا وضعيت روحی مون رو بهم ريخته، آلودگی هوا هم نميذاره نفس بكشيم. دلم ميخواد برم يك جای آروم و بی سرو صدا. دوستم زنگ زده و همين حال رو داره. دل رو ميزنم به دريا و جستجو می كنم كه كجا بريم حالا.
روی ايوون اقامتگاه ايستادم و ريه هام رو پر از اكسيژن می كنم. نمی تونم از منظره روبرو چشم بردارم. كوه های غرق در مه، شاليزارهای پلكانی، درخت های زرد و قرمزی كه بين درختان سبز خودنمايی می كنند، صدای جريان آب و آواز خوش پرنده ها رو می شنوم و بابت همه اينها خداروشكر می كنم. حتی تصورش رو هم نمی كردم كه اين جا اينقدر زيبا و دلنشين باشه. به تقدير و شانس مون فكر می كنم كه چطور بعد از كلی گشتن اينجا رو پيدا كردم. ده روزه دارم دنبال يك مقصد خوب می گردم كه هم فضای خوبی داشته باشه و هم برای من و دوستم كه قراره با قطار سفر كنيم مسير دسترسی راحتی داشته باشه. كرونا هم كه هست و بايد در انتخاب مكان دقت كنيم.
ويو اقامتگاه سفيدآب ديورش
اواخر آبان ماه هست و هوا رو به سردی، دوستم ساكن مشهد هست و من تهران. قراره با وسيله حمل و نقل عمومی سفر كنيم. بنابراين من مجبور شدم مسيرهای قطار و ساعت های حركت اتوبوس ها و مقاصد مختلف رو بررسی كنم. دوستم تمايلش بيشتر به ديدن دريا هست و من بيشتر جنگل رو دوست دارم. يادم مياد دو سال قبل هم در همين زمان ما دونفر به استان گلستان و شهر گرگان سفر كرديم و لذت ديدن طبيعت پاييزی، فوق العاده زيبا و خاص و منحصر به فرد بود. در نهايت به اين نتيجه رسيديم كه بريم استان گيلان تا هم جنگل رو ببينيم و هم دريا رو.
دائم گوگل مپ رو باز می كنم و مسير قطار تهران - رشت رو بررسی می كنم. كنار هر ايستگاه قطاری، اقامتگاه ها و امتياز و نظرات ديگران رو نگاه ميكنم و بعد بهشون زنگ ميزنم. با دونفر هماهنگ ميكنم و حتی براي يك جا پول می ريزم اما بعد پشيمون ميشم چون نزديک اتوبان هست و سروصداش زياده. به اقامتگاه سفيدآب ديورش زنگ ميزنم. البته فقط يك نفر نظر داده با 5 امتياز. اما من ديگه زمانی برای جستجو ندارم. مسئول اقامتگاه خيلی گرم و با مهربونی صحبت ميكنه. از اقامتگاه عكس می فرسته و ميگه خودم ميام ايستگاه قطار دنبال تون. من هم تصميم كبری رو می گيرم و رفتن مون رو قطعی می كنم.
قطار مشهد - رشت و بالعكس يك روز در ميان حركت می كنه. هم قطار 4 ستاره داره و هم 5 ستاره با اختلاف قيمت جزئی (البته اون زمان). قطار سه شنبه عصر از مشهد راه افتاد و صبح چهارشنبه به تهران رسيد. وقتی من سوار قطار شدم از رئيس قطار خواستم تا با دوستم در يك كوپه باشيم و ايشون لطف كرد و براي ما يك كوپه خالی رو در نظرگرفت.
سوار بر قطار – سد منجيل
از تهران تا ايستگاه رستم آباد حدودا 4 ساعت در راه بوديم. وقتی در رستم آباد پياده شديم، صاحب اقامتگاه (عمو) اومده بود دنبال مون. عمو خيلی خونگرم و صميمی بود. به سمت روستای ييلاقی ديورش حركت مي كنيم، البته در ابتداي مسير تابلويی برای راهنمايی به روستا وجود نداره و اگر قصد داريد با ماشين شخصی سفر كنيد شايد لازم باشه از مسيرياب و يا افراد محلی سوال كنيد. از روستای شيركوه كه روستای نسبتا بزرگی هست عبور می كنيم. حدودا نيم ساعتی توی راه هستيم. از مسير زيبای جنگلی و ارتفاعات عبور می كنيم و به روستا كه داخل دره قرار گرفته می رسيم. در ورودی روستا يک رودخانه پرآب و زيبا وجود داره كه در كنار شاليزارها و گاوهای در حال چرا، تركيب زيبا و چشم نوازی هست.
