به نام حقیقت
روزمرگی زندگی و تکرار اتفاقات موجب بی حوصلگی و کج خلگی من شده بود و نیاز به مسافرت را حس می کردم ولی از طرفی دوست نداشتم تنها و یا با دوستان به سفر بروم . دلم می خواست می توانستم با همسرم مدتی را بدور از اتفاقات روزانه بگذرانم . همسرم هم نیاز به سفر را حس می کرد . اما نمی خواست از بچه ها جدا شود . بنابر این تصمیم گرفتیم یک مسافرت خانوادگی داشته باشیم . اما به کجا و چگونه . چون تایلند و دبی رفته بودیم تصمیم بر ترکیه شد کشوری با دیدنی های بسیار . بعد از بررسی تورهای مختلف متوجه شدیم که تورها بگونه ای برنامه ریزی شده اند که تنها در یک نقطه و یک هتل (یوآل ) اسکان داده شده و بیشتر استراحت کنار دریا می باشد . در حالی که ترکیه دیدنی های بسیار داشت .
از طرف دیگر دوست نداشتم بچه ها تنها از لذت های جسمانی استفاده کنند و مفهوم واقعی سفر را درک نکنند. بنا بر این تصمیم گرفتیم که سفری زمینی برای ترکیه گردی داشته باشیم تا بتوانیم حداکثر زیبایی ها و دیدنی های ترکیه را ببینیم .
برای برنامه ریزی سفر شروع به جمع آوری اطلاعات کردیم . خوشبختانه سفر نامه های خیلی خوبی در اینترنت موجود است که با استفاده از آنها توانستیم بسیاری از ابهامات و ترسهای مربوط به سفر را بر طرف کنیم . و بخاطر همان سفر نامه های خوب خودم را ملزم می دانم که تجارب این سفر را در اختیار دوستان قرار بدم .
در ابتدا خلاصه ای از ملزومات و مسائل عمده را بصورت چکیده تقدیم می کنم.
مقدمات قبل از سفر
کمی دلهره در مورد اتفاقات و یا مخاطرات احتمالی در طول سفر از قبیل بیماری کودکان و یا تصادف داشتم برای همین برای به حداقل رساندن آسیب های احتمالی ابتدا نسبت به سرویس اتومبیل اقدام کردم از قبیل چک کردن رینگ و لاستیک زدن با د نیتروژن در لاستیک ها برای گرم نشدن زیاد و دیاک زدن... و برای اطمینان بهتر از سیستم ترمز و کمک فنرها اتومبیل را برای معاینه فنی بردم که خوشبختانه ماشین هیچ مشکلی نداشت .بر روی اتوموبیل مبدل برق 12 به 220 وصل کردم و با سیم کشی یک سه راهی کنار پنجره عقب گذاشم تا هر وقت به برق نیاز داشتیم بتوانیم از ان استفاده کنیم . مبدل 1000 وات را به مبلغ 135 هزار تومان خریداری کردم .برای همین ترسی از تمام شدن باطری وسایل نداشتم حتی لامپ 40 وات کم مصرف همراه سیم همراهم بود تا هر جا که می خواستیم بتوانم از نورش استفاده کنم .در زمینه پیشگیری از بیماری هر چند تمام اقدامات لازم را در طول سفر انجام می دادیم ولی برای اطمینان بیشتر بیمه مسافرتی یکماهه برای همه خریداری کردم که بزرگسالان نفری حدودا 70 تومان و کودکان 35 تومان برای یک ماه هزینه برد. بیمه را از نمایندگی بیمه دانا که طرف قرار داد با شرکت بیمه شویتس بود خریداری کردم که حداکثر تا ده هزار یورو در مورد هزینه پزشکی تعهد می کرد . البته بگذریم که قرار داد ترکمنچای است ولی از هیچی بهتر بود و در صورت وقوع اتفاقات ناگوار مهم می شود روی آن حساب کرد. در کل این بیمه نامه برای مبالغ زیاد مفید است ولی برای بیماری های کوچک نمی شود روی آن حساب کرد.
در ضمن یک الحاقیه به بیمه بدنه اتومبیل اضافه کردم تا برای یکماه بیمه بدنه در خارج کشور هم مورد قبول باشه که حدودا 40 تومان شد .هر چند درخارج کشور دزدی اتومبیل پوشش داده نمی شود . برای راحتی بچه ها در صندلی عقب و همچنین برداشتن هر آنچه نیاز داشتیم نسبت به نصب باربند بر روی ماشین اقدام کردم و با توجه به قوانین بین المللی که نمی شود مثل ایران وسایل را با طناب بر روی باریند بست از صندوق ایرودینامک که هم مصرف بنزین را زیاد بالا نمی برد و هم ایمنی بالایی دارد استفاده کردیم که واقعا چیز بدرد بخوری بود چون هم قفل داشت و هم برای چیدمان وسایل عالی بود و با خیال راحت می شد ماشین را در خیابان پارک کرد و به دنبال گردش بود .
هر چند شرط عقل حکم می کرد که سفر برای ایمنی بیشتر دو ماشینه باشد ولی با توجه به تجارب قبلی به دو دلیل عمده ترجیح دادم که تنها مسافرت کنیم دلیل اول فری پلن (بدون برنامه) بودن سفرمان بود اعتقاد داشتیم که بهترین سفر سفر آزاد است و این راحتی را در سفر باید داشته باشیم که هر طور که دلمان می خواهد سفر کنیم هر شب رای گیری می کردیم که در این شهر بمانیم و یا به شهر بعدی برویم ودر طول سفر تصمیم می گرفتیم که کجا برویم و چکار کنیم . این گونه برنامه ریزی با توجه به کوچک بودن بچه ها و تامین آسایش انها بهترین روش بود و طبعا نمی توانستم با خانواده دیگری اینگونه راحت مسافرت کنیم . وقتی نفرات بیشتر شوند علایق نیز گوناگون می شود و نمی خواستم آرامش سفر را فدای این مورد کنم .
دلیل دوم برنامه ای بود که برای شناخت مردم ترکیه گذاشته بودیم برنامه ریخته بودیم که چند روزی مهمان خانواده های ترک باشیم و از نزدیک با زندگی آنها اشنا شویم با توجه به این امر که امکان مهمان شدن یک گروه بزرگ در خانواده های ترک وجود نداشت نمی توانستیم همسفر داشته باشیم در ضمن با توجه به فصل های سیزن ترکیه که توریست فراوان بود پیدا کردن یک اطاق سه تخته به مراتب راحت تر از دو اطاق سه تخته بود .
یکی از مشکلات سفر مشکل حمل پول بود بدلیل تحریم های بانکی امکان اینکه کارت اعتباری به همراه داشته باشیم برایمان امکان پذیر نبود برای همین هم باید کل پول مسافرت را بصورت نقد همراهمان می بردیم که این از لحاظ امنیتی کار درستی نبود برای همین دو تا کیف زیر لباسی خریداری کردم که در زیر لباسهایمان پولها را حمل کنیم . البته دقت کردم که دلارها را در پلاستیک پلمپ کنم تا عرق بدنمان انها را خیس نکند در ضمن مقداری دلار هم داخل ماشین جاسازی کردم که در صورت اتفاقی ناگوار مقداری پول جدا از خودمان داشته باشیم .و در کیف کمری هم به اندازه نیاز لیر ترک داشتیم برای کارهای روزمره مورد استفاده قرار می گرفت .
هرچند در ترکیه نمی توان مانند ایران چادر زد ولی کمپ های زیادی مخصوصا در مناطق توریستی وجود دارد که با مبلغ کمی می شود در آنها چادر زد برای همین هم چادر و لوازم خواب برداشتیم که اگر به هر علتی در جایی گیر کردیم از حد اقل های اسایش برخوردار باشیم در ضمن لوازم ابتدایی آشپزی را هم به همرا خود برداشتیم تا در صورت نیاز بتونیم غذا بپزیم هر چند این مورد تا بحال در مسافرت هایمان نبود ولی برای احتیاط این اقدام انجام شد .
از اقدامات احتیاطی دیگر برداشتن لب تاب به همراه هارد اکسترنال پر از کارتن بخصوص باب اسفنجی موجب شد که در روزهایی که واقعا خسته بودیم و نیاز به استراحت داشتیم از شیطونی بچه ها در امان باشیم . نکات کلیدی داخل ترکیه عبارت بودند :
1- انتخاب نوع مسیر:با توجه به تجربیات دوستان خروجی مرز بازرگان را انتخاب کردیم . هم راه مناسبی دارد و هم امکانات خوب . مسیر رفت : ارزوم ارزنجان سیواس نیوشهیر( گورمک زیبا) قونیه (مزار مولوی ) سیده (دریای زیبا) انتالیا فتحیه ازمیر بورسا استانبول . و مسیر برگشت با توجه به اتوبان بودن مسیر استانبول انکارا سیواس ارزوم را انتخاب کردیم . تمامی مسیر دو بانده بود و مسیر استانبول انکارا بزرگراه . حد اکثر سرعت در آزاد راه 120 دو بانده ها 110 و در تک بانده ها80 می باشد .
مسیر رفت و برگشت در ترکیه
2- هزینه بنزین: با توجه به نوع ماشینم ال 90 مصرف ینزین حدود صدی 7 می باشد ولی چون باربند با صندوق بزرگ ایرودینامیک روی ماشین گذاشته بودم مصرف را 10 درصد بیشتر در نظر گرفتم . مسیر خالص رفت و برگشت حدود 4200 کیلومتر در خاک ترکیه بود که باز هم 10 درصد بیشتر در نظر گرفتم و 4600 کیلومتر محاسبه شد.در تست جاده در ایران ماشین با کولر و باربند مصرفش 7/7 بود . ولی در خاک ترکیه بدلیل ضعیف بودن بنزین بدون کولر مصرف ماشین به 7.8 رسیده بود . با این که تمام مدت بنزین اکتان 95 مصرف کردیم ولی بدلیل رعایت استانداردهای زیست محیطی بنزینشون از بنزین ایران کم جان تر بود و ماشین سنگین حرکت می کرد انگار که کولر تمام وقت روشن باشد . بعد از ورود به به ایران ماشین دوباره جان گرفت .
پمپ بنزین ها بسیار تمیز بودند ولی قیمتها باهم اختلاف داشتند البته به مقدار جزعی با توجه یه سرویس بهداشتی تمیز و فروشگاه مجهزاز میانه راه فقط از یک شرکت خرید کردم که علامت ان یه دایره بود که سه تا خط از سمت چپ به ان وصل شده بود .دقت کنید در اکثر پمپ بنزین ها دستگاه اب پاش پر فشار برای تمیز کردن ماشین مجانی است اما اگر می خواهید با مواد شوینده ماشین شسته شود یک لیر باید بدهید .
بهتر است از پمپ های نزدیک شهر استفاده کنید البته ان شرکتی که عنوان کردم در تمام نقاط کیفیتش عالی بود . برای رفع خستگی و استفاده از سرویس بهداشتی و استراحت بچه ها هر بار فقط 100 لیر بنزین می زدم حدود 20 لیتر بنابراین توقف در مسیر زیاد داشتیم قیمت ها هر روز تغییر می کنند و ما روز اول هر لیتر 4.89 لیر برای یک لیتر دادیم ولی روز اخر رسیده بود به 5.09 .
توجه شود بنزین با اکتان 95 باید خریداری شود (کورشونسوز دقسان بش ) این مطلب باید گفته شود که خدای نکرده بنزین دیگری به ماشین نزنند هر پمپ 4 تا 5 نوع سوخت مختلف داره البته روش هم نوشته شده و معمولا سبز رنگ است . قیمت را هم روی تابلوی ورودی پمپ زده اند . همان اول می گفتم یوز لیره همان 100 لیره خودمان و قیمت را وارد می کردند و همان مبلغ بنزین زده می شد دقت کنید بعضی جایگاهها کنار پمپ یه سطل اب و شیشه شوی است . و اگر بود از کارگر پمپ بخواهید شیشه ماشین را تمیز کند .
انتخاب هتل : در ایتجا باید سپاس خالصانه خودم را از تمام کسانی که در زمینه ارتقا اینترنت و خدمات انلاین اقدام کردند را ابراز می کنم . با استفاده از اینترنت و سایت بسیار خوب بوکینگ دات کام تونستم بهترین هتل ها را با ارزان ترین قیمت برای خانواده تهیه کنم توجه شود در ترکیه بر روی مقوله توریست بسیار سرمایه گذاری شده است و با اینکه ما در فصل شلوغی مسافرت به ترکیه رفتیم باز هم هتلهای بسیاری بودند که نیاز به مسافر داشتند . در مورد انتخاب هتل چون هدف لذت بردن واقعی بود و دیدن دیدنی ها بنابر این بدنبال هتل های لوکس نبودیم .و در انتخاب هتل نمره مسافران قبلی برایم از ستاره هتل مهم تر بود که بدرستی ثابت شد که کار درستی انجام داده بودم . بسیاری از هتل ها در همان روزبرای بوکینگ تخفیف زیادی می دهند و این کار به نام اسمارت دیل عنوان می شود .