از روستا رد ميشيم و به سمت بالادست روستا حركت می كنيم. به بالاترين خونه روستا رسيديم. يک اقامتگاه چوبی دو طبقه كه جز ما هيچ مسافر ديگه ای اينجا حضور نداره. ميريم طبقه بالای ساختمون و از روی ايوون (تلار) به قشنگی مكان و تقدير و شانس مون فكر می كنم و لبخند رضايت از روی لبم پاک نميشه.
ويو اقامتگاه
روستای دیورش از توابع بخش رحمتآباد و بلوکات شهرستان رودبار، در هفت کیلومتری توتکابن قرار داره و یکی از زیباترین مناطق طبیعی استان گیلان است. آثار موجود در روستا بیانگر این است که دیورش دارای قدمتی دیرینه است که با دامداری و کشاورزی و کوره های زغال گیری و نجاری در جنگل ایجاد شده است. قدمت این روستا حدودا به بیش از ۵ قرن می رسد. غار رمزآلود نورچشمه، یکی از مشهورترین جاذبههای گردشگری دیورش در عمق جنگل قرار داره. مسیر رسیدن به این غار از عمق جنگل با پسزمینه قله با ابهت درفک، مسیری دشوار و سنگلاخی هست. سرچشمه پرآب سفیدآب، یکی از زیباترین جاذبههای دیدنی دیورش است. برای رسیدن به این چشمه که آب بسیار سردی دارد، باید در مسیری خاکی از روستای دیورش، پیادهروی کرد. آب و هوای اين روستا خنک و مرطوب است و بهترين زمان سفر به اينجا فصل بهار و تابستان هست.
اواخر آبان هست، هوا خنكه و بارون می باره. خاله(خانم مسئول اقامتگاه) برامون يك قرمه سبزی خوشمزه با سبزی محلی پخته و با يك پارچ دوغ محلی برامون مياره. با اينكه هوا سرده اما روی همون ايوون می شينيم و غذامون رو ميخوريم تا از چشم انداز و هوای سالم هم بی بهره نمونيم . حجم غذا زياده اما اينقدر خوشمزه است كه بيشترش رو ميخوريم.
قرمه سبزی خاله پز
داخل اتاق ها شوفاژ و وسايل خواب داره. سرويس بهداشتی داخل اتاق ها فرنگی هست و توالت ايرانی نداره كه وقتی علتش رو از عمو پرسيديم، گفت برای دريافت وام ميراث فرهنگی بايد فقط از توالت فرنگی در ساخت ساختمان استفاده كرد. خداروشكر وسايل خواب، سرويس بهداشتی، ظروف غذا و كل اقامتگاه خيلی خيلی تميز هست. البته قبل از اومدن ما به اينجا هم عمو اين رو گفته بود. استراحتی می كنيم و عصر دوباره ميريم روی ايوون و با لباس گرم به ديدن مناظر مشغول ميشيم. خاله هم با چای نبات از ما پذيرايی می كنه. يكی از ويژگی های ديگه اينجا كه برای ما مثبت بود اينه كه اينجا اينترنت نداره و آنتن تلفن همراه هم فقط يك گوشه اونم گاهی اوقات در دسترس هست. برای كسانی كه واقعا قصد آرامش و يا ترک اعتياد به اينترنت دارند، اين يک مزيت بزرگ هست.
بارون داره به شدت می باره و انگار قصد تمومی نداره. خاله ميگه دو هفته است داره يكسره بارون می باره و ما آفتاب و نديديم اصلا. با اين حرف خاله نگران ميشيم، آخه اگه همش بارندگی باشه، اصلا از اقامتگاه نمی تونيم بريم بيرون.