و ماهم هر وقت به هر شهری می رسیدیم همون موقع یه سرچ تو سایت می زدیم و مناسب ترین اطاق سه تخنه رو انتخاب می کردیم . نکته جالب در مورد رزرو لحظه اخر این بود که نیازی به کارت اعتباری نداره و قید شده که در هتل تصویه شود . البته سایت ابزارهای خوبی برای سفارشی کردن جستجو داره که می تونید از ان استفاده کنید . در مورد رزرو چند روز قبل تر نیاز به کارت اعتباری است که البته من از کارت باطل شده یکبار مصرفی که دو سال قبل خریداری کرده بودم استفاده کردم البته تاریخ انقضا رو تغییر دادم و در هتل هم پول را پرداخت کردم . برای این کار حتی می تونید همون روز اول در ترکیه یه کارت اعتباری یکبار مصرف وانیلا ویزا 20 دلاری خریداری کنید ..
Booking.com
ارتباطات : ظاهرا تمام اپراتورهای دنیا کلاهبردارند مگر خلافش ثابت شود یک دقیقه صحبت با ایران با سیم کارت ترکسل چهار لیره هزینه داشت و هر اس ام اس یک لیر اینترنت هم که شارژ رو زود خالی می کرد .اما باید توجه کرد تمام اپرا تورها در بازار رقابت خدمات خاصی ارائه می دهند مانند سبدهای تشویقی با کمی مطالعه و پرس و جو از نمایندگی فروش تونستم بسته 1گیگ اینترنت برای یکماه رو به 25 لیر خریداری کنم و سیم کارت ترکسل رو هم با 20 لیر شارژ به قیمت 41 لیر خریدم و در مجموع با قیمت 65 لیر با دنیا مرتبط شدیم .
خوشبختانه با استفاده از نرم افزار وایبر به راحتی و مجانی برای دوستانم در محل کار و جاهای دیگه اس ام اس و عکس و فیلم به مقدار زیاد فرستادم . در ضمن با استفاده از قابلیت هات اسپوت موبایلم را به یک هاب تبدیل کردم و با تبلت به اون متصل شدم و گوگل ارت عزیز راهنمای تمام سفر رو در کنارمون داشتیم هر چند خود موبایل هم این قابلیت رو داشت ولی در تبلت 10 اینچ راحت تر می شد کار کرد . دسترسی به اینترنت و استفاده از سایتهای مفید بسیاری از هزینه ها رو کم کرد و همچنین دسترسی سریع و راحت به هر جا را که می خواستیم فراهم آورد .در ضمن با نرم افزار وکسر هم می تونید به راحتی با ایران صحبت کنید .
در مورد نرم افزارها دقت شود برای ارتباط باید این نرم افزارها هم بر روی موبایل شما و هم بر روی موبایل طرف مقابل نصب شده باشند . برای استفاده از قابلیت هات اسپوت موبایل باید هوشمند اندروییدی ورژن 4 به بالا باشد .
آغاز سفر
به همراه همسرم و دختر 9 ساله ام رها و پسر 3 ساله ام آریا به سمت مرز بازرگان حرکت کردیم با توجه به محل اقامتم بجنورد شب اول را بعد از عبور از تهران در قزوین چادر زدیم و صبح روز بعد ساعت 9 صبح به سمت بازرگان حرکت کردیم که حدود ساعت 5 به بازرگان رسیدیم نیازی به رفتن به ماکو نبود و مستقیم می شد به بازرگان رفت شهر بازرگان شهر کوچکی است با حداقل امکانات و اشتباهی که کردیم خرید خوراکی و کنسرو را برای شهر بازرگان گذاشته بودیم که متاسفانه سوپر مارکت بزرگ و درست حسابی نداشت .چون از مهمانسرای ماکو نتوانسته بودم اطاق بگیریم تصمیم گرفتیم در بازرگان اقامت کنیم که دو تا هتل داشت یکی شایان با حدود 200 هزار تومن هزینه برای اطاق سه تختهو دیگری با حد اقل امکانات کنار میدان گمرک با شبی 60 هزار تومن که در برگشتن یک شب در این هتل بودیم وبا 60 هزار تومن یه اطاق سه تخته گرفتیم و انصافا نسبت به پولش بد نبود . در ابتدا برای بدست اوردن اطلاعات به سمت گمرک رفتیم و بعد از پرس و جو متوجه شدم که گمرک الان خیلی خلوت است و می توان به راحتی به ترکیه رفت برای بررسی اینکه در ترکیه شب رو بگذرونیم یا در ایران نیاز به اینترنت داشتم متاسفانه نتوانستم جایی پیدا کنم که اینترنت وایرلس داشته باشد بنابراین با مشکل یک کافی نت پیدا کردم و بعد از سرچی که در اینترنت زدم متوجه شدم نزدیک ترین شهر آغری در 185 کیلومتری بازرگان قرار دارد و اگر می خواستیم هتل بگیریم بهتر بود در آغری می گرفتیم تا بازرگان .
هتل در آغری و ماشین خودم
هتل مناسبی را از بوکینگ به قیمت 100 لیر انتخاب کردم . و بعد از پرینت نقشه هتل بنزین زدیم و به سمت گمرک حرکت کردیم . برای ورود به ترکیه نیاز است که شما بیمه نامه اتومبیل شخص ثالث ترکیه داشته باشید در بازرگان این بیمه را به 118هزار تومان می فروختند ولی در گمرک ترکیه می شود با 55 لیر این بیمه را خریداری کرد که با توجه به قیمت 1700 تومنی لیر بهتر بود که از گمرک ترکیه خریداری شود .
و کلا ترجیح می دهم موارد اینچنینی را از مرکز اصلی خریداری کنم چرا که در صورت وقوع اتفاق ناگوار با خیال راحت تر می توان پی گیر بیمه بود .برای ورود به ترکیه ابتدا از صرافی های واقع در گمرک 400 لیر به قیمت 676 هزار تومان خریداری کردم لیری 1690 تومان شد که در برگشت با توجه به ارزان تر شدن لیر به 1630 لیرهای اضافه را فروختم . توجه کنید بهتر است لیر را از صرافی بعد از چونه زدن و در آوردن قیمت بگیرید چون اگر تقلبی بود حداقل می دانی از کجا خریده ای و فاکتور خرید داری .درگمرک ابتدا پلاک ترانزیت را با تایر رپ(بست پلاستیکی ) بر روی پلاک ایران نصب کردم توجه شود که راه کامیونها با اتومبیل ها متفاوت است و راه سواری در سمت چپ قرار دارد . و بعد با برداشتن مدارک بدنبال کارهای گمرکی رفتم بعد از پرداخت عوارض خروج و حق هلال احمر که فکر کنم نفری 20 هزار تومن شد و چک شدن مدارک ماشین .
همسرم و بچه ها به سمت گمرک ترکیه رفتند و خودم با ماشین از راهی دیگر از مرز خارج شده و به گمرک ترکیه رفتم . در انجا برای تهیه بیمه ترکیه که کنار کافی شاپ است اقدام کردم و همسر و بچه ها هم کنار ماشین آمدند .با یکی از مسافران قرار گذاشتیم که تا آغری دو تایی حرکت کنیم تا ایمن تر باشد . کل اقدامات در گمرک ایران حدود یک ساعت و گمرک ترکیه نیم ساعت طول کشید و هزینه اضافه ای در ترکیه بجز بیمه پرداخت نشد بعد از نگاهی اجمالی به ماشین اجازه عبور به ما دادند و از گمرک خارج شدیم . توجه شود که در گمرک ایران نمایندگی ترک سل برای خرید سیم کارت وجود داشت که البته تا وقتی من انجا بودم مسئولش نیامد و البته بهتر هم شد چون تونستم بعد از کسب اطلاعات بیشتر از بسته اینترنت ترکسل استفاده کنم .
بیرون گمرک صف عظیم کامیونها خودنمایی می کرد . آنطور که می گفتند گمرک صبح زود و نیمه های شب بواسطه عبور اتوبوسها و مسافرین شخصی شلوغ است. بیرون گمرک چیزی بجز تاریکی و خیل عظیم کامیونها وجود نداشت .هر چه ایستادیم از دوستی که با او هماهنگ کرده بودم خبری نشد و برای همین شروع به حرکت کردیم جاده ای خوب ولی تاریک را در پیش رو داشتیم با توجه به داشتن گوگل مپ بر روی تبلت و سیو بودن نقشه مسیر ترسی از گم شدن نداشتم و به ارامی پشت سر کامیونی حرکت کردیم و بعد از دو ساعت به اغری رسیدیم با اینکه ساعت هشت ونیم حرکت کرده بودیم ولی با توجه به اختلاف ساعت یک و نیم ساعته ترکیه با ایران ساعت 9 به آغری رسیدیم. با استفاده از پرینت ادرس هتل به راحتی هتل را پیدا کردیم . در ایران بواسطه اینترنت خیلی بدی که کافی نت داشت نتوانسته بودم در هتل رجیستر شوم برای همین ابتدا در خواست 150 لیر برای اطاق سه تخته شد ولی بعد از چونه زدن و نشان دادن قیمت هتل در سایت بوکینگ تونستیم اطاق را به همان 100 لیر با صبحانه بگیریم .
Kilicaslan hotel
نکته جالب در مورد هتل های ترکیه اطمینانی است که به مسافر دارند نه پولی بابت دپوزیت می گیرند و نه پاسپورتها را گرو نگه می دارند تنها از پاسپورتها یک کپی می گیرند و تحویل می دهند و از طرفی هم موقع تخلیه پول هتل را می گیرند و حتی اطاق را هم چک نمی کنند و به حرف شما اطمینان می کنند که چیزی از بوفه مصرف نکرده اید . هتل خوبی بود و تنها ایرادی که می شود بر روی آن گذاشت نداشتن یخچال( مینی بار)در اطاق بود.در زمانی که بچه ها استراحت می کردند نگاهی به شهر انداختم شهری متوسط با مردمانی ساده همچون خود ما بود جالب اینجاست که با توجه به قیمت بنزین در ترکیه هنوز هم از اسب برای بار کشیدن استفاده می شود و شاید این گرانی موجب شده که مردمان ترکیه دوستدار طبیعت باشند نکته دیگر در مورد ترکیه وجود سگ های زیاد می باشد و این نشان می دهد مردمانی مهربان هستند که به حیوانات اسیب نمی رسانند و شهرداری هم خود را مکلف نمی داند که گروه اعدام برای سگ های شهر و روستا فراهم کند .
یکی از مزیت های هتل های ترکیه برای من اینترنت وایرلس مجانی در هتل ها بود و ما به هتلی برخورد نکردیم که اینترنت نداشته باشد و تقریبا در اکثر هتلها حتی در اطاق هم می توانستم به راحتی به اینترنت دسترسی داشته باشم و این بهترین کمک برای من بود تا بتوانم از تمامی امکانات برای بهتر شدن سفر استفاده کنم .البته در انتخاب هتل ها نظرات مسافران قبلی برایم بسیار با اهمیت بود .
در ترکیه سه نوع اینترنت وجود دارد اینترنت مخصوص کودکان که فیلترینگ شدیدی دارد . نوع دیگر اینترنت خانوادگی که سایت های خاص فیلتر است البته نه هر چیزه خاص .واینترنت نوع سوم که من اطلاع دقیقی ازش ندارم .
در تمامی هتل ها اینترنت نوع دوم بر قرار است و اینترنت موبایل هم از نوع دوم است و انصافا اینترنت خوبی است و خودم هم ترجیح می دهم در خانه ام اینترنتی پر سرعت اما کنترل شده بر قرار باشد . تا بچه با خیال راحت بتوانند در اینترنت جستجو کنند .
خوشبختانه کمی ترکی می دانستم اما در حد خیلی کم و علاوه برآن ترکی ای که می دانستم و در شمال خراسان استفاده می شود خیلی متفاوت و ساده تر از حتی ترکی آذربایجان خودمان است برای همین همسرم یک کتاب ترکی استانبولی در سفر تهیه کرده بود و در طول رانندگی لغات مهم را با هم مرور می کردیم .ولی در کل با کمی ارام صحبت کردن و دقت می شود تمامی کارها را در ترکیه انجام داد اکثر لغات مشترک می باشند اما با لهجه های متفاوت در واقع ترکی استانبولی مخلوطی از ترکی فارسی عربی و انگلیسی است .
در مورد زبان انگلیسی هر چه به مراکز توریستی نزدیک تر می شویم تعداد افرادی که انگلیسی صحبت می کنند بیشتر است اما باز هم همان مسئله لهجه باقی می ماند .