حدودا ساعت 9 شب برق روستا قطع شد و شوفاژها هم خاموش شد و هوای اتاق داشت سرد ميشد. عمو گفت به دليل بارندگی اين مشكل ايجاد شده و قطعا برطرف ميشه. خداروشكر يك ساعت بعد شوفاژها دوباره روشن شد وگرنه نمی دونستيم با سرما چيكار كنيم.
صبح رو با صبحانه محلی خاله شروع می كنيم. بارون ديگه نمی باره اما هوا گرفته است. با عمار (پسر عمو) ميريم به سمت سرچشمه سفيدآب. با توجه به بارندگی زياد ديشب، خاله بهمون چكمه ميده تا توی گل ها راحت تر راه بريم و كفش و شلوارمون كثيف نشه.
پيدا كردن مسير رفتن به سرچشمه بدون راهنما راحت نيست و به نظرم حتما بايد با راهنما رفت. مسير از داخل جنگل و از رودخونه سفيدآب ميگذره و مسير زيبايی هست و حدودا نيم ساعت پياده روی داره اما مسير سختی نيست و با بچه و يا افراد مسن تر هم ميشه رفت. از پلی كه روی رودخونه ساخته شده می گذريم و به سمت بالا حركت می كنيم. كمی ارتفاع می گيريم و در دامنه كوه به مسير خودمون ادامه ميديم. از بين درختان جنگل، رودخونه ديده ميشه. واقعا سفيده و اسم سفيدآب برازنده اش هست.
به سرچشمه بتنی سفيدآب می رسيم. اين رودخونه از پخچال طبيعی كوه های درفک سرچشمه می گيره و به اينجا ميرسه. آب آشاميدنی روستا هم از همين رودخونه تامين ميشه. سمت ديگه رودخونه يک غار هست اما چون ديشب بارندگی زياد بود امكان رد شدن از رودخونه نيست و ما ديدن غار رو به سفر بعدی موكول می كنيم. نكته مهم كه در اين مسير به چشم ميخورد، ميزان خيلی كم زباله بود و اين مساله خيلی خوشحال كننده بود. اينجا فضای صاف برای نشستن هم داره اما برای فصول گرم، نه اين فصل كه زمين خيس و گل هست.
سرچشمه سفيدآب و رودخانه سفيدآب
به اقامتگاه بر می گرديم و بعد از خوردن باقالی قاتوق، يک استراحت كوتاه می كنيم.
باقالی قاتوق
بعد از ظهر با عمو ميريم برای يک گردش در مناطق اطراف. به روستای اسطلخ جان ميريم اما درياچه اش در حال بازسازی بود. از يک اقامتگاه بومگردی ديگه هم كه توسط دو خانم جوان اداره ميشه ديدن می كنيم و بر می گرديم.
امامزاده ای در مسير روستا
اقامتگاه بومگردی همسايه
قرار بود دو شب اينجا بمونيم و بعد بريم بندر انزلی. اما اينجا اينقدر لطيف و زيباست و حس دلچسبی داره كه تصميم می گيريم يك شب ديگه هم بمونيم. ضمن اينكه به دليل محدوديت های ترافيكی كرونا هيچ كسی جز ما در اقامتگاه نيست و اين سكوت خيلی لذت بخشه. روی ايوون می شينيم و با خاله و عمار صحبت می كنيم. از نحوه ساخت اين اقامتگاه، زلزله رودبار، درس و مدرسه عمار، قيمت زمين ها و ويلاهای اينجا و خيلی مسائل ديگه حرف ميزنيم.
آخرين روزيه كه اينجا هستيم. امروز هوا آفتابی شده و گرمتر هست. صدای بوقلمون ها از پايين خونه بلند شده. من چكمه می پوشم و ميرم به جنگل پشت اقامتگاه و قدمی ميزنم. از دو طرف جوی های آب جريان داره. درختان سبز خيلی بيشتر از درختان برگ زرد هستند. يك نفر گاوهاش رو برای چرا آورده، چندتا خانوم هم دارن سبزی جمع می كنن. مردم اينجا با چهره مهربونی به آدم لبخند می زنن اما لهجه ای كه دارن باعث شد من متوجه صحبت هاشون نشم. عمو می گفت اصالتا مردم اينجا از قوم كرمانج هستند. بهشون خداقوتی ميگم و به اقامتگاه برميگردم. بعد از خوردن ميرزاقاسمی خوشمزه خاله، تصميم گرفتيم به داخل روستا بريم و گشتی بزنيم .