یکی از مواردی که موجب توهم بعضی افراد در مورد زبان انگلیسی می شود عدم توجه به این نکته است که وقتی با کسی که زبان مادریش انگلیسی است صحبت می کنیم . هر چقدر هم ناشیانه لغات را ادا کنیم طرف مقابل متوجه معنی گفته ما می شود و می فهمد که چه می گوییم و با استفاده از لغاط ساده و تلفظ صحیح پاسخمان را می دهد . اما این امر نباید موجب شود که افراد دیگر کشورها هم بتوانند انگلیسی که ما صحبت می کنیم را درک کنند .و این را نباید به دلیل بی سوادی دیگران دانست بلکه تلفظ ما هم ایراد دارد .
اولین برنامه ای که برای روز بعد داشتم تهیه سیم کارت ترکیه بود . صبح بعد از خوردن یک صبحانه مفصل و خوب در هتل برای خرید سیم کارت حرکت کردیم هتل در مرکز شهر قرار داشت و بر ای همین هم با خیال راحت با بچه ها به گشتن در شهر کوچک آغری پرداختیم . پوشش اکثر مردمان اسلامی بود و هر چند دختران بی حجاب هم زیاد بودند اما اکثریت با حجاب اسلامی بودند و انصافا حجاب انهایی که حجاب داشتن از حجاب ما بهتربود و نکته دیگر حجاب چشمان آقایان بود که اثری از چشم چرانی در آن ندیدم .
در ترکیه دو اپراتور فعال وجود دارند ودا فون و ترکسل با اطلاعاتی که از هتل گرفته بودم خدمات ودا فون و اینترنت آن ارزان تر بود برای همین به نمایندگی ودا فون مراجعه کردم ولی دیدم سبد های هدیه و موارد بدرد بخور آن تنها با ارائه شماره ملی ترکیه قابل خرید است و برای من با شماره پاسپورت هزینه ها بسیار گران در می امد .
برای همین به ترکسل مراجعه کردم . سیم کارت ترکسل با شارژش حدود 41 لیر هزینه برد اما با توجه به اطلاعات قبلی که کسب کرده بودم و تجربه ای که داشتم می دانستم تماس با ترکسل بسیار گران و مقرون به صرفه نیست . بنا براین بعد از پرس جو زیاد و مطالعه بروشورهایی که بر روی دیوار زده بودند توانستم یه بسته هدیه یک گیگابایتی اینترنت را به 26 لیر خریداری کنم که در طول سفر تمام وقت از آن استفاده کردم و در نهایت 300 مگ آن هم باقی ماند .
بعد از راه اندازی سیم کارت جدید و زدن اس ام اس به ایران متوجه شدم هراس ام اس یک لیر هزینه می برد و تماس تلفنی ناموفقم هم 5 لیر از شازژ موبایل کم کرد . بنا براین دست بدامان تکنولوژی شدم . قبلا بر روی گوشی مدیر فروشگاهم نرم افزار وایبر را نصب کرده بودم و از طریق اینترنت برایش پیغام فرستادم که به آشنایان خبر دهد شماره موبایلم چند است و اگر کسی کار داشت تماس بگیرد و در طول سفر هم بسیار فیلم و عکس از طریق وایبر فرستادم تا مادر و خانواده در جریان فعالیت های ما باشند . از طریق نرم افزار وکسر و یا وی چت هم می توان به خوبی تماس گرفت متاسفانه تماس تلفنی از طریق وایبر توسط ترکسل مسدود بود .
با استفاده ازقابلیت هات اسپوت موبایل تبلت و لب تاب را هم به اینترنت موبایل متصل کردم و از این طریق می توانستم در همه مواقع بر روی همه وسایل اینترنت داشته باشم هر چند که در کل سفر بیشتر ازگوگل مپ بر روی تبلت وموبایل استفاده کردم .
بعد از گردشی کوتاه در شهر به سمت اتومبیل رفتیم و به سمت ارزوم حرکت کردیم .
با توجه به تجربیات قبلی تاکید داشتم که سفر باید در آرامش انجام شود و عجله ای در آن نباشد . هر چند دخترم بسیار علاقمند به ابتنی در دریا بود ولی بعد از کمی صحبت قانع شد که در طول مسیر هم دیدنی های زیادی وجود دارد و بدون دیدن آنها این سفر لذت خودش را از دست می دهد . البته تمام این آرامش سفر را در واقع مدیون همسرم هستم که با مدیریتی زیر پوستی و مدبرانه همه خانواده را در آرامش نگه می داشت .
یکی از خوبی های سفر به عقیده من نزدیک شدن اعضا خانواده به واسطه قرار گرفتن در کشوری غریب است و این همبستگی برای من بسیار ارزشمند و دوست داشتنی بود چون نشان دهنده همفکری اعضا خانواده ام بود .
ساعت 9.5 از آغری حرکت کردیم و به سمت ارزوم رفتیم با توجه به اینکه کیلومتر ماشین را را در مرز صفر کرده بودم در کیلومتر 320 به ارزوم رسیدیم ساعت 2.5 بود و تصمیم گرفتیم نهار را در ارزوم بخوریم با توجه به گوگل مپ به سمت مرکز شهرو فروشگاه میگروس حرکت کردیم و بعد از پارک ماشین با توجه به علاقه همسرم به فروشگاه میگروس سر زدیم . قیمت ها بنظرمان خیلی گران می امد و هر چیزی را که قیمت می کردیم برایمان خیلی گران بود .
بدون خرید از میگروس بیرون آمدیم رستوران شیکی در همان نزدیکی بود و برای خوردن نهار به انجا رفتیم اما بعد از دیدن قیمت ها که پرسی حدود 50 لیر بود بدون خوردن چیزی از رستوران خارج شدیم و تصمیم گرفتم از این به بعد به رستورانی که برایمان در را باز کنند وخیلی لوکس باشد نرویم . با پرس وجو متوجه شدم یکی از بهترین کباب خوری های ارزوم بنام گلگور کاج کباب در همان نزدیکی بود. رستوران در سه طبقه بود که کباب چنچه خوشمزه ای را سرو می کرد وبا اینکه رستوران لبالب از مشتری بود اما سرویس بسیار سریع بود . حدود 12 سیخ کباب گوشت به همراه نان داغ و سالاد وچایی خوردیم که در نهایت 45 لیر شد و با شکمی باد کرده به سمت اتومبیل حرکت کردیم .
کباب خوری در ترکیه.
با همسرم هماهنگ کرده بودم که برای آشنایی بیشتر با ترکیه چند شب مهمان ترکها باشیم برای همین با استفاده ازاینترنت با یکی از مردمان خوب ترکیه قرار گذاشته بودیم تا شب مهمان آنها باشیم . دوستمان ساکن ارزنجان بود و استاد دانشگاه بر روی پروفایلش گرای جغرافیایی خانه اش را هم نوشته بود برای همین به راحتی در ارزنجان خانه اش را پیدا کردیم البته قبل از آن با موبایل هماهنگ کرده بودیم که داریم می آییم .
فاصله ارزوم تا ارزنجان 165 کیلومتر است و به نظرم ارزنجان از ارزوم شیک تر و زیبا تر بود حدود ساعت 6 به خانه او رسیدیم که با استقبال گرم او و همسرش و دختر خجالتی شان قرار گرفتیم خانواده ای نسبتا مذهبی ولی بسیار مهمان نواز.
بعد از زلزله ای که در ارزنجان آمده بود اپارتمانهای زیبای سه طبقه 6 واحدی در منطقه ای سر سبز توسط دولت ساخته شده بود که بسیار زیبا و دلنشین بود بگونه ای که از همان ابتدا بچه ها در محوطه آپارتمانها شروع به بازی کردند و در نهایت هم در زیر درخت مجنون زیبایی به استراحت پرداختند .
نکته جالب پذیرایی زنانه مردانه آنها بود که مردان جدا و خانومها جدا غذا می خوردیم. دوستمان استاد دانشکده فنی رشته حسابداری بود و متولد شهر بورسا ولی همسرش متولد ارزنجان بود بنابر این او هم ارزنجانی بود واین قانونی است که در تمام دنیا وجود دارد
دوست مان علاقه زیادی به رساله نور داشت . و جملات و شعرهای فارسی رساله را برایم می خواند و در مورد آن صحبت می کرد و این تصور را بوجود می آورد که در حال تبلیغ اندیشه مذهبی است . هر چند رساله صحبت از عشق و اندیشه نصبت به خدا میکرد و پرستش خداوند را نر بر اساس تقلید بلکه بر اساس درک واقعیت و عشق عنوان می کرد و بیان این واقعیت به نظرم واقع بینانه و زیبا بود با استفاده از چهار زبان فارسی ترکی عربی و انگلیسی صحبت می کردیم و برایم صحبت دلنشینی بود . همسرم هم با همسر او در مورد آداب و رسوم و غذا در اطاق دیگر صحبت می کردند و در این میان با انواع غذا ها پذیرایی شدیم که بسیار خوشمزه و دلنشین بودند .بعد از گفتگوی فراوان برای خواب به اطاق زیر زمین رفتیم که بسیار زیبا برای مهمان آماده شده بود و حمام و تمام سرویس کامل بود و شب خوبی را در انجا گذراندیم .صبح بعد از خوردن صبحانه و بعد از آرزو برای دیدار مجدد به سمت مقصد بعدی شهر توریستی گورمک حرکت کردیم .
هر چند ارزنجان دیدنی بسیار داشت از جمله چشمه آب گرم ولی بدلیل هماهنگ کردن با یکی از دوستان سی اس برای گرفتن هتل به قیمت 85 لیر در گرمک مجبور به رفتن بودیم .
پی نوشت : با توجه به اطلاعاتی که گرفتم سرعت اتومبیل در جاده های دو طرفه 80 . جاده های دو بانده 110 و در اتوبان 120 بود . برای بنزین زدن بهتر است از پمپ های نزدیک شهر ها استفاده کنیم تا از خدمات بیشتری بهره ببریم .
حقوق متوسط یک کارمند حدود 1000 تا 1500 لیر می باشد و با این مبلغ می شود به راحتی در ترکیه زندگی کرد .
نکته دیگری که توجه ام را در این سفر جلب کرد استفاده از تراس توسط ترکهاست و ساعاتی در روز را در تراس خانه به صرف می کنند . و تراس را تنها محلی برای پهن کردن لباس برای خشک شدن در نظر نمی گیرند .
قسمت شمال شرقی ترکیه مذهبی تر است و مردم علاقه زیادی به اردوغان دارند و اصلاحات مذهبی او را بسیار قبول دارند . هر چند که با دیدن مردمان ترکیه متوجه شدم که دولت هر چقدر هم سکولار و بی دین باشد نمی تواند مردم را از مذهب جدا کند . و شاید بتوان گفت بیشتر موجب می شود که دین واقعی خودش را نشان دهد .
از مرز تا ارزنجان و در کل باید گفت تمام مسیری که در ترکیه طی کردیم جاده دو بانده بود و بسیار با کیفیت و اصلا ترافیکی نداشت .
نکته قابل توجه در ترکیه این است که سرعت سواری و کامیون تفاوتی ندارد و هر دو با یک سرعت رانندگی می کنند . ماشین ها بیشتر ماشین های کم مصرف و اکثرا اروپایی هستند و ماشین رنو هم بسیار در ترکیه دیده می شود .
چند ماه قبل که به کردستان عراق رفته بودم و از دیدن ماشین های عجیب غریب و گران قیمت اکثرا آمریکایی شکه شدم اما در ترکیه معلوم بود که مردمان ثروت باد آورده ندارند و با زحمت پول بدست می آورند برای همین هم خبری از ماشین های انچنانی و عجیب و غریب نبود و اگر هم بود ماشین های با کلاس المانی همچون بنز و بی ام و . در کل ترکها ایرانی ها را دوست دارند و حتی شاید می توان گفت که بیشتر از اروپایی ها تحویل می گیرند و این هم از عجایب روزگار بود چرا که یکی از مواردی که سفر به دبی را دوست ندارم همین تفاوت گذاشتن میان اروپایی ها با ایرانی ها است هر چند در دبی هم همه بنگلادشی و پاکستانی هستند و عرب واقعی را نتوانستیم ببینیم .
به هر حال در ترکیه احساس تبعیض به هیچ عنوان نکردیم و حتی شاید بیشتر هم تحویلمان گرفتند شاید هم چون ما خانواده بودیم مورد محبت آنها قرار می گرفتیم.
یکی از نقاط توریستی ترکیه که بسیار هم مورد توجه جهانگردان است منطقه کاپادوکیا است که با تاریخی 2000 ساله دیدنی های بسیار زیبایی دارد.و بزرگترین موزه هوای آزاد ترکیه که در واقع شهری است در دل کوه کنده شده نیز دراین منطقه و در شهر گورومک قرار دارد .