شاليزارهای روستا
فضا و طبيعت اينجا فوق العاده زيبا و رويايی هست. ديدن جنگل و فضای يكسره سبز و مه گرفته با خونه های قديمی، پرواز پرنده ها روی شاليزارهای پلكانی و شنيدن صدای مرغ و خروس و بوقلمون ها، صدای زنگوله گوسفندها و صدای پارس سگ ها، استشمام اكسيژن و بوی نم بارون، آرامشی برای ما داشت كه هيچ وقت فراموش نمی كنم. به سمت پايين دست روستا ميريم. دلم می خواد سفيدآب رو كه روز اول در ورودی روستا ديديم، دوباره ببينم. پياده حدودا 20 تا 30 دقيقه راه هست. روستا خيلی خلوته و ما فقط چند چوپان رو می بينيم و چند تا سگ كه ترسيديم سگ گله باشن و بخوان به ما آسيب بزنن كه خداروشكر اين اتفاق نيفتاد.
خانه ای قديمی كه در زلزله رودبار هم هيچ آسيبی نديده
مدرسه روستا با پنج دانش آموز
رودخانه سفيدآب در ابتدای روستا
صبح با خاله و عمار خداحافظی می كنيم و همراه عمو به ايستگاه تاكسی های رستم آباد ميريم تا به سمت رشت حركت كنيم. با توجه به اينكه كرونا هست و در تهران و مشهد تاكسی ها فقط 3 مسافر سوار مي كنند اما متاسفانه اينجا 4 نفر مسافر رو سوار می كردن. بعد از حدودا 45 دقيقه به رشت رسيديم كه مجددا سوار تاكسی شديم و به سمت ايستگاه تاكسی های بندر انزلی رفتيم و از اونجا به سمت بندر انزلی راه افتاديم. محل اقامت ما در بندر انزلی خانه معلم واقع در دهكده ساحلی بود كه تاكسی مقابل ورودی دهكده نگه داشت و ما پياده ادامه مسير داديم. نه تنها خانه معلم كه حتی دهكده ساحلی بسيار بسيار خلوت بود و فكر می كنم جز ما در خانه معلم مسافر ديگه ای حضور نداشت. بارندگی خيلی زياد بود و راه رفتن كنار ساحل در اين بارون و سرما راحت نبود، اما تصور اينكه اين تجربه جديد هم به خاطره ای دوست داشتنی تبديل ميشه موجب لذت و خوشحالی ما بود. به خصوص ديدن ماهيگيرها كه به سختی در حال جمع كردن تورهای سنگين بودند.
ساحل بندر انزلی
با توجه به اينكه هدف از نوشتن اين سفرنامه، توصيف روستای ديورش هست از پرداختن به بخش بندرانزلی خودداری می كنم.
بليط قطار مشهد به رشت (رفت و برگشت) حدودا 400 هزار تومان، تهران به رشت (رفت و برگشت) حدودا 130 هزار تومان
كرايه تاكسی رستم آباد به رشت نفری 12هزار تومان، رشت به بندرانزلي نفری 10 هزار تومان
هزينه اقامت در اقامتگاه سفيدآب برای سه شب 600 هزار تومان (شبی 200 هزار تومان)
هزينه اقامت در خانه معلم شبی 150 هزار تومان
وعده های غذايی با مخلفات :
قرمه سبزی هر نفر 45 هزار تومان، باقلا قاتوق هر نفر 45 هزار تومان، ميرزا قاسمی هر نفر 35 هزارتومان. هر وعده صبحانه برای هر نفر 10 هزار تومان
گردش سفيدآب 50 هزار تومان
عمو لطف كرد و هزينه ای برای گردش بعد از ظهر از ما نگرفت.