گرومک
طبق اطلاعاتی که از اینترنت و سفر نامه های خارجی به دست آورده بودم زیبایی منطقه کاپادوکیا و دیدن خانه ها و کلیساهایی که در دل کوه کنده شده بودند یکی از واجبات سفر به ترکیه است برای همین هم تصمیم داشتیم که این منطقه را حتما ببینیم . زیبایی کاپادونیا بقدری زیاد است که از تمام مناطق ترکیه تورها برای بازدید به آن می آیند و جالب اینجاست که ژاپنی ها این منطقه را بهتریم محل برای بازدید در ترکیه می دانند . با یکی از دوستان اینترنتی هماهنگ کرده بودم تا برایمان هتل مناسبی در گرمک تهیه کند و او قول داده بود که در هتل یکی از دوستانش به مبلغ شبی 85 لیر برایمان اطاق سه تخته بگیرد .
صبح ساعت 9 از ارزنجان به سمت گرمک حرکت کردیم . در خروجی شهر برای اولین بار در ترکیه بنزین زدیم با توجه به امکاناتی که در جایگاههای پمپ و همچنین فراوانی آنها در ترکیه وجود داشت برای اینکه بتوانیم هم استراحتی کرده باشیم وهم از سرویس بهداشتی استفاده کنیم تصمیم داشتم در هر پمپ تنها 100 لیر بنزین بزنیم (یوز لیره ) که می شد حدود 20 لیتر و با این روش در هر 250کیلومتر توقفی اجباری داشتیم . چندین شرکت در ترکیه جایگاه عرضه سوخت دارند و با قیمت های متفاوت بنزین را عرضه می کنند و گران ترین نوع سوخت هم بنزین اکتان 95 (دقسان بش) است که مناسب اتومبیل های ایرانی است .
در اکثر جایگاهها دستگاه آب پاش پر فشار برای شست شوی ماشین وجود دارد و در بعضی جایگاهها هم کارواش اتومات وجود دارد البته از مواد شوینده خبری نیست بدلیل داشتن باربند ترجیح دادم تا از کارواش اتومات استفاده نکنم چرا که ارتفاع ماشین زیاد بود و می ترسیدم برسها به باربند اسیب بزنند برای همین از دستگاه پمپ فشار اب استفاده می کردم که مجانی بود در بعضی از جایگاهها نیز با پرداخت یک لیره ماشین شما را می شستند . شستن ماشین اختصاص به جایگاههای بنزین تنها ندارد و در بعضی رستورانهای بین راه نیز اینگونه خدمات ارائه می شود .
پمپ بنزین ها بسیار تمیز بودند ولی قیمتها باهم اختلاف داشتند البته به مقدار جزعی با توجه یه سرویس بهداشتی تمیز و فروشگاه مجهزاز میانه راه فقط از یک شرکت خرید کردم که علامت ان یه دایره بود که سه تا خط از سمت چپ به ان وصل شده بود .
ما روز اول هر لیتر 4.89 لیر برای یک لیتر دادیم ولی روز اخر رسیده بود به 5.09 . از اینکه برای بیست لیتر بنزین 169 هزار تومن پول داده بودم که بنظر زیاد می آمد ولی چاره ای نبود .
همسرم از این که می دید من تنبل که سال به سال به ماشین آب نمی زنم هر روز ماشین را تمیز می کردم لذت فراوان می برد .
جاده بسیار خوب و خلوت بود و در طول مسیر از شهرهای سیواس و کایسری هم گذشتیم و از اوانوس به سمت گرومه پیچیدیم . شهر یا به عبارتی شهرکی زیبا و بسیار اروپایی با خیابانهای سنگفرش بود که بیشتر توریست خارجی دیده می شد تا مردم عادی .
تنها جایی که در ترکیه بنظرم توریستها بیشتر از مردمان عادی بودند این شهر و شهر الودنیز بود که در وقت خودش برایتان در موردش خواهم نوشت .با توجه به اینکه از طرف دوستمان پیغامی دریافت نکرده بودیم با توقف در یک میدان زیبا به او تلفن زدم و با اینکه چند روز قبل برایش اس ام اس زده بودم و تاریخ دقیق آمدن به انجا را نیز در ایمیل هفته قبل خبر داده بودم در تماس تلفنی که داشتیم گفت چون از قبل هماهنگ نکرده بودم و بدلیل فصل شلوغی توریست در این منطقه اطاقی برایمان رزرو نکرده است و اگر می خواهیم می تواند برایمان با 150 لیر هتل بگیرد.
با توجه به بدقولی که کرده بود و نوع رفتارش ترجیح دادم تشکر کنم و از طریق بوکینگ دات کام اطاقی تهیه کنم . خوشبختانه با توجه به اینکه ساعت حدودا 6 یعد از ظهر بود با استفاده از اسمارت دیل توانستم هتل خوبی را که جهانگردان به آن نمره خیلی خوبی داده بودند به قیمت شبی 130 لیر رزو کنم و به انجا رفتیم .
wellnut house هتل در واقع مهمانسرای فامیلی بود که توسط یک خانواده اداره می شد و انصافا یکی از بهترین جاهایی بود
که رفتیم محیطی خیلی دوستانه و بسیار زیبا و بدور از زرق و برق بی مورد و لی سرشار از زیبایی از همان ابتدا بچه ها از دیدن محیط راحت آن بسیار خوشحال شدند و با اینکه اطاق یخچال نداشت ولی بسیار بزرگ و زیبا بود و حمامش هم با وان بزرگی که داشت آرامش دهنده بود .قرار بود که تنها یک روز در گرمک بمانیم اما با رای گیری که کردیم و تمایل بچه ها دو شب در گرمک ماندیم . هتل حیاط زیبایی داشت با نانوهایی گرد که خوراک پسرم بودند تا در آنها لم دهد و بازی کند رها دخترمان هم که عاشق حیوانات است و با بچه گربه هایی که همه جای ترکیه مخصوصا در این گونه هتل ها وجود دارند بازی می کرد .
بازی با گربه در گرمک.
من به شخصه از این هتل های فامیلی خیلی خوشم می آید البته دلایلی هم برای این احساس دارم . لوکس بودن هتلها یک نوع اجبار برای انسان پدید می اورد که شما هم لوکس باشی و آن راحتی را نداشته باشی .نمی گویم که با پیژامه در هتل بگردیم نه ولی بیانم این است که در این هتلها نمی شود با خدمه راحت بود و بچه ها را راحت گذاشت . نکته دیگر کسانی هستند که در این هتل ها ی فامیلی اقامت می کنند آنها برای شناخت محیط اطراف آمده اند نه برای لم دادن و استراحت یک هفته ای بدون نیاز به شناخت دیگران .به بیان خودمان آدمهای خاکی و اهل معاشرت بیشتر مقیم اینگونه هتل ها هستند . در این هتلها انسان راحت می تواند با توریست های صحبت کند گردش برود و دوست شود . و طبعا من از آن ادمهایی نیستم که عشقم این باشد که در هتلی با دیوارهای طلایی اقامت کنم و افتخارم این باشد که زوجهای اروپایی به من لبخند بزنند . بیشترمی خو اهم مردمان را بشناسم و با آنها مراوده داشته باشم چه اروپایی چه افریقایی.