قرار نبود اين سفرنامه اينقدر طولانی بشه اما از شرايط نگارش سفرنامه داخلی اينه كه حداقل 2500 كلمه داشته باشه. اميدوارم خسته كننده نباشه براتون.
نویسنده: منصوره
تمامی مطالب عنوان شده نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات بر عهده نمیگیرد.
اطلاعات بیشتر
سلام لطفا شماره تماس صاحب اقامتگاه وتشکر بابت سفر نامه بسیار زیبا
سلام . گذاشتن شماره تماس امكان پذير نيست و كامنت من رد خواهد شد . شما اگر در گوگل مپ اقامتگاه سفيدآب ديورش را سرچ كنيد شماره تماس نمايش داده مي شود . در اينستاگرام هم پيج دارند به همين عنوان
با درود و سپاس
ازتون تشکر می کنم بخاطر اینکه ما رو با خودتون به این سفر دل انگیز بردین. بخصوص عکسهای زیبا و لوکیشن های منحصر بفردی که انتخاب کردین.
منتظر سفرنامه های جدید شما هستم و براتون آرزوی خوشحالی و موفقیت دارم.
خیلی ممنون از لطف تون
امیدوارم وضعیت کرونا بهتر بشه و بتونیم بیشتر سفر بریم و سفرنامه بنویسیم
باسلام
خیلی جالب بود. چه خوب که این منطقه و روستا را معرفی کردید.
ممنون از شما بابت این سفرنامه زیبا. عکسها هم عالی بود.
منتظر سفرنامه بعدی شما هم هستیم.
سلامت و موفق باشید.
خيلي ممنون از اظهار لطف تون
زنده باشيد
سلام
سفرنامه مختصر و مفیدی بود. از اینکه با قطار به این مکان زیبا سفر کردید ، لذت بردم.
حتما ینجا را در برنامههای سفر خود قرار می دهم. سپاس
خوشحالم که مورد توجه تون قرار گرفته. امیدوارم سفر کنید و لذت ببرید
سلام ببخشید.
عالی بود واقعا.
چطور می تونم این مکان رزرو کنم؟
منظورم شماره تماس یا سایتی هست؟
سلام ، من از داخل گوگل مپ اقامتگاه سفیدآب دیورش رو سرچ کردم و شماره تماس داشت که تماس گرفتم
با سلام به شما دوست عزیز
واقعا در این روزهای کرونایی که سفر رفتن برای همه آرزو شده از خواندن سفرنامه شما بسیار لذت بردم .. فقط یه سوال داشتم قطار تهران رشت از راه آهن حرکت داره ؟ من همیشه فکر میکردم فقط قزوین رشت قطار در تردد میباشد .... به امید داشتن روزهای بدون کرونا و تحقق آرزوهای سفر .
ممنونم فاطمه عزیز ، بله قطار رشت از تهران حرکت داره که البته قطار در اصل از مشهد حرکت می کنه و در تهران توقف داره که مسافران جابه جا میشن در ایستگاه و بعد به سمت رشت میره، مسیر برگشت هم همینطور هست
سلام منصوره خانم. سفرنامه خوبی بود و از دیدن طبیعت سبز شمال که دو سه سالی است که ندیدم، واقعا لذت بردم. ای کاش بصورت شماتیک مسیر رفت به روستا رو دقیق نشان می دادید و اینکه اقامتگاه داخل روستاست یا خارج روستا و اطلاعاتی در مورد خود روستا و خود اقامتگاه. دیدن مناظر زیبای روستا با آرامش و اقامتگاه ساکن و آرام که این روزها خیلی به آن احتیاج داریم، لذت بخش بود. به هدفتان که برای شما دریا و برای دوستتان جنگل بود با این سفر رسیدید .
آرزوی سلامتی و روزهای خوب و شاد برای شما و دوستتان دارم.
سلام جناب آقاي شفيعي ،ممنون از اينكه سفرنامه رو مطالعه كرديد و نظر داديد
واقعيتش من تجربه كمي در نگارش سفرنامه دارم و انشاالله تلاش ميكنم براي سفرهاي بعدي مواردي كه مطرح كرديد در نظر مي گيرم .