نکته ای که در مراکز توریستی مانند گرمک باید مورد توجه قرار گیرد گرانی این مناطق است و بسیاری از اجناس به قیمت یورو عنوان می شود که این گرانی هم علاج دارد . اول اینکه از هر جایی خرید نکنید سوپرمارکتهای بزرگ قیمت معقول دارند ولی دست فروشها و فروشگاههای کوچک به قیافه مشتری نگاه می کنند .
بعنوان مثال وقتی به انگلیسی قیمت چیزی را می پرسیدم به یورو قیمت می دادند مثلا هفت یورو اما وقتی به ترکی می پرسیدم(فیات نقدر ده) می شد هفت لیر. در مورد غذا هم توجه شود در تمام نقاط توریستی رستورانهای ارزان قیمتی هستند که البته فرم ساده ای دارند وبیشتر به بوفه های فضای باز شبیه اند و مشخصه عمده آنها نوشتن قیمت غذا ها به زبان های مختلف است و از مشتریان آنها هم می توان پی برد که چه قیمت هایی دارند معمولا توریستهای جوان کوله پشتی به پشت در این رستورانها غذا می خورند . به هر حال قیمت گرفتن و مقایسه کردن بهترین راه بدست آوردن غذای مناسب است.
در واقع همین نگاه کردن به منو های رستورانها و رفتن به جای ارزان تر یکی از مواردی بود که برای بچه ها جنبه آموزشی داشت و سعی می کردیم با این کار مدیریت مالی و ارزش پول را برایشان بهتر عنوان کنیم .
در منطقه کاپادوکیا مردمان برای چند هزار سال خانه هایشان را در دل کوه می کندند و بناهای بسیار باشکوهی در دل کوه بوجود آورده اند در زمان رم باستان مسیحیان کلیساههای زیادی در دل کوه و زیر زمین کنده اند و علاوه بر این دست ساخته های بشر .زیبایی زمین شناسی و نوع خاک آنجا وصف ناشدنی است البته کندوان خودمان را شاید بتوان نمونه خیلی کوچک از اینجا دانست .
باقیمانده یکی از شهر ها.
شب اول را به گشت و گزار در شهر زیبای گرومک گذراندیم خیابانها نور پردازی خیلی خوبی شده بودند و مردمان همه در حال قدم زدن و لذت بردن از شهر و ما هم با بچه های بازی گوش در حال دنبال کردن توله سگها و بچه گربه های شهر بودیم .
برای شام در یکی از رستورانهای پاتوق هیچ هکرها سوسیس تخم مرغ خوردیم با نونی همراه با پنیر و سبزی که دخترم به عنوان پیتزای ترکی آن را پسندید کلا شام با مخلفات شد 35 لیر .
نکته : قیمت نوشابه یه طور معمول یک لیر است ولی در بعضی جاها مخصوصا توریستی به هر قیمتی که بخواهند می دهند معمولا روی قیمت غذا دقت می شود ولی نوشابه در نظر گرفته نمی شود . برای همین هم در قسمت نوشابه تقلب می شود و گاهی به قیمت 3 لیر برای یک نوشابه کوچک می شد در حالی که یک نوشابه خانواده قیمت 1.5 تا 2 لیر دارد .برای صرفه جویی بیشتر (شما بخوانید جنبه آموزشی برای بچه ها ) جاهایی که نوشابه گران بود نخریدیم و بعد یک نوشابه خانواده بچه ها را مهمان میکردم . شاید بگید بابا سخت نگیر آمدید حال کنید بعد از هزار سال یکم پول خرج کن خسیس .
اما من واقعا به این جنبه مدیریت مالی اعتقاد دارم . ببینید جوانی که از اروپا و یا کره به استانبول می اید و با دویست دلار یکماه در استانبول زندگی می کند این امر را چطوری مدیریت کرده و چگونه یاد گرفته است که اینگونه عمل کند . چرا بچه های ما نمی توانند اینجوری سفر کنند . جواب فقط آموزش است و بس . از کودکی باید یاد گرفت که چگونه هزینه ها را به حداقل برسانیم .روز اول من با بچه ها گفتم که هر چقدر صرفه جویی کنیم بیشتر در ترکیه می گردیم . یعنی عمل و بازده عمل در مقابلشان بود .از همین صرفه جویی در هزینه نوشابه یعنی با فهماندن اینکه اگر شما نوشابه را نیم ساعت بعداز غذا بخورید 10 لیر صرفه جویی می شود یا به عبارتی پول 15 تا چیپس در ایران بچه ها متوجه نحوه مدیریت مالی می شوند .
شب در حالی که بر روی نانو توی حیاط دراز کشیده بودم و اریا هم کنارم خوابیده بود به گشت و گذار در اینترنت مشغول شدم . اینترنت پر سرعت هتل و استفاده از سایت یوتاپ برایم خیلی لذت بخش بود چقدر فیلم های جالب دیدم در هر مورد ی که می خواستم اطلاعاتی بدست آورم وجود داشت .
صبح ساعت هشت برای صبحانه رفتیم . صبحانه را ابتدا با کمی کیک خوشمزه کاکائویی که دست پخت دختر صاحب هتل بود شروع کردم و بعد با نیمرو و میوه تمامش کردم . یکی از وعده های مهم غذایی برای من صبحانه است و با توجه به اینکه شام کم می خورم و یا اصلا نمی خورم صبحانه برایم جنبه حیاطی داره . برای رزرو هتل ها هم به نظرات مسافرین قبلی در مورد صبحانه هتل همیشه توجه می کنم تا بتونم صبحانه ای سالم و مقوی همیشه در سفر داشته باشم . البته هدف 10 پانزده قلم صبحانه نیست بلکه سالم و تازه بودن صبحانه است . صرف صبحانه در پشت بام هتل بود و دید خوبی به شهر می داد تصمیم به عکاسی گرفتیم و با کمک دختری تایوانی که بعد با ما دوست شد . چند تا عکس خانوادگی خوب گرفتیم .
نمایی از شهر از بالای هتل.