خيلي ممنونم
اقامتگاه داخل روستاست اما در قسمت بالادست روستا كه به كل روستا تقريبا اشراف داره .
در عجبم اعصار و قرونی که پارسیان کویر نشین به سرزمین های شمالی راه و دسترسی نداشتن چطور تحمل میکردن ندیدن سرزمین گیلکان و تالشان و مازنی هارو !!!!
احتمالا از وجود سرزمين مازني ها و گيلكان بي اطلاع بوده اند . اما الان كه همه مطلعند نرفتن و نديدن غير قابل تحمل است
با سلام
ممنون از سفر نامه جالب شما و تصاویر بی نظیر دستت درد نکنه که با این سفر نامه حس سفر رادر وجودمان در این دوران کرونا زنده کردی . ان شاالله همیشه لبی خندان تنی سالم داشته باشید.
با احترام جواد از تبریز
سلام . خواهش ميكنم . به اميد اتمام كرونا و اغاز سفرها
سفرنامه خیلی خوب نوشته شده بود،به خاطر قلم زیبا و توصیفات کامل بهتون تبریک میگم، من هم وسوسه شدم برای دیدن این روستای زیبا.
متشکرم ، امیدوارم سفر کنید و لذتش را ببرید
سلام خیلی عالی بود و الان زندگی یعنی آرامش در همچین مکانهایی.من خودم هم میخوام برم جایی ویلا بخرم ولی نمیتونم کجا که امکانات رفاهی هم داشته باشه .متشکرم
سلام دوست عزیز ،اگه دنبال ویلای خوب و مجهز با امکانات عالی ومنظره ای دلچسب و محیطی آرام میخوایین من سراغ دارم .
سلام واقعا آرامش خاصی داشت
سلام
سفرنامه خوبی رو نگارش کردید. اما بر خلاف نظر شما، سفرنامه مختصر بود.
درج هزینه ها خوب بود فقط متوجه نشدم که هزینه اقامتگاه برای هر نفر 200 و یا دو نفر؟
اگر موقعیت جغرافیایی روستا رو هم در نقشه نشون میدادید خوب بود. همچنین اپلیکیشن گوگل مپ در ایران فیلتر نیست و قابل دسترسه فقط بخش آفلاین اون جواب نمیده
در کل عکس های جالبی رو در این سفرنامه دیدیم که آدم رو وسوسه میکنه...
مرسی
خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید
هزینه اقامتگاه برای یک تا سه نفر ، هر شب 250 بود که عمو با ما 200حساب کرد
در مورد گوگل مپ هم با توجه به اطلاعات من ، فکر می کردم اپلیکیشن فیلتر هست که الان با گفته شما احتمالا اشتباه می کردم ، متشکرم
هزینه اقامتگاه برای هر دو نفر 200هزار تومان است.
اینکه هزینه اقامتگاه و خانه معلم برای یک نفر بود یا جفت عزیزان؛ سوال منم بود.
هزینه هر شب برای ما دو نفر ،200 هزار تومان بود
هزینه خانه معلم هم همینطور ، برای هر دو نفر ما 150 تومان
خیلی خوشحالم که به شما خوش گذشت و حال منم خوب شد از خواندن سفرنامه تان.امیدوارم همیشه به سفر بروید و همیشه سفرنامه بنویسید
ممنونم به شما هم خوش بگذره
سلام خیییلی خوب نوشته بودید
ساده و خودمونی عکساتون باحال بود
چقدر عالی که بشه سفرنامه هایی رو نوشت و دیگران هم ازش سود ببرن
مخصوصا در نوشتن هزینه هااا
عالی بود
سلام ممنون از اظهار لطف تون
بسیااار عالی دوست جانم خیلی خوب نوشتی و چقدر مفید و کامل همه چی رو توضیح دادی. انشالله سفرنامه بعدی مونم بزودی درج کنی😊❤️👏👏👏
سلام رفیق عزیزم ، حضور تو شیرینی این سفر بود ،به امید سفرهای بیشتر